جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 148
تأملی در نظریه تجرد نفس صدرایی
نویسنده:
محسن جوادی، هادی موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
تجرد نفس از نگاه ملاصدرا تفسیری در مقابل نظریه تجرد نفس قائلان به حدوث نفس مجرد است. ارائه تصویری از تجرد نفس از نظر ملا صدرا می تواند درک بهتری را از چگونگی نظریه حدوث جسمانی و بقا روحانی نفس، رابطه نفس و بدن و چگونگی تبدیل جسمانی به مجرد موجب شود. با استفاده از اصول فلسفه صدرایی و همچنین لوازم فلسفی آنها می توان به تبیین چگونگی تجرد نفس پرداخت. این نظریه از سویی در تقسیم تجرد به برزخی و عقلی و از سوی دیگر در چگونگی تجرد عقلی نفس با نظریه قائلان به حدوث نفس مجرد متفاوت است. بر اساس اصالت وجود ملاک در وحدت و کثرت اشیا وجود آنهاست. در حرکتی که جوهر نفس انسانی در مراتب تشکیکیِ وجود، دارد به هر مرتبه بالاتر که وارد می شود آن مرتبه اصل وجودش و سایر مراتب جزو لوازم و شئون نفس به حساب می آیند. لذا نفسی که به مرتبه تجرد عقلی می رسد به امری مجرد مانند عقل تبدیل نمی شود بلکه نفسی که به درجه تجرد رسیده در عین حفظ لوازم و شئونش، یعنی بدن، اجزای نباتی و حیوانی، در ضمن وجودی واحد، با امر مجرد ارتباط برقرار کرده و عنوان مجرد بر او صدق می کند اما مانند عقول مجرد نمی شود.
صفحات :
از صفحه 29 تا 45
بررسی تحلیلی اصل علیت بر مبنای وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه
نویسنده:
محمد سعیدی مهر، سعیده شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه وحدت شخصی وجود ـ به عنوان رأی اخیر ملاصدرا در ساحت وجودشناختی ـ بر بسیاری از مباحث فلسفه متعارف تأثیر بنیادین داشته است. این دیدگاه که طبق آن وجود حقیقی مختص به وجود حق تعالی است و ممکنات صرفا ظهور، نمود، شأن و وصف آن به شمار می‌روند، نافی یکی از مهم‌ترین مبادی حکمت، یعنی اصل تحقق کثرت به حساب می‌آید. ملاصدرا که در دیدگاه تشکیک وجود، تحقق کثرت در عین وحدت را پذیرفته بود، بر تفسیر بسیاری از اصول فلسفی از جمله اصل علیت توان‌مند بود. با تغییر نظریه وجودشناختی وی و پذیرش دیدگاه وحدت شخصی وجود، امکان تبیین اصل علیت معهود فلسفی وجود نداشت و ملاصدرا ناچار شد در تبیین رابطه وجود حق با ظهورات و نمودهای آن به طرح نظریه تجلی که مولود عرفان اسلامی است، بپردازد. طبق این نظریه، وجود حق به واسطه وجود منبسط که به نحو تفصیلی دربرگیرنده همه ممکنات است، در مجالی و مظاهر مختلفی نمایان شده است.ملاصدرا با تغییر دیدگاه وجودشناختی، اصل علیت را به نظریه تجلی بازگرداند.این نظریه را می‌توان رویکردی عرفانی به اصل علیت تلقی کرد.
صفحات :
از صفحه 72 تا 87
بررسی مقایسه‌ای چگونگی پیدایش عالم در آراء افلوطین و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه سلیمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مسائلی که هنگام دقت فلسفی، ذهن انسان با آن روبرو می‌شود، این مسأله است که موجودات کثیر چگونه از مبدأ هستی پدید آمده‌اند و کیفیت تکوین عالم توسط خداوند به چه صورت است؟ در این مقاله سعی شده با پی‌گیری روند تاریخی این مسأله (البته به‌طور خلاصه) به دیدگاه مشخص و معینی که به تفصیل به بیان کیفیت پیدایش عالم می‌پردازد (یعنی نظریه «فیضان») برسیم. بنیانگذار این دیدگاه افلوطین است. او اولین کسی است که نحوه فیضان هستی از مبدأ اول را بحث می‌کند و اساس جهان‌شناسی خود را نیز بر همین مسأله بنیان می‌گذارد و بدین ترتیب از طریق کتاب «اثولوجیا» (که خلاصه‌ای از انئادهای افلوطین است) تأثیر به سزایی بر تفکر فیلسوفان اسلامی می‌گذارد. اوج تأثیر این دیدگاه را در حکمت متعالیه می‌توان مشاهده کرد. صدرا بر اساس اصول فکری خود و اصطلاحات خاص حکمت متعالیه، توانست ابداع فیضی را تحلیل نموده و ضمن ارائه طرح کلی از عوالم هستی به نظریه «وحدت وجود» در فلسفه خود برسد.
صفحات :
از صفحه 54 تا 85
طهارت ذاتی، عصمت تکوینی و بساطت وجودی حقیقت محمدیه (ص)
نویسنده:
مرتضی حسینی شاهرودی، راضیه نیکی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
ویژگی اصلی و اساسی انبیاء و اولیاء الهی، عصمت و طهارت ایشان است. این عصمت دارای مراتب و درجات متعددی است. برترین مرتبه آن، عصمت از هر غیر و از هر نوع ترکیبی است، عصمتی که در واقع همان صرافت و بساطت وجود است که از ویژگی های خاص اولین تعین ذات الهی یعنی حقیقت محمدیه (ص) است. حقیقتی آسمانی که آن گاه که تنزل پیدا می کند، در وجود زمینی حبیب خدا (ص) و آل مطهرش (ع) ظهور می یابد؛ از این رو تمام صفات و کمالات آن وجه آسمانی در وجه زمینی او نیز وجود دارد، از جمله عصمت ذاتی و تکوینی و صرافت و بساطت وجودی، هر چند به سبب محدودیت های عالم طبیعت، تمام آن کمالات بالفعل به صورت عیان و آشکار در منظر تمام انظار نمی آید. بدین ترتیب، حقیقت وجود حضرت (ص) که مهبط وحی است، وجود بی کرانه و بسیطی است که جایی برای غیر باقی نمی گذارد، با این حال در عالم طبیعت و در ظاهر، بشری همانند دیگران و محکوم به احکام این عالم است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 31
هرمنوتیک انتولوژیک صدرایی و مسئله زبان دین
نویسنده:
محمد بیدهندی، مهدی دسترنج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل اساسی زبان دین، بررسی وجه معناداری و گستره معرفت‌بخشی متن مقدّس است. در این ساحت، ملاصدرا ابتدا در قوس نزول، به تطبیق میان «معرفت»، «کلام» و «وجود» می‌پردازد تا از تطابق این سه، برای تبیین فلسفی نحوه تجلّی یافتن حقایقِ وحیانی در قالب الفاظ متن مقدّس بهره ببرد و در قوس صعود، فرایندی را برای فهم متن مقدّس ارائه داده است که بازسازی آن، الگوی هرمنوتیک انتولوژیک وی را شکل می‌دهد. مسئله اصلی این مقاله، تبیین وجه معناداری زبان دین و گستره شناختاری آن در الگوی هرمنوتیک صدرایی است که فهم متن مقدّس از بررسی این الگو و عوامل مؤثر در فرایند، به دست می‌آید. مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش، ترسیم نقش سه‌گانه فرد، متن و مؤلّف در نسبت با هم در الگوی هرمنوتیکی صدرا و استفاده از این الگو در تبیین گستره شناختاری زبان دین در ساحت متن و همچنین از متن به فرامتن است. این یافته‌ها با محوریَت کتاب مفاتیح‌الغیب و شرح مبانی فلسفی لازم از حکمت متعالیّه به دست آمده است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 46
حاکمیت اصل تطابق عوالم در تبیین «تجسم اعمال» در حکمت متعالیه
نویسنده:
نرجس رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
نظریه «تجسم اعمال» به معنای تجسم یافتن نیّت‌ها، افکار و اعمال انسان در نشئه بعد، یکی از آموزه‌های مطرح در معادشناسی اسلامی است که مدافعان و منتقدانی دارد. ملاصدرا با استفاده از اصول شاخص حکمت متعالیه، براهینی برای اثبات عقلانی این موضوع ارائه داده است. اصل حاکم بر این براهین «تطابق عوالم»است. تطابق عوالم به معنای حضور عوالم مادون در عوالم مافوق به نحو اعلی و اشرف در حکمت متعالیه بر مبنای اصول صرافت، بساطت و تشکیک وجود و وجود رابط معلول، اثبات می‌شود. ملاصدرا با اصل تطابق عوالم، تجسم اعمال را اثبات و تبیین می‌نماید. اثبات تجسم اعمال طبق اصل تطابق عوالم به نوعی اثبات معاد جسمانی را نیز در پی دارد. علاوه بر این‌که استدلال دیگر ملاصدرا بر معاد جسمانی بر مبنای اتحاد عاقل و معقول و قابل ارجاع به استدلال، طبق تطابق عوالم است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 46
بررسی «توحید» از نظر سید حیدر آملی(ره) و امام خمینی(ره)
نویسنده:
عظیم حمزئیان، علی سنایی، طوبی رشیدی نسب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
مسئله توحید یکی از مسایل مهم در حوزه کلام، عرفان و فلسفه اسلامی محسوب می‌شود. در این مقاله دیدگاه‌های سید حیدر آملی(ره) و امام‌خمینی(ره) در این مسئله با رویکرد کلامی ‌ـ‌ عرفانی به‌ویژه عرفان نظری، مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته است. سید حیدر آملی در آثار خود، در تعریف توحید و جایگاه و اقسام آن به تعریف‌ناپذیری و درجات آن پرداخته و توحید اهل شریعت، طریقت و حقیقت را از یکدیگر تفکیک نموده است. از سوی دیگر، امام‌خمینی(ره) درباره بساطت و وحدت حق و معنای لغوی آن بحث‌هایی را مطرح کرده‌اند. در مورد اهمیت و جایگاه آن در سه حوزه هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی توحیدی، سیدحیدر آملی(ره) بر فطرت تأکید بسیار نموده و امام‌خمینی(ره) بر توحید علمی، قلبی و عملی توجه داشته‌ است. در مورد تقسیمات و درجات و ارکان توحید نیز اشتراک‌ها و اختلاف‌هایی میان دیدگاه‌های آنها وجود دارد. امام‌خمینی(ره) بر وجه حجاب قرارگرفتن علم توحید در مسیر حق تأکید نموده‌اند و مرحوم سیدحیدر آملی بر اصلی و پایه‌ای بودن این علم نسبت به تمامی علوم؛ البته اشتراک دیدگاه‌های این دو متفکر در این مسئله زیاد است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 106
اخبار از معدوم از منظر ویلیامسون و ملاصدرا و پاسخ به چالش دیدگاه آن ها در چهارچوب نظریه علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا اکبریان، سیاوش اسدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
این مقاله در تلاش است به این مسائل پاسخ گوید که: ملاصدرا و ویلیامسون چه راهکاری را برای پاسخ به مساله اخبار از معدوم ارائه می دهند و نقاط اشتراک و افتراق این راهکارها چیست و به علاوه هریک از این راهکارها با چه چالش هایی روبروست. ویلیامسون برای حل این مساله، ضمن تاکید بر مساوقت شیء و موجود، به وجود ضروری اشیا قائل می شود. به این نحو که «جهت امکان» را مربوط به صفات اشیا، از جمله وجود انضمامی آن ها می داند، اما برای وجود منطقی اشیا، «جهت ضرورت» را درنظر می گیرد و اخبار از معدوم را در چهارچوب این نظریه تبیین می کند. ملاصدرا نیز مساله اخبار از معدوم را با ارائه نظریه «وجود ذهنی» پاسخ می دهد. در این نظریه، که خود مبتنی بر نظریه وحدت تشکیکی وجود است، وجود ذهنی مرتبه ای از حقیقت واحده وجود درنظر گرفته و بر انحفاظ ماهیت در ذهن و خارج تاکید می شود. پس، برای اخبار از معدوم باید معدوم خارجی به وجود ذهنی، که ماهیت مربوط به آن تجلی یا ظل همین وجود ذهنی است، موجود باشد، اما هریک از این راهکارها با چالش هایی روبروست. از جمله این که در ساختار فلسفی ملاصدرا، بحث از چگونگی تصور معدومات مسکوت گذاشته شده است و انحفاظ ماهیت، در ذهن و خارج، بر مبنای وجودشناسی ملاصدرا غیر قابل توجیه است. از سوی دیگر، در دیدگاه ویلیامسون، وجود ضروری اشیا نمی تواند مبین واقعیت خارجی آن ها باشد؛ اما علامه طباطبایی، به جای آن که همانند ملاصدرا، پاسخ به مساله اخبار از معدوم را در دستگاه وجود و ماهیت مطرح سازد، آن را در دستگاه وجود و عدم سامان می دهد. به این نحو که واقعیت خارجی را همان وجود می داند که یا مطلق یا مقید به اعدام است و عدم، از باب توسع، از واقعیت خارجی انتزاع و موضوع گزاره ها قرار می گیرد. بنابراین، موضوع قراردادن اعدام در گزاره ها را یک فعالیت عقلی و در ارتباط با واقعیت، که می تواند چالش های پیش روی دیدگاه های ملاصدرا و ویلیامسون را برطرف سازد، مطرح می کند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 43
مظاهر عالم هورقلیا در فلسفه اشراق و مکتب شیخیه
نویسنده:
سیدعباس ذهبی، فریده محرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در تعریف لغوی واژه هورقلیا اگرچه آرای متنوعی در باب یونانی، سریانی و عبری بودن آن وجود دارد، می توان دقیق ترین تعریف را «خورکلپا» به معنای جسم خورشیدی دانست که ریشه در فرهنگ و زبان ایران باستان دارد. در جهان شناسی حکمت اشراق، عالم هورقلیا را می توان با عالم صور معلقه، اشباح مجرده، عالم مثال و عالم خیال منفصل یکی دانست. ضمن آن که در مکتب شیخیه، با توجه به رویکرد کلامی آن مکتب، عالم ملکوت نیز معادل هورقلیا آمده است. اگرچه تفاوت هایی در جهان شناسی این دو مکتب، به ویژه در تعداد مراتب هستی، دیده می شود، مظاهر عالم هورقلیا نزد هر دو جریان مشترک است. برخی از این مظاهر بیشتر صبغه معرفت شناختی دارند و برخی صبغه هستی شناختی. از دسته اول، می توان به مظهر خیال، خواب و رویا و وحی و الهام اشاره کرد و از دسته دوم، می توان جنبه هستی شناختی جن و شیاطین، آینه و اصوات و روایح مثالی را نام برد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 96
چگونگی بازتولید فلسفه‌های علوم انسانی با تکیه بر فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
امروزه اثبات اینکه بسیاری از آموزه‌های علوم انسانی مدرن، با آموزه‌های اسلامی ناسازگار است و تحول در این علوم، امری ضروری است، کار دشواری نیست. آنچه دشوار است تبیین این نکته است که چگونه می‌توان این تحول را، نه با نگاه خام و گذاشتن چند آیه و روایت در کنار متون جدید، بلکه با استمداد از علوم و اندیشه‌های اسلامی‌ای که حاصل قرن‌ها تلاش علمی اندیشمندان مسلمان بوده و در تعاملی پویا با اندیشه‌های معاصر، رقم زد. اگرچه این تحول‌بخشی نیازمند استمداد از بسیاری از دانش‌های سنتی مسلمانان است، اما هدف مقاله حاضر، این است که فقط شیوه و میزان کمک «فلسفه اسلامی موجود» به تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن را مورد بحث قرار دهد. در طبقه‌بندی‌های سنتی علوم، به دلیل پذیرش ماهیت سلسله ‌مراتبی دانش‌ها، «فلسفه اولی» ‌مادر علوم شمرده می‌شد، و به لحاظ معرفت‌شناختی، شایستگی این را دارد که پشتوانه تمام علوم دیگر قرار گیرد. با انحطاط مابعدالطبیعه در دوران جدید و القای بن‌بست در عرصه وجودشناسی، فلسفه به مثابه علم وجودشناسی رسما کنار زده شد، و تقدم فلسفه بر سایر علوم زیر سؤال رفت؛ اما در پس پرده، وجودشناسی ماتریالیستی زیربنای علوم گردید و با غلبه یافتن پیش‌فرض‌هایی همچون مادی و متباین دانستن وجود انسان‌ها و کنار گذاشتن مبحث علیت غایی در تحلیل واقعیات انسانی، استقلال و اصالت فلسفی بسیاری از مباحث علوم انسانی زیر سؤال رفت و فضای قراردادانگاری و تبعیت از اعتباریاتِ بی‌ضابطه غلبه یافت و مباحث این دسته از علوم، به یک سلسله مباحث حسی و قراردادی آمیخته با پیش‌داوری‌های ماتریالیستی در باب ماهیت انسان، فروکاسته شد. این مقاله می‌کوشد با تبیین الگوی مطالعه وجودشناختی در بررسی امور خاص، نشان ‌دهد که چگونه «وجودشناسی مضاف» می‌تواند الگوی موجهی برای تحقیق در عرصه «فلسفه‌های مضاف» (فلسفه روان‌شناسی، فلسفه اقتصاد، و...) باشد؛ و نیز اینکه چگونه تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن، نیازمند بهره‌مندی از چنین «فلسفه‌های مضاف»‌ی است. همچنین با نشان دادن مصادیقی از تحقق یافتن چنین وجودشناسی‌های مضافی در تاریخ اندیشه اسلامی، و ارائه مصادیقی از ورود این گونه مباحث در نقد و اصلاح علوم انسانی جدید، امکان عملی چنین الگویی را آشکارتر سازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 148