جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 328
گزارشی تحلیلی از کتاب «شاخصه های عرفان ناب شیعی»
نویسنده:
مرضیه ورمزیار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آشنایی با برخی مباحث فلسفه عرفان، عرفان نظری و عرفان عملی و تنقیح صحیح آنها، با هدف معرفی شاخصه های عرفان شیعی، ضروری است؛ زیرا خطا در هریک از آنها می تواند لغزشگاهی در عرفان به شمار آید و موجبات انحراف را فراهم آورد. چیستی عرفان، و رابطه عرفان با دین و عقل از مباحث کلیدی فلسفه عرفان است که کتاب «شاخصه های عرفان ناب شیعی» به آنها می پردازد. مباحث دیگر کتاب، مشتمل بر بحث از نسبت عرفان و دین، عرفان نظری و عملی است. بخش پایانی این نوشتار، به طور خاص به هدف اصلی مؤلف، یعنی شاخصه های عرفان شیعی اختصاص دارد. اعتقاد به توحید، نبوت، معاد، ولایت و سلوک براساس شریعت، از اهم ویژگی های عرفان راستین است و معنویت گرایی بدون خدا و بدون وحی و معاد (تناسخ گرایی) یا عرفان های شریعت گریز و عقل ستیز و سلوک بدون توجه به اخلاق و زندگی، از ساحت عرفان راستین دور است. بر این اساس، پایبندی به عقل، التزام به وحی و تهذیب نفس با سیر و سلوکی منتهی به شهود، سه ویژگی ممتاز عرفان شیعی است که از آن به هماهنگی عرفان، برهان و قرآن یاد می شود.
صفحات :
از صفحه 97 تا 108
بررسی حجیت حکم عقل از دیدگاه علامه طباطبائی با تکیه بر تفسیر المیزان
نویسنده:
سهیلا پیروزفر، بشری عبدخدایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حجیت حکم عقل از مسائل نسبتا پرچالش علم اصول بوده که دانشمندان اصولی را مقابل یکدیگر قرار داده است. این گروه ها به علت عدم پذیرش قاعده ملازمه احکام شرع با عقل و یا انکار حسن و قبح ذاتی، حکم عقل را زیرسؤال برده اند. به نظر می رسد علت چنین اختلافاتی عدم شناخت صحیح از حقیقت عقل انسان و اراده الهی در نظام تشریع باشد. در مقاله حاضر، دیدگاه های علامه طباطبائی فیلسوف، مفسر و اصولی برجسته، در دو حوزه چیستی حجیت عقل و فلسفه حجیت حکم عقل، و جایگاه آن در ارزیابی سایر ادله جست وجو شده است. اشاعره، معتزله و مادیون دیدگاه های مختلفی را در این باره بیان کرده اند؛ اما علامه با دقت تمام، نظام تشریع را طبق اراده الهی تابع عقلا می داند. به نظر او، قاعده ملازمه احکام شرع با عقل و حسن و قبح ذاتی امری است که با دقت در افعال خداوند و آیات قرآن ثابت می شود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 26
تأثیر فلسفی ابن رشد بر ابن میمون یهودی در اندلس قرون وسطا
نویسنده:
عباس بخشنده بالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
چکیده :
ابن رشد یکی از فیلسوفان مسلمان است که با ترجمه و توضیح آثار ارسطو و ارتباط میان عقل و دین، تأثیر فراوانی بر اندیشمندان مغرب زمین به ویژه یهودیت گذاشت. یکی از یهودیانی که از ابن رشد متأثر شد، ابن میمون است. در یهودیت، فیلون گام های مقدماتی را در ارتباط عقل و دین در حوزه یهودیت برداشت، ولی بعدها اندیشه های ضدیونانی و عدم تلاش عقلانی برای اثبات مسائل دینی پدید آمد تا اینکه در قرن دوازدهم جریانات اصلی اندیشه اسلامی، مکاتب ارسطویی و نوافلاطونی به طور پیوسته تأثیر عمیقی بر اندیشه یهودیت گذاشت که در اندیشه موسی بن میمون تجلی یافت. یکی از نکات مهمی که در این پژوهش به اثبات می رسد، تمایل ابن رشد و ابن میمون به خردورزی در کنار دین مداری است و نکته مهم دیگر، تأثیر فلسفی ابن رشد بر اندیشه های فلسفی ابن میمون یهودی است. هدف از این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته، واکاوی آراء ابن رشد و ابن میمون در تعامل عقل و دین، و تأثیر اندیشه های ابن رشد بر تفکر فلسفی یهودیت به ویژه ابن میمون است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 102
ادراکات از دیدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
حمیدرضا ورکشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
چکیده :
علامه طباطبائی از اولین فیلسوفان مسلمان است که ضرورت بحث از معرفت شناسی (به عنوان شاخه ای مستقل از مسائل فلسفی) را احساس نمود. از این رو، شناخت آراء معرفتی بدیع و اثرگذار ایشان حایز اهمیت است. در این پژوهش با مراجعه به آثار علامه طباطبائی به این نتیجه رسیدیم که ایشان صورت های علمی را متعلق به موجودات مجردی می داند که خود (موجودات مجرد)، مبدأ فاعلی موجودات مادی بوده و تمام کمالات آنها را دارا می باشند. از دیدگاه ایشان، شناخت مساوق علم حضوری است. علامه طباطبائی با تکیه بر شهود قلبی و عقل، علاوه بر حس و مسبوق بودن هر علم حصولی به علم حضوری، توانست اثبات کند که هیچیک از معقولات ثانویه موهوم نیستند تا بتوان دانش مابعدالطبیعه را بنا نهاد، و از مطابقت اندیشه بشری با واقع و امکان دستیابی به حقیقت و ابطال شکاکیت، که زیربنای مباحث عدم نسبیت معرفت دینی است، سخن راند.
صفحات :
از صفحه 47 تا 63
معناداری زندگی(با توجه به آراء ملاصدرا)
نویسنده:
رسول مداح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده هدف این پژوهش بررسی معناداری زندگی است.علت معناداری امری در نزد هر فرد، گنجیده شدن در نظام فکری اوست .نظام فکری هر فرد را قواعد عام و مشترک عقل و جهان بینی های مختلف در بین انسانها، تشکیل میدهند. عقل دارای اقتضائات ذاتی است ؛یعنی واجد قواعدی است که نه به تجربه حاصل شده ونه فطری به معنی بالفعل بودن در بدو تولد است .ده اقتضاء مذکور از این قراراند: 1-اصل تنافی با ناسازگاری 2-اصل اعتبار عقل 3-اصل مطالبه دلیل و مرجح برای پذیرش هر نظر غیر بدیهی 4-اصل انگیزه خیر در هر فعل 5-اصل برگزیدن اهم از بین مهم و اهم 6-اصل وجود هدف در هر فعل 7-اصل ضرورت 8-اصل وجوب پیروی از هر آن چه درست می داند. 9-اصل وجوب پذیرش هر چه حق و صادق می داند. 10- اصل حسابگری . از آن جا که علت معناداری عقلمندی است ،معنادار همان معقول است. معقول عبارت است از "مورد قبول عقل یا سازگار با اقتضائات عقل" . "معقول" میتواند وصف گزاره ها،استدلال ها و افعال انسانی باشد. در این پژوهش تنها به معقولیت فعل انسان پرداخته ایم. زندگی یک فعل انسان است یعنی تصمیم به تداوم زندگی در مقابل خاتمه دادن به آن و پرسش از معقولیت زندگی بدین معنی است که آیا اصل زیستن سازگار با قواعد عقل است؟چرا باید به زندگی ادامه دهیم و واسطه در تداوم نسل شویم ؟ یکی از اقتضائات عقل اصل ضرورت است،یعنی عقل همواره بنا به ضرورتی حکم به انجام فعلی میدهد وفعلی که ضرورتی نداشته باشد نامعقول است. عقل نسبت به هیچ یک از افعال "زندگی کردن" و "خاتمه دادن به زندگی" اقتضاء ذاتی ندارد و ضرورت آنها را در هیچ منبع بیرون از ذات خود نیزنمیابد ، لذا هر دو را نامعقول می داند. اقتضاء دیگرعقل ترجیح نامطلوب بر نامطلوبتر است. بنا به این اقتضاء و ادله ای که ذکر کرده ایم ادامه دادن به زندگی بر خاتمه دادن به آن ترجیح دارد و به تبع تصمیم به ادامه دادن به زندگی ، در مقایسه با خاتمه دادن به آن معقول است ، هر چند فی نفسه معقول نیست.اهم آراء ملاصدرا وحدت وجود؛اصالت وجود ؛تشکیک در وجود و ربط معلول به علت است . در طریق صدرا‌ عالم‌ وجود یک طیف واحد ذو مراتب است که از این‌ عالم‌ مادی جسمانی به‌ عالم‌ مثال‌ و از آن‌ به‌ عالم‌ عقول‌ یا مفارقات‌ گسترده است. آنچه برای صدرا زندگی را معقول و معنا دار می سازد تعالی وجودی است؛ در این نگرش انسان باید سعی کند به برترین حد وجود نائل شود .صدرا به دو روش کسب معرفت قائل است : معرفت عقلانی و معرفت کشفی .روش شناخت شهودی نقش اساسی در معناداری زندگی برای صدرا بازی میکند :از آن جا که دایره وجود را فرا تر از محدوده شناخت عقل محض میداند ،لذا معتقد است برای عروج به مراتبی که عقل ناتوان از پیمودن است باید به صلاح شهود متوصل شد. شناخت خداوند و صفات الهی و افعال و کتابها و پیامبران او و شناخت روز قیامت و نفس انسانی و چگونگی استکمال و ترقی آن از جایگاه حیوانات را از علومی می داند که جهت حصول سعادت و معنای زندگی لازم اند. در نظر صدرا حقیقت انسان جسم نیست بلکه از نشأ ملکوت و نوری الهی است و این امر به انسان ارزش داده و در معناداری زندگی برای او موثر است. خدا شناسی صدرا از چهار لحاظ به معناداری زندگی برای او مربوط است : 1-حکیم مطلق بودن خدا 2-عشق متقابل بین خدا و انسان 3-ایمان به خدا 4- هدف غایی زندگی.صدرا اصلاح اخلاق را هدف غایی نمیداند بلکه آن را خادم حصول معرفت میداند.اصلاح اخلاق در نظام صدرایی جایگاه کلیدی دارد ،چون وجود مساوق علم و اخلاق است و هدف انسان صعود در مراتب وجود است ،پس بی اخلاقی مانع حصول هدف و معنای زندگی خواهد شد. واژگان کلیدی:معقول ،معنادار ،زندگی، ملاصدرا ، عقل ،معقول
علوم غیراکتسابی از نظر ابن عربی
نویسنده:
نیره اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده علم در مکتب عرفانی ابن عربی از جایگاه و اهمیت ویژه ای بر خوردار است.ابن عربی در یک تقسیم بندی، علم را به دو قسم اکتسابی و غیر اکتسابی تقسیم می کند. علوم اکتسابی همان علوم حصولی(=عقلی و استدلالی)اند که انسان با توسل به عقل خویش می تواند آن را کسب کند. از آن جا که عقل ابزار دریافت این علوم است، به تبع محدودیت های عقل در کسب علم و معرفت، این علوم نیز دارای محدودیت هستند.ابن عربی علاوه بر این محدودیت ها، همواره بر خطاپذیری این علوم تاکید دارد.از نظر ابن عربی این علوم به دلیل عدم مصونیت از خطا، شک و فراموشی علم یقینی و حقیقی محسوب نمی شوند.در مقابل علوم غیر اکتسابی یعنی علومی که خداوند بر قلب انسان القا می کند همواره مورد توجه ویژه ابن عربی بوده اند. این علوم به دو دلیل ازهرگونه خطا و ابهام مبرا هستند:اول این که معلم و معطی این علوم خداوند است و دیگر این که قلب، بر خلاف عقل در دریافت علوم خطا نمی کند. قلب علاوه بر خطاناپذیری، در دریافت علم و معرفت هیچ محدودیتی ندارد و می تواند به میزان پاکی و طهارتش علوم غیر اکتسابی را از خداوند دریافت کند.وحی، الهام، رؤیای صادق، کشف و شهود عرفا و فراست از مصادیق علوم غیر اکتسابی اند. پژوهش حاضر به تعریف و تببین ویژگی های علوم اکتسابی و غیر اکتسابی می پردازد و ضمن مقایسه این دو قسم، علل برتری علوم غیر اکتسابی بر علوم اکتسابی را بیان می کند. دلایل این برتری از نظر ابن عربی عبارت اند از:یقینی بودن این علوم برای عالِم آن،جامعیت این علوم نسبت به علوم اکتسابی و تعیین خطا و صواب در علوم اکتسابی. واژگان کلیدی:علم، علم اکتسابی، علم غیراکتسابی، عقل، قلب
مبانی عقل و عقلانیت از دیدگاه امام کاظم (ع) در حکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه ترکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده: عقل و عقلانیت یکی از مهمترین مفاهیمی است که همواره مورد توجه بشر از جمله پیروان ادیان الهی بوده است. نسبت عقل و وحی ، قلمرو ادراکات و اعتبار حکم عقل در منظر دین، از چالش های جدی مورد بحث در بین اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است. در بین شیعیان و براساس آموزه های ائمه (ع) عقل از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده و کاوش های عقلی و فلسفی در کسب معارف دینی مورد تاکید بوده است. در این پژوهش به محضر امام موسی بن جعفر (ع) رفته و تلاش نموده ایم با استفاده از مفاهیم فلسفی حکمت متعالیه مباحث پیرامون عقل در روایات حضرت را مورد کنکاش قرار دهیم. در ابتدا مبتنی بر روایت معروف امام خطاب به هشام، معانی عقل را استخراج و با آموزه های حکمت متعالیه انطباق دادیم و فضائل عقل و ویژگی های عاقلان را از نظر امام بحث نمودیم. سپس قلمرو ادراکات عقل در روایات حضرت را مورد بحث قرار دادیم و با تبیین مبادی مادی و صوری عقلی در این احادیث، به بررسی مبانی عقل از دیدگاه امام هفتم (ع) پرداختیم، تا مشخص نماییم که حکم عقلانی از چه اعتباری در نزد حضرت برخوردار است. در این رساله بر اساس روایات معتبر امام، می توان نتیجه گرفت که در دیدگاه حضرت، عقل از مراتب مختلفی برخوردار بوده و در هر مرتبه به سطحی از ادراکات و معارف دست می یابد. استکمال عقل و شکوفایی آن از طریق به کارگیری مراتب اولیه عقل، انجام طاعات و دوری از معاصی و پیروی کامل از اهل بیت (ع) میسر است و در مرتبه عقل استدلالی و برهانی، انسان می تواند با بهره از اصول اولیه و صورت های استدلالی به نتایجی معتبر در معارف دینی و از جمله مقوله توحید دست یابد و اعتبار این امورِ عقلی و برهانی، اعتباری ذاتی است. کلید واژه: امام موسی کاظم(ع)، عقل، عقلانیت، عقل بالملکه، حکمت متعالیه
مقایسه عقل کلامی و فلسفی در بحث مبدأشناسی از منظر سید مرتضی، قاضی عبدالجبار و محقق طوسی
نویسنده:
مصطفی سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان در وجود حقیقتی به نام عقل که ابزار تمییز است، اتفاق نظر دارند. و به دلیل پیچیدگی بحث در باره آن، علوم مختلف معانی متفاوت از ماهیت عقل را اراده می‌کنند،آنگونه که گویا هیچ وجه جامعی میان معانی عقل نیست، نام گذاری اشتراک واژه عقل به «اشتراک اسمی» از سوی صدرالمتألهینو عنایت به معنا و موارد اطلاق آن نزد اصحاب مکاتب، شاهدی بر این ادعا است، پژوهش پیرامون ماهیت عقل درعلم کلام و فلسفه و راهبرد آن در مبداءشناسی با تحلیل و توصیف دیدگاههای سیدمرتضی، خواجه نصیرالدین و قاضی عبدالجبار تلاشی در راستای حل این مشکل خواهد بود. ثمره تلاش پژوهشگر این رساله این است که عقل کاربرد‌های زیادی در فلسفه دارد، اما دو معنا از معانی آن از جمله عمده ترین و شایع ترین کاربرد عقل در فلسفه است: الف) عقل به عنوان مرتبه‌ای از هستی که موجودی ذاتا و فعلا مجرد است؛ ب) عقل به عنوان قوه‌ای از قوای نفس که غالبا در کتاب النفس مورد بررسی قرار می‌گیرد. یافته‌های ما حاکی از آن است که معنای دوم از عقل نزد فلاسفه همان معنای مراد متکلمین از عقل است، از این رو عقل کلامی و فلسفی در مباحث مبدءشناسی تفاوت جوهری ندارند. عنایت به آراء سه اندیشمند مورد نظر، رهین این معنا است که علم کلام و فلسفه به توانمندی عقل در تبیین و تحلیل مسائل مبداءشناسی باور دارند، هرچند عقل فلسفی که خواجه نصیرالدین گرایش بیشتری به آن دارد، از توانمندی و نقش آفرینی استوارتری برخوردار بوده است.در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی برخی مباحث جزئی در مبداءشناسی و تمرکز بر موضوعات خاص مثل برهان حدوث و برهان امکان و وجوب وبحث از صفاتی که صبغه عقلانی داشته به توصیف و تحلیل اندیشه‌های سه متفکر مورد نظر در اثبات مبدء و صفات خداوند پرداخته و از این راه هدف را دنبال نمودیم.
فلسفه وجودی دین با تاکید بر تفسیر آیه 24 انفال
نویسنده:
عبدالله حاجی صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها,
چکیده :
بزرگترین نعمت الهی به انسان ها، نعمت دین و هدایت تشریعی است که تعالی حقیقی و وصول به هدف آفرینش و مقصد نهایی را برای پیروان آن تامین نموده و دستیابی به حیات طیبه آنها را تضمین می کند. دین پژوهان همواره به دنبال بازشناسی کارکرد دین در زندگی انسان و چیستی فلسفه آن هستند. قرآن کریم در آیات متعددی به بهترین وجه به بیان این کارکرد و تبیین فلسفه آن پرداخته است. قرآن شخصیت و کرامت انسان را به میزان دینداری او مستند نموده است. آیه شریفه «یا أیها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول إ ذا دعاکم لما یحییکم ...» نمونه ای از این دسته از آیات است. این مقاله با تاکید بر مفاد و تفسیر آیه فوق، فلسفه وجودی دین و راهکارهای وصول به آن را به اجمال ارائه نموده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 24
نسبت عرفان و دین
نویسنده:
محمد فنائی اشکوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
یکی از مباحث کلیدی و سرنوشت ساز درباره عرفان و دین تعیین نسبت میان آن هاست. برخی عرفان را غیر از دین و حتی ناسازگار با آن می دانند. بر همین اساس، گروهی به عرفان دل بسته و از دین گسسته اند، و جمعی به دین پیوسته با عرفان به نزاع برخاسته اند. کسانی هم که عرفان را با دین سازگار می دانند در تعیین نسبت میان آن دو اختلاف نظر دارند. برخی عرفان را عین دین یا گوهر آن تلقی می کنند و دسته ای آن را جزئی از اجزای دین به شمار می آورند. تعیین نسبت میان دین و عرفان جز با کاوش در ماهیت دین و عرفان ممکن نیست. نظریه ای که در این مقاله تبیین و اثبات می شود این است که عرفان نه ضد دین، نه بیگانه از دین، نه عین دین، و نه جزئی از اجزای دین است، بلکه عرفان باطن دین است. در پرتو این نظریه بسیاری از پرسش ها و شبهاتی که در باره عرفان و رابطه آن با دین وجود دارد نیز پاسخ داده می شود. با حل این مساله ضمن روشن شدن نسبت دین و عرفان، چیستی آن ها نیز بهتر دانسته می شود. علاوه بر این، معیاری روشن برای تشخیص عرفان اصیل از عرفان های ناقص، التقاطی، و شبه عرفان ها به دست می آید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
  • تعداد رکورد ها : 328