جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 745
بررسی نفس رحمانی در آثار ملاصدرا و ابن عربی
نویسنده:
محسن حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجیه نظام هستی مساله بسیار مهمی است که هر گونه اتخاذ موضع در مورد آن، تاثیری سرنوشت‌ساز در هر نظام فکری خواهد داشت. عرفا در توجیه نظام هستی گویند:‌ هنگامی که ذات احدیِ حق تعالی تجلی کرد، بنا بر قاعده‌ی الواحد، ‌تنها تجلی واحدی از او پدید آمد. این تجلی واحد بنا بر موطن‌های متعدد، متکثر شده است. عرفا این تجلی واحد را به دلیل شباهتی که با نفَس انسانی در ایجاد کلمات دارد، و همچنین بدلیل تنفیس کربی که از اسماء ‌و صفات الهی صورت می‌دهد، «نفَس رحمانی» نامیده‌اند. نفَس رحمانی چیزی جز شمول و سریان در تعینات نیست که از تعین اول آغاز و تا عالم طبیعت ادامه می‌یابد. به عبارتی آنچه از مراتب تجلیات از تعین اول تا عالم طبیعت مطرح می‌شود، ‌همگی از تطوّرات نفَس رحمانی است. جناب صدرالدین شیرازی در برخی رسائل خویش، صادر اول را به تبعیت از مشائین ‌عقل اول معرفی نموده و در برخی کتب دیگر که ایشان آراء‌ نهایی خود را به تبعیت از عرفا در آنها منعکس نموده است، وجود منبسط را به عنوان صادر اول معرفی می‌کند. با بررسی و تطبیق آراء‌این دو دانشمند سترگ، می‌توان این‌گونه نتیجه گیری کرد که: در مورد اصل نفَس رحمانی و جایگاه آن در نظام هستی، تفاوتی در بین آراء این دو دانشمند یافت نمی‌شود. حتی در مورد خصوصیاتی که برای این حقیقت شمرده شده نیز تا حدود زیادی مشترک هستند. تنها فرقی که بین این دو دانشمند در بحث نفَس رحمانی مطرح است، ‌بیانهای اضافی است که ابن عربی ارائه نموده است بطوری که نمی‌توان آنها را اختلاف نامید زیرا جاعلِ این اصطلاح، ابن عربی است و بدیهی است که ابن عربی به جزئیات بیشتری از آن پرداخته باشد و صدرالمتالهین در استفاده از این اصطلاح عرفانی بیشتر منفعل بوده و آن را بسط و گسترش نداده و معنای جدیدی را از آن ارائه نکرده است.
بررسی تطبیقی روایات تفسیری شیعه و اهل سنت در تفسیر سور‌ۀ یوسف با تأكید برتفسيرهای جامع البیان، الدرالمنثور، الصافی و البرهان و عهد عتیق
نویسنده:
محمد سلامی راوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرآن کریم از راههای متعددی برای هدایت بشر استفاده شده که داستانهای قرآنی یکی از آن روشهاست. می‌توان گفت حجم قصص در قرآن بیش از1500 آیه یعنی تقریباً یک ‌چهارم کل آیات قرآن است که با مباحث اعتقادی قرآن به خصوص بحث آخرت (که حدوداً 1500 آیه‌ مربوط به معاد وجود دارد) برابری می‌کند. این مطلب بیانگر اهمیت موضوع قصص در قرآن کریم است.در میان قصص قرآن، داستانهای انبیاء از جلوه‌ای ویژه برخوردار است. هدف غایی قرآن از بیان سرگذشت انبیاء معرفی یک الگو و روش مناسب برای زندگانی تمام انسانها و طالبان رستگاری است تا با کمک این مشعل‌های هدایت، راه را از چاه بازشناسند. لذا هدف داستانهای انبیاء نه یک امر تفننی و سرگرم‌کننده و نه یک گزارش تاریخی محض است بلکه عبرت از پیشینیان است که قرآن در آیه 111 سوره یوسف آنرا بیان نموده است:(لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِّأُوْلِی الْأَلْبَابِ). سوره یوسف، أحسن القصص است که از دیرینه ایام همواره مورد توجه محققان قرار گرفته است. روایاتی که در اهم منابع شیعی و اهل تسنن پیرامون تفسیر این سوره آمده است، برخی از آنها آمیخته با اسرائیلیات است که سیمای عصمت این پیامبر الهی را خدشه‌دار کرده است و بویژه با مبانی اعتقادی امامیه در تعارض است. آبشخور بیشتر روایات تفسیر طبری و الدر المنثور سیوطی، در این قبیل مباحث برگرفته از تورات است. آنچه در روایات شیعی نیز آمده است برخی توأم با تذکار این قبیل روایات است و برخی دیگر نیز بدون هیچ‌گونه توضیحی تکرار روایات اهل تسنن است. در این پایان‌نامه به خصوص در شرح حال یوسف صدیق، روایات منافی عصمت وی به بوته نقد درآمده تا هم نادرستی این اقوال بی‌پایه ثابت گردد و هم عصمت ایشان تثبیت شود و هم سیمای واقعی آن حضرت بر اساس مبانی و نصوص قرآنی و روایات صحیح و نه تورات محرف ترسیم شود.
بررسی تطبیقی انسان کامل از دیدگاه ابن‌عربی و عزیزالدین نسفی در دو کتاب فصوص الحکم و الانسان الکامل
نویسنده:
عباس نیکبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث عرفان اسلامی عمدتا بر ارکان اساسی و بنیادین استوار است؛ خدا ، انسان و طبیعت. بدین معنا که همه ی موجودات و از جمله انسان ، محل تجلی و ظهور آن حقیقت واحد، یعنی ذات باری تعالی هستند و در نتیجه به لحاظ واقیعت ، در هستی چیزی جز ذات واحد ایزد منان نیست. باید توجه داشت که این ذات واحد خود دارای مظاهر بی شماری است، به نحوی که همه ی عالم ، محل ظهور صفات و تجلی گاه او محسوب می شود. آفرینش عالم و ظهور آن حقیقت متعالی نیز در عرصه ی موجودات ، به علت شناخته شدن آن ذات واحد است ، چرا که رابطه معرفتی عالم با آن ذات گسسته است و هیچ راهی به آن وجود ندارد.انسان کامل در عرفان ، به مانند آیینه ای است که دارای دو چهره است؛ در یک چهره آن اسماء و صفات الهی تجلی می کند و حق سبحانه خود را در آن آیینه مشاهده می کند ، و در چهره دیگر آن، عالم هستی را با تمام اوصاف و کمالات وجودی نشان می دهد.چنین انسانی در عالم عرفان، خود عالمی است(عالم صغیر) و مجموع جهان، انسان کبیر است و میان این دو ، هماهنگی و تقارن مثال زدنی وجود دارد.از دیدگاه ابن عربی و عزیز الدین نسفی، خلقت انسان کامل، علت غایی آفرینش است و همو سبب ایجاد و بقای عالم ، اسم جامع الهی ، واسطه میان حق و خلق، راهنمای خلایق در شریعت و طریقت و نیز دارای هویتی الهی است.محی الدین عربی که بنیانگذار عرفان نظری است و نیز مبدع و مبتکر بسیاری از مسایل عرفانی محسوب می شود ، در قرن هفتم هجری اصطلاح " انسان کامل " را در میان حلقه درس عرفا مطرح ساخت و این اصطلاح از آن روزگار تاکنون به عنوان یک اصل پذیرفته شده در محفل عرفا مورد پذیرش قرار گرفته و ایشان به تشریح و تحلیل و اظهار نظر در رابطه با انسان کامل پرداخته اند.عزیزالدین نسفی نیز یکی از عرفایی است که حدودا همزمان با ابن عربی، به دفاع از این نظریه پرداخت و برای نخستین بار مساله انسان کامل را تحت عنوان یک کتاب مستقل به رشته تحریر در آورد و در میان عرفا به نشر و گسترش آنپرداخت . هر چند اندیشه و نظرات نسفی در مورد انسان کامل در مقایسه با ابن عربی از استحکام و دقت نظر کمتری برخوردار است ، اما درعین حال می توان آراء و اندیشه های او را به عنوان مرجع و کمک کننده سالکان و صوفیان متاخر بکار برد.ما در این رساله درصددیم با استفاده از محوریت مباحث مطرح شده در باب انسان کامل، در اندیشه شیخ اکبر و نیز عارف نستوه عزیزالدین نسفی به تشریح و تبیین افکار و عقاید این دو عارف والا مقام و بزرگوار پرداخته و دورنمایی از تفکرات ایشان در خصوص انسان کامل ، وظایف او نسبت به خودش، تعهدات او در مورد هدایت سایر انسانها ، جایگاه او در نظام آفرینش ، ویژگی ها و ... پرداخته و این مسائل را با دقت و حوصله مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم.
بررسی تطبیقی مبانی انسان شناختی علوم انسانی از منظر حکمت متعالیه و پوزیتیویسم با تاکید بر آراء ملاصدرا و آگوست کنت
نویسنده:
مرتضی عابدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دغدغه علوم انسانی به واسطه نقش گسترده آن در شکل‌دهی به حیات بشری بسیاری را بر آن داشت تا از نظرگاه‌های گوناگون علوم انسانی رایج را به نقد درآورده و حصول به علوم انسانی اسلامی را فراروی تلاش‌های خود قرار دهند.در این نوشتار نقد محتوایی مد نظر قرار گرفته و در راستای به دست دادن تلقی صحیح از انسان به عنوان موضوع علوم انسانی، مبانی انسان‌شناختی علوم انسانی از منظر حکمت متعالیه و پوزیتیویسم مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. بر این اساس مبانی انسان‌شناختی، در ارتباط باخود، خدا، انسان و طبیعت در این دو مکتب بررسی شده و در همین راستا ویژگی‌های علم انسانی مبتنی بر تلقی هریک از این دو مکتب بیان شده است. در پایان نیز توصیه هایی در جهت علوم انسانی مبتنی بر نگاه انسان‌شناسانه حکمت متعالیه ارائه گردیده است.
بررسی تطبیقی رابطه‌ی معرفت نفس با معرفت خدا از دیدگاه سقراط و سنجش آن با آیات و روایات
نویسنده:
زهرا نراقی سالم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر طبق آیاتقرآن و روایات اسلامی معرفت خداوند، معرفت ذات او نیست بلکه معرفت اسماء و صفات الهی است. از آن‌جایی که تقوا مهم‌ترین شرط شناخت است پیوند ناگسستنی‌ای با عمل دارد که معیار آن شهود معصوم است. جهان، انسان کبیر و امری واحد است که تمامی آن‌چه در انسان به نحو اجمال وجود دارد در آن به نحو تفصیل یافت می‌شود.این پایان‌نامه به معرفت نفس می‌پردازد و رابطه‌ی آن با خدا را از دیدگاه سقراط و آیات و روایات مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. بر اساس سقراط دو حوزه‌ی متفاوت برای واقعیات وجود دارد، موجودات معقول و محسوس. بر این اساس ما دو نوع معرفت داریم.جهان دارای روح است. سقراط جهان را خدا می‌داند و معرفت حقیقی از دیدگاه او شناخت روح انسان و جهان است که فیلسوف به این شناخت دست یافته است که همان معرفت مُثُل است. روح انسان و جهان در نهایت متحد می‌شوند.
بررسی مبانی نظری و دامنه تطبیقی قاعده «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره»
نویسنده:
سیدمصطفی رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از ابزارهای عقلایی و اسلوبهای بیانی برای تفهیم و مفاهمه, کنایه است و در میانگونه های کنایه نیز شیوه کنایه تعریضی مبتنی بر ضرب المثل «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره » از روشهای متداول در محاورات عرفی است. خاستگاه ضرب المثل و نحوه دلالت, نوع کنایه به کاررفته در آن را درفصل اول آورده ایم.برای اثبات حجیت این قاعده می توان دلایل و مستندات متعددی را ارائه نمود. آیات مختلفی وجود دارد که خطاب آن به پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است, اما حکم آیه اختصاص به ایشان نداشته, سایر مسلمانان را هم شامل می شود. در آیاتی دیگر هرچند خطاب به پیامبر است, اما حکم آیه به امت او اختصاص دارد و چنین حکمی در مورد آن حضرت از قبیل سالبه به انتفاء موضوع است.احادیث متعددی نیز از طرق مختلف نقل شده است که بعضی از آنها به صورت کلی و اجمالی بر این قاعده دلالت می کند و بعضی دیگر نیز به این قاعده تصریح نموده, آیاتی از قرآن را بر آن تطبیق می کند.به جز قرآن و سنت, سیره عقلایی نیز از مستندات این قاعده به حساب می آید. چرا که این قاعده یکی از شیوه های ساری و جاری در عرف اهل محاوره بوده, در بین همه گروه ها و طبقات عقلا جریان دارد و سیره اهل شرع نیز بر همین قاعده جاری است. این سیره متصل به زمان معصوم (علیه السلام) بوده, نه تنها شارع مقدس آن را منع نکرده بلکه خود شارع نیز در کلماتش آن را به کار برده است. این قاعده اختصاص به تفسیر ندارد بلکه مانند قواعد عقلائی دیگر, درعلوم مختلف عقلی و نقلی از جمله عرفان, تاریخ, فقه, اصول, حدیث و کلام کاربرد دارد که در فصل سوم این تحقیق, از هرکدام نمونه هایی ذکر می شود. اصل بر این است که ظاهر کلام گوینده با اراده او مطابقت داشته باشد و کسی که مورد خطاب واقع می شود مراد اصلی و واقعی او باشد. به عبارت دیگر اصل بر عدم استفاده از این قاعده است و حمل کلام الهی بر این قاعده نیازمند دلیل است مثل اینکه اخذ به ظاهرآیه مخالف دلیل عقلی قطعی و یا مخالف آیات و روایات دیگر باشد که در این تحقیق از آن به عنوان شروط جریان قاعده نام برده ایم.به یقین می توان گفت که قاعده«إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ» به صورت ارتکازی در تفسیر رعایت شده است و بسیاری از مفسران شیعه و سنی از آن استفاده کرده اند. عده قابل توجهی نیز به نام این قاعده تصریح کرده اند که در فصل چهارم به برخی از آنها اشاره شده است. «إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ»
بررسی تطبیقی مساله خیر و شر از دیدگاه حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
محبوبه ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مسائلی که از دیر باز توجه پژوهشگران و صاحب نظران را در مسائل اعتقادی به خود جلب کرده است ، مسئله « خیر و شرّ » می باشد . نویسنده این مکتوب در حدّ بضاعت خود به بررسی بخشی از این مسئله مهم پرداخته است . بحث و کنکاش در این مسئله با سوالی تحت عنوان « چرا در عالم شرور وجود دارند ؟ » ، شروع شده و در پی آن به بررسی پرسشهای جزئی تری در این باره پرداخته است ، پرسشهایی نظیر : آیا حقیقت خیر وشرّ یکی است ، یا اینکه سرشتی کاملاً متفاوت دارند ؟ آیا شرّ وجودی است یا عدمی ؟ آیا خیر و شرّ از مبدأ واحدی بر می خیزند یا مبدأیی دیگر برای ایجاد شرّ وجود دارد ؟ پس از طرح این پرسشها سعی شده است که پاسخهای ملاصدرا و آیات و روایات به این پرسشها بیان شود. بررسی این مطلب با تقسیم شدن موضوع به مسأله تصادم شرور با چهار اصل مهم ، یعنی توحید ، حکمت الهی ، عدل الهی و نظام احسن ، تحت عناوین: شرور و توحید در خالقیت ، شرور و حکمت الهی ، شرور و عدل الهی ، شرور و نظام احسن ، آغاز شده و در هر مسأله ای ضمن بررسی مطلب ، به بیان پاسخهای آن بر اساس حکمت متعالیه پرداخته شده است .در این رساله سعی کرده ایم که دیدگاه های آیات و روایات و ملاصدرا را در موارد اختلاف و اتحاد در مسئله خیر و شرّ بیان کنیمو یک بررسی تطبیقی بین دیدگاهایشان داشته باشیم که بسیار حائز اهمیت است .نوشته حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای و نرم افزاری به این نتیجه رسیده است که در بحث خلقت خیر و شرّ ،ملاصدرا شرور را آفرینند? تعامل ما انسانها می داند ولی با بررسی آیات و روایات در می یابیم که خیر و شرّ هر دو مخلوق خداوند هستند.وملاصدرا شرور را عدمی می داند در صورتی که آیات و روایات شرور را وجودی می دانند .اما در باب تعریف خیر و شرّ و فواید شرور، با بررسی نظرات ملاصدرا و آیات و روایات در می یابیم که هر دو، خیر را چیزی می دانند که اشیاء بدان مشتاق اند وخوشایند انسان است و شرّ،چیزی است که اشیاء از آن روی گردان اند و ناخوشایند انسان است ومی گویند که هر چیزی من جمله شرور فایده و غایتی دارد.
بررسی تطبیقی قاعده لطف از نظر برخی متکلمین و فلاسفه شیعه با تکیه بر کارکردهای آن
نویسنده:
لیلاسادات کلانتر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قاعده لطف یکی از مسائل مهم در کلام اسلامی به شمار می رود که متکلمان در طول تاریخ به بررسی آن پرداخته اند. گروهی از متکلمان از جمله اشاعره به مخالفت با این قاعده پرداخته اند و لطف را بر خداوند متعال واجب ندانسته اند. اما متکلمان امامیه و اغلب معتزله این قاعده را پذیرفته اند. این پایان‌نامه به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های برخی از متکلمین متقدم و متاخر امامیه درباره‌ی قاعده‌ی لطف می‌پردازد. از متکلمین متقدم آراءِ سید مرتضی، شیخ طوسی و علامه حلی و از متکلمین متاخر آراءِ فاضل مقداد، فیاض لاهیجی و ملا مهدی نراقی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس چهار محور انجام شده است: (1) تعریف لطف، (2) بیان دلایلِ قاعده‌ی لطف،(3) بیان شرایط و احکام آن و (4) بیانِ کارکردهای قاعده لطف. همه‌ی متکلمین مورد بحث کمابیش لطف را چنین تعریف‌کرده‌اند: هر فعلی ازجانب خداوند متعال که انسان را به طاعت نزدیک و از معصیت دور می نماید. اغلب متکلمین مورد بحث استدلاهای عقلی بر وجوب لطف اقامه کرده‌اند و برخی هم استدلال نقلی آورده‌اند. متقن‌ترین و معروف‌ترین دلیل عقلی بر وجوب لطف، اینست که حکمت الهی اقتضای وجوب لطف را می کند، چون خداوند متعال برای تکالیفی که بر عهده مکلفان گذاشته است، باید راه انجام طاعت را هموار نماید، و در غیر این صورت، نزد عقلا امری قبیح به شمار می آید و انجام امر قبیح بر خداوند متعال محال است.
بررسی تطبیقی مسأله شر در بودیسم و مسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)
نویسنده:
الهام قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت مسأله شر در بودیسم ومسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)و رویکردهایی در جهت حل این مسئله. از آن جا که بین عناصر تشکیل دهنده این دو دین همبستگی وجود دارد، در ابتدا مختصری به زندگی بنیان گذار این دو دین و تجربه و تأثیر آن ها در دینشان می پردازیم و سپس مواردی چون:تعریف شر، انواع شر، منشأ و مصادیق شر، جهان شناسی، خداشناسی، انسان شناسی، نجات شناسی، حل مسأله شر، و نماد شر مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به اینکه بودیسم دینی عمل گرا و انسان محور است و خدا منشأ شر تلقی نمی‌شود، تبیین شر از طریق حقایق چهارگانه برین، مبتنی بر راههشتگانه شریف صورت می گیرد . آموزه کرمهنیز در جهت حل نظری مسأله شر مورد توجه است و در بودیسم تبیین کننده رنج بشری تلقی می شود. در مسیحیت با توجه به اینکه خدا از صفات متمایزی برخوردار است مسئله شر اعتقادات دینی آن ها را مورد مناقشه قرار می دهد. از این رو از دیرباز نظریه های عدل الهی مختلفی برای توجیه شر مطرح بوده است. در میان همه نظریه های عدل الهی عنصر مشترک مسئله اختیار انسان است. نظریه عدل الهی پویشی تبیینی جدید از مسئله شر در اختیار قرار می دهد. در این رویکرد خداوند قادر مطلق نیست و نمی تواند شر را به نحو یکجانبه از میان بردارد. از این رو خداوند مسبب شر نیست و مانند مسیحیت سنتی صفت قدرت مطلق او مورد مناقشه قرار نمی گیرد.
بررسی تطبیقی آرای فخر رازی و صدرالمتألهین شیرازی درباره‌ی جبر و اختیار
نویسنده:
زینب نادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امام فخر رازی (544-606ه) و صدرالمتألهین شیرازی (979-1050ه)دو اندیشمند بزرگ در تاریخ اسلام هستند، که از دو نظام کلامی و اعتقادی متفاوت متأثرند.این دو نظام به ویژه در تحلیل صفات باری تعالی،تفاوت های مبنایی دارند. مراد از مطالعه تطبیقی نظریه های این دو اندیشمند، توصیف و تبیین مواضع خلاف و وفاق اندیشه های این دو بزرگوار است. جبریا اختیار دامنه‌ی تحقیق حاضر است که فخر رازی ظاهراً به دلایلی قایل به جبر شده و آیات موهم جبررا محکم دانسته و آیات دیگر را تأویل می‌کند. اما ملا صدرا با قریحه‌ی خاص خود و با پیروی از ائمه‌ی اطهار قایل به امر بین امرین می‌باشد و در این اثنا، حالات عرفانی خاصی با او همراه شده است.قابل ذکر است اهمیّت و پیچیدگی این بحث، باعث شده که هر دو اندیشمند در نظریه های خود گاهی دچار فراز و نشیب های شده اند. فخر رازی که در گروه اشاعره است و قایل به جبرمی‌باشد در تفسیر بعضی آیات قایل به اختیار شده است. ملاصدرا هم در بعضی موارد بیان می‌کند که این مسئله فقط برای کسانی قابل درک است که سالک در طریق باشند،و در جای دیگر امر بین امرین را نظریه‌ی صحیح اعلام می‌کند که برای غیر سالک هم قابل فهم است. به هر حال این دو اندیشمند هر کدام به نحوی مسبب تفکر و تدبّر دیگران در آیات و روایات شدند.
  • تعداد رکورد ها : 745