جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
بررسی تطبیقی انسان کامل از دیدگاه ابن‌عربی و عزیزالدین نسفی در دو کتاب فصوص الحکم و الانسان الکامل
نویسنده:
عباس نیکبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث عرفان اسلامی عمدتا بر ارکان اساسی و بنیادین استوار است؛ خدا ، انسان و طبیعت. بدین معنا که همه ی موجودات و از جمله انسان ، محل تجلی و ظهور آن حقیقت واحد، یعنی ذات باری تعالی هستند و در نتیجه به لحاظ واقیعت ، در هستی چیزی جز ذات واحد ایزد منان نیست. باید توجه داشت که این ذات واحد خود دارای مظاهر بی شماری است، به نحوی که همه ی عالم ، محل ظهور صفات و تجلی گاه او محسوب می شود. آفرینش عالم و ظهور آن حقیقت متعالی نیز در عرصه ی موجودات ، به علت شناخته شدن آن ذات واحد است ، چرا که رابطه معرفتی عالم با آن ذات گسسته است و هیچ راهی به آن وجود ندارد.انسان کامل در عرفان ، به مانند آیینه ای است که دارای دو چهره است؛ در یک چهره آن اسماء و صفات الهی تجلی می کند و حق سبحانه خود را در آن آیینه مشاهده می کند ، و در چهره دیگر آن، عالم هستی را با تمام اوصاف و کمالات وجودی نشان می دهد.چنین انسانی در عالم عرفان، خود عالمی است(عالم صغیر) و مجموع جهان، انسان کبیر است و میان این دو ، هماهنگی و تقارن مثال زدنی وجود دارد.از دیدگاه ابن عربی و عزیز الدین نسفی، خلقت انسان کامل، علت غایی آفرینش است و همو سبب ایجاد و بقای عالم ، اسم جامع الهی ، واسطه میان حق و خلق، راهنمای خلایق در شریعت و طریقت و نیز دارای هویتی الهی است.محی الدین عربی که بنیانگذار عرفان نظری است و نیز مبدع و مبتکر بسیاری از مسایل عرفانی محسوب می شود ، در قرن هفتم هجری اصطلاح " انسان کامل " را در میان حلقه درس عرفا مطرح ساخت و این اصطلاح از آن روزگار تاکنون به عنوان یک اصل پذیرفته شده در محفل عرفا مورد پذیرش قرار گرفته و ایشان به تشریح و تحلیل و اظهار نظر در رابطه با انسان کامل پرداخته اند.عزیزالدین نسفی نیز یکی از عرفایی است که حدودا همزمان با ابن عربی، به دفاع از این نظریه پرداخت و برای نخستین بار مساله انسان کامل را تحت عنوان یک کتاب مستقل به رشته تحریر در آورد و در میان عرفا به نشر و گسترش آنپرداخت . هر چند اندیشه و نظرات نسفی در مورد انسان کامل در مقایسه با ابن عربی از استحکام و دقت نظر کمتری برخوردار است ، اما درعین حال می توان آراء و اندیشه های او را به عنوان مرجع و کمک کننده سالکان و صوفیان متاخر بکار برد.ما در این رساله درصددیم با استفاده از محوریت مباحث مطرح شده در باب انسان کامل، در اندیشه شیخ اکبر و نیز عارف نستوه عزیزالدین نسفی به تشریح و تبیین افکار و عقاید این دو عارف والا مقام و بزرگوار پرداخته و دورنمایی از تفکرات ایشان در خصوص انسان کامل ، وظایف او نسبت به خودش، تعهدات او در مورد هدایت سایر انسانها ، جایگاه او در نظام آفرینش ، ویژگی ها و ... پرداخته و این مسائل را با دقت و حوصله مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم.
تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باور دینی از دیدگاه ویلیام جیمز و استاد مطهری
نویسنده:
نجم السادات الحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرسش های مهم پیش روی معرفت شناسان کنونی، تاثیر و یا عدم تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باورهیکی از پرسش های مهم پیش روی معرفت شناسان کنونی، تاثیر و یا عدم تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باورها به طور کلی وباورهای دینی به طور خاص است. در این زمینه معرفت شناسان به دو گروه تقسیم شده اند که گروه اول، تاثیر عوامل غیر معرفتی را نادیده می گیرند و گروه دوم، قائل به تاثیر عوامل غیر معرفتی در کنار عوامل معرفتی هستند. در این زمینه ویلیام جیمز تاثیر هر سه ساحت وجودی را بر انسان می پذیرد و برای اولین بار هفت عامل غیر معرفتی را که دارای تاثیرات مثبت و منفی بر باورهای انسان هستند، ذکر می کند. استاد مطهری نیز یکی از معدود متفکران اسلامی است که این مطلب در آثارشان _هرچند به طور پراکنده_ ذکر شده است. ما در تحقیق حاضر کوشیده ایم تا با ذکر ساحت های وجودی انسان، به ذکر عوامل غیر معرفتی از دیدگاه ویلیام جیمز و استاد مطهری بپردازیم و نظرات ایشان را درباره تعداد این عوامل و نقش مثبت و منفی آن ها بر باور دینی بررسی کنیم.
کرامت انسان در قرآن کریم (ماهیت، مبانی، موانع)
نویسنده:
بهروز یدالله‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انگاره‌های انسان‌شناختی یکی از مقولات بنیادی در اندیشه معاصر است . پژوهش حاضر پس از معناشناسی «کرامت» و «انسان» در قرآن ، می کوشد به معنای دقیق «کرامت انسان» در نظام معنایی قرآن دست یابد. بررسی آراء قرآن پژوهان و مفسران نشان از آن داردکه در بحث کرامت انسان در قرآن ، نگاه یکسانی وجود ندارد . این پژوهش در صدد است تا 1) معنایی دقیق از کرامت انسان در قرآن کریم را ارائه دهد؛ 2)مبانی قرآنی کرامت انسان را تبیین کند؛در این بخش با بیان هفت مورد از مبانی کرامت ذاتی ( دارا بودن روح الهی ، خلافت الهی ، اختیار و اراده انسان ، تسخیر جهان هستی ، مسجود فرشتگان بودن ، امانت دار الهی بودن ، فطرت الهی داشتن ) به تبیین کرامت اکتسابی انسان پرداخته شد 3)موانع فرا روی انسان در دستیابی به کرامت را مورد تحلیل قرار دهد و موانع فردی و اجتماعی کرامت انسان را اعم از : درک نادرست از انسان ، صفات و خلقیات ضد ارزشی ، ، ظلم و بی عدالتی ، استبداد و استبداد زدگی ، حاکمیت طاغوت ، تهدیدهای امنیتی ، آسیب ه رسانی به حیثیت اجتماعی افرادو نابرابری و تبعیض بیان نماید . ایت تحقیق به این نتیجه رسیده است که از دیدگاه قرآن ، انسان بما هو انسان دارای کرامت الهی است . از این رو ، لوازم این کرامت نیز باید به عنوان موهبت های الهی برای انسان به رسمیت شناخته شود . با این قرائت از کرامت انسانی ، تمام آموزه های اسلامی کاملا با کرامت انسانی سازگار است.
بررسی مبانی اخلاق فضیلت مدار مسکویه و نراقی از منظر قرآن کریم
نویسنده:
محمد مصطفائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
03. انسان شناسی Human nature , قرآن , رفتار اخلاقی , نگرش , جهت گیری ارزشی , اصطلاحنامه علوم قرآنی , قرآن , اصطلاحنامه اخلاق اسلامی , فضایل اخلاقی , جهت‌گیری ارزشی , انسان‌شناسی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن مسکویه، احمدبن محمد , آموزه فلسفی , فلسفه یونان باستان , هنر و علوم انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , شان انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , هنر و علوم انسانی , فلسفه یونان باستان , هنر و علوم انسانی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , شان انسانی , ابن مسکویه، احمدبن محمد , آموزه فلسفی , آموزه فلسفی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , آموزه فلسفی , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد
چکیده :
با آغاز نهضت ترجمه در جهان اسلام، اخلاق فلسفیِ یونان باستان که یکسره اخلاقی «فضیلت‌مدار» بود، به ویژه با تبیین افلاطونی-ارسطویی آن، در میان حکیمان مسلمان رواج یافت. مسکویه(م 421 ق.) و ملا مهدی نراقی(م 1209 ق.) که از مهمترین پیروان این اخلاق هستند، به ترتیب، کتاب‌های «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق»، و «جامع السعادات» را با این رویکرد تألیف کردند. نظام اخلاق فضیلت، بر انسان‌شناسی فلسفی و عقل‌گرایی آن، استوار است. لذا، فصل ممیز انسان «عقل» او تعیین می‌شود و فضیلت برتر «حکمت» است و سعادت قصوی هم، سعادتی عقلانی است. در این اخلاق، فضیلتِ هر یک از قوای سه‌گانه نفس(عاقله، غضبیه، شهویه)، در حالتی میانه‌ی افراط و تفریط حاصل می‌شود؛ بنابراین معیار فضیلت، «حد وسط» است. در همین راستا، پرسش اصلی رساله، بررسی مقدار انطباق دستاورد اخلاق فلسفی مسکویه و نراقی، با دیدگاه قرآن کریم است، چراکه به‌نظر می‌رسد طبق آیات، «روح الهی» انسان، فصل ممیز اوست، و با توجه به «کرامت»و گرایش اصیل این روح به «ایمان»، به‌جای تأکید بر حکمتِ نظری، «تقوا» که ناظر به حیث اراده و انتخابگری «عاقلانه» انسان است، اولویت می‌یابد و سعادت قصوی هم، منحصر در بُعد معرفتی انسان نمی‌شود. ضمناً، معیار فضیلت بر اساس تقابل بنیادین و دوقطبی حق و باطل(ایمان و کفر) در قرآن، «عدل» و ادای حق، طبق موازین شرعی و عقلی است. نتیجه آن‌که: مبانی مورد پذیرش این دو حکیم از اخلاق فضیلت‌مدار، قالب جامع و بی‌نقصی برای اخلاق قرآنی تشکیل نمی‌دهند؛ بلکه برای تدوین اخلاق اسلامی باید چارچوب آن نیز، از منابع اصیل دین(قرآن و حدیث) استخراج گردد.
بررسی عزت نفس با تکیه بر آیات قرآنی و روایات
نویسنده:
زرین فاخر عجب شیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی شک یکی از مهمترین غایات و اغراض وضع قوانین و تشریع ادیان و بعثت انبیاء، بازداشتن مردم از ذلت و خواری و نائل ساختن ایشان به فضایل اخلاقی وصفات شریف و ستوده می‌باشد.عزت نفس یکی از فضایل اخلاقی ارزشمند است که بر اندیشه، احساس و رفتار انسان اثر می‌گذارد. فرد عاقل و هوشیار نفس و روح خود را بزرگ می داند چرا که خداوند از روح خود در او دمیده است و در او استعدادهای بالاتر از اینها وجود دارد. این چنین انسانی به پستی ها و اخلاق رذیله تن در نداده و اجازه تحقیر شدن مقابل دیگران را نمی دهد و هر چه را که غیر خداست کم می داند.مفهوم عزت نفس در قرآن و حدیث با واژه‌های گوناگونی مانند: کرامت نفس، مناعت طبع، نفاست نفس و... به کار رفته است.از مهم‌ترین عنصرهای تشکیل‌دهنده شخصیت عزیزالنفس، می‌توان به چگونگی بینش وی نسبت به هستی نام برد. همچنین اطاعت و بندگی، توکل، قناعت، قطع امید کردن از مردم، تقوا، ایمان و... در به دست آوردن و افزایش کرامت نفس نقش موثری ایفا می‌کند و اسلام نیز بر ایجاد این زمینه‌ها تأکیددارد.آنچه مسلم است عزت حقیقی بالاصاله مخصوص خدا بوده ، به‌ مقتضای ‌فیض‌ و رحمت‌ لایتناهی‌ خود مراتبی‌ از آن‌ را به‌ انسان‌های‌ شایسته‌ تفویض‌ می کند.
مفهوم نفقه و مصادیق آن با تأکید بر مسائل جدید از منظر فقه امامیه و حقوق موضوعه
نویسنده:
زهرا گیلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اسلام یکی از راه های رفع نیاز مادی افراد، خصوصاً کسانی که توانایی کار و درآمد را ندارند، تعلق گرفتن نفقه به آنهاست. نفقه که می توان از آن به خرجی روزانه برای رفع نیازها و خواسته های ضروری نام برد، هزینه ای است که بر عهده ی شخص توانگر با درج شرایطی گذاشته می شود؛ که این شخص وظیفه دارد در قبال همسر، فرزندان، والدین و دیگر متعلقات خود نیاز های ضروری مادی آنها را تأمین کند.نفقه در واقع همان تأمین نیازهای متعارف معیشتی، مادی است که دامنه‌ی مصادیق آن در کلام بعضی از فقها محدود و در کلام بعضی دیگر فراخ و گسترده است. اما آنچه مسلم است، مراد از نفقه برطرف کردن نیاز و ما یحتاج افراد در تمام زمینه های مادی است، مثلاً در مورد نفقه ی زن، با توجه به شأن و عادت زن و همچنین با در نظر گرفتن عرف جامعه ای که در آن زندگی می‌کنند.با پیشرفت روز افزون علم و تغییر سبک زندگی افراد، نیازمندی ها و ملزومات زندگی هم تغییر کرده است. در همین راستا و طبق تعریف نفقه می‌بایست این مایحتاج تأمین شود، یعنی در واقع تأمین نیاز مادی فرد می‌بایست مطابق با مسائل روز رقم بخورد. اما در تأمین نفقه و مایحتاج افراد تحت تکلف، آنچه که با چالش مواجه می‌شود، وجود مسائل جدید روز است که غالباً در کتب فقهی اسمی از آنها برده نشده و بعضی اصلاً موضوعیتی در فقه نداشته اند، مانند جراحی زیبایی و یا استفاده از فناوری اطلاعات در زندگی. در این رساله سعی شده است تا با بیان مفهوم نفقه از نظر فقهای امامی و تعریف آن در قانون و سپس بررسی مصادیق نفقه های مذکور در فقه و همچنین معیار و ملاک تعیین نفقه ، نفقه‌ی مورد نیاز زن و دیگر افراد تحت تکلف را با توجه به مسائل جدید پیش آمده در زندگی مشخص کنیم. در این تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است و در صدد پاسخ به سوالات متداول جامعه‌ی امروزی در تعیین مصداق ومقدار نفقه بوده ایم.
  • تعداد رکورد ها : 8