جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
تربیت دینی از دیدگاه کانت و مطهری
نویسنده:
ناصر محمدی احمدآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تربیت دینی در کشور ما ، بعنوان یک کشور اسلامی ، دارای جایگاه و اهمیت ویژه ای می باشد. اما علیرغم اهمیت آن ، متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده و تحقیقات و شواهد نشان دهنده سست شدن روز به روز ارزش ها و اعتقادات در بین جوانان و نوجوانان می باشد ضعف تربیت دینی در کشور ما بیش از آنکه نتیجه ماهیت پیچیده و دشوار دین و تربیت دینی باشد، ناشی از عدم پژوهش و فهم دقیق و صحیح از دین ، اصول و روشهای تربیت دینی می باشد. بررسی تطبیقی آرا و افکار فیلسوفان و متفکران می تواند ما را در این زمینه یاری دهد.
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
سرچشمه های فلسفه ی دین در اندیشه های هیوم و کانت
نویسنده:
حمزه حاتم‌پوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محور سخن همان‌گونه که از عنوان پایان نامه برمی‌آید بررسی فلسفه‌ی دین از نگاه هیوم و کانت است. بررسی آراء دین‌پژوهی این دو از آن رو مهم است که از نخستین فیلسوفانی هستند که با شیوه‌ای نو و برون دینی مفاهیم و آموزه‌های دینی را برمی‌رسند. هدف از این رساله آشنایی با نگرش این دو فیلسوف بزرگ باختر زمین است تا دریابیم که چرا پژوهش آن‌ها را شیوه‌ای نو در دین‌پژوهی می‌نامند. برای دست‌یابی به این مهم ضمن نگاه به آثار خود هیوم و کانتکتاب‌های شارحین را نیز می‌نگریم و این پرسش را پی خواهیم گرفت که آیا با توجه به مبانی فلسفی این دو نفر امکان خداشناسی نظری از نگاه ایشان وجود دارد؟ و آیا هیوم و کانت دین طبیعی را می‌پذیرند و اگر پاسخ مثبت است به چه معنا؟این رساله سه بخش اصلی دارد که در پاره‌ی نخست به بررسی آراء هیوم می‌پردازیم. این بررسی را با کتاب تارخ طبیعی دین هیوم می‌آغازیم و سپس با نگاه به کتاب گفتگوهایی درباره‌ی دین طبیعی و پژوهش در بنیان‌های فهم بشر سنجش‌های فلسفی هیوم را درباره برهان‌های نظم و کیهان شناختی و مساله‌ی شر می-نگریم. در آغاز پاره دوم نگاهی به مبانی شناخت‌شناسی کانت و ایده‌آلیسم استعلایی‌اش می‌اندازیم و سپس با توضیح فلسفه‌ی اخلاق و بیان ویژگی‌های خرد عملی کانتی به فلسفه‌ی دین او وارد می‌شویم. در پاره‌ی پایانی به صورتی گذرا برخی همانندی‌ها و ناهمانندی‌های این دو را بیان می‌کنیم.همان‌گونه که در روند نوشتار خواهیم دید شناخت نظری مفاهیم و اثبات عقلانی گزاره‌های فراطبیعی با توجه به مبانی هیوم و کانت ناممکن می‌نماید و این دو نمی‌توانند سخن از شناخت مفاهیم دینی بزنند. البته با این تفاوت که کانت با جدایی بود از نمود گونه‌ای دین طبیعی برای خود می‌سازد که نمایی کاملاً اخلاقی دارد. این رساله تنها آغاز راه بررسی و مقایسه‌ی آراء این فیلسوفان است و هنوز پرسش‌های فراوانی می‌ماند که باید در آینده (البته با نگاه به این رساله) بدان پرداخت.
مطالعه تطبیقی برهان هستی‌شناختی (وجودی) کانت و ملاصدرا درباره اثبات وجود خدا
نویسنده:
زهرا کوثری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود شناسیاز عمیق ترین مباحث در حوزه ی مابعدالطبیعه است و اساساً " وجود بماهو وجود " موضوع این علم محسوب می شود . این بحث که از آغاز عصر تفکر فلسفی از مهم ترین مباحث فلسفی شناخته می شد ، در دوره جدید در حوزه فکری غرب مورد بی توجهی فیلسوفان قرار گرفت و شاید بتوان گفت در دوره هایی به فراموشی سپرده شد ، در قرن هفدهم بدنبال بحث برهان وجودی دکارت ، فیلسوف بزرگ آلمان ایمانوئل کانت در پی نقادی برهان های عقلی ، استدلالی هم بر رد برهان وجودشناسی می آورد . در دوره های بعد از او برخی از نحله های جدید فلسفی در غرب مباحثی تحت این عنوان را مطرح می کنند .اما در قلمرو فلسفه اسلامی نه تنها بحث وجودشناسی در سیر تاریخ هرگز اصالت خود را از دست نداده ، بلکه هر دوره نسبت به دوره قبل پخته تر شده است .یکی از مشخصات فلسفه اسلامی بحث وجودشناسی است که با ابن سینا طرح ریزی شده و با آغاز تفکر حکمت متعالیه در فلسفه ی ملاصدرا با بحث اصالت وجود به اوج خود رسید . در این سیستم ، حقیقت هستی به گونه ای تفسیر شده که این حقیقت در عین وحدت دارای کثرت می باشد. همچنان که پدیده ای طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می یابد بدون این که هویت عینی خود را از دست بدهد ، حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یابد و از کثرات شدت و ضعف بهره مند باشد . بدون این که این کثرات هر چند که نامتناهی باشند ، به یگانگی و هویت شخصی و عینی آن آسیبی وارد سازند .در این پژوهش میان نظرات دو فیلسوف بزرگ از حوزه ی غرب و شرق در زمینه وجود بررسی تطبیقی شده است و سعی شده تا بعد از معرفی و شناسایی مختصر اندیشه های هر دو فیلسوف، تطبیقی اجمالی در این رابطه صورت پذیرد .
مسأله تحدید علم و متافیزیک در نظر کانت، ویتگنشتاین و پوپر
نویسنده:
حجت ایمانی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل در فلسفه علم مسأله‌ی تحدید است. این که چه چیز علمی است؟ و غیر علمی کدام است؟ فیلسوفان را براین داشته تا ملاک دقیقی برای این موضوع در نظر بگیرند. غیرعلم شامل، شبه علم، متافیزیک و عموماً همچنین منطق، ریاضیات محض، فلسفه ، دین و سیاست هم می‌شود. شبه علم و متافيزيك خود شامل زبان بی‌معنا، تئوری نظری، حدس‌های موضعی، و آن چیزی که امروزه علم خرافه نامیده می‌شود می‌گردد. کانت مرز میان علم و متافیزیک را در وجود قضایای ترکیبی پیشین بر تجربه ‌دانست به این معنا که وجود این گونه قضایا در علم ممکن است و در متافیزیک ممکن نیست. ویتگنشتاین متقدم این مرز را در معناداری و بی‌معنایی می‌دانست. گزاره‌های علمی معنادارند و گزاره‌های متافیزیکی بی‌معنا. پوزیتیویست‌های حلقه‌ی وین تحت تأثیر ویتگنشتاین اثبات‌پذیری را ملاک معناداری و درنتیجه مرز میان علم و متافیزیک برشمردند. رویکردی که پوپر آن را رد کرد. ویتگنشتاین در فلسفه متأخرش ملاک معناداری را در کاربرد دانست. بنابراین مرزی میان علم و متافیزیک وجود ندارد، زیرا هردو قلمرو نوعی بازی زبانی است. کارل پوپراما، مسأله‌ی تحدید برایش سنگ بنای جدایی علم از غیر علم است. او ابطال‌پذیری را ملاک تحدید دانست. ملاک‌های تحدید مطرح شده از سوی این سه فیلسوف دارای ایرادات و اشکالاتی است که از سوی فیلسوفان علم مورد نقد قرارگرفته است. نتیجه این که با توجه به عرصه‌ی وسیع موضوعات، تفاوت گسترده علوم مشروع، فلسفه های علم و خرافات بشری، و تفاوت روش و روش‌شناسی هر دو قلمرو معرفتی، شگفت آور نيست كه توافقي بر سر این که آیا رویکرد تصمیمی کافی و بسندهیا ملاک تحدیدی وجود دارد یا نه؟ و اگر هست آن چیست.
بررسی و مقایسه دیدگاه‌های تربیتی ایمانوئل کانت و مرتضی مطهری
نویسنده:
زهرا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به منظور بررسی تفاوت های فلسفه تربیتی ایمانوئل کانت و استاد مطهری ، پژوهشی به روش توصیفی تحلیلی در آثار و کتب تعلیم و تربیتی این دو فیلسوف انجام شد. برای گردآوری داده ها، فیش تحقیق الکترونیکی استفاده گردید. داده ها به روش تحلیلی و در دو سطح نقد بیرونی و درونی اسناد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که: بین اصول نظرات کانت و مطهری تفاوت وجود دارد. همچنین در پاسخ به سوالات پژوهش می توان گفت: کانت با استفاده از کاربرد علوم مختلف، به دنبال هدف معرفی انسانی عقلانی با محور ارزشی تجربه است. مطهری نیز در فلسفه تعلیم و تربیت خود به دنبال هدف معرفی انسان اسلامی با تفکرات نامحدود و عکس العمل های بی نهایت در مقابل مشکلات و پدیده های گوناگون است.
بنیادهای اخلاق دینی و سکولار
نویسنده:
سیده‌اعظم هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع اخلاق دینی و اخلاق سکولار در تاریخ فلسفه ابتدا در رساله اتوفرون، افلاطون مطرح شده است. افلاطون در این رساله به این مسأله می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که خدا به این دلیل که امر خوب، خوب است به آن فرمان داده است. او پایه اخلاق را غیردینی می‌دانست، ولی با شروع قرون وسطی و حاکمیت کلیسا بر مبانی دینی اخلاق تأکید شد، یکی از مهم‌ترین نظریات اخلاقی، نظریه امرالهی است. این نظریه در جهان اسلام به شکل نزاع معتزله و اشاعره درباره اوصاف و افعال الهی مطرح شده است.این موضوع بار دیگر در دوران جدید اهمیت یافته و دو پیامد مهم این دوره، دیدگاه فیلسوف وظیفه‌گرا، ایمانوئل کانت و اندیشمندان مکتب نتیجه‌گرایی مانند نظریه فایده‌گرایی جرمی بنتام و جان استوارت میل می‌باشد که مبانی عقلانی موجه و مستقلی برای اخلاق در نظر گرفتند. با این حال برخی متفکران نیز از طرق مختلف بر مبانی الهیاتی اخلاق تأکید می‌کنند و واقعیت اخلاقیات را بدون در نظر گرفتن نیرویی متعالی و آگاه قابل دفاع نمی‌دانند و برخی نیز از طریق سرشت الهیاتی الزام اخلاقی موجب تزلزل عقلانی نظریات اخلاقی شده‌اند.این رساله پس از بیان مبانی اخلاق دینی و اخلاق سکولار و ارائه نظریات فیلسوفان، به میزان سازگاری درونی اخلاق دینی و اخلاق سکولار در نتیجه رساله می‌پردازد
بررسی مفهوم آزادی در فلسفه عملی کانت
نویسنده:
زهرا زهانی زهان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از بدیع‌ترین اندیشه‌های کانت نظریه‌ی او درباره آزادی است. پژوهش حاضر به بیان جایگاه این نظریه در اندیشه کانت می‌پردازد، اگر که کتاب نقادی عقل نظری را در مطالعه بگیریم خواهیم دید که او آزادی سلبی را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. او می‌کوشد که در حوزه عقل عملی، آزادی، را به عنوان اصول موضوعه‌ی عقل عملی پیش فرض قرار دهد و از این رهگذر آزادی ایجابی را به بیان در می‌آورد.وی، آزادی و خودمختاری انسان را از رهگذر قانون اخلاقی پیش‌فرض می‌انگارد. در این جستار ابتدا در باب آزادی در فلسفه نظری کانت و سپس در خصوص آزادی در فلسفه عملی کانت پژوهش می‌شود؛ و سرانجام در باب نسبت آزادی در فلسفه‌ی اخلاق و حقوق ژرف‌کاوی می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 9