جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 19
بررسی قانون هیوم در پرتو واقع‌گرایی انسان‌مدار هیلاری پاتنم
نویسنده:
سعید عدالت‌جو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه متکفّل بررسی قانون هیوم در پرتو واقع‌گرایی انسان‌مدار هیلاری پاتنم است، از آنجاییکهبخش عمده‌ای از تاریخ فرا‌اخلاق جدالیست بر سر واقع‌نمون بودن و یا نبودن گزاره‌های اخلاقی لذا بررسی قانون هیوم که از یک هست نمی‌توان بایدی استخراج کرد، راهی است برای نگاه نو به فرااخلاق.ادعّا بر اینست که قانون هیوم یک نکته ساده منطقی نیست بلکه بخشی است از یک نظام فلسفیو این متافیزیک امورِ واقعِ هیوم است که مبنای استنتاج ناپذیری هست از باید تلقی می‌شود. با بررسی قانون هیوم و پس از روشن شدن مفهوم واقع در هیوم، سیر تاریخی ناشناخت‌گرایی و تلاش برای زدودن ارزش‌ها از عالم به عنوان اموری که این سنّت آنها را فارغ از عینیت و تحقیق‌ناپذیر، اموری که به خطا واقعیت انگاشته می‌شوند و جزئی از اثاث واقعی عالم نیستند تلقّی می‌کند و بررسی اشکالات فراوان وارد برآنها، درنهایت انگاره پاتنمی درهمتنیدگی که پاسخی است به طرد ارزشها.ارائه می‌شود.به اعتقاد پاتنم واقع‌گرایی به راه خطا رفته است که به امری چنین دور از فهم متعارف رسیده است و یا مانند هر بدیلی باید شرحی قانع‌کننده از این دگردیسی ارائه کند. امری که به اعتقاد پاتنمناممکن است. بدین معنا که رویکرد واقع‌گرایی علمی رویکردی نادرست بوده است و می‌توان نسبت به اخلاق و علم، همچنان واقع‌گرا بود، بدون آنکه به یکی از آنها اصالت بخشید. تبیینی که بر این موارد می‌آید تا بدانجا که تلخیصش ممکن است نشان دادن تناقض در رویکرد واقعگرایی علمی در صور چندگانه‌اش وبدست دادن بدیلی عاری از تناقض، از واقع‌گرایی در مبادی هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه آنست و نیز تبیینی که رویکرد جایگزین از دوگانه واقعیت ارزش و جایگاه اخلاق ارائه می‌کند و پاسخی که به نسبی‌گرایی اخلاقی می‌دهد.
بررسی انتقادی واقع گرایی اخلاقی
نویسنده:
معرفت اله فضلی قراقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتارحاضر به واقع گرایی اخلاقی در چهار فصل می پردازد ؛ اولین فصل به توضیحمعانی مختلف واقع گرایی پرداخته و درادامه سعی می کند رابطه اخلاق با واقعیت و چالش های پیش رویواقع گرایاناخلاقی را مطرح سازد . و در سه فصل باقی مانده سه مکتب عمده مدعی عینی بودن گزاره های اخلاقی مورد باز بینی قرار می گیرندکه عبارتند از ؛ طبیعت گرایی اخلاقی ، شهودگرایی اخلاقی و در آخر هم نظریه امرالهی . همه واقع گرایان دراین اصل که صدق گزاره های اخلاقی وابسته به عواملی است که ازعینیت برخوردارند با هم اتفاق نظردارند اما همه آنها به یک معنا به ماهیت این عینیت و به عبارتی به هستی شناسی خاصه ها یا واقعیات اخلاقی معتقد نیستند ؛ درفصل دوم که فصل طبیعت گرایی است سعی می شود اثبات شودکه ماهیت این خاصه ها که منشا اصلی صدق گزاره های اخلاقی است ، اوصاف و خاصه های طبیعی است . و در فصل بعدی یعنی شهودگرایی اخلاقی هم باطرح مغالطه طبیعت گرایانه مور برعلیه طبیعی بودن خاصه خوبی به عنوان پایه اصلی اخلاق،سعی می شود بارد منشا طبیعی داشتن گزاره های اخلاقی و قابل تحویل بودن خاصه های اخلاقی به خاصه های طبیعی ، منشاصدق گزاره های اخلاقی رامفاهیم اصلی وپایه اخلاقی بدانند که مفاهیمی بسیط ،خود توجیه وذاتی می باشندوتنها ازطریق شهود عقلانی قابل شناختند. ودرادامه ودرفصل نظریه امرالهی هم سعی می شود ثابت شود ماهیت خاصه هایی که منشا اصلی صدق گزاره های اخلاقی اند اوامر و نواهی الهی اند ، البته درفصل فوق دو نوع ابتناء اخلاق به دین مطرح می شوند که ابتناء روانشناسی و ابتناء منطقی اخلاق به دین می باشند؛ ابتناء منطقی اخلاق به دین خود به سه نوع تقسیم می شود که تنها ابتناء ثبوتی اخلاق به دین؛ که همان خوب و بد ساختن اعمال با ارجاع به امرو نهی الهی می باشد موردنظرواقع گرایی اخلاقی است ودرآخرهم ثابت می شوداین نوع ابتناء نمی تواند منطقا مورد دفاع قرارگیرد.
معرفت‌شناسی برتراند راسل
نویسنده:
مرتضی قرایی گرگانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایاننامه پس از ارائهء تصویری از رویدادهای زندگی راسل، و تحوّلات فکری و فلسفی اش - در حوزه معرفتشناسی- تلاش شده است آراء و نظرات او را دربارهء اجزاء ذاتی معرفت، یعنی باور، صدق، و توجیه و موضع او در باب جزم اندیشی، رویکرد نقدی، و شکّاکیّت، با توجّه به فرآیند تحوّلات فلسفی و فکری اش، گرد آورده، تحلیل و نقد شود. تلاش شده است تا با طرح مسأله مورد نظر در معرفتشناسی، موضع راسل را درباره نظریّه هایی که تا زمان خود او مطرح بوده، و نظریّه هایی که احتمالاً، پس از او مطرح یا مدوّن شده، از آثار فراوان او در این پایاننامه پس از ارائهء تصویری از رویدادهای زندگی راسل، و تحوّلات فکری و فلسفی اش - در حوزه معرفتشناسی- تلاش شده است آراء و نظرات او را دربارهء اجزاء ذاتی معرفت، یعنی باور، صدق، و توجیه و موضع او در باب جزم اندیشی، رویکرد نقدی، و شکّاکیّت، با توجّه به فرآیند تحوّلات فلسفی و فکری اش، گرد آورده، تحلیل و نقد شود.استخراج و تحلیل و بررسی کنم. درباره هر یک از مباحث تعریف معرفت، باور، صدق، توجیه و شکّاکیّت نظر او را در پذیرش و یا وازنش نظریّه های مورد نظر آورده سپس رأی و نظر خودش را با توجّه به تحوّلاتی که در طول حیات خود داشته، پیش نهاده ام. راسل تعریف سه جزئی معرفت – باور صادق موجّه- را پذیرفته، در صدق، با همه تحوّلاتی که داشته، همچنان به نظریّه مطابقت وفادار می ماند. در توجیه نیز، هرچند در دوره های بعدی و پایانی زندگی، سخنی از بداهت نمی گوید، ولی به نظر می رسد باز در قالب قضایایی پایه، به گونه ای به مبناگروی‌می‌گرود. او را باید فیلسوفی نه جزم اندیش و نه شکّاک دانست؛ بلکه متفکّری است نقدی که با پذیرش امکان معرفت، از درون معرفت با بکار بردن شکّ دکارتی به نقد گسترهء معرفت و ارزیابی باورهای صواب از خطا می پردازد.
روش شناخت اجتماعي در قرآن (با تأکيد بر تفسير نمونه و الميزان)
نویسنده:
فاطمه امین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت و روش شناخت اجتماعی، از موضوعات مهم و اساسی در حوزه علوم اجتماعی است که در دوره‌های مختلف تاریخی ـ از گذشته تا کنون‌ـ رویکردهای مختلفی نسبت به آن وجود داشته است. روش‌شناسی بنیادین، گونه‌ای از روش‌شناسی‌ است که در مقابل روش‌شناسی کاربردی قرار دارد و انواع مختلف روش‌های اجتماعی را می‌توان در ذیل آن قرار داد. روش‌شناسی بنیادین مبتنی بر مبانی هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی است و به لحاظ بنیادین به بررسی روش‌‌های اجتماعی می‌پردازد. در علوم اجتماعی با سه روش‌ بنیادین پوزیتویسم، تفهمی و رئالیسم انتقادی‌ سر و کار داریم. هر یک از این روش‌ها از مبانی هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی خاص خویش بهره گرفته و در تقابل با یکدیگر قرار دارند. قرآن نیز ـ که محور اصلی در این رساله است ـ به واسطه برخورداری از مبادی هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی ویژه خویش، از روش‌ بنیادین «رئالیسم توحیدی» بهره می‌گیرد. «رئالیسم توحیدی» یعنی واقع‌گرایی بر مبنای یک حقیقت واحد؛ یعنی خداوند. ویژگی‌های خاص اندیشه قرآن روش‌شناسی قرآنی را از مکاتب روش‌شناختی مدرن متمایز می‌سازد. قرآن هستی را دارای دو بعد مادی و معنوی دانسته و آن را یکپارچه و با محوریت خداوند حکیم متصور می‌سازد. همچنین به انسان نگاهی خاص و ارزشمند دارد و کمال نهایی وی را در میزان قرب الهی می‌داند. قرآن به تمامی ابزارهای حسی، عقلی و وحیانی مرجعیت می‌بخشد، اما مرجعیت آن‌ها را در چارچوب مبانی خویش می‌پذیرد. همه چیز در اندیشه قرآن بر محور ایمان به خداوند قرار می‌گیرد. بنابراین قرآن به دلیل برخورداری از چنین ویژگی‌های روش‌شناختی، واجد کلیه رویکردهای تبیینی و توصیفی، خرد و کلان، تجربی، تفهمی و انتقادی می‌گردد، اما آنها را در چارچوب توحید و مبتنی بر یک عقبه الهیاتی بازتعریف می‌کند. این ویژگی ممتاز روش‌شناسی قرآن است که روش‌های سکولار فاقد آن هستند و به دلیل چنین فقر معرفتی، با تکیه بر یک ابزار سایر ابزارها را نفی می‌نمایند. علاوه بر این روش‌شناسی قرآن به دلیل بهره‌گیری از ابزار وحی، قابلیت‌های افزون‌تری نسبت به روش‌های مدرن داراست؛ قابلیت فهم و درک عمیق‌تر و دست‌یابی به ضرورت‌های بیشتری در واقعیت اجتماعی.‌
كليات نزد فيلسوفان تجربي (لاك، باركلي،هيوم) و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«کلیات» در طول تاریخ فلسفه یکی از مهمترین و بحث‌برانگیزترین مسائل بوده است. برخی تا اندازه‌ای به آن اهمیت داده‌اند که آن را وجه تمایز انسان از حیوان دانسته‌ و برخی دیگر آن را در حد یک نام تنزل داده‌اند. اهمیت این موضوع در ادوار مختلف تاریخ فلسفه متفاوت بوده؛ اما در دوره قرون وسطی بسیار بیش‌از سایر دوره‌ها بوده است. فلاسفه تجربی انگلستان، لاک و پس از او بارکلی و هیوم نیز که میراث‌دار فلسفه قرون وسطی بودند، ناگزیر به این موضوع پرداخته‌ و آرایی بدیع ارائه نموده‌اند. در فلسفه اسلامي نيز اين موضوع همواره مطمح نظر فيلسوفان و متفكران بوده و به ‌يقين سخنانی ناب و جديد در اين خصوص ارائه نموده‌اند. در اين ميان ملاصدرا از جايگاهی ويژه برخوردار است. این پایان‌نامه اختصاص به بحث درباره نظریات لاك، باركلي و هيوم از يك سو و ملاصدرا از سوي ديگر دارد. لاک بر این باور است که تصوراتی وجود دارند که از طریق اخذ تشابهات از جزئیات ساخته می‌شوند و لذا قابل اطلاق بر جزئیات متعدند، این تصورات کلی هستند و الفاظ کلی هم برای نامیدن این تصورات وضع شده‌اند. اما بارکلی معتقد است که تصور کلی وجود ندارد بلکه یک تصور جزئی نماینده جزئیات شبیه به هم است. هیوم نیز همانند بارکلی وجود تصور کلی را رد می‌کند و آنرا تصوری جزئی می‌داندکه به یک واژه کلی می‌پیوندد و گستره دلالت بیشتری می‌یابد. در سوی دیگر ملاصدرا معتقد به وجود کلیات هم در عالم طبیعت و هم در عالم عقل است یعنی هم کلی در ضمن جزئی (کلی ارسطویی) را می‌پذیرد و هم کلی مفارق افلاطونی را و کلی‌های عقلی را علت کلیهای طبیعی می‌داند. در خاتمه به مقايسه اين نظريات پرداخته خواهد شد و يك نظر مياني براي كليات پيشنهاد خواهد شد.
رابطه‌ی عین و ذهن از نظر کانت و صدرالمتالهین
نویسنده:
مجتبی تصدیقی شاهرضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عمیق‌ترین مسائلی که از دیرباز اندیشه انسان، به‌ویژه فیلسوفان را به چالش و تفلسف واداشته، چگونگی رابطه‌ی عین و ذهن، یعنی نسبت بین شناخت انسان و دنیای خارج است. متفکران شرق و غرب در طول تاریخ فلسفه مواضع مختلفی در قبال این مسأله اتخاذ نموده‌اند. این تحقیق به‌صورت مقایسه‌ای و تطبیقی درصدد بررسی دیدگاه دو فیلسوف برجسته‌ی شرق و غرب یعنی صدرالمتألهین و کانت در راه‌حل این معمای بزرگ است. کانت با پایه‌گذاری فلسفه‌ی نقادی خویش تمام تلاش فلسفی خود را صرف شناسایی حدود معرفت بشری نموده و با نوآوری‌های خود درزمینه‌ی معرفت‌شناسی و جدا نمودن عالم فی‌نفسه از جهان پدیدارها، راه جدیدی به سمت حل این مسأله گشوده است. وی معتقد است که علم و شناخت انسان تنها نمود و پدیداری از عالم عین را دریافت می‌کند و آدمی‌هرگز به وجود عینی و فی‎نفسه‎ی اشیاء دست نمی‌یابد. از طرفی صدرالمتألهین نیز بر پایه‌ی اصول هستی شناختی خود، یعنی اصالت وجود و تشکیکی بودن حقیقت آن و ابداعات خاصی که بر محوریت اتحاد عاقل و معقول مبتنی است، چگونگی این رابطه را به‌صورت وحدت ذهن و عین توجیه می‌نماید. وی معتقد است، علم و شناخت از سنخ هستی است، بنابراین عین و ذهن در واقع هریک مرتبه‌ای از هستی هستند. او راه شناخت اشیاء فی‌نفسه و وجود عینی را علم حضوری می‌داند.
مفهوم حقیقت در فلسفه ریچارد رورتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی به تجزیه و تحلیل مسائل مختلف معرفتی در پرتو منافع پراگماتیکی آن ها بپردازد. او مدعی است که مسائل فلسفی از قبیل «حقیقت» و «واقعیت» و غیره همچون سایر مسائل دیگر محصول یک امکان تاریخی بوده است و از این رو می توان آنها را کنار گذاشت. بدین منظور، او تمام معرفت شناسی سنتی را با تمام مقولاتش (نظیر حقیقت، عینیت، عقل و غیره) زیر سوال می برد. استدلال او این است که فیلسوفان سنتی(مثل افلاطون، دکارت، و کانت) همواره با باور به واقعیت‌‌های فرا ‌انسانی و فرا تاریخی (نظیر حقیقت، خیر، خدا، و غیره)، به انسان‌ها به مثابه خادمان و کاشفان آن واقعیت بیرونی نگاه می کردند. اما رورتی بر این باور است که اگر ماخود را صرفاً به روابط علّی و معلولی بین خود و جهان محدود کنیم، آنگاه درستی این ادعا را خواهیم پذیرفت که این ما هستیم که با خلق واژگان جدید همواره به جهان معنا می بخشیم و جدا از این واژگان، که ابزارهای سازگاری با زیست بوم هستند، هیچ واقعیتی وجود ندارد. این ابزارها به ما کمک خواهد کرد تا هرچه بیشتر همبستگی بین انسانها را تقویت کنیم تا در مسیر جامعه‌ای عدالت محور و آزاد و به دور از هر گونه تبعیض و رنج گام برداریم. در چنین جامعه‌ای است که حقیقت خود را از طریق پویایی‌های آن جامعه نشان خواهد داد.در فصل اول این رساله ی توصیفی- تحلیلی به پیشینه‌ی تاریخی نظریه ی صدق یا حقیقت خواهیم پرداخت. سپس در فصل دوم به ذکر 3 مورد از انتقادهای رورتی بر فلسفه سنتی در باب مفهوم حقیقت خواهیم پرداخت و در فصل سوم به خود دیدگاه رورتی در باب مسائل گوناگون معرفتی می‌پردازیم و نهایتاً در فصل پایانی این ادعا مطرح شده که هر چند رورتی حقیقت وعینیت را به معنای سنتی رد کرده است اما نمی تواند عینیت را در هر صورت و مدلی منکر شود. و در نتیجه کم و بیش در دام تفکر عینیت‌گرایی و رئالیسم باقی می ماند و حقیقت بهصورت عینی در قالب مفاهیمی مثل همبستگی در فلسفه رورتی پدیدار می گردد.
تکلیف اخلاقی از منظر قرآن در مقایسه با دیدگاه ایمانوئل کانت
نویسنده:
دلیر عبّاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقيق حاضر به تحليل موضوع تكليف اخلاقي از منظر قرآن در مقايسه با ديدگاه ايمانوئل كانت مي‌پردازد. اين تحقيق در پي يافتن پاسخ سوألات زير است:1 ـ ديدگاه قرآن و كانت پيرامون واقع‌گرايي در ارزش‌هاي اخلاقي چيست؟ 2 ـ ديدگاه قرآن و كانت پيرامون اختيار و اراده‌ي انسان چيست؟ 3 ـ ديدگاه قرآن و كانت پيرامون ارزش‌هاي اخلاقي چيست؟ 4 ـ ضمانت اجرايي احكام اخلاقي از ديدگاه قرآن و كانت چيست؟5ـ ملاك مطلق بودن احكام اخلاقي از ديدگاه قرآن و كانت چيست؟ از نتايج اين تحقيق چنين برمي‌آيد كه:•قرآن و كانت هيچ‌كدام تكاليف اخلاقي را مرتبط با واقعيت نمي‌دانند. با اين تفاوت كه كانت منبع و سرچشمه‌ي احكام اخلاقي را عقل آدمي و قرآن آن را آفريدگار جهانيان مي‌داند.• قرآن معتقد به وجود اراده‌ي آزاد در انسان هست و كانت وجود اراده‌ي آزاد براي انسان را فرض مي‌‌گيرد و آن راشرط مكلّف بودن انسان مي‌داند.•كانت در ارزش‌هاي اخلاقي يك وظيفه‌گراست؛ ولي ديدگاه قرآن در اين رابطه سعادت‌گرايانه است.•كانت وجود خدا را براي پذيرش احكام اخلاقي از سوي انسان ، فرض گرفته و قرآن، خدا و نظام جزا و پاداش او را برترين ضمانت اجراي احكام اخلاقي محسوب مي‌كند.•كانت احكام اخلاقي را في حدنفسه احكامي مطلق مي‌داند؛ ولي قرآن اطلاق احكام اخلاقي را براساس مطابقت با فطرت توجيه مي‌نمايد. در انجام اين تحقيق از روش كتابخانه‌اي و براي گردآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات و داده‌ها از روش تحليلي- اسنادي استفاده شده است.
رابطه معرفت‌شناسی و هویت سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی
نویسنده:
مصطفی جلیلی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امام خمینی (ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، احیاگر هویت جدیدی از فرد و اجتماع بوده که منشأ تحولات در عرصه داخلی، منطقه ای و بین المللی است . درک اندیشه سیاسی ایشان اقتضا می کند که به مقولات معرفت شناسی و هویت سیاسی که در کانون نظام اندیشی وی قرار دارد بپردازیم:مقوله اول: معرفت ، حضور شیء یا صورت آن با واسطه یابی واسطه نزد عالم است که دارای ویژگی «باور صادق موجه» می باشد.خطاپذیری معرفت، معرفت شناسان را بر آن می دارد که در حوزه معرفت شناسی ، به تیبین چگونگی حصول معرفت ، حدود، سطوح و درجه اعتبار و منابع آن بپردازند. امام خمینی ، با ذکر منابع معرفت (حس ـ عقل ـ فطرت ، شهود ، وحی ) ضمن تفکیک حوزه های معرفتی ، رابطه ای طولی و تکاملی بین معرفتهای مذکور ترسیم می نماید تا در پر تو آن انسان به کمال مطلوب نایل شود . معرفتهای موجه از دید ایشان عبارتند از:1 ـ معرفت عقلانی واقع گرایانه: عقل به عنوان فرستاده نزدیک خدا، دارای دو وجه نظری و علمی است. وجه نظری عقل به کار استدلال ، استنتاج ، تجزیه و ترکیب ، حکم و تدوین قواعد منطقی و عقلی پرداخته و وجه عملی آن ، عمل به معقولات می نماید.2ـ معرفت شهودی واقع گرایانه: عدم کفایت عقل در درک ادراکات غیر مفهومی و رساندن انسان به کمال مطلوب، ضرورت شهود یا رویت بی واسطه را به عنوان معرفتی برتر ایجاب می کند. ماده اصلی چنین شهودی ، ایمان است که در پرتو و رود ادراکات عقلی به قلب و ارتیاض نفس برای انسان حاصل می شود.3 ـ معرفت شهودی وحیانی واقع گرایانه : عقل کل به عنوان اولین تعین ، مشیت الهی و نور است که شهود آن (وحی) اصیل ترین و بزرگترین منبع موثق معرفتی است. این نوع از شهود به دلیل اتحاد عاقل و معقول در کمال تطابق با واقع است و احتمال هیچ نوع خطا پذیری در آن راه ندارد .مقوله دوم:هویت سیاسی هویت به معنی کیستی و چیستی و تشخص و عینیت خود در رابطه با دیگران است که حاصل تعاملات درونی (اشتراکات) و برونی (افتراقات) می باشد که در ساحت فردی و جمعی وجود دارد.سیاست به معنی قدرت ، حکمرانی و... و اینجا به دلیل عطف آن به هویت به معنای سرپرستی ، هدایت و رهبری است . نتیجه این همانی دیانت و سیاست در اندیشه امام ، عینیت هویت سیاسی و هویت دینی است. ایمان به ولایت الهی در هویت دینی و سیاسی ، موجب در کانون قرار گرفتن تکلیف گرایی در ساحت هویت فردی و جمعی است.آموزه های قرآنی « ناس » «مومنون » و ... با توجه به محوریت تکلیف گرایی ، در هویت فردی ، سازنده انسانهای الهی است که در مسیر تکامل به رتبه انسان کامل ارتقا می یابد.و آموزه های قرآنی « امت» ... با توجه به همان محوریت، در هویت جمعی ، در مسیر تکاملی به امت واحد نایل می شود.در نسبت سنجی بین مفهوم معرفت و هویت در می یابیم که معرفت متغیر مستقل و هویت متغیر وابسته است.و دلالت بین این دو بخش دلالت عقلانی است . به طوری که مقولات معرفتی حکم دال و مقولات هویتی حکم مدلول را دارند.
  • تعداد رکورد ها : 19