جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 518
مثل افلاطون و رویکرد ملاصدرا به آن
نویسنده:
لیلا محال کراچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه در باره مسئله مهم شناخت و معرفت یقینی ودور از هر گونه تزلزل است که اولین با افلاطون حکیم بر خلاف فلاسفه ماقبل خود به آن پرداخته است و از نظر او شناخت حقیقی تنها به مثل (صورتهای کلی )که بر گرفته از امور طبیعی بوده و هیچ گونه تغییر و تحولی در آنها راه نداشت این نگرش افلاطون بی تاثیر برروی افکار فلاسفه اسلامینبوده است به طوری که صدر المتالهین که یکی از بزرگترین فلاسفه اسلامی است مثل افلاطون را پذیرفته وآنرا بر اساس مبانی فلسفه خود تفسیر و تبیین می کند این پایان نامه با روش توصیفی وتحلیلی وبا مراجعه به کتب اصلی افلاطون و ملاصدرا صورت گرفته است
بررسی و نقد نظریه اعتدال از دیدگاه علامه مهدی نراقی
نویسنده:
مهین حدادیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر در صدد بررسی و نقد نظریه اعتدال از دیدگاه علامه نراقی است. نظریه اعتدال که خاستگاه آن از یونان باستان و نظریه پرداز آن ارسطو بوده است، از قرن سوم و چهارم هجری وارد حوزه اسلامی شد وبسیاری از حکیمان مسلمان آن را اقتباس کردند. طبق نظریه اعتدال، فضیلت و قاعده درست در هرفعلی، میانه روی و رعایت اعتدال است و افراط و تفریط همواره رذیلت و نادرست است. انسان باید به کمک عقل و دانش خود سعی کند تا حدوسط را در همه موارد بیابد و آن را حفظ کند تا به فضیلت برسد. نظریه اعتدال ارسطو تأثیر زیادی بر متفکران و حکیمان اسلامی مانند فارابی، ابن مسکویه، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا و علامه نراقی داشته است. یکی از طرفداران نظریه اعتدال، علامه مهدی نراقی است.نراقیحدوسط و اعتدال را معیار و میزان فضیلت یک عمل معرفی می کند، او در تبیین حدوسط می گوید هر فضیلتی حد معینی دارد که اگر از آن بگذرد و به افراط یا تفریط برسد، رذیلت محقق می شود. بنابراین حدوسط همیشه فضیلت است و رذائل دو طرف آن حدوسط قرار دارند. اجناس عالی فضایل چهارتا است: 1- حکمت: شناخت حقایق موجودات 2- شجاعت: فرمانبرداری و اطاعت قوه غضبیه از قوه عاقله 3-عفت: اطاعت قوه شهویه از اوامر و نواهی قوه عاقله 4-عدالت: اطاعت عقل عملی از قوه عاقله است و این انقیاد مستلزم مهار دو قوه خشم و شهوت توسط عقل است. بر نظریه اعتدال اشکالات و ایراداتی وارد شده است مانند:دوری بودن تعیین فضایل نفس، عدم تعمیم پذیری قاعده حدوسط، زیادت فرع بر اصل و . . .
رابطۀ عقل و وحی ازدیدگاه مکتب تفکیک و نقد آن بر مبنای آرای علامۀ طباطبایی«ره»
نویسنده:
رسول کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش، دیدگاه مکتب تفکیک و علامه طباطبایی را در ارتباط با عقل و وحی مورد بررسی قرار می‌دهد. موسّسان وپیروان مکتب تفکیک نظریاتی را مطرح می‌کنند که حاصل این نظریات، دستاوردهای فلسفی و عرفانی را به چالش می‌کشد. در این مکتب، بر جدایی سه راه و روش معرفت، یعنی جریان «وحی، عقل و کشف» تأکید می‌شود. عقل، نوری مجرد، بسیط، ظاهر بالذات و مظهر للغیر و موجود مستقل خارجی تلقی می‌شود که با عقل فلسفی مغایرت دارد؛ زیرا عقل فلسفی با نفس انسان سر و کار دارد که از نظر آنان موجودی مادی و ظلمانی است. علم نیز همانند عقل، نور مجرد و خارج از حقیقت انسان محسوب می‌شود. معارف بر دو قسم بشری و الهی تقسیم می‌شوند. این دو معرفت، جدای از یکدیگر قرار دارند و دارای اوصاف مختص به خود می‌باشند. معرفت بشری متشکل از عقل فلسفی است که با روش قیاسی و با تألیف مقدمات به یقین نائل می‌شود لیکن مطابقت آن با واقع قابل اعتماد نیست. در حالی که معارف الهی بر «تذکر« استوار است که یقینی و قابل اعتماد است. بر اساس نگرش مکتب تفکیک، اعتقاد به حجیت محکمات و ظواهرآیات و روایاتی که تواتر لفظی یا معنوی دارند فطری است؛ لذا احتیاج به اقامه ی برهان عقلی ندارد. بنابراین اصالت براهین عقلی نمی تواند مقّدم بر ظواهر و محکمات باشد. همچنین با یادآوری دو نوع عقل نوری(فطری) و اصطلاحی(فلسفی)، عقل فطری با وحی معارضه نمی‌کند. تعارض ممکن است بین دلیل نقلی و عقل اصطلاحی فرض شودکه یا درباب معارف الهی است و یا در باب غیوبی است که خداوند متعال علم آنها را از دیگران مخفی داشته است. در هردو صورت تقدم با دلیل نقلی است. علامه طباطبایی«ره» که مدافع هماهنگی «قرآن، برهان و عرفان»، است تفکر و بصیرت عقلی و فلسفی را جزء متن دیانت اسلامی محسوب می‌کند. وی فلسفه را مقابل وحی قرار نمی‌دهد بلکه آن را علمی می‌داند که انسان را در درک عمیق وحی یاری می‌کند و معتقد است بین روش انبیا در دعوت مردم به حق و آنچه که انسان از طریق استدلال درست و منطقی به آن دست می‌یابد فرقی وجود ندارد. تفاوت تنها در این است که پیامبران از مبدأ غیبی استمداد می‌جستند. علّامه، همواره بر لزوم هم سویی عقل با وحی تأکید می کند و معتقد است اگر تعارض بین استنتاج ظنی وحی و استنتاج قطعی عقل به وجود بیاید باید وحی را طوری تفسیر کرد که مطابق با عقل باشد.
بررسی نحوه ادراک جزئیات و کلیات از دیدگاه ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
اکرم عباسی ثانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ما در این رساله نظرات سه فیلسوف بزرگ اسلامی را در مورد نحوه ادراک جزئیات و کلیات بیان کرده‎ایم. به این صورت که ادراک جزئیات از طریق قوای ادراکی ظاهری و باطنی است. منتها ابن سینا از ادراک جزئی به نحو کلی و ملاصدرا نیز از خلاقیت نفس نسبت به آنها سخن گفته است. و ادراک کلیات به نظر ابن سینا از طریق تجرید نفس و اتصال به عقل فعال، در نظر سهروردی اتحاد با مثل نوریه و ربا النوع و در نظر ملاصدرا اول به صورت مشاهده شیء از راه دور سپس اتحاد نفس با عقل فعال و سرانجام خالق آنها می‎شود. ولیکن در حقیقت مدرِک حقیقی نفس است که جزئیات را بوسیله آلات و قوا و کلیات را بالذات درک می‎کند.
بررسی تطبیقی شناخت حقیقت انسان و جایگاه آن در نظام هستی از دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
الهام پیرمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت حقیقت انسان و جایگاه او در نظام هستی از مباحثی است که مورد توجه اندیشمندان بزرگ اسلامی قرار گرفته است. جهت شناخت حقیقت انسان در بحث معرفت شناسانه از امکان شناخت و حدود و ثغور آن بحث شده است. افزون بر آن جایگاه مولفه‌های شهود، برهان و آیات و روایات به عنوان رکن پژوهش یا موید و شاهد در روش شناسی این دو فیلسوف، مبانی هستی شناختی و انسان شناختی این دو متفکر از دیگر محورهای پژوهش در این پایان نامه بوده است و در این حوزه از مبانی-ای چون اصالت ماهیت/ وجود؛ تشکیک ماهیت/ وجود، ثبات جوهر/ حرکت جوهری؛ ثبات حقیقت انسان/ اتحاد عاقل و معقول؛ حدوث روحانی/ حدوث جسمانی؛ قاعده امکان اشرف؛ تشخص و نسبت وجودی نفس و قوا سخن به میان آمده است. سهروردی و ملاصدرا با تکیه بر مبانی یاد شده، انسان را در قوس صعود و نزول برخوردار از کینونت های طبیعی، مثالی، عقلانی و الهی می‌دانند. سهروردی و ملاصدرا هر دو وحدت نوعی متواطی را انکار و از انسان‌های نابرابر سخن گفته‌اند؛ با این تفاوت که سهروردی از وحدت نوعی مشکک و ملاصدرا از وحدت یاد شده و کثرت نوعی انسان بحث کرده است در پایان آرای انسان شناسانه این دو فیلسوف در محور های روش، مبادی، مبانی، مسائل و اهداف مورد بررسی تطبیقی قرار گرفت. در محور روش هر دو فیلسوف از آیات و روایات، کشف و شهود و برهان بهره می برند اما اعتبار برهان در سهروردی، پسینی و در ملاصدرا پیشینی است، افزون بر این آیات و روایات در حکمت متعالیه از آغاز تا انجام به عنوان رکن پژوهش فیلسوف را همراهی می کند. با وجود برخی تشابهات در روش، اما اختلافات اساسی در مبانی فکری دو فیلسوف، نوع نگاه آنها به انسان را متفاوت کرده است به گونه ای که یکی اصالت را به ماهیت و دیگری به وجود می دهد؛ این نگرش محوری خود سبب تغییر در دیگر مبانی فکری می شود. ملاصدرا توانسته در پی رهیافت وجودی، مبانی‌ای چون اشتداد و تضعف، حدوث جسمانی نفس، و اتحاد عاقل و معقول را مطرح کند و بر پایه آنها از نفس سیال با وحدت سعی ظلی سخن بگوید در حالی که فقدان مبانی یاد شده در تفکر سهروردی، انسانی ثابت به ارمغان می‌آورد. بنابراین عملا تشکیک در ذات در اندیشه سهروردی بنحو پیشینی قابلیت تبیین انسان را دارد نه پسینی. افزون برآن، ملاصدرا با توجه به مبانی گسترده و عمیق و شبکه غنی زبانی فلسفه‌اش توانست تبیین ها و تفسیرهای متنوع و گسترده تری در باب حقیقت انسان و جایگاه او در نظام هستی عرضه کند.
مقایسه تطبیقی ثبات و حرکت در فلسفه ملاصدرا و هگل
نویسنده:
اعظم صمیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از همان زمان که نخستین فیلسوفان یونانی،به جستجوی مادهالمواد برآمدند و تفکر فلسفی آغاز شد،ثبات و حرکت مسئله ای فلسفی بوده است.چرا که جستجوی مادهالمواد به معنای نیاز به ماده ای است که در عالمی متغیر و متحول، نوید بخش امری ثابت و ماندار باشد،امر ثابت و ماندگاری که بتوان آن را شناخت و تغییرات و تحولات را بر مبنای آن سنجید و وصف کرد.این مسئله قدیمی از زمان فلاسفه پیش از سقراط صورت بندی شده و در همان زمان به صورت پرسش فلسفی درآثار دو چهره درخشان مطرح گردید.هراکلیتوس عالم چیزی جز حرکت و صیرورت نمی دید.به نظر او اشیای عالم،متشکل از اضداد است.تضاد این اضداد اساس عالم است و بر این اساس عالم در ستیزه و کشمکش دائمی است،همین ستیزه و کشمکش مبنای پویایی و حرکت در عالم است.پارمنیدس،بالعکس حرکت را امری نا معقول می دانست.وی بر این عقیده عقلی تکیه می کرد که آنچه هست،هست و آنچه نیست،نیست.نه هستی ممکن است به نیستس تبدیل شودو نه نیستی به هستی.چون چنین است پس حرکتی هم در عالم واقع نمی شود.این توضیح و توصیف از حرکت و ثبات مقبولیت فراوان یافت و اساس تفکر دیگر فلاسفه قرار گرفت.اندیشه ملاصدرا ،اندیشه ای نو آورانه و بدعت آمیز محسوب می شود و حکمت متعالیه او،حاکی از نگرشی و روشی جدید در سنت تفکر اسلامی است.از میان این نوآوری ها،اصالت وجود،تشکیکی بودن وجود،حرکت جوهری،اتحاد عاقل و معقول و تجسم اعمال از همه مهم ترند.بحث حرکت در فلسفه ملاصدرا به مبحث حرکت در باب حرکت در جوهر مربوط است.یافتن صیرورت و جایگاه آن در فلسفه هگل دشوار نیست.در تبیین مسئله صیرورت در تفکر هگل، به چند جنبه باید التفات داشت.هگل تاریخ فلسفه را از فلسفه جدا نمی داند و با توجه به این زمینه است که می توان جایگاه صیرورت را در فلسفه او بررسی کرد.در حقیقت اهمیت دادن به تاریخ فلسفه جزئی از اهمیت یافتن تاریخ در اندیشه هگل است.هگل به مفهوم صیرورت و امکان فهم تدریجی امور بر اساس پدیدار شناسی پرداخته است.
بررسی مسأله خیر و شر از دیدگاه ملاصدرا و پلانتینگا
نویسنده:
کبری عباسی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از بحث‌های مهم در فلسفه و کلام ، مسأله خیر و شر است. هدف این رساله آن بوده که با نگاهی عقلی و مستدل، شرور و رنج‌های مطرح شده در دار هستی برای بشر تبیین، حقیقت و ماهیت آن‌ها به نحو کلی روشن گردد. در این زمینه، سعی شده که از میان فلاسفه اسلامی دیدگاه ملاصدرا و از میان فلسفه غرب، دیدگاه پلانتینگا در این باب، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در خلال بررسی نظر ملاصدرا مشهود است که شرور، اموری عدمی هستند که در خارج واقعیت ندارند و اگر بر امری شر اطلاق می‌گردد، از جهت قیاس آن امر با امور دیگر و سببیت آن در عدم ذات یا عدم کمال ذات چیزی است. پس شر امری نسبی است و دخول شر در قضا و قدر الهی بالعرض است. از نظر وی، جایگاه شر، عالم ماده است و این دلیلی بر انکار و رد نظام احسن و صفات کمالی خداوند نمی‌تواند باشد. بر مبنای اصول حکمت ملاصدرا آن‌چه درخارج منشأ اثر است، وجود است، و وجود مساوق با خیر است. پس بازگشت شرور به ماهیت موجودات است، و در عالم، مقدار خیرات نسبت به شرور، بیشتر است، و اگر شرور بیشتر ازخیرات، به نظر می‌رسد، ناشی از دیدگاه جزئی-نگری انسان و جهل او است.از طرفی کسیکه در عصر حاضر به دفاع از باورهای دینی پرداخته، پلانتینگا است، که در جواب جی ‌ال‌ مکی با طرح جهان‌های ممکن و این که قدرت بی‌نهایت خدا شامل برخی از جهان‌ها نمی-شود و آن جهان، عالمی است که انسان‌ها در آن مختار باشند اما جملگی خیر اختیار کنند، قصد دارد اثبات کند، جمع قضایای مورد باور انسان متأله با وجود شرور نه تنها تناقض صریح ، بلکه تناقضی ضمنی نیز ندارد. پلانتینگا و ملاصدرا بر این نکته توافق دارند که قدرت خداوند شامل فرض جی ‌ال ‌مکی نمی‌شود اما برای عدم شمول، هر یک دلیلی جداگانه دارند.
تاثیر قرآن و روایات بر اندیشه ملاصدرا در باب بهشت و جهنم
نویسنده:
یلدا طالب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به بهشت و جهنم که طبق نصوص دینی یکی از اصول مسلم اسلام است همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است. ملاصدرا شیرازی فیلسوف بزرگ اسلامی با استناد به آیات قرآن و روایت شیعه در آثار خود مباحثی را پیرامون بهشت و جهنم مطرح می کند. این نظارت مبتنی بر مبانی فلسفی – مبانی کلامی و مبانی عرفانی ملاصدرا می باشد. همچنین این نظارت از سازگاری زبانی، سازگاری درونی، سازگاری بیرونی و سازگاری با واقع برخوردار است و میان این نظرات قرآن، سنت و روایات هماهنگی کامل و جدایی ناپذیری وجود دارد و ملاصدرا به مثابه یک مسلمان شیعه در این خصوص در اسفار می نویسد : مرده باد فلسفه ای که دین را قبول ندارد. و خود او حتی برای یک لحظه از مبانی و اصول دینی اش دست بر نمی دارد و می توان به جرأت چنین بیان کرد که ملاصدرا یک مسلمان شیعه فیلسوف است نه یک فیلسوف مسلمان شیعه و به سخن دیگر می توان چنین گفت دین و مذهب ملاصدرا مقدم بر فلسفه او می باشد بدون اینکه ذره ای از مقام فلسفی او کم شود.
مسأله تحدید علم و متافیزیک در نظر کانت، ویتگنشتاین و پوپر
نویسنده:
حجت ایمانی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل در فلسفه علم مسأله‌ی تحدید است. این که چه چیز علمی است؟ و غیر علمی کدام است؟ فیلسوفان را براین داشته تا ملاک دقیقی برای این موضوع در نظر بگیرند. غیرعلم شامل، شبه علم، متافیزیک و عموماً همچنین منطق، ریاضیات محض، فلسفه ، دین و سیاست هم می‌شود. شبه علم و متافيزيك خود شامل زبان بی‌معنا، تئوری نظری، حدس‌های موضعی، و آن چیزی که امروزه علم خرافه نامیده می‌شود می‌گردد. کانت مرز میان علم و متافیزیک را در وجود قضایای ترکیبی پیشین بر تجربه ‌دانست به این معنا که وجود این گونه قضایا در علم ممکن است و در متافیزیک ممکن نیست. ویتگنشتاین متقدم این مرز را در معناداری و بی‌معنایی می‌دانست. گزاره‌های علمی معنادارند و گزاره‌های متافیزیکی بی‌معنا. پوزیتیویست‌های حلقه‌ی وین تحت تأثیر ویتگنشتاین اثبات‌پذیری را ملاک معناداری و درنتیجه مرز میان علم و متافیزیک برشمردند. رویکردی که پوپر آن را رد کرد. ویتگنشتاین در فلسفه متأخرش ملاک معناداری را در کاربرد دانست. بنابراین مرزی میان علم و متافیزیک وجود ندارد، زیرا هردو قلمرو نوعی بازی زبانی است. کارل پوپراما، مسأله‌ی تحدید برایش سنگ بنای جدایی علم از غیر علم است. او ابطال‌پذیری را ملاک تحدید دانست. ملاک‌های تحدید مطرح شده از سوی این سه فیلسوف دارای ایرادات و اشکالاتی است که از سوی فیلسوفان علم مورد نقد قرارگرفته است. نتیجه این که با توجه به عرصه‌ی وسیع موضوعات، تفاوت گسترده علوم مشروع، فلسفه های علم و خرافات بشری، و تفاوت روش و روش‌شناسی هر دو قلمرو معرفتی، شگفت آور نيست كه توافقي بر سر این که آیا رویکرد تصمیمی کافی و بسندهیا ملاک تحدیدی وجود دارد یا نه؟ و اگر هست آن چیست.
خاتمیت از نظر سه متفکر مسلمان معاصر (اقبال لاهوری، مطهری و شریعتی)
نویسنده:
زهرا صالحی روش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث خاتمیت از جمله مسلمات دین اسلام است و مسلمانان اعم از شیعه و سنی همانگونه که به یگانگی خدا ، قرآن و رسالت انبیاء اعتقاد دارند ، به خاتمیت پیامبر اسلام (ص) نیز معترفند . در این پژوهش ، رویکرد سه تن از متفکران جهان اسلام ، یعنی علامه اقبال لاهوری ، استاد مطهری و دکتر شریعتی نسبت به مسئله خاتمیت بررسی شده و همچنین نتیجه و حاصل رویکرد آنها در جهان اسلام تبیین می شود . هدف از این پژوهش تبیین و توصیف معرفت شناسانه و تحلیل مبحث خاتمیت از نظر متفکران مذکور در دوران معاصر می باشد . شاید ضرورت و اهمیت این تحقیق از این جهت است که می خواهد نشان دهد که اسلام متعلق به یک عصر و دوران خاص نیست ، بلکه به تمام اعصار تعلق دارد و اینکه انسان عصر حاضر بدون نیاز به آمدن پیامبر دیگر می تواند از کلام الهی و تعالیم اسلام بهره گیرد و دیگر اینکه اسلام توان تطبیق با شرایط عصر و تأمین نیازهای انسان در ادوار مختلف را دارد .
  • تعداد رکورد ها : 518