جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
بررسی تطبیقی نسبت عدالت و آزادی از نگاه آمار تیاسن و متفکران مسلمان ایرانی (امام خمینی، دکتر شریعتی، دکتر سروش)
نویسنده:
احمد رمضان‌خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه نسبت عدالت و آزادی را به عنوان مولفه‌های رفاه اجتماعی از نگاه آمارتیاسن و متفکران مسلمان ایرانی (امام خمینی، دکتر شریعتی و دکتر سروش) بررسی می کند . به اعتقاد آقای آمارتیا سن این نگرش که بین آزادی و برابری و عدالت تضاد وجود دارد به کلی اشتباه است و آزادی وعدالت بدیل هم نیستند. سن آزادی را ابزار اصلی توسعه و همچنین هدف اصلی توسعه می داند و نوعی همزادی و هم رویدادی بین آزادی و عدالت برقرار می‌کند. امام خمینی آزادی را حق طبیعی هر انسان و لازمه ی تمدن و رفاه می داند. همچنین ایشان به لزوم فرصت های برابر برای همگان در همه ی زمینه ها و ارتباط کامل عدالت و آزادی معتقد بوده و بر این باور است که آزادی تنها و تنها درسایه عدلت فراهم می‌گردد و جامعه‌ای آزاد است که عادلانه باشد.شریعتی آزادی را با انسانیت انسان معادل دانسته اما عدالت را هم در کنار آن ستوده وآنرا از آمال بشر می داند . او آزادیبدون عدالت و عدالت بدون آزادی را ناقص می‌داند و بر این اعتقاد است که این دو مقوله در کنار مقوله سومی به نام عرفان مکمل یکدیگرند وبدون وجود یکی دیگری ناقص است و به درستی محقق نمی‌شود و رفاه جامعه مستلزم توجه همزمان به هر دو مقوله است. سروش آزادی را جزئی از عدالت می‌داند نه روبروی آن و مخالف . او عدالت را برتر از آزادی می‌داند و آزادی را در دل عدالت جای می‌دهد و عدالت را ایفای حقوقی می‌داند که آزادی یکی از آنهاست. البته به نظر ایشان بدون آزادی هم هیچ عدالتی محقق نمی شود. اگرچه هر متفکری از زاویه‌ای خاص به آزادی می‌نگرد اما هر چهار متفکر توجه یک بعدی به عدالتیا آزادی را رد کرده و آنها را در ارتباط با هم ومکمل هم و دو روی یک سکه می‌دانند و نه در تضاد با هم.
روشنفکری دینی بررسی دیدگاه‌های شریعتی، نصر، سروش و آوینی
نویسنده:
پروانه عزیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوال محوری رساله حاضر که با عنوان "روشنفکری دینی در ایران: بررسی دیدگاه‌های شریعتی، نصر، سروش و آوینی" نگاشته شده است، عبارت است از: دیدگاه‌های شریعتی، نصر، سروش و آوینی نسبت به مسأله‌های روشنفکری و روشنفکـری دینی ایران؛ سنت و تجدد، دین و سکولاریسم، خود و غرب (هویت) و حکومت و حاکمیت چیست؟برای یافتن پاسخ پرسش فوق فرضیه‌های زیر مطرح گردید:1- نصر و آوینی به نقد رادیکال مدرنیته و توجه به سنت‌ها می‌پردازند. شریعتی ضمن نقد رادیکال مدرنیته به نقد رادیکال سنت نیز می‌پردازد در حالی‌که سروش با حمایت رادیکال از مدرنیته به نقد رادیکال سنت مبادرت می‌ورزد.2- سروش و نصر نقش حداقلی برای دین در سیاست و اجتماع قائل هستند، این در حالی است که آوینی و شریعتی نقش حداکثری برای دین در سیاست و اجتماع قائل هستند.3- هر چهار روشنفکر ابتدا به نقد روشنفکری و روشنفکران پرداخته‌اند. آوینی و نصر روشنفکری را رد کرده و برای آن جایگاه و رسالتی قائل نبودند؛ این در حالی است که روشنفکر در نزد شریعتی و سروش جایگاه والایی دارد. و در مورد غرب شریعتی، آوینی و نصر غرب را مورد نقد قرار داده‌اند، در حالی‌که سروش دید انتقادی کمتری نسبت به غرب دارد.4- شریعتی به دموکراسی هدایت شده؛ حکومت نخبگان روشنفکر که به یک ایدئولوژی پایبند است با یک دستور کار تعیین شده مترقی و انقلابی و با یک رهبر که در برابر امام و مردم پاسخگوست، اعتقاد داشت. حکومت مورد نظر نصر نوعی سلطنت اسلامی است. حکومت مورد نظر سروش حکومت دموکراتیک با نقش حداقلی برای دین و تأکید برحقوق غیر دینی مردم است و بالاخره حکومت مورد نظر آوینی مدل حکومت مردمسالاری دینی (نظام و لایت فقیه) است.به این ترتیب نظریات چهار روشنفکر دینی ایران علاوه بر خود روشنفکری در خصوص چهار مسأله اصلی روشنفکـری و روشنفکـری دینی ایران یعنی سنت وتجـدد، دین و سکولاریسم، خـود و غرب (هویت) و حکومت و حاکمیت به تفصیل مورد نقد و بررسی، تطبیق و مقایسه و بالأخره تحلیل و نتیجه‌گیری قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی نظریه‌ی فطرت از دیدگاه ملاصدرا، استاد مطهری و دکتر شریعتی
نویسنده:
هدیه شیراوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث شناخت انسان و ابعاد گسترده وجود او از دیرباز مورد توجه متفکران بوده است. چرا که از طریق شناخت خود است که می‌توان به شناخت خداوند دست یافت. یکی از ابعاد عمده وجودی انسان، فطرت اوست. فطرت یعنی نحوه خلقت انسان. فطرت از جمله مسایل اعتقادی اسلام است و در قرآن از آن یاد شده است. در تفکر اسلامی،‌ فطرت جایگاه ویژه‌ای دارد و متفکران اسلامی کم و بیش به بحث در مورد آن پرداخته‌اند. از میان متفکران اسلامی، ملاصدرا، مطهری و شریعتی در میان آثارشان به بحث در مورد فطرت انسان پرداخته‌اند. ملاصدرا اگرچه به صورت مستقیم در مورد فطرت انسان بحث نکرده‌اند اما در لابلای مباحث انسان‌شناسی او می‌توان به نظر او در مورد فطرت دست یافت. ایشان فطرت را وارد بحث عقول کرده است و معتقد است که خداوند در ابتدای خلقت انسان یک استعداد عقلی را در وجود او نهاده است. این استعداد عقلی در بردارنده قوه عقل نظری و عقل عملی است و هر انسانی این استعدادها را در درون خود به فعلیت برساند، در راه سعادت است. از نظر ملاصدرا حالت بالقوه عقل، همان فطرت اولیه انسان است و به فعلیت رسیدن آن، یعنی مرحله عقل بالفعل و عقل مستفاد، حاصل شدن فطرت ثانیه برای انسان است که این امر تنها از طریق جهد و تلاش به دست نمی‌آید بلکه علاوه بر آن نیاز به افاضه فیض از جانب خداوند نیز هست. ملاصدرا از این فطرت ثانیه با عنوان ولادت معنوی و حصول روح برای انسان یاد می‌کند. البته ملاصدرا در برخی مواضع فطرت انسان را به این‌گونه می‌داند که خداوند انسان رابه صورت رحمان خلق کرده است: ان‌الله خلق آدم علی‌صوره‌الرحمان. مطهری به صراحت در مورد فطرت بحث کرده و با حفظ تفاوت بین فطرت و طبیعت و غریزه و سرشت ابعاد فطری وجود انسان به دو بخش تقسیم می‌کند: فطرت شناخت و فطرت گرایش. فطرت گرایش دارای 5 شاخه است: فطرت حقیقت‌جوئی، فطرت گرایش به خیر و فضیلت، گرایش به جمال و زیبایی،‌گرایش به خلاقیت و ابداع و گرایش عشق و پرستش. این 5 مورد فطریات اولیه‌اند اما مطهری به صورت مستقیم و غیر‌مستقیم به فطریات ثانیه یا بعبارتی کارکردهای فطرت نیز اشاره دارند که این کارکردها در زمینه‌های مباحث دین‌شناسی، خدا‌شناسی، انسان‌شناسی،‌جامعه‌شناسی،‌تاریخ‌شناسی و… است. مطهری با ارائه نظریه اصالت فطرت،‌به توجیه و تفسیر فلسفه تعلیم و تربیت، اخلاق، جامعه، انسان و… پرداخته‌اند. ایشان با پیش‌زمینه‌ای که از مباحث فلسفی ملاصدرا دارند از اصل حرکت جوهری در ارائه دیدگاه اصالت فطرت خویش استفاده کرده‌اند. شریعتی نیز در ادامه بحث انسان‌شناسی خود، به صورت غیرمستقیم به بحث درباره امور فطری انسان پرداخته است. ایشان معتقدند که خداوند انسان را به گونه خویش آفریده است. خداوند دارای صفات متعددی است،‌ از میان این صفات،‌ سه صفت بارز و مهم هست که عبارتند از: آگاهی،انتخاب‌کنندگی یا آزادی و آفرینندگی. خداوند این سه صفت عمده را نیز در درون انسان نهاده است و به همین دلیل است که انسان جانشین خداوند در روی زمین است و انسان در برگیرنده امانت الهی است و به همین خاطر است که می‌توان گفت انسان خویشاوند خداست. انسان با صفت آگاهی هم به خود آگاه می‌شود و هم جهان و رابطه خود و جهان. و با استفاده از آزادی راه وطریق خود را انتخاب می‌کند و با صفت آفرینندگی به آفرینش اموری دست می‌زند که در طبیعت و در خود او وجود ندارد. این تحقیق در یک مقدمه و 4 فصل تنظیم شده است و تقدم و تأخر متفکران در فصل‌بندی، بر طبق تقدم و تأخر زمانی است.
بررسی کارکردهای اجتماعی دین دراندیشه امام خمینی (ره) و دکتر علی شریعتی
نویسنده:
علی حسین حسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراین تحقیق ضمن بررسی شرایط اقتصادی اجتماعی جامعه ایران که منجر به ظهور قدرتمند دین درعرصه اجتماعی گردید. چنانچه ازدهه 1340 ه. ش . به بعد بصورتی همه جانبه بعنوان ایدئولوژی اسلامی درمحافل واقشار مختلف سبب حرکت وتحولی جدید وعمیق گردید. پراخته ایم وسپس به بررسی مقایسه ای نظرات دو شخصیت اسلامی یعنی امام خمینی و دکتر علی شریعتی که نقش عمده ای دراین دگرگونی ها داشته اند اشاره شده است ودرراستای سئوال اصلی تحقیق یعنی بررسی کارکردهای اجتماعی دین دراندیشه این دو اندیشمند اسلامی به این نتیجه رسیده ایم که دین هم درحیات اخروی وهم درحیات اجتماعی انساها نقش عمده ای داردوکارکردهای اصلی انرا درچندمحور اصلی انسجام بخشی معنا دادن به حیات انسانها مانع شدن از انقلاب ، اهتمام انسانها برای اطلاع جامعه شرح داده ومقایسه نموده ایم ودرخاتمه نشان داده ایم که این دو شخصیت اسلامی دارای نقطه نظرات بسیار مشابهی درمقولات فوق می باشند.
خاتمیت از نظر سه متفکر مسلمان معاصر (اقبال لاهوری، مطهری و شریعتی)
نویسنده:
زهرا صالحی روش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث خاتمیت از جمله مسلمات دین اسلام است و مسلمانان اعم از شیعه و سنی همانگونه که به یگانگی خدا ، قرآن و رسالت انبیاء اعتقاد دارند ، به خاتمیت پیامبر اسلام (ص) نیز معترفند . در این پژوهش ، رویکرد سه تن از متفکران جهان اسلام ، یعنی علامه اقبال لاهوری ، استاد مطهری و دکتر شریعتی نسبت به مسئله خاتمیت بررسی شده و همچنین نتیجه و حاصل رویکرد آنها در جهان اسلام تبیین می شود . هدف از این پژوهش تبیین و توصیف معرفت شناسانه و تحلیل مبحث خاتمیت از نظر متفکران مذکور در دوران معاصر می باشد . شاید ضرورت و اهمیت این تحقیق از این جهت است که می خواهد نشان دهد که اسلام متعلق به یک عصر و دوران خاص نیست ، بلکه به تمام اعصار تعلق دارد و اینکه انسان عصر حاضر بدون نیاز به آمدن پیامبر دیگر می تواند از کلام الهی و تعالیم اسلام بهره گیرد و دیگر اینکه اسلام توان تطبیق با شرایط عصر و تأمین نیازهای انسان در ادوار مختلف را دارد .
بررسی کارکرد‌های اجتماعی دین در اندیشه عالمان شیعی معاصر (امام خمینی (ره) – علامه طباطبایی – استاد مرتضی مطهری – دکتر علی شریعتی)
نویسنده:
مرتضی چنگیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کارکردهای اجتماعی دین از جمله مباحثی است در حوزه جامعه شناسی دین که به بررسی نقش و کارکرد دین در جوامع انسانی می پردازد و دیدگاه های مختلف را در این زمینه مورد نقد و بررسی قرار می دهد. تعلق خاطر اصلی پژوهشگران جامعه شناسی در مورد دین، کارکرد آن است و اصطلاح کارکرد به سهم دین در ابقایجوامع انسانی و ثبات آن راجع است.تحقیق حاضر آراء و اندیشه عالمان شیعی معاصر را در این زمینه مورد بررسی قرار می دهد. امام خمینی، علامه طباطبایی ، استاد مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی، عالمانی هستند که به کارکردهای اجتماعی دین توجه کرده اند و این موضوع را می توان در خلال نوشته ها و سخنان ایشان بررسی نمود.محقق دراین رساله با استفاده از اطلاعات به دست آمده از آثار عالمان شیعی معاصر ، ضمن تحلیل متن با روش مقایسه ای به بیان نکات اشتراک و افتراق آنان در مورد کارکردهایاجتماعی دین می پردازد.در این تحقیق علاوه بر اشاره به اندیشه اجتماعی و مفهوم دین در اندیشه آنان، عنوان شده است که عالمان شیعی معاصر ،کارکردهای اجتماعی مثبتی برای دین قائلند و در مورد آن اشتراک نظر دارند. از نگاه این عالمان می توان کارکردهایی چون ، تقویت انسجام اجتماعی، کنترل اجتماعی، معنابخشی به زندگی، تقویت روحیه ایثار و فداکاری، تعیین قانون و ضمانت اجرایی آن، ایجاد هویت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی را برای دین در جامعه قائل شد.
کثرت‌گرایی دینی از منظر نواندیشان مسلمان معاصر (مطالعه موردی: محمد اقبال لاهوری، علی شریعتی، عبدالکریم سروش و نصر حامد ابوزید)
نویسنده:
ابوذر نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به تنوع اعتقادات در حوزه‌های گوناگون وتسری آن به حوزه ی دین لازم است در زمینه ی حق بودن ونجات بخشی ادیانداوری کرد.جان هیک( -1922م) نماینده ی برجسته ی فرضیه ی کثرت گرایی دینی بر این باور است که حقیقیت و رستگاری منحصر به دین خاصی نیست وپیروی ازهمه ی ادیان باعث رستگاری دینداران خواهد شد.عوامل دینی، فکری واجتماعی نقش مهمی در شکل گیری این فرضیه داشته‌اند.این پژوهش به روش توصیفی _تحلیـلی برآن است که دیـدگاه محمد اقبال لاهوری( 1938-1877م) ، علی شریعتی(1356-1312 ه.ش)،عبدالکریم سروش( -1324 ه.ش) و نصرحامد ابوزید(-1943م) را درباره ی کثرت گرایی دینی با عنایت به نوع رویکرد آن ها به وحی وخاتمیت ومیزان تاثر آن ها از روشنفکران مسیحی مغرب زمین مطرح نماید.یافته‌های این پژوهش به شرح زیر است:اقبال به پیروی از شلایر ماخر(1834-1765م)_ پدر هرمنوتیک مدرن _ و ویلیام جیمز(1910-1842 م )_ موسس روان شناسی جدید _به طور ضمنی وحی را تجربه دینی و هم داستان با هانری برکسون(1859-1941م) آن را غریزه می داند.به این دلیل که تجربه دینی از مبانی کثرت گرایی دینی است می توان اقبال را تکثر گرا خواند هرچندبه صراحت به این موضوع نپرداخته است.شریعتی هم پای اقبال وحی را غریزه می خواند و مساله‌ی فهم‌های متعدد از دین را _ که از مبانی کثرت گرایی دینی است- به صورت کلی مطرح کرده است.بنابراین وی را نیز می توان تکثر گرا به شمار آورد گرچه این موضوع را به صورت مستقیم بیان ننموده است.سروش به پیروی از اقبال معتقد به تجربه ی دینی و با الگوپذیری از گادامر_ از مهمترین نظریه پردازان هرمنوتیک فلسفی_ و شریعتی قائل به تکثر فهم متون دینی است. وی با این دو مبنا و مبانی دیگردرصدد اثبات کثرت گرایی دینی است.ابوزید قائل به غیر وحیانی بودن الفاظ قرآن ومتاثر از گادامر مدعی امکان فهم‌های متعدد از دین و در نتیجه معتقد به کثرت‌گرایی دینی است.از نگاه این تحقیق کثرت گرایی دینی دارای زمینه‌های مخصوص به خودو مبانی آن مردود است.از جنبه ی حقانیت، سایر ادیان منسوخ وآمیزه ای از حق وباطل‌اند و تنها اسلام حق مطلق است.از جهت رستگاری کسانی که آگاهانه از اسلام پیروی نکنندعذاب خواهند شد ومسلمانان نسبت به پیروان سایر ادیان توحیدی و کفار غیر معارض، با مدارا، احترام و سعه ی صدر رفتار خواهندکرد و رعایت حقوق آن ها را وظیفه خود می دانند.
بررسی مسئله خاتمیت از دیدگاه شهید مطهری، دکتر شریعتی و علامه اقبال لاهوری
نویسنده:
راضیه عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصل خاتمیت به عنوان یک آموزه جزمی ومسلّم اسلام به این معناست که با بعثت رسول گرامی اسلام پرونده نبوت در دو شکل تبلیغی و تشریعی مطلقاً بسته شد. اما در عصر جدید همگام با نوآوری و دستاوردهای علمی و فنی و به چالش کشیده شدن سنت و دین، عقیده خاتمیت از جمله مقولاتی بود که از سوی برخی از اندیشمندان معاصر مورد بازاندیشی قرار گرفت. اولین شخصیتی که تفسیری نوین از خاتمیت ارائه داد اقبال لاهوری، متفکر پاکستانی بود. می‌توان گفت سفره‌ای که اقبال در درک روشنفکرانه از دین گسترد، هنوز برای برخی روشنفکران امروز مأکولات فراوانی دارد. اما از میان متفکران معاصر شاید هیچ‌کس به اندازه دکتر شریعتی از اقبال تأثیر نپذیرفته است. تفسیری که اقبال و به تبع او شریعتی از خاتمیت ارائه دادند در ظاهر به نفی دیانت منتهی می‌شد نه ختم نبوت، و همین امر واکنش‌های متفاوتی را در بین اندیشمندان مسلمانبرانگیخت، که در این میان استاد مطهری نقش عمده‌ای در روشنگری افکار ایفا نمود. ایشان با تأکید بر بلوغ فکری و اجتماعی بشر در عصر خاتمیت و توانایی او در حفظ کتاب آسمانی خویش، تفسیری از خاتمیت ترتیب داده که بر چهار رکن استوار است: انسان و اجتماع- وضع خاص قانونگذاری اسلام- علم و اجتهاد- استعداد پایان‌ناپذیر قرآن و سنت.رساله حاضر به قصد بررسی آراء و نظرات این سه متفکر اسلامی در باب خاتمیت در چهار فصل نگارش یافت. فصل اول شامل مقدمه و کلیاتی درباره بیان مسأله، اهداف، پیشینه تحقیق و...می‌باشد. فصل دوم مشتمل بر پنج گفتار: ضرورت نبوت، اهداف نبوت، لوازم معنایی وتوجیه خاتمیت، ادله اثبات خاتمیت و فلسفه ختم نبوت است. فصل سوم به بررسی نظرات سه اندیشمند مسلمان معاصر، استاد مطهری، علامه اقبال لاهوری و دکتر شریعتی در خصوص خاتمیت پرداخته و پایان این فصل به تطبیق نظرات آن‌ها اختصاص یافته، به این نتیجه می‌رسیم که مقصود شریعتی و اقبال این نیست که نیاز بشر به تعلیمات الهی و وحیانی پایان یافته و بشر در اثر بلوغ فکری نیازی به این تعلیمات ندارد، بلکه مقصود ایشان استغنای از وحی جدید است نه مطلق وحی. و توجه آنان به عقل به معنای دادن وضع استقلالی به عقل در حوزه معرفت‌شناسی است نه چیزی بیشتر از این، لذا لازمه حرف آنان نفی دین نیست. در فصل چهارم پاره‌ای از شبهات برون دینی و درون دینی خاتمیت آورده و به پاسخ آن‌ها اشاره شده است.
بررسی اهداف و روش های تربیتی بر مبنای دیدگاه دینی-اسلامی دکتر علی شریعتی
نویسنده:
فاطمه موسوی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور بررسی اهداف و روشهای تربیتی از دیدگاه دکتر علی شریعتی انجام گرفته است .روشاین پژوهش توصیفی است . سوال اصلی این است که: اهداف و روشهای تربیتی از دیدگاه دکترشریعتی کدامند؟ سوالات ویژه نیز در این تحقیق عبارتند از: 1-دیدگاه انسان شناسی دکتر شریعتی چیست؟ 2-اهداف تربیتی در خصوص ارتباط انسان با خدا از دیدگاه دکتر شریعتی چیست؟ 3- اهداف تربیتی در خصوص ارتباط انسان با خود از دیدگاه دکتر شریعتی چیست؟ 4- اهداف تربیتی در خصوص ارتباط انسان با مردم از دیدگاه دکتر شریعتی چیست؟ 5- اهداف تربیتی در خصوص ارتباط انسان با طبیعت از دیدگاه دکتر شریعتی چیست؟ 6- روش های تربیتی از دیدگاه دکتر شریعتی چیست؟در فصل چهارم این سوالات در سه بخش پاسخ داده شد.دکتر شریعتی تربیت را بدون در نظر گرفتن شناخت انسان غیر ممکن میداند و برای پی بردن به آراء تربیتی اونیز باید ابتدا دیدگاه انسان شناسی او بررسی شود که در بخش اول از فصل چهارم مفصلاً به آن پرداخته شده است.در بخش دوم از این فصل به استنباط اهداف تربیتی از دیدگاه دکتر شریعتی پرداخته شده و در آن اهداف تربیتی را به چهار قسمت طبقه بندی کردیم، که شامل اهداف ویژه ی ما در این تحقیق نیز میشود .1- اهداف تربیتی در خصوص ارتباط انسان با خدا: پرستش خدا ، تقرب به خدا. 2- اهداف تربیتی در خصوص ارتباط انسان با خود: خود آگاهی ، خود سازی ، انسان شدن ، کرامت ، فلاح ، آزادی ، اخلاص وجودی، چیرگی روح خدایی در انسان ، سعادت در دنیا و آخرت. 3- اهداف تربیتی در خصوص ارتباط انسان با مردم، که خود بر چهار بعد است: الف) اقتصادی : عدالت اقتصادی ، تامین نیاز های مادی از طریق کار. ب) سیاسی : دادن حق انتخاب آزاد به مردم ،مبارزه ی سیاسی . ج)اجتماعی: عدالت اجتماعی ،احساس مسئولیت در قبال سرنوشت مردم.د) فرهنگی : بازگشت به ارزشهای پیشین در تربیت، حفظ هویت و فرهنگ ملی و اسلامی خویش (مبارزه با از خود بیگانگی )4-اهداف تربیتی در خصوص ارتباط انسان با طبیعت :شناسایی طبیعت و دستیابی به تکنو لوژی و صنعت.در بخش سوم از فصل چهارم به استنباط روش های تربیتی از دیدگاه دکتر شریعتی پرداخته شد و هشت روش از آثارایشان استنباط گردید.این روشها عبارتند از:روش سخنرانی ، روش تشبیه و تمثیل ، روش قصه گویی ، روش بحث و گفتگو ، روش الگو سازی ، روش مقایسه ای (مکاتب و فرهنگ غرب و شرق)، روش تفکر و تعقل ، روش توسل به خدا.
بررسی ویژگیهای حکومت دینی در اندیشه [مرتضی مطهری و علی شریعتی]
نویسنده:
امیر وظایفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این تحقیق بررسیویژگی‌های حکومت دینی در اندیشه مرتضی مطهری و علی شریعتی است. درواقع در این رساله به دنبال پاسخ این سوال هستیم که: در آراء و اندیشه‌های مطهری و شریعتی در مورد حکومت اسلامی، چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد؟ آراء و اندیشه‌های این دو متفکر شیعی در مورد حکومت اسلامی، دارای شباهت‌ها و تفاوت‌هایی است. هر دو تشکیل حکومت بر اساس اسلام به عنوان یک ایدئولوژی را ضروری می‌دانند و از آزادی سیاسی و حق انتخاب حمایت می‌کنند، اما آزادی به صورت غربی بر را نمی‌تابند. هر دو در زمان حضور امام معصوم، او را رهبر و جلودار و همه کاره امور می‌دانند. اما در زمان غیبت امام معصوم، شریعتی شخصی را که متعهد به ارزش‌های ایدئولوژی است و با رای اکثریت مردم انتخاب می‌شود، حاکم جامعه دانسته و انتقال قدرت از راه‌های کودتا و توارث را مشروع نمی‌داند. مطهری در عصر غیبت تئوری ولایت فقیه را مطرح می‌کند که به نظر او همان ادامه راه نبوت و امامت است. به نظر او ولی فقیه با حکم امام معصوم به صورت عام معرفی‌شود، پس می‌توان گفت که خداوند هم به نوعی در این معرفی سهم دارد. ولی فقیه اگر چه توسط مردم و برای مدت موقت انتخاب می‌شود، اما مشروعیت او یک امر دینی و شرعی است و انتخاب مردم تنها به او قدرت اجرایی می‌دهد. شریعتی دموکراسی را نفی نمی‌کند اما بانوع غربی آن مخالف است. دموکراسی در اندیشه مطهری اگر چه جایگاهی ندارد اما آن را با قوانین اسلام در تضاد صد در صدی هم نمی‌بیند. امروزه اگر چه در نظام جمهوری اسلامی ایران تا حدودی افکار و اندیشه‌های مطهری و هم‌فکرانش حاکم است، اما استفاده از افکار کسانی مانند شریعتی هم در برخی موارد چالش برانگیز نبوده بلکه به استحکام نظام اسلامی کمک شایانی خواهد کرد.
  • تعداد رکورد ها : 11