جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 36
تناسخ از نظر حکمای مشاء و متعالیه
نویسنده:
افسانه صباغان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
تناسخ , ازلیت , معاد جسمانی , تحریف , تناسخ , حکمت متعالیه , فلسفه مشاء , تناسخ , معاد جسمانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سبزواری، هادی بن مهدی , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سبزواری، هادی بن مهدی , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سبزواری، هادی‌بن مهدی , حلول (دین) , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , حلول (دین) , ابن سینا، حسین بن عبدالله , طباطبایی، سیدمحمدحسین , سبزواری، هادی‌بن مهدی , طباطبائی، سیدمحمدحسین‌ , حلول (دین) , طباطبایی، سیدمحمدحسین , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سبزواری، هادی‌بن مهدی , حلول (دین) , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , هنر و علوم انسانی , حلول (دین) , سبزواری، هادی‌بن مهدی , حلول (دین)
چکیده :
يكي از اشكال اعتقاد به حيات پس از مرگ تناسخ است ؛ تناسخ به اين معناست كه روح از بدن انساني به بدن انسان ديگري كه كاملاً متفاوت از بدن اولي است ، انتقال يابد . تناسخ داراي اقسام گوناگوني است كه از بين اين اقسام به تناسخ مطلق ، محدود ، نزولي و صعودي مي توان اشاره نمود .همه حكماي اسلامي از جمله حكماي مشاء و متعاليه ، تناسخ را مورد رد و انكار قرار داده اند و با براهيني متعدد به ابطال آن پرداخته اند ، علاوه بر آن ادله قائلين به تناسخ را ذكر نموده و در صدد ابطال آنها برآمده اند .ابن سینا ریشۀ اعتقاد به تناسخ را دو امر می داند : 1- اعتقاد به این که هر چیزی که حدوثش به حدوث مزاج وابسته باشد ، برای آن صورتی در ماده است .2- اعتقاد به وجود نفوس پیش از بدنها . حکمای حکمت متعالیه دلیل اصلی اعتقاد به تناسخ را ناشی از غفلت از وجود عالم دیگری غیر از این عالم می دانند .در ارتباط با تفاوت تناسخ با معاد جسماني مي توان گفت : كه حكماي هر دو مكتب تناسخ را محال دانسته و معاد جسماني را اثبات كرده اند . اگرچه مشائيان پيرامون مسخ ذكر شده در قرآن و روايات مطلب قابل ذكري عنوان نكرده اند ، اما بر اساس نظر و عقيده آنان در مورد استحالۀ تناسخ می توان در یافت که آنان نیز همانند حکمای حکمت متعالیه تناسخ ملکی را محال و مسخ یا تناسخ ملکوتی را امری جایز دانسته اند .
تفسیر پژوهی‏های جامع، پژوهشی در الگوهایِ زرقانی، ذهبی، طباطبایی، معرفت، فهد رومی و بابایی
نویسنده:
سیدهدایت جلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چهارده سده کوشش برای فهم متن قرآنی، میراث سترگ و گونه‏گونِ تفسیر را پدید آورده است و چند دهه کوشش‏‏های اخیر برای شناخت و تبیینِ این میراثِ گونه‏گون و متکثر، پیداییِ متون تفسیرپژوهانه‏ را رقم زده است. کوشش مسلمانان در این حوزه مسبوق به پژوهش‏های غربیان است. اما قرآن‏پژوهان مسلمان در پیِ ارائه روایتی بومی از آن برآمده و بر پایه سنت قرآن‏پژوهی اسلامی، گونه‏های مختلفی از تفسیرپژوهی را پدید آورده‏اند. در این میان، «تفسیرپژوهی‏های جامع»، پای? گونه‏های تفسیرپژوهی قلمداد می‏شود و تحلیل و نقد آنها تا حدود زیادی می‏تواند، تصویری از جریان تفسیرپژوهی مسلمانان را آشکار می‏کند. از این رو، این پرسش که «کوشش‏های تفسیرپژوهانه مسلمانان، بر چه پایه از بضاعتِ روش‏شناختی و معرفت‏شناختی ایستاده است؟ و چه میزان در تبیین واقعیتِ متکثر تفاسیر قرآن کامیاب و کارآمد بوده است؟»، شایسته هر گونه تأملی است. تحلیل و نقد شش الگوی تفسیرپژوهیِ جامع تفسیرپژوهان مسلمانان (زرقانی، ذهبی، طباطبایی، معرفت، فهد رومی و بابایی)، نشان می‏دهد که در بحث از چیستیِ تفسیر، به جای تبیین پدیده تفسیر، به تحلیل واژگانی «تفسیر» روی آورده‏اند و کوشش آنها در تمایزبخشی میان «تفسیر» و «غیرتفسیر» پاسخگوی پرسش‏ها و نیازهای امروزنیست. این الگوها بر هیچ تبیینی از «ژانر تفسیر» و مولفه‏های آن استوار نیستند و از حیث ترمینولوژی و مفهوم‏پردازی آشفته، مضطرب و ناکارآمدند و در به‏دست دادن مولفه‌های یک اثر تفسیری ناکامند. در این الگوها نه گونه‌شناسی کارآمدی از روش‌های تفسیری صورت پذیرفته است و نه دسته‌بندیِ قابل دفاعی از روش‌ها و گونه‌های تفسیری عرضه شده است و نه تعریف و مرزبندی روشن و شفاف از آنها به دست داده شده است و نه ملاک و سنجه عینی و فیصله‏بخشی در مقام تعیین مصادیق تفاسیر از حیث روش‌های تفسیری عرضه شده است. این الگوها رویکردی انحصارگرا به مقوله تفسیر دارند و پدیده تکثر و تنوع تفاسیر را عارضه‏ نامطلوب و فرزند نامیمونِ کاستی‏ها و کژی‏هایِ جریان‏های تفسیری می‏دانند. این آثار، صورتِ بسط‏یافته و مستقلِ مقدمه‏‏نویسیِ تفاسیر و ادامه آن سنت با همان خصلت‏ها و کارکردها هستند و ماهیت مفسرانه و درجه اول دارند. تفسیرپژوهی‏ها در کنار رویه و کارکرد «معرفتی»، کارکردهای «غیرمعرفتی» مهمی دارند. بُن‏مایه آنها اعتباربخشی به یک جریان تفسیری، و اعتبارزدایی از سایر جریان‏هاست. آن‏ها با رویکرد تجویزی و ارزش‏داوران? خود، نوعی نابرابری میان تفاسیر و روش‏های تفسیری می‏افکنند و در جریان تفسیر اثر می‏گذارند. فرایند تفسیرپژوهی از نقطه‏های آغازین آن تا به امروز (از ذهبی تا بابایی) تفاوت معناداری را از حیث روش‏شناختی نشان نمی‌دهد و در این باره نمی‏توان از تکامل و پیشرفت سخن گفت. الگوهای مورد بررسی به لوازم و مقتضیات بین‏رشته‏ای بودن تفسیرپژوهی ملتزم نبوده‏اند. ناکارآمدیِ طبقه‌بندی‌های جامع که تاکنون به دست داده شده است، پرسش از امکان چنین کاری را موجّه می‌سازد.
رابطه اخلاق و دین از دیدگاه طباطبایی، مطهری،کی‌یر کگور
نویسنده:
روح‌الله هاشمی‌نژاد اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار تحقیقی است در مورد رابطه اخلاق و دین از دیدگاه سه متفکر بزرگ یعنی طباطبایی، مطهری و کی‌یرکگور. طباطبایی معتقد است حسن و قبح امری اعتباری است؛ حال آنکه بین اعتبار صحیح وناصحیح تمایز قائل می‌شود. از نظر او دین در تشخیص اعتبار صحیح نقش دارد. مطهری، اما، اخلاق را نوعی پرستش ناخودآگاه پروردگار می داند. بر این اساس اخلاقیات توسط فطرت انسان کامل و به صورت مستقل از دین بازشناحته می‌شود. دین در بالا بردن توان فطرت برای تشخیص اخلاقیات به او کمک می‌کند. و نیز از طریق ترمیم ناتوانی‌های او، به یاریش می‌شتابد. کی‌یرکگور امر اخلاقی را در حیطه عقلانیات می‌داند و دین را فراتر از این مرتبه می‌نشاند. او معتقد است هر که بخواهد زندگیِ دینی و مومنانه داشته باشد، لازم است به امکان وقوعِ هر پارادوکس و تناقضِ عقلی و اخلاقی از سوی پروردگار ایمان داشته باشد. بدین ترتیب در این دیدگاه دین و اخلاق در دو حیطه بدون اشتراک و کاملا متمایز قرار می‌گیرند.
بررسی تطبیقی اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی (ره) و آیت‌الله معرفت (ره)
نویسنده:
مریم فخاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش که به "بررسی اعجاز قرآن" اختصاص دارد برای اولین بار کوشش شده است تا باجمع‌آوری و بررسی تطبیقی دیدگاه‌های دو دانشمند بزرگ قرآنی، علامه طباطبائی; و آیت الله معرفت;، این ویژگی منحصر به فرد قرآنی به تفصیل – و البته با بضاعت نگارنده- تبیین شود. بنابر این فصول پنج گانه زیر طراحی شده است:درفصل اول، "کلیات" پژوهش است، که پس از بیان مسائل بنیادین پژوهش بانگاهی گذرا بر زیست‌نامه‌ی آن دو بزرگوار پرداخته شده است. آن‌گاه معنای لغوی واصطلاحی"اعجاز"بررسی شده است.از فصل دوم به بعد، کوشش شده است تا مهم‌ترین وجوه اعجازمعرفی و بررسی شود، که نخستین آن – بی‌تردید- "اعجاز بیانی"است؛ فصل دوم، اعجاز بیانی را از دیدگاه علامه و آیت الله در بردارد،که مفهوم، پیشینه، ابعاد و جنبه‌های اعجاز بیانی و در پایان مهم‌ترین شبهات این حوزه تحلیل و بررسی شده است. فصل سوم، به یکی دیگر از وجوه اعجاز، "اعجازعلمی"پرداخته شده است، در این میان علاوه بر بیان مفهوم، پیشینه، و نظریات علامه وآیت الله، سعی شده است تا نظریات مهم دیگر نیز به اشارت معرفی شود. به هر روی گستره‌ی وسیع آیت الله در پردازش، تبیین و ارائه‌ی شواهد کافیدر میان مجموعه‌نگاران علوم قرآنی برجسته می شود. فصل چهارم، به یکی دیگر از جنبه‌های اعجاز؛ که البته شاید به راحتی نتوان برای آن پیشینه‌ای دامنه‌دار را جستجو کرد، یعنی "اعجاز تشریعی" پرداخته شده است. که باید آن را بیش‌تر در میان پژوهش‌هایارزنده و خجسته محققان معاصر جستجو کرد؛ علامه و آیت الله نیز بدان استدلال کرده‌اند، و آن را از برجسته‌ترین جنبه‌های اعجاز قرآن برشمرده‌اند.در نهایت در فصل پنجم "خاتمه ونتیجه گیری"، نتایج کلی پژوهش، که برآیند نظریات این دو اندیشمند قرآنی در "اعجازقرآن" منعکس شده است.
تحلیل مقایسه ای چیستی وحی،از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و دکتر سروش(نظریه کلام محمد(ص))
نویسنده:
روح‌الله عباسی کجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاح تجربه‌ی دینی در دو قرن اخیر، اصطلاح رایج در بحث‌های فلسفه‌ی دین و کلام جدید است. این اصطلاح برای اولین بار توسط شلایر ماخر، فیلسوف آلمانی در سال 1832 میلادی مطرح گردید. علی‌رغم اختلافاتی که بین اندیشمندان غربی راجع به حقیقت تجربه‌ی دینی مشاهده می گردد برخی از روشنفکران دینی این اصطلاح را معادل و مترادف با وحی دانستهو تجربه‌های دینی را با تجربه‌های پیامبرانه یکی می‌دانند. علامه‌ی طباطبایی (ره) به مانند سایر مفسرین سنتی، وحی را امری بیرونی دانسته که منشأ آن خداوند است و گزاره های قرآنی را خطا ناپذیر دانستهو مسأله‌ی خاتمیت را نیز امری درون دینی شمرده است که از آیات قرآنقابل استنباط است.امادکتر سروش علی‌رغم اینکه تجربه‌های دینی را متفاوت از تجربه‌های پیامبرانه می‌داند در نهایت این دو را به گونه‌ای به یکدیگر نزدیک می‌کند که تمایز و تفاوتی را که خود ایشان هم بدان قائل شده است به ورطه‌ی فراموشی می‌سپارد و با تسامح و تساهل، آن دو را یکسان می داندو نتایجی را بر آن مترتب می سازد.در نظر وی وحی یا تجربه‌ی دینی- علی‌رغم تشتت آرای ایشان در این زمینه- امری درونی قلمداد می‌شود و به دنبال آن بحث از خطاپذیری قرآن مطرح می گردد اما این خطا پذیری در حیطه‌‌ی گزاره‌های تاریخی و طبیعی است نه گزاره‌های ماورای طبیعی که این تفکیک نیز بر طبق مبانی ایشان درست نیست و در نهایت ارتباط کیفیت و نوع تلقی از وحی با مسأله‌ی خاتمیت مطرح گردیده است. تبیین، تحلیل و مقایسه‌ی این دو دیدگاهراجع به مسائل مذکور، محتوای این رساله را رقم زده است.
نسبت میان عقل و ایمان از دیدگاه پلنتینگا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه‌ شریف‌زاده خاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مسئله نسبت میان عقل و ایمان از دیرینه ترین دغدغه های بشر است. در این رساله بر آنیم که دو دیدگاه فیلسوف مسیحی آمریکایی آلوین پلنتینگا و فیلسوف مسلمان شیعه علامه سید محمد حسین طباطبایی را در این موضوع مورد بررسی قرار دهیم.سوالاتی که در پی پاسخ آنها هستیم اینست که دیدگاه این دو فیلسوف درباره نسبت میان عقل و ایمان چیست؟ از عقل و ایمان چه معنایی مورد نظر ایشان است و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان این دو دیدگاه وجود دارد؟ آیا میان عقل و ایمان در این دو دیدگاه تعارضی وجود دارد؟!پلنتینگا معتقد است اگر باور دینی صادق باشد، موجه و یا به بیان بهتر، به لحاظ معرفتی تضمین شده خواهد بود. او با انتقاد از قرینه گرایان که قائلند برای توجیه باور دینی استدلال لازم است معتقد است که مومنان را با اثبات و استدلال کاری نیست، اما اعتقاد به خداوند اعتقاد پایه و اساسی است و این ایمان نامعقول و خلاف عقلی نیست.علامه طباطبایی زیر بنای ایمان را عقل، فهم و استدلال می داند و تصدیق و ایمان از نتیجه دلیل حاصل می شود و ایمان هنگامی کامل است که بر اساس دلایل عقلی بنا شده باشد. او روش برهانی را، از همه ی روش ها برتر دانسته است.بر مدل معرفتی پلنتینگا اشکالات چندی وارد است، از جمله: نسبی گرایی، برون گرایی، دوری بودن و ... پلنتینگا را باید جزو ایمان گرایان محسوب کرد، اما نه ایمان گرایی افراطی که به تحقیر عقل پرداخته اند، بلکه او میان عقل و ایمان تعارضی نمی داند و معتقد است که ایمان به خداوند در زمره احکام عقل است. با توجه به اینکه از نظر او اعتقاد به خدا با اینکه معقول است، لیکن به استدلال و قرینه احتیاجی ندارد. دیدگاه پلنتینگا که در برابر ملحدین از دین و اعتقاد به خداوند دفاع می کند، ارزشمند است، لیکن نظر علامه طباطبایی چون به استدلال عقلی برای ایمان دینی پایبند است، پسندیده تر می باشد.
بررسی تطبیقی عالم مثال از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
زینب اسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عالم مثال (عالم برزخ) بین عالم مجرد محض و عالم ماده قرار دارد، از خصوصیات عوالم‌ فوقانی و تحتانی بهره‌مند است و در واقع عالم اوسط را تشکیل می‎دهد. این عالم، نخستین بار توسط شیخ اشراق سهروردی با نام، اشباح مجّرده و مُثُل معلّقه به فلسفه اسلامی راه یافته است. به عقیده وی عالم مثال، مجّرد مثالی و از سنخ جوهر است، زیبایی‏هایش فوق تصور، نغمات و روایحش غیر قابل توصیف و درک آنها به واسطه حواس ظاهری غیر ممکن است و دارای شهرهایی است که از آنها تحت عنوان جابلقا، جابرصا و هورقلیا یاد شده است. نظر شیخ اشراق سهروردی در باب مادی بودن قوهّ خیال، منجر به نفی مثال صعودی می‏شود و فقط به عالم مثال منفصل که در قوس نزول ایجاد شده است معتقد است. علّامه طباطبایی عالم مثال را مرتبه‎ای از وجود می‎داند که فاقد ماده مى‏باشد، اما آثار ماده از قبیل شکل، مقدار، وضع و غیر آن را دارد و در این عالم، صورت‏هاى جسمانى با اعراض و هیئت‏هاى کمالى جسمانى وجود دارد.
بررسی تطبیقی نظریه شناخت از دیدگاه هیوم و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
ذکیه ترکاشوند دهنو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به این که مسأله شناخت از پیچیده ترین مسائل معرفت انسانی است و گره های نگشوده در این زمینه وجود داشته و اذهان بشری دچار آشفتگی شده است ، لذا به این سبب اندیشمندان بزرگی به آن پرداخته و دیدگاه های گوناگونی ارائه کرده اند . از این میان دو فیلسوف بزرگ ، دیوید هیوم و علامه طباطبایی ، به کاوش در مبانی شناخت آدمی اهتمام ورزیده اند و دیدگاه های متعارضی عرضه کرده اند ، که مهم ترین آن ها در باب منشأ تصورات و پی جویی از ریشه های آغازین معرفت است . هیوم ، در نظریه شناخت خود ، به انکار معقولات ثانیه و محدود کردن تصورات به انطباعات حسی برمی آید . در باب تصدیقات نیز محدودیت فراوانی بر عقل تحمیل می کند . وی با رد اصول بدیهی عقلی ، به جز گزاره های تحلیلی ، تنها گزاره هایی را حاکی از خارج می داند ، که قابل تحقیق تجربی باشند . در مقابل ، علامه طباطبایی با اصل دانستن معرفت حضوری و پذیرش اصول بدیهی عقلی ، دایره شناخت بشری را بسیار گسترده می داند . ثمره ی اصلی این تعارضات ، شک گرایی معرفتی هیوم و ابطال آن از سوی علامه طباطبایی می باشد . از رهگذر همین مبناست که هیوم به تحلیل مفهوم علیت پرداخته و اصل علیت را به مثابه یک اصل عقلانی نفی کرده است . در مقابل علامه طباطبایی از مسأله ریشه ی اعتقاد به علیت گره گشایی کرده و علیت را به عنوان یک اصل غیرتجربی و عقلی اثبات می کند . از دیگر سوی ، مواضع وجودشناسی مبتنی بر نظام معرفتی این دو فیلسوف ، در مورد مسائلی نظیر : جوهر ، تصورکلی ، جهان خارج ، تصور خدا ، بسیار متقابل بوده و هر یک تأثیرات شگرفی بر اندیشه ی پس از خود در زمینه معرفت شناسی ، وجود شناسی ، فلسفه اخلاق و فلسفه دین به جای گذاشته اند .
نقد دیدگاه روشنفکران معاصر در رابطه معرفت و اخلاق از منظر علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
روح اله علوی عدل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در عصر جدید علوم عقلی در فلسفه غرب در مباحث فلسفه اخلاق بحث در رابطه تولیدی میان دانش و ارزش از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. به گفته بسیاری از صاحب نظران مبتکر عدم استنتاج باید از هست فیلسوف انگلیسی- اسکاتلندی دیوید هیوم است. بر اساس تحقیق صورت گرفته التزام ایشان به این گفته ناشی از دیدگاه تجربه گرایانه وی می باشد. در میان روشنفکران معاصر نیز سروش با این اندیشمند غربی هم داستان شده است و در کتابی مستقل به رابطه منطقی میان دانش و ارزش پرداخته و منکر چنین رابطه ای شده است. آنچه مناسب است درباره آن تحقیق شود این است که این نظریه بر چه مبانی فکری معرفتی، اخلاقی و انسانی استوار است. در این پژوهش روشن می شود که بیگانه دانستن معرفت از اخلاق ناشی از مبانی معرفتی تجربه گرایانه و مبانی ارزشی غیر واقع گرا و نیز مبتنی بر مبانی انسان شناختیطبیعت گرایانه و اومانیستی است.از این رو مبانی معرفت شناختی، ارزش شناختی و انسان شناختی سروش که ریشه اعتقاد به انکار رابطه میان دانش و ارزش می باشد، بر اساس اندیشه های علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی که بر مبانی اندیشه اسلامی تکیه دارند، دیدگاه تجربه گرایانه در معرفت و دیدگاه غیر واقع گرایی در اخلاق و نیز دیدگاه طبیعت گرایانه در مبانی انسانی شناختی نسبت به علوم انسانی را نمی پذیرند. بنابراین به نظریه هایی که بر این مبانی پایه ریزی شده است نیز نقد دارند. و از جمله می توان جدایی میان امور حقیقی از امور اعتباری دانست.
رابطۀ عقل و وحی ازدیدگاه مکتب تفکیک و نقد آن بر مبنای آرای علامۀ طباطبایی«ره»
نویسنده:
رسول کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش، دیدگاه مکتب تفکیک و علامه طباطبایی را در ارتباط با عقل و وحی مورد بررسی قرار می‌دهد. موسّسان وپیروان مکتب تفکیک نظریاتی را مطرح می‌کنند که حاصل این نظریات، دستاوردهای فلسفی و عرفانی را به چالش می‌کشد. در این مکتب، بر جدایی سه راه و روش معرفت، یعنی جریان «وحی، عقل و کشف» تأکید می‌شود. عقل، نوری مجرد، بسیط، ظاهر بالذات و مظهر للغیر و موجود مستقل خارجی تلقی می‌شود که با عقل فلسفی مغایرت دارد؛ زیرا عقل فلسفی با نفس انسان سر و کار دارد که از نظر آنان موجودی مادی و ظلمانی است. علم نیز همانند عقل، نور مجرد و خارج از حقیقت انسان محسوب می‌شود. معارف بر دو قسم بشری و الهی تقسیم می‌شوند. این دو معرفت، جدای از یکدیگر قرار دارند و دارای اوصاف مختص به خود می‌باشند. معرفت بشری متشکل از عقل فلسفی است که با روش قیاسی و با تألیف مقدمات به یقین نائل می‌شود لیکن مطابقت آن با واقع قابل اعتماد نیست. در حالی که معارف الهی بر «تذکر« استوار است که یقینی و قابل اعتماد است. بر اساس نگرش مکتب تفکیک، اعتقاد به حجیت محکمات و ظواهرآیات و روایاتی که تواتر لفظی یا معنوی دارند فطری است؛ لذا احتیاج به اقامه ی برهان عقلی ندارد. بنابراین اصالت براهین عقلی نمی تواند مقّدم بر ظواهر و محکمات باشد. همچنین با یادآوری دو نوع عقل نوری(فطری) و اصطلاحی(فلسفی)، عقل فطری با وحی معارضه نمی‌کند. تعارض ممکن است بین دلیل نقلی و عقل اصطلاحی فرض شودکه یا درباب معارف الهی است و یا در باب غیوبی است که خداوند متعال علم آنها را از دیگران مخفی داشته است. در هردو صورت تقدم با دلیل نقلی است. علامه طباطبایی«ره» که مدافع هماهنگی «قرآن، برهان و عرفان»، است تفکر و بصیرت عقلی و فلسفی را جزء متن دیانت اسلامی محسوب می‌کند. وی فلسفه را مقابل وحی قرار نمی‌دهد بلکه آن را علمی می‌داند که انسان را در درک عمیق وحی یاری می‌کند و معتقد است بین روش انبیا در دعوت مردم به حق و آنچه که انسان از طریق استدلال درست و منطقی به آن دست می‌یابد فرقی وجود ندارد. تفاوت تنها در این است که پیامبران از مبدأ غیبی استمداد می‌جستند. علّامه، همواره بر لزوم هم سویی عقل با وحی تأکید می کند و معتقد است اگر تعارض بین استنتاج ظنی وحی و استنتاج قطعی عقل به وجود بیاید باید وحی را طوری تفسیر کرد که مطابق با عقل باشد.
  • تعداد رکورد ها : 36