جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1204
مقایسه تقریرات ابن سینا و ملاصدرا و حکیم سبزواری و علامه طباطبائی در برهان صدیقین
نویسنده:
قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
در برهان صدیقینی که ابن سینا تقریر کرده به یقینی بودن موجود ما و دفع دور و تسلسل تکیه شده است و ملاصدرا در تقریر برهان صدیقین به اصالت و وحدت وجود بساطت و تشکیک وجود توسل جسته است و در تقریر حکیم سبزواری بر اصالت وجود و بر اینکه برای وجود افراد متباین بالذات نیست بلکه تفاوت افراد وجود به مراتب و ظهورات و اطوار و درجات است تکیه شده است اما در تقریر علامه طباطبایی نیازی به اثبات اصالت و تشکیک وجود و غیر آن نیست زیرا با بررسی اصل واقعیت بدون هر قید و شرط به ثبوت ازلی آن پی برده می شود و از مزایای این تقریر اثبات توحید ذاتی حق تعالی است.
صفحات :
از صفحه 181 تا 195
معرفت حق بر مبنای حکمت متعالیه
نویسنده:
محمد طباطبایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
برهان صدیقین که بر پایه امکان ماهوی و استحاله دور و تسلسل شکل گرفته بود، پس از مرحوم بوعلی، در مکتب حکمت متعالیه ‌شکوفا شد و در آثار فلسفی و کلامی اثر فراوانی گذاشت. گرچه حکیم سبزواری، تقریر صدرای شیرازی را خالی از اشکال نمی‌دیدند، اما نوآوری مرحوم علامه طباطبایی و حضرت آیة الله جوادی آملی در برهان مذکور‌، جایگاه این تقریر را در میان براهین اثبات وجود خدا مشخص می‌سازد؛ چرا که برهان صدیقین محکم‌ترین و شریف‌ترین برهان‌های توحیدی است و حد وسط آن غیر از واجب تعالی نیست. ‌تقریر اسد و اخصر علامه طباطبایی از این برهان، علاوه بر اثبات وجود، وحدت حقه حقیقیه را نیز برای حضرت حق اثبات می‌کند و تنها با اعتماد به بطلان سفسطه نزدیک‌ترین راه را به سوی معرفت و اثبات خداوند متعال نشان می‌دهد. سخن از ‌تقریر برهانی است که نیاز به هیچ مقدمه‌‌ای نداشته، می‌تواند اولین مساله فلسفی باشد. آنچه در تکمیل این ‌تقریر مهم است، این است که برای اثبات مبدأ تعالی، نیاز به هیچ یک از مبادی تصدیقی نباشد و تنها به یک سلسله مبادی تصوری بسنده شود.
صفحات :
از صفحه 95 تا 110
نقش نظریه اعتباریات در جایگاه‌شناسی علم انسان‌شناسی
نویسنده:
هادی موسوی، حمیدرضا حسنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
«انسان‌شناسی» واژه‌ای است که، به‌ ‌رغم فراگیر‌شدن استفاده از آن در مجامع علمی، هنوز نگاه روشنی در خصوص نحوه‌های دخالت آن در علوم انسانی وجود ندارد. در این نوشتار، به منظور نشان‌دادن مناسبات بین مباحث فلسفی و علوم انسانی و نشان‌دادن چگونگی دگرگونی علوم انسانی با ایجاد تغییر در مبانی فلسفی آن، به سراغ بخشی از انسان‌شناسی محمدحسین طباطبایی رفته‌ایم که در صدد بیان مقولات عقل عملی یا همان نظریه اعتبارات است. اینکه مفهوم اعتباری، مفهومی است که در لحظه عمل یا فعل پدید می‌آید، موجب شده این دست مفاهیم به کلی با عقل نظری بیگانه انگاشته شود و روش‌شناسی کشف آنها بر عهده روش‌های کیفی قرار گیرد که عموماً در انسان‌شناسی از آنها استفاده می‌شود. همین نکته مهم در نظریه اعتبارات موجب شده است تصویری که فلسفه اسلامی از علم «انسان‌شناسیِ شناختی» دارد، ساختار تازه‌ای به خود بگیرد، به نحوی که محدوده موضوعِ علم انسان‌شناسی شناختی به شناخت گونه‌های مختلف اعتبارات محدود شود.
صفحات :
از صفحه 159 تا 181
بررسی مبانی عرفانی وجود رابط و مستقل در حکمت متعالیه
نویسنده:
هاجر درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده تقسیم حقیقت وجود به رابط و مستقل از ابتکارات مهم صدر المتالهین است. وی پس از تحلیل رابطة علیت به این نتیجه میرسد که معلول عین ربط ، تعلق و وابستگی به علت است و چون همة ممکنات، معلول خدای متعال هستند و خداوند علت حقیقی آنهاست، بنابراین ممکنات وجود رابط و خداوند تنها وجود مستقل است . به این ترتیب صدر المتالهین با تحلیل رابطة علیت ، تجلی را به جای علیت قرار میدهد و وحدت شخصی وجود را اثبات میکند. هدف ما در این بررسی این است که نشان دهیم که عکس این مطلب هم امکان پذیر است. یعنی وحدت شخصی وجود و تجلی میتواند مبنای تقسیم وجود به رابط و مستقل قرار گیرد. در این تحقیق ، چگونگی تقسیم وجود به رابط و مستقل، نظریة وحدت وجود و تجلی مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که صدر المتالهین در تقسیم وجود به رابط و مستقل از این اصول اساسی عرفان اسلامی تأثیر پذیرفته است و وحدت شخصی وجود و تجلی میتواند مبنای وجود رابط بودن معلول قرار گیرد، زیرا بر اساس وحدت شخصی وجود تنها مصداق بالذات وجود خدای متعال است و اسناد وجود به ممکنات, بالعرض و مجاز است . در عالم یک وجود و یک موجود حقیقی هست و ممکنات ، تجلیات وشئون اسماء و صفات اویند و بر اساس نظریة تجلی، وجود مطلق حق درآینة ممکنات ظاهر شده است. ممکنات، ظهور، تجلی و نمود آن وجود واحد مطلق‌اند. بنابراین بر اساس وحدت شخصی وجود و به تبع آن، نظریة تجلی، وجود حقیقت واحدی است که سراسر عالم را فراگرفته است و دوگانگی و غیریتی در وجود نیست. بر اساس نظریة وجود رابط و مستقل ، معلول چیزی نیست جز شأن و جلوة علت. معلول، همان تعلق و وابستگی به علت است نه ذاتی که مرتبط و وابسته به علت باشد. علت و معلول دو وجود مغایر یکدیگر نیستند بلکه معلول، افاضه و نمود علت است. این تلقی از رابطة علت و معلول بر اساس وحدت شخصی وجود امکان پذیر است نه وحدت تشکیکی. زیرا بر اساس وحدت تشکیکی وجود، هستی مراتب گوناگونی دارد که هر مرتبه وجودش جدا و متمایز از مرتبة دیگر است. بنابراین، علت و معلول، دو مرتبه از وجود خواهند بود که وجودشان مغایر و مباین با یکدیگر است. واژگان کلیدی: وجود رابط و مستقل، تجلی، وحدت وجود، علت، معلول , عرفان، حکمت متعالیه
بررسی دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر ایرانی درباره ماهیت تکنولوژی از منظر حکمت متعالیه ، مطالعه موردی : مرتضی آوینی ، محمد مدددپور ، رضا داوری و عبدالکریم سروش
نویسنده:
ولی اله عموآقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده به تکنولوژی می توان با دو رویکرد متفاوت نظر کرد. می توان آن را ابزاری خنثی دید که بسته به قصدی که شخص استفاده کننده از آن دارد، می تواند در جهت خیر یا شر مورد استفاده قرار گیرد. اما در رویکرد دیگر، تکنولوژی نه یک ابزار صرف، که اساسا تکنولوژی را نوعی نگاه خاص به جهان و هستی دانست، نگاهی که در آن انسان به همه چیز به مثابه «منبع ذخیره انرژی» نظر می افکند. می توان رویکرد اول را تحت عنوان کلی «رهیافت جامعه شناسانه و روان شناسانه» و رویکرد دوم را «رهیافت فلسفی» نام گذاری کرد. تفاوت این دو رهیافت در نقطه نظرات خاصی که پیرامون برخی از موضوعات دارند ، بهتر نشان داده می شود. موضوعاتی همچون؛ نسبت تاریخ با انسان و اعمال و تفکراتش، چگونگی تبیین حوادث تاریخی، نسبت علم و رفتار انسان با پیش فرض ها و ارزش های حاکم در هر دوره ی تاریخی و نیز نسبت انسان با عالم و مبدا عالم. این بحث برای جوامعی همچون جامعه ایران، که خواهان رسیدن به «توسعه ی تکنولوژیک»می باشند، لازم و ضروری است زیرا با توجه به چنین تبیینی می توانیم تصمیم بگیریم که؛ آیا اساسا تلاش برای تکنولوژیک شدنِ جامعه ی ایرانی، کاری مفید ولازم است یا کاری غلط و مضر، که در حالت اول باید تمهیدی برای لوازم و شرایط «توسعه ی تکنولوژیک» اندیشید که بی شک، فهم این لوازم نیز از خلال چنین بحث و چالش هایی میسر می گردد. برخی از متفکران ایرانی مانندرضا داوری، محمد مددپور، سید مرتضی آوینی و عبدالکریم سروش نیز در این باب تاملاتی داشته اند. سه اندیشمند اولی را می توان جزو مدافعان رهیافت فلسفی دانست و چهارمی را از جمله مدافعان رهیافت جامعه شناسانه و روان شناسانه. تبیین های انجام گرفته توسط هر کدام از این اندیشمندان اگرچه می تواند بخشی از راه حل را نشان دهد اما بر هر کدام نیز نقدهایی وارد است که می تواند در تبیین راه توسعه مفید واقع گردد. در این میان، توجه به داشته ها و سنت های فکری جامعه مان می تواند ما را در این راه مددرسان باشد. بخش مهمی از داشته های حکمی و فلسفی جامعه ی ما نیز در آراء صدرا و حکمت متعالیه آمده است. در این مسیر، تشریح نگاه عرفانی و فلسفی صدرا به انسان و عالَم و نسبت انسان با عالَم می تواند بخشی از راه حل مذکور باشد. اما تنها با اهتمام جدی متفکران و هنرمندان در باب مسئله ی «چیستی تکنولوژی» و نیز تبیین «شرایط تکنولوژیک شدن» توسط ایشان است که می توان امید داشت که شاهد نمایان شدن راه حلی در برابر مسئله ی «چرایی و چگونگی توسعه ی تکنولوژیک» باشیم که این امر تنها از طریق تلاشِ پیگیرِ اندیشمندان در نقد و تبیین نظرات یکدیگر و نیز با جلوگیری از به فراموشی سپرده شدن حلقه های تاریخی این بحث است که حاصل می شود. کلید واژه ها : حکمت متعالیه ، تکنولوژی ، جهان بینی ، رضا داوری اردکانی ، عبدالکریم سروش ، محمد مددپور، مرتضی آوینی
تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا بر اندیشۀ کلامی او
نویسنده:
مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: یکی از اساسی ترین کارکردهای فلسفه ملاصدرا، تفسیر عقلانی معارف الهی و تبیین فلسفی آموزه های کلامی است که این ساحت از حکمت متعالیه، نسبت به ساحت فلسفی آن، کمتر مورد عنایت پژوهشگران واقع شده است. رساله حاضر با تحلیل اصول و قواعد فلسفی که در خدمت درک مقاصد دینی درآمده، به سبک مسأله محور و با روش ترکیبی اعم از روش تحقیق تاریخی و تحلیل محتوا، نقش و تأثیر مبانی وجودشناختی صدرا بر فهم او از آموزه های کلامی را تبیین نموده است. برای این منظور، ضمن تأکید بر حجیت و کاربرد عقل در فهم دین؛ و بررسی نقش صدرا در جریان فلسفی شدن کلام، مهمترین دستاوردهای کلامی فلسفه او در حوزه های بنیادین اعتقادی (توحید، نبوت، عدل، امامت و معاد) با رویکرد اصالت وجودی و سایر مبانی فلسفی، استخراج و تحلیل شده است. در نهایت، باتوجه به ضرورت و نیاز امروز جوامع دینی به یک الگوی کارآمد برای فهم دین، به بازسازی و ارائه مدل هرمنوتیک-آنتولوژیک صدرایی- درمقابل مدل دگماتیسم تک¬گفتاری و مدل پلورالیسم نسبی¬گرای دینی- با هدف بهره وری در جهت تبیین عقلانی آموزه های دینی پرداخته است. کلیدواژه ها: فلسفه ملاصدرا، دین، عقل، وحی، کلام، مدل هرمنوتیک.
بررسی تطبیقی عقول، حدوث و علیت در حکمت صدرا و نهج البلاغه
نویسنده:
ملیحه جمشیدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده این رساله به بررسی میزان تطابق آراء ملاصدرا در سه مساله عقول، حدوث عالم و علیت با مطالب نهج البلاغه پرداخته است. به این منظور کتب فلسفی و تفسیری صدرا، مطالعه و آراء ایشان درباره مسایل فوق، جمع آوری شده است. همچنین با مراجعه به شروح نهج البلاغه، مطالب مرتبط با موضوعات مذکور، استخراج و رساله در سه فصل تنظیم گردیده است: در فصل اول، با بررسی عقول در حکمت صدرا و فرشتگان در نهج البلاغه، معلوم شد که عقول و ملایکه از حیث اوصاف و وظایف بر هم قابل تطبیقند. از حیث تجرد، ملایکه مقرب در صورتی بر عقول، قابل تطبیقند که در مرتبه تجرد تام باشند، اما در صورت تنزل وجودی و تمثل ملایکه در هیأت و صورت عالم مادون خود، بر عقول تطبیق نمی کنند. از حیث کثرت نیز، تعداد ملایکه مانند تعداد عقول، بی شمار و دارای کثرت نوعی و تشکیکی است هر چند در مورد منشأ کثرت فرشتگان، نهج البلاغه ساکت است. از حیث وظایف نیز، عقول و ملایکه، به اذن الهی، مدبران عالم مادون خود می باشند و در افاضه کردن صور موجودات و ابلاغ وحی، ایفا نقش می کنند. در فصل دوم با بررسی، حدوث عالم در حکمت صدرا و نهج البلاغه، روشن شد که جهان مادی، حادث به حدوث زمانی است و این حدوث بادوام و استمرار فیض الهی تنافی ندارد. در فصل سوم با بررسی علیت در حکمت صدرا د نهج البلاغه معلوم شد که ملاک معلولیت، نقصان و فقر وجودی است که از متن وجود و هستی معلول، انتزاع می گردد. این نیاز، دائمی، مستمر و عین ذدات معلول است و جمله ی معلولات، شؤون و جلوه ذات باری تعالی می باشند. کلید واژه ها: عقول، ملایکه، عقل فعال، جبرئیل، عقول عرضی، حدوث، حرکت جوهری، علیت، فقر وجودی، تاجلی.
بررسی تطبیقی معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک
نویسنده:
فهیمه مکتوبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: معاد جسمانی از جمله مباحثی است که فیلسوفان و متکلمان، نظرات فراوانی را درباره آن بیان نموده‌اند. گرچه همگی آنها معاد جسمانی را از مسلمات می‌دانند، ولی در رابطه با چگونگی حشر ابدان در آخرت، اختلافات فراوانی بین آنها وجود دارد. این مسئله که انسان در روز قیامت با چه بدنی برانگیخته می‌شود یکی از مهمترین مباحث معاد جسمانی و معرکه‌ی آرای متکلمان و فیلسوفان اسلامی است. گرچه آنچه که در این‌باره از ضروریات دین به شمار می‌آید، اعتقاد اجمالی به بازگشت روح به بدن در روز قیامت است، ولی این اعتقاد اجمالی ذهن مسئله‌کاو متکلمان و فیلسوفان را که در پی معرفت تفصیلی امور هستند قانع نمی‌کند. از اینرو آنان کوشیده‌اند بر مبنای دیدگاه‌های خاص خود چگونگی بدن اخروی را تبیین کنند و برای اثبات هماهنگی نظر خود با نظر شریعت سخنان خود را به شواهدی از کتاب و سنت استناد دهند. در میان متأخران از فیلسوفان اسلامی، شاخص‌ترین چهره‌ای که برای اثبات معاد جسمانی بر مبنای روش فلسفی اهتمامی گسترده و ژرف ورزیده است، فیلسوف معروف صدرالمتألهین شیرازی است. ملاصدرا برای تبیین و تحکیم نظریه خویش، اصول یازده‌گانه‌ای را در اسفار پیریزی میکند و معتقد است که با عنایت به این اصول، به خوبی میتوان حقیقت معاد جسمانی را آن‌گونه که مقصود کتاب و سنت است دریافت نمود. صدرا پس از بیان این اصول نتیجه می‌گیرد که نفس همیشه مرتبه‌ای از بدن را با خود دارد و بدن اخروی عین بدن دنیوی است، اما فاقد ماده خواهد بود و از بدن عنصری دنیوی چیزی به آخرت منتقل نخواهد شد، ولی در عین حال تمام اجزاء و ویژگیهای صوری بدن عیناً در آخرت ظاهر و یا خلق خواهد شد. نظریه معاد جسمانی صدرا کم و بیش مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. مکتب تفکیک یکی از مکاتبی است که معاد جسمانی صدرا را مورد نقد قرار داده و اشکالاتی را بر آن وارد کرده است، و خود برای اثبات معاد جسمانی راه دیگری پیموده است. اصحاب تفکیک از طرفی اصول فلسفی که صدرا برای اثبات معاد جسمانی تاسیس کرده است را مورد نقد و بررسی قرار می دهند و از طرفی خود برای اثبات معاد جسمانی اصولی را تاسیس کرده اند. از نظر مکتب تفکیک همه عوالم از جمله عالم دنیا، برزخ و آخرت همگی از ماده‌ای به نام آب(ماء بسیط) آفریده شده‌اند، لذا تمامی این عوالم را مادی دانسته‌ و بیان می‌دارند که روح انسان پس از مرگ در برزخ به سر می‌برد و در قیامت بار دیگر از برزخ به همین عالم باز می‌گردد و ذرات بدن‌های مردگان دوباره گرد هم آمده و همچون انسانی که از خواب بیدار شده، دوباره زنده می‌گردند. لذا اصحاب تفکیک معتقد به معاد جسمانی عنصری هستند و بیان می‌دارند که بدن انسان در قیامت همین بدن مادی دنیوی است. در این پایان‌نامه سعی شده است تا معاد جسمانی ملاصدرا و مکتب تفکیک به تفصیل بیان گردیده و در پایان نقدهایی که مکتب تفکیک بر معاد جسمانی ملاصدرا وارد کرده است پاسخ داده شود، و معاد جسمانی مکتب تفکیک مورد نقد و بررسی قرا گیرد. کلیدواژه‌ها: معاد جسمانی، حکمت متعالیه، مکتب تفکیک، بدن مثالی، بدن عنصری
سخن گفتن از خدا بر مبنای اشتراک معنوی و تشکیک وجودی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
اکبر قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
در پاسخ به این پرسش مهم که آیا می توان با زبانی محدود و بشری، از خدایی نامحدود و متعالی سخن گفت؟ دیدگاهها و نظریات گوناگونی مطرح شده است. بنابر دیدگاهی که با نظر به مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا، می توان آن را نظریه «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی» نامید، با توجه به اینکه خدا کامل مطلق و قائم بالذات است، اولا معنای اتصاف او به صفات کمال این است که خداوند تمامی کمالات وجودی را به کاملترین نحو داراست و صفات سلبیه نیز چیزی جز سلب نقص، یا همان اثبات کمال، نیست و ثانیا این صفات کمالیه عین یکدیگر و عین ذات الهی دانسته می شود و با توجه به «وحدت تشکیکی حقیقت وجود»، اشتراک معنوی صفات الهی با صفات انسانی مستلزم اشتراک مصداقی خدا و انسان و افتادن در ورطه تشبیه نیست. علامه طباطبایی نخست با توجه به تلقی انسانوارانگارانه انسان از خدا، مفاهیم دینی را جامع میان نفی و اثبات دانسته و با تکیه بر روایات، بر دیدگاه اثبات بلاتشبیه، تاکید نموده است. آنگاه به عنوان یک فیلسوف پیرو مکتب حکمت متعالیه و به تبع صدرالمتالهین، با تکیه بر «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «تشکیک حقیقت اصیل وجود» و «تفکیک مقام معنا از مقام مصداق» و با توجه به مراتب معنا و کاربرد الفاظ، بر اشتراک اصل معنای صفاتی همچون علم و قدرت و حیات و ... در انسان و خدا تاکید کرده و انحصار معنا در مرتبه مادی و جسمانی را نادرست دانسته است. هر چند در نظریه علامه نیز نوعی تمایل به روش سلبی دیده می شود و معنای ایجابی مشترک میان صفات خدا و صفات انسان، به روشنی بیان نشده است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 151
نفس و حافظ آن، در آیه چهارم سوره طارق با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
عبدالله حاجی علی لالانی، سلمان قاسم نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
قرآن کریم در آیه «ان کل نفس لما علیها حافظ» (طارق، 4) به یکی از ویژگی های نفس انسانی (که حافظ داشتن نفس است) اشاره می کند، اما مفسرین در تفسیر این آیه دارای نظرات متنوعی هستند، جمع زیادی از مفسرین منظور از نفس مورد اشاره در آیه را روح انسانی و منظور از حافظ را ملائک الهی می دانند، ولی برخی تفاسیر به یک اعتبار نفس را بر ماسوی اله تعمیم داده اند و از این جهت، منظور از حافظ را خداوند دانسته اند و معدودی نیز نفس را قوه حیوانی و حافظ را روح معرفی کرده اند. در این مقاله ضمن بیان این نظرات، به دلیل اینکه یکی از مهم ترین مبانی اختلاف تفاسیر در تفسیر این آیه، گرایشات فلسفی است، دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی مورد تاکید قرار گرفته است، به ویژه اینکه نقش علیت فاعلی حافظ برای نفس، که مورد تاکید ملاصدرا است و قول دوم علامه طباطبایی که مقصود از حافظ را جنس حافظ می داند، متمایز از تفاسیر دیگر است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 41
  • تعداد رکورد ها : 1204