جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 53
بررسی کارکرد‌های اجتماعی دین در اندیشه عالمان شیعی معاصر (امام خمینی (ره) – علامه طباطبایی – استاد مرتضی مطهری – دکتر علی شریعتی)
نویسنده:
مرتضی چنگیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کارکردهای اجتماعی دین از جمله مباحثی است در حوزه جامعه شناسی دین که به بررسی نقش و کارکرد دین در جوامع انسانی می پردازد و دیدگاه های مختلف را در این زمینه مورد نقد و بررسی قرار می دهد. تعلق خاطر اصلی پژوهشگران جامعه شناسی در مورد دین، کارکرد آن است و اصطلاح کارکرد به سهم دین در ابقایجوامع انسانی و ثبات آن راجع است.تحقیق حاضر آراء و اندیشه عالمان شیعی معاصر را در این زمینه مورد بررسی قرار می دهد. امام خمینی، علامه طباطبایی ، استاد مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی، عالمانی هستند که به کارکردهای اجتماعی دین توجه کرده اند و این موضوع را می توان در خلال نوشته ها و سخنان ایشان بررسی نمود.محقق دراین رساله با استفاده از اطلاعات به دست آمده از آثار عالمان شیعی معاصر ، ضمن تحلیل متن با روش مقایسه ای به بیان نکات اشتراک و افتراق آنان در مورد کارکردهایاجتماعی دین می پردازد.در این تحقیق علاوه بر اشاره به اندیشه اجتماعی و مفهوم دین در اندیشه آنان، عنوان شده است که عالمان شیعی معاصر ،کارکردهای اجتماعی مثبتی برای دین قائلند و در مورد آن اشتراک نظر دارند. از نگاه این عالمان می توان کارکردهایی چون ، تقویت انسجام اجتماعی، کنترل اجتماعی، معنابخشی به زندگی، تقویت روحیه ایثار و فداکاری، تعیین قانون و ضمانت اجرایی آن، ایجاد هویت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی را برای دین در جامعه قائل شد.
بررسي مسأله عصمت پیامبران از دیدگاه علّامه طباطبائي در تفسیر المیزان و امام فخر رازي در تفسیر کبیر
نویسنده:
ابوالفضل فلّاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیامبران الهی از هر نوع پلیدی و آلودگی از قبیل شرک، کفر، فساد و تباهی هم در محورهای اعتقادي، تبلیغی و هم در محورهای صدور احکام و فتاوی و افعال منزّه و در واقع از ارتکاب به معاصی کبیره و صغیره عمدی و سهوی در تمام دوران عمر خویش به اعتقاد اکثرّیت شیعیان و همچنين از زمان نبوّت به اعتقاد اشاعره معصومند. مقوله عصمت انبیاء اگرچه در مباحث اعتقادی و کلامی دارای قدمتی دیرینه می باشد، امّا همیشه یکی از مهم ترین و شبهه‌دارترین و گفتگو انگیز ترین مباحث کلام اسلامی در بین متکلّمان و مفسّرین مسلمان است لذا در این پژوهش در پنج فصل به بررسی عصمت انبیاء در نگاه علامه طباطبائی و فخر رازی و مقایسه دیدگاه های دو مفسّر بزرگ شیعی و اشاعره پرداخته شده است. در فصل اوّل: شامل کلّیاتی در مقوله عصمت « تعریف مسأله، اهمیّت و جایگاه، پیشینه عصمت، طرح سؤالات اصلی و فرعی، حدود، فرضیات، اهداف و روش پژوهش مطرح گردیده است. در فصل دوم: مباني نظري تحقيق شامل زندگي نامه علّامه طباطبائي و فخر رازي، ادبيات تحقيق شامل واژه شناسي عصمت، معنای لغوی و اصطلاحی عصمت، عصمت در قرآن کریم، عصمت از دیدگاه شیعه، اشاعره و معتزله و علی الخصوص عصمت در نگاه فخر و علامه، بررسی واژه نبّي و نبوّت در لغت، قرآن و اصطلاح، تفاوتهای رسول و نبّی و دیدگاه فخر و علّامه درباره‌ي رسول و نبی ودر پایان فصل، مقایسه دیدگاه فخر و علّامه لحاظ گردیده است. در فصل سوّم : منشأ و مراتب عصمت از ديدگاه علّامه و فخر رازی عنوان شده و در این خصوص مباحث مسأله لطف و وجوب لطف در دیدگاه مفسّرین و متکلّمین اسلامی و در نزد علّامه و فخر رازی، بررسی رابطه عصمت با لطف الهی، مسأله منشأ عصمت و بررسی چهار دیدگاه مطرح شده درباره منشأ عصمت انبیاء، رابطه عصمت با علم، رابطه عصمت با اختیار، مراتب عصمت، مسأله گناه و اقسام آن، دیدگاه علّامه و فخر درباره گناه، مراتب عصمت در نزد علّامه و فخر در نهایت مقایسه آراء علّامه و فخر در خصوص منشأ و مراتب عصمت آورده شده است. در فصل چهارم : دلائل ضرورت (لزوم) عصمت انبیاء در نزد علّامه طباطبائی و سپس امام فخر رازی با استناد به آیات قرآن کریم آورده شده و در پایان فصل مقایسه ای بین دو دیدگاه مطرح گردیده است.و در فصل پایانی (فصل پنجم): برای بررسی مهمترین مسأله یعنی دیدگاه علّامه و فخر در خصوص آیات موهم (شک برانگيز) صدور گناه و خطا از أنبیاء مسائلي همچون شبهات عصمت قبل از بعثت و شبهات وارد بر اعتقاد، تبليغ، احکام و فتاوی و افعال پیامبر در بعد از بعثت و سپس شبهات مربوط به سایر أنبیاء در بعد اعتقاد،تبليغ، احکام و افعال آنان از نگاه علّامه و سپس از منظر فخر رازی همراه با پاسخ های آن دو شخصیت و مفسّر بزرگ مطرح و در پایان مقایسه ای بین دو دیدگاه علّامه و فخر در خصوص نگاه و پاسخ آن ها به شبهات وارد بر عصمت أنبياءانجام گرديد. و در نهايت در مبحث نتيجه گيري با نگاه و بررسی در دیدگاههای علّامه و فخر در خصوص عصمت، مراتب و منشأ عصمت، لزوم و ضرورت آن و آیات شبهه دار وارد بر عصمت أنبیاء(ع)، نظر نگارنده نیز در خصوص تأیید و یا ردّ دیدگاه های مذکور، مطرح گردید.
بررسی و نقد نظریه عدل الهی علامه طباطبایی
نویسنده:
محسن فتاحی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدل الهی از جمله مسائلی است که ذهن هر انسان موحّدی را به خود معطوف می‌کند و نه تنها دینداران بلکه منتقدان افکار دینی را به تکاپو و جنبش وا می‌دارد. عدل الهی از اصول اعتقادی امامیه به شمار می‌آید و در اهمیّت این مسأله همین بس که در کنار توحید قرار گرفته است. اگر عدل الهی به درستی تبیین شود می‌تواند ریشه بسیاری از مشکلاتی که باعث پیدایش علل مادیگری و الحاد شده است را بخشکاند و زمینه بسیاری از انحرافات عقیدتی و عملی را از بین ببرد. عدل الهی با توجه به ارتباط تنگاتنگ آن با حوزه رفتار انسان همواره جزو دل مشغولی او بوده، اگرچه خود به این مسأله توجهی نداشته باشد. چرا که با توجه به حوادث و وقایع ناگواری که در زندگی او رخ می‌دهد قطعا سوالاتی در ذهن او به وجود می‌آید. حال، آحاد مردم نسبت به ظهور اینگونه حوادث دو گونه هستند گروهی فریاد اعتراض سر داده و زمان و زمین را مقصر می‌دانند و گروهی دیگر چون خداوند را عادل علی الاطلاق می‌دانند و این مسأله برای آنان حلّ شده است اگر به سبب این حوادث و شرور هم پی نبرند فریاد به اعتراض بلند نمی‌کنند زیرا می‌دانند که خیرات و شرور این عالممادی درهم تنیده است و لازمه نظام مادی وجود ویژگی‌های آن می‌باشد. پژوهش حاضر که به صورت کتابخانه‌ای است به تبیین این مسأله و براهین و شبهات آن از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخته ‌است که عدل از جمله اوصاف خداوند است و مبتنی بر حسن و قبح عقلی می‌باشد و علاوه بر آیات و روایات، براهین عقلی متعددی از جمله برهان واجب الوجود، برهان صدیقین و برهان عنایت و علم و غنای مطلق بر آن دلالت می‌کند. و در پایان این رساله به دیدگاه علامه در رابطه با عدل الهی و شبهات وارده بر آن که عمدتاً شرور و نقایص است پرداخته شده، به اعتقاد ایشان فرض عالم ماده که نظام اسباب و مسببات است بدون ویژگی‌های آن، مستلزم عدم تحقق عالم مادّه است. جهان مادّی که عالم تغییر، تحوّل، تبدّل و تزاحم است چنین اقتضایی را داشته که شرّ و نقص در آن وجود داشته باشد. اگر نقصی است در قابلیّت قابل است نه در فاعلیّت فاعل، نقص در فیض الهی نیست بلکه فیض خداوند همواره جریان داشته و خواهد داشت.
رویکرد علامه طباطبایی(ره) و کارل یاسپرس به انسان و تاثیر آن بر اخلاق
نویسنده:
مهدی هداوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رویکردعلامه طباطبایی(ره) و یاسپرس به انسان و تاثیر آن بر اخلاق عنوان پایان‌نامه‌ای است که پیش‌روی دارید . از نظر علامه حقیقت انسان روح است و روح مخلوقی از مخلوقات خداوند است و حقیقت واحدی است که دارای مراتب و درجات مختلف است. با توجه به شان ومنزلت و جایگاه انسان ، اوبرای دستیابی به حیات طیب و معقول ، لازم است به فضایل و ارزش های اخلاقی روی آورد و بی شک، اخلاق انسانی هم باید از خاستگاه و جایگاه والایی برخوردار باشد . برای رسیدن به این هدف علاوه بر عقل نیازمند طریق دیگرى غیر از طریق تفکر و تعقل براى تعلیم راه حق و طریق کمال و سعادت است و آن طریق وحى است که خود نوعى تکلیم الهى است، و خداى تعالى با بشر - البته به وسیله فردى که در حقیقت نماینده بشر است - سخن مى‏گوید، و دستوراتى عملى و اعتقادى به او مى‏آموزد که به کار بستن آن دستورات وى را در زندگى دنیوى و اخرویش رستگار کند. درخصوص معیار ارزش گذاری افعال اخلاقی علامه علاوه بر اعتقاد به آزادی و اختیار و آگاهانه بودن عمل به عنصر ایمان در ارزیابی افعال اخلاقی تاکید بسیار دارد .مهمترین عنصری که بدون التفات به آن نگاه به تفسیر انسان یاسپرس را بی معنا می کند اومانیسم و شرایط انسان مدرن امروزی است . بررسی نظرات یاسپرس نشان می‌دهد که آنچه در فلسفه یاسپرس کاملا مشهود است این است که آزادی مبنای عمل اخلاقی است .هیچ کس نمی تواند به او بگوید که چه چیز را باید ارزشدانست و چه چیز را نباید ، و بنابراین ، این را هم نمی تواند بگوید که چه باید کرد وچه نیاید کرد . ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ، خودمان ارزش ها را به چیزها نسبت می دهیم .فلسفه یاسپرس فلسفه‌ای است که نهایتا بهمتافیزیک منتهی می‌شود . البته ورود به این ساحت ، حالتی نیست که با عقل واستدلال بتوان به آن نایل شد در واقع یک حالت شهودی است . یاسپرس کاری را که ادیان از طریق عبادت و نیایش انجام می دهند را بوسیله روش فلسفی با تعمق درون انجام می دهد . او معتقد است این کار باید در طی لحظاتی صورت گیرد که به امور دنیوی مشغول نباشیم و مراقب نیز باشیم تا از تفکر تهی نگردیم . این مراقبه آنگاه تحقق می پذیرد که منشاء وجود خود را لمس کنیم ، خواه درآغاز روز باشد و یا در پایان آن و خواه در ساعاتی از روز که فراغت حاصل می شود . یاسپرس بیان می کند که فرق بین تفکر فلسفی با تفکر دینی در این است که تفکر فلسفی هیچ موضوعی و یا جایگاه مقدس و صورت ثابت و مشخصی ندارد . نظمی هم که به آن می دهیم هیچ گاه قاعده تلقی نمی شود ، بلکه همواره امکانی آزاد باقی می ماند . هم چنین تفکر فلسفی نیازی به عبادتگاه خاص ندارد و فقط تنهایی را طلب می کند.
وجدان اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و علامه محمدتقی جعفری
نویسنده:
فاطمه یوسف صنعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که در فلسفه همواره مطرح بوده است، مسئله وجدان اخلاقی است. در این زمینه اندیشمندان فراوانی به تفکر پرداخته اند؛ برای نمونه: کانت، علامه جعفری، روسو، فروید و .... با توجه به عنوان پژوهش که به دنبال مقایسه وجدان اخلاقی از دیدگاه علامه جعفری(ره) و ایمانوئل کانت است، محقق در این پژوهش به تفسیر هر دو دیدگاه پرداخته است. محقق در این زمینه، ضمن بیان مبانی نظری وجدان اخلاقی مبتنی بر دیدگاه آن دو اندیشمند، تلاش نموده تا به بیان ریشه های وجدان اخلاقی و پیامد های آن از نگاه کانت و علامه جعفری بپردازد و تفاوت ها و شباهت های این دو دیدگاه را ذکر نماید. نتایج پژوهش نشان داد که فرضیه های تحقیق درباره وجدان در این پژوهش بطور کیفی قابل تایید است و تفاوت ها در مفاهیمی چون نیت، اخلاق مطلق و رابطه بین وجدان و خدا است. همچنین، در این پژوهش ریشه های وجدان اخلاقی از دید کانتبر سه قاعده کلی بنا شده:1) قاعده قانون کلی، 2) قاعده انسانیت، 3) قاعده خودمختاری، درحالیکه در این زمینه ریشه وجدان اخلاقی بر اساس دیدگاه علامه جعفری در خودشناسی است.
بررسی تطبیقی اراده و اختیار انسان از دیدگاه امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
فاطمه کاملی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حاصل مباحث این تحقیق این است که هم امام خمینی (ره) و هم علامه طباطبایی(ره) درمعناشناسی اراده نگاه مشابهی دارند و اراده راهمان تصمیم گیری و عزم نفس در انجام فعل می دانند و با شدت با ترادف اراده با هرکدام از مفاهیم میل، شوق و حتی شوق اکید مخالفت می ورزند.ایشان در تعیین جایگاه اراده در مراحل مقدمات فعل اداری، اراده را پس از مرحله شوق قرارمی دهند . بدین ترتیب که ابتدا تصور فعل و بعد تصدق به فایده انجام فعل را قرارمی دهند و پس ازتصدیق به فایده ، شوقی در انسان حاصل می گرددکه پس از آن حالت تصمیم و عزم و اجماع نفس که همان اراده می باشد به وجود می آید و اگر مانعی برسر راه ، ایجاد نشود و مصلحت تغییر نکند ، تحریک عضلات صورت می پذیرد و فعل انجام می شود.هر دو بزرگوار اراده را مفهومی جدای از اختیارمی دانند ؛ به طوری که علم و اراده را لازمه اختیاری بودن یک فعل می دانند . برخلاف برخی از دانشمندان که معتقدند اختیار منحصرا از ویژگی های انسانی است ،آن دو بزرگوار ، اختیار را در سایر موجودات نیز اثبات می کنند. و تمامی موجودات را صاحب شعور اراده و اختیارمی دانند ؛ اما آدمی از فهم و تشخیص آن عاجز است وفقط انسان های وارسته دارای گوش شنوا و چشم بینای آن هستند. علاوه بر این مباحث ،اختیار و اراده را منافی قوانین حاکم بر نظام هستی، به ویژه، قانون علیت نمی دانند و قوانین واهی ساخته برخی فیلسوفان کج اندیش مانند اتفاق و صدفه را با ادله محکم رد می کنند و با اثبات غایت و علت غایی در افعال ارادی و اختیاری ،راه را برای نفوذ این گونه افکار ناصواب می بندند. اما در رابطه با بحث اراده خداوند اختلاف نظرات فراوانی وجود دارد که این دو بزرگوار نیز از آن مستثنی نمی باشند.امام (ره) اراده خداوند را جزء صفات ذاتی خداوند می دانند و آن را عین علم الهی به نظام اتم واصلح می شمارند و درجایدیگر همان افاضه خیرات و حبّ و عشق تعبیرمی کنند. اما علامه طباطبایی (ره) اراده را منطبق بر علم نمی دانند وآنها را مفاهیم جدا از هم می شمارند.همچنین آن را از صفات فعل خداوند می دانندو دراین زمینه هر کدام استدلال های خویش را بیان فرمودند که در جای خود بحث شد. اما به هر حال هر دو،اراده را صفتی ثبوتی برای خداوند متعال معرفی کردند.در بحث رابطه خداوند با اراده و اختیار انسان هردو قائلند که اراده خداوند به افعال اختیاری تعلق می گیرد.اما هر کدام با بیان و سبک استدلالی خویش به بیان مساله و رفع شبهات و دفع فرقه های افراطی و تفریطی در این زمینه پرداخته اند. امام همواره در بیانات خود از اسلوب وروش عرفانی بهرهمی برند در حالی که علامه (ره)صرفا به بیان استدلال های فلسفی و گاهی کلامی پرداخته اند و زبان عرفان را در این قضیه دخالت نمی دهند. اما محوریت کلام هرکدام در تبیین مساله، بحث نظام طولیحاکم بین اراده خداوند و اراده انسان می باشد. ولی همان طور که اشاره شد هر کدام با زبان خود وصف این نکته گفتند . در پایان اینکه امام (ره) و علامه(ره) با الهام از مبانی عمیق کلامی و فلسفی مذهب تشیع در حل مساله جبر و اختیار ، همان راهی را در پیش گرفتند که معصومین(علیهم السلام) به آن اشاره داشتند و جا پای آنان نهادند و از میان تشتت افکار و آراء ، راه میانه یعنی "امر بین الامرین"راپیمودند ودر سیر الی الحق و قوس صعود به جایی که "فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر"توصیفش کنند" بار یافتند.
بررسی گوهر و صدف دین از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و امام خمینی(ره)
نویسنده:
حسین رضوی‌مظاهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
اصول دین , فروع دین , توحید ذاتی(کلام) , فلسفه اسلامی , توحید ذاتی , توحید ذاتی (اخلاق) , آموزه دینی , دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته) , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , هنر و علوم انسانی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , مکتب‌های فلسفی غرب , درباره علامه طباطبایی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله گوهر و صدف دین یکی از مسائل مهم و مطرح فلسفه دین، در زمان معاصر است. سوال اصلی در این مقاله این است که آیا علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو فیلسوف برجسته و معاصر اسلامی مطالبی درباره این مسئله مطرح کرده‌اند و آیا می‌توان از دیدگاه آنان تفسیری برای گوهر و صدف دین ارائه نمود؟ بسیاری از فیلسوفان دین غربی معتقدند دین دارای گوهر و صدف می‌باشد. از نظر برخی گوهر دین، تجربه دینی است و از نظر برخی دیگر اخلاق گوهر دین است و سایر آموزه‌ها صدف دین به شمار می‌رود. بر این اساس، دین چیزی جز همان تجربه دینی – که امری شخصی است – نمی‌باشد. در حالی که علامه طباطبایی و امام خمینی حقیقت دین را تجربه دینی نمی‌دانند، لذا چنین دیدگاهی را در مورد گوهر و صدف دین قابل پذیرش نمی‌دانند.برخی از نویسندگان برای تبیین گوهر و صدف دین تلاش کرده‌اند گوهر و صدف دین را بر پایه ذاتی و عرضی دین تفسیر نمایند. در میان عارفان نیز برخی کوشیده‌اند گوهر و صدف دین را بر اساس تمایز میان شریعت، طریقت و حقیقت توجیه نمایند. در این میان عدّه‌ای نیز گوهر و صدف دین را قابل تطبیق بر اصول و فروع دین دانسته‌اند. عده‌ای نیز معتقدند می‌توان از اهداف عالی و میانی دین، تعبیر به گوهر و صدف نمود. مراد از صدف در این اصطلاح عبارت است از یک امر بی‌ارزش و وسیله‌ای برای دست‌رسی به گوهر که پس از دست‌رسی به گوهر، ارزش خود را از دست خواهد داد.با بررسی آثار علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)، می‌توان گفت که از نظر آنان تعبیر از آموزه‌های دینی به گوهر و صدف قابل قبول نیست، زیرا سراسر دین اسلام، گوهر است و در آموزه‌های دینی چیزی به نام صدف وجود ندارد. بنابراین از آن چه به عرضی دین، شریعت و طریقت دین، فروع دین و اهداف میانی دین تعبیر شده، نمی‌توان به منزله صدف دین یاد کرد. زیرا این موارد دارای ارزش ذاتی هستند، نه آن که صرفا وسیله‌ای برای رسیدن به حقیقت دین باشند. اما آن چه از دیدگاه این دو بزرگوار قابل قبول می‌باشد این است که همه آموزه‌های دینی دارای ارزش ذاتی بوده و تنها از نظر اهمیت در مراتب مختلفی قرار دارند، که در رأس همه آموزه‌های دینی مربوط به توحید قرار دارد.
حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی (ره) و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
سیما ترابی دشت بیاض
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حسن وقبح اخلاقی که به فعالیتّهای ارادی انسان اختصاص دارد، منشاء صدور امر و نهی اخلاقی است. فلاسفه‌ی اخلاق بحثهایی بسیار طولانی در خصوص منشاء و واقعیّت آن داشته‌اند. خواجه نصیر الدّین طوسی(رحمه اللّه علیه) به عنوان یک فیلسوف بزرگ معتقد است که حسن و قبح اخلاقی یک امر قراردادی می‌باشد و در نزد او ملاک تشخیص حسن و قبح اخلاقی «توافق عقلا»‌ است. علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبایی(رحمه اللّه علیه) در «حسن و قبح اخلاقی» نظریّه‌ی بدیعی دارند. در نظر ایشان «حسن و قبح اخلاقی» از اعتبارات ذهنی است. بر طبق نظر ایشان ملاک تشخیص «حسن و قبح اخلاقی» «ملائمت و منافرت با طبع است.» دین با بالا بردن توان فطرت برای تشخیص اخلاقیّات به انسان کمک می‌کند و نیز از طریق ترمیم ناتوانی‌های او به یاریش می‌شتابد و این دو دیدگاه می‌توانند به اشتراکاتی برسند.
معرفت‌شناسی دینی علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی جلالوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین اسلام، برنامه‌ای کامل و جامع است که پاسخگوی تمام نیازهای بشر بوده و خدای متعال، به منظور هدایت انسان در رسیدن به کمال، توسط پیامبر خویش، آن را ابلاغ نموده است. از آنجایی که خدای متعال، در بسیاری از آیات کتاب وحی، اشارت صریح به مطلوب نداشته و کشف آن را به فهم بشر موکول نموده است، یکی از مباحثی که از گذشته توجه اندیشمندان دینی را به خود معطوف داشته و امروزه شدت بیشتری به خود گرفته، نحوه فهم و کشف مقصود واقعی باری تعالی است، تا به سبب آن کمال موعود الهی انسان تحقق یابد. صاحبان آراء دینی شیوه‌های متفاوتی را جهت نیل به این مقصود، مستمسک خویش قرار داده‌اند؛ از این میان طریق علامه طباطبایی که از جامعیت و نزدیکی بیشتری به واقع برخوردار بوده، مورد کاوش این تحقیق قرار گرفته است. لذا ضمن بررسی بسترها و زمینه-هایی که در شکل‌گیری اندیشه این عالم ربانی تأثیر داشته، پیش‌فرض‌های معرفتی وی برای ورود به معرفت دینی، در باور به خدا، دین، انسان و جهان دانسته شد. با پذیرش این پیش-فرض‌ها و استمداد از منابع معرفت که شامل قرآن، سنت و عقل می‌باشند، مقدمات فهم دین، مهیا می‌گردد. علامه طباطبایی در این مسیر، برخلاف بسیاری که فهم دین را تنها متعلق یک روش دانسته‌اند، کشف معرفت دینی را از سه طریق ظواهر دینی، عقل و عرفان ممکن دانسته و در عین تفکیک میان این روش‌ها، محصولات آنان را هماهنگ قلمداد نموده است. در پایان این اثر، آسیب‌های و تهدیدهایی که معرفت دینی را خدشه‌دار می‌نمایند، احصاء و عملکرد علامه در مقابله با آنان بررسی شده است.
بررسی مسئله فطرت و ابعاد معرفتی آن از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
الهام پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله فطرت یکی از مباحث مهم و بنیادی در فلسفه وکلام است. از این رو این نظریه را ام المسائل یا به تعبیردیگر اصل مادر خوانده‌اند. بر اساس این نظریه انسان در متن آفرینش قبل از آنکه عوامل اجتماعی و روانی در او تاثیر بگذارد، یک سلسله اقتضاهای انسانی به حسب اصل فطرت در او هست که مشترک بین همه انسانهاست مانند: خداشناسی و حقیقت‌جویی و... و در اصطلاح، توان معرفتى انسان است که از جانب خدا در سرشت او نهاده شده‏ است. در چند قرن اخیر به دلیل پیدایش مکتب های الحادی از یک سو و پیشرفت علم روانشناسی از سوی دیگر بحث فطرت وابعاد آن مورد توجه اندیشمندان و متألهین واقع شده است. مرحوم علامه طباطبایی، از جمله اندیشمندان اسلامی، نظریه فطرت را ساده ترین و روشنترین راه برای اثبات و موجه ساختن بسیاری از مسائل مهم و مبنایی مانند؛ مباحث خداشناسی، اخلاق، تربیت، دین شناسی، انسانشناسی و ... می داند. و بر این عقیده است: همه این مباحث در خاصیت و تاثیرگذاری خود وام دار مسأله فطرت است. از این رو این تحقیق با جهت گیری توصیفی و تحلیلی به بررسی ابعاد معرفتی نظریه فطرت از دیدگاه علامه طباطبایی میپردازد و برآیند آن ابتناء خداشناسی، دین‌شناسی، انسان‌شناسی، اخلاق‌ورزی انسان یه فطرت است و این مهمترین یافته این پژوهش است.
  • تعداد رکورد ها : 53