جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 609
اعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد
نویسنده:
احمد بن حسین بیهقی؛ حاشیه نویسان: عبدالرزاق عفیفی، عبدالرحمن بن صالح محمود؛ محقق: احمد بن ابراهیم ابوالعینین
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عربستان/ ریاض: دار الفضیلة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الاعتقاد و الهداية إلی سبيل الرشاد علی مذهب السلف أهل السنة و الجماعة، تألیف ابوبکر احمد بن حسین بیهقی، کتابی است به زبان عربی با موضوع کلام اسلامی. نویسنده در این اثر، عقاید اسلامی را بر اساس مذهب سلف اهل سنت و جماعت بیان کرده است. احمد بن ابراهیم ابوالعینین، تحقیق این اثر را انجام داده است. کتاب، دارای مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در ابواب متعدد است. بیهقی در مقدمه «السنن الصغری»، کتاب حاضر را چنین توصیف می‌کند: «إن الله تبارك و تعالی سهل علي ت‌نيف كتاب مختصر في بيان ما يجب علی العاقل البالغ اعتقاده و الاعتراف به في الأصول منور بذكر أطراف أدلته من كتاب الله تعالی و سنة الرسول - صلی‌الله‌عليه‌وسلم - و من إجماع السلف و دلائل النقول» (خدای بلندمرتبه نگارش کتاب مختصری را در بیان آن اصول اعتقادی که اعتقاد و اعتراف به آن بر شخص عاقل بالغ لازم است بر من آسان کرد؛ کتابی که ادله آن را از کتاب خدا و سنت پیامبرش(ص) و اجماع پیشینیان و دلایل نقلی استخراج کرده‌ام). محقق کتاب، مطالعه آن را حول دو محور تاریخی و زمانی، توضیح داده؛ وی در محور اول، مسیر تاریخی اندیشه عقیدتی‌ای را که بیهقی در کتابش بیان کرده، نشان می‌دهد و عناصر و تأثیرات مختلفی که این اندیشه از آنها تشکیل شده را نشان می‌دهد و در محور دوم، با توجه به داده‌های جدید، به تعامل با متن، یعنی توضیح، تحلیل و تفسیر آن، پرداخته است تا محتوای مناسبی را به‌منظور افزایش خروجی به نفع جامعه علمی، ارائه کند. علاوه بر آنچه منتقدان درباره این کار، تقریر کرده‌اند، می‌توان متن آن را در قالب جدیدی که اصالت آن از دست نرود و درعین‌حال برای معاصران نیز قابل درک‎تر باشد، نیز ارائه کرد تا پروسه فهم برای خواننده آن تسهیل گردد. بیهقی در نوشتن این کتاب، بسیار از علوم لغت استفاده کرده است؛ اساسا طبیعت نگارش چنین کتابی این است. او واژگان بحث را بر همین اساس بیان می‌کند و هر لغتی را به ریشه‌های اصلی آن برمی‌گرداند. وی برای این کار به اشعار قدیمی استشهاد می‌کند و از کلمات ائمه لغت استفاده می‌نماید. او برای فهم معانی آیات قرآنی، به کلمات صحابه رجوع می‌کند تا از مضمون آیه تخطی نکرده باشد و هنگامی که به چیزی برخورد کند که در آن نیاز به تقویت متن را احساس کند، متون بسیاری را در تأیید آنچه بدان معتقد گشته، ارائه می‌کند؛ لذا شاهد این هستیم که از ائمه لغت، مانند ابومنصور ازهری و ابوعبید و نضر بن شمیل و یحیی بن زیاد فراء نقل می‌کند و از مجموعه‌های لغوی فقهی مانند «الجزية و الأيمان» و «الوصية» شافعی، بهره می‌برد. محقق کتاب در توضیح آن، به اهمیت روابط اجتماعی و اجزای تشکیل‌دهنده آن برای فهم درست این متن تذکر می‌دهد: نیازهای اجتماعی مرتبط با زمان و مکان از مواردی‌اند که برخاسته از هنجارها، مقررات، اهداف و سایر وجوه پنهان یا آشکار نهادهای اجتماعی هستند و در مضامین یک کلام یا نوشته وجود دارند. درباره متن حاضر نیز باید این وجوه را در نظر گرفت. به همین منظور، او در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، اندکی درباره جوانب سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی زمانه بیهقی توضیح داده است. طبیعی است، آنچه بیهقی در این کتاب نوشته، علاوه بر دو مورد فوق، برآمده از تضارب با سایر افکار مخالفینش هم بوده است. بیهقی، شیوه واضحی را در این کتاب در پیش گرفته است. او هر باب از مطالب را با آیات دال بر آن شروع می‌کند. سپس آیات را با احادیث نبوی مؤید یا شارح مضامین آنها مقایسه و مقابله می‌کند. سپس معانی حدیث و مورد شاهد در آیه و دلالت احادیث بر معانی مورد نظر را نشان می‌دهد. او در این رابطه روایتی که مؤید نظریات اوست را انتخاب می‌کند و روایات دیگر را به‌عنوان مؤید پس از این روایات ذکر می‌نماید. او در انتخاب روایات، احادیث خالی از ضعف را بر روایاتی که ضعف و علتی در آنهاست مقدم می‌دارد... همچنین برای رعایت اختصار، تنها بخش مورد نظرش از روایات را ذکر می‌کند و مابقی آن را ذکر نمی‌کند. او در باب ذکر اسانید هم این‌گونه عمل می‌کند؛ یعنی هنگامی که مشاهده کند، ذکر سند مطلب را طولانی می‌کند، برخی اسانید را ذکر می‌کند و شناخت سایر اسانید را به دیگر کتاب‌های مسند حواله می‌دهد. بیهقی، در ذکر روایات، به برخی نقاط ضعف آنها مثل تفرد یکی از راویان در فلان مطلب روایت، هم اشاره می‌کند و برخی نقاط ضعف را هم از دیگران نقل می‌کند. البته وی این مورد را به‌گونه‌ای نقل می‌کند که گویا خودش به نقطه ضعفی که از دیگران نقل کرده، معتقد نیست و خلاف آن را اعتقاد دارد؛ زیرا این مطلب را با عباراتی مانند «زعم بعض أهل العلم بالحديث» و... ذکر می‌کند. البته بیهقی در برخی موارد در این کتاب برای رد یک حدیث به مدعیات دیگر محدثانی که با آنان موافق نیست (زیرا شواهدی از کتاب و سنت و دلالت نص برخلاف نظر آنان دارد) اعتماد می‌کند. هنگامی که بیهقی در این کتاب، اسناد به کسی را به‌صورت تعلیقی آغاز می‌کند و پس از آن اسناد آن را ادامه می‌دهد، اشاره به وجود ضعف و علتی در آن شخص می‌کند و خواستار این است که بگوید تمام طرق این روایت بر مدار این شخص دور می‌زند. او در تعریف طرق تحملی که روایات و آثار و غیره را از طریق آن نقل می‌کند، دقیق است و عبارات واضح و روشنی را در بیان اخذ علوم از دیگران به‌کار می‌برد؛ مثلاًدر املاء از همان عبارت املاء، در قرائت بر او از «عرض»، در سماع از «سمعت» و در وجاده، از «قرأت في كتاب» استفاده می‌کند. وی مواردی را که از شیوخش شنیده، با عبارت «حدثنا» و «أخبرنا» ذکر می‌کند و هرگاه، در نصی که نقل می‌کند دارای اجازه از کسی باشد با عبارت «بلغني إجازة...» به این امر تذکر می‌دهد. احمد بن حسین بیهقی، با عباراتی مختصر، اندیشه‌اش را بیان می‌کند و در نشان دادن خطای مخالفانش هم همین شیوه را دارد. اساسا شیوه او این است که نشان دهد در بسیاری از مواردی که اختلاف صورت گرفته، نیازی به این همه بسط بحث نیست، بلکه با توضیح مختصری می‌توان مطلب را بیان کرد و اختلاف را نشان داد؛ برای مثال می‌توان به بحث اثبات دست برای خدا، در کتاب مراجعه کرد. مطالعه این اثر ابوبکر بیهقی، علاوه بر افزایش اطلاعات کلامی و ترسیخ عقیده، معلومات خواننده را در دیگر حوزه‌ها مانند اصول فقه، طرق استدلال، استدلالات علما در اثبات و نفی یک مسئله و... افزایش می‌دهد. همچنین خواننده با مطالعه این اثر، روایات زیادی از سنت نبوی را مطالعه می‌کند.
فخرالدین الرازی و آراوه الکلامیة و الفلسفیة
نویسنده:
محمد صالح الزرکان
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دارالفکر,
چکیده :
کتاب حاضر به بررسی نظرات فخر رازی درباره مسائل و موضوعات مختلف کلامی و فلسفی می پردازد و در حوزه های مختلف مثل توحید، اسماء وصفات الهی ، خلق عالم، امامت، نبوت، افعال انسان و... نظرات فخر رازی را متذکر می شود.
اشارة الى مذهب اهل الحق
نویسنده:
ابراهيم بن على شافعى شيرازى؛ محقق: محمد سيد جليند
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مصر/ قاهره: وزارة الاوقاف المجلس الاعلی للشئون الاسلامیة مرکز السیرة و السنة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الإشاره إلی مذهب أهل الحق، تأليف أبى‌اسحاق شيرازى(متوفی 476ق)، كتابى است بسيار مختصر و موجز درباره‌ى پاره‌اى از مسائل كلامى؛ چون توحيد و صفات الهى و نبوت پيامبر اسلام و ترتيب افضليت صحابه، كه در قرن پنجم به زبان عربى نوشته است. تحقيق كتاب توسط محمد سيد جليند از اساتید فلسفه اسلامی مصر صورت گرفته است. در اين كتاب بسيار تمسك به مذهب اشعرى نموده و در قضاياى اختلافى بين خودش و مذهب قدريه از ابى الحسن اشعرى يارى جسته است. مؤلف مى‌گويد، چون قومى را مى‌ديدم كه علم را به خود نسبت مى‌دهند، حال آن كه جاهلاند و نمى‌دانند كه چه گروهى بر اين عقيده هستند، و همچنين چيزهايى را به اهل حق نسبت مى‌دهند كه شايسته اهل حق نيست و با اين كار مى‌خواهند قلوب عامه را از حق منحرف سازند و آنها را مورد لعن و تكفير قرار دهند، لذا دوست داشتم به بطلان آنچه به اهل حق نسبت مى‌دهند، اشاره كنم، شروع به تألیف اين كتاب نمودم با اين كه به تقصير و كوتاهى خويش در رساندن حق مطلب معترفم. كتاب با ترجمه‌اى درباره مؤلف شروع گشته كه در آن به ذكر مذهب مؤلف كه بين اشعرى و شافعى است پرداخته و سپس از علم و ورع وى سخن گفته و همچنين از اهم تأليفات او طى 18 مورد نام برده است. بعد از آن در دو صفحه، نسخه خطى اين كتاب به تصوير كشيده شده است. سپس متن اصلى كتاب با مطلبى تحت عنوان اول الواجبات كه مربوط به معرفت به الله عزوجل مى‌باشد، آغاز گرديده است، سپس از حدوث عالم، صفت وحدانيت، صفت قديم و ساير صفات الهى؛ چون علم، قدرت، إراده، سمع، بصر، أزليت، حيات و كلام الهى سخن گفته است. در قسمتى از كتاب، علاقه صفات الهى با ذات خدا را متذكر شده است. سخنى از صفت "استواء" خدا بر عرش گفته و در آن بيان داشته كه مثلا "ثم استوى على العرش" به اين معنا نيست كه خدا ملاصقه يا استقرار بر عرش همچون اجسام دارد، بلكه بلند مرتبه بودن و علو الهى را مى‌رساند، سپس در نبوت پيامبر و ترتيب صحابه در فضل و برترى سخن گفته، كه افضل الناس بعد رسول‌الله، ابوبكر سپس عمر و سپس عثمان و آنگاه على است و اقدم در خلافت بايد مقدم در فضيلت باشد، زيرا كه تقديم مفضول بر فاضل محال است. در پايان فهرست محتويات سه كتاب ذكر شده است.
اقتصاد فيما يجب على العباد (الاقتصاد فی ما یجب علی العباد)
نویسنده:
محمد بن حسن طوسی؛ مصحح: محمدکاظم موسوی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دلیلنا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) در اصول عقاید و کلام شیعی کتابهای مختلفی نگاشته، تلخیص و یا شرح کرده است از جمله: تلخیص الشافی فی الإمامه، المفصح فی الإمامه، مقدّمة فی المدخل إلی علم الکلام، ریاضة العقول، مالا یسع المکلّف الإخلال به، ما یعلل وما لا یعلل، الفرق بین النبي والإمام، المسائل الرازیة في الوعید و الاقتصاد فیما یجب علی العباد که برخی از این کتابها در دسترس نیستند. در میان این آثار، الاقتصاد با دیگر کتب عقایدی شیخ طوسی در نوع نگارش فرق دارد؛ چرا که وی در این کتاب افزون به پرداختن به عقاید و اصول دین، مسائل فقه را نیز بیان کرده است. ظاهرا شیخ طوسی این کتاب را به درخواست یکی از شاگردان برجسته و محترمش (شیخ اجل) نگاشته – چنان که خود گوید - تا آنچه را که بر بندگان واجب است به طور اختصار – طوری که براهینش به طول نینجامد و خواننده را خسته وملول نسازد - در رساله ای بنگارد. کتاب در دو بخش تنظیم شده است: بخش اول عقاید و اصول دین که مسائل مهم کلامی در موضوعات توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد مطرح شده است؛ بخش دوم فقه و احکام که فروعات مهم فقهی در موضوع طهارت، صلات، صوم، زکات، حج و جهاد بیان شده اند. کتاب با مطلبی تحت عنوان آنچه که بر هر مکلفی واجب است آغاز می شود. شیخ طوسی بیان می دارد که عمل تابع علم است، و آنچه که لازم است مکلف بداند دو امر توحید و عدل است؛ از همین رو به به توضیح توحید پرداخته و راه های رسیدن به مقصود را بیان کرده و راه تقلید را در این امر می بندد. وی ضمن بیان مطالب سؤالات و اشکالات وارد شده را با عباراتی همچون «فإن قیل»، و «قیل»، بر بحث اشاره کرده و هر کدام را با دلیل و برهان – با عبارت قلنا- پاسخ می دهد. آنگاه کتاب را در شش قسم بدین شرح به سامان می رساند: قسم اول: مباحث توحید؛ اثبات صانع عالم و بیان صفات او، واحد بودن خدای تعالی از مباحث این بخش است. قسم دوم: عدل؛ شیخ طوسی بیان می دارد که مراد از این بحث تنزیه خدای تعالی از فعل قبیح است؛ و خداوند بر فعل قبیح تواناست اما آن را انجام نمی دهد. مباحثی همچون استطاعت و تکلیف و مکلف، لطف، فعل اصلح و ... در این بخش تبیین شده است. قسم سوم: در بیان وعد و وعید (معاد):مباحثی همچون احباط و شفاعت در این بخش آمده است. قسم چهارم: مباحث نبوت؛ معجزه، عصمت و نسخ سه موضوع مهم این بخش است. قسم پنجم: مباحث امامت؛ وجوب امامت، صفات امام، اثبات امامت امیرالمؤمنین و اثبات امامت دوازده امام، حکم خروج کنندگان و طغیانگران علیه امیر المؤمنین علیه السلام، و مباحثی دربارۀ غیبت در این بخش آمده است. قسم ششم سخن در عبادات شرعیه است و مباحث فقهی صلات (نمازهای واجب، اذان واقامه، نماز جماعت و...)، طهارت (احکام آبها، غسلها، وضو)، روزه، زکات، حج، و جهاد آمده است. این بخش از کتاب را می توان به توضیح المسائل مختصر امروزی تشبیه کرد که احکام را با دلایل و استنادات شرعی بیان داشته است. شایان ذکر است که شیخ طوسی در بخش امامت، در مطلبی با عنوان «الکلام فی ذکر أعیان الأئمة» به اثبات ولایت و امامت امیرالمؤمنین علیه السلام پرداخته است. وی در این قسمت از کتاب – که حجم بسیاری نیز نسبت به مطالب دیگر دارد – با ذکر دلایل به بیان امامت بلافصل امیر المؤمنین علیه السلام بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله می پردازد. وی در ابتدا به بیان شرط عصمت در امامت اشاره می کند و سپس به دلایل عصمت امیر المؤمنین علیه السلام می پردازد: ابتدا دلیل عقلی و سپس به دلیل قرآنی (آیة اولو الامر) استناد می کند. در بحث قرآنی ضمن تفسیر آیه و بیان شأن نزول آن به اشکالات وارد شده در این باره - با عباراتی اگر گفته شود؛ می گوییم - پاسخ می دهد. در ادامه به حدیث متواتر نبوی «عليّ إمامکم» و «خلیفتی علیکم من بعدي»، و«سلمو علیه بإمرة المؤمنین» اشاره کرده و مباحثی دربارۀ این احادیث مطرح می سازد. در این بخش ضمن رد دلایل برخی نحله های کلامی به رد سخنان و دلایل معتزله نیز می پردازد. دلیل دیگر شیخ طوسی به امامت بلافصل امیر المؤمنین علیه السلام استناد به حدیث غدیر است. در این قسمت ضمن نقل واقعۀ غدیر به ذکر دلیل و برهان می پردازد و در ادامه شعر حسان را نقل می کند. دلیل دیگر استناد به حدیث نبوی منزلت و شرح و توضیح این روایت است. این قسمت از کتاب می تواند به طور مستقل نیز منتشر شود.
  • تعداد رکورد ها : 609