جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 489
هستی شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و آثار و نتایج تربیتی آن
نویسنده:
رضاعلی نوروزی، مهدیه کشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق به دنبال بررسی دیدگاه فلسفه هستی شناسی علامه طباطبایی و آثار و نتایج تربیتی آن است. در واقع هدف این پژوهش تبیین مسائل اساسی مربوط به ابعاد هستی از دیدگاه علامه طباطبایی و برخی از مهم ترین آثار تربیتی آن در خصوص عناصر نظام تعلیم و تربیت است. روش کار در این مقاله به صورت توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به منابع دست اول و منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. در این مطالعه، ضمن تبیین دیدگاه هستی شناسی علامه یعنی رویکرد فلسفی که روش معرفت شناختی آن حاصل شناخت خدا، انسان و جهان است. با تشریح مقوله های مطرح در حوزه نگرش هستی شناسی مدنظر علامه طباطبایی، ارائه تعلیم و تربیت مرتبط با این مباحث به صورت یک چارچوب پیشنهادی در قالب اهداف، برنامه درسی و روش ها مورد بحث قرار گرفته است. نتایج حاصل عبارت اند از: 1- اهداف شامل سطوح مختلف هدف غایی توحیدی و اهداف واسطه ای اعتدالگرایی و همه جانبه گرایی می باشد.2- برنامه درسی شامل توجه به مشخصات برنامه درسی، محتوی برنامه درسی، آسیب شناسی برنامه درسی و شعب علم می باشد.3- روشهای تعلیم و تربیت شامل روش های فردی و اخلاقی، روش های علمی و روش های اجتماعی می باشد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 138
دین و اخلاق
عنوان :
نویسنده:
ریچارد جى مو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
نسبت بین دین و اخلاق، مورد علاقه خاص و دیرینه فلاسفه بوده است. على‏ رغم وجوه مشترک فراوان بین این دو حوزه، چگونگى درک رابطه معقول این دو، پرسشى است که بحث‏هاى فراوانى برانگیخته است. مسأله «مرجعیت الهى و زندگى اخلاقى»، جاذبه خاصى در مباحث فلسفى داشته است. اگر خدایى وجود دارد، ما چگونه باید به منزلت اخلاقى دستورات او پى ببریم؟ آیا معیارهایى اخلاقى وجود دارند که حتى خدا هم ملزم به پذیرفتن آن‏ها باشد؟ یا این‏که امر خداوند به چیزى، آن را به تکلیف اخلاقى مبدل مى‏ کند؟ متفکران سکولار تأکید کرده ‏اند که این پرسش‏ها معضل و بن‏ بستى جدى در برابر هر نظام اخلاقى مبتنى بر دین ایجاد مى‏ کنند: یا معیارهاى اخلاقى مستقل از اراده خدا هستند که در نتیجه، مرجعیت خداوند، برتر نخواهد بود، و یا اراده خدا دل‏ خواهانه است؛ یعنى آنچه که اخلاق به نظر مى ‏رسد، در واقع، عبادت یک قدرت است. بسیارى از علماى اخلاقِ دینى با استدلال بر درک دستورات اخلاقى الهى به عنوان تجلیات پیچیدگى‏ها و برترى‏هاى صفات لایزال الهى، از پذیرفتن این بن‏ بست امتناع ورزیده ‏اند. تأثیر دین بر هویت اخلاقى نیز بسیار مورد بحث بوده است. گروه‏ هاى مختلف سکولار تأکید کرده‏ اند که مذهب موجب کمال اخلاقى نخواهد شد. متفکران دینى از طریق بررسى شیوه‏ هاى شکل‏ گیرى تصور انسان از کمال اخلاقى، توسط جهان‏ بینى کلى ‏تر وى، واکنش نشان داده‏ اند. اگر بر این باور باشیم که خدایى وجود دارد که معارف اخلاقى مهمى در اختیار ما قرار داده است، این باور بر شیوه‏ هاى درک ما از این‏که چه چیزى باید به عنوان رویکردى «کامل» و «عقلانى» به سوى تصمیم گیرى اخلاقى تلقى شود، تأثیر خواهد گذاشت.
خودگرایى و دگرگرایى در فلسفه اخلاق
نویسنده:
ریچارد کرات
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
هنرى سيجويك (HenrySidgwick) خودگرايى (egoism) را نظريه اى اخلاقى مى داند كه شبيه با سودگرايى (utilitarianism) است. سودگرايان بر آن هستند كه فرد بايد در صدد حداكثر كردن خير و خوبى همه انسان ها در جهان باشد. در عوض، خودگرايان معتقدند كه تنها خوبى اى كه فرد بايد در نهايت به دنبال آن باشد، خوبى خود اوست. بايد اين نوع از خودگرايى را (كه غالبا «خودگرايى اخلاقى» خوانده مى شود) از اين فرضيه تجربى كه انسان ها درصدد حداكثر كردن خوبى خودشان هستند (خودگرايى روان شناختى)، تمييز نهاد. خودگرايى اخلاقى، مى تواند با رفتارى كه به نفع ديگران است موافق باشد؛ چرا كه غالبا بهترين راه براى ارتقاى خير و خوبى روابط مشترك است، اما خودگرايان نمى توانند توجيه دگرگرايانه براى اين گونه مشاركت ها را بپذيرند. در واقع، دگرگرايى خير ديگران را صرفا به خاطر خود ايشان مى خواهد، در حالى كه خودگرايان تأكيد مى كنند كه هدف غايى انسان بايد صرفا خير خودش باشد. يكى از شيوه هاى دفاع از خودگرايى اخلاقى اين است كه خودگرايى روان شناختى اثبات شود و آن گاه گفته شود كه الزام ها و تكاليف ما نمى توانند فراتر از توانايى هاى ما باشند. در واقع، اگر ما [ذاتا خودگرا هستيم و] گريزى از حداكثر كردن رفاه و خوشى خود نداريم، نبايد خود را پاى بند معيارى بدانيم كه خواستار خودخواهى كمترى است، اما اين دفاع به طور گسترده اى رد شده است؛ چرا كه خودگرايى روان شناختى برداشت بسيار ساده انگارانه اى از رفتار آدمى است. علاوه بر آن، خودگرايى ناقض درک ما نسبت به بى طرفى (و انصاف) است و هيچ واقعيتى درباره خود فرد نيست كه خارج كردن منافع ديگران را از هدف غايى فرد توجيه كند. اما نوع متفاوتى از خودگرايى وجود دارد كه در جهان باستان رشد و نمو يافته و اين نقد آسيبى به آن نمى رساند. بر اساس اين نوع خودگرايى، خير فرد عمدتا يا منحصرا متضمن عمل فضيلت آميز مى باشد و بنابراين، چنانچه منافع شخصى به درستى درک شود، بهترين راهنماى ما خواهد بود.
ملاحظات نقدگونه ای درباره دو دیدگاه در فلسفه اخلاق
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
يكى از شاخه هاى فلسفه كه در تفكر فلسفى معاصر ايران مورد توجه و عنايت فلسفى انديشان واقع شده، شاخه فلسفه اخلاق است. هرچند پرسش از بنيادهاى اخلاق ريشه در تاريخ تفكر كلامى مسلمانان ـ بحث حسن و قبح ـ دارد و قدمت آن بسيار زياد بوده و به قرن ها پيش از اين باز مى گردد، اما عنايت خاص به اين شاخه از فلسفه ورزى و تعين بخشيدن به اين نوع مباحث فلسفى مربوط به دوره معاصر است و در اين ميان، به نظر مى رسد سهم علامه طباطبائى (رحمه الله) در طرح و آغاز و زمينه سازى چنين مباحثى، خواه در تفسيرالميزان و يا در اصول فلسفه و روش رئاليسم (مقاله «ادراكات اعتبارى»)، قابل توجه مى باشد. در دوره معاصر، بزرگانى چند و محققانى فلسفى انديش در اين وادى گام نهاده و تحقيقات خود را در اين عرصه ارائه داده اند. در اين ميان، به يقين يكى از كارهاى جدى و آثار عميق در فلسفه اخلاق مربوط به استاد مصباح و تأملات نظرى و فلسفى ايشان در كتاب دروس فلسفه اخلاق است. البته پس از اين اثر، مجموعه كتب ديگرى نيز از ايشان با عنوان اخلاق در قرآن در سه جلد منتشر شده است كه اين پژوهش نيز حاوى تأملات فلسفى در حوزه اخلاق مى باشد.
دیدگاه غزالی درباره « اراده» و نقش آن در تبیین فلسفه اخلاق
نویسنده:
ام‌البنی نیازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر مفهوم ارادةانسان و ارادةخداوند و رابطه بین آنها را در آثار غزالی جستجو میکند و عهده دار بررسی اندیشه های این اندیشه ور بزرگ در زمینۀ نقش اراده در فلسفه اخلاق می باشد. این جستار کوتاه پس از گذر ازمقدمات لازم در زمینۀ ارادۀ انسان و ارادۀ خداوند از لحاظ وجودشناسی و معناشناسی در مکاتب مختلف فکری (معتزله ، اشاعره ، امامیه ) به تحلیل اندیشه های غزالی در این باب پرداخته است. غزالی صفت «اراده» را هم برای انسان و هم برای خداوند اثبات می نماید . وی برای ارادۀ انسان اهمیت ویژه‌ای قائل است و آنرا عامل امتیاز انسان از حیوان دانسته و بر نقش آن بعنوان یکی از عوامل سازندۀ «افعال اختیاری» تأکید نموده است. همچنین وی ، همچون سایر اشاعره ، خداوند را «مرید» دانسته است ومعتقد است که اراده صفتی است که یکی از دو طرف فعلی که امکان وقوعش است را تخصیص می دهد . وی دربارۀ چگونگی رابطۀ ارادۀ انسان و خداوند همچون سایر اشاعره به طرح نظریۀ «کسب» پرداخته است و معتقد است ، فاعل حقیقی در همۀ افعال ، خداوند است و اوست که علم، اراده و قدرت را مقارن فعل ، در انسان می آفریند و قدرت عبد تنها مقارن فعل است نه مؤثر در آن ، و انسان تنها محل و گذرگاه اراده و اختیاری است که خداوند در او می آفریند . علیرغم تبیین رابطة ارادة انسان با ارادة خداوند و بیان مبانی معرفت شناختی و انسان شناختی غزالی در این مورد، ساحت های وجودی انسان ( ساحت معرفتی ، ساحت ارادی ، ساحت عاطفی ) از منظر وی بررسی گردیده و بر نقش مؤثر آنها در افعال انسان تأکید شده است .
مفهوم «دیگری» در فلسفه ایمانوئل لویناس
نویسنده:
مهدی مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل لویناس یکی از معروفترین فیلسوفان اخلاق در جهان معاصر می‌باشد که به تعبیر خودش به اخلاق، اعتبار فلسفی دوباره‌ای بخشید. لویناس مواجهه با «دیگری» را شرط امکان اخلاق معرفی می‌کند.این پژوهش تلاشی در بررسی جوانب این مواجهه می‌باشد.در فصل اول «تاریخچه غیریت» مختصری آورده شده است.فصل دوم به بررسی مبانی اندیشه لویناس اختصاص داده شده است. در این فصل به توصیف طرح لویناس در اخلاق و معنای اخلاق نزد او، گذر لویناس از پدیدارشناسی و اهمیت بُعد یهودی اندیشه وی پرداخته شده است.فصل سوم جوانب مواجهه با دیگری مورد بررسی قرار گرفته است. در این قسمت ابتدا توصیف «من» قبل از مواجهه با دیگری بررسی شده و این‌که ما در هیئت «نامتناهی» و «چهره»، دیگری را ملاقات می‌نماییم. سپس اوصاف این مواجهه در قالب زبان به تصویر کشیده شده و جوهره اخلاقی زبان بیان گردید. همچنین در ادامه تلاش لویناس برای گذر از زبان هستی‌شناسانه برای مواجهه با دیگری و بررسیِ مسئولیت نامتناهی و مسئله عدالت و سیاستمورد بحث قرار گرفت. در آخر به بیان توفیق لویناس در بنیان نهادن یک اخلاق دیگر آیین با استفاده از پدیدارشناسی غیریت خاص خودش اشاره گردید و این‌که هرچند «ماسوای هستی» قدمی بلند به گذر ازهستی شناسی به ماسوای هستی است، اما به نظر می‌رسد سرنوشت لویناس همچون اولیس که به موطنش ایتاکا بازگشت، بازگشتی «ناخواسته» به موطن هستی شناسی خویش می باشد.
عشق به خدا، مبنای فضایل اخلاقی در فلسفه اخلاق ملاصدرا
نویسنده:
س .م.ر حجازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق
نویسنده:
محمد لگنهاوزن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
«وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوُا الْحَقَّ وَ اَنْتُم تَعْلَمُونَ» (بقره: 42) حقيقت را با گمراهى درهم نياميزيد و حقايق را مخفى نكنيد، در حالى كه آن را مى دانيد. طبق آيه شريفه فوق الذكر، دروغگويى و فريب كارى با سخن نادرست تفاوت دارد. گاهى انسان سخن نادرست را بدون قصد فريب و صرفا از روى اشتباه مطرح مى كند و گاهى با مخفى كردن حقيقت و حتى بدون بيان جمله نادرست ديگران را فريب مى دهد. از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه راستگويى نوعى هماهنگى بين زبان و قلب است. بنابراين، اگر كسى حقيقتى را بيان كند كه از نظر او نادرست است راستگو نيست. آيات و روايات بسيارى در مذمت دروغگويى وجود دارد. به همين لحاظ، دانشمندان مسلمان در آثار خود، دروغگويى را تقبيح و راستگويى را ستوده اند. فريب دادن، دروغ گفتن (عموما) و عدم درستكارى، علاوه بر اينكه موضوعاتى مذهبى هستند، از قديمى ترين موضوعات در قلمرو اخلاق عملى به شمار مى روند كه فلاسفه بدان توجه كرده اند. در این مقاله موضوع راستگویی و دروغ گویی بر اساس نگرش دینی و در حوزه فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار می گیرد.
سعادت در فلسفه اخلاق
نویسنده:
محمود فتحعلى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکى از مفاهیم مهم در اخلاق و فلسفه ‏اخلاق، مفهوم سعادت است. واژه سعادت که ‏در زبان انگلیسى با و در لاتین با eudaimonia به آن اشاره مى‏ شود از دیرباز نقشى اساسى در اخلاق و فلسفه اخلاق داشته ‏است مکاتب مختلف یونان باستان هر یک ‏بگونه‏ اى خاص این مفهوم را در نظام اخلاقى ‏خود جاى داده و کارکردى ویژه براى آن در نظرگرفته‏ اند. در نظام اخلاقى اسلام نیز مفهوم ‏سعادت‏ مفهومى‏ کلیدى و محورى‏ است‏ که‏ هر چند تشابهات بسیارى با دیگر مفاهیم این واژه درنظریه‏ هاى اخلاقى گذشته دارد ولى تفاوتى‏ بزرگ نیز دارد که سبب شده تا فلسفه اخلاق‏ اسلامى از این حیث نیز ویژگى خاص و ممتاز داشته باشد. در این نوشتار سعى شده با سیرى‏ گذرا در آثار فلاسفه یونان، خصوصا سقراط، افلاطون، ارسطو، زنون، اپیکور و آثار برخى از اندیشمندان اسلامى دیدى اجمالى نسبت‏ به‏ جایگاه سعادت در دو فلسفه اخلاق یونان و اسلام فراهم آید. شایان ذکر است که غرض این‏ نوشتار نقد و تحلیل آراء این بزرگان در این‏ زمینه نیست و آنچه مى‏ تواند موجب بصیرت‏ بیشترى در مورد جایگاه مفهوم سعادت در فلسفه اخلاق شود بررسى پیشینه این مفهوم در سنت مسیحى و در آراء متفکران غربى مثل‏ هابز، لاک و خصوصا کانت است.
جایگاه عقل در تربیت دینی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محسن قاسم پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
با توجه به تعريف انسان و هدف از آفرينش او در قرآن تربيت دينی غايتمند است. اين نوع تربيت، بر اساس آموزه های دينی دارای مبانی، اصول و روش های خاص خود است. توجه به جايگاه و کارکرد عقل در تربيت دينی بر مبنای خردورزی، شايسته هر گونه تامل و بررسی است. به فعليت رسيدن جنبه های گونه گون اين نيروی خدادی، که ما آن را به ترتيب عقلانی تعبير می کنيم ياری کننده انسان در نيل به آن هدف غايی است. علامه طباطبايی از مفسرانی است که به تفکر و تعقل و نقش ويژه آن در تربيت انسان اهتمام خاصی داشته است. به نظر وی، تعريف قرآن از عقل، نيرويی است که انسان ضمن بهره مندی از آن در دين به وسيله آن خواهد توانست به سوی حقايق معارف و اعمال صالحه راه بگشايد. به نظر اين مفسر نقش عقل در تربيت دينی کليدی است، اما در فرآيند تربيت تحت تاثير عواملی ممکن است دچار لغزش هايی گردد. در اين مقاله، راهکارهای تحقق اين نوع از تربيت با عنايت به روش هايی مانند تعليم علم و حکمت، روش تهذيب نفس و ايجاد بسترهای لازم برای بروز و ظهور تفکر بر اساس آرای علامه طباطبايی در تفسيرالميزان مورد بررسی و تحليل قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 90
  • تعداد رکورد ها : 489