جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 62
عالم مثال از دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا
نویسنده:
سجاد نوروزی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در بین فلاسفه متأخر که کلید حل بسیاری از مسائل مهم و دشوار فلسفی قرار گرفته مسئله عالم مثال یا خیال منفصل است. عالم مثال که آن را عالم برزخ نیز می‌نامند مرتبه ای از هستیاست که از ماده مجرد است ولی از آثار آن بر کنار نمی باشد. یک موجود برزخی یا مثالی، موجودی است که در عین اینکه از کم و کیف و همچنین وضع و سایر اعراض برخوردار است از ماده مجرد است. با توجه به تفاوت معنایی در عالم مثال در بسیاری از حوزه‌ها، مواضع فیلسوفان به ویژه ابن سینا و صدرالمتألهین در مورد آن متفاوت می‌باشد و هر انکار یا عدم انکار آن نقش مهمی در اصول مبنای هر فیلسوف خواهد داشت. فلاسفه ی مشاء و ابن سینا با این که به طور مستقیم درباره‌ی عالم مثال سخن نگفته‌اند دلایل متعدد عقلی و فلسفی می توان از دیدگاه های آنان استخراج کرد که این عالم را منکر هستند. آنان با توجه به نظریات خود مبنی بر جدا نشدن ماده و صورت، مادی بودن خیال و... نمی‌توانند به عالم مثال قائل و آن را توجیه و تبیین کنند. اما صدر المتألهین ضمن اثبات عالم مثال به اثبات تجرد خیال پرداخته و اشکالات مخالفان و پیشینیان را پاسخ داده است.
پارادوکس مرتبه مثالی نفس حادث در نفس‌شناسی صدرالمتألهین
نویسنده:
معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
موجودات مثالی به رغم تجرد، از عوارض ماده (مقدار، اندازه و شکل) خالی نیستند؛ در حالی‌که این عوارض، به گونه‌ای در تعین شخصی و در نتیجه تفرد موجودات، نقش دارند و باعث جزئی شدن این صور می‌شوند. با فرض «مرتبه مثالی» برای نفس انسانی، می‌توان سابقه‌ای در این عالم برای انسان تصور کرد. در این تصور به تعداد افراد مادی کثرت عددی خواهیم داشت. بنا بر نظر ملاصدرا نفس انسانی، جسمانیة الحدوث است و سابقه چنین نفسی، به وجود جمعی عقلانی در صقع ربوبی و یا عالم مفارقات عقلی، ارجاع داده می‌شود. با این تفسیر، هم حدوث نفس انسان محفوظ می‌ماند و هم پیامدهای عقلی محال و توالی فاسد قدم نفس، مجال بروز نمی‌یابند. بنابراین سلسله تنزلات به ویژه مراتب قبلی وجودات تنزل‌یافته در قوس نزول، با مبنای حدوث جسمانی نفس، چندان قابل جمع به نظر نمی‌رسد و پیشینه وجود عقلی نفس ـ با وجود تأکید فراوان صدرالمتألهین بر وجود مثالی موجودات ـ تبیین چگونگی حدوث آن را از مرتبه عقلی به عالم ماده، دشوار می‌سازد. شاید بتوان این ناسازگاری را با فرض سابقۀ ماده بدن، به عنوان متحد صورت انسانی، حل کرد؛ اما ماده در فلسفه صدرایی نقش کم‌اهمیتی دارد، و علاوه بر آن ابداعی است و نمی‌تواند در این مرتبه نقشی داشته باشد. بر اساس مبانی صدرایی، فرض پیوند مستقیم میان ماده متحد با صورت (در عالم ماده) با ماده مثالی، فرضی نادرست است. در پاره‌ای از آثار عباراتی می‌توان یافت که اعتقاد به مرتبه مثالی نفس انسانی را در سلسله نزولی نشان می‌دهد و وجه قدم نفس را تقویت می‌کند و بر ابهامات نظریه «جسمانیة الحدوث» می‌افزاید.
صفحات :
از صفحه 83 تا 104
سیر تطور تبیین فلسفی وحی از فارابی تا ملاصدرا
نویسنده:
زهرا یوسفی روشناوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی که یکی از مهم‌ترین آموزه‌های دینی است از سوی فلاسفه همچون دیگر اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته است. در فلسفه اسلامی، فرشته وحی، مخزن علوم و مفیض آنها و گیرنده وحی نیز قوه عاقله نبی است که وی به علت استعداد ذاتی و تکامل وجودی به مرتبه‌ای می‌رسد که می‌تواند به عقل فعال متصل گردد و معارف را از وی دریافت نماید. مهم‌ترین مبحث در زمینه وحی نزد فلاسفه اسلامی، نحوه رؤیت فرشته وحی است. در نظام مشائی، عقل فعال همان فرشته وحی و رؤیت او نیز محاکات متخیله نبی از حقیقت وجود وی بود؛ ولی در مکتب اشراقی و حکمت متعالیه با کشف عالم مثال منفصل یا به تعبیر شیخ اشراق «مثل معلّقه» تبیین فلسفی وحی به نقطه‌ عطف خود رسید. در این مکتب، فرشته وحی عظیم‌ترین انوار قاهره عرضیه و رب النوع آدمی بود که نفس پاک نبی پس از رفع شواغل و حجب برزخی و جسمانی با اتصال به فرشته وحی، معارف را از وی دریافت می‌کند. حقیقت فرشته وحی دارای مظاهری در عالم مثال است که با ظهور در این مظاهر، امکان رؤیت آن برای نفس نبی حاصل می‌شود. فرشته وحی از حقیقت عقلی و نوری خود تنزل می‌نماید و در مظهری از مظاهر عالم مثال جلوه‌گر می‌شود تا نبی به رؤیت آن نائل آید.
صفحات :
از صفحه 145 تا 173
علم حق تعالی از دیدگاه افلاطون
نویسنده:
مهدی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث دربارة علم خداوند از مهمترین مسائل فلسفه والهیات است. فلاسفه بزرگ در مورد علم خداوند نسبت به ذات خود واشیاء آراء متخالف ومتضادی ابراز نموده‌اند. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از متون اصلی آثار افلاطون نظر وی درباره علم الهی بررسی شود. برهمین اساس بخشهایی از محاورات پارامنیدس،سوفسطایی، جمهوری وتیمائوس گزینش شده ومورد تفسیر وارزیابی قرار گرفته است. در این میان ضمن اشاره به نظرات مفسران آثار افلاطون به تفسیر نو افلاطونیان توجه بیشتری شده است. مطلب مهم دیگری که در مسأله علم الهی مطرح می‌شود، نحوه فعل خداوند ورابطه آن با علم الهی است که تلاش گردیده تا با توجه به محاوره تیمائوس، نظر افلاطون در مورد نوع فاعلیت خداوند توضیح داده شود. علاوه بر این نسبت ایده خیر با عالم مثل ودمیوژر، جایگاه عالم مثال، علل شش گانه و انگیزه آفرینش هستی از جمله مسایلی است که در خلال بحث از نحوه علم ونوع فعالیت خداوند مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 191 تا 206
آیا مجردات مثالی دارای حجم و مکانمند هستند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
مکان تابع جسم است؛ هر کجا جسم، مادی بود مکان آن هم مادی است و هر کجا جسم مادی نبود مکان آن هم مادی نیست؛ مثلاً در عالم مثال[1]، هم می توان گفت صور مثالیه مکان دارند و هم می توان گفت صور مثالیه مکان ندارند؛ اگر مقصود از مکان، مکان مادی بود صور عالم م بیشتر ...
تبیین فلسفی - عرفانی عالم مثال با تاکید بر آیات قرآن
نویسنده:
زینب کفعمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت عالم مثال که عالمی واسط میان ملک و ملکوت است در حوزه معرفت شناسی و انسان شناسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. چرا که عمیق شدن در ویژگی ها،شناخت حدود و نحوه ارتباط انسان با این عالم ، هم در مباحث نظری فلسفی،عرفانی راهگشاست و هم در نحوه سیر و صعود انسان به درجات کمال و وصول به لقاء الله مفید فایده میباشد. این تحقیق که به صورت کتابخانه ای و به کمک نرم افزارهای علمی- پژوهشی تدوین شده است در پی روشن ساختن نظرات دقیق چندین فیلسوف و عارف نامور جهانی درباره عالم مثال و در آخر تطبیق دادن آنها با مناسبات قرآنی میباشد. از جمله اینکه هر یک از دو مکتب فلسفه و عرفان ،هم چنین کتاب مقدس قرآن از چه منظری به این عالم نگریسته اند و نگاه این سه،چه ارتباط ها و تفاوتهایی را در پی داشته است؟ مکاتب فلسفی اسلامی ،مشاء،اشراق و متعالیه در تبیین عالم مثال تفاوت بنیادینی با هم ندارند. در این بین حکمت متعالیه به دیدگاه عرفان اسلامی نزدیک تر است.عرفا نیز در تبیین مراتب وجود، عالم مثال را یکی از این مراتب و آن را حلقه وصل به عالم غیب میدانند.با تبیینی که از عالم مثال در قرآن میشود، روشن میگردد که این دیدگاه به دیدگاه عرفان و فلسفه بسیار نزدیک است و میتوان گفت یک واقعیت است که با سه ادبیات بیانشده است.
پدیدارشناسی کربن در مواجهه با فلسفه اسلامی
نویسنده:
مجید طاوسی ینگابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هانری کربن به زعم خویش یک فیلسوف است، اگر چه گاه گستره‌ی وسیع مطالعات او و گذر از مدینه‌های تمثیلی‌اش، از آلمان تا ایران، بر تن او جامه‌ی یک شرق‌شناس را پوشانده است. او پیش از جستجوی طلبش در شرق و از شرق، به عرفان پروتستانی وقوف کامل دارد و پدیدارشناسی را در زادگاه این فرادهش آموخته است. این گذشته چونان یک موقعیت زندآگاهانه بر خوانش او از متون عرفانی و فلسفی ایرانی و شرقی سایه انداخته است. پیش از هر چیز او یک پدیدارشناس است و پدیدارشناسی را لازمه‌ی رویارویی فیلسوفی از یک عالم با فلسفه‌ای از عالم دیگر می‌داند و اساساً آراء او در فلسفه‌ی تطبیقی بر این مبنا استوار است.سویه‌های درون ذات انگارانه پدیدارشناسی هوسرلی در روش کربن نمودار است؛ در بحث تأویل نیز به هیدگر و پدیدارشناسی هرمنوتیک (زندآگاهانه) او نظر دارد؛ اما سرانجام در اتخاذ روش پدیدارشناسی، به سبب مواجهه با متون خاص حکمت اسلامی، ناگزیر از جایگزین کردن برخی مولفه های پدیدارشناسی با عناصری از فلسفه اشراقی می‌شود تا روشی متناسب با این متون را بیابد. بنابراین سهروردی به عنوان مبدأ و پیر طریق برای او در مطالعه‌ی حکمت اسلامی، امکان تقویم یک پدیدارشناسی را، با قرائت کربن، به ما خواهدداد. این رساله بر آن است که پدیدار شناسی خاص کربن را از خلال ترجیع‌بندهای تأویل و مثال و نسبت میان این دو، مورد پژوهش قراردهد وکارآمدی آن را در نحوه خوانش متون حکمت اسلامی بیازماید.
بررسی تطبیقی تجسد در مسیحیت کاتولیک با تمثل در اسلام
نویسنده:
افسانه ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف مقایسه آموزه «تجسد»در مسیحیت کاتولیک با «تمثل» در اسلام انجام گرفته است. تجسد، از مهم‌ترین آموزه‌های کلیساست که به معنی انسان‌شدن خداست. این آموزه، ارتباط فراوانی با مسئله وحی، گناه ازلی، نجات، تثلیث، تولد از باکره و تصلیب دارد. تجسد مسیح، تحقق کامل وحی است. خداوند، به منظور مکشوف ساختن خود و شناخته شدن از سوی بشر و نیز به منظور نجات بشر از گناه ازلی و به دلایلی دیگر، در مقطعی از تاریخ، در هیأت عیسای ناصری، انسان شد. بر این اساس، در عیسی دو طبیعت الوهی و انسانی متحد شده‌اند.«تمثل» به معنای به صورت دیگری ظاهرشدن، دو نوع است: تمثل مُلکی (ناسوتی) که در عالم ماده، و تمثل مثالی (ملکوتی) در عالم مثال اتفاق می‌افتد. واژه تمثل کاربردهای متعددی دارد: تمثل قرآن، تمثل اجنه، شیطان و فرشتگان، تمثل روح انسان در عالم برزخ و قیامت، تمثل اعمال، اولاد و اموال انسان در هنگام مرگ، تمثل اعمال انسان در جهان پس از مرگ، تمثل پیامبر و ائمه برای محتضر، تمثل برخی حقایق در معراج برای پیامبر و تمثل ائمه و پیامبران در رجعت. بحث تمثل، ارتباط تنگاتنگی با مسئله وحی، ثواب و عقاب اعمال، معاد جسمانی و همچنین تعالی الهی دارد. روش این پژوهش، از نوع مقایسه‌ای- تحلیلی است. سوالات مورد نظر در این پژوهش، عبارتند از: 1- حدود و ماهیت تجسد در مسیحیت کاتولیک چیست؟ 2- حدود و ماهیت تمثل در اسلام چیست؟ 3- چه وجوه اشتراک و افتراقی بین تجسد و تمثل وجود دارد؟ این پژوهش، در بررسی موضوع مورد نظر، به نتایجی در راستای سوالات مطرح شده، دست یافته است. از جمله این که: در تجسد، عیسی، واجد دو طبیعت الهی و بشری است که این دو طبیعت، در عین حال که از هم متمایزند، در شخص مسیح، با هم وحدت می-یابند. خداوند، بدون از دست دادن طبیعت الهی، طبیعت بشری می-پذیرد. ذات خداوند در فرآیند تجسد، تغییر نمی‌یابد. خدا، بدون از دست دادن صفات الهی؛ و تنها با پنهان کردن آن صفات، انسان شد و صفات بشری پذیرفت. درباره تمثل نیز می‌توان گفت: تمثل، در حیطه ادراکی مشاهده‌گر اتفاق می‌افتد؛ از این رو، شیء یا شخص ممثل، جایگاه پیشین خود را از دست نمی‌دهد و بدون تبدل ماهیتی، به صورت دیگر ظاهر می‌شود. بنابراین، هم در تجسد و هم در تمثل، شیء یا شخص، بدون از دست‌ دادن طبیعت پیشین، به صورت دیگری درمی‌آید؛ تجسد و تمثل، موجب شکل‌گرفتن دو شخص مجزا نمی‌گردد. در فرآیند تجسد و تمثل، شیء یا شخص نادیدنی قابل رویت می‌گردد. همچنین، تجسد و تمثل با حلول و تناسخ متفاوت‌اند؛ زیرا مستلزم قرارگرفتن در جسم مستقل نیستند.
جسم انگاری متکلمان درباره نفس (از قرن سوم تا قرن هفتم هجری)
نویسنده:
مهدی قجاوند؛ سید صدرالدین طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی جسم ­انگاری متکلمان در باب نفس پرداخته است. عموم متکلمان به­ جز معدود اشخاصی که با رویکرد عقلی - فلسفی هماهنگ شده‌اند، نفس را جسم می‌دانند؛ این جسم­ انگاری شامل عرضیت نفس، جسم لطیف، جزء لایتجزی و هیکل محسوس می‌باشد. در ادامه بحث، لوازم هریک از این نظریات مورد تحلیل قرار گرفته و سپس به بررسی مبانی فکری ایشان در اتخاذ رویکرد جسم ­انگارانه پرداخته شده است. رویکرد ظاهرگرایانه به نصوص دینی و دغدغه اثبات توحید در اتخاذ نظریه جسم ­انگاری کلامی، نقش مبنایی دارد. از این ­رو متکلمان تجرد را در انحصار خداوند قرار داده و ماسوای خداوند را در حدوث و زوال و جسمانیت می‌نشانند. نفس نیز به­ عنوان مخلوق الله از این قاعده مستثنا نبوده و برای احتراز از هر نوع تشبیه، اخذ این دیدگاه ضروری دانسته شده است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 146
  • تعداد رکورد ها : 62