جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
بررسی تأثیر احادیث معصومین در مسأله‌ مرگ و معاد بر رأی ملاصدرا
نویسنده:
سارا حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد در عقل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد. همه‌ی انسان‌ها در درون خود احساس جاودانگی دارند. مسئله ضروری بودن معاد به ویژه در اندیشه دینی، علّت‌های متعدد دارد از جمله عدل خدا، حکمت خدا و ... . یکی از مهم ترین فیلسوفانی که با ژرف‌کاوی حیرت انگیز عقلی و نقلی به اثبات معاد پرداخته صدرالمتألهین است. او که قائل به بازگشت توأمان روح با بدن می‌باشد، با افکار فلسفی خود، اندیشه‌های گروهی از فلاسفه را رد و تصحیح نموده است. در صدرالمتألهین مفهومی به نام معاد برخاسته از باور به حرکت جوهری نفس است. به بیان دیگر، در اندیشه‌ی ملاصدرا، مرگ مرحله‌ای از تکامل است که پیش‌تر با حرکت جوهری آغاز شده است و عالم ماده، زمینه‌ساز معرفت حقیقی است. واقعیت این است که بعد از دقّت در جوانب کلام ملاصدرا به این نتیجه رسیدیم که ایشان معاد مثالی را معاد تام ندانسته است و معاد عنصری قرآن و روایات را مطرح کرده و آن را به عنوان معاد اصلی و اساسی اسلامی مورد تأکید قرار داده است. و در واقع میان بحث معاد در فلسفه و فهم معاد از قرآن و روایات پیوند برقرار نموده است.
تأثیر فهم مخاطب در کیفیت صدور احادیث اعتقادی، و فرآیند فهم آن‌ها
نویسنده:
سعید نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثر‌گذاری فهم مخاطب، در کیفیت بیان احادیث اعتقادی توسط پیشوایان دین (علیهم السلام)، منجر به در نظر گرفتن ظرفیت ادراکی مخاطب، در فرآیند فهم احادیث می‌گردد. بنابراین هدف از تحقیق، دست‌یابی به شیوه بیان اعتقادات توسط پیشوایان مکتب اسلام (علیهم السلام) بامحوریّت نقش فهم مخاطب، و همچنین به دست‌آوردن نظامی کارآمد، برای فهم متون دینی می‌باشد. در همین راستا افزون بر بررسی متون دینی، برداشت‌ها و تحلیل‌های عالمانی که به گونه‌ای با حوزه اعتقادات، ارتباط داشته‌اند مانند محدثان، متکلمان، فیلسوفان و عارفان نیز در دامنه‌ی تحقیق، جای گرفته‌اند. در گام نخستین با بیان نمونه‌هائی از اختلاف فهم مخاطبان حدیث، به اثبات این امر پرداخته‌شده، و بعد به بررسی تأثیر فهم مخاطب در کیفیت بیان معارف اعتقادی از طرف پیشوایان دین (علیهم السلام) برآمده، و در همین راستا به معرفی روش تمثیل و به کارگیری مَثَل، به عنوان یکی از بهترین شیوه‌های انتقال معانی و اعتقادات عالی به مخاطبانی که توانائی لازم برای دست‌یابی مستقیم به قله‌های معرفتی را ندارند، اشاره شده است.نتیجه به دست‌آمده این که، فهم دقیق احادیث اعتقادی که دارای شدت و ضعف بوده و گاهی مخالف یکدیگرند، متوقف بر شناخت دقیقی از جایگاه و رتبه ادراکی مخاطب آن حدیث، در مقام صدور می‌باشد. اما از آن‌جائی که شناخت مخاطبان پیشوایان دین (علیهم السلام) و تعیین درجه ادراکی آن‌ها، در این زمان امکان ندارد و از طرفی، منحصر کردن معارف اعتقادی مکتب اسلام، تنها به احادیثی که گزارشی از آن‌ها در جوامع روائی نقل شده، صحیح نیست زیرا در همان زمان صدور، افراد دارای ادراکات برتری نیز بوده‌اند که روایاتی از ائمه (علیهم السلام) به آنان رسیده، ولی به‌خاطر برخی از عامل‌ها مانند نهی امامان (علیهم السلام) از بیان آن احادیث به دیگران، یا نبود افراد شایسته برای پذیرش، آن احادیث منتقل نشده‌اند.بنابراین چاره‌ای از این نیست که به دنبال یافتن حقیقت گفتار پیشوایان دین (علیهم السلام) که پیراسته از تقیّد به مقدار فهم مخاطب است بوده، تا با دست‌یابی به آن گوهرمعنایی، هم به شناخت دقیقی از معارف اعتقادی دست‌یافته و هم حوزه اعتقادات در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) را به عنوان حوزه‌ای نظام‌مند، به جهانیان شناساند. به همین منظور بایستی با به-کارگیری تمام ابزارهای ادراکی، تلاش کرده تا به این هدف دست پیداکرد.نتیجه‌ی حاصل از تحقیق انجام‌یافته، که در حوزه معرفتی و فرهنگی کاربرد دارد این است که، چون اعتقادات توسط پیشوایان دین (علیهم السلام) با ملاحظه‌ی مقدار فهم مخاطبان بیان-گشته، برای درک حقیقت آن‌ها می‌بایستی با توجه به موضوع گزاره‌ی اعتقادی، با نگرش عقلانی و معرفتی به مجموع احادیث، دنبال دست‌یابی به گوهرمعناییِ پیراسته از فهم مخاطبان بود، تا هم در فهم خویش از اعتقادات به خطا نرفته باشیم، و هم در مقام انتقال آن‌ها به اجتماع، با ملاحظه‌ی ظرفیت مخاطبان، به آن گوهرمعنایی لباس متناسب پوشاند.
مناسبات دین و علوم انسانی از منظر شهید مطهری
نویسنده:
محمود موسوی درچه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این رساله مناسبات دین و علوم انسانی از دیدگاه استاد مطهری می‌باشد . اکنون در جامعه علمی ما، تفاسیر و تلقی‌های گوناگونی از «هویت» علوم انسانی اسلامی وجود دارند که حتی گاه، با یکدیگر متعارض هستند. بنابراین، می‌باید به عنوان یک گام بنیادی در مسیر طراحی و ترسیم «مناسبات دین و علوم انسانی »، بتوانیم به طور دقیق به این مسأله بپردازیم. در این زمینه استاد مطهری از جمله کسانی هستند که با مجهز ساختن خویش به علوم روز و نیز تحقیق درباره اسلام و تعالیم حیات بخش آن و فهم دقیق آن، در برابر انبوه تهاجمات و شبهات مختلف ایستادگی کرد و با منطق و استدلال به مبارزه با افکار الحادی، التقاطی و متحجرانه پرداخت و اسلام را بدور از هرگونه تحریف و بدعت و کژاندیشی معرفی کرد.این رساله در سه فصل سامان یافته است. در فصل اول از این رساله بعد از بیان سوالات اصلی و فرعی و ضرورت و پیشینه موضوع، به تعریف انسان و دین و علم و علوم انسانی می‌پردازیم. زیرا نگاه ما به علوم انسانی و مناسبات آن با دین بستگی به نگاه ما و تعریف ما از این موضوعات دارد. در ادامه در بخشی از این فصل به جایگاه ویژه استاد مطهری در اندیشه معاصر و مناسبات مکتب استاد با علوم انسانی اشاره خواهد شد.در فصل دوم به صورت کلی از رابطه علم و دین و رابطه انسان و ایمان دینی و همچنین مسأله فطرت انسان و تکامل انسان و قلمرو دین و پویایی دین از دیدگاه استاد مطهری بحث می‌کنیم.اما در فصل سوم به صورت جزئی وارد بحث اصلی مناسبات دین و علوم انسانی می‌شویم و رابطه دین و علوم انسانی فردی (اخلاق، تعلیم و تربیت، روانشناسی) و رابطه دین و علوم انسانی اجتماعی (تاریخ، جامعه شناسی، سیاست، مدیریت، اقتصاد، حقوق) را از دیدگاه استاد مطهری به بحث می‌گذاریم. رساله حاضر در صدد است تا از دیدگاه استاد مطهری به نزاع و کشمکش دین و علوم انسانی که بعضیها به آن قائلند، پایان دهد.
علم امام از منظر آیات و روایات
نویسنده:
‌فاطمه مولائی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله علم امام یک خصوصیت لازمی است که امام باید آن را داشته باشد تا در مسیر هدایت انسان‌ها، دچار اشکال نشود، مراجعه به تاریخ اسلام و آیات و روایات نشان می‌دهد که پیامبران و امامان در پاسخ به هر سوالی، بهترین و کامل‌ترین جواب را داده و هرگز از پاسخ دادن به هیچ سوالی عاجز نبوده‌اند، در مورد حقیقت علم امام، علوم ائمه تنها منحصر به آن چه از پیامبر اکرم(ص)، بی‌واسطه یا با واسطه شنیده بودند، نبوده، بلکه ایشان از نوعی، علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بودند، یعنی علم غیب که خداوند به آنان بخشیده و از طریق الهام و نیروی معنوی خاصی است. علم غیب مطلق و ذاتی از آن خداوند است، اما علم غیب نسبی ویژه معصومان الهی است. دو دیدگاه در مورد مطلق یا مشروط بودن علم ائمه وجود دارد، که طبق دیدگاه اول، یعنی مطلق بودن، معصومان همواره از همه امور مربوط به حال، گذشته و آینده آگاهند و چیزی از رویدادهای جهان بر آنان پوشیده نیست. دیدگاه دوم که اکثر دانشمندان شیعی در این دسته، جای دارند که آگاهی امامان از امور غیبی و... به خواست و اراده آنان، ارتباط دارد، یعنی هرگاه امام بخواهد چیزی را بداند، خداوند به او می‌آموزد، یعنی با خواست و مشیت و اجازه خداوند از حوادث گذشته و آینده آگاهی می‌یابند. نکته دیگر این که ائمه در بکارگیری دانش غیبی خویش، پیرو تکالیف و مصلحت‌های واقعی بوده‌اند و بر این اساس در بیشتر اوقات، تنها علوم بشری خود را ملاک عمل قرار می‌دادند و گاهی نیز دانش غیبی را بنا به مصلحت‌ها و حکمت ها، مبنای عمل خود قرار می‌دادند که این مساله، پایه و اساس حل بسیاری از شبهات پیرامون علم غیب امام می‌باشد.
قدرت خداوند از دیدگاه متکلمان و فیلسوفان و بررسی شبهات جدید
نویسنده:
عباس باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم در علم کلام و فلسفه بحث از صفات الهی و چگونگی آنها، و از مباحث با اهمیّت و دقیق صفات الهی، بحثهای معناشناسانه، هستی‌شناسانه و کلامی در بارة صفت قدرت خداوند و دایرة شمول و عمومیّت آن است،که در موارد زیادی، مورد اختلاف فیلسوفان و متکلمان قرار گرفته است. به دلیل وجود برخی پیچیدگی‌ها در این مسأله که سبب بروز شبهاتی شده است، در این رساله به این بحث پرداختیم. در طول تاریخ بین متکلمان و فیلسوفان در چگونگی تفسیر قدرت در خداوند تعالی اختلاف نظر وجود داشته است. حتی در مورد ادلۀ اثبات این صفت برای خداوند و نیز دایرۀ شمول و عمومیت آن، به خاطر وجود مبانی متفاوت در مسائل مختلف بین آنها نزاع وجود داشته است. به طوری که حتی برخی متکلمان بر آن شده‌اند که فلاسفه را منکر قادریّت خداوند بدانند. امّا به نظر می‌رسد که فلاسفه با مبانی مستحکم‌تر و دقیق‌تر توانسته‌اند هم در باب تعریف و تبیین چگونگی قدرت خداوند و هم در باب اثبات آن برای خداوند و دایرۀ شمول آن نسبت به متکلمین موفق‌تر عمل نمایند. آنچه وجه اشتراک هر دو گروه از متفکران می‌باشد، این است که هر دو گروه در پی اثبات کمالی از کمالات برای خداوند بوده‌‌اند، حتّی برخی از متکلمان با وجود اینکه در نهایت دچار اشکالات اساسی شده‌اند، به طور مثال در تعریف قدرت و دایرۀ شمول آن، بازهم می‌توان گفت که هدف آنها اثبات کمالی از کمالات برای خداوند و تنزّه او از عجز و ناتوانی بوده است. در این بحث آنچه بیشتر مورد انکار و القای شبهه قرار گرفته است بحث از عمومیت و شمول قدرت خداوند است، به طوری که می‌توان گفت همۀ کسانی که اصل وجود خداوند را پذیرفته‌اند،اتصاف او به صفت قدرت را نیز پذیرفته‌اند، امّا آنچه نزد بسیاری از خداباوران نیز مورد شبهه واقع شده است پذیرش نامحدود بودن این صفت برای خداوند است، تا جایی که گروهی از متفکّران اهل سنّت نیز برای حفظ صفت عدل الهی عدم احاطۀ قدرت خداوند بر افعال اختیاری انسان را پذیرفته‌اند. البته با وجود ادلۀ محکم متکلمین و فلاسفه این شبهات قابل حل و نقد است.
علم پیشین الهی در حکمت متعالیه و بررسی آن در روایات
نویسنده:
علی زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله علم پیشین حق تعالی،از جمله مسائل مهم در حوزه معرفت دینی است. پیش فرض عقاید دیگر و اساس تشریع و ارسال رسل می باشد، حل شبهات قضا و قدر، جبر و اختیار وابسته به تبیین صحیح علم پیشین خداوند می باشد.سوال اصلی در این باب این است که چون علم از صفات حقیقی ذات الاضافه است پس برای تحقق نیا زمند وجود معلوم است بنابراین چگونه می توان گفت خداوند قبل از خلقت موجودات در مقام ذات به انها عالم است.در متون دین یعنی قران و روایات معصومین : اصل ان مورد تا کید قرار گرفته است و ان اینکه خداوند در مقام ذات،به نحو تفصیل به موجودات قبل از پیدایش انها عالم است.اما به نظر می رسد تبیین و تفسیر روشنی ازان ارائه نشده است که می توان گفت این عدم تبیین ان به خاطر غموض و دشواری ان است زیرا نیازمند مقدماتی است که هنوز برای اصحاب ائمه :در ان دوران واضح ومبرهن نبوده است، اما سخنان و معارف ناب ائمه هدی : راهگشای اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است،و چه بسا هر دوره وزمانی گوشه ای از ان توسط متکلم یا حکیمی مبرهن وتبیین شده ا ست .متکلمین امامیه بر خلاف همتایان اشعری خود که قائل به زیادت ذات و صفات هستند با دریافت هایی که از سخنان بلند اهل بیت : گرفتند وان را سرمایه دریافت عقلی خود قرار دادند،قائل به عینیت ذات و صفات شدند و در محذورات متعدد قول اشاعره گرفتار نشدند،و سپس از راه ایات افاقی و انفسی صفت علم را برای خداوند اثبات کردند.حکمای بزرگی مانند شیخ الرئیس قدمهای دیگری برای اثبات علم پیشین خداوند به همه موجودات برداشتند اما شیخ الرئیس نتوانست این علم را در مقام ذات خداوند چنانکه که مطلوب روایات است اثبات نماید.همچنین شیخ اشراق علم حضوری خداوند به تمام موجودات را تبیین نمود،اما تفسیر وتصویری که ارائه کرده تنها برای علم فعلی حضرت حق قابل دفاع است و تبیین برای علم پیشین حق تعالی از کلمات او استفاده نمی‌شود.سر انجام صدرالمتالهین توانست با استفاده از قاعده بسیط الحقیقه به انچه مقصود اموزه های دین در باب علم پیشین است دست یابد.مضمون این قاعده در روایات مورد تاکید قرار گرفته است،روایاتی که خداوند را با اسماء احد، واحد، صمد معرفی می کند دلالت برصرافت و بسیط الحقیقه بودن حضرت حق دارند. بعلاوه روایات متعددی نیز بر عدم ترکیب وجزءپذیری خداوند صراحت دارند که نشان میدهد قاعده بسیط الحقیقه نقطه محوری برای نشان دادن هماهنگی کلام صدرا با روایات معصومین : در باب علم پیشین حق تعالی است.
مناظرات امام رضا (ع) و تاثیر آن در کلام اسلامی
نویسنده:
میثم یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موثرترین روشها در تبلیغ و بیان واقعیات، فن مناظره است. امام رضا (ع) با توجه به شرایط فراهم شده در زمان امامتشان، مناظراتی با گروه‌های مختلف و علمای ادیان و مکاتب دینی برگزار نمودند. عصمت امام و حجیت قول، فعل و تقریر ایشان و اتصال ایشان به منبع علم الهی نشان می‌دهد که بررسی مناظرات ایشان هم در بُعد روش-شناسی و هم در بُعد محتواشناسی می‌تواند کمک زیادی به علمای علم کلام باشد. احاطه و تسلط بر آیات و اخبار و استدلال به آنها، آگاهی از همه ادیان و مکاتب، استفاده از براهین عقلی، بهره‌گیری از تمثیل و تشبیه، احترام و تکریم طرف مقابل، رعایت انصاف و سفارش به آن و سعه صدر و آرامش در مناظره از جمله روش‌های امام (ع) در مناظرات است. نحوه استدلال امام (ع) در اثبات وجود خدا، تبیین صفات حق تعالی و ارتباط خالق و مخلوق و بهره-گیری از سیر منطقی در بحث همراه با استفاده از براهین عقلی، راه را برای چگونگی گفتگو و مناظره متکلمان اسلامی با مخالفان روشن می‌گرداند. امام (ع) با تبیین وجود غلط و اشتباه در کتاب‌های انجیل و تورات و اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص) طبق آن دو کتاب و تاکید بر عصمت پیامبران، ضمن تایید معجزه به عنوان راهی برای شناخت انبیاء الهی نشان دادند که تفاوتی بین پیامبران در این زمینه نیست و مسیحیان و یهودیان نباید یکدیگر را رد کنند. اثبات ضرورت امامت و جایگاه آن، پرهیز از غلو در حق ائمه (ع) و تبیین انتخاب امام از سوی خداوند، حقانیت مذهب شیعه را نشان داده، متکلمین را برای دفاع از این مذهب کمک می‌نماید. متکلمین شیعه با استفاده از بیانات امام رضا (ع)، توانستند برخی از سوالات و شبهات مطرح شده در زمینه توحید، نبوت، امامت و معاد را پاسخ گویند. می‌توان گفت بُعد ساختاری و روش مناظره امام رضا (ع) بیشتر از محتوای آن در علم کلام اسلامی اثر داشته است.
بررسی احتجاجات امام رضا (ع) و مبانی عقلی آن
نویسنده:
نفیسه احمدوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصر امام رضا علیه السلام دوران تشتت آراء و شکل گیری نحله ها و گروه های مختلف فکری و عقیدتی است .در این میان وجود کشتی نجاتی که گم گشتگان و متحیرین دریای اندیشه های گوناگون در آن آرام گیرند، ضرورت می یابد و این ناجی وجود ثامن الحجج علیهم السلام می باشد.ایشان با ارائه تبیین عقلانی از معارف ناب عقیدتی دین مبین اسلام، آن مهم را به انجام رسانید.امری که در عصر ختم نبوت ضرورتی دو چندان می یابد. اثبات وجود خداوند متعال بر اساس اصول عقلی نظیر اصل علیت و احتیاج معلول به علت در قالب براهین مختلفی نظیر برهان نظم، حدوث و حرکت از جمله مطالب مهمی است که در مناظرات امام رضا علیه السلام مطرح می شود. ایشان وحدت واجب تعالی را بر اساس اطلاق و گستره وجودی او و عدم محدودیت در ذات نامحدودش اثبات می نماید و سپس مطابق وجود بسیط و محض حق تعالی تمامی صفات کمالی را برای او اثبات و هر نقص و عدمی را از وی سلب می نماید. در اثبات ضرورت نبوت برهان هدایت عامه و عدم نقض غرض از سوی خداوند حکیم در کلمات امام رضا علیه السلام یافت می شود. معجزه وتلازم عقلی آن با صحت ادعای صاحبش دلیلی است بر صدق ادعای شخص نبی که در هر عصری متناسب با شرایط به نحوی خاص صورت میگیرد.قوس صعود و جایگاه امام در رأس قله وجود تبیین کننده ضرورت وجود امام به عنوان خلیفه خداوند در میان مخلوقات می باشد. در نتیجه امام بالضروره دارای تمام مراتب کمالی و وجودی می باشد.تعیین چنین فردی از عهده خلق خارج بوده و امری مختص به حق تعالی است که از طریق نبی یا امام قبلی به مردم اعلان می گردد.
مبانی نظری معاد جسمانی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی ، از اصول مسلّم اسلام است ، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است ،صدرالمتألهین اولین کسی است که با پایه گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی ، برهان عقلی اقامه کند. ايشان اين نوع از معاد را با مباني بسيار دقيق فلسفي خويش اثبات كرده است. طبق مبانی حکمت متعالیه بـــــدنی که با لذات تحت تدبیر نفس قرار دارد یعنی بدن ما ، نه این بدن متعین دنیوی عنصری از شئون وبلکه نماد مرتبه نازله نفس است و عمل نفس در عالم واقع به واسطه بدن صورت می گیرد. بنابر این هر عملی که ازانسان سر می زند و هر خلق وخویی اعم از خوب یا بد که او کسب می کند به واسطه تصور خیالی نفس نسبت به آن ،تبدیل به ملکه برای نفس می شود و از این ملکات نفسانی ، بـدن و لایه ای در باطن این بدن ایجاد می شود که تمــثل یا فتۀ نفس است این مطلب مصحح رابطه ذاتی نفس و بدن است ،نفس بما هو نفس نمی تواند در هیـــچ نشئه ای بدون بدن باشد منتهی بدنی که در خارج تحقق و تعین پیدا می کند در هر عالمی متناسب با خصوصیات همان عالم است دردنیا بدن عنصری است ودربرزخ بدن برزخی که متناسب باعالم برزخ است تحقق پیدا می کندودر آخرت بدن اخروی که متناسب با قیامت است تحقق پیدا می کند. صدرا معتقد است ، نفس به واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است ، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی ، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می کند که جنس آن از ماده اخروی غیر قابل فساد است و هر کس آن را ببیند ، می گوید همان است که در دنیا بود .یکی از مخالفان معاد ملاصدرا ، آقا علی مدرس است که خود حکیمی صدرایی می باشد . او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش ، ودایعی به جای می گذارد ؛ بنابراین پس از مرگ ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می کنند و این بدن ، در آخرت دوباره به نفسملحق می شود ؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می داند .در رساله حاضر تلاش برآن است ضمن بیان دقیق مبانی حکمت متعالیه ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی تبیین گردد
تحلیل عقلی حقیقت نفس انسانی در کلمات امیرالمومنین علی علیه السلام
نویسنده:
علی آل‌طیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که معرفت نفس از مهم ترین و اساسی ترین مسائل فلسفی است و در کلمات حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، بر آن تاکید شده است، نگارنده را بر آن داشت تا پژوهش خود را به «تحلیل عقلی حقیقت نفس انسانی در کلمات امیرالمومنین علی علیه السلام» اختصاص دهد.ابتدا به بررسی نفس در لغت و قرآن کریم و کلمات امیرالمومنین علیه السلام و فلسفه پرداختیم و اثبات شد که مراد از آن همان حقیقت انسان است .در ادامه همخانواده بودن روح،قلب،فواد،صدر و عقل در لغت و قرآن کریم و کلمات امیرالمومنین علیه السلام و فلسفه، در برخی اطلاق ها ثابت شد.در فصل دوم با تحلیل عقلی کلمات امیرالمومنین علیه السلام،پیرامون ظرف بودن نفس برای علم ودو دلیل دیگر،وجود نفس اثبات شده است.و پس از تحقیق روایات نقل شده از امیرالمومنین علیه السلام پیرامون خلقت ارواح قبل از ابدان به این نتیجه رسیدیم که باید روایات را جزء احادیث «صعب مستعصب» برشمرد.در فصل سوم دلایل عدم امکان معرفت نفس،باطل و امکان معرفت نفس اثبات شده است وبا تحلیل معنای روح در کلام امیرالمومنین علی علیه السلام تجرد و بقای روح ثابت شد.وبا تحلیل عقلی حدیث کمیل از امیرالمومنین علیه السلام پیرامون نفس،جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس و سیر نفس از جسمانی بودن آن تا رسیدن به عقل بالمستفاد ثابت گردید.و در پایان با تحلیل عقلی روایات نقل شده از امیرالمومنین علیه السلام، در ابعاد فردی و اجتماعی اموری به نفس نسبت داده شده است.در بعد فردی سه ویژگی اخلاق الهی و شیطانی، معرفتی و رفتاری به نفس نسبت داده شده است.در بعد اخلاقی محل اوصاف اخلاقی متقابلی مانند خشوع و تکبر می باشد، در بعد ادراکی هم،آن چه معرفت پیدا می کند،نفس است وانسان به واسطه نفس،به درک حق و شناخت علوم و حقائق می رسدو به خاطر همین ویژگی، نفس ظرف ایمان است و دارای حقیقتی مشکک.در بعد رفتاری، عامل اعمال و رفتار انسان، نفس است و بدن وسیله ای است که نفس عمل خود را با آن انجام دهد. در بعد اجتماعی،اتحاد و اختلاف مردم با یکدیگرونزاع حاکمان ناشی از الفت و دشمنی نفوس آنان با همدیگر است.
  • تعداد رکورد ها : 951