جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
آرمانشهر از دیدگاه برخی متفکران با نگرشی بر حکومت مهدوی
نویسنده:
مریم محمودیان اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر با عنوان«آرمانشهر از دیدگاه برخی متفکران با نگرشی حکومت مهدوی» با هدف شناخت و آشنایی با آرمانشهر متفکران غربی و مسلمان و مقایسه بین آن دو ، و شناخت ویژگی های آرمانشهر مهدوی می باشد . با عنایت به این اهداف، بحث در 4 فصل تدوین شده ؛ به تبیین مفاهیم کلیدی ، نظرات متفکران غربی و متفکران مسلمان و مقایسه دیدگاه متفکران غربی با عقل و نقل پرداخته می شود . در این پژوهش، با توجه به کاربرد زیاد و کلیدی بودن واژگانی چون ، آرمانشهر ، انتظار و حکومت به تعریف مفاهیم این کلید واژه ها پرداخته خواهد شد و نیز فضیلت انتظار، حکومت، و ویژگیهای حاکم، سازماندهی سیاسی و مقبولیت سیاسی تبیین می گردد.سپس به بررسی نظرات برخی ازمتفکران غربی و تعدادی از متفکران اسلامی که به صورت موردی برگزیده شده اند می پردازیم و ویژگی های شهر آرمانیشان بیان می شود. در پایان این مباحث جامعه، مهدوی با جامعه محمدی مقایسه می گردد. در ادامه با توجه به آیات و روایات، خصوصیات شهر آرمانی مهدوی از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد .در فصل چهارم جهت جمع بندی ونتیجه گیری، به مقایسه و نقد نظر متفکران غربی، با آرمانشهر مهدوی می پردازیم ؛ و درآخرامکان تحقق آرمانشهر را از دیدگاه عقل و نقل بررسی می نمائیم . آنچه از این تحقیق به دست آمد این بود که شهر آرمانی امام زمان ، ماورای آن چیزی است که متفکران غربی به تبیین آن پرداخته اند، چرا که ویژگیهایی مثل عدالت محوری و جهان شمولی، خصوصیاتی را درآن ایجاد می کند که باعث تمایزش از دیگر شهرهای آرمانی گشته و به این نتیجه رسیدیم که به علت احسن بودن نظام هستی خداوند متعال برای رسیدن به کمال، راه سهل الوصولی برای انسانها قرارمی دهد تا همه به کمال مطلوب برسند.
عوالم وجود از دید ملاصدرا
نویسنده:
زینب امیری‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به اعتقاد ملاصدرا، سه عالم کلی وجود تحقق دارد: 1) عالم محسوسات که همان عالم دنیاست و حادث، کائن و فسادپذیر می‌باشد2) عالم متخیلات، یعنی عالم صور مقداری که عینا نظیر عالم محسوسات است با این تفاوت که عاری از ماده می‌باشد. 3) عالم معقولات که عاری از ماده و خواص مادی است. در این پایان نامه این نظر ملاصدرا به عنوان موسس حکمت متعالیه مورد بررسی قرار گرفته است. این پایان نامه دارای سه فصل می‌باشد که عناوین فصول به ترتیب عبارتند از: فصل اول: کلیات که اختصاص به ارائه‌ی تعریف از هر یک از مراتب وجود و بیان تاریخچه‌ای از بحث این عوالم دارد، فصل دوم: تقریر صدرالمتالهین در مورد عوالم وجود که اختصاص دارد به بیان پیش فرض‌های ملاصدرا در این باب و بیان تقریر او و نیز اثبات و بررسی ویژگی‌های بحث مراتب هستی. فصل سوم: ثمرات بحث از عوالم وجود در حکمت متعالیه که در آن برخی از مواردی که بحث از عوالم وجود در آن رخ نموده را مورد بررسی قرار می‌دهد.
بررسی ارزش معرفت‌شناختی کشف و شهود از منظر ابن‌عربی
نویسنده:
حسن غروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن عربی به عنوان موسس عرفان نظری منسجم و مدّون، دارای آراء بکر و مهمی پیرامون معرفت شناسی عرفانی و ارائه سنجه و میزان برای حجیت آن است. براستی مکاشفه از منظر ابن عربی دارای چه ارزش معرفت شناختی است و چگونه ارزیابی می‌شود؟ فرضیه این نوشته که بر اساس روش تحلیلی توصیفی و بر پایه حکمت متعالیه صورت می‌گیرد آن است که وجود منبع عرفانی مستقل مورد تائید بوده، مکاشفه حداقل در برخی از مصادیق خود دارای حجیت ذاتی است، هر چند نتوان قاعده ای عام برای آن در نظر گرفت یا تمام اقسام آن را حجت دانست. به نظر می‌رسد که مکاشفات در سه سطح مورد ارزیابی واقع می‌شوند. در سطح اول مکاشفاتی است که دارای حجیت ذاتی بوده، نیازمند اعتبار خارجی و میزان سنجی نیستند. سطح دوم مکاشفات اموری هستند که غیر قابل قبول بوده، و از منظر معرفتی ارزش ندارند. سطح سوم که حجیت آن به نحو مشروط و غیری بوده،طیف گسترده مکاشفات را در بر گرفته، برای اعتبار سنجی تحت موازین مطروحه قرار می‌گیرند. مکاشفه مشروط، نیازمند بررسی موارد بروز آسیب است که می‌توان آنها را به شیوه ای مختلف تقسیم نمود که تقسیم مورد استفاده در این نوشته نسبتا جامع بوده، بر حسب بروز آسیب از ناحیه «مکاشِف، مخاطب، منشا،معارف، ابزار» صورت گرفته است.
بررسی مقایسه‌ای مبانی معرفت شناسی و خداشناسی احمدبن حنبل و شیخ صدوق
نویسنده:
مجتبی بیگلری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش ، به تطبیق و مقایسه ی آراء و اندیشه های دو محدث بزرگ یعنی ؛ احمدبن حنبل و شیخ صدوق ، از دو مذهب بزرگ اسلامی پرداخته ایم . مباحث تطبیقی و مقایسه ای بدین معنایند که آراء مختلف دو یا چند اندیشمند و یا دویا چند مکتب فکری، مورد مقایسه و سنجش قرار می گیرند ، روش ما در این تحقیق ، استخراج آراء و عقاید این دو دانشمند نص گرا از میان آثار به جا مانده ی از ایشان ، روایات و احادیث نقل شده و معتمَد آنان و در برخی موارد، آثار شارحان اندیشه های آنها ، و آنگاه ، مقایسه و تطبیق یافته ها بدون هیچ قضاوتی و نقدی و گزینشی است . شیخ صدوق ، از نظر فکری ، متعلق به مکتب اخباریان متقدم قم و احمدبن حنبل هم، از بزرگترین محدثان و نص گرایان پیرو طریقه ی اصحاب الحدیث است . نگرش هر دو به اخبار و احادیث ، با اختلاف درجات ، تا حدودی یکسان است ، لکن پایبندی بی چون و چرای ابن حنبل به ظواهر نصوص و پرهیز از هر گونه تاویل و برداشت درایی در فهم آنها و اثبات معانی همه نصوص بر وجه حقیقی و نه مجاز ، او را از صدوق متمایز می سازد ، و به دلیل همین رویکرد خاص ، صعوبت استخراج آراء کلامی وی به روشنی قابل درک است . هرچند شیخ صدوق هم به مانند ابن حنبل ، هرگونه مباحثه و مجادله کلامی را در حوزه عقاید ممنوع می شمارد ، اما در مواردی بسیار به طرح این نوع از مباحث پرداخته که خود تفاوت مبانی معرفت شناسی آنان را از حیث حجیت عقل و اعتبار آن در فهم کتاب و سنت روشن می سازد.
بررسی عتاب‌های قرآن درباره پیامبر (ص)
نویسنده:
امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب آسمانی قرآن در موارد متعددی سرزنش هایی را متوجه مخاطبان گوناگون خود، از جمله خاتم الانبیاء(ص) کرده است. این سرزنش ها که در اصطلاح عتاب نامیده شده اند،در مورد انبیاء پیشین نیز سابقه داشته و برخی جزئیات آن در قرآن گزارش شده است. در مورد انبیاءاین عتابها به خاطر دلالت ضمنی شان بر وقوع خطا از جانب متکلمان مورد دقت و حساسیت قرار گرفته و تقریبا همگی آنها تأویل آیات را به نفع تحلیل های عقلی پیشنهاد کرده اند. مفسران نیز در این آیات بسیار تحت تأثیر متکلمان بوده و از قواعد مختلف تفسیری، نظیر قاعد? کنایی بودن یا عمومیت خطاب یا عدم دلالت نهی بر وقوع و...،برای توجیه آیات عتاب بهره گرفته اند. این در حالی است که مبانی غالب اینقواعد روشن نشده و در مقام بررسی قابل دفاع نیستند. بررسیآیات قرآن نشان می‌دهد تعداد این عتابها قابل توجه است و به خصوص با توجه به عتابهایی که به سایر انبیاء وارد شده، نمی‌توان به راحتی از ظاهر آنها چشم پوشید. با توجه به آیات قرآن و روایات وارده، می‌توان با تحلیلی قرآنی عتابهای قرآن را در جهت مسیر تربیتی ای دانست که مقام رب العالمین نسبت به پیامبران خویش داشته و آنان را به عنوان اسوه ی سایر انسانها، هدایت کرده است. بخشی از این روند تربیتی از طریق وحی ای است که در قرآن منعکس شده و یکی از روش های آن عتاب پیامبر است. با بررسی آیات قرآن و کمک روایات می‌توان به ویژگی هایی رسید که قرآن قصد اصلاح آن در وجود پیامبر را داشته است و طبق آن می‌توان آیات عتاب را در چهار دست? عتاب به خاطر مدارا و استحیاء، عتاب به خاطر علاق? زائد الوصف به هدایت، عتاب در جهت تثبیت و تهییج و عتاب در راستای تعلیم، طبقه بندی کرد.دقت در این ویژگی ها نشان می‌دهد این خصوصیات، همگی صفاتی کمالی اند که تنها به خاطر جایگاه خاص نبوت باید در محدوده ای خاص مهار شوند.
نقد و بررسی همسویی‌ها و ناهمسویی‌های غزالی با فلاسفه در جهت انسان‌شناسی
نویسنده:
مریم روستایی مهدیخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان با تأمل در خویشتن خویش، در می‌یابد، گرچه مشتمل بر دو جزء تن و روان است، لکن اصل اصیل او روان (نفس) است که منشأ تمام حرکات و حیات و تعقل‌اش است. درک هستی و چیستی انسان وابسته به نفس شناسی است. از این رو این مبحث توجه همه متفکران را به خود معطوف کرده است. غزالی به عنوان یک اندیشمند مسلمان خواستار کنکاش در این حوزه است. او در اکثر قریب به اتفاق رسائل‌اش نظریات خود را در مورد انسان به ویژه نفس بیان می‌کند.ابوحامد مدعی است، نفس شناسی خود را بر پایه آگاهی عمیق از آموزه‌های وحیانی بنا نهاده است. تحقق این آگاهی در مرتبه نخست توسط علم حصولی است. در مرتبه عالی فقط از طریق مکاشفه، مشهود می‌گردد. او در خصوص انسان شناسی به هدف تفکیک آراء موافق و مخالف فلاسفه با آموزه‌های وحیانی، خود را ملزم به بررسی دقیق آراء ایشان به ویژه بوعلی (به لحاظ تأثیری که بر اندیشمندان مسلمان داشته است) می‌داند. بر اساس همین هدف، کتاب «تهافت الفلاسفه» را به نگارش در می‌آورد و رویکرد فلاسفه را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد، تا آشکار کند که برخی احکام آن‌ها با احکام شرع مخالف است. همچنین احکام موافق آن‌ها از ادله‌ی کافی و وافی برخوردار نیست. با این وجود غزالی در بسیاری از مباحث، متأثر از بوعلی است. او همسو با بوعلی قائل به نفس نباتی، حیوانی و انسانی است و نفس ناطقه را غیر منبطع در جسم، مجرد، حادث زمانی و باقی می‌داند که متصرف در تن (جزء غیر اصیل انسان) است. یک قرن بعد ابن رشد با رویکردی مشائی، انسان شناسی غزالی را مورد انتقاد قرار می‌دهد. در قرن حاضر آشتیانی فیلسوف تعلیم یافته در مکتب حکمت متعالیه، انسان شناسی غزالی را نقد و بررسی می‌کند و معتقد است که او هیچ یک از احکام شرع و عقاید فلاسفه را به طور عمیق و دقیق درک نکرده است.
مبانی نظری "خودشناسی" در مثنوی
نویسنده:
محمدرضا رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی‌تردید، شناخت «هویت»آدمی، یعنی «کیستی و چیستی خود»، یکی از دلمشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تا کنون بوده است. از این‌رو، دانشمندان از زاویه‌ها و چشم‌اندازهای مختلف علمی و با رویکردهای متفاوت، همواره کوشیده‌اند تا چارچوبی نظری برای این مسئله ترسیم و تبیین نمایند. در عرفان اسلامی نیز این بحث زیر عنوان «معرفت نفس یا خودشناسی» مجال طرح و بررسی می‌یابد.«خودشناسی» در رهیافت عرفانی همواره یکی از مهم‌ترین مباحث و مسائل هر نظام عرفانی تلقی شده و در اغلب طریقت‌های عرفانی معرفت حق و معرفت نفس قرین و همدوش دانسته شده است به گونه‌ای که از بین راه‌های خداشناسی، عارفان نه تنها راه انفسی را برتر از راه آفاقی می‌دانند بلکه وصول به حق را جز از رهگذر خودشناسی میسر نمی‌دانند.نوشتار حاضربا رویکرد عرفانی، تبیین مبانی معرفتی مولانا جلال‌الدین بلخی، عارف برجسته قرن هفتم را در مواجهه با مسئله «هویت شخصی» بر عهده دارد.مولانا در پاسخ به چیستی انسان و دیگر سوالات مطرح‌شده از این دست، از دو منظر هستی‌شناسی ـ معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی عرفانی پاسخ می‌دهد. از نگاه هستی‌شناسی مولانا معتقد است انسان‌ها تا هنگامی که در سطح آگاهی پدیداری به سرمی‌برند از حقیقت هستی بی‌خبرند و نیست را هست و هست را نیست می‌پندارند. تنها با تسلیم به مطلق شدن می‌توان به حقیقت هستی (مطلق) رسید و براساس همین رهیافت از منظر انسان‌شناسی به انسان از منظر پیوندش با مطلق می‌نگرد و آدمی را دارای ماهیتی متعین و متشخص نمی‌داند. آنچه انسان‌شناسی عرفانی در باب آدمی می‌گوید مبتنی بر نوعی تجربه خاص از وجود انسان و نوعی معرفت نسبت به سرشت و حقیقت او در پیوند با امر متعالی است که با تجربه خاصی به نام «تجربه عرفانی» در پیوند است که از راه تجربه عادی مقدور و میسور نیست و تنها از رهگذر شکستن چارچوب آگاهی و شاکله‌های مفهومی متعارف صورت می‌پذیرد. به موجب این رهیافت، شناخت حقیقی «خود» تنها از رهگذر «نفی خود» امکان‌پذیر است؛ حالتی که در آن هم? تمایزات «فاعل شناسا و متعلق شناسایی» از میان برمی‌خیزد و اراده و آگاهی و عقل انسان در وجودی برتر استحاله می‌یابد. مولوی این حالت را تنها راه رسیدن به «خودشناسی» و «خداشناسی» محسوب می‌کند و آن را فنای فی‌الله می‌نامد.مولانا برای رسیدن به این ساحت از فقر کامل هیچ نخواستن، هیچ نداشتن و هیچ ندانستن را توصیه می‌کند و درنهایت به عشق می‌رسد و این عشق را هم علت فنا و نیستی می‌داند و هم معلول آن.روش این پژوهش کتابخانه‌ای و براساس رجوع به منابع اصلی است. و تحلیل اطلاعات و داده‌های فراهم‌آمده براساس طرح تحقیق و فصول مختلف آن، پژوهش را به اهداف خود نزدیک کرده است.
تبیین فلسفی وحی و نبوت در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با توماس آکوئینی
نویسنده:
علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله‌یِ حاضر به تبیین فلسفی وحی و نبوت –نه رابطه‌یِ عقل و وحی-در نظام حکمت متعالیهو مقایسه‌یِ آن با آراء توماس آکوئینی در باب نبوت می‌پردازد، غرض اصلی بیان چگونگی پیدایش علمی الهی به طریقی غیر متعارف در شخص نبی است. نخست به مبادی تصوری بحث در دو سنت اسلامی و مسیحی پرداخته می‌شود تا زمینه‌ای مشترک برای تطبیق از منظری فلسفی یافته شود. پس از آن به تعالیم دینی که به نوعی راهگشای چگونگی توصیف علم نبوی است، اعتنا می‌شود. برخی زمینه‌یِ بحث نبوت را نظر یونانیان در باب پیشگویی در رویا دانسته‌اند؛ به این سبب رویا بینی نزد پیش سقراطیان، افلاطون و ارسطو بررسی شده است تا مشخص شود فیلسوفان اسلامی در این بحث راه ایشان را نپیموده اند. پس از آن فیلسوفانی که پیش قدم بحث نبوت بوده‌اند، مثل فارابی، ابن‌سینا و سهروردی مدّنظر قرار گرفته‌اند، تا سیر بحث و تطور آن آشکار شود. در فصلی جداگانه به مبانی روش شناختی، وجود شناختی و معرفت شناختی مرتبط به بحث نبوت، نزد آکوئینی و صدرالمتألهین پرداخته می‌شود. در قسمت اصلی بحث به آراء هر دو فیلسوف در خصوص نبوت پرداخته می‌شود و عناصر و مفاهیم آن بررسی می‌شود. ابتدا به هستی نبوت که اثبات آن است و براهین ضرورت نبوت در آکوئینی و ملاصدرا پرداخته می‌شود. پس از آن چیستی نبوت بررسی می‌گردد سخن توماس در این باب بیشتر سلبی است. و چیستی نبوت نزد ملاصدرا به مبحث کلام الهی پیوند دارد. مسأله‌یِ ویژه‌ای که در چیستی نبوت مورد اهتمام قرار گرفته است، دیگرگونی معرفت نبوی و غیر هم سنخی آن با سایر انحاء معرفت بشری است. سپس به نحوه‌یِ اتصال نبی به منبع وحی و نحوه‌یِ تلقی حسی، خیالی و عقلی معارف وحیانی پرداخته می‌شود. توماس در امتداد تمایز بین آموزه قدسی و ادراک تکوینی عقل طبیعی، نبوت الهی و نبوت طبیعی را از هم جدا می کند. این تمایز به طور ویژه بررسی می‌شود تا معلوم گردد که اطلاق تبیین طبیعی نبوت، بر نظرات فیلسوفان مسلمان روا نیست.در قسمت اصلی، بحثبه شکل موضوعیو اغلب مزجی پیش برده شده است تا همه جا امکان مقایسه فراهم باشد. در انتهای سخن به وحی در ساحت زبان پرداخته می‌شود مسأله‌ای که امروز مورد چالش بسیار است و سعی می‌شود با توجه به امکانات حکمت متعالیه وحی بودن الفاظ قرآنی اثبات گردد.
بررسی و نقد غلو در روایات
نویسنده:
فائزه زنده‌دل
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غلو در اصطلاح شرع به معنای افراط در دین و تجاوز از حد وحی به سوی هوا و هوس و سلیقه‌های مختلف است و قول به مقامات فوق بشرى براى پیامبر یا امام على (علیه‌السلام) و فرزندان ایشان؛ مانند این که پیامبران و امامان را خدا بدانند؛ مثل نصاری که به پیامران و بزرگان خود مقام الوهیت قائل شدند. پدیده غلو هم در شیعه و هم در اهل‌سنت وجود دارد و عوامل مختلفی مانند ضعف عقول و حب مفرط و..باعث پیدایش آن شده است. افراد و گروه‌هاي غالي در طول تاريخ با اعتقاد به عقايدي ضد قرآن و ضد عقل و با ارتكاب اعمال خلاف شرع، مشكلات متعدد اخلاقي، اعتقادي، سياسي و نظاير آن را براي ائمة شيعه (عليهم السلام)و مذهب شيعه ايجاد كرده‌‌اند و از سوی ائمه نیز شدیدترین مواضع نسبت به آنان اتخاذ شده‌است. اهل‌سنت ادعا می‌کنند شیعه در مورد ائمه به غلو سخن می‌گویند و ائمه را مستقل در تاثیر و دارای علم غیب می‌دانند. اما پدیده غلو در اسلام بدان معنا نیست که شیعه امامیه هر عقیده‌ای که به امامان خود دارد از قبیل عصمت، رجعت، علم غیب و... همه غلو باشد؛ زیرا شیعه در اعتقاد به این امور ادله‌ای متقن دارد.این نوشتار، ابتدا به بیان معنای غلو و بعد پیشینه آن در ادیان می‌پردازد. بعد از آن به بیان معیار غلو و علل پیدایش آن پرداخته است. ودر نهایت مصادیق غلو و نقد این مصادیق را مورد بررسی قرار می‌دهد.
بررسی و تحلیل جایگاه خیال در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با فلسفه کانت
نویسنده:
حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بحث جایگاه خیال، رویکرد ملاصدرا که هم وجود شناسانه است؛ هم معرفت شناسانه مستحکمتر از رویکرد کانت است که فقط معرفت شناسانه می باشد زیرا؛ بدون داشتن وجود شناسی قوی و نقادانه نمی توان کارکرد معرفتی نفس را که خود امری وجودی است به درستی شناخت. بعلاوه جنبه وجود شناختی این بحث که به اثبات تجرد قوه خیال، خلاقیت نفس و تحقق عالم خیال و تکثر آن می انجامد به توجیه اموری چون معاد جسمانی، تناسخ، چیستی وحی و تجارب عرفانی، رابطه نفس و بدن، چگونگی خلق اثر هنری و چیستی تأویل کمک بسیار می کند در حالیکه فقدان بحث در مورد عالم خیال در فلسفه غرب که ناشی از پیروی فلاسفه قرون وسطا از افکار ابن رشد است موجب شده تا کانت نیز به این عالم و امور معرفت شناختی مربوط به آن بی توجه بماند و فلسفه نقادی او قادر به پاسخگویی در مورد این نوع مشکلات فلسفی مهم نباشد.نظرات ملاصدرا و کانت در مواردی مثل تعامل فاعل شناسایی و متعلق آن در ایجاد شناخت، خلاقیت خیال و وساطت صور خیالی و شاکله ها بین کثرات حسی و مفاهیم محض به ظاهر مشابهت دارند؛ اما به واسطه تفاوتی که در مبانی و رویکردها دارند برداشتی متفاوت از این عناوین دارند. ملاصدرا با تکیه بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، به حقیقت وجود و ظهور آن در ذهن و عین توجه کرده؛ اما کانت فقط به پدیدار محدوده در ذهن و مفاهیم توجه دارد. برای مثال تعامل ذهن و عین در فلسفه کانت، با تعریف جدید او از عینیت که آن را انقلاب کپرنیکی می نامد منجر به ایجاد ایده آلیسم استعلایی و فاعل شناسای خود بنیاد می شود درحالیکه خلاقیت خیال در حکمت متعالیه نه به معنای تعامل ذهن و عین است، نه به معنای ایده آلیسم بلکه نفس بواسطه حرکت جوهری و اشتداد وجودی، علوم حسی و خیالی را از باطن خود که همان حقیقت وجود نفس است مطابق با ظهور عینی اشیا، انشاء می کند و امور مادی فقط در حد علت معدِّه می باشند.در برخورد با مسأله شناخت راه حل ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه دارای استحکام بیشتری است؛ زیرا نظریه وحدت تشکیکی وجود که شامل وجود نفس هم می شود، ضامن یکسان بودن ماهیت اشیاء در ذهن و عین و یکسان بودن ماهیت اشیاء در مراتب مختلف وجود ذهن است زیرا حقیقت وجود اشیاء، یک حقیقت است که در دو مرتبه ذهن و خارجو در مراتب مختلف وجود ذهن به یکسان ظهور کرده است. در فلسفه ملاصدرا نسبت مراتب ذهن، نسبت ظهور و بطون است که مشکلی برای انطباق آنها وجود ندارد اما در فلسفه کانت نمی توان مطمئن بود که قوه خیال بواسطه عمل شاکله سازی، حکایت درستی از مقولات دارد یا نه. ملاصدرا عالم ماده را ظهور عالم مثال و عالم مثال را ظهور عالم عقل می داند و بر همین اساس، انسان و قوای ادراکی او را نیز دارای سه مرتبه می داند. همان حقیقتی که اشیاء مادی را ظاهر می کند می تواند ظهوری ذهنی از آنها در ذهن نیز ایجاد کند تا مشکل انطباق ذهن و خارج حل شود. این حقیقت امری بیرون از انسان نیست تا امکان فریبکار بودن یا نبودن آن مطرح شود بلکه حقیقت انسان در مرتبه عقلی و مراتب بالاتر همان حقیقت هستی و حقیقت تمام حقایق یعنی خداوند است.
  • تعداد رکورد ها : 951