جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
معنای زندگی، مبانی کلامی و پیامدهای آن در آموزه های شیعه با تاکید بر نهج البلاغه
نویسنده:
نسیم سرلک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی معنای زندگی، مبانی و پیامدهای کلامی آن در آموزه‌های شیعه پرداخته و سعی بر این داشته است که معنای زندگی را در هندسه معرفتی شیعه ترسیم و تبیین کند. در این رابطه نظریه ها و مکاتب مختلف دیدگاه های گوناگون اما ناقصی در باره معنای زندگی مطرح کرده اند. لذا پرداختن به این مقوله از منظر اسلام به عنوان جامع‌ترین و کاملترین دین الهی ضروری می‌باشد. این تحقیق با روشی تحلیلی-توصیفی و با جمع‌آوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای و بهره‌گیری از نهج‌البلاغه، احادیث و آیات قرآنبه تبیین این مهم پرداخته است و پس از بررسی سه معنای زندگی یعنی هدف، ارزش و کارکرد به این نتیجه دست یافته است که آموزه‌های شیعی هر سه معنا را تایید می‌کند.اما درعین حال برمبنای اعتقاد به توحید، معاد و مرگ‌آگاهی است که انسان جهان هستی را هدفمند می‌یابد. معنای زندگی انسان در این جهان، سعادتی است که در پرتو رسیدن به خداوند محقق می‌شود. از سوی دیگر در پرتو هدفمند شدن زندگی، حیات بشر صاحب ارزش شده و به دنبال آن، کمالات، فضائل و اخلاقیات معنی و مفهوم پیدا می‌کند.
بررسی کارکردهای فلسفه در حوزه اعتقادات دینی
نویسنده:
رضا نادی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از رابطه فلسفه و دین در طول تاریخ فکر و اندیشه همواره از چالش برانگیزترین مباحث بوده است. اینکه با نزول وحی به پیامبران در ادوار مختلف تاریخی، تکیه و اعتماد انسان به علوم عقلی که سرآمد آن فلسفه است چگونه باشد، آیا بر اعتبارش خط بطلان کشد یا آن را برای فهم عمیق دین و ایجاد سازگاری بین مولفه‌های دینی به امداد بطلبد، صف‌بندی‌های گوناگونی را در عالم اندیشه پدید آورده است. در جامعه ما نیز چند صباحی است موجی از سوی گروهی برخاسته است که دعوت به کنار نهادن علوم عقلی و فلسفه و تلاش برای رسیدن به فهمی ناب از معارف دینی می‌کند و رویای خلوص در سر می‌پروراند. تاثیر دیدگاه‌‌های این گروه در مسیر مخالفت با فلسفه اسلامی تا آنجاست که گاه امر را بر فرهیختگان نیز مشتبه می‌سازد. لذا بر دلسوزان است تا با روشنگری و عطف توجه به مباحث این حوزه، راه را بر سطحی‌اندیشان ببندند و از اشاعه اندیشه‌ای که می‌خواهد جلوی فهم عمیق معارف دینی را سد کند، جلوگیری نمایند. هدف رساله حاضر نیز آن است تا در حد بضاعت ناچیز خود نحوه مواجهه دین مبین اسلام را با علوم عقلی و از جمله فلسفه بررسی کند که البته در این مسیر ناگزیر جهت ارائه مطالب در یک چارچوب علمی مقبول، سایر دیدگاه‌ها را نیز مورد بررسی قرار داده است و سرانجام نگارنده به این نتیجه رسیده است دین اسلام نه تنها مشکلی با تعقل و خردورزی حتی در قالب نظام‌مند آن به صورت یک رشته علمی به نام فلسفه ندارد، بلکه قاطبه مسلمانان را با شدتی هرچه تمامتر به فهم عمیق و دقیق باورهای دینی تشویق و تحریض می‌کند. فلاسفه شیعه با پی‌جویی این تاکیدات موکد است که موفق شده‌اند مکاتب فلسفی رفیعی را بنا کنند. ایشان در تلاش برای تفقه در اصول اعتقادات خویش از فلسفه و علوم عقلی نهایت بهره را برده‌اند و در این میان نه تنها سر از الحاد و کفر درنیاورده‌اند بلکه توانسته‌اند تحلیلی سازگار و نظام‌مند از مسائل مطروحه در دین ارائه دهند.
رابطه اخلاق و دین از دیدگاه طباطبایی، مطهری،کی‌یر کگور
نویسنده:
روح‌الله هاشمی‌نژاد اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار تحقیقی است در مورد رابطه اخلاق و دین از دیدگاه سه متفکر بزرگ یعنی طباطبایی، مطهری و کی‌یرکگور. طباطبایی معتقد است حسن و قبح امری اعتباری است؛ حال آنکه بین اعتبار صحیح وناصحیح تمایز قائل می‌شود. از نظر او دین در تشخیص اعتبار صحیح نقش دارد. مطهری، اما، اخلاق را نوعی پرستش ناخودآگاه پروردگار می داند. بر این اساس اخلاقیات توسط فطرت انسان کامل و به صورت مستقل از دین بازشناحته می‌شود. دین در بالا بردن توان فطرت برای تشخیص اخلاقیات به او کمک می‌کند. و نیز از طریق ترمیم ناتوانی‌های او، به یاریش می‌شتابد. کی‌یرکگور امر اخلاقی را در حیطه عقلانیات می‌داند و دین را فراتر از این مرتبه می‌نشاند. او معتقد است هر که بخواهد زندگیِ دینی و مومنانه داشته باشد، لازم است به امکان وقوعِ هر پارادوکس و تناقضِ عقلی و اخلاقی از سوی پروردگار ایمان داشته باشد. بدین ترتیب در این دیدگاه دین و اخلاق در دو حیطه بدون اشتراک و کاملا متمایز قرار می‌گیرند.
معرفت‌شناسی ملاصدرا با توجه به دیدگاه وی در باب عقل فعال و عقول عرضی
نویسنده:
زهرا نیک نظام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به عقول طولی ، خاصه عقل فعال یک دیدگاه مشایی و اعتقاد به عقول عرضی و ارباب انواع یک دیدگاه اشراقی است که اعتقاد توامان به هر دو ، هم در بحث‌های هستی‌شناسی و هم در بحث‌های معرفت‌شناسی صدرالمتألهین نقش قابل توجهی دارد. حال با توجه به این دیدگاه تلفیقی، یکی از مهم‌ترین مسایل معرفت‌شناسی در فلسفه ملاصدرا این است که چگونه می‌توان بین دیدگاه‌های مشایی و اشراقی وی در قلمرو بحث‌های معرفت‌شناسی سازگاری ایجاد نمود؟به‌نظر می‌رسد، با توجه به دو دیدگاه متوسط و نهایی او، به سه نحو این دو دیدگاه قابل جمع هستند: 1. ارجاع نظریات متفاوت او به تحولات و تطورات مختلف نفس.2. هرجا سخن از مشاهده‌ی عقول است منظور عقول عرضی است، حتی زمانی که عقل فعال مطرح می‌شود.3. عقول نقش معرفت‌شناسی ندارند همان‌طور که نقش هستی‌شناسی ندارندو سخنان ملاصدرا در این جهت بیش‌تر از جهت همراهی با دیدگاه‌های مشایی و اشراقی است و نظریه نهایی وی همانا نظریه علم بمثابه انکشاف نفس است.
روش حدیثی علامه شیخ محمدتقی شوشتری
نویسنده:
احمد زارع زردینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از دغدغه های پژوهشگران در حدیث پژوهی ارائه «روش»است.روشی که توالی و ترتیب منطقی داشته باشد و بتواند پژوهشگر را گام به گام در بررسی حدیث از زوایای گوناگون همراهی نماید. هدف این رساله صورت بندی و ارائه روش علامه شوشتری در حدیث پژوهی است . در این رساله پس از معرفی ،توصیف و تحلیل آثار علامه شوشتری از بعد شکلی و محتوایی و نقد و بررسی آنها، روش او در علوم گوناگون حدیثی آمده است.در این راستا موضوع آسیب شناسی حدیث از دو زاویه گونه شناسی و علل و زمینه های آن بررسی شده و پس از این مرحله به روش های نقد و تصحیح آسیب دیدگی حدیث در نگاه وی پرداخته شده است.در گام بعد روش شوشتری در تعیین صدور حدیث از معصوم (ع) و روش بازسازی فضای صدور حدیث آمده و در گام بعد ،روش او در فهم وشرح حدیث ترسیم شده است.و در پایان ،روش تعیین اعتبار حدیث و همچنین روش رجالی شوشتری ارائه شده است.
بررسی تطبیقی آراء تفسیری طباطبایی و زمخشری درباره همسران پیامبر (ص)
نویسنده:
الهام جعفری آزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرآن آیات فراوانی درباره‌ی همسران پیامبر() وجود دارد و خداوند متعال در حکم صریحی همسران پیامبر() را « امّهات المؤمنین» نام نهاده است .(احزاب/6)رویکرد مفسران در مقام تبیین این آیات متفاوت و گاه متناقض بوده است. برخی از مفسران از مجموع آیات درباره‌ی همسران پیامبر() به تنزیه پیامبر()در ارتباط با همسرانش تأکید بیشتری دارند. در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی آیات مربوط به همسران پیامبر ()در دو تفسیر مهم المیزان طباطبایی که از کاملترین تفاسیر شیعه است و کشاف زمخشری که سرآمد معتزلیان است، می‌پردازد. با تعمق در اندیشه این دو مفسر فهمیده می‌شود که طباطبایی احترام برای تمامی زنان پیامبر را واجب و لازم می‌داند ولی این امر، دلیل عدم نقد عملکرد زنان پیامبر() نمی‌شود. همانطور که عایشه به دلیل رفتارهایش در سوره تحریم مأمور به توبه شده است. اما زمخشری برای زنان پیامبر() احترام و شأن بالاتری قائل است. نزد زمخشری بسان عموم علمای اهل سنت، از میان همسران پیامبر ()عایشه از موقعیت ویژه‌ای برخوردار بوده و به این جهت بیشتر به زندگانی عایشه پرداخته‌اند و کمتر به زنان دیگر پیامبر() توجه شده است.در این پژوهش پس از بررسی روش تفسیری و زندگی نویسندگان و توضیح مختصر پیرامون همسران پیامبر()، به تحلیل و مقایسه آیات مربوط به همسران پیامبر از نظرگاه این دو مفسر پرداخته می‌شود. کلید واژه‌ها: قرآن کریم، پیامبراکرم()، علامه طباطبایی، زمخشری، همسران پیامبر()..
مقدمه، تعلیقه و ترجمه شش مقاله از کتاب فیلسوفان دین در قرن بیست و یکم
نویسنده:
حمید شاه‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرن هفدهم، یکی از راهبردهای اساسی به معرفت دینی «الهیات طبیعی» بود که تأثیر آن به واسطه برخی انتقادها از جمله نقدهای هیوم و کانت رو به کاهش نهاد. در آستانه قرن بیست ویکم ، ریچارد سوئین برن، فیلسوف تحلیلی دین با نگاه به پیشینه الهیات طبیعی و با طرح نظریه احتمالات ریاضی به موضوع «خداباوری فلسفی» می پردازد. وی با استفاده از نظریه بایس و فرمول احتمالات، که نسبت احتمال بین قضایا را بررسی و تعیین می کند، این گونه درصدد نتیجه گیری است که احتمال قضیه خدا وجود دارد بیش از نقیض آن است. از نظر وی هر پدیده ای که در عالم شاهد آن هستیم می تواند نظریه «خدا وجود دارد» را ثابت کند و اگر همه این گزاره های مشاهدتی را در نظر بگیریم احتمال وجود خدا بیش از عدم وجود خواهد بود. تأکید سویین برن در حوزه عوامل پیشینی این نظریه بر دو رکن استوار است: «بساطت نظریه» و «محتوای آن»، زیرا محتوای مشابه در چند نظریه، احتمال صدق را بالا می برد. «معرفت شناسی اصلاح شده»، موضوع فصل دیگری از نوشتار حاضر است که نیکلاس ولترستورف وپلنتینگا به تبیین و شرح و بسط آن پرداخته‌اند. رهیافتی که با موقفی معرفت شناسانه، تکیه بر سنت کالونی در مسیحیت دارد و استدلال می کند که اعتقاد به خدا امری طبیعی است و تار و پود وجود آدمی به آن سرشته شده است. از این منظر، اعتقاد به وجود خدا، یک اعتقاد و باور پایه و بنیادی است و چنین نیست که به صورت تبعی و فرعی از قراین و شواهد و دلایل دیگر برآمده باشد. وی معتقد است که فیلسوف مسیحی سنت معرفت شناسی اصلاح شده، از فلسفه دین، فلسفه ای را عرضه می کند که هدف آن دیدن تمام جوانب حیات انسانی و عقلانی در پرتو ایمان است. لذا دین را تابع آزمون موسوم به قرینه و بینه بی طرف قرار نمی دهد. بنابراین تمام توجه وی معطوف مباحثی پیرامون نقش واقعی عقل در ایمان یا نقش واقعی ایمان در عقل است. براساس این رویکرد، اصول ایمان نوعاً نیازمند تأیید تعقل و احتجاج نیست. البته این بدان معنا نیست که اصحاب معرفت شناسی اصلاح شده منکر مقتضیات عقلانیت هستند بلکه آنچه آنان انکار می کنند این ادعاست که معقول بودن باورهای دینی به ویژه باور به خدا در گروی ابتنای عقلانی آن ها باشد.
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
فلسفه زبان از نگاه الکساندر میلر
نویسنده:
عظیم ملکشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برای هر دانش آموزی، فلسفه ی زبان می تواند بطور حیرت آوری موضوعی پیچده و متنوع بنظر رسد. این یک توهم نیست، چرا که فلسفه ی زبان به موضوعات بسیار مشکل در محیط فلسفی رسیدگی می کند. اما در زیر این تنوع و پیچیدگی، وحدتی وجود دارد. من در این کتاب بر روی نشان دادن این وحدت تمرکز کرده ام، به این امید که ممکن باشد برخی سوالات مشکل و عمیق برای دانش آموز دست یافتنی باشد. من رویکردی را اتخاذ کرده ام بطور وسیعی موضوعی است، اما البته (تا حد زیادی) تاریخی است. اگر دو موضوعی اصلی در فلسفه ی زبان قرن بیستم باشد آنها شاید بتوانند با نظام مندی وشکاکیت بیان شوند. معمولاً، ما می گوییم که گویندگان زبان عبارات زبانی را می فهمند، یا معنای آنها را می دانند. فیلسوفان با این انگیزه برانگیخته شده اند که مطلبی نظام مند درباره ی مفاهیم زبان شناختی، فهم، معنا و معرفت ارائه کنند. یک راه که بتوان در آن این را انجام داد می بایست بدست دادن نظریه ی غیر فرمالی از معنا باشد. این نظریه ایی است که تلاش می کند درک عادی پیشاتئوریک ما از معنا را شفاف و تحلیل کند
نقد و بررسی نظریات امکان علم دینی
نویسنده:
قدرت‌الله قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم ذاتا موضوعی خنثی نیست زیرا آن در صورتی دارای هویت است که در عالمبه عنوان فاعل شناسایی قرار داشته باشد، یعنی وحدت و پیوستگی علم و عالم یک امر ذاتی و اولیه می باشد. از این رو علم بدون عالم وجود ندارد. با این ملاحظه هم علم سکولار امکان پذیر است و هم علم دینی، که بستگی به زمینه ها و عوامل گوناگونی دارد. لذا مسألهامکان علم دینی می تواند دارای اهمیت خاصی بوده و یکی از پرسش های مهم پیش روی ما باشد چرا که پاسخ به پرسشامکان علم دینی، نه تنها هویت جدیدی به علم تجربی مدرن داده ، حتی آن را از برخی بحرانها نجات می دهد،و هم یکی از کارکردهای دین را در زمانه ما آشکار می کند. علاوه بر این، این پاسخ بخشی از انتظاراتدینداران از دین را تامین می کند.بنابراین مسالهامکان علم دینی می تواند یکی از مشغله های اساسی فلسفه ، کلام و دانشمندان علوم تجربی در جهان کنونی باشد که البته هریک با پیش زمینه ها و روش ها و رویکرد های خاص خود به آن می نگرند. اما در این امر اشتراک دارند که امکان یا امتناع علم دینی در سرنوشت هر دو تاثیر مهمی دارد. از این رو نظریات موافق و مخالف مهمی درباره امکان یا امتناع علم دینی در جهان غرب، بالاخص جهان اسلام مطرح است.با توجه به تعدد نظریات امکان یا امتناع علم دینی مشخص می شود که در علم دینی متغیرهایی چون : موضوع، مبانی، نظریه، روش، فرضیه، مشاهده، آزمون، هدف و مسائلی از این دست دخالت دارند که هرگونه ویژگی هریک از اینها می‌توانند در ممکن یا ممتنع بودن و ماهیت علم دینی دارای نقش بسیار مهمی باشند.برای نمونه اگر تنها ذاتی بودن روش تجربی برای علم و فراتجربی بودنرا برایدین، در نظر بگیریم می‌توان ترکیب علم و دین را در قالب علم دینی در مواردی چون تجربی بودن روش علم و دینی بودن هدف و غایت آن، تجربی بودن روش و دینی بودن موضوع علم،تجربی بودن روش و دینی بودن پیش فرضهای متافیزیکی آن، تجربی بودن روش و دینی بودن فرضیه‌ها و نظریه‌ها،تجربی بودن موضوع و دینی بودن روش،تجربی بودن موضوع، و تجربی و دینی بودن روش، و تجربی بودن مقام گردآوری و دینی بودن مقام داوری ماحظه کرد.در این میان، برخی از طرفداران علم دینی ، بر نقش باورهای دینی و متافیزیکی در مقام داوری نسبت به گزاره های علمی، و نقش آنها در ایجاد پیش فرضها و ذهنیات ما، در مقام گردآوری و نیز اهمیت گزاره های دینی و متافیزیکی در ارزش سنجی داده ها و نتایج علمی تاکید دارند. بنابراین با در نظر گرفتن متغیر های فوق و ملاحظه ویژگی وحیانی دین و خصوصیت انسانی و تجربی علم،مسئله اصلی پیوند این دو در عبارت علم دینی است که به نظر می رسد این امر از نحوه نگرش به مسائلی مانندرابطه علم و دین، کارکردهای دین و علم ، و میزان انتظارات ما از علم، و بالاخص دین ارتباط مستقیمدارد. لذا بررسی این مسئله مستلزم پاسخ به سه پرسش فوق از دید نظریات امکان علم دینی از سوی فیلسوفان و دانشمندان مهم این دو حوزه است.با این ملاحظات سوال اصلی تحقیق این است که:نظریات امکان علم دینی دارای چه ویژگی هایی هستند؟ نقاط ضعف و قوت این نظریات در چه مواردی است و آیا با نظریات موجود می توان به الگویی از علم دینی که کاربردی باشد رسید؟ اهمیت این تحقیق، در تقریر واضح و ارزیابی نقادانه نظریات علم دینی برای مشخص کردن نقاط قوت و ضعف آنها به منظور تعیین این است که آیا اصلا اصطلاح علم دینی معقول و معنادار است یا نه ؟ اگر جواب بله است چه راه کارهایی را برای برطرف کردن نقص نظریات موجود یا ارائه یک نظریه بدیل می توان پیشنهاد کرد که پاسخ گوی نیازهای جامعه علمی ما باشد. چرا که پاسخ به امکان یا امتناع علم دینی دارای نقش و اهمیت کاربردی حداقل در جوامع دیندار می باشد.توصیف ، تحلیل و مقایسه به منظور کشف روابط پنهان یا پدیده های جدیدعلم دینی یک امر مسلم و امکانپذیر است، هرچند نظریات امکان علم دینی در تلفیق جامع و مانع از کارکردهای دین و علم، و انتظارات ما از آن دو گامهای موثری را برداشته اند، اما الگوهای ارائه شده آنها برای علم دینی نمی تواند کارایی چندانی داشته باشد.از این رو می توان با نقادی آنها به الگوی مناسبتری از علم دینی رسید یا الگوی بدیعی را ارائه داد.برای استدلال به امکان و سپس تحقق علم دینی بایستی از واقعیت های علم تجربی مدرن گذر کرد، یعنی توانمندی ها و محدودیت های آن را درنظر گرفت تا با کمک آموزه های دینی آنها را رفع کرده و علم مزبور را جهت دهی کرد.
  • تعداد رکورد ها : 951