جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
مبانی نظری "خودشناسی" در مثنوی
نویسنده:
محمدرضا رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی‌تردید، شناخت «هویت»آدمی، یعنی «کیستی و چیستی خود»، یکی از دلمشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تا کنون بوده است. از این‌رو، دانشمندان از زاویه‌ها و چشم‌اندازهای مختلف علمی و با رویکردهای متفاوت، همواره کوشیده‌اند تا چارچوبی نظری برای این مسئله ترسیم و تبیین نمایند. در عرفان اسلامی نیز این بحث زیر عنوان «معرفت نفس یا خودشناسی» مجال طرح و بررسی می‌یابد.«خودشناسی» در رهیافت عرفانی همواره یکی از مهم‌ترین مباحث و مسائل هر نظام عرفانی تلقی شده و در اغلب طریقت‌های عرفانی معرفت حق و معرفت نفس قرین و همدوش دانسته شده است به گونه‌ای که از بین راه‌های خداشناسی، عارفان نه تنها راه انفسی را برتر از راه آفاقی می‌دانند بلکه وصول به حق را جز از رهگذر خودشناسی میسر نمی‌دانند.نوشتار حاضربا رویکرد عرفانی، تبیین مبانی معرفتی مولانا جلال‌الدین بلخی، عارف برجسته قرن هفتم را در مواجهه با مسئله «هویت شخصی» بر عهده دارد.مولانا در پاسخ به چیستی انسان و دیگر سوالات مطرح‌شده از این دست، از دو منظر هستی‌شناسی ـ معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی عرفانی پاسخ می‌دهد. از نگاه هستی‌شناسی مولانا معتقد است انسان‌ها تا هنگامی که در سطح آگاهی پدیداری به سرمی‌برند از حقیقت هستی بی‌خبرند و نیست را هست و هست را نیست می‌پندارند. تنها با تسلیم به مطلق شدن می‌توان به حقیقت هستی (مطلق) رسید و براساس همین رهیافت از منظر انسان‌شناسی به انسان از منظر پیوندش با مطلق می‌نگرد و آدمی را دارای ماهیتی متعین و متشخص نمی‌داند. آنچه انسان‌شناسی عرفانی در باب آدمی می‌گوید مبتنی بر نوعی تجربه خاص از وجود انسان و نوعی معرفت نسبت به سرشت و حقیقت او در پیوند با امر متعالی است که با تجربه خاصی به نام «تجربه عرفانی» در پیوند است که از راه تجربه عادی مقدور و میسور نیست و تنها از رهگذر شکستن چارچوب آگاهی و شاکله‌های مفهومی متعارف صورت می‌پذیرد. به موجب این رهیافت، شناخت حقیقی «خود» تنها از رهگذر «نفی خود» امکان‌پذیر است؛ حالتی که در آن هم? تمایزات «فاعل شناسا و متعلق شناسایی» از میان برمی‌خیزد و اراده و آگاهی و عقل انسان در وجودی برتر استحاله می‌یابد. مولوی این حالت را تنها راه رسیدن به «خودشناسی» و «خداشناسی» محسوب می‌کند و آن را فنای فی‌الله می‌نامد.مولانا برای رسیدن به این ساحت از فقر کامل هیچ نخواستن، هیچ نداشتن و هیچ ندانستن را توصیه می‌کند و درنهایت به عشق می‌رسد و این عشق را هم علت فنا و نیستی می‌داند و هم معلول آن.روش این پژوهش کتابخانه‌ای و براساس رجوع به منابع اصلی است. و تحلیل اطلاعات و داده‌های فراهم‌آمده براساس طرح تحقیق و فصول مختلف آن، پژوهش را به اهداف خود نزدیک کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 1