جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4336
محدوده معرفت انسان نسبت به حق تعالی
نویسنده:
پروین نبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال اساسی است که «حد معرفت انسان نسبت به حق تعالی چیست؟». در پاسخ به این سوال اغلب اندیشمندان در اینکه متعلق معرفت حق تعالی ذات حق نیست، اشتراک نظر دارند اما در عین حال شناخت حق تعالی را از طریق شناخت صفات خداوند امکان پذیر دانسته اند و در محدوده شناخت صفات، گروهی راه تشبیه و گروهی راه تنزیه و گروهی بنابر ادعای خود راهی میان تنزیه و تشبیه برگزیده اند. در این مقاله ضمن نقد این طرق و بیان ناکارآمدی هر یک از آن ها در معرفت واقعی حق تعالی، این نکته بررسی می شود که صفات حق تعالی نیز به دلیل عینیت شان با ذات متعلق معرفت قرار نمی گیرد و بنابراین محدوده شناخت حق تعالی افعال اوست نه صفات او؛ به این معنا که معرفت نه به خود ذات یا صفات بلکه به فعلی که مظهر ذات و صفات حق تعالی است، تعلق می گیرد. بنابراین بالاترین معرفت به حق تعالی در معرفت بالاترین و کاملترین فعل او که شدیدترین ظهور حق در او تحقق پذیرفته، یعنی انسان کامل (که در رأس آن امام است) منطوی است. بنابراین شناخت حقیقی خداوند (در محدوده قابلیت انسان) که هدف از خلقت انسان نیز هست تنها در نتیجه سیر تکاملی و مظهریت صفات حق و رسیدن به مقام مخلصین و فعلیت عقل شهودی (و نه تنها عقل استدلالی) امکانپذیر است. آنکه بر اساس اعتقاد به وحدت وجود، به وحدت شهود رسیده است می تواند آینه تمام نمای حق شود و با وجود خویش (و نه تنها با زبان) حق تعالی را توصیف کند و خداوند نیز بر اساس آیه شریفه «سبحان الله عما یصفون الا عبادالله المخلصین» (صافات/160-159) تنها به اینان اجازه توصیف خویشتن را داده است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 151
حس مشترک و نقش های ادراکی آن نزد ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
فاطمه صادق زاده قمصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در میان قوای ادراکی نفس، حس مشترک وضعیت ویژه ای دارد. ارسطو بی آنکه از آن تصویری ارائه دهد، کارکردهایی چون ادراک محسوسات مشترک و بالعرض و تشخیص وجوه تمایز میان اشیا و ادراک احساس را به آن نسبت می دهد. در حالی که ارسطو به صراحت تلقی از حس مشترک را به عنوان قوه ای در کنار حواس پنج گانه رد کرده است، ابن سینا و پیروان او آن را به عنوان یکی از حواس باطنی مورد توجه قرار می دهند و برخی از نقش های نفس را از او می دانند. فیلسوفان اسلامی به ویژه ابن سینا با رفع برخی ابهامات و بیان ادله ای برای اثبات وجود حس مشترک و برشمردن نقش هایی دیگر، نظریه ارسطو را تقویت نمودند. به نظر می رسد حس مشترک را حداکثر می توان همچون مجمعی برای قبول و ادراک محسوسات به شمار آورد. این قوه به عنوان مرکز مدیریت یا رئیس حواس ظاهری عمل می کند، حواس را به کار می گیرد و سپس محسوسات را ادراک می کند. در این صورت، صدور هر نوع حکم باید کاری از سوی نفس یا قوه فکر قلمداد شود. با وجود آنکه مباحث نفس شناسی ارسطو و ابن سینا همواره مورد توجه خاص صاحبان اندیشه بوده است و هر یک از ایشان به سهم خود بر غنای این بحث افزوده اند، باید گفت که هنوز هم پرسش هایی درباره ارتباط و تعامل میان نفس، حواس ظاهری و حس مشترک و قوه فکر مطرح است که تنها با مطالعه دقیق مباحثی چون ادراک حسی، خیال و قوای نفس به نحوی شایسته وضوح می یابد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 51
کردار ادراکی، نقطه تلاقی نفس و بدن در فلسفه برگسون
نویسنده:
مهدی سلطانی گازار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
هنری برگسون فیلسوف فرانسوی، از پیشگامان جریانی است که در بحبوحه نگرش های پوزیتیویستی مدرن، نقش و حجیت دریافت های متافیزیکی، اخلاقی و دینی را در فلسفه احیا کرد. برگسون با برگزیدن روش معرفتی شهود، به جای روش آزمایشگاهی و پوزیتیویستی علم جدید، محوریتی قاطع به این دریافت ها داد. او هر گونه نگاه تجزیه گر به متعلقات معرفت را نادیده گرفتن پیوند و همبستگی ذاتی و در نتیجه قلب ماهیت آنها تلقی می کرد. به نظر برگسون جهان و تمام پدیده های آن خصلت زمانی دارند و پویا هستند. او از زمان معنای استمرار و توالی هم بسته پدیده ها را مدنظر دارد و از آن به «دیرند» تعبیر می کند. از دید او شناخت این ماهیت ذاتی تنها با روش شهودی و ارتباط بی واسطه با جهان و پدیده ها میسر است. بارزترین نمونه این شناخت، وجدانی است که ما از حالات درونی خود داریم. برگسون از نگرش معرفت شناسی خود در جهت تحلیل و تبیین رابطه نفس و بدن بهره می برد. او دوگانگی نفس و بدن را می پذیرد و تحلیل کردار ادراکی را توجیه گر رابطه آنها معرفی می کند. از نظر او معرفت دو سویه دارد؛ یکی تاثرات حسی و دیگری خاطره یا یاد که در نقطه ای به نام «یادمانده- نمود» به هم می پیوندند. این نقطه همانند پرده پیانو تاثرات دریافتی را به جریان معرفتی تبدیل می کند. اما به نظر نمی رسد تحلیل برگسون هم تفاوت بنیادینی با غده صنوبری دکارت داشته باشد و در واقع مشکل ثنویت و رابطه نفس و بدن را حل نمی کند، چرا که او نیز دوگانگی نفس و بدن را هستی شناختی تلقی می کند نه معرفت شناختی.
صفحات :
از صفحه 121 تا 137
بررسی ادله جهان شناختی در آثار علامه طباطبایی و مقایسه آن با آراء ابن سینا
نویسنده:
فروزان راسخی، سمیه کلاهدوزان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
برهان جهان شناختی از جمله براهین اثبات وجود خداست که از زمان افلاطون تاکنون مورد توجه فلاسفه بوده است. در این مقاله تقریرات جدید علامه طباطبایی از این براهین، به ویژه از برهان علت و معلول و برهان حرکت و محرک مورد بررسی قرار گرفته و آرا ایشان در این زمینه با آرا ابن سینا مقایسه شده است. به این منظور، براهینی که ابن سینا در این باب مطرح نموده است از آثارش اخذ و گزارش شده است و سپس در بررسی مقایسه ای میان تقریرات علامه و آرا ابن سینا، اخذ و اقتباس های او از ابن سینا و نیز تقریرات جدید او نسبت به ابن سینا تبیین شده اند که در این مبحث نوآوری های علامه نسبت به ابن سینا قابل توجه است و اکثر براهین علامه در مرتبه بالاتری از اتقان و استواری نسبت به ادله ابن سینا قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 129
نگاهی نو به حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه»
نویسنده:
فاطمه طباطبایی، رضا حسینی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران ,
چکیده :
معرفت نفس، همواره دل مشغولی جدی اهل اندیشه و سیر بوده است. این معرفت به ویژه آنگاه که با معرفت رب پیوند می خورد، ضرورتی مضاعف می یابد. همین امر تلاش اندیشمندان و عارفان مسلمان را برای فهم و ارائه تفسیری دقیق از حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» باعث شده است.نگارندگان بر آن هستند تا با ترسیم اختلافات مبنایی اثرگذار در فهم این حدیث شریف، شیوه ای ضابطه مند برای فهم حدیث و دسته بندی سامان مند، تفاسیر متنوع و گاه متضاد آن ارائه دهد. دست یابی به چنین ضابطه ای، در پرتو توجه به برخی ظرافت های مفردات حدیث، تامل در کیفیت ترکیب، توضیح چگونگی تلازم میان معرفت نفس و معرفت رب، دخالت مراتب طولی فهم و مواردی دیگر دنبال شده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 35
مناهج البیان، تلاشی برای پایه گذاری مکتب تفسیری حوزه خراسان
نویسنده:
سید محمد هادی گرامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله با استناد به شواهدی نشان می دهد که مکتب معارفی میرزا مهدی اصفهانی دارای مولفه های یک مکتب تفسیری مستقلی است. تفسیر مناهج البیان ملکی میانجی شاخص ترین اثر تفسیری مکتب تفکیک است. او تلاش کرده است بر اساس آموزه های استاد خود مکتب تفسیری حوزه خراسان را پایه گذاری کند.
صفحات :
از صفحه 133 تا 158
روش تفسیری شیخ انصاری
نویسنده:
محمد علی تجری، جواد محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ مرتضی انصاری، فقیه و اصولی شیعه اگر چه اثر مستقلی در تفسیر قرآن از خود بر جای نگذاشته، ولی در لابه لای مباحث فقهی و اصولی خود به تفسیر آیات بسیاری پرداخته است که می توان روش تفسیری او را از میان آنها استخراج و عرضه کرد. نامبرده بیش تر به تفسیر آیات الاحکام دست یازیده و لذا روش تفسیر روایی را بیش از روش های دیگر به کار گرفته است. البته بنا بر اقتضای بحث، گاهی از سایر روش های تفسیری نیز بهره جسته است؛ نظیر روش تفسیر اجتهادی، روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تفسیر عقلی. به دیگر سخن روش تفسیری شیخ انصاری، جامعی از روش های مختلف است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 64
آيا اثبات خداوند بدون استفاده از مفاهيم وحياني برهان پذير است؟ آيا اجماعي يا احاديثي درباره برهان پذير بودن اثبات خدا وجود دارد؟ علامه طباطبايي، امام خميني، و ديگر صاحب نظران در اين باره چه نظري دارند؟ آيا برهان نظم و عليت واقعا برهان است يا نشانه وجود خدا؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
برهان در اصطلاح اهل منطق معنايي خاص دارد[1] و با آن‌چه که در پرسش برهان خوانده شده که عدم استفاده از مفاهيم وحياني باشد؛ اندكي تفاوت دارد، پاسخ اين است كه نه تنها چنين برهاني وجود دارد، بلكه برخي از متفكران الهي تلاش كرده‌اند تا برهاني ارائه كنند كه بیشتر ...
جایگاه اخلاق و رد نظریه نسبیت از دیدگاه علامه طباطبایی با تکیه بر تفسیر المیزان
نویسنده:
محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت مساله اخلاق و نقش آن در زندگی انسان بر هیچ کس پوشیده نیست و همه اندیشمندانی که درباره انسان و زندگی و سعادت و نیکبختی او پژوهش نموده اند به جایگاه اخلاق در بهبود وضع زندگانی انسان واقف بوده و همواره آدمیان را به پایبندی مسائل آن دعوت کرده اند. علامه طباطبایی نیز در آثار خود به ویژه تفسیر المیزان از این مساله غافل نبوده است در این مقاله دیدگاه ایشان در مورد اخلاق مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه در این نوشتار در مدنظر بوده طرح اطلاق اخلاق و رد نظریه نسبیت اخلاقی بوده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان از نگرش مطلق بودن اخلاق جانبداری نموده و ایراداتی را که طرفداران نسبیت اخلاقی مطرح کرده اند پاسخ داده است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 162
بررسی مقایسه‌ای روش و رویکرد تفسیری شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی و تأثیر دیدگاه‌های علامه طباطبایی بر ایشان
نویسنده:
محسن قاسم پور، رضوان خسروی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی هر دو از شاگردان مفسر بزرگ شیعی، علامه طباطبایی بود‌ه‌اند که صاحب تفاسیری در قرآن کریم می‌باشند. دو مفسر گرانقدر در روش تفسیری خود پیرو روش تفسیری استاد خود می‌باشند که بر پایه روش تفسیری قرآن به قرآن بنا نهاده شده است. افزون بر آنکه مرحوم شهید مطهری و آیت‌الله جوادی آملی دارای مبانی تفسیری مشترکی بوده و هر دو در این مبانی از مرحوم علامه طباطبایی اثر پذیرفته‌اند، این نکته قابل تأکید است که این دو مفسر ضمن اثرپذیری کلی از روش قرآن به قرآن علامه، از دیگر روش‌ها، همچون استفاده از روایات و روش عقلانی در تفسیر نیز بهره گرفته‌اند. می‌توان شهید مطهری را به جهت افکار و نحوه بهره‌گیری از آیات در موضوعات اجتماعی و اخلاقی بیشتر به استاد خویش شبیه دانست، در حالی‌که روش علامه جوادی آملی در نظم و چینش عناوین و نیز جامعیت موضوعی و بسط کلام شباهت بیشتری به روش استاد خود دارد. از سوی دیگر بیان شهید مطهری بسیار ساده و قابل فهم برای عوام بوده و حوزه مخاطبان بیشتری را شامل می‌شود، در حالی‌که تخصصی‌ بودن تفسیر آیت‌الله جوادی آملی، مخاطبان آن را به دانشجویان علوم اسلامی تقلیل داده است.
صفحات :
از صفحه 63 تا 86
  • تعداد رکورد ها : 4336