جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1351
سعادت و شقاوت از نظر فارابی، ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
حسین جعفرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين پايان‌نامه سعادت و شقاوت از ديدگاه سه فيلسوف مسلمان، فارابي، ابن‌سينا و ملاصدرا بررسي شده است. در فصل دوم مباني سعادت تبيين شده، که به اثبات خدا و مابعد الطبيعه پرداخته شده است. همچنين، انسان موجودي در دو بعد جسماني و روحانياست کهداراي اختيار ومدني بالطبع معرفي شده است. همچنين در مورد سعادت و شقاوت بحث شده است. از دیدگاه فارابی، ابن سینا و ملاصدرا سعادت حقيقي مربوط به بعد روحاني است که رسيدن به غايت الغايات مي‌باشد و ميان آن و خير مطلق و کمال مطلق تساوق برفرار است و شقاوت نرسيدن به غايت الغايات مي‌باشد. همچنين سعادت امري لذت آفرين است، اما لذت آن از نوع لذت محسوس و زودگذر نيست، بلکه از نوع لذت معقول و پايدار است که همانا اتصال به غايت الغايات وقرب الهي مي‌باشد. در فصل چهارم نيز به عوامل و موانع سعادت اشاره شده است که به نقشعقل فعال، نبی و نقش عقل عملي و نظري توجه شده است. و در فصل آخر نيز درجات انسان‌ها در رسيدن به سعادت و گرفتار شدن در شقاوت مورد بررسي قرار گرفته است.
تبیین مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی تربیت اخلاقی آکوئیناس و نقد آن از منظر ابن سینا
نویسنده:
فردین جمور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر به تبیین مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی تربیت اخلاقی آکوئیناس و نقد آن از منظر ابن سینامی پردازد. در این تحقیق سه سوال اساسی مطرح شده است که عبارتند از: 1- بر اساس دیدگاهآکوئیناس، چه اهداف، اصول و روشها یی را برای تربیت اخلاقی می توان استنباط کرد؟ 2- دیدگاه تربیت اخلاقی آکوئیناس بر چه مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی مبتنی است؟ 3- از منظر ابن سینا چه نقدهایی بر مبانی ارزش شناسی، انسان شناسی و دیدگاه تربیت اخلاقیآکوئیناس می توان وارد دانست؟ در پاسخ به سوال اول به این نتیجه رسیدیم که اهداف تربیت اخلاقی از نظر آکوئیناس، پرورش فضایل و از بین بردن رذایل، پرورش تفکر و تعقل اخلاقی، یافتن حقایق اخلاقی و انضباط و تأدیب نفس است. شش اصل اساسی با روش های مربوط مورد نظر آکوئیناس عبارتند از: اصل رعایت قوانین اخلاق الهی با روش های تفکر و تأمل و الهام، اصل محبت با روش های مهر و قهر و احسان، اصل رهایی از وسوسه ها با روش های ذکر، توجه به امور نیک و فراغت از غم های برون، اصل کمال با روش عمل به فرائض دینی، اصل اجتماعی شدن با روش های یادگیری مها رت ها و یادگیری نقش های اجتماعی و اصل اعتدال باروش های میانه روی در سخنگویی و عادت دادن به فضائل اخلاقی. در پاسخ به سوال دوم فضایل چهارگانه از جمله: مصلحت و دوراندیشی، نقش خرد در کنترل امیال انسان، پایداری خرد در برابر احساساتی از قبیل ترس و خشم و حاکم بودن خرد در ارتباطات انسانی و قائل به ارزش های واقع گرا و هچنین فضایلی مانند: ایمان، رجاء و احسان بیان شده است. در پاسخ به سوال سوم نقدهایی مطرح شده است، از جمله: 1- به فضیلت عدالت در وجود انسان توجه سطحی و گذرا دارد. 2- به مراتب متعدد سعادت و شقاوت انسان کمتر توجه کرده است. 3- آکوئیناس فرشتگان را به دو دسته خوب و بد تقسیم کرده است. 4- آکوئیناس منکر دستیابی انسان از راه مکاشفه ذهنی است. 5- معتقد است که انسان به تنهایی نمی تواند؛ فضایلی مانند: ایمان، رجاء و احسان را کسب کند و همچنین وجود فطرت پاک را در انسان رد کرده است.
انسان‌شناسی ابن سینا
نویسنده:
افسانه لاچینانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آثار ابن سینا هیچ مبحث مستقلی تحت عنوان انسان شناسی وجود ندارد اما شناخت زوایای گوناگون وجود انسان، نزد او از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در اکثر آثارش نمود یافته و مباحث فراوان و فصول و بخش‌های مختلفی را به این مسئله اختصاص داده است. در نظام فلسفی او انسان موجودی حادث است که هم نفس مجرد و هم بدن مادی او با افاضه‌ عقل فعال ایجاد می‌شوند. نفس از همان ابتدا از حیث ذات، مجرد و هم افق با عقول مفارق است اما از حیث فعل مادی و نیازمند ابزارهای جسمانیست. رابطه‌ نفس و بدن رابطه ای بی بدیل است: نفس مدبر بدن و فاعل اصلی همه‌ افعال انسان است و بدن، ابزار منحصر به فرد فعل نفس در حیات دنیوی و واسطه‌ فعلیت یافتن قوا و توانمندی‌های آن است. مطابق اکثر آثار ابن سینا، انسان حیات متقدم بر حیات دنیوی ندارد و ازلی نیست اما نفس مجردش، ابدی است و بر خلاف بدن که با مرگ از بین می‌رود نفس فنا نمی‌پذیرد و جاودانه است. ارتباط انسان با موجودات دیگر- اعم از موجودات مافوق، هم عرض و مادون او- نقش مهمی در حیات دنیوی و اخروی او دارد و در سایه همین ارتباط پای واجب‌الوجود به عنوان علت موجده انسان؛ و عقول و افلاک به عنوان واسطه های فیض؛ و زندگی اجتماعی انسان که بیانگر ارتباط انسان با همنوعانش است به مبحث ما باز می‌شود. در این پژوهش سعی بر آن داشته‌ایم تا با بررسی آثار مختلف فلسفی، طبی و عرفانی ابن سینا زوایای مختلف انسان را مورد بررسی قرار دهیم تا به انسان شناسی از منظر او نائل شویم. این بررسی به سه مقطع مختلف حیات پیشین و مقدم بر حیات دنیوی (مطابق برخی از آثار ابن سینا)، حیات دنیوی و حیات اخروی می‌پردازد و تأثیر و تأثر میان انسان با سه دسته از موجودات را بررسی می‌کند: موجودات برتر از انسان یعنی واجب‌الوجود، عقول، افلاک و کواکب؛ موجودات هم عرض انسان یعنی انسان‌های دیگر و موجودات مادون انسان یعنی اجسام و موجودات مادی دنیوی اعم از حیوانات، نباتات و جمادات.
انسان شناسی در فلسفه ی مشاء و اشراق (ابن سینا و سهروردی)
نویسنده:
لیلا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث از انسان در مباحث فلسفی از دیرباز دارای اهمیّت و جایگاه ویژه ای بوده تا حدّی که شناخت انسان پایه و اساس معرفت حق تعالی به شمار آمده است. از این رو در این تحقیق ما به ارائه و تبیین و مقایسه ی انسان شناسی فلسفی ابن سینا و سهروردی می پردازیم که هر یک نماینده و موسس یک نحله ی فلسفی در جهان اسلامند. ابن سینا در مباحث علم النفس خود از اموری مانند تعریف، مراتب و قوای مختلف نفس و نیز رابطه ی متقابل نفس و بدن سخن گفته است. سهروردی نیز در فلسفه ی خود توجه ویژه ای به علم النفس کرده است. هر دو فیلسوف، انسان را مرکّب از نفس و بدن دانسته و حقیقتِ وجودی او را همان نفس می دانند و معتقدند انسان به عنوان آخرین مخلوق خداوند در قوس صعود هستی پا به عرصه ی وجود نهاده است. به همین جهت در انسان شناسیِ خود بر معرفت نفس اصرار ورزیده اند. به طوری که در وهله ی اوّل به تعریف نفس و قوای مختلف آن پرداخته و در وهله ی دیگر احکام و صفات نفس را مطرح کرده اند. در این مباحث ابن سینا را فیلسوفی می یابیم که انسان شناسی فلسفی خود را به روش عقلی دنبال کرده است و کمال قوّه ی عقلانی را مقصد انسان می داند. اما سهروردی با ملاحظه ی انسان به صورت تجلّی نوری خدا، انسان شناسی خود را به قصد خداشناسی مطرح می کند و کمال مطلوب برای انسان را وصول به عالم نور و تقرّب به نورالانوار می داند و علاوه بر روش عقلی، روش شهودی را نیز به کار می گیرد.کلید واژه ها: انسان شناسی، ابن سینا، سهروردی، نفس، جسم
انسان شناسی در صحیفه سجادیه
نویسنده:
عبدالحمید فرزانه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صحیفه سجادیه در عین حال که دربردارنده ظریف‌ترین‌ و دقیق‌ترین راز و نیازهاست و رابطه عاشقانه انسان و خدا را به زیباترین شکل ممکن به تصویر می‌کشد، موضوعات بسیاری را در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، روان‌شناسی، فلسفی، علمی ‌و اقتصادی، نیز، دربر می‌گیرد. آن‌چه در این مقاله پی‌گیری شده است انسان شناسی از منظر صحیفه سجادیه است که با تحلیل و تفسیر برخی ادعیه این کتاب شریف‌ به انجام رسیده است. در این مقاله ابتدا در نگاهی کلی به موضوع انسان شناسی از دیدگاه امام سجاد(ع) پرداخته شده است و سپس صفات مثبت و منفی، نقاط قوت و ضعف و عوامل صعود و سقوط بشر معرفی شده‌اند و در پایان «انسان آرمانی» و اوصاف انسان الهی و کاملی که شناساندن و ساختن آن هدف تمام انبیا، و پیشوایان معصوم (ع) بوده مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 86
نقد دیدگاه صدرالمتألهین در باب مرگ انسان با تکیه بر آراى ابن سینا
نویسنده:
قاسم امجدیان، عسگر دیرباز
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
در نوشتار پیش رو پس از اشاره به معناى مرگ و اقسام آن، رویکردهاى گوناگون درباره علت مرگ انسان به منظور فهم علت حقیقى مرگ طرح شده و از این رهگذر دو دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین مورد تطبیق قرار گرفته تا روشن شود کدام دیدگاه در بیان علت حقیقى مرگ، صحیح و بر حق است. دیدگاه ابن سینا که علت حقیقى مرگ را ضایع شدن اعتدال مزاجى به واسطه استیلاى حرارت غریزى بر بدن مى داند با سه انتقاد صدرالمتألهین روبه رو شده است. صدرالمتألهین به استناد این اشکالات دیدگاه ابن سینا را مردود مى شمارد و اعتقاد دارد که علت حقیقى مرگ کمال نفس انسان و روى گردانى نفس از بدن است. نگارندگان با بررسى اشکالات صدرالمتألهین و نیز نقد دیدگاه او، به این نتیجه رسیده اند که علت حقیقى مرگ همان برهم خوردن اعتدال مزاجى و ضایع شدن بدن است و دیدگاه صدرالمتألهین بیشتر متناسب با مرگ ارادى است، نه مرگ طبیعى.
صفحات :
از صفحه 121 تا 142
بنیادهای فلسفی علوم انسانی
نویسنده:
مهدی عبداللهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين مقاله ابتدا علوم انسـانی بـه دو دسـته نظـری (توصـيفی) و عملـی (ارزشـی) تقسـيم شده اند. علوم انسانی نظری به دنبـال شـناخت و توصـيف سـاحتی از سـاحت هـای فـردی، اجتماعی، عينی و اعتباری انسان اند؛ اما علوم ارزشی به دنبـال ارائـه نظـام منـد گـزاره هـايی جهت تنظيم رفتارهای انسانی می باشند. در ادامه بر مبنای تحليل فلسفی رفتارهای ارادی انسان، نقش هـدف در علـوم انسـانی به تصوير كشيده می شود. بنا بـر فلسـفه اسـلامی، انسـان در رفتارهـای ارادی خـود «فاعـل بالقصد» بوده، آنها را برای دستيابی به هدفی انجام می دهد. خواسته فاعل، رسيدن به هدفی خاص می باشد، اما از آنجاكه هدف مزبور، بدون انجام فعلی به خصوص محقق نمی شـود، شوق فراچنگ آوردن آن هدف (= علت غايی) سبب آن فعل می شود. بنابراين ارزش فعل ارادی، تابع ارزش هدف مترتب برآن است. بر اين اساس، تأسيس علوم انسانی، مبتنی بر ترسيم هدف نهـايی از وجـود انسـان و نيز اهداف ميانی متناسب با آن است؛ امـا ترسـيم ايـن اهـداف، خـود، مسـتلزم شـناخت حقيقت وجود انسان است؛ تا ندانيم حقيقت انسان چيست، نمی توانيم بدانيم انسـان چـه بايد بشود. اما انسان شناسی نيز به مثابه بحثی فلسفی، خود نيازمند مبانی هستی شـناختی و معرفت شناختی است. نتيجه آنكه علوم انسانی كاربردی مبتنی بر علوم انسانی توصيفی و آنهـا نيـز مبتنـی بـر انسان شناسی فلسفی، هستی شناسی ومعرفت شناسی اند؛ از اين رو تـرميم گـزاره هـای علـوم انسانی موجود يا تأسيس علوم انسانی اسلامی را بايد از بنيادهای اين علوم آغاز كرد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 78
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی فارابی و فیض کاشانی با تأکید بر مبانی انسان‏شناختی
نویسنده:
اعظم وفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر اندیشه‌ای بر اساس یکسری مبانی پایه‌گذاری شده است. اندیشه اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مهمترین این مبانی، مبانی انسان‌شناختی است زیرا موضوع اخلاق، انسان و افعال اختیاری اوست. بر این اساس، چگونگی تبیین حقیقت انسان، نفس و قوای آن و ارتباط هر یک از آن‌ها با فضایل و رذایل اخلاقی، نقش مهم و مؤثری در شکل‌گیری اندیشه اخلاقی دارد.فارابی و فیض از اندیشمندان اسلامی‌اند که از اندیشه اخلاقی برخوردارند شناخت مبانی انسان‌شناختی هر یک از آن‌ها در شناخت صحیح از اندیشه اخلاقی آنها، تأثیرگذار است.از دیدگاه فارابی، انسان موجودی مرکب از نفس و بدن است و از بین این دو، نفس حقیقت او را تشکیل می‌دهد. وی معتقد است در ابتدا نفس بالقوه، مجرد است اما با درک معقولات مجرد بالفعل شده و بر اساس آن به سعادت و شقاوت می‌رسد. وی معتقد است نفس با تطور می‌تواند راه کمال را طی کرده و به جایی برسد که بدون نیاز به جسم باقی بماند، از دیدگاه ایشان، اموری همچون معرفت، در این مسیر دخیل است، وی فضایل را مربوط به اعتدال و حد وسط در قوای ناطقه و نزوعیه نفس انسان می‌داند.فارابی مباحث خود را بر پایه منطق پایه‌گذاری کرده و برای عقل و استدلالات عقلی، جایگاه ویژه‌ای قائل است، بر این اساس اندیشه اخلاقی او رنگ و بوی عقلی و فلسفی دارد و جزء مکاتب اخلاقی عقلی و فلسفی است. این اندیشه تا حدود زیادی از انسجام درونی بین عناصر و مؤلفه‌هایش برخوردار بوده و هماهنگ با متون دینی است. هر چند موارد تناقض‌نما به چشم می‌آید که با قدری دقت و توجه، قابل تفسیر و حل است.فیض کاشانی نیز، بر این باور است که انسان دارای نفس و بدن است و اصالت را به نفس، می‌داند. وی، همچون فارابی نفس را مجرد و دارای تطور می‌داند که عواملی در چگونگی تطور نفس، دخیل است. از دیدگاه وی، فرشته و شیطان از عوامل مهم و تأثیرگذار در مسیر تطور انسان است. فیض، فضایل و رذایل را بر اساس قوای نفس، معرفی می‌کند. اندیشه اخلاقی فیض نیز از انسجام درونی و هماهنگی بیرونی با متون دینی برخوردار است البته فیض توجه ویژه‌ای به اخبار و روایات دارد و سعی می‌کند تا مطالب خود را مستند به متون دینی بخصوص روایات کند. و دیگر اینکه، مطالب اخلاقی فیض، تلفیقی است، در برخی موارد صبغة حقوقی و فقهی دارد و در برخی موارد دیگر رنگ و بوی عرفانی به خود می‌گیرد.در مقام تطبیق این دو اندیشه اخلاقی باید گفت چون مبانی اخلاقی هر دو اندیشمند در بیشتر موارد یکسان است به همین دلیل بین این دو اندیشه اخلاقی، تعارض جدی و اساسی وجود ندارد بلکه در بسیاری از مباحث اخلاقی با هم اشتراک دارند. تنها تفاوت اصلی هر دو، در شیوه ارائه اخلاقی است. فارابی با رنگ و بوی عقلی به اخلاق توجه کرده و مکتب اخلاقی عقلی و فلسفی ارائه کرده و اندیشه اخلاقی فیض نیز، اندیشه‌ای تلفیقی است.
آرای فلسفی فیض کاشانی در دو محور خداشناسی و انسان‌شناسی
نویسنده:
آرزو رضی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان در مسیر شناخت خویش در نهایت به شناخت غایت آفرینش یعنی خداوند نائل می شود. اگرچه تفاوتهایی میان فیض کاشانی و صدر المتألهین در برخی مسائل فلسفی و کلامی وجود دارد و به طور کلی نگاه فیض به فلسفه با ملاصدرا تا اندازه ای متفاوت است اما این تفاوتها از تأثیر عمیق این استاد بر فیض نمی کاهد. فیض شارح و محرر حکمت متعالیه و دیدگاههای صدرالمتألهین است این اثر بر آن است تا با بررسی مکتب فلسفی فیض کاشانی با روش تحلیل محتوا، پاسخی درخور در زمینهشناخت خدا و انسان بیابد. فیض خداوند را کامل بالذات و مبدأ هر کمالی می داند. فیض در رابطه با علم خداوند به ذاتش معتقد است ذات باری بسیط الحقیقه است یعنی از هر گونه ترکیب از ماده و عوارضش مبراست. همچنین باید اذعان کرد که وی حقیقت وجود را مطلق، بی نهایت و بسیط و فوق مقوله (فوق تجرد عقلی) می انگارد.بنابراین معتقد است هیچگونه ترکیبی در وی راه نیافته و چنین حقیقتی ماهیت ندارد و آنچه که ماهیت نداشته باشد، تحت هیچ مقوله ای قرار نمی گیرد.در مورد دیدگاه انسان شناسی فیض، باید گفت وی نفس انسانی را دو بعدی انگاشته و انسان را ترکیبی از نفس و بدن می داند و در زمینه ی ارتباط نفس و بدن، از ارتباط وثیق، عمیق، ذاتی و وجودی آن دو سخن می گوید. نیز وی عامل، مبدأ و منشأ تمامی کارهای آدمی را نفس برشمرده و براین اساس معتقد است قدرت و قوت و تصرف و تدبیر نفس در سراسر اعضاء و جوارح بدن جریان و سریان دارد. از دیدگاه او این حقیقت کاملاً مشهود است که تعلق نفس به بدن، ذاتی است. فیض، سیر تکاملی نفس را بر اساس حکمت متعالیه و با اعتقاد به اشتداد وجود، تفسیر و تحلیل می کند.
  • تعداد رکورد ها : 1351