جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 274
تاریخ نگری از منظر ائمه معصومین (ع) (با تکیه بر نهج البلاغه)
نویسنده:
قدسیه خدامی دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نهج البلاغه به عنوان یکی از منابع اسلامی در بردارنده‌ی گزاره‌هایی سودمند درباره‌ی تاریخ می‌باشد که با بررسی آن می‌توان به تدوین مبانی نظری و انتقادی تاریخ از منظر امام علی(ع) نائل آمد. این رساله بر همین مبنا به اندیشه‌ی تاریخی امیر مومنان(ع) توجه نموده و طی چهار فصل در پی تبیین دیدگاه فلسفی ایشان درحوزه‌ی تاریخ و فلسفه انتقادی آن برآمده است. بررسی یافته‌های تاریخی نهج البلاغه نشان می‌دهد که ایشان امکان دست‌یابی به حقایق را مسلمدانسته و بر همین مبنا یکی از ارکان یقین و معرفت را شناخت تاریخی می‌دانند که با روش انس با تاریخ و درون فهمی حاصل می‌شود. با اینحال ایشان نیز موانعی را برای دست‌یابی به حقیقت بر شمرده‌اند که وابستگی‌های عاطفی و فتنه‌های اجتماعی از موانع بیرونی و پیروی ازهوای نفس و شیطان به عنوان مانع درونی به حساب می‌آید. ایشان سمت‌گیری‌های عاطفی که سبب تحریف تاریخ شده‌است را از اصول مسلم عقیدتی، که به عنوان پیش داده‌های ذهنی مطرح است، تفکیک نموده‌اند. امکان دست‌یابی به حقیقت تاریخی، بستر مناسبی برای شناخت حقیقی سنن و کشف روابط علی و معلولی به وجود می‌آورد که امیرمومنان وجود قوانین تاریخی را با الفاظ گوناگون بیان نموده‌اند و بر همین اساس با تعمیم کلی و پیش‌بینی‌های آینده نگرانه گذشته را معیار سنجش امروز و آینده دانسته‌اند. ایشان درتبیین گزاره‌های تاریخی، تاریخ را به ابعاد مادی و ظاهری آن تقلیل نداده‌ بلکه با تحلیل‌های فرامادی و غیر محصور در چارچوب‌های صوری تاریخ را دو لایه و واجد مفاهیم کلی‌تر دانسته‌اند. و در نهایت ایشان در مقام اثبات درستی گزاره‌های تاریخی، از ساز و کار ادبیات نگارشی با استفاده از وحی، عقلانیت و بلاغت بهره برده و با بهره‌گیری از منبع وحیانی و سخنان پیامبر و به کارگیری اسناد مکتوب و غیر مکتوب در صدد اعتبار بخشی به داده‌های تاریخی خویش برآمده‌اند.
بررسی دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی و تأثیر آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
محسن تاتاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی، طی چند سال اخیر به عنوان یک جریان فکری نیرومند در حوزه‌ی تأملات فلسفی مطرح شده و به سایر حوزه‌ها، از جمله تعلیم و تربیت سرایت کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی و دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت می‌باشد. سؤالات پژوهش عبارتند از: 1- معنای نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی چیست؟ 2- چه نقدهایی بر نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی وارد است؟ 3- نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی چه تأثیری بر مبانی تعلیم و تربیت (هدف تربیت، محتوای یادگیری و روش‌های تدریس) دارد؟ در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بر اساس دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی، هیچ معیار و استاندارد عینی و قابل درک برای عقلانیت و شاخصی برای تعیین صدق و کذب گزاره‌ها وجود ندارد. نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی به دلیل متناقض و خودشکن بودن آن مورد نقد است. البته، اگر هم در باب معرفت و شناخت نسبیتی وجود داشته باشد، نسبیت محدود خواهد بود نه مطلق. در فرآیند تعلیم و تربیت هم نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی در قالب دیدگاه سازنده‌گرایی مطرح می شود. بر این اساس هدف‌های آموزش در محیط یادگیری باید بیشترین تأکید را بر پرورش تفکر انتقادی و تفکر عمقی داشته باشند. محتوای کتب درسی نیز باید قابل تغییر و بازنگری باشند. نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی بر روش‌های تدریس غیرمستقیم یا دانش‌آموز محور تأکید می‌کند. روش‌هایی که بر اساس آنها فراگیران در محور فعالیت قرار گرفته و منفعل نیستند. به نظر می‌رسد بر اساس نتایج بدست آمده و به کارگیری آنها در امر تعلیم و تربیت، می‌توان بر یکسری از مشکلات موجود فائق آمد و نتایج تربیتی مطلوبی را انتظار داشت. در نهایت بررسی دیدگاه‌های مختلف مطلق‌گرایی و نسبی‌گرایی و مطالعه‌ی تطبیقی آنها پیشنهاد گردید.
بنیادهای اخلاق دینی و سکولار
نویسنده:
سیده‌اعظم هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع اخلاق دینی و اخلاق سکولار در تاریخ فلسفه ابتدا در رساله اتوفرون، افلاطون مطرح شده است. افلاطون در این رساله به این مسأله می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که خدا به این دلیل که امر خوب، خوب است به آن فرمان داده است. او پایه اخلاق را غیردینی می‌دانست، ولی با شروع قرون وسطی و حاکمیت کلیسا بر مبانی دینی اخلاق تأکید شد، یکی از مهم‌ترین نظریات اخلاقی، نظریه امرالهی است. این نظریه در جهان اسلام به شکل نزاع معتزله و اشاعره درباره اوصاف و افعال الهی مطرح شده است.این موضوع بار دیگر در دوران جدید اهمیت یافته و دو پیامد مهم این دوره، دیدگاه فیلسوف وظیفه‌گرا، ایمانوئل کانت و اندیشمندان مکتب نتیجه‌گرایی مانند نظریه فایده‌گرایی جرمی بنتام و جان استوارت میل می‌باشد که مبانی عقلانی موجه و مستقلی برای اخلاق در نظر گرفتند. با این حال برخی متفکران نیز از طرق مختلف بر مبانی الهیاتی اخلاق تأکید می‌کنند و واقعیت اخلاقیات را بدون در نظر گرفتن نیرویی متعالی و آگاه قابل دفاع نمی‌دانند و برخی نیز از طریق سرشت الهیاتی الزام اخلاقی موجب تزلزل عقلانی نظریات اخلاقی شده‌اند.این رساله پس از بیان مبانی اخلاق دینی و اخلاق سکولار و ارائه نظریات فیلسوفان، به میزان سازگاری درونی اخلاق دینی و اخلاق سکولار در نتیجه رساله می‌پردازد
آفرینش زن در آموزه‌های اسلامی
نویسنده:
جواد حسینی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسایل مهم در باب انسان شناسی ، آغاز آفرینش و چگونگی آن است. دو تئوری تکامل و تطور گونه‌ها و ثبات انواع در این مورد ارایه شده است. مساله آفرینش زن و حوا نیز در چارچوب این دو نظریه قایلان و وجوه متعددی را برتافته است، اینکه زن آفرینشی کاملا مستقل و ابتداعی داشته، یا یکی اصل و ماده آفرینش دیگری بوده است یا هر دو با هم و همچون دوقلوهای بهم چسبیده آفریده شده اند مسایلی است که به طور کلی در این نوشتار بررسی می‌شود. در این بین گزاره‌های دینی نیز منشاء پیدایش رویکردهایی شده است ،آفرینش حوا از دنده کژ و چپ آدم یا از باقیمانده گِل وی و رویکرد جمع بین این دو نظریه،باب مسایل فراوانی را در مطالعات دینی گشوده است.به نظر می‌رسد روایات خلقت حوا از باقیمانده گل آدم درست و واقعی تر است علاوه بر اینکه، بیش از ده اشکالی که بر طیف روایات آفرینش حوا از دنده کژ وارد است، بر این دسته از روایات وارد نیست اما از طرفی اتقان و صحت سندی و فراوانی نقل در مضمون روایت ضلع معوج نیز مانع طرد و باطل دانستن آن بطور کلی می‌شود لذا این طیف روایات با نگاه نمادین و جنبه شناخت شناسانهلحاظ می‌شود.وحدود 50 نماد و سنمبلاز آفرینش حوا از دنده آدم بدست می‌آید. تمامی این نمادها در تصریح و کنایات مفسران و اندیشمندان اسلامی ذکر شده است به عبارت دیگر روایات خلقت حوا از باقیمانده گل آدم مساله‌ای وجود شناختیو روایات آفرینش از دنده کژ و چپ مساله‌ای معرفت شناختی است.در این نوشتار دو مطلب جدید ارایه شده است: اول ـ ارایه طرح کلی از اقوال و وجوه در آفرینش زن و حوا با جامعیتی که دامنه فراگیر آن همه اقوال و رویکردها را شامل می‌شود. سپس رویکرد ها مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد. دوم ـ تبیین حدود 50 نماد و سمنبل از آفرینش زن در طیف روایات «ضلع معوج». بنابراین به نظر می‌رسد روایات فاضل طینت عینیت و واقعیت آفرینش حوا را تبین می‌کند و روایت ضلع معوج جنبه‌ای شناختی و معرفتی، نسبت به ساحت وجودی زن را ارایه می‌کند. در ضمن برداشت‌های عرفانی و فلسفی در مورد آفرینش زن نیز بررسی می‌شود. آفرینش زنان از نسل آدم و حوا نیز مراحل یکسانی با آفرینش مردان دارد از لقاح اسپرماتوزوئید و اوول و تقسیمات میتوز و میوزو تشکیل سلول اولیه یا زیگوتو بعد جنین... گرفته تا مراحل تولد و مراحل رشد که به مناسبت بدان اشاره می‌شود.
بررسی رابطه عقل و ایمان از دیدکاه سویین برن
نویسنده:
فاطمه اکبرپور روشن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه عقل و ایمان همواره به عنوان جدالی جدی و اساسی در تاریخ اندیشه رخ نموده است. این نزاع از عصر روشنگری به بعد با جدیت و محوریت بیشتری روبرو شد و تا عصر حاضر، اهمیت خود را حفظ کرده است. پاسخ‌های متفاوتی به این مسئله داده شده است؛ از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به پاسخ عقل‌گرایان اشاره کرد. به زعم آن‌ها برای توجیهنظام اعتقادات دینی، باید بتوان صدق آن را تا حدی که اغلب عقلا قانع شوند، اثبات کرد. از میان این عقل‌گرایان، عده‌ای موافق با دین و برخی نیز مخالف با دین هستند.فیلسوف معاصر، ریچارد سویین‌برن یکی از نظریه‌پردازان مطرحاین عرصه و از چهره‌های سرشناس معرفت‌شناسی و فلسفه دین معاصر است. او باوری را عقلانی می‌داند که فاعل با معیارهای استقرایی و به همراه بررسی‌های پیشینِ کافی، آن را مورد تأیید قرار دادهو باور نیزبه وسیله همان معیارها محتمل شده باشد. به نظر سویین‌برن باور به هر گزاره، وابسته به میزان احتمال آن، در برابر میزان احتمال‌ بدیل‌های دیگر آن گزاره است. وی هم‌چنین با پاسخ‌گویی به ادلّه محدودیت عقل که از سوی اندیشمندان بنام مطرح شده، نشان می‌دهد که حجیت قلمرو عقل در سرتاسر آموزه‌های دینی گسترده است؛ به همین جهت می‌توان او را در ردیف فیلسوفانی قرار داد که موسوم به عقل‌گرا می-باشند. او از طرفی با بهره گرفتن از روش استقرایی،درصدد توجیه عقلانی ایمان بر می‌آید. و از سوی دیگر جهت عقلانی نشان دادن باورهای دینی، بهتوجیه عقلی مسائلی اشاره می‌کند که در طول تاریخ همواره از آن‌ها برای نقض عقلانیت باور دینی استفاده شدهاست. علی‌رغم اینکه نظریه او یکی از بهترین تلاش‌های مدرن برای دفاع از عقلانیت دینی محسوب می‌شود، نقدهایی نیز به آن وارد است؛ مانند اینکهاگرچهاستقرا نقش فزاینده‌ای در علوم و زندگی روزمره انسان‌ها دارد، ولی حاصل آن در نهایت چیزی جز یقین روانشناختی نیست و ?نچه مطلوب نظریات معرفت‌شناسی است -یعنی یقین منطقی- را تأمین نمی‌کند.
عنصر زمان در فلسفه‌ی کانت و هایدگر
نویسنده:
حسین آزاد منجیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این جستار در پی آن است که نقش زمان را در معرفت‌شناسی و وجود‌شناسی فلسفه‌ی کانت و هایدگر مورد بررسی قرار دهد. بههمین منظور پایان‌نامه‌ی حاضر در سه بخش تدوین شده است. بخش نخست در پی دست‌یابی به معانی کلی و عام زمان نزد دو فیلسوف است. در بخش دوم، با اشاره به فلسفه‌ی هر دو فیلسوف سعی شده است تا نقش زمان در مباحث وجودشناسی آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد. در این‌جا، سعی شده تا با توجه به تفسیری که هایدگر از فلسفه‌ی کانت داشته است به تقریب آراء آنان در باب نقش زمان در وجودشناسی نیل شود. به این منظور برای تبیین زمان‌مندی دازاین، ابتدا به سه ساحت بنیادین دازاین یعنی قیام ظهوری، درافتادگی و پرتاب‌شدگی پرداخته و پس از آن، پروا که این سه ساحت را متحد می‌سازد تبیین شده‌ است و نشان داده شده که چگونه هایدگر از پروا به زمان-مندی می‌رسد. در ادامه آراء کانت در باب حسّیات استعلایی و شاکله‌ی وجود مورد بررسی قرار گرفته و قوه‌ی خیال در کانت با زمان‌مندی نزد هایدگر همسان دانسته شده است. در بخش سوم، با تأکید بر معرفت‌شناسی دو فیلسوف مسأله ی زمان مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش حسّیات استعلایی، شاکله‌ها و مقولات کانت به تفصیل بررسی شده وبا نگاه خاصی به پدیدارشناسی هایدگر، سعی شده است تا اندیشه های این دو فیلسوف به یکدیگر نزدیک شود. در پایان نشان داده شده است که هایدگر نتوانسته است مسأله‌ی فاصله ی بین پدیدار و شیء فی نفسه را که در فلسفه ی کانت ایجاد شده بود، حل نماید.
معرفت شناسی فلسفه ی ملاصدرا و دلالت های تربیتی آن
نویسنده:
زهره احمدی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
مطالعه و مقایسه آرای تربیتی کانت و فارابی
نویسنده:
شهلا حق‌وردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعلیم‌ و تربیت فعالیّتی است که ریشه در تاریخ آفرینش بشر دارد. مسأله‌ی تربیت به عنوان فرایندی هدفمند که پیشرفت نسل بشر را عهده‌دار است مستلزم نظریه‌ای است که بتواند بر اساس آن آرمانها، اصول و روشهای خود را به خوبی تبیین و تربیت را در عمل هدایت نماید. در تحقیق حاضر با توجّه به احساس خلأ چنین نظریه‌ای در تربیت تلاش گردیده با استفاده از روش مقایسه‌ای - تحلیلی از روش بردی و مطالعه مبانی فلسفی- تربیتی دو فیلسوف بزرگ؛ کانت و فارابی، به پاسخ سوالات تحقیق که عبارتند از: الف- سوال اصلی: کانت و فارابی در نظریات تربیتی چه وجه ‌اشتراک و افتراقی دارند؟ ب- سوالات ویژه: 1- اصول، روشها و اهداف تربیت از نظر کانت و فارابی چیست؟ 2- دیدگاه کانت و فارابی در مورد مفاهیم اساسی تربیت چیست؟ 3- آیا دو متفکّر بزرگ غرب و شرق (کانت و فارابی) دو برداشت متفاوتی از تربیت دارند؟ از روی آثار به جا مانده از این دو فیلسوف و آثار غیرمستقیم که توسط محققین داخل و خارج کشور در این زمینه نگاشته شده، استخراج شود. در بررسی آرای تربیتی این دو فیلسوف به این نتیجه رسیدیم که هر کدام بنابر دانش و بینش و جهان‌بینی و تفکرات فلسفی خود اصول و اهدافی و روشهایی را برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته‌اند و اندیشه‌های معیّنی درباره‌ی تعلیم و تربیت بیان کرده‌اند.نگاه کانت به تربیت در تمام جوانب، نگاهی حاکی از سیطره دید انسانی و طبیعی به دور از هرگونه تصور متعالی و توجّه الهی است. بنابراین تربیت نه تنها در روشها بلکه در اهداف و برنامه‌های خود نیز محتاج به دین و توجّه متعالی نیست. ولی فارابی به دنبال آن است که ‌از راه تعلیم و تربیت، انسان را به خدا برساند و در این راه ‌از تمام علوم و معارف بشری استفاده می‌کند. وجه ممتاز اندیشه فارابی نسبت به کانت این است که آراء ایشان رنگ دینی دارد و دین سازنده تفکرات و مبنای اصلی تعلیم و تربیت اوست. این مبنای اصلی به عنوان چتری بر اصول، اهداف، برنامه، روش و ... تعلیم و تربیت او سایه ‌افکنده ‌است و آنها را هدایت و راهنمایی می‌کند.اگر چه این دو فیلسوف بزرگ، در دو سوی خط فکری فلسفی قرار دارند؛ کانت نه تنها تعقّل را اصل می‌داند، بلکه غیر آن را جز در مواردی اندک، فاقد اعتبار می‌داند ولی فارابی، بهرهوری از کلیه منابع معرفت همچون حس، عقل و شهود را لازم می‌داند. با این حال با نگاهی به فلسفه‌ی این دو فیلسوف بزرگ، موضوعات مشترکی (به ویژه در اساسی‌ترین مسأله فلسفی؛ هستی‌‌شناسی) را می‌توان بین این دو فضای متفاوت یافت و مقایسه کرد.
بررسی حکم زیباشناسی کانت در نقد سوم و ارزیابی هگل از آن
نویسنده:
بابک زرین‌کوب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل کانت بنیانگذار فلسفه نقدی در سومین کتاب از سه گانه نقادانه خود-نقد قوه حکم - به پیوند دو نقد قبلی خود کوشد. در این راه او قدم در وادی احساس می نهد که بخشی از نتایج آن به درک زیبایی و حکم زیبا شناسانه منجر میشود. زیبا شناسی کانت همچون معرفت شناسی وی پایه ای برای این موضوع در فلسفه مدرن میگردد چنانچه بعدها در فلسفه پسامدرن رنگ و روی دیگری به خود میگیرد. کانت حکم زبیاشناسی را نتیجه مشارکت متخلیه و فاهمه در وضعیتی میداند که فاهمه به قصد مفهوم سازی در آن مداخله ننماید و تنها وظیفه ای تنظیمی بر عهده گیرد چه همین نوع وظیفه است که سبب میگردد از سوی آدمی به لذتی از تأمل دست یابد و از سوی دیگر توان و قابلیت انتقال این نوع درک از یک عین را که درک زیبایی آن به دست آورد. در این راه کانت اصل بسیار پر اهمیت را پیش زمینه صدور احکام زیبا شناسانه قرار میدهد که هم استعلایی است و مدعی کلیت و ضرورت و هم کارکرد تجربی و زمینی دارد آنچنانچه اساسأ پیشرفت علم مدیون این اصل میگردد ووی آن را اصل استعلایی غایتمندی طبیعت نام میدهد. در این رساله سعی بر آن بوده است که ضمن تحلیل عقاید کانت در این زمینه دانسته شود که حکم زیباشناسانه کانتی در تفکر هگل چگونه نمود یافته است و آیا اساسأ حرکت هگل در مسیر پیش ساخته کانت بود و یا او با توجه به نوع ویژه فلسفه خود مجبور به انتقاد و نهایتأ کنار نهادن نظرات کانت شده است.
  • تعداد رکورد ها : 274