جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 274
رابطه باورهای معرفت شناختی و تفکر انتقادی: بررسی نقش واسطه ای گرایش به تفکر انتقادی
نویسنده:
پردیس شهوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفکر انتقادی، قضاوت هدفمند و خودگردان است؛ که به تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط و نیز توضیح شواهد، مفاهیم، روشها، ملاکها و چارچوبها؛ در بستری قضاوت‌گر منجر می‌شود. در پژوهش حاضر به شناسایی پیشایندهای تفکر انتقادی پرداخته شده است. در همین راستا مدلی ارائه گردید که در آن باورهای معرفت‌شناختی به عنوان متغیر برون‌زاد، آمادگی‌های تفکر انتقادی به عنوان متغیر واسطه‌ای، و مهارتهای تفکر انتقادی به عنوان متغیر درون‌زاد درنظر گرفته شدند. مشارکت‌کنندگان این پژوهش، 217 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز، بودند. که توسط سیاهه باورهای معرفت‌شناختی (EBS)، پرسش‌نامه آمادگی تفکر انتقادی ریکتس، و آزمون تفکر انتقادی واتسون-گلیزر، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تعیین پایایی پرسش‌نامه‌ها از روش آلفای کرونباخ و جهت احراز روایی مقیاس‌ها از تحلیل عوامل استفاده شد. روش آماری مدل معادلات ساختاری در نرم‌افزار AMOS، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، به کار گرفته شد. بدین‌صورت که ابعاد باورهای معرفت‌شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، ساختار دانش، و سرعت کسب دانش در قالب متغیرهای آشکار، ابعاد آمادگی‌های تفکر انتقادی شامل ابتکار، پختگی، و دل‌مشغولی نیز در قالب متغیر آشکار، و در نهایت ابعاد استنباط، تفسیر و ارزیابی به عنوان شاخص‌های متغیر مکنون مهارتهای تفکر انتقادی در نظر گرفته شدند. و برای تعیین واسطه‌گری از مراحل بارون و کنی و دستور Bootstrap، استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دو بعد باورهای معرفت‌شناختی شامل بعد ساختن و اصلاح دانش، و بعد سرعت کسب دانش پیش‌بینی‌کنند? مثبت و معنی‌دار مهارتهای تفکر انتقادی هستند. نتایج در خصوص نقش باورهای معرفت‌شناختی در آمادگی‌های تفکر انتقادی نیز نشان داد که: آمادگی پختگی توسط هر سه بعد باورهای معرفت‌شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، سرعت کسب دانش، و ساختار دانش، به طور مثبت و معنی‌داری پیش‌بینی می‌شود. آمادگی ابتکار نیز توسط دو بعد از ابعاد باورهای معرفت‌شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، و سرعت کسب دانش به صورت مثبت و معنی‌دار، و توسط بعد ساختار دانش به صورت منفی و معنی‌داری پیش‌بینی ‌می‌شود. و در نهایت آمادگی دل‌مشغولی توسط تنها توسط بعد ساختن و اصلاح دانش، به صورت مثبت و معنی‌داری پیش‌بینی می‌شود. در زمینه نقش واسطه گری آمادگی‌های تفکر انتقادی نیز، نتایج نشان دادند که تنها بعد پختگیِ آمادگی‌های تفکر‌انتقادی دارای نقش واسطه‌گری در رابطه هر سه بعد باورهای معرفت‌شناختی و مهارتهای تفکر انتقادی، است. بنابراین باورهای معرفت‌شناختی به واسطه‌ی آمادگی پختگی، منجر به شکل‌گیری مهارتهای تفکر انتقادی می‌شوند. براین‌اساس دلالت‌های پژوهش برای خانواده، معلمان و اساتید، مورد بحث قرار گرفت.
زمینه‌گرایی معرفتی و اظهار اسنادهای معرفتی
نویسنده:
احمدرضا همتی مقدم داورزن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زمینه‌گرایی معرفتی (epistemic contextualism) دیدگاهی جدید در معرفت‌شناسی است که انگیزه ظهور آن تلاش برای حل مسأله شک‌گرایی بوده است. این دیدگاه اگرچه در حوزه معرفت شناسی ظهور کرده و ادعای حل یکی از قدیمی‌ترین مسائل آن را دارد، در واقع آموزه‌ای سمانتیکی است. زمینه-گرایی معرفتی دیدگاهی درباره شروط صدق اسنادهای معرفتی است؛ جملاتی مانند "S می‌داند که p" و "S نمی‌داند که p". این دیدگاه به نوعی چرخش زبانی در معرفت شناسی است. زمینه‌گرا قصد دارد با استفاده از معنا و سمانتیک اسنادهای معرفتی، مسائل معرفت شناسی را حل کند. زمینه‌گرایی معرفتی را می‌توان ترکیبی از سه ادعای معرفتی، سمانتیکی و پراگماتیکی دانست:ادعای معرفتی: گوینده الف در زمینه C1 با گفتن جمله " Sمی‌داند که p" می‌تواند سخن صادقی گفته باشد. در عین حال گوینده ب نیز در زمینه C2 با گفتن جمله " Sنمی‌داند که p" می‌تواند سخن صادقی بگوید. گوینده الف در زمینه C1 معرفتی را به S نسبت می‌دهد. در حالی که گوینده ب در زمینه C2 نبود معرفت را به S نسبت می‌دهد. با این حال سخن گوینده الف و ب هر دو می‌توانند صادق باشند. صادق بودن سخن گوینده الف و ب با توضیح تفاوت میان زمینه C1 و C2 قابل تبیین است. در زمینه C1 و C2 استانداردهای لازم برای معرفت متفاوت‌اند. متفاوت بودن استانداردها در زمینه C1 و C2 موجب می‌شود محتوای سمانتیکی ادعای الف متفاوت از محتوای سمانتیکی ادعای ب باشد. درنتیجه تفاوت در محتوای سمانتیکی ادعای الف و ادعای ب موجب می‌شود این دو ادعا هر دو صادق شوند، بدون آن که تناقضی بوجود آید.ادعای سمانتیکی: استانداردهای معرفتی لازم در یک زمینه، محتوای سمانتیکی جمله معرفتی را تعیین می‌کنند. استاندارد معرفتی می‌تواند به عنوان مولفه‌ای مستقیم در تعیین محتوای سمانتیکی جمله معرفتی دخالت کند. هم‌چنین استاندارد معرفتی می‌تواند در تعیین محتوای سمانتیکی واژه «دانستن» دخالت داشته داشته باشد.ادعای پراگماتیکی: زمینه انتساب دهنده بوسیله پیش فرض‌ها، اهداف، نیات و انتظارات انتساب دهنده مشخص می‌شود. پیش‌فرض‌ها، نیات، مقاصد و انتظارات انتساب دهنده، استاندارد معرفتی لازم برای معرفت را در آن زمینه تعیین می‌کنند زمینه‌گرایان معتقدند رفتار جملاتی مانند " Sمی‌داند که p" و " Sنمی‌داند که p" مشابه با جملات «من خسته هستم» و «من خسته نیستم» است. همان‌گونه که زمینه، محتوای سمانتیکی جملات «من خسته هستم» و «من خسته نیستم» را تعیین می‌کند، محتوای سمانتیکی جملاتی مانند " Sمی‌داند که p" و "Sنمی‌داند که p" توسط زمینه تعیین می‌شود. در واقع زمینه انتساب دهنده معرفت است که محتوای سمانتیکی جمله " Sمی‌داند که p" را تعیین می‌کند. به طور خلاصه از نظر زمینه‌گرایان زمینه انتساب‌دهنده معرفت، استاندارهای لازم برای معرفت را تعیین می‌کند. تغییر در زمینه انتساب‌دهنده معرفت، ممکن است موجب تغییر در استانداردهای لازم برای معرفت بشود. تغییر در استاندارهای معرفتی، موجب تغییر در محتوای سمانتیکی اسنادهای معرفتی می‌شود. تغییر در محتوای سمانتیکی اسنادهای معرفتی، باعث می‌شود این جملات در زمینه‌های متفاوت یا ارزش صدق متفاوت پیدا کنند یا ارزش صدق آن‌ها یکسان باشد؛ بدون آن‌که تناقضی به وجود آید.به طورکلی دو استدلال اصلی به نفع زمینه‌گرایی می‌توان یافت که عبارتند از:1) حل مساله شک‌گرایی. زمینه‌گرا معتقد است زمینه‌گرایی می‌تواند راه حل مناسبی برای شک-گرایی ارائه دهد. بنابراین حل این مساله توسط زمینه‌گرایی تاییدی به نفع این آموزه است.2) استدلال تغییر زمینه (Context- shifting argument). در این نوع استدلال‌ها مثالی زبانی طراحی می‌شود و سپس سعی می‌شود تبیین مناسبی برای شهود‌های ایجاد شده در این مثال‌ها ارائه شود. زمینه‌گرا معتقد است آموزه زمینه‌گرایی تبیین مناسبی برای این مثال‌هاست.قصد من در این پایان‌نامه بررسی این دو استدلال است. ابتدا در فصل اول آموزه زمینه‌گرایی را معرفی می‌کنم و سپس در فصول بعدی استدلال‌های آنها را نقد و بررسی خواهم کرد. در فصل دوم این موضوع را بررسی می‌کنم که آیا پاسخ زمینه‌گرایی به مساله شک‌گرایی موفقیت‌آمیز است یا نه. بر این اساس ابتدا مسأله شک‌گرایی به طور مختصر معرفی می‌شود. سپس پاسخ جورج ادوار مور (Moore, 1939) را به مسأله شک‌گرایی توضیح می‌دهم. در پاسخ مور به مسأله شک‌گرایی می-توان بصیرت‌های اولیه در کار زمینه‌گرایان را یافت. سپس پاسخ زمینه‌گرایان به مسأله شک‌گرایی در یک روند تاریخی توضیح داده می‌شود. با بررسی پاسخ زمینه‌گرایان به مسأله شک‌گرایی، این موضوع نیز روشن می‌شود که چرا زمینه‌گرایان معتقدند شروط صدق (محتوای سمانتیکی) جملات معرفتی نسبت به زمینه انتساب دهنده یا همان گوینده اسنادهای معرفتی، تغییر می‌کند. به عبارت دیگر در این روند تاریخی مشخص می‌شود که چرا زمینه‌گرایان زمینه انتساب دهنده را به جای زمینه فاعل معرفت، در بررسی محتوای سمانتیکی جملات معرفی لازم می‌دانند. در این مسیر تاریخی ابتدا نظریه «آلترناتیوهای مربوطه» (relerant alternative) درتسکی (Deretske,1970,1981) در باب معرفت، معرفی می-شود. البته درتسکی یک زمینه‌گرا نیست اما او با ارائه نظریه «آلترناتیوهای مربوطه» چارچوبی را فراهم می‌کند که از درون آن زمینه‌گرایی ظهور می‌کند. سپس دیدگاه استاین (Stine, 1976)، کوهن (Cohen, 1988b) و لوییس (Lewis, 1996) را معرفی و بررسی خواهم کرد. این فیلسوفان چارچوب نظریه «آلترناتیوهای مربوطه» درتسکی را پذیرفته‌اند و در این چارچوب، زمینه‌گرایی معرفتی را ارائه می‌دهند. در ادامه بعد از معرفی نظریه نوزیک (Nozick, 1981) در باب معرفت، دیدگاه دی‌روز (Derose, 1995) بررسی و ارزیابی خواهد شد. دیدگاه دی‌روز الهام گرفته از نظریه معرفتی نوزیک است. او با الهام از نظریه معرفتی نوزیک و با توسل به آموزه زمینه‌گرایی قصد حل مسأله شک‌گرایی را دارد. در پایان دیدگاه جدید کوهن (Cohen, 1999) در پاسخ به شک‌گرایی معرفی و بررسی می‌شود. در این فصل من پاسخی برای مسأله شک‌گرایی ندارم، بلکه راه‌حل‌های زمینه‌گرایان را بررسی می‌کنم و استدلال خواهم کرد، هیچ‌کدام از این راه‌حل‌ها در پاسخ به شک‌گرا موفقیت‌آمیز نیستند.فصل سوم این پایان‌نامه به بررسی زبانی زمینه‌گرایی معرفتی اختصاص دارد. در این فصل ابتدا یکی از استدلالات زمینه‌گرایان را در توجیه ادعایشان معرفی و صورت‌بندی می‌کنم. این استدلال به استدلال «تغییر زمینه» (Context - shiffing) معروف است. مثال فرودگاه که توسط کوهن (Cohen, 1999) ارائه شده است، ساختار اصلی این نوع استدلال است. مثال فرودگاه چنین است:کاوه و همسرش در فرودگاه هلند نشسته‌اند و قصد دارند به تهران سفر کنند. آن‌ها کار مهمی در دبی دارند و قرار است رئیس شرکتی را که در آن کار می‌کنند در سالن انتظار فرودگاه دبی ملاقات کنند. آن‌ها می‌خواهند بدانند هواپیما در دبی توقف دارد یا نه. آن‌ها تصادفی می‌شنوند که مسافری از شخصی به نام مهدی سئوال می‌کند که آیا هواپیما در دبی توقف دارد؟ مهدی به برنامه پرواز خود که از آژانس مسافرتی گرفته است، نگاهی می‌کند و می‌گوید: «بله، من می‌دانم که هواپیما در دبی توقف دارد». مهدی تنها براساس برنامه پرواز چنین ادعایی می‌کند. توقف هواپیما در دبی برای کاوه و همسرش بسیار مهم است. کاوه به همسرش می‌گوید: «آیا می‌توان به برنامه پرواز مهدی اعتماد کرد؟ ممکن است این برنامه اشتباه باشد و یا در آخرین لحظات تغییر کند». کاوه و همسرش موافقند که «مهدی واقعاً نمی‌داند که هواپیما در دبی توقف دارد». بنابراین تصمیم می‌گیرند مسأله را بررسی کنند.در این مثالما با دو ادعا روبرو هستیم: مهدی ادعا می‌کند که می‌داند هواپیما در دبی توقف دارد و کاوه ادعا می‌کند که مهدی نمی‌داند که هواپیما در دبی توقف دارد. به نظر می‌رسد کاوه و همسرش در شرایطی هستند که استاندارد سخت‌گیرانه‌تری را برای معرفت ایجاب می‌کند. این دو ادعا را به صورت زیر مشخص می‌کنم:1)
فلسفه تربیتی امام علی (ع)
نویسنده:
فاطمه کرمی شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
نقد شوپنهاور بر کانت
نویسنده:
روح‌الله رمضانی ورزنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
کیفیت ارتباط نفس با مبادی عالیه هستی و نحوه حصول صور عقلی از نظر ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حاجی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه‌ی حاظر درصدد است که چگونگی ارتباط نفس با مبادی عالیه هستی را به تصویر کشیده، به عبارت دیگر درپی این است که نفس با عقل فعال به چه صورت در ارتباط است، برای تبیین این مهم به تحلیل رابطه‌ی میان نفس و عقل فعال و توضیح نحوه‌ شهود مبادی عالیه پرداخته می-شود.برای روشن شدن رابطه‌ی نفس با مبادی عالیه هستی، ابتدا بیان مراتب وجود عقل و عقل انسان از نظر مشاء و اشراق ضروری به نظر می‌رسد.از نظر ملاصدرا نحوه‌ی ادراک به این طریق است که نفس انسان از این عالم به عوالم بالا سلوک می‌کند و در آن‌جا با عقل فعال متحد می‌شود و منظور از این اتحاد وحدت و یگانگی است.
اصالت وجود یا ماهیت: خلط شناخت‌شناسی و هستی‌شناسی
نویسنده:
احمد احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در بحثِ نفس‌گیرِ اصالت وجود یا اصالت ماهیت، ضرورت دارد ابتدا، نخستین قضیّه‌ای که مستند و خاستگاه این بحث است، بررسی و تحلیل شود، سپس چگونگی حصول تصوری که این تصدیق از آن به دست می‌آید مورد بحث قرار گیرد، آن‌گاه معنای قضیه وجودی یا کان تامّه روشن شود و سرانجام با بیان معانی لفظ ماهیت و معانی لفظ وجود و مقایسة آن‌ها با هم نشانه‌های خلط مبحث شناخت‌شناسی و هستی‌شناسی دیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 4 تا 18
معیار شناخت از نظر صدرالمتالهین و دکارت
نویسنده:
مهدی علی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت، از مباحث اصلی تفکر فلسفی بوده واز قدیم مورد توجه فیلسوفان قرار گرفته است. در این مسیر از شروع تفکرعقلی تاکنون همه دانشمندان به نحوی نگرشی معرفتی درباره همه امور از جمله خدا، جهان، و انسان داشته اند. از جمله فیلسوفانی که به این مهم پرداخته اند و معرفت از مباحث عمده فلسفه آن ها به شمار می رود، صدرالمتالهین ودکارت هستند. در این تحقیق بیان معیار شناخت از نظرگاه صدرالمتالهین و دکارت مورد توجه قرار گرفته است. صدرالمتالهین قائل به امکان شناخت است ومعیار آن را در دوحوزه علم حصولی وحضوری بررسی می کند وبر این عقیده است که ما یک سری قضایا را به نحو بدیهی درک می کنیم ونیازی به شک در آن ها نیست، وی از آن جای که قائل به امکان شناخت است، مکانیزم آن را هم بیان می کند.صدرالمتالهین معیار شناخت در علم حضوری را بدیهی می داند ومعیار شناخت در علم حصولی را مطابقت با واقع مطرح می کند، هم چنین رنه دکارت هم قائل به امکان معرفت است ومعیار آن رادر دو حوزه علم حضوری وحصولی بررسی می کند وبر این عقیده است کهدر همه چیز باید شک کرد. دکارت معرفت خود را از شک شروع می کند وچون خداوند را اساس شناخت مطرح می کند(شهود) معیار قضایای فطری یا حضوری را وضوح وتمایز می داند، وهم چنین معیار شناخت در علم حصولی را مطابقت با واقع بیان می کند. مولف در این راستا به تبیین دقیق و موجز نظریه‌ی معیارشناخت صدرالمتالهین ودکارت در چهار فصل که عبارت اند از: فصل اول کلیات، فصل دوم شناخت ومعیار شناخت از نظر صدرالمتالهین، فصل سوم شناخت ومعیار شناخت از نظر دکارت، فصل چهارم تطبیق نظرات پرداخته است.
تحلیل و تبیین مبانی فلسفه اشراق سهروردی با تاکید بر معرفت شناسی و دلالت تربیتی آن
نویسنده:
حسن هاشمی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی رابطه عقل و ایمان از دیدکاه سویین برن
نویسنده:
فاطمه اکبرپور روشن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه عقل و ایمان همواره به عنوان جدالی جدی و اساسی در تاریخ اندیشه رخ نموده است. این نزاع از عصر روشنگری به بعد با جدیت و محوریت بیشتری روبرو شد و تا عصر حاضر، اهمیت خود را حفظ کرده است. پاسخ‌های متفاوتی به این مسئله داده شده است؛ از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به پاسخ عقل‌گرایان اشاره کرد. به زعم آن‌ها برای توجیهنظام اعتقادات دینی، باید بتوان صدق آن را تا حدی که اغلب عقلا قانع شوند، اثبات کرد. از میان این عقل‌گرایان، عده‌ای موافق با دین و برخی نیز مخالف با دین هستند.فیلسوف معاصر، ریچارد سویین‌برن یکی از نظریه‌پردازان مطرحاین عرصه و از چهره‌های سرشناس معرفت‌شناسی و فلسفه دین معاصر است. او باوری را عقلانی می‌داند که فاعل با معیارهای استقرایی و به همراه بررسی‌های پیشینِ کافی، آن را مورد تأیید قرار دادهو باور نیزبه وسیله همان معیارها محتمل شده باشد. به نظر سویین‌برن باور به هر گزاره، وابسته به میزان احتمال آن، در برابر میزان احتمال‌ بدیل‌های دیگر آن گزاره است. وی هم‌چنین با پاسخ‌گویی به ادلّه محدودیت عقل که از سوی اندیشمندان بنام مطرح شده، نشان می‌دهد که حجیت قلمرو عقل در سرتاسر آموزه‌های دینی گسترده است؛ به همین جهت می‌توان او را در ردیف فیلسوفانی قرار داد که موسوم به عقل‌گرا می-باشند. او از طرفی با بهره گرفتن از روش استقرایی،درصدد توجیه عقلانی ایمان بر می‌آید. و از سوی دیگر جهت عقلانی نشان دادن باورهای دینی، بهتوجیه عقلی مسائلی اشاره می‌کند که در طول تاریخ همواره از آن‌ها برای نقض عقلانیت باور دینی استفاده شدهاست. علی‌رغم اینکه نظریه او یکی از بهترین تلاش‌های مدرن برای دفاع از عقلانیت دینی محسوب می‌شود، نقدهایی نیز به آن وارد است؛ مانند اینکهاگرچهاستقرا نقش فزاینده‌ای در علوم و زندگی روزمره انسان‌ها دارد، ولی حاصل آن در نهایت چیزی جز یقین روانشناختی نیست و ?نچه مطلوب نظریات معرفت‌شناسی است -یعنی یقین منطقی- را تأمین نمی‌کند.
آفرینش زن در آموزه‌های اسلامی
نویسنده:
جواد حسینی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسایل مهم در باب انسان شناسی ، آغاز آفرینش و چگونگی آن است. دو تئوری تکامل و تطور گونه‌ها و ثبات انواع در این مورد ارایه شده است. مساله آفرینش زن و حوا نیز در چارچوب این دو نظریه قایلان و وجوه متعددی را برتافته است، اینکه زن آفرینشی کاملا مستقل و ابتداعی داشته، یا یکی اصل و ماده آفرینش دیگری بوده است یا هر دو با هم و همچون دوقلوهای بهم چسبیده آفریده شده اند مسایلی است که به طور کلی در این نوشتار بررسی می‌شود. در این بین گزاره‌های دینی نیز منشاء پیدایش رویکردهایی شده است ،آفرینش حوا از دنده کژ و چپ آدم یا از باقیمانده گِل وی و رویکرد جمع بین این دو نظریه،باب مسایل فراوانی را در مطالعات دینی گشوده است.به نظر می‌رسد روایات خلقت حوا از باقیمانده گل آدم درست و واقعی تر است علاوه بر اینکه، بیش از ده اشکالی که بر طیف روایات آفرینش حوا از دنده کژ وارد است، بر این دسته از روایات وارد نیست اما از طرفی اتقان و صحت سندی و فراوانی نقل در مضمون روایت ضلع معوج نیز مانع طرد و باطل دانستن آن بطور کلی می‌شود لذا این طیف روایات با نگاه نمادین و جنبه شناخت شناسانهلحاظ می‌شود.وحدود 50 نماد و سنمبلاز آفرینش حوا از دنده آدم بدست می‌آید. تمامی این نمادها در تصریح و کنایات مفسران و اندیشمندان اسلامی ذکر شده است به عبارت دیگر روایات خلقت حوا از باقیمانده گل آدم مساله‌ای وجود شناختیو روایات آفرینش از دنده کژ و چپ مساله‌ای معرفت شناختی است.در این نوشتار دو مطلب جدید ارایه شده است: اول ـ ارایه طرح کلی از اقوال و وجوه در آفرینش زن و حوا با جامعیتی که دامنه فراگیر آن همه اقوال و رویکردها را شامل می‌شود. سپس رویکرد ها مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد. دوم ـ تبیین حدود 50 نماد و سمنبل از آفرینش زن در طیف روایات «ضلع معوج». بنابراین به نظر می‌رسد روایات فاضل طینت عینیت و واقعیت آفرینش حوا را تبین می‌کند و روایت ضلع معوج جنبه‌ای شناختی و معرفتی، نسبت به ساحت وجودی زن را ارایه می‌کند. در ضمن برداشت‌های عرفانی و فلسفی در مورد آفرینش زن نیز بررسی می‌شود. آفرینش زنان از نسل آدم و حوا نیز مراحل یکسانی با آفرینش مردان دارد از لقاح اسپرماتوزوئید و اوول و تقسیمات میتوز و میوزو تشکیل سلول اولیه یا زیگوتو بعد جنین... گرفته تا مراحل تولد و مراحل رشد که به مناسبت بدان اشاره می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 274