جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
رابطه‌ی عین و ذهن از نظر کانت و صدرالمتالهین
نویسنده:
مجتبی تصدیقی شاهرضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عمیق‌ترین مسائلی که از دیرباز اندیشه انسان، به‌ویژه فیلسوفان را به چالش و تفلسف واداشته، چگونگی رابطه‌ی عین و ذهن، یعنی نسبت بین شناخت انسان و دنیای خارج است. متفکران شرق و غرب در طول تاریخ فلسفه مواضع مختلفی در قبال این مسأله اتخاذ نموده‌اند. این تحقیق به‌صورت مقایسه‌ای و تطبیقی درصدد بررسی دیدگاه دو فیلسوف برجسته‌ی شرق و غرب یعنی صدرالمتألهین و کانت در راه‌حل این معمای بزرگ است. کانت با پایه‌گذاری فلسفه‌ی نقادی خویش تمام تلاش فلسفی خود را صرف شناسایی حدود معرفت بشری نموده و با نوآوری‌های خود درزمینه‌ی معرفت‌شناسی و جدا نمودن عالم فی‌نفسه از جهان پدیدارها، راه جدیدی به سمت حل این مسأله گشوده است. وی معتقد است که علم و شناخت انسان تنها نمود و پدیداری از عالم عین را دریافت می‌کند و آدمی‌هرگز به وجود عینی و فی‎نفسه‎ی اشیاء دست نمی‌یابد. از طرفی صدرالمتألهین نیز بر پایه‌ی اصول هستی شناختی خود، یعنی اصالت وجود و تشکیکی بودن حقیقت آن و ابداعات خاصی که بر محوریت اتحاد عاقل و معقول مبتنی است، چگونگی این رابطه را به‌صورت وحدت ذهن و عین توجیه می‌نماید. وی معتقد است، علم و شناخت از سنخ هستی است، بنابراین عین و ذهن در واقع هریک مرتبه‌ای از هستی هستند. او راه شناخت اشیاء فی‌نفسه و وجود عینی را علم حضوری می‌داند.
مقایسه ادله اثبات باریتعالی از نظر ملاصدرا و امام خمینی و تبیین مبانی آنها
نویسنده:
علی اله دادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ثحابم یکی از مهمی که صدرالمتألهین (ره) و امام خمینی (ره) در فلسفه الهی بدان پرداخته اندبحث شناخت خدا است . در این باب هر دو متفکر فرزانه ادله زیادی ذکر کرده اند، که از مهم ترینمی باشند که با استفاده از مبانی مهم « معرفت نف س » و « امکان فقر ی » ،« صدیقین » این ادله؛ برهان هایبسیط » ؛« تعلق داشتن جعل به وجودی » ؛« تشکیک وجو د » ؛« اصالت وجو د » ؛ حکمت متعالیه مانندبه تقریر آنها پرداخته اند، که در این نوشتار ابتدا مبانی مورد استفاده این الهیدان « الحقیقهکل الاشیاءبرجسته تبیین شده است و سپس برهان های هر یک در شناخت خدای سبحان تقریر شده است ودر جاهایی که امام خمینی (ره) در بحث مبانی یا در تقریر برهان ها سخنی تازه و نگاهی متفاوت باصدرالمتألهین(ره) داشته اند مقایسه شده است، و این نتیجه ها حاصل شد که : 1. اهمیت ذوق وشهود نزد امام خمینی (ره) بیشتر از صدرالمتألهین (ره) است . 2. امام خمینی (ره) سعی م ی کندکشفیات شهودی خود را با مبانی حکمت متعالیه تطبیق دهد . 3. برهان صدیقین امام خمینی (ره)یکسان می باشد، بهترین برهان خداشناسی « مشاع ر » که با برهان صدیقین صدرالمتألهین (ره) درمی باشد.
بررسی رابطه نفس و بدن از نظر ابن رشد و ملاصدرا
نویسنده:
حسین رعیتی بادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله چالش‌هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه‌روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری می باشد . گواه بر این مطلب تلاش فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته‌اند. برخی چون ارسطو ، قول وحدت نفس وبدن را مطرح نموده ،و برخی چون ابن سینا ، معتقد است نفس رابطه تدبیری با بدن دارد. بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل‌گیری آخرین نظریات منسجم قابل چشم‌پوشی نیست،در گام اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه چون ارسطو و ابن سینا اختصاص دادیم . در گام بعد ابن رشد معتقد است نفس در جسم است به واسطه‌ی جسم عمل می‌کندو این جسم امری مادی است و با مرگ بدن نفس هم از بین می‌رود .به این معنی که بدن از نفس جدا نیست و نفس از آن جدا نمی‌باشد. لذا به وحدت عضوی بین نفس و بدن قائل است. در گام سوم ،ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می‌گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می‌دارد . ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می‌شود که نفس موجودی است واحد سیال و پویا که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می‌یابد. هم چنین ملاصدرا، وابستگی نفس و بدن از روی تعلق وجودیمی داند واین که نفس در حدوث محتاج بدن است ولی در تداوم به آن نیازی ندارد و این تعلق صرفاً برای به دست آوردن پاره‌ای کمالات نفسانی است .در گام آخرتطبیق آراء این دو فیلسوف در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند . البته ، گرچهغموض مسئلهتجردو جسمانیت نفس نزد ابن رشد مطرح نیست ،اما ملاصدرا توانست بر اساس مبانی ابتکاری خود تبیین موفقی را در مسئله ارتباط نفس وبدن ارائه نماید.
بررسی انتقادی قاعده "ذوات الاسباب ..." نزد ارسطو و فیلسوفان اسلامی (با تأکید بر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا)
نویسنده:
امیر عویطی‌پور دیلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع رساله حاضر، بررسی انتقادی قاعده «ذوات الأسباب لا تعرف الا باسبابها» نزد ارسطو و فیلسوفان اسلامی (با تأکید بر ابن سینا، سهروردی و ملا صدرا) می باشد. طبق این قاعده راه شناخت اموری که دارای سبب باشند جز از راه علل آنها امکان پذیر نیست. منطق دانان قاعده «ذوات الاسباب»، را عمدتاً در ذیل بررسی اقسام برهان و نقش حد وسط در برهان لمی و انی، مورد تحقیق قرار می دهند. اما از آنجا که قاعده مذکور، ریشه در مبانی فلسفی دو مبحث علم و علیت دارد، و از طرفی اهمیت و جایگاه معرفتی علت را نشان می دهد، ما مسأله اصلی خود را در این رساله، کشف چرایی و چگونگی ارتباط میان علت و معرفت قرار داده ایم. ما این رویکرد را از رویکرد منطقی به قاعده، برای رسیدن به پاسخ سوالها و بررسی صحت و سقم فرضیه هایی که در ابتدای کار تحقیق گمان زده بودیم، بهتر یافتیم.در این پژوهش تبیین شد که1-
گزارش بررسی و نقد کتاب معرفت در فلسفه‌ی اسلامی متأخّر بر اساس آراء حکمت متعالیه‌
نویسنده:
سمانه یغمایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر ترجمه و شرح کتابKNOWLEDGE IN LATER ISLAMIC PHILOSOPHY نوشته ی ابراهیم کالین می باشد. که در آن مسأله معرفت از دیدگاه ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته است. فلسفه ی صدرا ، فلسفه ای با محوریت وجود است. وجود در فلسفه ی صدرا نقش اساسی و محوری به عهده دارد و سایر مسائل فلسفی حول محور وجود می چرخد. از جمله مسائل فلسفی، معرفت شناسی است که در آن صدرا معرفت را نحوه ای از وجود و کیفیتی از کیفیت های آن تعریف می کند. ملاصدرا چگونگی کسب معرفت را در طی نظریه ی اتحاد عقل و عاقل و معقول بیان می دارد. بدین ترتیب زمانی که عقل انسان به مرتبه ی عقل مستفاد نائل گردید قادر می گردد با عقل فعال به عنوان مخزن معقولات متحد شود؛ و علوم و معارف را از آن کسب کند..صدرا تجرد را به عنوان شرط معقول بودن می داند و با اعمال اصل تجرد بر معرفت بشری، ارتباط قوی میان معرفت شناسی و شناخت عرفانی بیان می کند. صدرا با استمداد از وحی ، امکان وجود معرفتی ماورای عقل و حس را اثبات می کند و معتقد است منشاء متافیزیک نه برهان است و نه شهود بلکه وحی است. ازطرفی سعادت و لذت را نتیجه ی معرفت به وجود می داند. زیرا که وجود خیر محض است و معرفت به آن ، سعادت ، لذت و بهجت ابدی را به دنبال دارد.با این توضیحات، نویسنده جهت تبیین مسائل طرح شده ، تاریخچه یبحث اتحاد عقل و عاقل و معقول را در فصل یک بیان می دارد و مخالفان و موافقان این نظریه را بر طبق آن چه در اسفار ذکر گردیده مشخص می کند. در فصل دوم به مبانی فلسفی معرفت شناسی صدرا می پردازد و اصول هستی شناسی او را که پایه ی معرفت شناسی اش می باشد معرفی می کند.در فصل سوم ، شهود و علم حضوری رابیان می دارد و طی عنوان اصلی معرفت به عنوان نحوه ای از وجود و امکان حضوری را مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد و در انتها نتیجه می گیرد معرفت شناسی بدون هستی شناسی بیهوده و پوچ است.
تحقیق و تصحیح رساله زواهرالحکم میرزا حسن لاهیجی
نویسنده:
ملکه اسفندیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر به تصحیح رسالۀ«زواهر الحکم»میرزاحسن لاهیجی فرزندملا عبدالرزاق لاهیجی(1042 - 1121 هـ ق)، بخش « امور عامه وطبیعیات» آن پرداخته است؛ زواهر الحکم («امورعامه» و طبیعیات) کتابی فلسفی استکه بعد از ذکر مقدمه ای در تعریف حکمت وتقسیمات آن،درباب اول، به تعریف وجود و ذکرتقسیمات آن در پنج مطلب وهر مطلب دارایچندین فصل که مطلب اول علت ومعلول، مطلب دوم وجود وماهیت،مطلب سوم واجب وممکن،مطلب چهارم واحد وکثیر،مطلب پنجم قدیم وحادث، وسپس در باب ثانی به طبیعیات در نه مطلب وهر مطلب دارای چندین فصل، که مطلب اول ماهیت جسم،مطلب دوم احوال حرکت وسکون،مطلب سوم مکان وخلأ،ومطلب چهارم متناهی بودن کمیت ها،مطلب پنجم احوال اجرام فلکی،مطلب ششم احوال بسائط عنصری،مطلب هفتم ترکیب عناصر وذکر مرکبات ناقصه،مطلب هشتم ذکر مرکبات تامّه،مطلب نهم بحث انسان درپنج فصل پرداخته است. میرزا حسن لاهیجی، عالمی فاضل است که در فلسفه بعضی از مبانی ملا صدرا را پذیرفته وقائل به اصالت و وحدت حقیقت وجود است ، ولی به طور کلی در مباحث دارای مشرب مشایی و مانند پدر خود به حسب ظاهر، از اتباع شیخ الرئیس وشارح افکار ایشان است،وی نیز مسلط بر کلام شیعه نیز بوده و در اثبات عقاید خود، از استدلال های عقلی ونقلی بهره جسته است. این تحقیق بر اساس مقابله نسخه ها، صورت گرفته ، وانجام این تحقیق به روش کتابخانه ای و با استفاده از عکس نسخ در کتابخانه ها تهیه شده است. در این رساله علاوه بر آوردن زندگی‌نامه ‌ای کوتاه از مؤلف و نوشتن مقدمه تحقیقی، سعی شده‌ است به روش علمی و با رعایت امانت،نزدیک ترین صورت به متن اصلی ارائه شود.
بررسی انسان در برزخ از دیدگاه ملاصدرا و علامه محمد باقر مجلسی
نویسنده:
صفیه طلوع خراسانیان محبوب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم مورد بحث فیلسوفان و عالمان دینی، عوالم پس از مرگ بویژه عالم برزخ است. مساله عالم برزخ به‌عنوان عالمی ورای ماده، همواره مورد توجه مردم بوده و به همین جهت در روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) به آن زیاد پرداخته شده است. فیلسوفان اسلامی نیز در مباحث معاد، به بحث از عالمی واسطه میان دنیا و قیامت پرداخته‌اند.در این پژوهش به طرح دیدگاه‌های صدرالمتالهین و علامه مجلسی در رابطه با عالم برزخ و انسان برزخی پرداخته شده است. در ابتدا دیدگاه کلی هر کدام از این دو دانشمند درباره عالم برزخ طرح شده و در ادامه به بررسی و شناخت عالم برزخ و عالم قبر و اوصاف و ویژگی‌های آن و سپس به بررسی انسان برزخی و کیفیت وجود و زندگی او در این عالم از نظر صدرالمتالهین و علامه مجلسی پرداخته شده است. در نهایت نیز به مقایسه دیدگاه‌های فیلسوفانه صدرالمتالهین و روایات معصومین (علیهم السلام) که علامه مجلسی در کتب خود آورده پرداخته شده و میزان تطابق دیدگاه‌های این فیلسوف بزرگ با روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان دادند که دیدگاه صدرالمتالهین جز در موارد معدودی بسیار مطابق با روایات معصومین(علیهم السلام) می باشد. ملاصدرا زندگی برزخی و ثواب و عقاب آنرا، نتیجه اعمال فرد در طول حیات دنیوی می‌داند، عالم برزخ را در مرتبه بالاتر و مشرف بر عالم دنیا می‌داند و به تجسم اعمال در برزخ معتقدست، همانگونه که روایات نیز به این موارد اشاره دارند. اما جایگاه شکوفا شدن استعدادها و تکامل را فقط حیات دنیوی می داند در حالی که طبق روایات تکامل و تنزل برخی افراد در برزخ نیز ادامه پیدا می کند.
استکمال نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
اکبر سیاوشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت مسئله استکمال نفس برای انسان ضروری بوده وارتباط وثیقی با میل جاودانگی او و دیگر مسائل اساسی در زندگی دنیوی دارد و می تواند نگرش ما را به آن تغییر دهد. نویسنده این رسالهنیزدر حد بضاعت خودبه بررسی مختصری از این مسئله مهم پرداخته است. کندوکاو در این مسئلهبا سوالی تحت عنوان«استکمال نفس چگونه محقق می شود» شروع شده است. لذا نویسنده پاسخ به این سوال را با ارجاع به رساله که مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل،می باشد پاسخ داده است: فصل اول تحت عنوان«کلیات استکمال نفس» استکهبه کلیات تحقیق و معناشناسی کمال و استکمال و تفاوت کمال با تمام و به اهداف و ضرورت و کاربرد تحقیق پرداخته است. فصل دوم :تحت عنوان«استکمال نفس از دیدگاه ابن سینا» است. نگارنده استکمال نفس را همبه شیوه فلسفی وهم به شیوه عرفانیدر قالب عناوینی همچون، مرحله آغازین استکمال نفس با سازگاری تجرد آن، استکمال نفس در عرصه علم و عمل و استکمال عرفانی ترسیم نموده و سعی بر این داشته که بامبانی فلسفی خاص سینوی و کتاب ها، رسائل،تماثیل و اشعار عرفانی مختلف این مکتب، بیان نماید که نفس جوهری یگانه است که توسط نیروهای خود اعمال و استکمالات عرضی مختلف را انجام می دهد و منشأ آثار و احکام گوناگونی می شود که در نگرش ما به زندگی نقش اساسی دارد.فصل سوم: تحت عنوان «استکمالی نفس از دیدگاه ملاصدرا» است. نویسند علاوه بر عناوین فوق گفته شده،برای روشن شدن این مبحث به سراغ مبانی هستی شناختی و انسان شناختی مکتب نو و بدیع صدرایی رفته وبیان می دارد که او براساس حرکت جوهری در باب استکمال علمی و عملیو نحوه پیدایش آن، نظراتی می دهد که متفاوت از دیگر نظرات است وی قائل به رشد وتعالی علم انسانی درگرو استکمال وجودی ورشد درونیذاتنفسانی است که منجر به تحولات شگرف و رفع ابهامات حکمای پیشین در جهان اسلام شده است. و در بررسی وجوه تشابه و تمایز مسئله به روشنی بیان می شود که انگار ملاصدراهمان دیدگاه ابن سینا را داشته است و اختلاف آن ها ازمبانی و تفکرات فلسفی آنها نشأت می گیرد. وبا ارائه نتیجه پایانی، نگارش این رساله را به امید اینکه توانسته باشد تا حدودی دیدگاه این دو فیلسوف بزرگ جهان اسلام را بیان کرده باشد به اتمام می رساند.
بررسی امکان معرفت‌بخشی وحی از دیدگاه فلسفه و کلام اسلامی (با تأکید بر آرای ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی)
نویسنده:
مسعود رهبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
امام محمد غزالی , وحی , معارف اسلامی , شناخت شناسی , حکمت اشراق the School of Illumination , فلسفه اسلامی , فلسفه بوعلی , 13. علم کلام , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , وحی , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی بن حبش , سهروردی، یحیی بن حبش , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , قاضی عبدالجباربن احمد , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی‌بن حبش , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , ابن سینا ، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی‌بن حبش , قاضی عبدالجباربن احمد
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این تحقیق، یافتن پاسخی برای این پرسش نوظهور است که آیا گزاره های وحیانی با معیارهای معرفت شناسی معاصر، ویژگی های «معرفت» را دارند یا خیر؟ به رغم تعلق این پرسش، به دنیای مدرن، ما با فرض اینکه میان پارادایم های فکری شکاف مطلق وجود ندارد، تلاش کرده ایم که در این تحقیق، پاسخ این پرسش را از دل سنت کلاسیک فلسفی و کلامی مسلمانان جست و جو کنیم. برای این منظور، پنج تن از اندیشمندان بزرگ و تأثیرگذار در تاریخ فلسفه و کلام اسلامی را برگزیده، به بررسی آثار آنها پرداخته ایم. در این راه، قدم اول این بود که مروری بر پیشینه ی مباحث معرفت شناختی در آثار فلاسفه و متکلمان اسلامی داشته باشیم. و گام دوم، بررسی آرای تک تک فلاسفه و متکلمان مورد نظر از منظر سوال اصلی تحقیق بود. در پژوهش ما آشکار شد که فلاسفه و متکلمان اسلامی، هرچند نه به طور مستقل، در ضمن مباحثی که درباره ی ادراک، نفس، وجود ذهنی و انواع علم، اعم از حصولی و حضوری، داشته اند، مباحث معرفت شناختی ارزشمندی را بر جای گذاشته اند. در بررسی آرای ابن سینا، به این نتیجه دست یافتیم که ابن سینا وحی را معرفت بخش و معارف وحیانی را حاصل افاضه‌ی عقل فعال و نفوس فلکی می داند. سپس بررسی آرای غزالی بر ما آشکار ساخت که او وحی را حاصل از آگاهی نبی از محتوای «لوح محفوظ» دانسته، در ساحت های مختلفش معرفت بخش می انگارد. اما زمانی که به سهروردی پرداختیم، آشکار شد که او با ابتکار عالم مثال، معرفت بخشی وحی را شدت بخشیده، آن را در تمام ساحات کلی و جزئی اش، معرفت بخش و مطابق با واقع می انگارد. قدم بعدی، مطالعه ی آثار صدرالمتألهین شیرازی بود که آشکار ساخت این حکیم مبانی اصالت وجودی خود را در مبحث وحی نیز وارد کرده، وجود نبی را دارای مراتب طولی می داند که در هر مرتبه، معارف وحیانی را متناسب با آن دریافت می کند. سپس گذاری کردیم بر نزاع کلامی مهمی که در زمینه ی صفت تکلم خداوند در میان متکلمان جاری بود و تأثیر آرای معتزله و اشاعره را در مبحث حاضر بازشناختیم. گام آخر ما نسبت سنجی وحی با تجارب دینی و عرفانی بود که در این بررسی آشکار شد وحی حتی اگر به تجربه ی دینی یا عرفانی فروکاسته شود، باز ویژگی معرفت بخشی اش به قوت خود باقی است و خللی در آن ایجاد نمی شود.
تبیین رابطه ی علت و معلول از نظر ابن سینا و نقد آن در فلسفه صدرایی
نویسنده:
سمیه سلگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آغاز آفرینش، انسان همواره درتلاش برای شناخت عالم خارج و یافتن ارتباط پدیده-های موجود در آن بوده و این امر او را به سوی مسئله‌ی علیّت کشانده است. فلاسفه‌ی اسلامی اهمیت ویژه‌ای برای اصل علیّت قائل بوده‌اند، به طوری که این اصل شالوده‌ی تفکر فلسفی آن-ها را تشکیل داده است. از نظر آن‌ها، علت عبارت است از موجودي كه تحقق موجودي ديگر (معلول) متوقفبرآن است.طبق نظریه‌ی امکان ماهوی ابن سینا، هر یک از علت و معلول ماهیت و وجودی جدا از دیگری دارد وآن‌چه موجب نیازمندی معلول به علت می‌شود، ممکن الوجود بودن آن است. بنا بر این تفسیر از علیّت، رابطه‌ی علت و معلول، رابطه‌ی دو امر مضاف است که اضافه‌ی میان آن‌ها از نوع اضافه‌ی مقولی است؛ اما، صدرا این دیدگاه ابن سینا را مورد نقد قرار می‌دهد و برای علت و معلول دو وجود متباین به تمام ذات و مستقل از هم قائل نیست، بلکه او با تکیه بر اصولی مانند:اصالت وجود، تشکیک وجود و وحدت شخصی وجود، نظریه‌ی وجود رابط معلول را مطرح می‌کند که بر اساس آن وجود معلول چیزی جدا از وجود علت‌اش نیست و علت و معلول دو مرتبه از یک وجودند و معلول شأن و تجلّی وجود علت و عین ربط به آن است. به این ترتیب، صدرا با طرح نظریه‌ی وجود رابط، تفاوت‌های بنیادین زیر را در تبیین اصل علیّت ایجاد می‌کند: امکان فقری به جای امکان ماهوی، ترکیب اتحادی در مقابل ترکیب انضمامی، اضافه‌ی اشراقی جایگزین اضافه‌ی مقولی، فاعلیّت بالتجلّی به جای فاعلیّت بالعنایه، تقدم بالحق در مقابل تقدم بالعلیه.
  • تعداد رکورد ها : 25