جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
عقل و کارکردهای آن در دین‎شناسی از منظر ملاصدرا وامام خمینی (قدس سرهما)
نویسنده:
رضا خانجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت عقل ومعرفت کارکردهای آن درحوزه دین شناسی،نقش مهمی در تعمیقباورهایدینی واعتقادات انسان دارد.بطوری که باعدم درک صحیح از این مقوله ونقش های آن، انحرافات وآسیب های فراوانی در فکر واندیشه انسانی ببار می آید.دراین تحقیقبانگاهی به آراءوتفکرات دوفیلسوف بزرگ؛جناب ملاصدرا وامام خمینی ،ابتدا به سراغ تعریف عقل رفته وازماهیتوتقسیمات آن سخن بمیان آمده است. درادامه نسبت عقل ودینوتعارضاتاحتمالی آنها مورد برسی قرار گرفته است وباتوجه به نظرات این دوفیلسوف پاسخهای این تعارضات داده شده است .باتکیه بر آراء این دوحکیم گرانقدر نقش وکارکرد عقل درسه حوزه معارف دینی واخلاقواستنباط احکام مشخص شده است وسپس رابطه عقل وایمان ونوع تاثیر گذاری عقل بر باور قلبی وخضوع روح وجانانسان مورد کنکاش قرار گرفته است .درنهایت به تاثیرات متقابل دین درباروری وشکوفایی عقل وخردانسان ازمنظر آن دودانشمند حکیم پرداخته شده است، ومشخص شده است که به همان اندازه که می توان از عقل دردین شناسی بهره گرفت ، درطرف مقابل می توان از دین نیز در باروری عقل بهره گرفت .
امام خمينی (ره) و چالش در بنيان‌های سياسی سکولاريسم
نویسنده:
ابراهیم حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث حاضر در پی یافتن پاسخ این سؤال است، چالش‌هایی که امام رحمة الله علیه در بنیان‌های سیاسی سکولاریسم ایجاد کرد چیست؟فرضیه این پژوهش بر این مطلب استوار است که امام در سه ساحت بنیان سیاسی سکولاریسم یعنی در ساحت های عقیده، اخلاق و رفتار سیاسی سکولاریسم چالش بوجود آورده است.از آنجا که دین در برابر دارنده سه بخش باور، اخلاق و احکام است و از طرفی چون امام رحمة الله علیه پارادایم اصلی سکولاریسم یعنی نفی مرجعیت دین در اجتماع را هدف قرار داده، بطور طبیعی، چالش های بنیانی که امام متوجه سکولاریسم نموده نیز درسه حوزه مذکور است.نخست، امام خمینی رحمة الله علیه باورهای اصلی سکولاریسم، یعنی هستی شناسی، انسان شناسی، اصول اعتقادی همچون توحید، معاد، راهنماشناسی ...،را دستخوش بحران نمود. امام رحمة الله علیه اساس تفکر مادی و اصول باورهای سیاسی چنین تفکری را به چالش می کشد و معتقدند مکتب مادی نمی تواند نیازهای واقعی انسان را پاسخگو باشد چرا که معرفت شناسی آن ناقص است.دوم، در حوزه گرایش های سیاسی نیز امام رحمة الله علیه مهمترین رکن اخلاق سیاسی سکولاریسم یعنی عدم دست یابی به حقیقت و نسبی گرایی و پلورالیزم را هدف قرار می دهد. امام، هم در ساحت باور و هم در ساحت اخلاق توهم عدم وجود و عدم اتکاء به اصول ثابت را رد می کند و از اصول ثابت و متغیر اخلاق سیاسی دینی دفاع می کند.سوم، در حوزه رفتار سیاسی نیز امام رحمة الله علیه رفتار سیاسی برآمده از معرفت شناسی ناقص در دو حوزه قبلی را ناکارآمد می داند و غیر مکمل نقیصه های جسمانی و معنوی بشریت معرفی می کند. این رفتار سیاسی چه در قالب مکتب باشد یا نظام سیاسی یا رهبری، یا... در این همه رفتارها سکولاریسم ناتوان از ایجاد جامعه متعالی است.
بررسی جایگاه کرامت انسانی در اندیشه‌ی سیاسی امام خامنه‌ای (مدظله) و آثار آن در جمهوری اسلامی
نویسنده:
محمود نیکخواه بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گسترش سریع و روزافزون سخن گفتن درباره حقوق بشر و آزادی‌های اساسی و گسترش مطالبه‌های عمومی وحمایت از حقوق اساسی انسان‌ها، نشانه اهتمام ورزی و حضور قضیه و موضوع کرامت انسانی با همه نمودها و مصادیق خارجی آن است.هیچ پیشرفتی در اوضاع ملتها از لحاظ اجتماعی، سیاسی و حقوقی صورت نمی‌گیرد مگر از طریق پاسداشت "کرامت انسانی"چه به صورت فردی و چه به شکل گروهی، و نیز حکومت داری بدون اعاده اعتبار به وجود انسان و نظر و حقوق او به پیش رانده نمی‌شوند و همچنین بنیان خانواده و اجتماع که تشکیل دهنده جامعه می‌باشد، بدون محافظت از کرامت همه مردم استقرار پیدا نمی‌کند و هیچ توسعه گسترده ای در جوامع بدون حفظ حقوق و کرامت انسانی شکل نمی‌گیرد.انقلاب اسلامی ایران با محوریت همین اصل یعنی کرامت انسان و آزادی و آزادگی، حفظ شرافت و عزت، رواج اخلاق و عدالت ظهور یافت. ظهور انقلاب اسلامی در ایران به عنوان یکی از آخرین انقلاب‌های جهان معاصر مسیری را طی کرده است که از نظر بسیاری از تحلیل‌گران بیش از حد شگرف بوده است. علت فوق العاده بودن آن هم در بطن همین ارج نهادن به مقام انسان است. تکریم انسان در جریان نهضت عظیم انقلاب اسلامی موجب گردید، حرکت‌های دگرگون‌ساز مردمی گذشته که در ایران به نحوی یا منحرف می‌شد و یا با شکست روبرو می‌شد و یا سرکوب می‌شد، این بار پیروز گردد. از نگاه دیگر علت شرگرفی آن این است که هیچ انقلابی در دنیا رخ نداده بود که محوریت و اساس آن جهان بینی الهی با محوریت انسان والبته در تضاد با اومانیسم غربی و تکریم جایگاه انسان باشد. همچنین با رهبری مذهبی و متصل به دینباشد، همین امر هم باعث گردید. میشل فوکو‌ با نسبت دادن این انقلاب به ایران‌ آن را "قلب تپنده‌ی جهان بی‌روح" تفسیر کند. در عین حال بر همگان واضح و مبرهن است که انقلاب اسلامی ایران که نشأت‌ گرفته از اندیشه‌های ناب اسلامی امام خمینی (ره‌) می‌باشد، به دلیل استمرار بر محوریت کرامت انسان، کماکان در مسیر معین اهداف آرمانی خویش باقی مانده و حتی با سرعتی بیش از پیش در راه تأثیرگذاری در سطح بین‌المللی به حرکت خود ادامه می‌دهد و این امر میسّر نبوده است مگر به دو دلیل:اول؛ تداوم رهبری جامع و کامل متأثر از اندیشه‌های امام خمینی (ره) در دوره‌ی پس از حیات ایشان و نیز توفیق ثبات قدم رهبران انقلاب و مردم در حرکت بر مسیر اندیشه‌ها و رفتار عملی، سیاسی و اسلامی امام راحل که خود نشأت‌ گرفته از اسلام ناب محمدی و ویژگی‌های منحصر به‌ فرد مذهب تشیع است.دوم؛ توجه ویژه به جایگاه انسان و کرامت انسانی از نگاه رهبران جمهوری اسلامی و نیز درک اهمیت این کرامت از سوی مردم بوده است، چرا که همین مردم برای احیای کرامت تضعیف شده شان پیش از انقلاب اسلامی، در مسیرهای پرتلاطم و پر فراز و نشیب‌ چالش‌ها و تهدیدات خارجی و بعضاً داخلی در عرصه‌های مختلف ایدئولوژیکی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استقامت ویژه نمودند و کرامت و عزت و شرافت دینی خود را حتی به قیمت از دست دادن عزیزان، جان و مال خود از دست ندادند.دو عامل فوق نشان از جایگاه مهم کرامت انسانی و وظیفه سنگین حاکم و حکومت اسلامی در حفظ و تعالی آن دارد. لذا با توجه به موارد بیان شده، در این پژوهش، سعی بر آن است که ابتدا به بررسی جایگاه کرامت انسان در اندیشه اسلامی به عنوان مبنای اندیشه ی، اندیشمندان اسلامی در پرداختن به انسان توجه شود و سپس اندیشه‌های سیاسی امام خامنه‌ای را بررسی نموده و جایگاه انسان و کرامت و رابطه میان مردم سالاری دینی با این کرامت انسانی در اندیشه ایشان را تحلیل نموده و از این خلال ضرورت حکومت دینی به جهت ضمانت مولفه‌های کرامت انسانی را بیان کنیم و در نهایت نشان دهیم که دیدگاه ایشان نسبت به حکومت الهی در تکریم انسان به تمدن نوین اسلامی منتهی می‌گردد.
بررسی کارکردهای دین در زندگی بشر از دیدگاه علماء و دانشمندان شیعی معاصر
نویسنده:
محمدرضا ابراهیم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در عرصه ی پژوهش های دینی، بررسی آثار و کارکردهای دین در زندگی بشر، از اهمیّت فراوانی برخوردار است، مطالعه و پژوهش در این زمینه موجب پررنگ تر شدن نقش دین در جوامع مختلف انسانی می شود و شاید عاملی در جهت احیاء تفکر دینی به عنوان اساس و شالوده ی زندگی الهی باشد. هدف از این تحقیق، بررسی این آثار و پیامدها است که در آن، دیدگاه های شش تن از متفکران برجسته شیعی معاصر یعنی امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره)، علامه جعفری (ره)، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)، دکتر علی شریعتی و عبدالکریم سروش، مورد کنکاش قرار گرفته است. باید توجه داشت که نگاه متکلمان مسلمان به دین، نگاهی معرفت شناسانه است، این در حالی است که دیگر متفکران و دانشمندان با رویکردی جامعه شناسانه یا روانشناسانه به مطالعه دین می پردازند ولی آنچه مسلم است، این است که همگی آثار و پیامدهای انسانیِ دین را می پذیرند و بر آنها تاکید می کنند. بزرگانی همچون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و علامه جعفری (ره)، مانند دیگر متکلمان مسلمان شیعی، دین را الگو و مکتبی جامع و کامل می دانند که چگونه زیستن را به آدمی می آموزد و آثار و برکات فراوانی را، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، نصیب او می گرداند، از این رو پرداختن به کارکردی و مسکوت نهادن کارکرد دیگری از دین، ناشی از عدم شناخت واقعی آن است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) نیز نظریه مذکور را می پذیرند، اما آنچه از بررسی آثار و اندیشه های ایشان بدست می آید، این است که استاد مطهری(ره) معرفت بخشی دین را مهمترین کارکرد آن و مبنایی برای کارکردهای دیگر می دانند. دکتر علی شریعتی علاوه بر پذیرفتن آثار فردی و روانی دین، مهمترین اثر یا کارکرد دین را تحول آفرینی، ستم ستیزی و ایجاد تحرک اجتماعی در نظر می گیرند. متفکرانی همچون عبدالکریم سروش که دین را عهده دار تبیین مسائل آن جهانی می دانند، تنها بر آثار روانی و اخروی آن تاکید کرده و دین را فاقد خدمات و کارکردهایی در نظام های سیاسی و اقتصادی، به شمار می آورند.
مقایسه نظریه مردم سالاری دینی با آراء متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی)
نویسنده:
مهدی خزاعی گسک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه دموکراسی بیش از پیش مورد توجه مردم جهان قرار گرفته است به طوری که می‌توان خیزش‌های اخیر در کشور‌های عربی اسلامی را نیز به عنوان تلاشی در جهت نیل به الگویی از حکومت دانست که در آن ضمن پذیرش دموکراسی، آموزه‌های اسلامی نیز عملیاتی شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه عملی مردم سالاری دینی در دوران کنونی که بر پایه منظومه فکری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است،برخوردار از مبانی، مضامین، روش‌ها و سازوکار‌هایی است که بسیاری از آن‌ها مورد توجه متفکران اهل سنت معاصر است. این پایان نامه درصدد مقایسه میان مردم سالاری دینی در آراء رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب) و متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی) در سه ساحت مبانی نظری، اصول و مولفه‌های مردم‌سالاری دینی و نیز اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی می‌باشد و در پی یافتننقاط اشتراک و افتراق در اندیشه ایشان به منزله راهکاری درجهت برقراری ارتباط و گفتگو میانالگوی حکومتی مردم سالاری دینیدر ایران با مطالبات و خواسته‌های مردم کشورهای عربی یعنی پیوند میان اسلام و مردم سالاری است. این تحقیق به علت اکتشافی بودن فاقد فرضیه است و از روش توصیفی- مقایسه‌ای بهره گرفتهاست؛ بدین معنی که ابتدا به توصیف مردم سالاری دینی در اندیشه متفکران دو نحله شیعی و سنیو سپس به تحلیل مقایسه‌ای سویه‌های مختف اندیشه متفکران اهل سنت با اندیشه رهبران جمهوری اسلامی می‌پردازد. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد در سطح مبانی نظری مردم سالاری دینی، رابطه دین با سیاست و مردم سالاری، حق حاکمیت و مشروعیت نقاط مورد اتفاق نظر میان دو نحله فکری و دینی بسیار است. (البته قرضاوی مشروعیت را تک رکنی می‌پندارد.) در عین حال با وجود تاکید بر آزادی اما برداشت از کرامت انسانی و خلیفه اللّهی انسان در میان این دسته از متفکران یکدست نیست. در آراء اندیشمندان مذکور در سطح مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی اشتراک کامل دارند به صورتی که ایشان مشارکت مردم، مشارکت زنان، انتخابات، شورا، قانون‌گرایى، نظارت بر قدرت، تفکیک قوا، حزب و تحزب و حقوق اقلیت‌ها را جزو مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی می‌دانند. در سطح سوم (بایسته‌ها و اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی) برخی از اوصاف حاکمان، عدالت و ارزش‌محوری از موارد مشترک است و ولایت فقیه، برخی دیگر از اوصاف حاکمان، خدمتگزاری‌ به‌ مردم، تکیه به ظرفیّت درون‌زاى کشور و خلافت از موارد اختلافی می باشد. بنابراین بیشترین اشتراک در اندیشه این متفکران، در مولفه‌ها و برخی مبانی نظری مردم سالاری دینی است و در سطح اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی در اندیشه ایشان، اشتراک کمتری وجود دارد.
تأثیر الگوی حکومتی امام علی (ع) بر اندیشه حکومت مطلوب از دیدگاه امام خمینی (س) باتوجه به فلسفه سیاسی شیعه در عصر غیبت امام معصوم (ع)
نویسنده:
نرجس عباس پور رکن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
علوم سیاسی , نهج البلاغه (نهج‌البلاغه) , شیعه , فلسفه سیاسی , نظام سیاسی , شیعه , شیعه (اعم، مذاهب کلامی) , حکومت دینی , علوم سیاسی , امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) , حکومت دینی (مسائل جدید کلامی) , ولایت فقیه , ولایت فقیه , عصر غیبت , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکومت به معنای رهبری و فرمانروایی جامعه،ضرورت هر جامعه ای است؛زیرا اجتماع بدون حکومت ،موجب هرج و مرج می شود و این حکومت است که تنظیم کننده امور فرد و اجتماع ،اجرا کننده حدود و حقوق و تأمین کننده عزت و استقلال جامعه انسانی و یا توسعه و تکامل علوم و فنون بشری است.در تمام جوامع بشری تا آنجا که تاریخ نشان می دهد،نوعی حکومت وجود داشته است:حکومت قبیلگی،پادشاهی و نیز حکومتهایی از نوع آنچه در دنیای مدرن امروز وجود دارد .در دین اسلام هم مسأله ضرورت حکومت در روایات اسلامی بازتاب گسترده ای دارد،به عنوان نمونه،امیر المومنین علی (ع) در جواب خوارج که حکومت را فقط برای خدا می دانستند،فرمودند:«مردم به زمامداری نیک یا بد نیاز مندند.» در زمان معاصر حضرت امام خمینی(س) معتقدند که تنها در سایه حکومت است که زمینه ی عمومی اصلاح زندگی دنیا و آخرت میسر می شود و دلایل عقلی و نقلی فراوانی برای اثبات ضرورت وجود حکومت مطرح کردند.اسلام دین جامعی برای سعادت بشر،در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی هر عصر و نسل است و تا زمانی که حیات بشری در دنیا برقرار باشد ،برای او برنامه دارد.احکام و برنامه های اسلامی از قوانین کلان اقتصادی،سیاسی،حقوقی و اخلاقی گرفته تا احکام جزئی،نشان می دهد که حکومت ،لازمه اجرا و اقامه آنهاست و بدون آن،زمینه ی اجرای بسیاری از احکام، محدود شده و برخی نیز تعطیل خواهند شد؛ بنابراین برقراری حکومت شرط تحقق دین و اجرای احکام و حدود آن است.در این رهگذر ، هر گونه نگاه مادی به حکومت از باب ریاست طلبی ،قدرت طلبی،منفعت طلبیو...نکوهش شده و ردّ گردیده است و انگیزه حکومت،پذیرش مسئولیت و امانت الهی است که ابتدایی ترین و ضروری ترین عنصردر آن، اقامه عدل و نفی باطل است.حکومت مطلوب حضرت علی (ع) در عصر حضور امام معصوم(ع)،حکومت شخص منصوصِ معصوم افضل از جانب خداوند متعال است که از عصمت و اعجاز برخوردار است و حکومت مطلوب حضرت امیر(ع) در عصر غیبت ،حکومت مبتنی بر عدالت ، قانون خدایی با رأی و نظر مردم است.در سایر موارد نیز ،حکومت از باب ضرورت و به عنوان شرّی اجتناب ناپذیر، مطرحمی شود.حکومت ایده آل امام علی(ع) ،در هریک از اشکال نامبرده (منصوص الهی یا در عصر غیبت و عدم حضور شخص معصوم ) در اصل به معنای مدیریت و رهبری و هدایت و محبت و خدمت به جامعه و مردم و در جهت رساندن آنها به سعادت دوجهانی است و در آن نشانه ای از تسلط محوری ، استبدادو خیانت وجود ندارد.در همین ارتباط است که از مهمترین شاخصه های حکومت آن حضرت می توان به خدامحوری ،عدالت محوری،حق جویی،مشارکت مردم،نظارت و پاسخگوئی،مردم داری،اصلاح طلبی و ... اشاره کرد.بطور کلی امیرالمومنان(ع) انگیزه خویش را از پذیرش حکومت ،دفاع از مظلومان و سرکوب ستمگران می خواند،از اینرو پیوسته در ادای وظایف الهی و اجرای احکام و اوامر رسول خدا(ص) و اداره کشور و فرماندهی ارتش،با قدرت تمام ،عمل می کرد،در عین حال از متواضع ترین و خوش مشرب ترین افراد بود.در نتیجه حکومت علوی ؛یعنی حکومتی که آرمانش ،تأمین سعادت مادی و معنوی،توجه به رشد و بالندگی و هدایت مردم ،اقامه حق و دفع باطل،تحقق عدالت،تأمین امنیت،تأمین رفاه عمومی و ...است.از این رو محروم شدن مسلمانان از این حکومت ،بالاترین و غم انگیزترین مصیبت در تاریخ اسلام به شمار می رود که باید به خاطر از دست دادن آن ،همواره اشک ماتم ریخت.امام خمینی(س) در این باره می فرمایند:«بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد،مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر(سلام الله علیه) بود و عزای او از عزای کربلا بالاتر بود.»تجربه حکومت امام علی(ع)،سودمند و مفید برای صاحبان تمامی گرایشهای سیاسی است که درباره چگونگی عمل کردن دولت به وظایف خود و عدم سرپیچی از خواسته های جامعه و سوار نشدن بر شانه های آن، می اندیشند.امام علی(ع) می خواست حکومتی تشکیل دهد که تمام برنامه هایش برای مردم روشن باشد و این همان حکومت مردم بر مردم است که در آن بالاترین شکل خودمختاری و ابراز شخصیت تحقق می یابد.این حکومت عملی مردم است.امام خمینی بعنوان یک عالم شیعی و پیرو حضرت علی (ع) در عرصه سیاست و حکومت وفاداری و اطاعت از حضرتش را مورد توجه قرار داده و با تأسی به او حکومت مورد نظر و مطلوب خویش را با الهام کامل و همه جانبه از فرامین و سیره آن حضرتمطرح ساخته است و در این جهت دیدگاه او در طول اندیشه و دید گاه و سیره حضرت علی (ع) مطرح می گردد.حکومت مطلوب امام خمینی(س) در عصر غیبت امام عصر(عج)،حکومت جمهوری اسلامی ایران است که کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می کند و کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می کند.ریشه مبانی اندیشه حکومتی امام خمینی(س) را می توان در قرآن و سنت معصومین بویژه حضرت علی (ع)پیدا کرد و ایشان با تکیه بر اصول و مبانی اسلام توانست تحولی عظیم در جامعه ایجاد کند و جمهوری اسلامی را رهبری نماید.به ویژه اینکه در سخنرانی های مکررشان بر پیاده کرددن الگوی حکومت علوی در جامعه اسلامی تأکید می کردند و می فرمودند که حکومت جمهوری اسلامی از رویه امام علی(ع) الهام خواهد گرفت ولی متکی به آرای عمومی ملت است.دلایل مطلوبیت حکومت امام علی(ع) از دید امام خمینی(س)،وجود یک حاکم و زمامدار عادل و عالم به قوانین الهی در جامعه است که می تواند برای مردم و جامعه ،عدالت و امنیت و تربیت و رفاه و...را به ارمغان بیاورد و زمینه سعادت مادی و معنوی آنها را فراهم سازد .آن حضرت(ع) در حکومت خود از حوزه شعار دادن تو خالی و از محدوده الفاظ گذشت و عدالت را در عمل و کردار نشان داد .اساس حکومت امام علی(ع) برپایه تقوا ،عدالت ،علم ،خدمت به مردم و...استوار بود.در یک کلام ،حکومت علوی،حکومت عدل الهی بود.در حکومت علوی قانون اساسی،حکم خداست و فقط همین قانون ،لازم الاجرا است.مجری قانون و حاکم جامعه ،امام معصوم(ع) استو هدف او برقراری عدلو قسط و اصلاح امور دینی و دنیوی مردم است که این هدف را در مدت حدد 5 سال حکومت خود ،در جنبه های مختلف حکومت نشان داده است و سیره سیاسی و دستورات حکومتی ایشان ،اکنون پس از 1400 سال ،هنوز راهنمای عمل در نظام جمهوری اسلامی ایران است.دوران حکومت امیر المومنین(ع) فصلدرخشانی را درتاریخ حکومتهای جهان رقم زد.در جامعه ،حکمرانان بسیاری از پی هم آمده اند و هر یک به عدالت یا ظلم و ستم بر مردم حکومت کرده اند،اما در میان آنان ،بعد از پیامبر اکرم(ص) ،پیشوایی عادلتر و رهبری با درایت تر از علی(ع) به خود ندیده است.معمار نظام جمهوری اسلامی ایران ،حضرت امام خمینی(س)،تمام تلاششان این بود تا حکومت حضرت علی(ع)، را به عنوان الگوی حکومت مطلوب خویش قرار می دهد و در سیره عملی خویش همواره از ایشان درس می گرفتند.امام خمینی(س)با استفاده ازجامعیتی که درخصوص مکتب انبیا وائمه معصومین(ع)داشت،توانست امتی را بیدار کند و حکومتی را بنیان نهد که ریشه در تفکرات دینی داشته و قانونش قانون الهی باشد.ایشان به معنای واقعی کلمه بزرگترین احیاگر تفکر دینی در عصر حاضر به شمار می رود و اندیشه وعمل او نه تنها مسلمین و دین اسلام را جان تازه ای بخشید،بلکه سایر مکاتب و گرایشها و مذاهب الهی نیز تجدید حیات یافتند.حضرت امام خمینی(س) در موارد مختلفی از جمله، ضرورت وجود حکومت در جامعه ،جایگاه حکومت که به عنوان وسیله ای است برای رسیدن به اهداف متعالی،خاستگاه الهی حکومت با مقبولیت و رضایت مردم ،اهداف و وظایف حکومت ،شرایط و صفات زمامدار برای اداره حکومت اسلامی، متأثر از حکومت علوی بوده اند.تنها تفاوت حکومت این دو بزرگوار در شکل حکومتو ساختار آن است که حکومت امام علی(ع) حکومت ولائی است که اماممعصوم(ع) در رأس آن قرار دارد ولی حکومت امام خمینی(س) حکومتی است که به علت غیبت امام معصوم(ع)،عالم دینی (ولی فقیه) عادل در رأس آن قرار دارد.همچنین در ساختار حکومت این دو رهبر، اختلافات و تفاوتهایی دیده می شود که به علت تفاوت زمانی و شرایطی محیطی، ساختار حکومتی امام خمینی(س) نسبت به حکومت امام علی(ع) پیچیده تر شده است.
مقایسه ادله اثبات باریتعالی از نظر ملاصدرا و امام خمینی و تبیین مبانی آنها
نویسنده:
علی اله دادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ثحابم یکی از مهمی که صدرالمتألهین (ره) و امام خمینی (ره) در فلسفه الهی بدان پرداخته اندبحث شناخت خدا است . در این باب هر دو متفکر فرزانه ادله زیادی ذکر کرده اند، که از مهم ترینمی باشند که با استفاده از مبانی مهم « معرفت نف س » و « امکان فقر ی » ،« صدیقین » این ادله؛ برهان هایبسیط » ؛« تعلق داشتن جعل به وجودی » ؛« تشکیک وجو د » ؛« اصالت وجو د » ؛ حکمت متعالیه مانندبه تقریر آنها پرداخته اند، که در این نوشتار ابتدا مبانی مورد استفاده این الهیدان « الحقیقهکل الاشیاءبرجسته تبیین شده است و سپس برهان های هر یک در شناخت خدای سبحان تقریر شده است ودر جاهایی که امام خمینی (ره) در بحث مبانی یا در تقریر برهان ها سخنی تازه و نگاهی متفاوت باصدرالمتألهین(ره) داشته اند مقایسه شده است، و این نتیجه ها حاصل شد که : 1. اهمیت ذوق وشهود نزد امام خمینی (ره) بیشتر از صدرالمتألهین (ره) است . 2. امام خمینی (ره) سعی م ی کندکشفیات شهودی خود را با مبانی حکمت متعالیه تطبیق دهد . 3. برهان صدیقین امام خمینی (ره)یکسان می باشد، بهترین برهان خداشناسی « مشاع ر » که با برهان صدیقین صدرالمتألهین (ره) درمی باشد.
نسبت شناسی تفرد و حضور در تفکر غرب و اندیشه اسلامی با مطالعه موردی تطبیق اندیشه تربیتی کانت با حضرت امام خمینی (ره)
نویسنده:
محسن بهارناز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفرد و حضور دو مفهوم پایه است که در یک بررسی فلسفی، افتراق و تمایز دو حوزه‌ی فلسفی غرب و اسلام را می‌نمایاند.اصالت فاعل شناسا، در تلقی سوبژکتیو غرب مدرن از بدو رنسانس، از دکارت با مفهوم «کوژیتو» تا امنویل کانت با مفهوم «من استعلایی» و تمییز میان «نومن و فنومن» به پدید آمدن بیش از پیش تلقی فلسفی «تفرد» انجامید. تفرد یا ایندیویژوآلیسم، ریشه‌ی «سوبژکتیویسم» دارد. سوبژکتیویسم، با دکارت و کانت، از حیث معرفت‌شناسی، کاملاً در اندیشه‌ی غرب پسارنسانس، نهادینه می‌شود.ادامه‌ی اصالت بخشی به سوژه یا سوبژکتیویسم، و لاجرم ایندیوژوآلیسم، به اصالت بشر یا امانیسم انجامید. اکنون دوره‌ی عبور از اصالت بشر به ماهو بشر، و نیل به اصالت خود یا «اگوئیسم» است.در تلقی امانیستی، حضور در نسبت با فردیت فرد انسان تعریف می‌شود: هنگامی که تلقی دکارتی – کانتی از اندیشیدن و حد دانستن اصالت یافت، حضور نیز مفهومی سوبژکتیویسم شد. در واقع حضور با فردیت و اصالت فرد تعریف شد.در اندیشه‌ی اسلامی، اصالت از آن خداست، یعنی یک تلقی «تئوئیستی». در این تلقی، فردیت انسان در نسبت با اصالت خدا تعریف می‌شود و تفرد انسان، در مولفه‌های «انسان مسئول»، «انسان مکلف»، «انسان محق» و «انسان پاسخگو» تبیین می‌گردد.در تلقی اسلامی از تفرد، فردیت انسان، در نسبت با وحدانیت خدا تبین می‌شود: توحید و وحدانیت برای انسان خداگرایی، مبین این است در عالم محضر یک خدای واحد است. فردیت هر یک از انسان‌ها در پیشگاه این خدا، فردیت مخلوق و بنده‌ی پاسخگوست.لذا، در خداگرایی، فردیت و تفرد، در محضر تعریف می‌شود؛ محضر خدا. اما در بشرگرایی و امانیسم، متاثر از سوبژکتیویسم، محضر در نسبت با تفرد سوژه تعریف می‌گردد. امام خمینی (ره)، این تقسیم‌بندی را در دو مفهوم «انانیت» و «الوهیت» می‌گنجاند. ایشان عالم را محضر خدا می‌دانتد و ادب حضور را که بخشی از راز نماز معرفی می‌کند، در «درک حضور»، سپس «حفظ حضور»، آنگاه «درک حدود»، و در نهایت «حفظ حدود» می‌شناسد.نسبت تفرد و حضور در اندیشه‌ی اسلامی، نسبتی کاملاً مفارق و مبتاین و متضاد است که هیچ همپوشانی یا انطباقی ندارد.
بررسی تطبیقی دیدگاه‌های قاضی سعید قمی و امام خمینی (ره) درباره اسماء و صفات حضرت حق
نویسنده:
محمد حسینی‌نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
افلاطون , اسماء الهی , 01. خداشناسی (کلام) , خدا (اسماء ذات الهی) , معارف اسلامی , صفات خدا , خداشناسی(الهیات بالمعنی الاخص) , هنر و علوم انسانی , قاضی سعیدقمی، محمدسعید بن محمدمفید , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , ق‍اض‍ی‌ س‍ع‍ی‍د ق‍م‍ی‌، م‍ح‍م‍د س‍ع‍ی‍د‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د م‍ف‍ی‍د , هنر و علوم انسانی , قاضی سعید قمی، محمدسعیدبن محمدمفید , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , ق‍اض‍ی‌ س‍ع‍ی‍د ق‍م‍ی‌، م‍ح‍م‍د س‍ع‍ی‍د‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د م‍ف‍ی‍د , هنر و علوم انسانی , ق‍اض‍ی‌ س‍ع‍ی‍د ق‍م‍ی‌، م‍ح‍م‍د س‍ع‍ی‍د‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د م‍ف‍ی‍د
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خدا شناسی ومسائل آن از شریفترین موضوعات تحقیق وپژوهشمی باشد و یکی از مسائل بنیادی آن أسماء و صفات خداوند است، که متفکّران و اندیشمندان زیادی از دیر باز،حتّی در یونان باستان بدان پرداخته اند. وپس از گسترش ادیان آسمانی، این موضوع در ادیان ابراهیمی(یهود،مسیحیّت،اسلام)از جایگاه ویژه ای بر خوردار شده است.این پژوهش در صددآن است تا إبتدا به پیشینه دور این موضوع،در یونان باستان، به ویژه در آثار افلاطون وافلوطین به خاطر تأثیر گذاری زیاد آندو در حکما وعرفای مسلمان، خصوصاً در قاضی سعید قمی،یکی از شخصیّتهایی که این رساله پیرامون آراء وی شکل گرفته است بپردازد. سپس با نگاهی گذرا و مختصر از سیر موضوع در جهان اسلام، اعمّ از شیعه و سنّی،نظریّات دو حکیم و عارف معاصر قاضی سعید قمی و امام خمینی(ره) را در باره أسماء وصفات حقّ بر رسی نماید.بنا بر این ابتدا کوشش می شود تا دیدگاه قاضی سعید قمی را در باره أسماء خداوند که برخی از آراء وی منحصر بفرد یا دارای سابقه کمتری در بین علماء شیعه می باشد بیان شود، و سپس دیدگاه امام خمینی(ره) را به عنوان حکیمی عارف، نه یک فقیه،متکلم و سیاستمدار، در باره همین موضوع أسماء و صفات إلهی بر رسی گردد.و در ادامه نقد های امام (ره) از نظرات و آراء قاضی سعید قمی را در خلال آثارش استخراج و بر رسی نموده و در پایان شباهت ها وتفاوت های این دو حکیم عارف بر رسی و با هم مقایسه خواهد شد.
مبانی اسماء و صفات الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
مهری مهرابی فودانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اسماء الهی را ‌می‌توان به عنوان یکی از وجوهی که عرفان اسلا‌می‌را از سایر عرفان های شرق و غرب جدا ‌می‌سازد، مطرح کرد. اسماء الحسنی در عرفان اسلامی، نمایانگر ارتباط ذات مقدس حق با عالم و انسان از طرفی و واسطه معرفت انسان نسبت به خداوند از طرف دیگر است. امام خمینی (ره) اسماء و صفات الهی را از سه منظر مورد بررسی قرار داده است: 1- رابطه اسماء و صفات الهی با ذات مقدس حق 2- رابطه اسماء وصفات الهی با موجودات3- رابطه اسماء و صفات الهی با یکدیگر. طبق نظر ایشان ذات مقدس حق، از لحاظ ذات بودن بر هیچ آینه ای تجلی و ظهور نمی‌‌کند و همیشه در پرده اسماء و صفات محبوب و پوشیده است. اگر سالکی ادعا کند که مرتبه ذات را تعقل نموده است، این تعقل یا تعینی از تعینات ذات بوده و او، اسمی ‌از اسماء حق تعالی را تعقل کرده است.اسماء و صفات الهی، علایم و نشانه های ذات مقدس حق هستند و بی شک شناخت اسماء الهی، سالک را به شناخت خدای عزوجل به مقداری که اسماء، قابلیت نشان دادن ذات حق را دارند، رهنمون ‌می‌کند و شهود ذات حق به واسطه شهود اسماء و صفات ممکن است. بنابر عقیده امام خمینی (ره)مجموعه عالم هستی و سلسله وجود، جملگی اسماء الله هستند وعالم هستی و موجودات نتیجه و مظهر حق هستند. و موجودات، قابلیت و ظرفیت‌هایی هستند که اسماء و صفات الهی را در خود بروز و ظهور ‌می‌دهند.از نظر امام (ره) اگر اسماء الهی را از جهت ارتباطشان با وجود ذات الهی و استهلاک و فنایشان در ذات احدیت در نظر بگیریم، هر اسم ‌از اسماء الهی، جمیع حقایق و کمالات تما‌می‌اسماءرا دارد. پس از این زاویه، هیچ تمایز و تفاوتی میان اسماءوجود ندارد. ضمنا هر اسمی‌‌برای خود، تجلی و ظهوری دارد که با سایر اسماء متفاوت است.پس همه اسماء الهی از یک حقیقت، منشعب ‌می‌شوند ولی کار کرد اسماء متفاوت ‌می‌باشد.اسماء الهی دارای مراتب گوناگونند و هر کدام سعه و گستردگی متفاوتی دارند . در میان اسماء الهی،اسم اعظم گسترده ترین اسماء استوسالک با فنا شدن در این اسم،به عالی ترین درجه معرفت ‌می‌رسد. اسم اعظم،نه فقط یک لفظ، بلکه حقیقتی است ذو مراتب. اولین و بالاترین مرتبه اسم اعظم،مرتبه حقیقت غیبی احدی است که امام(ره) از آن به اسم مستأثر تعبیر ‌می‌کند. دومین مرتبه اسم اعظم، مرتبه الوهیت است که ، مقام ظهور فیض اقدس و تجلی خلیفه کبری در مرتبه و احدیت است. سومین مرتبه، مرتبه مألوهیت و عینیت است، و اسم اعظم در این مرتبه همان انسان کامل است. امام(ره) از انسان کامل به خلیفه الله ویا حقیقت محمدیه(ص) تعبیر ‌می‌کند و معتقد است تحقق خارجی اسم اعظم، در کالبد پیامبر اکرم محمد مصطفی (ص) تجسم پیدا کرده است. آخرین و نازلترین مرتبه اسم اعظم، مرتبه لفظ و عبارت است که مطابق نظر امام (ره)،اطلاع بر حقیقت این مرتبه، مخصوص اولیاء و راسخین است که در اثر ریاضت و فراغت از دنیا، برای آنها حاصل ‌می‌شود. به نظر امام خمینی (ره)، حقیقت عماء، همان مقام فیض اقدس و خلیفه کبری است و این همان حقیقتی است که هیچ کس آن را، به مقام غیبی اش نمی‌‌شناسد. از این رو، حقیقت اسماء، واسطه میان حضرت احدیت غیبی و هویت غیر ظاهر با حضرت واحدیت است.
  • تعداد رکورد ها : 17