جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 45
بررسی رابطه عقل و دین از منظر ابن رشد و دلالت‌های آن برای تربیت دینی و نقد آن از منظر آیت‌اله جوادی آملی
نویسنده:
صمد تقی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی و تبیین و توجیه عقل و دین و ارتباط بین سلسله مباحث مربوط به آن به خصوص در تعلیم و تربیت یکی از موضوعات اساسی مورد نظر فلاسفه تربیتی است. از میان مسائل گوناگون فلسفه تعلیم و تربیت توجه به مبانی معرفت‌شناسی و روش آموزش و یادگیری در تعلیم و تربیت از مهمترین مسائل به شمار می‌آید، چرا که جایگاه روش‌های آموزش و یادگیری در تعلیم و تربیت از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا ایجاد ارتباط بین عقل و دین و پیدا کردن دلالت‌های تربیتی آن امری سهل الوصول نخواهدبود. اهمیت بررسی ارتباط و نشان دادن دلالت‌های تربیتی آن می‌تواند پاسخگوی سوال‌های پژوهشی ما باشد که در واقع هدف اساسی انجام این پایان‌نامه است.در این پایان‌نامه سعی شده است، تا ضمن طی مراحل تحقیق از جمله بیان مسئله، جستجو در ادبیات تحقیق، به طرح اندیشه‌های ابن‌رشد و نقد آن از منظر جوادی آملی بپردازیم و سپس به تجزیه و تحلیل فرضیه‌ها و نتیجه‌گیری مبادرت نمائیم و با برقراری ارتباط مفهومی بین مفاهیم معرفت‌شناسی و روش‌شناختی مربوط به هر فرضیه، روش تحلیل- توصیفی را به کار بگیریم. در این روش ابتدا مفاهیم مربوط به عقل و دین استخراج و دسته‌بندی و توصیف شده‌اند و سپس بین مفاهیم، ترکیب و ارتباط برقرار می‌گردد. در مرحله بعد دیدگاه ابن رشد نسبت به عقل و دین و ارتباط میان آن دو مورد بررسی قرار می‌گیرد و بدون پیش داوری و اعمال نظر از منظر جوادی آملی مورد نقد قرار می‌گیرد و نهایتاً با نتیجه‌گیری (پاسخ به سوالات تحقیق) خاتمه می‌یابد.
بررسی و نقد مبانی معرفت شناختی رویکرد ارزشیابی کیفی در آموزش از منظر معرفت شناختی علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فخرالسادات مرعشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزشیابی کیفی مقوله ای نو است که اکنون در پژوهشهای آموزشی مطرح می باشد لذا ضرورت دارد زیر بنای فلسفی هر ایده نویی رامورد کندو کار و بررسی قرار داد. تا در سیر اجرایی موفقیت آن تضمین گردد.هدف این پژوهش بررسی نقد مبانی معرفت شناختی ارزشیابی کیفی بر اساس معرفت شناسی علامه طباطبایی (ره)به عنوان یک فیلسوف اسلامی می باشد.دراین پژوهش ارزشیابی کیفی به عنوان یک ارزشیابی مطرح در جهان امروزی معرفی گردیده و مطالبی حاوی عناوین و تعاریف آن ، جنبه های فلسفی و نقاط قوت وضعف آن در مقایسه با روش های کمی ارائه شده است.توجه به جنبه های فلسفی ارزشیابی از آن جا نشأت می یابدکه ارزش یابی آموخته ها با برخی مقوله های فلسفی چون معرفت شناسی در پیوند و ارتباط است. لذا در پژوهش حاضربا استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی، سه دیدگاه ، فلسفی زیر بنایی معرفت شناسی که ارزشیابی کیفی بر آن ابتناء دارد و از پارادایم های تحقیق محسوب می شوند مورد واکاوی قرار گرفته است. این سه پارادایم تحقیق عبارتند از : پارادایم تفسیری ، نظریه انتقادی و پسا ساختارگرایی . سپس مبانی معرفت شناسی مبتنی بر این سه پارادایم تحقیق در سه مولفه ماهیت شناخت ، روش شناخت و معیار شناخت تبیین گردیده درنهایت از منظر معرفت شناسی علامه طباطبایی (ره)بر اساس سه مولفه پیشین بررسی شده است. در راستای نقد و بررسی پارادایم های کیفی از منظر معرفت شناسی علامه طباطبایی می توان بیان نمود که ایشان با تفکیکامور حقیقی از امور اعتباری، آنچه را که پارادایم های کیفی در رابطه با مسائل اجتماعی ، سیاسی ، علمی ، فرهنگی و شرایط خاص محلی و ... مطرح می نمایند در زمره ادراکات اعتباری قرار می دهند. علامه طباطبایی ادراکات اعتباری را به دو دسته ، اعتباریات عام و اعتباریات خاص تقسیم می کند،سپس در دسته اعتباریات خاص ، اعتباریات پیش از اجتماع و اعتباریات پس از اجتماع را قرار می دهد . بر این اساس ایشان تغییرات اجتماعی و تحولات جهانی را بر اساس مقتضیات زمانی ، پیشرفت و نوآوری علوم می پذیرند.لذا پژوهشهای علمی و آموزشی از جمله ارزشیابی کیفی در رسته ادراکات اعتباری پس از اجتماع قرار می گیرد. بنابراین با توجه به عنایت و هدف اصلی تعلیم و تربیت که همانا فعلیت یافتن قوای انسان کامل و تخلق به اخلاق الهی است می توان ارزشیابی کیفی را در عرصه های پژوهشی و علمی مد نظر قرار داد .
ویژگی‌های تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه جعفری
نویسنده:
فاطمه فرحناک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر به تبیین و تحلیل ویژگیهای تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری می‌پردازد. علامه جعفری صاحب نظری است که آراء تربیتی ایشان برگرفته از قرآن، نهج البلاغه و گاهی مثنوی معنوی است. مساله اساسی تحقیق موجود، از دیدگاه علامه جعفری آن است که چه ویژگی‌هایی برای تعلیم و تربیت مطرح می‌باشد؟ این تحقیق به روش تحلیلی – استنباطی با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام گرفته است که در آن با جستجو در منابع اسلامی، منابع تعلیم و تربیت، کتب مرجع و تمامی آثار موجود علامه جعفری به بررسی موضوع تحقیق مبادرت گردیده است. استاد جعفری در مبحث تعلیم و تربیت چهار رکن را مطرح می‌کند. رکن اول: مبانی تعلیم و تربیت، رکن دوم: اهداف تعلیم و تربیت، رکن سوم: معلم و مربی، رکن چهارم: انسان مورد تعلیم و تربیت . مبانی فلسفی تعلیم و تربیت از نگاه علامه برچهار محور اساسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، هستی شناسی، ارزش شناسی نهادینه شده است و همچنین فلسفه تربیتی اسلام مقبول ایشان می‌باشد. در اصول تعلیم و تربیت به یک سلسله اصول کلی و اصول اسلامی معتقدند که عبارتند از: اصل فعالیت، اصل تدریج‌، اصل ضرورت هماهنگی بین مدرسه و اولیا، اصل تفرد، اصل عمل و عکس العمل، اصل توازن عقل و احساس، اصل تذکر، اصل عزت، اصل کمال و همچنین ایشان معتقدند هر کس اصول تعلیم و تربیت را جدی نگیرد دچار پوچی خواهد شد. از نظر استاد در تعلیم و تربیت اهداف زیر پیگیری می‌شود. تعدیل احساسات خام و غرایز حیوانی و تصحیح اندیشه‌های غلط حاکم بر ذهن انسان، تلقین و قابل پذیرش ساختن واقعیات و آرمانهای عالی انسانی، توجیه و تفسیر قدرت، آشتی دادن انسان با خویشتن، در اهداف تعلیم و تربیت به سه ماده از جمله تعقل، قدرشناسی از فرهنگ، پرورش خلاقیت خیلی تاکید کرده‌اند و معتقدند معلمان باید احساسات خام متربی را آرام آرام به تعقل مبدل سازند تا او را به خود شکوفائی برسانند. هر اندازه انسان برای مواد و محتوای تعلیم و تربیت اهمیت بیشتری بدهد به همان نسبت برای یادگیری آن مواد بیشتر اقدام خواهد کرد و استاد موادی را برای تعلیم و تربیت عنوان کرده‌اند که عبارتند از: اهمیت درک و به کاربردن دانش، تماس با اندیشه‌های مهم، ارزشهای معنوی و اخلاقی، مهارتهای اصولی، کارآمدی شغلی، سازگاری بهتر بازندگی خانوادگی، رضامندی موثر، سلامت بدنی و روانی، تغییر شخصیت برای سودمند بودن به آگاهی و دانش و درک حقیقت، به وجود آوردن علاقه‌های پایدار، صلح جویی، تجدید مداوم و فهماندن اینکه بشر مقیاس جهان است و همچنین معتقدند مواد فوق کلیاتی هستند که مطلوبیت آنها مورد تردید نیست. آنچه باید مورد بررسی قرار گیرد بیان ملاکها، اصول و انگیزه‌های آن مواد می‌باشد و همچنین در مبحث روشهای تعلیم و تربیت به راهبردهای آموزش غیر مستقیم و مستقیم و آموزش تعاملی و روشهای تربیتی اسلامی تاکید دارند. روشهای غیر مستقیم عبارتند از: روش عبرت آموزی، روش تدریس مبتنی بر خلاقیت، روش الگویی و همچنین به روشهای تعاملی از جمله روش پرسش و پاسخ اشاره کرده‌اند و روشهای آموزش مستقیم به روشهایی مانند روش تکرار و تمرین، روش ابراز توانایی‌ها، روش تشویق و تنبیه، روش تربیتی تحریک به حقیقت جویی، روش پرورش هنر در پرتو احساسات تصعید شده اشاره کرده‌اند و برخی از روشهای تربیت اسلامی از جمله، روش یادآوری نعمت‌ها، روش تربیتی موعظه حسنه، روش تزکیه و ریاضت ، روش محبت و روش مراقبه و محاسبه را یادآوری کردند. از منظر استاد اولین و حقیقی ‌ترین معلم و مربی خداوند است پس انسان باید شایستگی احراز مقام نمایندگی خدا را از او بخواهد. همچنین در بحث معلم و مربی به سه بعد، از جمله بعد ماشینی، بعد غیر ماشینی، بعد فوق ماشینی یا بعد معنوی اشاره کرده‌اند و استاد جعفری بعد فوق ماشینی یا بعد معنوی را قبول دارند و برای این نوع معلمان شرایطی از جمله اخلاص، ایمان، آگاهی و دانش معلم، فعالیت معلم و مربی، عشق و علاقه به پیشرفت دانش آموزان، استمداد از خدا، کردار موثر از گفتار، سوال شایسته، انعطاف پذیری معلم را متذکر شده‌اند.
مقایسه و بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی مولانا و حضرت امام خمینی (ره)
نویسنده:
بیتا جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
آموزش و پرورش , آموزش و پرورش , هستی شناسی(فلسفه) , 01. خداشناسی (کلام) , شناخت شناسی , فلسفه آموزش و پرورش , خداشناسی(الهیات بالمعنی الاخص) , خداشناسی , اصطلاحنامه تصوف , اصطلاحنامه عرفان , مولوی، جلال الدین محمد بن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال الدین محمد بن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال الدین محمد بن محمد , مولوی،جلال الدین محمد بن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال الدین محمد بن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال الدین محمدبن محمد , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مولوی، جلال‌الدین محمدبن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی , مولوی، جلال‌الدین محمدبن محمد , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مولوی، جلال‌الدین محمدبن محمد , آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضربا هدف بررسی مقایسه ای فلسفه تربیتی و تربیت عرفانی مولانا و حضرت امام خمینی (ره) انجام گرفته است درابتدا به بیان مقوله عرفان و تصوف و فلسفه پرداخته وهم چنین مثنوی وآثار امام خمینی (ره ) راکه شامل نکات اخلاقی مبتنی برمبانی عرفانی و تربیتی که درشرح چهل حدیث وتفسیرسوره حمد وسخنرانی های اخلاقی که در صحیفه نوروآثاردیگرایشان، با هدف تدوین یک فلسفه ی تربیتی درسه شاخه ی اصلی فلسفه معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی که مقولات دینی با صبغه ای عرفانیست مورد بررسی قرارگرفته است در ادامه به بیان مسائل تعلیم و تربیت از دو منظرمولانا و امام پرداخته شده استصحبت از عرفان و تصوف به سادگی و صراحت سایر موضوعات نیست چرا که هریک از اعتقادات دینی و مذهبی مستند به شواهد تاریخی و یا بیان شفاف و صریح ازسوی بانیان یا معتقدین بدانهاست. عرفان اعتقاد به عشق مطلق است. این اعتقاد خود را مقید به باورمشخصی ازادیان نمی نماید در عین حال بخاطر بهره مندی ازروح لطیف عشق همواره جایگاه ارزنده ای درتمام ادیان ومذاهب داشته و به نوعی با آنها سازگار شده بی آنکه از اصل خود عدول کرده باشد و رمزماندگاری عرفان نیزهمین است.هدف عرفان تربیت انسان کامل است، انسانی که اقوال و افعال و اخلاق نیک را به کمال داراست. در یک کلام عرفان وظیفه تربیت انسان های کامل و خود ساخته را برعهده دارد.عرفان همچون آیینی در جست و جوی حقیقت و درپی تأمین خواسته ی همیشگی آدمی ، دست یابی به سعادتی والا و حقیقی است . نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که تفاوت معناداری بین نظرات مولانا و امام خمینی وجود ندارد امااساس و پایه ی عرفان مولانا روی ذوق و وجد گذاشته شده است و توجهی به برهان و استدلال عقلی ندارد . ولی حضرت امام با قبول این ذوق و شهود به رد استدلال نمی پردازند .
بررسی تطببیقی مجموعه دیدگاهها و آموزه‎های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی، ابن سینا، مطهری) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت‏های معلمان و مربیان کشورمان
نویسنده:
لیلا افضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به منظور بررسی تطبیقی و تحلیلی مجموعه دیدگاهها و آموزه های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی ، ابن سینا ومطهری ) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت های مربیان کشورمان تحقیقی با روش توصیفی و با رویکرد تطبیقی انجام شد .سؤالاتاصلی این تحقیق عبارتند از :1)اندیشۀ تربیتی غزالی چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟2)اندیشۀ تربیتی بوعلی سینا چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟3)اندیشۀ تربیتی مطهری چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟4)تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاههای تربیتی غزالی ،بوعلی و مطهری در زمینۀ تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان تربیت به طور اخص چیست ؟5)توصیه ها و آموزه های تربیتی دانشمندان مورد مطالعه ،در فعالیت های تربیتی معلمان و مربیان امروز کشورمان چیست ؟این تحقیق با روشفرانک هیگلر که یک روش مطلق و انتزاعی است انجام شده است.که مراحل این روش بدین صورت بوده (توصیف ،تعبیر ،همجواری و مقایسه ).در سؤال اول اندیشۀ تربیتی غزالی بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که غزالی به جنبۀ پرورشی و اخلاقی و اخروی تربیت توجه میکند و همین طور برای تعلیم و تربیت جنبۀ سلب و ایجابی قائل است و تعلیم و تربیت را تدبیر نفس و باطن از طریق اعتدال بخشی تدریجی به قوا و تمایلات به وسیلۀ معرفت ، ریاضت و استمرار برای نیل به انس و قرب الهی می داند . و اهداف تربیت را به غائی ، میانی و جزئی تقسیم می کند و همینطور برنامۀ آموزشی اش را بر اساس شرع قرار داده و در روش تربیت روش های زیادی را بر شمرده از قبیل آموزش ، تحریک انگیزه ، تکرار و تمرین و... و برای معلم جایگاه خاصی قائل است و در اصل می توان گفت معلم محور است و به آموزش دختران توجه کرده است .در سؤال دوم اندیشۀ تربیتی ابن سینا بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که ابن سینا به تعلیم و تربیت در کتابی جداگانه ( تدابیر المنازل ) پرداخته و تربیت را بر اساس شکل گیری عادت ها می داند و تعریفی که از تربیت ارائه میدهد این گونه است :برنامه ریزی و فعالیت جامعه و فرد در جهت سلامت خانواده ، رشد کودک و تدبیر شؤن اجتماعی برای وصول انسان به سعادت در دنیا و پس از مرگ .همین طور اهداف تربیت را به غائی و میانه ای و واسطه ای تقسیم می کند و به سه برنامه توجه خاص دارد ؛ آموزش قرآن و تلفیق مبانی دینی ، آموزش اصول و قوائد زبان از 4 منظر ( روانشناسی ، زبان شناسی ، بیولوژی و تعلیم و تربیت) ، آموزش هنر و پیشه . و به 4 روش در تربیت اشاره دارد (ایجاد عادات مطلوب ، تشویق و تنبیه ، پند و نصیحت ، داشتن دوست و همنشین خوب ) و به نقش الگوئی معلم توجه دارد و به تربیت معلمان حساسیت خاصی نشان داده است و برای دانش آموز مراحل سنی در نظر گرفته است .و در سؤال سوم اندیشۀ تربیتی مطهری بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که مطهری تربیت صحیح را زمانی متحقق می داند که به رشد و پرورش استعدادهای انسانی توجه شود و تعادل و هماهنگی میان استعدادهای انسانی برقرار شود و استعدادها در حد عالی از فعلیت به ثمر برسند و تربیت را پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها ( عقلی ، اخلاقی ، دینی ، هنری و خلاقیت ) و ایجاد تعادل و هماهنگی میان آنها تا متربی به حد کمال برسد . اهدافی که برای تربیت در نظر گرفته با اهداف تعلیم و تربیت اسلامی مطابق است از قبیل : فرد و اجتماع هدف تعلیم و تربیت اسلامی ، شناخت خدا و نزدیک شدن به او ، برقراری عدل و قسط در جامعۀ اسلامی و در برنامه تربیت به عمل و عاقبت بینی توجه کرده و برنامه را بر اساس علائق و حکمت های ذوقی قرار داده و روشهای چندی را برشمرده از قبیل تبشیر و انذار ، تذکر ، روش تعقلی ، ایجاد انس و... و در بحث معلم از انبیاء الهی به عنوان کاملترین معلمان بشریت نام می برد و به بلوغ روحی و جسمی دانش آموز توجه خاص کرده است .و در سؤال چهارم تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاه دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که :هر سه دانشمند نگاهی مشابه به تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزئی داشته اند و از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند . هر سه جنبۀ اخروی تربیت را در نظر گرفته اند (قرب الهی ،سعادت و کمال ).ابن سینا و مطهری مستقیما ًبه بحث تربیت پرداخته اند ولی غزالی به صورت غیرمستقیم و در لابلایآثارش از تربیت صحبت کرده است .غزالی و مطهری در تعریف تربیت به بحث اعتدال و تعادل توجه کرده اند ولی ابن سینا آن را مطرح نکرده است .مطهری در مقایسه با ابن سینا و غزالی می توان گفت یک بحث جدید در تربیت را مطرح می کند که فطرت نام دارد . و در تعریف تربیت ابن سینا به خانواده توجه کرده است . وتعریف مطهری از تربیت این گونه است پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها و ایجاد تعادل در هماهنگی میان آنها استتا متربی به حد کمال برسد .اهداف تربیتی مربیان یک جامعه با فرهنگ و مذهب مشترک معمولا ًمشابه می باشد .و اهداف تربیتی با کمال نهایی انسان سازگار است و هر سه دانشمند هدف غایی تعلیم و تربیت را نزدیکی به خدا می دانند .ـ در بحث برنامه هم می توان گفت ؛گر چه هر سه دانشمند تقسیم بندی متفاوتی از علوم ارائه دادند و مواد درسی پیشنهادی آنها کمی متفاوت بود ولی هر سه اندیشمند قرآن و احادیث را در برنامه شان مد نظر داشتند و فقط غزالی می گوید فقط فیزیک و فلسفه و ریاضی را تحریم کرده است در صورتی که در قرآن موردی نیست که علوم تجربی را تحریم کرده باشد و آنچه را که غزالی در مورد تحریم فیزیک ،فلسفه و ریاضی می گوید نظر شخصی اوست و نه اسلام (حسینی علی اکبر ،ص 68 ،1379 ) .در مورد روش ها می توان گفت :برخی از دانشمندان مورد مطالعه به برخی روش ها اهمیت بیشتری داده اند و به برخی دیگر کمتر ، مثلا ًمطهری و غزالیبیشتر به تعقل اهمیت داده است درروش تربیتی ایجاد عادات مطلوب را هر سۀ دانشمندان مسلمان به آن پرداخته اند وهمین طور به روش تشویق و تنبیه هر سه توجه نشان داده اند که از تشابهات نظریه های آنان محسوب می شود ،هر سۀ دانشمندان ـحتی المقدور ـ از تنبیه بدنی کودک بر حذر می داشتند و در مرحلۀ آخر آن را روا می داشتند و مطهری از لزوم آگاهی از علت تشویق و تنبیه نیز صحبت می کند که اگر مشخص نباشد اثر سوء تربیتی دارد .غزالی نسبت به ابن سینا و مطهری به روشهای زیادی اشاره کرده است مثل آموزش ،بر انگیختن انگیزه ،نمونۀ برتر،عبرت آموزی، تشبیه معقول به محسوس ،استفاده از مثال و داستان و حکایت و شعر ،خلوت گزینی ،تضعیف ،تقویت، تخویف ،اقناع ،القا ، تلقین ،ایجاد عادت ،تزکیه ،مجاهدت و ریاضت و...درروش پند و اندرز غزالی و ابن سینا تشابه نظر دارند و مطهری زیاد به این بحث نپرداخته ودر جایی دیگر از مراقبه و محاسبه مطهری به عنوان برنامه ای برای تربیت نام برده در حالی که غزالی از آن به عنوان یک روش تربیت استفاده می کند .و در سؤال پنجم به توصیه ها و آموزه هائی که میتوان از آراء دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بدست آورد اشاره شده است و می توان گفت از هر عبارت و از هر جملۀ این دانشمندان می توان آموزه هائی را بدست آورد ولی فقط به موارد چندی اشاره شده است .از نظر هر سه اندیشمند معلم جایگاه والایی دارد و متعلم باید به او احترام بگذارد .در بحث معلم ،غزالی و ابن سینا دقیقا ًدر یک عبارت تأثیر گفتار و رفتار معلم بر دانش آموزان تشابه نظر دارند ولی مطهری همین را در عبارت دیگری عامل بودن معلم قبل از ناصح بودن آن عنوان می کند .غزالی و ابن سینا از والدین به عنوان مربیان و معلمان کودک یاد می کنند ولی مطهری مطرح نکرده است . می توان گفت غزالی معلم محور می باشد و به عدم دریافت مزد تأکید کرده است که ابن سینا و مطهری مطرح نکرده اند . در دیدگاه دانشمندان مورد مطالعه به موارد زیادی اشاره شده ولی از هر کدام به چند مورد اشاره می شود ؛از موارد مهم در دیدگاه غزالی آموزش در جهت کسب رضای خدا و عدم دریافت مزد و اجرت و هیبت معلم میباشد .در دیدگاه ابن سینا شناخت تفاوت های فردی و تخصص در تعلیم و تربیت است و در دیدگاه مطهری روح علمی دادن به متعلم و رفق و لینت و پرهیز از خشونت می باشد .در بحث دانش آموز غزالی و ابن سینا به بحث سختی ها در دوران کودکی اهمیت زیادی قائل شده اند ولیابن سینا به آن نپرداخته است .و مواردی که غزالی به آن اشاره می کند عبارتند از حس تقلید و اهمیت کودکی، دور نگه داشتن کودک از دوستان و همسالان و همنشینان بد ،توجه به همکاری و دوستی بین دانش آموزان و احترام و اطاعت از معلم ،توجه به کودکان ناشایست و هدایت آنان ،تأکید به آموزش دختران ،تأکید به عمل به آموخته ها توسط دانش آموزان و همین طور مواردی که ابن سینا به آن اشاره می کند وجود مراحل سنی ، رعایت تفاوت های فردی و آموزش گروهی است و مواردی که مطهری به آن اشاره کرده است آزادی متعلم هنگام یادگیری ،توجه به بلوغ روحی و جسمی متعلم در فرایند یادگیری و لزوم توأم بودن عقل و علم است . و در آخر می توان گفت هر سه این اندیشمندان راجه به هدف ،برنامه ،روش ،معلم و دانش آموز نظرات مشابهی داشتند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است ، در حالی که دو اندیشمند با آن مخالفتی نداشتند.
تبیین مبانی فلسفی تربیت عرفانی از دیدگاه شیخ اشراق ونقد آن از منظر علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
معصومه گل‌آقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به رشد فزاینده انگیزه های عرفانی در جوانان، که سبب رشد مسلک ها و دیدگاه های نابخردانه گردیده است، این تحقیق به دنبال بررسی دیدگاه های عرفانی بر آمده است. بدین لحاظ دیدگاه عرفانی سهروری را به لحاظ غنای فلسفی آموزه های عرفانی، مورد بررسی قرار می دهیم، تا از منظر او به بررسی مبانی فلسفی، مراحل و شرایط سلوک عرفانی و شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده که روشی رایج در مطالعات و تحقیقات مربوط به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت است. بازتاب مراحل سلوک و اندیشه های تربیتی در اهداف آموزش متجلی می شود، اهداف تربیت عرفانی به اهداف واسطه ای و غایی تقسیم می شود، اهداف واسطه ای عبارت است از معرفت شهودی، پرورش عقل، عشق، عبودیت و هدف غایی که در مسیر زندگی، چیزی جز استمرار حضور و احساس خدا نیست که از آن به فناء فی الله تعبیر می شود. هم چنین اصول و روش های تربیت عرفانی از میان آثار شیخ اشراق استخراج و بیان می گردد. در این پژوهش به معرفت شهودی که شخصی ترین معرفت است و از طریق دیدار حقایق به چشم دل و قلب سرچشمه می گیرد و ابزار آن نیز تزکیه نفس و تصفیه روح می باشد و قلب انسان آن را واجد می گردد، مطرح شده است. از نظر شیخ اشراق معرفت نفس محوری ترین ابزار شناخت است، که بر اساس علم حضوری و خودآگاهی استوار است. به لحاظ فراهم آوردن بنیادهای نقد در این تحقیق دیدگاه سهروردی را از نگاه علامه نقد می کنیم. علامه به میراث فلسفی مسلمانان، اعم از مشایی، اشراقی و حکمت متعالیه تسلط کامل داشت. موارد انتقاد علامه به سهروردی عبارت از، بحثانسان شناسی، تعریف علم و اقسام علم حضوری، در ارزش و اعتبار عقل، سماع، خلوت گزینی و موارد دیگر است.
فلسفه تربیت معلم از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
فاطمه برزگرحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسیِ فلسفه تربیت معلم ازدیدگاه امام علی (ع) به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. ضرورت و اهمیت این پژوهش، در رابطه با ضرورت بازبینیِ فلسفه ی تربیت معلم کشور و اهمیت معلمانِ تربیت یافته در تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت معنا می شود. یافته ها بدین شرح است که امام علی (ع)، تعیینِ ضرورت معلم را از جانب پروردگار و بواسطه ماهیت انسان و نیازمندیِ او به هدایت الهی می داند. ایشان نظریه ای، در رابطه با چگونگی شکل گیری نظام تعلیم و تربیت، و مولفه های اصلیِ آن یعنی معلم، شاگرد و محتوا دارد، و بر جایگاه معلم به عنوانِ هدایت گرِ شاگرد و آغاز کننده جریانِ تعلیم و تربیت تاکید می ورزد. از این منظر و بر اساس جایگاه حساس معلم، چرایی تربیتِ او ضرورت پیدا کرده و نظامِ تعلیم و تربیت، بدون معلم های تربیت یافته ناقص می ماند و فلسفه وجودی خود را از دست می دهد. ایشان هدف تربیتِ معلم را تربیتِ انسانهایی متقی، و شیوه ی آن را با محوریت توحید و بر مبنای فطرت انسانی برنامه ریزی می کند. شرایط گزینش دانشجو-معلم ها و نیز محتوای آموزشی مناسب و صلاحیت های معلم های تربیت شده در متن پزوهش آمده است. برتری این پژوهش در مقایسه با سایر پژوهشهای حوزه تربیتِ معلم مبتنی بودنِ آن بر منابع و نظریه های اسلامی می باشد.
بررسی و تحلیل دیدگاه‌های تربیتی امام صادق( ع)
نویسنده:
محمد زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همه تلاش‌های انبیاء و امامان معصوم(ع) این بوده است که زمینه‌های رشد و تعالی انسان را فراهم کرده و به عبارت دیگر انسان تربیت کنند. از دیدگاه اسلام و مکتب تشیّع بهترین راه تربیت انسان، پیروی از وحی الهی و سنّت معصومین علیه‌السلام است که این پژوهش سعی کرده قدمی هرچند کوچک در این راه بردارد. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی و تحلیل دیدگاههای تربیتی امام صادق(ع) و استنتاج اهداف و روش‌های تربیتی با استفاده از سیره، احادیث، روایات و دیگر آثار منسوب به ایشان می‌باشد. بر اساس هدف فوق، سوال‌های مطرح شده عبارتند از: 1-
تبیین و نقد رویکرد متنی و ابرمتنی به فهم دینی و دلالتهای تربیتی آن در تربیت دینی
نویسنده:
محمد ترمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درعصر حاضر با ظهور اینترنت تحولات عظیمی در عرصه های زندگی بشر پدید آمده است. یکی از این عرصه های مهم تعلیم و تربیت است. پژوهش حاضر در صدد تبیین نظریه ابرمتن و نقش آن در عرصه تعلیم و تربیت دینی است. طرفداران این نظریه –به خصوص جورج لاندو- مدعی اند که ابرمتن با نظریه پست مدرنیسم و پساساختارگرایی همگرایی دارد و اینکه ابرمتن معرفت شناسی این نظریه را محقق و عملی می کند. بدین ترتیب، طرفداران این نظریه ابرمتن را به عنوان نماد عصر پسامدرنیسم در مقابل متن چاپی به عنوان نماد عصر مدرنیسم قرار دادند. نظریه های پست مدرنیسم و پساساختارگرایی با نقد مدرنیسم، هر نوع فراروایت و وجود حقیقت مطلق را رد کرده و در مقابل فضایی از نسبی گرایی و کثرت گرایی مبتنی بر اصالت زبان را به وجود آورده اند. حتماً این چنین فضایی فهم دینی و تربیت دینی را با چالش های اساسی مواجه می کند. در این پژوهشاولاً همگرایی جبرگرایانه بین ابرمتن و نظریه پست مدرنیسم و پساساختارگرایی مورد نقد قرار گرفته، و به نظریه های رسانه –ابزار گرایی و تقدیرگرایی- اشاره شده است. سپس رویکردهای هرمنوتیک عینی گرایی و تاریخ گرایی نسبت به فهم دینی، صرف نظر از قالب متنی – چه متن چاپی چه ابرمتن، و امکان ایجاد رویکرد تلفیقی مورد بررسی واقع شده اند. بدین ترتیب، به دلالتهای رویکرد هرمنوتیکی تلفیقی(بین رویکرد هرمنوتیکی عینی گرایی و تاریخ گرایی) برای تعلیم و تربیت دینی پرداخته شده است. اما با اینکه رابطه ماهیت گرایانه ابرمتن و نظریه پساساختارگرایی رد شده، نباید از اقتضائات آن به عنوان فناوری و پیامدهای آن برای تعلیم وتربیت دینی غافل شد. در این رساله همچنین به چالشهایی که ابرمتن می تواند برای تربیت دینی به وجود آورد، اشاره می شود.
تربیت دینی و قرآنی، راهکارها و عوامل بازدارنده آن
نویسنده:
محمد فخری راینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه وجود انسانبر روی زمین نیل به اهدافی است که خالق متعال برای مخلوقش در نظر گرفتهو این ؛ یعنی رسیدن به کمال مطلوب ومقام خلیفه اللهی، که جز در سایه تربیت دینی وقرآنی میسرنمی گردد .تربیت دینی وقرآنی به دنبال دگرگونی در عقیده افراد به منظور نوعی خاص از عمل و رفتار متکی به ضوابط دین ، مذهب اسلام وقرآن است که سبب رسیدن آدمی از ظلمات حیوانیت به نور انسانیت می گردد. مسأله ای که در این پژوهش با آن مواجه هستیم این است که به رغم همه زحمت ها و تلاش های دست اندرکاران تعلیم وتربیت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، در زمینه تربیت دینی وقرآنی توفیق زیادی حاصل نشده و هنوز با کاستی ها ومتغیرهایی روبروست . این پژوهش از نوع نظری بوده که با هدف اطلاع از عوامل موثر بر تربیت ، نظر فلاسفه ودانشمندان اسلامی درباره تربیت، شاخص ها و ویژگی های تربیت دینی وقرآنی وهمچنین مبانی ، اهداف ، اصول، روش ها ،موانع و راهکارهای تربیت دینی وقرآنی می باشد وسئوال اصلی که در پژوهش با آن مواجهیم این است که تربیت دینی وقرآنی ، راهکارها وعوامل بازدارنده آن چگونه است؟ روش پژوهش از نوع تحلیلی- توصیفی بوده که جمع آوری اطلاعات به صورت کار کتابخانه ای وبا مراجعه به اسناد ومدارک مربوط به موضوع پژوهش انجام گردیده است .نتایج تحلیل توصیفی داده های پژوهش نشان می دهد که تربیت یکی از مباحث مورد توجه ادیان ومکاتب مختلف در طول قرون واعصار بوده است وتربیت دینی وقرآنی دارای شاخص ها، ویژگی ها ،مبانی ، اصول ، روشها وراهکارهای خاصی است که عمل به آموزه های دین مبین اسلام و قرآن، رفع کننده موانع و عوامل بازدارنده آن است . مطابق یافته های تحقیق برای تحقق تربیت دینی وقرآنی مطلوب ،اساتیدومعلمان وخانواده ها باید با اتخاذ شیوه های نوین واصیل، اولین و اثربخش ترین عامل در پیشبرد این امر مهم باشند.
  • تعداد رکورد ها : 45