جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
مقایسه نظر غزالی و یاسپرس در مورد مرگ‌اندیشی
نویسنده:
الهام خازنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر به منظور تبیین دیدگاه دو فیلسوف مر‌گ-اندیش، یعنی غزالی، متفکر قرن پنجم هجری و یاسپرس، متفکر قرن بیستم میلادی تدوین شده‌است. غزالی، مرگ‌اندیشی را نتیجه اندیشیدن به زندگی و محدودیت‌های آن می‌داند و معتقد است نوع نگرش افراد به مرگ، تعیین کننده شیوه و سبک زندگی آنان است. او بر این باور است که تنها به واسطه اندیشیدن به مرگ است که می‌توان به زندگی اخلاق مدار و هدفمند دست یافت و در این میان با توسل به معرفتی که حاصل از شناخت مبدأ و معاد است به کمال رسید. یاسپرس نیز مرگ‌اندیشی را ثمره تلاش انسان برای کشف رموز هستی و نیل به حقیقت خود می‌داند و آن را به عنوان یکی از موقعیت‌های مرزی و اسرار آفرینش در نظر گرفته و معتقد است که تنها با کشف حقیقت مرگ بر اساس ایمان است که می‌توان به معنای بودن و هستی نایل شد و زندگی اصیل را بنا کرد.
تکفیر از دیدگاه مفید و غزالی
نویسنده:
سمیه اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تکفیر گروه ها و دسته های گوناگون جریانی است که در طول تاریخ همواره وجود داشته است. این رساله در صدد است با رویکرد کلامی ‌به تبیین و توضیح و مقایسه‌ی ماهیت ایمان و کفر، نحوه‌ی نگرش به مساله‌ی تکفیر و مصادیق تکفیر از دیدگاه ابوحامد غزالی متفکر بزرگ اشعری و محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید متفکر بزرگ شیعه بپردازد.غزالی در مورد مساله‌ی تکفیر دو رویکرد متفاوت دارد. در یک دوره از زندگی اش دسته ها و گروه های مختلفی را محکوم به کفر می‌کند و این تکفیر ها گاه در مورد کسانی بوده که مومن به دین اسلام بوده اند ولی در اواخر عمر،به نهی از تکفیر کردن می‌پردازد و با تاکید بسیار توصیه می‌کند که مردم باید تا آنجا که می‌توانند از تکفیر دیگران خودداری کنند.به این ترتیب به نظر می‌رسد که در آثار و آراءغزالی در مورد تکفیر، نوعی تغییر رویه ی بسیار بزرگ روی داده است. شیخ مفید هم دسته و گروه هایی را محکوم به کفر کرده است ولی رویکرد او نسبت به مساله‌ی تکفیر در تمام طول زندگی اش یکسان بوده و تفاوت رویکردی در آثار او دیده نمی‌شود.فقط چون کفر را به دو قسم تقسیم کرده است، با توجه به همین تقسیم بند‌ی، مصادیقی که به عنوان مصادیق کفر معرفی کرده است متفاوت شده است. گاهی منظورش از کفر،خارج شدن از اسلام است و گاهی خارج شدن از ایمان.
مقایسه و بررسی مفهوم خوف و رجاء (در آثار محمد غزالی و علامه محمدباقر مجلسی)
نویسنده:
مهناز بنگری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله با بررسی دقیق،خوف و رجاء به معنا و مفهوم ترس از پروردگار و امید به رحمت پروردگار تعبیر شده است.در ادامه با توجه به اینکه خوف و رجاء یکی از مقامات در عرفان اسلامی است،با تأکید بر قرآن کریم که سرچشمه اصلی عرفان اسلامی میباشد و بررسی احادیث ناب معصومین علیه السلام پرداخته شده است.همچنین شناخت دقیق و تحلیل حدود و قلمرو خوف و رجاء در عرفانو میزان اعتبار به دست آمده از منظر غزالی مسأله ای است که به آن پرداخته و سعی شد تعریف و انواع خوف و رجاء از دیدگاه این عارف بزرگ را مشخص سازیم و همچنین شناخت دقیق و تحلیل خوف و رجاء در آثار علامه محمد باقر مجلسی می باشد و همچنین ارزیابی خوف و رجاء در آثارشان که چه نقاط اشتراک و تفاوتهایی دارند.اما روش کار در این رساله مراجعه مستقیم به آثار این دو شخصیت بزرگ و آثاری که دیگران در شرح و توضیح عقاید ایشان نگاشته اند و سرانجام تحلیل آنها به وسیله نگارنده است.آنچه طی این بررسی معلوم گشت آن است که گرچه تفاوتهایی میان نظریات علامه مجلسی و غزالی در تعریف،انواع و محدوده شناخت حاصل از آن قابل لحاظ است،اما می توان گفت که در یک نگاه هر دو شخصیت معتقدند که انسان پرهیزکار کسی است که خوف و رجایی برابر و معتدل داشته باشد و در دل مومن خوف و رجاء هر دو باید به کمال برسند.
بررسی تطببیقی مجموعه دیدگاهها و آموزه‎های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی، ابن سینا، مطهری) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت‏های معلمان و مربیان کشورمان
نویسنده:
لیلا افضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به منظور بررسی تطبیقی و تحلیلی مجموعه دیدگاهها و آموزه های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی ، ابن سینا ومطهری ) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت های مربیان کشورمان تحقیقی با روش توصیفی و با رویکرد تطبیقی انجام شد .سؤالاتاصلی این تحقیق عبارتند از :1)اندیشۀ تربیتی غزالی چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟2)اندیشۀ تربیتی بوعلی سینا چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟3)اندیشۀ تربیتی مطهری چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟4)تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاههای تربیتی غزالی ،بوعلی و مطهری در زمینۀ تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان تربیت به طور اخص چیست ؟5)توصیه ها و آموزه های تربیتی دانشمندان مورد مطالعه ،در فعالیت های تربیتی معلمان و مربیان امروز کشورمان چیست ؟این تحقیق با روشفرانک هیگلر که یک روش مطلق و انتزاعی است انجام شده است.که مراحل این روش بدین صورت بوده (توصیف ،تعبیر ،همجواری و مقایسه ).در سؤال اول اندیشۀ تربیتی غزالی بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که غزالی به جنبۀ پرورشی و اخلاقی و اخروی تربیت توجه میکند و همین طور برای تعلیم و تربیت جنبۀ سلب و ایجابی قائل است و تعلیم و تربیت را تدبیر نفس و باطن از طریق اعتدال بخشی تدریجی به قوا و تمایلات به وسیلۀ معرفت ، ریاضت و استمرار برای نیل به انس و قرب الهی می داند . و اهداف تربیت را به غائی ، میانی و جزئی تقسیم می کند و همینطور برنامۀ آموزشی اش را بر اساس شرع قرار داده و در روش تربیت روش های زیادی را بر شمرده از قبیل آموزش ، تحریک انگیزه ، تکرار و تمرین و... و برای معلم جایگاه خاصی قائل است و در اصل می توان گفت معلم محور است و به آموزش دختران توجه کرده است .در سؤال دوم اندیشۀ تربیتی ابن سینا بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که ابن سینا به تعلیم و تربیت در کتابی جداگانه ( تدابیر المنازل ) پرداخته و تربیت را بر اساس شکل گیری عادت ها می داند و تعریفی که از تربیت ارائه میدهد این گونه است :برنامه ریزی و فعالیت جامعه و فرد در جهت سلامت خانواده ، رشد کودک و تدبیر شؤن اجتماعی برای وصول انسان به سعادت در دنیا و پس از مرگ .همین طور اهداف تربیت را به غائی و میانه ای و واسطه ای تقسیم می کند و به سه برنامه توجه خاص دارد ؛ آموزش قرآن و تلفیق مبانی دینی ، آموزش اصول و قوائد زبان از 4 منظر ( روانشناسی ، زبان شناسی ، بیولوژی و تعلیم و تربیت) ، آموزش هنر و پیشه . و به 4 روش در تربیت اشاره دارد (ایجاد عادات مطلوب ، تشویق و تنبیه ، پند و نصیحت ، داشتن دوست و همنشین خوب ) و به نقش الگوئی معلم توجه دارد و به تربیت معلمان حساسیت خاصی نشان داده است و برای دانش آموز مراحل سنی در نظر گرفته است .و در سؤال سوم اندیشۀ تربیتی مطهری بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که مطهری تربیت صحیح را زمانی متحقق می داند که به رشد و پرورش استعدادهای انسانی توجه شود و تعادل و هماهنگی میان استعدادهای انسانی برقرار شود و استعدادها در حد عالی از فعلیت به ثمر برسند و تربیت را پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها ( عقلی ، اخلاقی ، دینی ، هنری و خلاقیت ) و ایجاد تعادل و هماهنگی میان آنها تا متربی به حد کمال برسد . اهدافی که برای تربیت در نظر گرفته با اهداف تعلیم و تربیت اسلامی مطابق است از قبیل : فرد و اجتماع هدف تعلیم و تربیت اسلامی ، شناخت خدا و نزدیک شدن به او ، برقراری عدل و قسط در جامعۀ اسلامی و در برنامه تربیت به عمل و عاقبت بینی توجه کرده و برنامه را بر اساس علائق و حکمت های ذوقی قرار داده و روشهای چندی را برشمرده از قبیل تبشیر و انذار ، تذکر ، روش تعقلی ، ایجاد انس و... و در بحث معلم از انبیاء الهی به عنوان کاملترین معلمان بشریت نام می برد و به بلوغ روحی و جسمی دانش آموز توجه خاص کرده است .و در سؤال چهارم تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاه دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که :هر سه دانشمند نگاهی مشابه به تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزئی داشته اند و از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند . هر سه جنبۀ اخروی تربیت را در نظر گرفته اند (قرب الهی ،سعادت و کمال ).ابن سینا و مطهری مستقیما ًبه بحث تربیت پرداخته اند ولی غزالی به صورت غیرمستقیم و در لابلایآثارش از تربیت صحبت کرده است .غزالی و مطهری در تعریف تربیت به بحث اعتدال و تعادل توجه کرده اند ولی ابن سینا آن را مطرح نکرده است .مطهری در مقایسه با ابن سینا و غزالی می توان گفت یک بحث جدید در تربیت را مطرح می کند که فطرت نام دارد . و در تعریف تربیت ابن سینا به خانواده توجه کرده است . وتعریف مطهری از تربیت این گونه است پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها و ایجاد تعادل در هماهنگی میان آنها استتا متربی به حد کمال برسد .اهداف تربیتی مربیان یک جامعه با فرهنگ و مذهب مشترک معمولا ًمشابه می باشد .و اهداف تربیتی با کمال نهایی انسان سازگار است و هر سه دانشمند هدف غایی تعلیم و تربیت را نزدیکی به خدا می دانند .ـ در بحث برنامه هم می توان گفت ؛گر چه هر سه دانشمند تقسیم بندی متفاوتی از علوم ارائه دادند و مواد درسی پیشنهادی آنها کمی متفاوت بود ولی هر سه اندیشمند قرآن و احادیث را در برنامه شان مد نظر داشتند و فقط غزالی می گوید فقط فیزیک و فلسفه و ریاضی را تحریم کرده است در صورتی که در قرآن موردی نیست که علوم تجربی را تحریم کرده باشد و آنچه را که غزالی در مورد تحریم فیزیک ،فلسفه و ریاضی می گوید نظر شخصی اوست و نه اسلام (حسینی علی اکبر ،ص 68 ،1379 ) .در مورد روش ها می توان گفت :برخی از دانشمندان مورد مطالعه به برخی روش ها اهمیت بیشتری داده اند و به برخی دیگر کمتر ، مثلا ًمطهری و غزالیبیشتر به تعقل اهمیت داده است درروش تربیتی ایجاد عادات مطلوب را هر سۀ دانشمندان مسلمان به آن پرداخته اند وهمین طور به روش تشویق و تنبیه هر سه توجه نشان داده اند که از تشابهات نظریه های آنان محسوب می شود ،هر سۀ دانشمندان ـحتی المقدور ـ از تنبیه بدنی کودک بر حذر می داشتند و در مرحلۀ آخر آن را روا می داشتند و مطهری از لزوم آگاهی از علت تشویق و تنبیه نیز صحبت می کند که اگر مشخص نباشد اثر سوء تربیتی دارد .غزالی نسبت به ابن سینا و مطهری به روشهای زیادی اشاره کرده است مثل آموزش ،بر انگیختن انگیزه ،نمونۀ برتر،عبرت آموزی، تشبیه معقول به محسوس ،استفاده از مثال و داستان و حکایت و شعر ،خلوت گزینی ،تضعیف ،تقویت، تخویف ،اقناع ،القا ، تلقین ،ایجاد عادت ،تزکیه ،مجاهدت و ریاضت و...درروش پند و اندرز غزالی و ابن سینا تشابه نظر دارند و مطهری زیاد به این بحث نپرداخته ودر جایی دیگر از مراقبه و محاسبه مطهری به عنوان برنامه ای برای تربیت نام برده در حالی که غزالی از آن به عنوان یک روش تربیت استفاده می کند .و در سؤال پنجم به توصیه ها و آموزه هائی که میتوان از آراء دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بدست آورد اشاره شده است و می توان گفت از هر عبارت و از هر جملۀ این دانشمندان می توان آموزه هائی را بدست آورد ولی فقط به موارد چندی اشاره شده است .از نظر هر سه اندیشمند معلم جایگاه والایی دارد و متعلم باید به او احترام بگذارد .در بحث معلم ،غزالی و ابن سینا دقیقا ًدر یک عبارت تأثیر گفتار و رفتار معلم بر دانش آموزان تشابه نظر دارند ولی مطهری همین را در عبارت دیگری عامل بودن معلم قبل از ناصح بودن آن عنوان می کند .غزالی و ابن سینا از والدین به عنوان مربیان و معلمان کودک یاد می کنند ولی مطهری مطرح نکرده است . می توان گفت غزالی معلم محور می باشد و به عدم دریافت مزد تأکید کرده است که ابن سینا و مطهری مطرح نکرده اند . در دیدگاه دانشمندان مورد مطالعه به موارد زیادی اشاره شده ولی از هر کدام به چند مورد اشاره می شود ؛از موارد مهم در دیدگاه غزالی آموزش در جهت کسب رضای خدا و عدم دریافت مزد و اجرت و هیبت معلم میباشد .در دیدگاه ابن سینا شناخت تفاوت های فردی و تخصص در تعلیم و تربیت است و در دیدگاه مطهری روح علمی دادن به متعلم و رفق و لینت و پرهیز از خشونت می باشد .در بحث دانش آموز غزالی و ابن سینا به بحث سختی ها در دوران کودکی اهمیت زیادی قائل شده اند ولیابن سینا به آن نپرداخته است .و مواردی که غزالی به آن اشاره می کند عبارتند از حس تقلید و اهمیت کودکی، دور نگه داشتن کودک از دوستان و همسالان و همنشینان بد ،توجه به همکاری و دوستی بین دانش آموزان و احترام و اطاعت از معلم ،توجه به کودکان ناشایست و هدایت آنان ،تأکید به آموزش دختران ،تأکید به عمل به آموخته ها توسط دانش آموزان و همین طور مواردی که ابن سینا به آن اشاره می کند وجود مراحل سنی ، رعایت تفاوت های فردی و آموزش گروهی است و مواردی که مطهری به آن اشاره کرده است آزادی متعلم هنگام یادگیری ،توجه به بلوغ روحی و جسمی متعلم در فرایند یادگیری و لزوم توأم بودن عقل و علم است . و در آخر می توان گفت هر سه این اندیشمندان راجه به هدف ،برنامه ،روش ،معلم و دانش آموز نظرات مشابهی داشتند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است ، در حالی که دو اندیشمند با آن مخالفتی نداشتند.
روش‌شناسی تفسیر بحر‌المحبه احمد غزالی
نویسنده:
سمانه ایران‌منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر بحرالمحبه منسوب به احمد غزالی، فقیه، واعظ و عارف قرن ششم از تفاسیر عرفانی بر سوره یوسف می باشد. وی صاحب نظر و منشأآثار بسیاری در تاریخ تصوف اسلامی بوده است.بحرالمحبه علاوه بر پایه ریزی بر مبانی مشترک تفاسیر، بر مبانی روش تفسیری عرفانی -تا عصر زندگی مفسر- و مبانی مختص وی بناگردیده است که برجسته ترین آن ها ذوبطون بودن و رمزپذیری متن قرآنی، تکیه بر مکاشفات و معاینات و منشأ و علت بودن پدیده عشق در آفرینش می باشد.مفسر، تفسیر ظاهری آیات را از مطالب عرفانی به ویژه رموز و اشارات آن مجزا انگاشته و در فرایند تفسیری، به اثبات مکتب کلامی خود یعنی اشاعره اهتمام ورزیده است. محور اصلی این تفسیر، بیان رموز و اشارات آیات است و با پای بندی به ظواهر قرآن در قالب شیوه ی نقلی و گاه اجتهادی، تفسیری عرفانی با گونه های تفسیری رمزی، اشاری، واعظانه و انفسی ارائه داده است.بحرالمحبه از حیث بهره مندی از اشارت های زیباشناسانه داستان یوسف، از جایگاه ویژه ای در میان تفاسیر عرفانی بر خوردار است، به گونه ای که بر بسیاری یوسف نگاری های پس از خود، موثر واقع افتاد. این اثر روان و زیبا و مشحون از آرایه های ادبی است و کمتر از تأویلات معمول ذوقی در میان عرفا که بی ارتباط به سیاق آیاتند، سود برده است و به طور کلی در بین آثار عرفانی اثری معتدل و مطلوب تلقی می شود.
رابطه فقه و اخلاق از دیدگاه غزالی
نویسنده:
مهدیه استاداحمدی بغدادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوحامد محمّد غزّالی از اندیشمندان و متفکّران برجسته و تأثیرگذار در تاریخ اندیشه‌ی اسلامی است. از وی می‌توان با عنوان «فقیه متکلّم» در دوران غزّالی متقدّم و «عارف اخلاقی» در دوران غزّالی متأخّر نام برد. غزّالی هم در زمینه‌ی کسب معرفت و هم در زمینه‌ی پی بردن به احکام و مسائل اخلاقی، روش تلفیقی در پیش گرفته و به عقل و وحی و شهود توجّه می‌نماید.با توجّه به روند حیات علمی غزّالی و با توجّه به بحران روحی که در اواسط عمر او پدید آمد، بجاست که دوران حیات وی را به دو بخش تقسیم کنیم و از آن با نام دوران غزّالی متقدّم و دوران غزّالی متأخّر یاد کنیم. در این تحقیق، دیدگاه غزّالی در مورد رابطه‌ی فقه و اخلاق با تأکید بر این دو دوره از حیات علمی وی بررسی شده است و وجوه تفاوت و تشابه دیدگاه غزّالی متقدّم و غزّالی متأخّر مورد تأکید قرار گرفته است.غزّالی، به صراحت می‌گوید: فقه به خودیِ خود علمی مذموم است و در کنار علوم دنیوی قرار می‌گیرد، مگر این‌که صبغه‌ای اخلاقی به خود بگیرد و هر قاعده‌ی فقهی به نتیجه‌ی اخلاقی بینجامد. وی اخلاق را عبارت از اصلاح و پیراستن قوای سه‌گانه‌ی تفکّر، شهوت و غضب می‌داند و با تأکید بر اصول و فضایل اخلاقی چهارگانه‌ی حکمت، شجاعت، عفّت و عدالت، اخلاق را صبغه‌ای عرفانی می‌بخشد.وی با هدف احیاء علوم دین در کتاب اخلاقی- عرفانی خود با همین عنوان فقه، اخلاق و عرفان را به ترتیب با تعابیر شریعت، طریقت و حقیقت تطبیق می‌دهد و اخلاق را به عنوان گمشده‌ی خود در فقه و عرفان را به مثابه‌ی گمشده‌ی خود در اخلاق جستجو می‌کند و این چنین «فقه اخلاقی» و «اخلاق عرفانی» راترسیم می‌کند و بسیاری از اندیشمندان را متأثر از خود می‌سازد. با بررسی تأثیر متقابل فقه و اخلاق می‌توان از نتایج این پژوهش، در جهت آسیب‌شناسی فقه و تقویت فقه اخلاقی در جامعه استفاده نمود. هم‌چنین می‌توان ریشه‌ی برخی ناهنجاری‌های اخلاقی را مورد مطالعه و پیش‌گیری قرار داد.
تبیین سیمای ائمه‌ی اطهار (ع) در آثار ادبی غزّالی با تأکید بر کیمیای سعادت
نویسنده:
حسین کهنسال فخرداودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آثار بزرگان ادب پارسی اعم از شیعه و سنّی به ذکر اقوال و احوال و حکایات ائمه ی اطهار(ع) مزیّن است. ابوحامد محمّد غزّالی عالم و عارف نامی اهل سنّت از جمله ی این بزرگان است که در آثار خود به بازتاب سیمای امامان معصوم (ع) پرداخته است. تبیین سیمای ائمه ی اطهار (ع) در آثار غزّالی می تواند در شناخت خطّ فکری بزرگان اهل سنّت آن روزگار موثر باشد. رساله ی حاضر در دو فصل سامان یافته که در فصل نخست ناظر به پژوهش های معتبر، روزگار و احوال و آثار غزّالی مورد تحلیل قرار گرفته و بررسی روایات و حکایات مربوط به ائمه ی اطهار (ع) در آثار ادبی غزّالی با تأکید بر کیمیای سعادت، موضوع جستجوی فصل دوم بوده است. از آنجا کهإحیاء علوم الدین مهم ترین کتاب غزّالی و شکل مفصّل تر کیمیای سعادت به شمار می آید، در تحلیل ها و نتیجه گیری ها از این اثر نیز غفلت نشده است. نوشتار حاضر با تکیه بر مستندات و شواهد به توصیف و تبیین سیمای ائمه ی اطهار (ع) پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که اگر چه غزّالی در مواردی براساس اعتقاد اهل سنّت و از روی تعصّب مطالبی نه سزاوار برخی امامان معصوم (ع) بیان داشته که بر خلاف واقعیت و سیره ی آن بزرگان است، اما در بیشتر مواضع، چون دیگر بزرگان اهل سنّت و تصوّف مقام رفیع و مرتبه ی منیع ائمه ی دین (ع) را در آثار فارسی خود بازتاب داده که البتّه آن مفاهیم و مناقب پیش از آنکه در حوزه‌ی اغراق و مبالغه قرار گیرد، بیانگر حقایقی مبتنی بر واقعیت است که شواهد تاریخی نیز آن را تأیید می کند. در واقع صرف نظر از مسئله ی خلافت بلافصل امام علی (ع) و فرزندان آن حضرت و برخی مصادیق در مورد امام حسن (ع) و فتوای منع لعن یزید، محبّت و ارادت خاصّ غزّالی نسبت به اهل بیتپیامبر (ص) در دیگر استشهادات او آنچنان نمایان است که او را چون امام شافعی به مذهب رافضی متّهم کرده اند و از این حیث اگر خواننده ی آثار غزّالی با مذهب وی آشنا نباشد، می پندارد که با یک اثر شیعی مواجه است.
انتظار بشر از دین و انتظار دین از بشر از نظر غزالی
نویسنده:
رباب شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوع‌های مهم در عرصه‌ی فلسفه‌ی دین و کلام جدید، مسأله‌ی «انتظار بشر از دین» و «انتظار دین از بشر» است که در گذشته با عنوان نیاز به دین، هدف بعثت انبیاء، و قلمرو دین مطرح بوده است. در مورد نیاز انسان به دین و انتظار دین از انسان، دیدگاه‌ها و رویکردهای گوناگونی وجود دارد و در آن با توجه به اهمیتی که برای هر یک از دو موضوع (دین و انسان)، قائل‌اند، مسأله تبیین می‌شود. در این پژوهش، کلیاتی در مورد مسأله‌ی «انتظار بشر از دین» و قلمرو و گستره‌ی دین بیان شده و به طور خاص، نظر غزالی که دین شناس و دانشمندی متضلع است، درباره‌ی علوم دینی و رابطه‌ی علوم مختلف با دین، وجود انسان و نسبت آن با دین، جامعیت و کمال دین، رابطه‌ی دین با اقتصاد، اخلاق و سیاست بیان گردیده است. غزالی از کسانی است که رویکرد حداکثری به دین دارد و دین را ناظر به جنبه‌های مختلف زندگی می‌داند. او دغدغه‌ی دین‌داری داشته و درد بی‌دینی را حس کرده است. دو کتاب «احیاء علوم الدین و کیمیای سعادت» را با توجه به نیازهای انسان، برای رسیدن او به سعادت نهایی، با استناد به آیات و روایات تدوین کرده است. او علم و عمل و اخلاق را با توجه به چهار ربع؛ عبادات، عادات (معاملات)، مهلکات و منجیات در دو کتاب «احیاء و کیمیا» به خوبی تبیین نموده است. نگارنده با مطالعه در آثار او به این نتیجه رسیده است که وی، با تبیین جامعیت و کمال دین و انسانی دانستن دین، پیوند دین و سیاست، دین و اخلاق، دین و اقتصاد را به خوبی بیان کرده و از همه‌ی این‌ها رویکرد حداکثری او نسبت به دین استنباط شده است.
  • تعداد رکورد ها : 8