جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 115
بررسی رابطه انسان و خدا از منظر حکمت متعالیه و قرآن با تأکید بر تفسیرالمیزان
نویسنده:
مقدسه خلیلی لاریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله رابطه انسان و خدا، مسئله‌ای بسیار قدیمی است، چون انسان فطرتاً رو به سوی بالا دارد. علاوه بر آن، در بسیاری از علوم از جمله فلسفه نیز قابل طرح است. در علم فلسفه میتوان این مسئله را در دو بعد وجودی و معرفتی بررسی کرد. در بررسی بعد وجودی رابطه انسان و خدا، از فلسفه ماقبل صدرا به دستمی آید که چون اصالت با ماهیت است، علیت نیز در ماهیت مطرح می‌شود، از این رو خداوند به عنوان عله العلل معرفی می‌گردد. این نحوه تبیین از رابطه انسان و خدا با آن چه که در بعضی از آیات قرآن آمده بود تعارض داشت. ولی صدرا با اثبات اصالت وجود، مدار تمامی مباحث فلسفی را بر حول محور وجود قرار داد و چون نخی دانه دانه مسائل فلسفی را به هم مرتبط کرد. و با بیان تشکیک در وجود، علیت را به وجود رابط و مستقل برگرداند. فلسفه صدرا به این جا ختم نشد بلکه صدرا با تحلیل علیت و معلولیت به نظریه تجلی دست یافت و از آن طریق به وحدت شخصیه وجود رسید. در این نقطه از فلسفه او همه موجودات مظهر اسماء و صفات حق تعالی هستند و در محضر او حضور دارند و رابطه‌شان، رابطه جلوه و متجلی و عین الربط با قیوم است و برای وسایط، دیگر تأثیری در ایجاد و علم نیست. همچنین در بعد معرفتی، صدرا بر اساس حرکت جوهریاثبات کرد که نیاز به خداوند به عنوان محرک نخستین، به عمق وجودات سیال راه یافته و عمق وجودشان عین فقر و نیاز است، و موجودات به توسط همین حرکت از نقص به کمال گذر می کنند، و ماده اولی با حرکت اشتدادی، سرانجام به انسانیت و از آن جا به فعلیت محض که همان شهود آگاهانه خداوند است می رسد. این بیان صدرا در تفسیر بعض آیاتی که ناظر به رابطه انسان و خدا در دو بعد وجودی و معرفتی است بسیار نقش دارد، بلکه صدرا توانست با درک حقیقت وجود صرف که منحصر در خداوند است و احاطه قیومیه او و معیت ذات او با موجودات، در تفاسیر آیات معیت، قرب و ملکوت، فهم تازه‌ای را ارائه دهد. فهمی که هیچ یک از پیشینیان قبل از او به آن نرسیده بودند.
مقایسه عالم مثال شیخ شهاب‌الدین سهروردی و حکیم صدرالمتالهین شیرازی
نویسنده:
محسن شیرمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عالم مثال یا عالم برزخ یکی از عوالم موجود در هستی است که از زمان افلاطون تا به اکنون در مورد آن به بحث و اثبات و استدلال پرداخته‌اند. جناب حکیم سهروردی از جمله کسانی است که برای اثبات مستقل این عالم به استدلال پرداخته و چهار دلیل بر وجود عالم مثال اقامه می‌کند و آنرا توضیح می‌دهد. اما مکتب مشاء به دو دلیل منکر عالم مثال بوده که بعدها جناب صدرالمتألهین به جواب آنها پرداخته است. مکتب حکمت متعالیه که از دو چشمه فلسفه و عرفان سرچشمه گرفته است. و این دو مکتب یعنی فلسفه پس از سهروردی و عرفان پس از ابن عربی نیز به وجود عالم مثال اذعان داشته‌اند هر چند عرفا مهمترین دلیل خویش بر وجود آنرا کشف و شهود می‌دانند،ملاّصدرا در نهایت قوّت و شدّت با شهود عرفا و دلائل فلاسفه به تبیین عالم مثال پرداخته است و علاوه بر پذیرش چهار دلیل شیخ اشراق خود نیز سه دلیل بر آنها افزوده است . و کمبودهایی و نقائصی که در کار سهروردی بوده برطرف ساخته است. ولی در راستای توضیح و تبیین عالم مثال با شیخ اشراق اختلافاتی نیز دارد که مهمترین اختلاف آندو در بحث تجرد قوه خیال و تقسیم عالم مثال به منفصل و متصل می‌باشد که شیخ اشراق به تبعیّت از فلسفه مشاء قائل به مادّی بودنقوه خیال می‌باشد. و عالم مثال را تنها با عالم مثال منفصل تبیین می‌کند ولی صدرالمتألهین تجرّد برزخی قوه خیال را به اثبات می‌رساند . و عالم مثال را همانند عرفا به دو قسم ، متصل و منفصل تقسیم می‌نماید. و آنرا در دو قوس نزول و صعود به بحث می‌گذارد. و با تجرد قوه خیال و اثبات قوس صعودی برزخ، معاد جسمانی را به نحو احسن به تصویر می‌کشد. و آنچه را که شرع در تثبیت معاد جسمانی و روحانی فرموده را با بیاناستوار خود اثبات می‌کند.
زبان دین از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
وحیده فخار نوغانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان دین که عبارت از سخن گفتن خدا با انسان و ظهور حقایق وحیانی در قالب‌های زبانی فهم‌پذیر بشری است، از مسائل مهم در حوزه دین‌پژوهی به‌شمار می‌رود. ظهور نظریه‌های جدید در حوزه معرفت‌شناسی و زبان‌شناسی، زمینه طرح پرسش‌های جدیدی را در حوزه زبان دین فراهم نموده است و بدیهی است که پاسخ به این پرسش‌ها در پرتو مبانی معرفت‌شناسی و زبان‌شناختی میسر خواهد بود. ملاصدرا از جمله اندیشمندانی است که نظام فکری او بستر مناسبی را برای طرح پرسش‌های زبان دین فراهم ساخته است. موضوع این رساله بررسی مسأله زبان دین در پنج محور اساسی «تعیین گونه زبان دین در میان مراتب و تنوعات زبانی»، «معناداری زبان دین»، «منطق فهم زبان دین»، «رابطه زبان دین و صدق» و «رابطه زبان دین با واقعیت» از دیدگاه ملاصدرا است. در این بررسی علاوه بر این‌که پرسش‌های یاد شده در پرتو نظام هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته، سعی شده است تا به طور ضمنی به قابلیت‌های نظام فکری ملاصدرا در پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها نیز اشاره شود.
بررسی نقش جایگاه خداشناسی فطری از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
زهرا ملایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مباحث مربوط به معرفت دینی و خداشناسی، شناخت فطری و راه یابی از طریق درون یکی از راه های قابل توجه است. از جمله راههای خداشناسی تعلیماتی است که از طریق براهین عقلی و بیانات شرایع به بشر رسیده است. باید توجه داشت که در عین حال انسان هایی وجود دارد که قادر به درک مبانی استدلال عقلانی و قبول بیانات شرایع نمی باشند.لذا برای این عده مسیری دیگر در همان معرفت و ارتباط با ذات خداوند از طریق فطرت انسانی است، مهیا گردیده است. خداشناسی و خداجویی در فطرت انسان همگام با آفرینش وی سرشته است و حتی براهین فلسفی مانند برهان صدیقین، برهان وجودی، و... به گونه ای ریشه در فطرت خداشناسی انسان دارند. همۀ انسانها این شناخت را در عمق جان و وجدان خویش دارند ولی به سبب عوامل گوناگون محیطی، اجتماعی، فرهنگی و موانع مختلف دنیایی وضوح و روشنی آن را از یاد برده اند. علم به این آگاهی فطری یا خداشناسی فطری نیازمند تلنگرهایی است که که باید پیوسته از سوی دین پژوهان و فیلسوفان انجام گیرد تا تجلی آن همواره محفوظ باقی بماند. پژوهش حاضر ضمن بررسیمبادی و مسائل کلی فطرت و تبیین بینش خاص قرآن درباره آن، به بحث از فطرت الهی در انسان از دیدگاه برخی از حکمای متعالیه می پردازد. این فیلسوفان برهان هایی را از طریق فطرت بر اثبات وجود خداوند تبیین کرده اند که برخی مبتنی بر ادراکات فطری وبرخی مبتنی بر گرایشهای فطری است. در این تحقیق تکیۀ خاصی به آراء ملاصدرا و حکمای متعالیه معاصر درباره خداشناسی فطری شده است.ملاصدرا با تکیه بر فقر وجودی ممکنات، و همچنین از طریق گرایش عشق به کمال طلبی و امید داشتن در شدائد بر اثبات فطری بودن شناخت خداوند برهان اقامه کرده است.علامه طباطبایی نیز از طریق علم حضوری ممکنات و ربط وجودی ایشان و استناد به آیۀ میثاق و نیز از طریق گرایش امید در سختیها، برهانی را بر اثبات فطری بودن وجود خداوند اقامه کرده است. آیت الله شاه آبادی نیز با ارائه برهان فطرت عشق به نظریۀ جدیدی درزمینه فطرت دست یافته است. امام خمینی نیز که شاگرد ایشان می باشد، صرفاً از طریق گرایش عشق به کمال مطلق و انزجار از نقص به اثبات فطری بودن وجود خداوند می پردازد.
تبیین و مقایسه دیدگاه ارسطو و ملاصدرا در فلسفه سیاسی
نویسنده:
مهدی قهرمان نوه‌سی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو با تکیه به روش منطقی و عقلانی صرف کهاز منابع الهامی والهی محروم می باشد ونیز با انسان شناسی که انسان رابا اجتماع معنا می کند وکمال وجودی انسان را به اجتماع گره می زند ، فلسفه سیاسی خو یش را بنیان می نهد و جایگاه واقعی و راستین سعادت را در شهر وزندگی مدنی در نظر می گیرد.ارسطو در کتاب سیاست تقدم شهر بر فرد را برجسته نموده است . ضابطه‌ی ارسطو در بازشناختن نظامهای سیاسی " مصلحت عمومی" است. مصلحت عمومی که همان خیر در قلمرو شهر است، با عدالت مطلق یکی است. اما فلسفه سیاسی متعالی ملاصدرا با روش برهانی متکی به آموزه های عرفانی و وحیانی و نیزباانسانشناسی سیاسی که با اسفار عقلیه و حرکت جوهری ترسیم شده است ،تشکیل می شود کهدارای تفاوت های بنیادینی با فلسفه سیاسی ارسطو است.ملاصدرا مبادی یک سیاست الهی را در قالب حکمت نبوی و حکمت الهی و در قالب قوس نزول و صعود و بالاخره در قالب روش سلوکی خود یعنی اسفار عقلیه اربعه ارائه کرده است. از نظر او کسی که می‌خواهد سیاست مدن را تنظیم کند باید سفر چهارم را یعنی سفر «فی الخلق بالحق» را طی کرده باشد.
سلب و ثبوت اسما و صفات الهی مقایسه میان نظرات ملاصدرا شیرازی و قاضی سعید قمی
نویسنده:
محمدتقی کرمی قهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله از 4 فصل تشکیل یافته که فصل اول کلیاتی است که به عنوان پیشگفتار ، ذکر آنها لازم به نظر می آمد . در فصل دوم خلاصه نظرات مرحوم صدرالمتالهین و برخی از شارحان نظر وی بیان می شود ، در فصل سوم هم به بررسی آرا و افکار قاضی سعید پرداخته می شو‌د. فصل چهارم اختصاص به مقایسه تطبیقی آرا این دو دانشمند در مواجهه با روایات اهل بیت (ع) دارد، اگر چه این فصل آنچنان که مد نظر بود پایان نیافت.
تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
منوچهر شامی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: مساال تجرد نفس یکی از مساا یل مهم در نظام های الهیات ب ویژه در فلسف اسلامی بشمار میآید. این مسال از ابعاد گوناگون مورد توج فیلسوفان و متکلمان ومفسران مسلمان واقعشاده است. ملاصدرا و لالام بااباا یی در آثار فلسفی ،کلامی و تفسیری خود از ابعاد مختلف بتامل و بررساای این مسااال درداخت اند. ملاصاادرا نفس را مجرد م یداند ک در ابتدای حدوث،وجودی جساما نی داشت است و در اثر حرکت جوهری ب کمال میرسد؛ بنابرین با توج ب ماانیخودشاان و از جمل اصاالت وجود ب بررسای این مساال می دردازند. لالام بااباایی نیزب تاعملاصادر ا نفس را مجرد میداند با این تفاوت ک ایشان لالاوه بر دلایل برهانی و لاقلی، ب دلایلنقلی نیز درداخت و از آیات و روایات در اثاات مسال استفاده کرده است. ملاصدرا در مورد تعلقنفس ب بدن معتقد ب وجود روح بخاری اسات ک و اسط نفس و بدن می شود. اما لالام ب اینواسط اشکال می گیرد و میگوید لطافت و غلظت موجب شرافت و دستی یک چیز نمی شود. ازآنجا ک تجرد نفس، بسیاری از شاهات مادیین؛ من جمل معاد و نیز دغدغ جاودانگی و... را حلمی کند، از اهمیت بساازایی برخوردار اساات و انسااان را در رساایدن ب معارف حقیقی یاری میرسااند. این دژوهش با جهت گیری توصیفی وتطایقی ب تحلیل وبررسی این مسال از دیدگاه ایندو فیلسوف می دردازد و برایند آن تایین تشاب ها وتفاوتها و در نتیج ، فهم لامیق مسال خواهد
تبیین امام خمینی از قضا و قدر صدرایی
نویسنده:
لاله شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر باعنوان تبیین و تفسیر امام خمینی از قضا و قدرصدرایی، به مقایسه آراء این دو حکیم می پردازد. و در خلال مباحث ابداعات حضرت امام را روشن نموده و نقاط قوت و نوآوری‎هایش را در کنار عقاید فلاسفه پیشین(ملاصدرا) بیان کرده است. ملاصدرا قضای الهی را همان صورت علم خدا و قدر را ثبوت جمیع موجودات در عالم نفسی به طور جزئی و مطابق با مواد خارجی می داند. و از نظر امام خمینی قضا همان حقایقی هستند در مرتبه علم الهی، که به تبع ظهور اسماء و صفات خدا ظاهر می گردند. و قدر عینی محلی است برای کلیه تغییرات و تبدیلات و زیادی آجال و تقدیر ارزاق. هر دو مراتبی از علم خدا هستند. از دیدگاه هر دو فیلسوف قضا و قدرالهی موجب سلب اختیار از انسان نمی باشد، بلکه اختیار انسان به موجب قضا و قدرالهی معین گردیده است. در این رساله تلاش برآن است تا نشان داده شود که چگونه امام خمینی در بحث قضا و قدر با ارائه تفسیر خاص از دیدگاه صدرایی دراین موضوع به حل بسیاری از شبهات فلسفی کمک کرده، وتوانسته است در تصحیح اعتقادات دینی دیدگاه موثری را ارائه دهد. او برای این منظور از مباحث روایی عرفانی و کلامی در ارائه نظام فلسفی‌اش در این خصوص مددجسته است.
قدرت خدا از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و غزالی
نویسنده:
محمد حسینی نیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت شناخت قدرت خدا در تقویت اعتقاد ما، این تحقیق با هدف بررسی آن در سه مکتب متفاوت و برمبنای دیدگاه‌های ابن سینا، ملاصدرا و غزالی انجام گرفت، طبق آیاتی که خداوند متعال خودش را قادر نامیده استآنها قدرت را صفت ثبوتی دانسته اند، هرچند ابن سینا و ملاصدرا ضمن تقسیم صفات، (قدرت) را صفت ثبوتی حقیقی مضاف می دانند که عین ذات است ولی ابن سینا عینیت صفات با یکدیگر را مصداقی و مفهومی دانسته، که هرگاه نسبت به ذات ملاحظه گردند، همگی از نظر مفهوم متحد و عین یکدیگرند.زیرا هیچ نوع تکثر در معنا و تشخص برایواجب الوجود صحیح نمی باشد. و بحث برانگیزترین دیدگاهش، اتحاد مفهومی صفات می باشد.زیرا ملاصدرا با اینکه آن را به عقلاء اهل دقت نسبت داده أما اصرار بر اختلاف مفهومی صفات دارد. ولینگارنده دیدگاه ابن سینا با بسیط الحقیقه بودن حق را سازگارترمی داند.و غزالی بر خلاف آنها معتقد به صفات هفتگانه ی قدیمه ی زائد بر ذات است. با وجود اختلافشان در ماهیت قدرت، أما در اینکه قدرت، صدور فعل به مشیت است مشترکند. وقدرت الهی را تمام و مطلق می‌دانند برخلاف قدرت انسان که دارای نقص و عجز می باشد. و با وجود اعتقاد به قدرت مطلقه ی الهی در مواجهه با اشکالات وارده بر آن راه حل‌های متفاوتی دارند که نگارنده ضمن تطبیق، تلاش در تقریب دیدگاه‌های آنها متناسب با متون دینی دارد
سعادت و شقاوت از نظر فارابی، ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
حسین جعفرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين پايان‌نامه سعادت و شقاوت از ديدگاه سه فيلسوف مسلمان، فارابي، ابن‌سينا و ملاصدرا بررسي شده است. در فصل دوم مباني سعادت تبيين شده، که به اثبات خدا و مابعد الطبيعه پرداخته شده است. همچنين، انسان موجودي در دو بعد جسماني و روحانياست کهداراي اختيار ومدني بالطبع معرفي شده است. همچنين در مورد سعادت و شقاوت بحث شده است. از دیدگاه فارابی، ابن سینا و ملاصدرا سعادت حقيقي مربوط به بعد روحاني است که رسيدن به غايت الغايات مي‌باشد و ميان آن و خير مطلق و کمال مطلق تساوق برفرار است و شقاوت نرسيدن به غايت الغايات مي‌باشد. همچنين سعادت امري لذت آفرين است، اما لذت آن از نوع لذت محسوس و زودگذر نيست، بلکه از نوع لذت معقول و پايدار است که همانا اتصال به غايت الغايات وقرب الهي مي‌باشد. در فصل چهارم نيز به عوامل و موانع سعادت اشاره شده است که به نقشعقل فعال، نبی و نقش عقل عملي و نظري توجه شده است. و در فصل آخر نيز درجات انسان‌ها در رسيدن به سعادت و گرفتار شدن در شقاوت مورد بررسي قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 115