جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
عناصر اساسی اگزیستانسیالیسم سارتر
نویسنده:
غزال قربان زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
فلسفه‌ی اخلاق در اگزیستانسیالیسم سارتر
نویسنده:
حسین کاظمی یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ژان پل سارتر یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین فلاسفه‌ی قرن بیستم بود. بزرگی این فیلسوف معلول دو کتاب فلسفی مهم او یعنی هستی و نیستیونقد خرد دیالکتیکی است، اما شهرت وی کم‌تر ارتباطی با فیلسوف بودن‌اش دارد. سارتر علاوه بر این‌که نویسنده‌ای در حوزه‌ی فلسفه بود، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی، مبارز سیاسی و منتقدی سیاسی- اجتماعی نیز بود؛ و البته دلیل شهرت وی همین موارد دسته‌ی دوم است. این شهرت، بزرگی او را در جهان، و البته در ایران، تحت‌الشعاع خود قرار داده است. شاید کم‌تر کسی در ایران باشد که اهل مطالعه (به‌ویژه در حوزه‌ی علوم انسانی) بوده اما با نام سارتر بیگانه باشد؛ این در حالی است که فلاسفه اغلب در میان اهل فن مشهورند و حتا گاهی نام‌شان هم به گوش دیگران نرسیده است. این مسئله یکی از دلایل بدفهمی سارتر در ایران است، چراکه او اغلب بیش از آن‌که فیلسوف به حساب بیاید، ادیب (به‌ویژه نمایش‌نامه‌نویس) و مبارز سیاسی به حساب می‌آید. دومین دلیل بدفهمی سارتر اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است؛ البته در این مورد، این بدفهمی مربوط به بازه‌ی کوچک‌تری از افراد است؛ یعنی افرادی که اطلاعات اندکی درباره‌ی سارتر دارند و اغلب این کتاب را چکیده‌ی آرا و افکار فلسفی او تلقی می‌کنند. اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر سال‌ها پیش به زبان فارسی و پیش و پس از آن بارها به زبان انگلیسی ترجمه شده است. سارتر در این کتاب ادعا می‌کند که در پی دفاع از فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم است. او در این‌جا اعتقاد دارد، بدبینی‌ای که از اگزیستانسیالیسم وهستی و نیستی دریافت شده است، بدفهمی‌ای بیش نیست. طبق ادعای سارتر، این سخن‌رانی خلاصه‌یی از هستی و نیستی است، درحالی‌که به‌واقع این‌چنین نیست.بسیاری از کسانی‌ که ادعای شناخت سارتر به‌عنوان یک فیلسوف را دارند، شناخت‌شان معطوف به همیناگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است. البته آنان در این میان تقصیر چندانی ندارند چراکه سارتر خود با بیان این‌که این کتاب-سخن‌رانی چکیده‌ی فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم است آن‌ها را گمراه کرده است. اما با مطالعه‌ی اجمالی هستی و نیستی (و حتا تفسیرهای آن) در می‌یابیم که این کتاب-سخن‌رانی تفاوت‌های بنیادینی با هستی و نیستی و درواقع با اگزیستانسیالیسم دارد. البته خود سارتر هم بعدها به این مسئله اعتراف و از چاپ و انتشار آن در چنین سطح وسیعی اظهار ناراحتی کرد.از دیگر سو این اثر به‌عنوان کتاب اخلاقی سارتر نیز مشهور شده است و اغلب به ‌غلط پنداشته می‌شود که کل اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر در این کتاب مستتر است و بنابراین از آن به‌عنوان کتاب اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر یاد می‌شود. هم‌چنین یکی از دلایل شهرت و گسترش این کتاب، آسانی و همه‌فهمی آن است. از آن‌جا که این کتاب یک سخن‌رانی است، فاقد پیچیدگیهستی و نیستی بوده و برای افرادی که می‌پندارند معرفت بدون تحمل سختی قابل وصول است، بهترین وسیله برای فهم (البته سطحی) اندیشه‌ی سارتر است. در این پایان‌نامه به دلایل مطرح شده، اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر محور کار درنظر گرفته شده است. هم‌چنین این پایان‌نامه درصدد است تا به این وسیله نظریه‌ی اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر را (البته اگر بتوان عنوان نظریه را شایسته دانست) مورد بررسی قرار دهد.اولین پرسشی که احتمالاً به ذهن خواننده خطور می‌کند این است که این کتاب اثری در میانه‌ی زندگی فکری سارتر است و بنابراین مبنا قرار دادن آن، احتمالاً تنها دربردارنده‌ی خود این اثر و آثار پیش از آن است؛ درحالی‌که سارتر سال‌ها بعد از این اثر زندگی کرده و کتاب بزرگی مثل نقد خرد دیالکتیکی را در این دوران نوشته است. برای پاسخ به این پرسش نیازمند توضیح مختصری درباره‌ی زندگی فکری سارتر هستیم.سارتر از جمله فیلسوفانی است که در طول زندگی فکری‌اش بیش از یک نظریه‌ی جامع را بسط داده است. به دیگر سخن او در مرحله‌ای از زندگی فکری‌اش دچار چرخشی کلی شده است و این چرخش، چرخش او از اگزیستانسیالیسم به مارکسیسم است. بنابراین هرچند که او اگزیستانسیالیستی تمام‌عیار بود، اما این صفت تنها در دوره‌ای خاص از زندگی‌اش به او اطلاق می‌شود. سارتر نویسنده‌ای پرکار بود که در طول زندگی فکری‌اش دو اثر فلسفی مهم یعنی هستی و نیستی ونقد خرد دیالکتیکی را برجای نهاد؛ اما او تنها در محدوده‌ی کتاب اول‌اش یک اگزیستانسیالیست بود و در دوران نگارش کتاب دوم، یک مارکسیست به حساب می‌آمد. اتفاقاً شهرت سارتر به‌عنوان نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی و مبارز در این دوره به‌وجود آمد. چرخش در اندیشه‌ی سارتر در سال 1957 و از مقاله‌ی «مسئله‌ی روش» آغاز شد که درواقع مقدمه‌یی بر نقد خرد دیالکتیکی بود. سارتر در این مقاله بیان می‌کند که اگزیستانسیالیسم نه‌تنها یک فلسفه نیست بلکه تنها ایدئولوژی‌ای است که زیر بال و پر فلسفه‌ی حاکم زمان خود، یعنی مارکسیسم، رشد می‌کند.با توجه به عنوان این پایان‌نامه، بخش دوم زندگی فکری سارتر مورد توجه قرار نمی‌گیرد. آن‌چه در این‌جا مورد بررسی قرار خواهد گرفت، نظریات اخلاقی سارتر در حوزه‌یهستی و نیستی است؛ اما دلیل محوریت اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر این است که از آن هم‌چون وسیله‌ای برای فهم بهتر نظریات اخلاقی-اگزیستانسیالیستی سارتر استفاده شود. از آن‌جا که اگزیستانسیالیسم در عنوان این کتاب وجود دارد و از سویی دیگر سارتر خود در این‌جا بیان کرده است که این کتاب خلاصه‌ای از هستی و نیستی است (هرچند که بسیار با آن متفاوت است) محوریت این کتاب در این پایان‌نامه به معنی بررسی و مقایسه‌ی آن با اگزیستانسیالیسم مطرح شده در هستی و نیستی و نشان دادن تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ است. در انتها باید به مشکلی که در بررسی و مطالعه‌ی کل فیلسوفان اگزیستانسیالیست و به‌ویژه سارتر وجود دارد اشاره شود و آن این است که اساساً امکان خط‌کشی واضح میان مفاهیم مطرح شده در اندیشه‌ی این فیلسوفان وجود ندارد؛ چراکه همه‌ی آن‌ها و به ویژه سارتر مخالف ایجاد یک نظام کلی فلسفی‌اند. بنابراین برای بررسی نظریه‌ی اخلاقی در اندیشه‌ی سارتر یا به بیانی بهتر اخلاق در اندیشه‌ی سارتر نیازمند مقدمه‌ای طولانی هستیم که این مقدمه خود توصیف برخی از مولفه‌های اساسی در اندیشه‌ی اوست. پیوند این مولفه‌ها با اندیشه‌ی سارتر به‌گونه‌ای است که برای بررسی هر مسئله‌ای در اندیشه‌ی وی، نیازمند بررسی تمام (یا دست‌کم برخی از) آن مولفه‌ها هستیم.فصل اول این پایان‌نامه به بررسی این مولفه‌ها اختصاص یافته است. در فصل دوم مسئله‌ی اخلاق در اندیشه‌ی دوره‌ی اول فکری سارتر بررسی می‌شود و در نهایت در فصل سوم به تفسیراگزیستانسیالیسم و اصالت بشر و هم‌چنین به بررسی نقاط تشابه و تفاوت آن کتاب با مسائل مطرح شده درهستی و نیستی پرداخته می‌شود.در پایان، ضمن قدردانی از اساتید محترم راهنما و مشاور جای آن دارد تا تشکری ویژه از جناب آقای دکتر بابک احمدی، به دلیل راهنمایی‌های موثرشان داشته باشم.
بررسی تطبیقی وجود در تفکر یاسپرس و هایدگر
نویسنده:
حامد ماه‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وحدت وجود از دیدگاه ابن‌عربی و اسپینوزا
نویسنده:
علی محمدی (آب‌قلعه)
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در عرفان ابن عربی خدا در مرتبه ی احدیت غیر قابل شناخت است ولی در فلسفه ی اسپینوزا خدا قابل شناخت است. در وحدت وجود اسپینوزا خدا همان طبیعت است و جهان واقعیتش را می پذیرد ولی ابن عربی جهان را خیال اندر خیال می داند. در فلسفه ی اسپینوزا جهان بی هدف آفریده شده، وجود جهان لازمه ضروری خداوند است ولی در عرفان ابن عربی خدا جهان را خلق کرد تا شناخته شود. جهان و آفرینش آن دارای هدفی است. در عرفان ابن عربی خدا متعالی است و به این دلیل معادل پانته ایزم نیست بلکه باید وحدت وجود ابن عربی را وحدت متعالی وجود نامید وحدت وجود اسپینوزا معادل تئیسم و پانن تئیسم نیست چون خدا نزد اسپینوزا نه متعالی است و نه به عالم غیب ایمان دارد بلکه باید آن را وحدت جوهری نامید و در پایان باید گفت که وحدت متعالی وجود ابن عربی و وحدت جوهری اسپینوزا از یک سنخ نیستند. ولی برای انسان این دو، دو بال برای رسیدن به سعادتند.
بررسی و نقد نظریه اعتدال از دیدگاه علامه مهدی نراقی
نویسنده:
مهین حدادیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر در صدد بررسی و نقد نظریه اعتدال از دیدگاه علامه نراقی است. نظریه اعتدال که خاستگاه آن از یونان باستان و نظریه پرداز آن ارسطو بوده است، از قرن سوم و چهارم هجری وارد حوزه اسلامی شد وبسیاری از حکیمان مسلمان آن را اقتباس کردند. طبق نظریه اعتدال، فضیلت و قاعده درست در هرفعلی، میانه روی و رعایت اعتدال است و افراط و تفریط همواره رذیلت و نادرست است. انسان باید به کمک عقل و دانش خود سعی کند تا حدوسط را در همه موارد بیابد و آن را حفظ کند تا به فضیلت برسد. نظریه اعتدال ارسطو تأثیر زیادی بر متفکران و حکیمان اسلامی مانند فارابی، ابن مسکویه، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا و علامه نراقی داشته است. یکی از طرفداران نظریه اعتدال، علامه مهدی نراقی است.نراقیحدوسط و اعتدال را معیار و میزان فضیلت یک عمل معرفی می کند، او در تبیین حدوسط می گوید هر فضیلتی حد معینی دارد که اگر از آن بگذرد و به افراط یا تفریط برسد، رذیلت محقق می شود. بنابراین حدوسط همیشه فضیلت است و رذائل دو طرف آن حدوسط قرار دارند. اجناس عالی فضایل چهارتا است: 1- حکمت: شناخت حقایق موجودات 2- شجاعت: فرمانبرداری و اطاعت قوه غضبیه از قوه عاقله 3-عفت: اطاعت قوه شهویه از اوامر و نواهی قوه عاقله 4-عدالت: اطاعت عقل عملی از قوه عاقله است و این انقیاد مستلزم مهار دو قوه خشم و شهوت توسط عقل است. بر نظریه اعتدال اشکالات و ایراداتی وارد شده است مانند:دوری بودن تعیین فضایل نفس، عدم تعمیم پذیری قاعده حدوسط، زیادت فرع بر اصل و . . .
تاثیر قرآن و روایات بر اندیشه ملاصدرا در باب بهشت و جهنم
نویسنده:
یلدا طالب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به بهشت و جهنم که طبق نصوص دینی یکی از اصول مسلم اسلام است همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است. ملاصدرا شیرازی فیلسوف بزرگ اسلامی با استناد به آیات قرآن و روایت شیعه در آثار خود مباحثی را پیرامون بهشت و جهنم مطرح می کند. این نظارت مبتنی بر مبانی فلسفی – مبانی کلامی و مبانی عرفانی ملاصدرا می باشد. همچنین این نظارت از سازگاری زبانی، سازگاری درونی، سازگاری بیرونی و سازگاری با واقع برخوردار است و میان این نظرات قرآن، سنت و روایات هماهنگی کامل و جدایی ناپذیری وجود دارد و ملاصدرا به مثابه یک مسلمان شیعه در این خصوص در اسفار می نویسد : مرده باد فلسفه ای که دین را قبول ندارد. و خود او حتی برای یک لحظه از مبانی و اصول دینی اش دست بر نمی دارد و می توان به جرأت چنین بیان کرد که ملاصدرا یک مسلمان شیعه فیلسوف است نه یک فیلسوف مسلمان شیعه و به سخن دیگر می توان چنین گفت دین و مذهب ملاصدرا مقدم بر فلسفه او می باشد بدون اینکه ذره ای از مقام فلسفی او کم شود.
مسأله تحدید علم و متافیزیک در نظر کانت، ویتگنشتاین و پوپر
نویسنده:
حجت ایمانی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل در فلسفه علم مسأله‌ی تحدید است. این که چه چیز علمی است؟ و غیر علمی کدام است؟ فیلسوفان را براین داشته تا ملاک دقیقی برای این موضوع در نظر بگیرند. غیرعلم شامل، شبه علم، متافیزیک و عموماً همچنین منطق، ریاضیات محض، فلسفه ، دین و سیاست هم می‌شود. شبه علم و متافيزيك خود شامل زبان بی‌معنا، تئوری نظری، حدس‌های موضعی، و آن چیزی که امروزه علم خرافه نامیده می‌شود می‌گردد. کانت مرز میان علم و متافیزیک را در وجود قضایای ترکیبی پیشین بر تجربه ‌دانست به این معنا که وجود این گونه قضایا در علم ممکن است و در متافیزیک ممکن نیست. ویتگنشتاین متقدم این مرز را در معناداری و بی‌معنایی می‌دانست. گزاره‌های علمی معنادارند و گزاره‌های متافیزیکی بی‌معنا. پوزیتیویست‌های حلقه‌ی وین تحت تأثیر ویتگنشتاین اثبات‌پذیری را ملاک معناداری و درنتیجه مرز میان علم و متافیزیک برشمردند. رویکردی که پوپر آن را رد کرد. ویتگنشتاین در فلسفه متأخرش ملاک معناداری را در کاربرد دانست. بنابراین مرزی میان علم و متافیزیک وجود ندارد، زیرا هردو قلمرو نوعی بازی زبانی است. کارل پوپراما، مسأله‌ی تحدید برایش سنگ بنای جدایی علم از غیر علم است. او ابطال‌پذیری را ملاک تحدید دانست. ملاک‌های تحدید مطرح شده از سوی این سه فیلسوف دارای ایرادات و اشکالاتی است که از سوی فیلسوفان علم مورد نقد قرارگرفته است. نتیجه این که با توجه به عرصه‌ی وسیع موضوعات، تفاوت گسترده علوم مشروع، فلسفه های علم و خرافات بشری، و تفاوت روش و روش‌شناسی هر دو قلمرو معرفتی، شگفت آور نيست كه توافقي بر سر این که آیا رویکرد تصمیمی کافی و بسندهیا ملاک تحدیدی وجود دارد یا نه؟ و اگر هست آن چیست.
اخلاق اگزیستانسیالیسم بررسی و نقد دیدگاه‌های اخلاقی سارتر
نویسنده:
منیره پوستچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سارتر یکی از فیلسوفان اگزیستانسیالیست است که همانند دیگر فلاسفه این مکتب، انسان را موضوع اصلی فلسفه خود قرار داده است. آنچه برای بسیاری از آنها مهم است، انسان واقعی و انضمامی است. انسانی که در جهان قرار گرفته، به نامعقولی آن پی‌برده و به پوچی رسیده است اما با آن زندگی می‌کند. و تمام مضامین این زندگی مانند دلهره و اضطراب، وانهادگی، ناامیدی و از همه مهمتر مرگ آگاهی را با افتخار به دوش می‌کشد. اما مهم‌تر از تمام این مضامین آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد، آزادی و انتخاب آدمی است. انسان واقعی به تنهایی انتخاب می‌کند و به این انتخاب خود، آگاه است. و به مسئولیت این انتخاب نیز آگاهی دارد. و این در حالی است که اساس این انتخاب را آزادی تشکیل می دهد. در این میان سارتر بیش از دیگر افراد این مکتب به آزادی پرداخته و به «فیلسوف آزادی» شهرت یافته است. سارتر مدعی شده که تنها انسانی است که امروزه از امر مطلق صحبت می‌کند و این امر مطلق برای او همان واژه‌ی آشنا و نایاب «آزادی» است. شاید بتوان گفت آزادی بیش از هر جای دیگر در حیطه اخلاق کاربرد دارد. چرا که اندیشیدن در مورد خوب و بد رفتارها، درست و یا نادرست بودن اعمال تنها وقتی معنا دارد که با آزادی بتوان انتخاب کرد. به همین دلیل است که اخلاق برای فلاسفه اگزیستانسیالیسم به صورت مهمترین مساله‌ درآمد. به طوری که فلسفه و معرفت شناسی آنها از اخلاق قابل تفکیکنمی‌باشد. این موضوع درباره فلسفه سارتر بیش از دیگر فیلسوفان این مکتب صادق است. و محور اساسی اندیشه او را چه در فلسفه اخلاق و چه در معرفت شناسی، آزادی تشکیل می دهد.
گزارش، شرح و نقد مقاله "مفاهیم مختلف عقلانیت" از ریچارد فولی با تأکید بر آرای حکیمان حکمت متعالیه
نویسنده:
اعظم‌السادات حسینی حسین‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه‌ی معاصر آکنده از مباحثات و نظریات گوناگون درباره‌ی عقلانیت است، اما چیستی و مفهوم کلی عقلانیت، هم‌چنان مبهم است. بدون مشخصه‌سازیِ عمومیِ عقلانیت، دستیابی به معیاری کلی برای داوری بین تبیین‌های متعدد دشوار است. مقاله‌ی "مفاهیم مختلف عقلانیت" در چارچوبی فرامعرفت‌شناسانه، با هدف ابهام‌زدایی از مفهوم مرکزی دعاوی عقلانیت که تمایل به ایجاز دارند، نگاشته شده است. ریچارد فولی، نویسنده‌ی مقاله‌ی مذکور با واکاوی مکاتب مطرح در معرفت‌شناسی و فلسفه‌ی علم، دو عنصر هدف و منظر را عناصر ثابتی معرفی می‌کند که در همه‌ی نظریات عقلانیت، اعم از عقلانیت عملی و نظری یافت می‌شود. هدف که امر مورد نیاز یا مطلوب فرد است، می‌تواند عملی یا نظری باشد. منظر مجموعه‌ای از عقاید است و انواع منظر در ارتباط با شخص یا اشخاصی که این عقاید را دارند، تعیین می‌شود. فولی با فرضِ هدف‌‌ـ‌محور بودن مفهوم عقلانیت و نفی منظر ممتاز و انحصاری، به طراحی مفهوم جامع عقلانیت می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که بسته به اهداف و علایق، ارزیابی عقلانی می‌تواند از منظرهای متنوعی انجام پذیرد. بنابراین، دعاوی عقلانیت در واقع دارای موضوعاتی متفاوت بوده، رقیب به حساب نمی‌آیند. با وجود تمایل نسبی‌انگارانه در نظریه‌ی فولی، او تدارک طرح جامع عقلانیت را با رعایت دو شرط مناسب می‌داند؛ لحاظ همه‌ی اهداف و ممتاز ندانستن منظر اتخاذی. فولی در نیل به هدف خود و ارائه‌ی معیاری که نشان دهد دعاوی و مفاهیم مختلف عقلانیت نمودی از امری واحدند، ناموفق است. با توجه به تبیین عقلانیت در حکمت متعالیه که قرائتی از مبناگروی سنتی است، نکات قابل نقد دیگری نیز در مقاله‌ی فولی و مبانی نظری آن وجود دارد که مهم‌ترینِ آن‌ها عبارتند از: نسبی‌گرایی، تمایز بین نظریه‌های معرفت و عقلانیت، اهمیت ندادن به صدق و یقین، نگاه ابزاری به عقلانیت معرفتی و مدل عقلانیت، ابهام در عناصر و مفاهیم موثر در نظریه‌ی عقلانیت معرفتی و آسان‌گیری.
  • تعداد رکورد ها : 72