جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
تفکیک و تخریب نزد هایدگر
نویسنده:
شکوفه حسینی منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهیکی از بحث‌برانگیزترین مسائلی که در فلسفه هایدگر وجود دارد، ادعای هایدگر درباره غفلت سنت فلسفه غرب از مسئله هستی است. هایدگر می‌کوشد با تفکیک و تخریب این سنت ریشه‌های این غفلت و فراموشی را آشکار کند. با این حال، همواره این‌گونه به نظر آمده است که هایدگر با چنین ادعایی قصد دارد این سنت را ویران کرده و آن را بی‌ارزش جلوه دهد. هدف این رساله آن است که پس از پرداختن به معنای تفکیک و تخریب، لزوم انجام آن را با توجه به نوع اندیشه هایدگر نشان دهد و از این مدعا دفاع کند که تفکیک و تخریب نه هدف هایدگر بلکه روشی پدیدارشناسانه است که لازمه رسیدن هایدگر به هدف او به منزله روشن کردن معنای حقیقی هستی است. همچنین تلاش شده است که با بررسی انجام تفکیک و تخریب در نمونه‌هایی از آثار هایدگر هم در دوران اولیه تفکرش و هم در دوره دوم پیوستگی تفکر وی آشکار گردد. بر این اساس در این رساله ابتدا معنای تفکیک و تخریب با توجه به اهمیت هستی برای هایدگر شرح داده شده و پس از آن نشان داده شده است که هستی‌شناسی تنها بوسیله تفکیک و تخریب می‌تواند به طور کامل به شیوه پدیدارشناسانه از ویژگی اصیل مفاهیم خویش مطمئن شود. بر این اساس در ادامه، تفکیک و تخریب به عنوان مرحله‌ای از پدیدارشناسی هایدگر مطرح و ارتباط آن با پدیدارشناسی هوسرل بیان گردیده است. در فصل دوم انجام تفکیک و تخریب در نمونه هایی از آثار هایدگر متقدم و هایدگر متأخر مورد توجه قرار گرفته است. در فصل سوم نشان داده شده است که تفکیک و تخریب تاریخ هستی‌شناسی و بازبینی تفکر یونانیان باستان ما را متوجه این نکته می‌کند که در طول تاریخ هستی‌شناسی تنها یک وجه، یعنی وجه نامستوری هستی اصل قرار گرفته است و وجه مستوری آن فراموش گشته است. نهایتا هدف این رساله آشکار کردن جایگاه مهم تفکیک و تخریب در اندیشه هایدگر و پایبندی وی به انجام آن تا آخرین آثار اوست.واژگان کلیدی: تفکیک و تخریب، پدیدارشناسی، هایدگر، هستی‌شناسی
تبیین و تحلیل انتقادی عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر
نویسنده:
محمدمهدی موسوی‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله (اهميت موضوع و هدف):هيدگر جزء اولين كساني است كه موضوع تكنولوژي را به طور جدي و به گونه اي فلسفي مورد مداقه قرار مي دهد. او با اشاره به مفهوم «بودن در جهان»، تحليل پديدارشناختي از محيط روزمره ارايه مي كند. اگرچه تمركز اصلی هايدگر بر موضوع تكنولوژي بعد از وجود و زمان و در "پرسش از تكنولوژي" شكل مي گيرد اما این اندیشه هیچ گاه پیوند خود را با عناصر اصلی اندیشه هیدگر از دست نداده است. ذات تكنولوژي به هيچ وجه امري تكنولوژيك نيست. علاوه برآن نبايد تكنولوژي را امري خنثي تصور كرد زيرا در آن صورت تسليم آن خواهيم شد. هيدگر براي بيان منظور خود درباره تكنولوژي، به سراغ افلاطون و ارسطو مي رود و از تحليل مفهوم پوئیسيس و تخنه كمك مي گيرد تا نشان دهد كه ماهيت تكنولوژي ربطي تام با انكشاف دارد. به نظر او انكشاف حاضر در تكنولوژي جديد، نوعي تعرض است. تعرضي كه همان چهارچوب بندی است و به دنبال اين است که طبيعت تامين كننده انرژي باشد.منشاء پيدايش علم جديد هم نگاه تكنولوژيكي است زيرا نگرش و رفتار متمایل به چهارچوب بندی در بشر، باعث پيدايش علوم دقيقه جديد مي شود. او قائل به اين نيست كه بايد با تكنولوژي به مبارزه پرداخت بلكه نظر او اين است كه نبايد نسبت به آن غافل بود. در نهايت راه چاره اي كه او براي رهايي از اين خطر مطرح مي كند وارستگي و تامل درباره تكنولوژي در قلمرو هنر است. اهمیت این تحقیق به ویژه با تاکیداتی که در جامعه ما بر آراء هیدگر وجود دارد اما عموما به نظریات او در باب علم کمتر توجه می شود، مضاعف خواهد بود. همچنین تحقیقاتی از این دست می تواند برخی سوء تعبیرها که درباره هیدگر وجود دارد را برطرف نماید.ب. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها:تا قبل از هيدگر تعاريف معمولي از تكنولوژی و حتي تعاريف فلسفي نوعي تعاريف ابزاري و مبتني بر رويكردي جامعه شناختي بوده است. اما هيدگر با تبيين هستی شناختي كه از تکنولوژی ارايه مي دهد، افق جديدي را در فهم تكنولوژي مي گشايد كه مسبوق به سابقه نيست. اما اين تحليل از تكنولوژی چنان با تعابير پيچيده و دشوار فلسفي آميخته است كه استفاده از ديدگاه او براي اهل فلسفه و خصوصا غير اهالي فلسفه تا حدودي ناممكن مي شود. لذا لازم است براي برطرف كردن ابهامات و پيچيدگيهاي تبيين هيدگر از تكنولوژی و قابل استفاده كردن آن براي ديگر شاخه هاي علوم انساني و حتي علوم پايه نياز جدي به بررسي ديدگاه هيدگر باشد. بنابراین منظور اصلی از این تحقیق تبیین و تحلیل عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر و بیان نقاط مبهم آن است. پرسش هاي تحقيق :الف) پرسش اصلي :تكنولوژي جديد چگونه وجودي است كه ذات آن بايد بر اساس تعريف جديدي از عليت و در نسبت با حقيقت و هنر و معرفت معرفي شود؟ب) سوالات فرعی1- چگونه تكنولوژي از ماهيت (ذات) تكنولوژي متمايز مي شود؟2- تعريف جديد هيدگر از عليت چيست؟3- نسبت انكشاف با پوئيسيس و ماهيت تكنولوژي چيست؟4- نسبت تخنه با هنر و حقيقت چيست؟5- نسبت علم جديد و تكنولوژي چيست؟6- گشتل چيست؟7- نسبت گشتل با تقدير و آزادي و خطر و نجات بخشي چيست؟8- نسبت آزاد با تكنولوژي به چه معناست؟9- نسبت هنر و تكنيك جديد چيست؟فرضیه تحقیقاساسا چنین تحقیق هایی چون از نوع اکتشافی هستند نمی توانند با فرضیه آغاز شوند. پ. روش تحقيق شامل تعريف مفاهيم، روش تحقيق، جامعه مورد تحقيق، نمونه‌گيري و روش‌هاي نمونه‌گيري، ابزار اندازه‌گيري، نحوه اجراي آن، شيوه گرد‌آوري و تجزيه و تحليل داده‌ها:در این تحقیق با مراجعه به منابع دست اول شامل متون اصلي هيدگر و استفاده از منابع دست دوم، شامل کتاب ها، مقالات، شروح و تعليقه هاي موجود در باب فلسفه تكنولوژي که مرتبط با مباحث هيدگر است و همچنین مراجعه به مقالات و آثار منتشر شده در نمايه ها، پايان نامه ها و مجلات معتبر علمي داخلي و خارجي كوشش شده است بر اساس مطالعه كتابخانه اي به بررسي و تحليل مسايل مطروحه پرداخته شود.ت. يافته‌هاي تحقيق:در نظر هیدگر تکنولوژی هم هستی را به عقب نشانده است، هم تفکر را محدود و بی خاصیت کرده و هم زبان را از کار انداخته است. یعنی از همان دوره افلاطون که تکنولوژی تحقق یافته است به تدریج چنین پیامدهایی را به بار آورده است تا به امروز که در نقطه اوج تحقق تکنولوژی هر یک از عناصر یاد شده، در نهایت دوری از مراتب اصیل خود گرفتار آمده اند. بر این اساس می توان تحلیل هیدگر از تکنولوژی را زمینه ساز درک عمیق ذات تکنولوژی دانست و این همان چیزی است که هیدگر همواره بر آن تاکید کرده است. به همین دلیل امروزه در نظر بسیاری از محققین، فلسفه تکنولوژی هیدگر، مهم ترین گرایش در فلسفه تکنولوژی است و هیدگر هم به عنوان مهم ترین فیلسوف تکنولوژی شناخته می شود. چرا که مبانی یاد شده با روابطی در هم تنیده و در خلاقیتی بی نظیر تفکری را پیش روی ما می گزارد که می توان آن را فلسفه پدیدارشناسانه تکنولوژی نامید. عناصر موجود در فلسفه هیدگر توانسته اند نظامی استوار در باب تبیین و تحلیل تکنولوژی پدید آورند و این نظام مند بودن ناشی از این است که تفکری اصیل در پس این عناصر وجود دارد. زیرا از همان ابتدا که هیدگر تکنولوژی جدید را در نظر می آورد، متوجه هستی است و به دنبال این است که شیوه انکشاف هستی را در دوره معاصر بنمایاند. نتیجه ای که او بدان دست می یابد این است که شیوه انکشاف هستی در دوره معاصر «تکنولوژی» است.ذات تکنولوژی همان گشتل است و گشتل شیوه خاصی از انکشاف هستی در دوره معاصر است که در علم جدید بروز و ظهور می یابد و تحلیل هیدگر از انکشاف در حقیقت، همان بیان اصول هستی شناسانه فلسفه هیدگر است که وقتی به بررسی سرگذشت هستی – به ویژه در دوره معاصر- می پردازد به تحلیل تکنولوژی منجر می شود. بر این اساس می توان فلسفه تکنولوژی هیدگر را نه به عنوان یک فلسفه درجه دوم (به این معنا که موضوع تکنولوژی را اولا مفروض گرفته و به نحو غیر مستقیم مورد مداقه فلسفی قرار می دهد) بلکه به عنوان یک فلسفه درجه اول (که تبیین او مستقیما متوجه تکنولوژی است) در نظر گرفت.حتی شاید در یک نگاه عمیق تر به مبانی و محتوای فلسفه تکنولوژی هیدگر، بشود بر این سخن اصرار ورزید که می توان کلیت اندیشه هیدگر را در یک گونه تبیین تکنولوژیکی عرضه نمود. این قرائت و تحلیل از فلسفه تکنولوژی هیدگر واجد همه خصلت های یک اندیشه فلسفی عمیق و سترگ است. چرا که این قرائت ناظر بر تفکراتی است که از دوره پیش سقراطیان تا دوره معاصر وجود داشته است و می تواند کلیت تفکرات فلاسفه تبیین کند.
اخلاق اگزیستانسیالیسم بررسی و نقد دیدگاه‌های اخلاقی سارتر
نویسنده:
منیره پوستچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سارتر یکی از فیلسوفان اگزیستانسیالیست است که همانند دیگر فلاسفه این مکتب، انسان را موضوع اصلی فلسفه خود قرار داده است. آنچه برای بسیاری از آنها مهم است، انسان واقعی و انضمامی است. انسانی که در جهان قرار گرفته، به نامعقولی آن پی‌برده و به پوچی رسیده است اما با آن زندگی می‌کند. و تمام مضامین این زندگی مانند دلهره و اضطراب، وانهادگی، ناامیدی و از همه مهمتر مرگ آگاهی را با افتخار به دوش می‌کشد. اما مهم‌تر از تمام این مضامین آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد، آزادی و انتخاب آدمی است. انسان واقعی به تنهایی انتخاب می‌کند و به این انتخاب خود، آگاه است. و به مسئولیت این انتخاب نیز آگاهی دارد. و این در حالی است که اساس این انتخاب را آزادی تشکیل می دهد. در این میان سارتر بیش از دیگر افراد این مکتب به آزادی پرداخته و به «فیلسوف آزادی» شهرت یافته است. سارتر مدعی شده که تنها انسانی است که امروزه از امر مطلق صحبت می‌کند و این امر مطلق برای او همان واژه‌ی آشنا و نایاب «آزادی» است. شاید بتوان گفت آزادی بیش از هر جای دیگر در حیطه اخلاق کاربرد دارد. چرا که اندیشیدن در مورد خوب و بد رفتارها، درست و یا نادرست بودن اعمال تنها وقتی معنا دارد که با آزادی بتوان انتخاب کرد. به همین دلیل است که اخلاق برای فلاسفه اگزیستانسیالیسم به صورت مهمترین مساله‌ درآمد. به طوری که فلسفه و معرفت شناسی آنها از اخلاق قابل تفکیکنمی‌باشد. این موضوع درباره فلسفه سارتر بیش از دیگر فیلسوفان این مکتب صادق است. و محور اساسی اندیشه او را چه در فلسفه اخلاق و چه در معرفت شناسی، آزادی تشکیل می دهد.
دازاین در «وجود و زمان» هیدگر
نویسنده:
سکینه دوستداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان‌نامه حاضرکوششی برای ارائه تصویری روشن از «دازاین» در کتاب «وجود وزمان» که یکی از بهترین نوشته‌های مارتین هیدگر در زمان خود بوده‌است. هیدگر در این کتاب با انتقاداز تعاریف ارائه شده از انسان در فلسفه مدرن که اوج آن در دکارت و با جدایی سوژه و ابژه به ظهور رسید به ارائه تصویری جدید از انسان می‌پردازد و به همین دلیل نام «دازاین» را بر این موجود می‌گذارد تا با انسان به معنای سنّتی آن متمایز شود.دازاین موجودی‌است گشوده به سوی «وجود» که شأن هرمنوتیکی یا تفسیری آن او را از دیگر موجودات متمایز می‌کند. او با معنادهی و توجّه خود می‌تواند هر موجود دیگری راهم با وجود مرتبط سازد. زمانمند بودن و برون‌بودگی یعنی حاضر ساختن همه زمان‌ها در حال برای گذر از وضع موجود و دست‌یابی به اهداف آینده برای کشف وجود به عنوان هدف نهایی، او را موجودی ساخته که غم و نگرانی ذاتی و همراه همیشگی اوست. بدین ترتیب دازاین در ارتباط با وجود و کشف حقیقت، که احساس موقعیت، فهمیدن و کلام و گفتار به عنوان خانه وجود یا هستی از ویژگی‌های بنیادین اوست، اصالت می‌یابد و اگر دچار روزمرگی و گرفتاری-های موجود باشد و به همین موقعیت راضی باشد و به آرامش ظاهری تکیه کند به یک انسان غیراصیل تبدیل خواهد شد.
  • تعداد رکورد ها : 4