جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 189
وحدت وجود و وحدت شهود در عرفان نظری محی الدین بن عربی و امام خمینی (س)
نویسنده:
مرضیه شریعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی صاحب نظران ابن عربی را موسس نظریه وحدت وجود می دانند. با این حال ثابت شده است که این نظریه پیش از او نیز در میان عرفا رواج داشته است. «وحدت وجود» در حقیقت عنوانی است که معرف روح تعالیم وی یعنی وحدت ظاهر و مظهر و خالق و مخلوق است. با اینحال، مطالعه عرفان وی نشان می دهد که وی قائل به دو نوع وحدت است: 1- وحدت ذات که از آن با عنوان احدیت الذات یاد می کند و 2- وحدت الوهیت یا احدیت الکثره. وحدت در ناحیه الوهیت -که مجمع اسماء و صفات حق تعالی است- وحدت در وجود است و وحدت در ناحیه ذات –که سوای اسماء و صفات و ظهورات است- وحدت در ناحیه شهود است. وحدت وجود برای ابن عربی همانا وحدت اسماء و ظهورات الاهی است که او با عنوان احدیت الکثره از آن یاد می کند. هر چند برای تبیین وحدت شهود ابن عربی تنها به شهود ذات نمی بایست اکتفا کرد. چراکه تجربه نفسی وحدت وجود که تقاریر عمدتا فلسفی متوجه آن است برای او امری شهودی است. گرچه او برای بیان آن ناچار می شود از این شهود فاصله گیرد. بنابراین، وحدت ذات، حقیقتی منحصرا شهودی و وحدت الوهیت، حقیقتی علمی-شهودی است. در وحدت شهود سخن تنها از شهود احدیت ذات نمی رود بلکه سخن از شهود مجموعه هستی به میان می آید. امام خمینی نیز همچون ابن عربی میان وحدت ذات و وحدت وجود قائل به تمایزند. وحدت وجود را در مرتبه الوهیت و حاصل جمعیت اسماء و اعتدال آنها بر می شمرند و وحدت ذات را حاصل تنزه و تعالی از شائبه حجب اسمائی و صفاتی تلقی می کنند. هستی شناسی برای هر دو عارف نوعی معرفت شناسی است. وجود در بی کرانگی اش در میدان شهود عارف نمودار می گردد و او در این گستره هیچ محدودیتی ندارد. همانگونه که در تجلیات وجود نیز محدودیتی نیست. وجود از آنِ خداوند و شهود از آنِ عارف است.
بررسی مبانی فلسفی عرفان عملی در اندیشه ابن سینا
نویسنده:
اسماعیل مرادی افوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی از متفکران بزرگ تاریخ، به علّت عمیق بودن و داشتن وجوه و ابعاد مختلفِ شخصیتی، قابل بررسی و تحقیق از جنبه‌های گوناگون هستند. «حکیم بوعلی‌سینا» یکی از این نمونه‌ها است که شخصیت و آثار او، در طول تاریخ، از زوایای گوناگون مورد پژوهش و کندوکاو قرار گرفته است؛ اما یک بُعد ویژه در احوال و آثار ابن‌سینا وجود دارد که کم‌تر به آن توجه شده است و آن، نگاه بوعلی به عرفان است. ابن‌سینا توجه ویژه‌ای به عرفان عملی داشته است و این نکته، برای هر فردِ آشنا به مسایل فلسفی، شگفتی و کُنجکاویِ اولیّه را برمی‌انگیزد. آن‌چه ما در این رساله به آن پرداخته‌ایم؛ در مرحله‌ی اول، دنبال کردن این حس کنجکاوی و پی‌گیریِ خطّ کم‌رنگی که از آن، در کتب و منابع برجامانده و در مرحله‌ی دوم، یافتن مبانی عرفان عملی ابن‌سینا و کشف نقاط اتصال میان فکر فلسفی و نگاه عرفانی او است. در فلسفه‌ی ابن‌سینا مبانی و اصولی وجود دارد که با تعمّق در آن‌ها، نیاز به تزکیه و تهذیب نفس را نهفته می‌بینیم؛ مسایلی هم‌چون حقیقت وجود، عقول، نفس و بدن، عشق، ادراک، سعادت، نبوت و مراتب انسان‌ها، خیال، عقل فعال و... که با بررسی همه جانبه‌ی آن‌ها، ارتباط این موضوعات با عرفان عملی و احتیاج به طیّ طریق و سیر و سلوک مشخص می‌شود.
مهمترین تفاوت های وجود شناختی  میان فلسفه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
خدا در فلسفه ارسطو و ابن سینا: مدخلی بر تفاوت بنیادین فلسفه ابن سینا از فلسفه ارسطو
نویسنده:
مهدی غفوریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پس از نهضت ترجمه در جهان اسلام، مسلمانان اندیشه های فیلسوفان یونانی را دریافت نمودند و با تامل در باب میراث فلسفی آنان فلسفه ای را که موسوم به فلسفه اسلامی است، ایجاد کردند. مهمترین تفاوت مبنایی که میان فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی وجود دارد و موجب ایجاد دو فلسفۀ مستقل شده است، فهمی دیگر از وجود و وجودشناسی متفاوت است. در این نوشتار برای فهم این دو نوع وجودشناسی به مقایسه دیدگاه دو فیلسوف شاخص، ارسطو و ابن سینا، درباره خداوند و صفات او می پردازیم. خداوند در فلسفۀ ارسطو، محرک نامتحرک و غایت نهایی عالم است و صفت بارز او فکرِ فکر است. بدین جهت، خداوند خالق ماسوای خود نیست و با آنها رابطه ای وجودی ندارد. ابن سینا به پیروی از فارابی با تمایز نهادن میان وجود و ماهیت، و واجب و ممکن، خداوند را به عنوان واجب الوجود و وجود محض که در راس سلسله علل قرار دارد و ماسوای او ممکن الوجود و وابسته به او هستند، معرفی نمود و اینچنین فهمی دیگر از وجود درانداخت. گرچه این نوشتار تصدیق می کند که فلسفه ارسطو مایه فکری فلسفه ابن سینا را فراهم آورده است بطوریکه در صورت نبود فلسفه ارسطو فلسفه ابن سینا نیز وجود نمی داشت، اما فلسفه ابن سینا با توجه به وجود شناسی متفاوت، اختلاف مبنایی با فلسفه ارسطو دارد.
مقایسه بحث تمایز وجود و ماهیت از منظر ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
فاطمه شهیدی، نصرت الله حکمت
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تاریخ فلسفه اسلامی فارابی و ابن سینا ر ا مبدع بحث تمایز وجود از ماهیت‌ دانسته‌اند.در فلسفه این دو فیلسوف تمایز وجود و ماهیت به عنوان مبنایی در اثبات‌ واجب که غایت فلسفه اولی است به کار می‌رود.از نظر ابن سینا این تمایز به لحاظ اثباتی‌ مبتنی بر تمایز امکان بالذات و وجوب بالغیر و آن نیز مبتنی بر تقسیم موجود به‌ واجب الوجود و ممکن الوجود است و بنابراین در واجب الوجود چنین تمایزی یافت‌ نمی‌شود.از همین‌جا نقطه‌نظرست که بحث عروض وجود بر ماهیت در ممکنات طرح می‌شود. شیخ با پیش‌بینی آنچه بعدها منتقدینش از جمله ابن رشد طرح کرده‌اند گاه این عروض را به لحاظ مفهومی در مقابل ذاتی در باب ایساغوجی دانسته است و گاه نیز رابطه وجود و ماهیت را از سنخ اضافه دانسته است.اما شیخ به لحاظ مصداقی(در خارج)وجود و ماهیت را متحد با هم دانسته است.تمایز وجود و ماهیت در حکمت اشراق مرتبط با تمایز واجب و ممکن و مؤثر در اثبات واجب تعالی طرح نشده است.سهروردی به تصریح خود مشائیان را قائل به تمایز خارجی وجود و ماهیت دانسته و به آنها بدین دلیل اعتراض‌ کرده است ولی آنچه از وجود مورد نظر اوست برخلاف آنچه مد نظر حکمای مشاء است‌ مفهوم وجود است نه حقیقت وجود.
صفحات :
از صفحه 112 تا 130
معنای عرض بودن وجود در فلسفه ابن سینا
نویسنده:
محمدباقر قمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه این جستار در پی بررسی آن است، معنای این سخن مکرر ابن سیناست که وجود عرضِ ماهیت و یا عرضی آن است. محققان همواره تلاش کرده اند این نکته را در قالب یکی از معانی عرضی در باب مقولات، ایساغوجی و یا برهان تفسیر کنند. همانطور که از اعتراضات ابن رشد بر می آید، با توجه به اینکه تعبیر معنای عرض باب مقولات برای وجود همواره برای محققان بسیار عجیب و غیر قابل قبول به نظر می رسیده است، معنای عرضی در دو باب دیگر تنها راه گریز بوده است. در اینجا پیشنهاد خواهیم کرد که گرچه وجود نزد ابن سینا در نسبت با ماهیت لاجرم عرضی باب ایساغوجی و نیز عرضی باب برهان خواهد بود چراکه نه وجود ذاتی هیچ ماهیتی است و نه هیچ ماهیتی ذاتی وجود. آنچه ابن سینا در نظر دارد معنای «بیرون، در و با» ماهیت بودن وجود است که از معنای عرض باب مقولات، آنگونه که در فلسفه اسلامی درک می شود، گرفته شده است.
وجودشناسی ابن سینا زمینه ساز نزدیکی عین و ذهن
نویسنده:
مهناز قانعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براساس دلایل ابن سینا منظور ارسطو از «موجود» در موضوع فلسفه «موجود از حیث وجود» بوده است. یکی از جنبه های اهمیت این تفسیر، فراهم ساختن مجال طرح مسائلی چون وجود و ماهیت و واجب و ممکن در فلسفه است. از سوی دیگر ابن سینا به تحلیل مفهومی وجود بیش از ارسطو توجه کرده و عمدتاً بحث از وجود را، با طرح مسئله­ بی­­واسطه معنای آن آغاز می ­کند. وی اصولاً در مباحث فلسفی، صرفاً به موجود انضمامی نظر ندارد، بلکه به نظر می رسد هستی را در اصل و حقیقت خود، دارای وسعتی غیرقابل تقیید می بیند که عین و ذهن، هر دو را در بر می گیرد. وی در همان اوایل مباحث وجود، از سویی به مفهوم شیء و ملازمت آن با مفهوم وجود و از سوی دیگر به نوعی تمایز هستی شناسانه میان ماهیت و وجود توجه کرده است. این بررسی ها نشان می­ دهد روش ابن ­سینا در هستی­ شناسی از جهاتی با روش ارسطو تفاوت دارد. وی از روش تحلیل مفهومی بیش از ارسطو استفاده می­ کند اما از سوی دیگر، مسائلی چون صدق و وجوب را، که در ارسطو بیشتر وجهه­ منطقی دارند، از جنبه هستی شناسانه­ آن نیز مورد واکاوی قرار می­ دهد. یعنی گویی ابن سینا در هستی شناسی خود، دائماً از عین به ذهن در تردد است. به این ترتیب حکمت سینوی زمینه ظهور دو معنای تشکیک وجود و امکان فقری، را فراهم کرده است.
صفحات :
از صفحه 40 تا 56
ملاک صدق و کذب قضایا از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری
نویسنده:
علی گرداد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
حقیقت سعادت از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر میکوشد تا حقیقت سعادت را از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی بررسی کند. تبیین نظریه سعادت علامه طباطبایی با توجه به مبانی نظری فلسفهی او و اثبات نوآوریهای علامه در این مسئله از مهمترین فصلهای این پژوهش به شمار میرود. ما در ابتدا به بیان ارتباط سعادت با عناصر اصلی حکمت متعالیهی ملاصدرا و علامه طباطبایی و توضیح نقش این مبانی بر سعادت حقیقی از دیدگاه آنها میپردازیم. پس با در کنار هم قرار دادن این عناصر میکوشیم تا حقیقت سعادت از نگاه آنان را ترسیم کنیم.در طی این مراحل با اشاره به تفاوتهای مبنایی ملاصدرا با حکمای پیشین از جمله فارابی، ابن سینا و سهروردی به طرح جدید و نوی ملاصدرا در ترسیم سعادت حقیقی میرسیم؛ و البته در عین حال با وجود آن که برخی اندیشمندان معاصر معتقدند علامه طباطبایی بر روی خطوط فکری ملاصدرا حرکت میکند، طرح نوی علامه را اثبات می‌کنیم. ملاصدرا سعادت را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین پارادایم صحبت می‌کند. علامه طباطبایی سعادت را قرب الهی می‌داند. وی عمل انسان را در کنار معرفت و ایمان راه رسیدن به سعادت می‌داند. در این پژوهش سعی می‌کنیم تا به طور مستدل اثبات کنیم که علامه طباطبایی در این مسئله، طرح ملاصدرا از حقیقت سعادت را با توجه به مبانی خویش تغییر میدهد؛ و این تفاوت نگرش با بازگشت به عناصر اصلی فلسفهی این دو فیلسوف بزرگ روشن میشود. پس از تبیین حقیقت سعادت، در ادامه به عوامل رسیدن به سعادت و موانع آن از دیدگاه این دو فیلسوف می‌پردازیم و با بررسی تطبیقی آن، امتیازات و نقایص هر یک از آن‌ها را بیان می‌‌کنیم. در نهایت در این تحقیق به چارچوب اصلی مسئلهی سعادت حقیقی و چگونگی دستیابی به آن پرداخته شده است. با توجه به روشن شدن حقیقت سعادت انعکاس آن در بخشهای دیگر و لوازم فلسفی آن نیز قابل بررسی خواهد بود.
  • تعداد رکورد ها : 189