جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 353
فلسفه زندگی در مکتب رواقیون و علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی شاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلی می توان گفت که مکاتب فلسفی به سعادت بشر می اندیشند، و هدف زندگی را رسیدن به سعادت می دانند اما در تعریف و مصداق سعادت نظرهای متفاوتی وجود دارد. بعضی از مکاتب سعادت را به دنیا محدود کرده اند و رسیدن به لذت مادی را اوج سعادت بشر دانسته اند و بعضی از مکاتب گرایش به رهبانیت و دنیاگریزی را سعادت بشر دانسته اند و بعضی از مکاتب همچون مکتب ارسطو راه اعتدال در زندگی را، لازمه رسیدن به سعادت دانسته اند و آن ها اعتقاد دارند سعادت در شرایط دوری از افراط و تفریط حاصل می شود.مکتب رواقی، به عنوان یک مکتب اخلاقی که مبانی جهان شناختی کاملا ماتریالیستی دارد، فلسفه و هدف زندگی را در زندگاني مطابق با طبیعت می داند؛ بدین معنا که این مکتب معتقد است: اگر انسان مطابق با طبیعت زندگی کند، به سعادت خواهد رسید و نباید از اتفاق‌هاي ناگوار که به وسیله طبیعت ایجاد مي‌شود، شکوه نمايد و انسان باید بداند که طبیعت می‌تواند آنچه رابه او بخشیده است، باز پس گیرد.همچنین مکتب علامه طباطبایی ـ که برگرفته از قرآن مجید و معارف اهل بیت است ـ با استفاده از مبانی جهان شناختی، بر سعادت فردی و اجتماعی تاکید می کند؛ این مکتب، معتقد است که انسان باید اهدافی همچون: کسب علم، عبادت، خدمت به خلق را در جهت رسیدن به خدا داشته باشد. بنابراین، چون در این مکتب، همه چیز در نهایت به سوی خداوند باز می‌گردد انسان بايد، اهدافی را که در جهت بازگشت متعالی به سوي خداست را دنبال ‌کند.این دو مکتب ازجنبه تقدیرگرایی و اینکه منشا آفرینش جهان خدا است، تشابه دارند و وجه افتراقات این دومکتب این است که در مکتب رواقی اصالت با ماده است وخداوند و جهان مادی هستند و در مکتب علامه طباطبایی اصالت با روح است و خداوند از هرگونه ویژگی مادی مبرا است و در بحث فلسفه زندگی هیچگونه تشابهی ندارند.
بررسی تطبیقی جایگاه روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین، ابن‌سینا و شیخ اشراق
نویسنده:
محمدجواد هاشم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان بررسی تطبیقی جایگاه روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین ، ابن سینا و شیخ اشراق دارای دو شاخصه مهم است ، اول آنکه به بررسی «جایگاه» روش عرفانی می پردازد ، پس در پی توصیف روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین ، ابن سینا و شیخ اشراق است واز سوی دیگربه «تطبیق» و مقایسه ی جایگاه روش عرفانی در تفکر این سه متفکر برجسته همت گمارده است . اهمیت این موضوع در مواجهه ی ما با عرفان و نقش تاثیر گذار آن تفکر بشری که منشاء تحولات گوناگون حیات فردی و اجتماعی اوست ، آشکار می گردد. و هدف از این نوشتار دستیابی به توصیفی صحیح و مقایسه ای ، از کارکرد عرفان و روش عرفانی در مکتب سه فیلسوف بزرگفلسفه ی اسلامی است. در این پایان نامه با تأکید بر نوشتار های فلسفی و تمرکز بر مبادی و مقدمه ی کتب سه حکیم بزرگوار از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و روش مطالعه ی فلسفی-برهانی و تحلیلی استفاده شده است.و حاصل این نوشتار دستیابی به این نظریه است که بوعلی عرفان و روش عرفانی را مسئله خود قرار داده است و یک پژوهش ازفلسفه ی عرفانی را ارائه می دهد و در جایگاهی دیگر شیخ اشراق اصل و پایه ی روش کار خود را بر روش عرفانی بنا نهاده است و ملاصدرا با نگاهی جامع نگر از روش عرفانی در کنار روش برهانی و وحی و با هدف تحقق یک حکمت جامع به این موضوع پرداخته است.از این رو می توان گفت که روش عرفانیتاثیری حداکثری را در فلسفه ی اشراقی بر جا گذاشته است و در فلسفه صدرایی در کنار روش برهانی و تحت نظارت وحی از سهم ویژه ای برخوردار شده است و در نگاه ابن سینا با کمترین نقش به عنوان یک مسئله بسیار مهم ظهور یافته است.
تبیین فلسفی – قرآنی ولایت فقیه
نویسنده:
محمد خلقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مباحثی که سال‌های متمادی فکر علمای شیعی را به خود مشغول کرده، پرسش از رهبری جامعه در دوران غیبت معصومین است. به دیگر سخن، در دوران غیبت دوازدهمین امام معصوم، علمای شیعی با این مشکل مواجه شدند که چه کسی باید در زمان غیبت، زعامت حکومت را در دست بگیرد؟ در این نوشتار با تجزیۀ این مشکل به مسأله‌های متعدد، نشان دادیم که اگر مسأله را به صورت «بدون توجه به این‌که خداوند برای زمان غیبت دستوری داده یا نه، چه کسی باید در مسند حکومت قرار گیرد؟» طرح نماییم، فلسفۀ سیاسی اسلامی متکفل پاسخ به آن خواهد بود. برای پاسخ به این مسأله، با اشاره به اقسام چهارگانۀ موجودات ، نشان دادیم که انسان موجود ناقصی است که برای تکامل نیازمند ولیّ می‌باشد. از سوی دیگر، مشخص شد که جامعه هم دارای وجود حقیقی است و چون این وجود هم ناقص می‌باشد، بنابراین باید در رأس حکومت شخص راه‌بلدی قرار گیرد تا انسان‌ها را هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی تکامل دهد. همچنین با تحلیل ابعاد وجود انسان دریافتیم که انسان دارای سه مرتبۀ عقل، خیال و ظاهر است و از آن‌جایی که فقه اصغر، فقه اوسط و فقه اکبر متکفل رشد هر یک از این نشئات هستند، در نتیجه سرپرست جامعه باید این سه نوع فقاهت را دربرداشته باشد. در ادامۀ این پژوهش آشکار شد که مشروعیت ولی فقیه، مشروعیت الهی است و ولی فقیه موظف به القای عقاید مستحکم و اخلاق حسنه به جامعه، اجرای احکام الهی، محافظت از حیات انسان‌ها و بهبود معیشت افراد جامعه می‌باشد. البته ولی فقیه برای اجرای صحیح این وظایف علاوه بر فقاهت باید دارای چهار ویژگی 1. عمل‌کنندۀ به قوانین الهی، 2. قدرت مدیریت جامعه، 3. قدرت توجیه و اقناع مردم و 4. ارجاع جزئیات به کلیات باشد. در پایان این تحقیق نشان داده شد که ولی فقیه با ویژگی‌هایی که برای وی برشمردیم، شدیدترین وجود را نسبت به افراد جامعه دارد.
بررسی زبان دین از دیدگاه سهروردی و ویتگنشتاین
نویسنده:
فاطمه محمودزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی زبان دین از دیدگاه ویتگنشتاین و سهروردی می‌پردازد. فصل اول تحقیق به کلیات بحث می‌پردازد. در فصل دوم زبان دین از دیدگاه ویتگنشتاین متقدمو متأخر بررسی شده است.سپس در فصل سوم زبان دین از دیدگاه سهروردی توضیح داده شده است.سرانجام در فصل چهارم به بررسی تطبیقی دیدگاه این دو فیلسوف پرداخته شده است.ویتگنشتاین در فلسفهمتقدم خود دین و مابعدالطبیعهراموجود اما زبان دین را بی‌معنا و مهمل می‌داند. وی امور دینی را رازآمیز و انسان را به سکوت در مورد آن‌ها فرامی‌خواند. وی در فلسفه‌ی متأخرش زبان دین را معنادار و زبان خاص می‌داند. از نظر وی تنها کسی می‌تواند زبان دین را بفهمد که در نحوه‌ی زندگی دینی شراکت داشته باشد. سهروردی نیز زبان دین را معنادار دانسته و آیات قرآن را در بسیاری از موارد تأویل می‌کند. وی گزاره‌های دینی را دارای ظاهر و باطن می‌داند. از نظر او تنها کسی به کنه معارف فلسفی و دینی دست می‌یابد که هم در کشف و شهود و هم در استدلال مهارت و ورزیدگی داشته باشد. ویتگنشتاین و سهروردی در معناداری و معرفت بخشی گزاره های دینی با هم تفاوت دارند.
تاثیر فلسفه روشنگری بر مباحث نقد تاریخی کتاب مقدس
نویسنده:
الهه فروهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی وتبیین تأثیر مبانی عصر روشنگری بر شکل گیری جریان نقد کتاب مقدس است.عصری که به واسطه قرار گرفتن پس از دوران رنسانس و انقلاب علمی دارای ویژگی هایی شد که فلسفه حاکم بر آن،در قالب عقل گرایی،تجربه گرایی،انسان گرایی و رهایی از حاکمیت نهادهای مذهبی ارائه شد.ارکانی که سر انجام پایه های اصلی جریان نقد کتاب مقدس را تشکیل دادند.در حقیقت جریان منجر به روشنگری قرن هفده و هجده،از انگلیس سر بر آورد و در فرانسه مسیر خود را پیدا کرد،که همانا مقابله با مرجع دینی حاکم یعنی کلیسا بود که در آن زمان به نهادی سلطه گر تبدیل شده بود و می کوشید از طریق تفاسیری که از کتاب مقدس ارائه می داد نفوذ خود را در میان مردم حفظ کند.موضوعی که به شدت از جانب متفکران فرانسه مورد مخالفت قرار گرفت.در حقیقت عقل گرایی مورد نظر پیروان دکارت و تجربه گرایی مورد نظر لاک و طرفدارانش،فلاسفه فرانسه را نسبت به مقابله با وقایع غیر عقلانیکتاب مقدس که از طریق مقامات کلیسایی ترویج می شد،تجهیز کرد.از سوی دیگر فرانسه از آن جهت که مداخله های کلیسا را بیش از مناطق دیگر متحمل شده بود با تضعیف کلیسا،پیشگام جریانی شد که بعدها در آلمان و از طریق فلاسفه و متألهان آن به شکلی منظم و روشمند به جریان نقد کتاب مقدس منتهی شد.فرایندی که با پرداختن به موضوعاتی چون وجود عیسای تاریخی و بررسی معجزات،بنیان های اعتقادی مسیحیت را هدف قرار داد و اگرچه در ابتدا و به واسطه نظریات افرادی نظیر رایماروس و لسینگ به منزله تهدیدی برای مسیحیت قلمداد شد اما در نهایت و با رویکرد اشخاصی چون بولتمان و شلایر ماخر دین را به پدیده ای مثبت،آرامش بخش و قابل کاربرد در زندگی تبدیل کرد.
بررسی فاعلیت واجب تعالی از دیدگاه فلسفه مشاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه علیدوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر، به بررسی سه نظریه فاعلیت بالعنایه، بالرضا و بالتجلی که به ترتیب از سوی حکمای مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در مورد فاعلیت حق‌تعالی مطرح شده و همچنین دیدگاه متکلمان خواهد پرداخت.از دیدگاه مشاء، با توجه به این‌که علم حق‌تعالی به ماسوا به صور مرتسمه یا معقوله در ذات و منشأ صدور موجودات است، فاعلیت حق‌تعالی فاعلیت بالعنایه خواهد بود. اما حکمت اشراق و حکمت متعالیه، فاعلیت بالعنایه را مورد نقد قرار داده‌اند. شیخ اشراق معتقد به فاعلیت بالرضا است چون علم حق‌تعالی به موجودات را همان حضور عینی آن‌ها نزد خداوند می‌داند نه صور مرتسمه.ملاصدرا هرچند طریقه شیخ اشراق را بهترین می‌خواند اما انتقادهایی بر آن وارد کرده‌است از این رو حق‌تعالی را فاعل بالتجلی و علم او را به موجودات، اجمالی در عین کشف تفصیلی می‌داند
تحلیل مقایسه ای تفاوت دیدگاههای صدرالمتالهین و علامه طباطبایی در الهیات بالمعنی الاخص
نویسنده:
ابراهیم رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی ازبخشهای مهم فلسفه اسلامی بخش الهیات بالمعنی الاخص است.که در واقع مهمترین مسائلی که فیلسوفان بدان می پردازند درخودش جای داده است.مسائلی از قبیل اثبات واجب تعالی وصفات وافعال او که هر کدام آنها از پیچیدگی و از اهمیت زیادی در فلسفه اسلامی بر خوردار می باشند.صدرالمتالهین شیرازی در بین فلاسفه اسلامی در تاسیس قواعد عقلی وتطبیق معارف اسلامی بر مقاصد دینی شهرت بسیاری دارد و علامه طباطبایی یکی از فیلسوفان معاصر است که در فلسفه اسلامی وبالاخص در اغلب مسایل الهات بالمعنی الاخصدیدگاههای خاص و قابل توجهی دارد.این پایان نامه تحت عنوان تحلیل مقایسه ای تفاوت دیدگاههای صدرالمتالهین وعلامه طباطبایی در الهیات بالمعنی الاخص می باشد که سعی شده است با روش مقایسه ای به بررسی تفاوت دیدگاههای آنها پرداخته شود.وچون علامه در مبانی فلسفی تحت تاثیر صدرالمتالهین ودر روش متاثر از ابن سینا می باشد بنابراین مقایسه ی آراء آنها می تواند افقهای جدید ونکات بدیعی برای محقق حوزه مسائل فلسفی در پی داشته باشد.
نقش اخلاق در معناداری زندگی براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فریده محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیر تکاملی حکمت نظری و حکمت عملی در فلسفه ملاصدرا بر پایه اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری میباشد؛ که مقدمه نحوه زندگی انسان، با تزکیه و تهذیب قوای نفسانی، و شناخت نظام آفرینش و معرفت به خود، و اخذ الهامات و صفات الهی را تشکیل میدهد. ملاصدرا با توجه به مبانی نظری فلسفه خود، مسئله اخلاق یا حکمت عملی را بر اساس ایمان، اطاعت و بندگی، تقوا، تحول و استکمال روح با تشبّه به اخلاق الهی که از عوامل معناداری زندگیست، منتج به امید و رضایتمندی و عشق و بخشندگی در زندگی میشوند، تبیین کرده است. زندگی سیری تکوینی و تحول در استکمال روح آدمی به معنای واقعی است. معناداری زندگی برای انسان در صورتی امکان پذیر است که با تزکیه و تهذیب نفس، استکمال وجودیش را با استکمال فضایل اخلاقی یکی کرده، و شخص با بر خورداری از فضائل وجودی به مراتب سعه عقل انسانی و قدسی به مقام متعالی به سمت کمال در زندگی نائل گردد. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی به تبیین نقش اخلاق در معناداری زندگی بر اساس حکمت متعالیه که بر حاکمیت عقل انسانی و به فعلیت در آوردن فضائل و صفات اخلاقی از وجود انسان به هدایت وحی و انسان کامل، و توجه به استکمال روح مجرد و جاودان، و بهره مندی از زندگی متعال توصیه شده، ارائه می نمایم. حقیقت هستی خداوند است. انسان برای بدست آوردن زندگی متعالی و حیات طیّبه‌ی انسانی میتواند با طرحی جامع و کامل از آموزه های اخلاق اسلامی به معناداری زندگی برسد.
بررسی دلالت برهان نظم بر توحید و صفات خدا
نویسنده:
مهدی آقامیرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوال اصلی در این تحقیق، این است که آیا می‌توان با استفاده از برهان نظم، صفات الهی را اثبات کرد. نتیجه‌ای که از بررسی منابع اسلامی و غربی و با روشی تحلیلی توصیفی در ضمن این تحقیق به دست آمد این است که درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند بايد گفت اين برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می‌کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم توحید ناظم عالم را نیز اثبات می کند. آری با برهان نظم می‌توان برخی از صفات خداوند را اثبات کرد. برای نمونه برهان نظم از توانایی لازم برای اثبات برخی صفات ذاتی مانند حیات و قدرت و برخی صفات فعلی مانند خالقیت برخوردار است. البته اين برهان توانايي اثبات صفت علم ذاتی خداوند را ندارد، زیرا اثبات صفت علم به وسيله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است كه در آن صورت صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی الهی عاجز است. افزون بر اين بايد گفت که آیه شریفه (لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا) بر توحید ربوبی دلالت می‌کند، همان معنایی که از برهان نظم نیز انتظار می‌رود.همچنین به اشکالات فخر رازی و دیوید هیوم در باب دلالت برهان نظم بر صفات الهی پاسخ گفته شده است.
بررسی تطبیقی تجسد در مسیحیت کاتولیک با تمثل در اسلام
نویسنده:
افسانه ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف مقایسه آموزه «تجسد»در مسیحیت کاتولیک با «تمثل» در اسلام انجام گرفته است. تجسد، از مهم‌ترین آموزه‌های کلیساست که به معنی انسان‌شدن خداست. این آموزه، ارتباط فراوانی با مسئله وحی، گناه ازلی، نجات، تثلیث، تولد از باکره و تصلیب دارد. تجسد مسیح، تحقق کامل وحی است. خداوند، به منظور مکشوف ساختن خود و شناخته شدن از سوی بشر و نیز به منظور نجات بشر از گناه ازلی و به دلایلی دیگر، در مقطعی از تاریخ، در هیأت عیسای ناصری، انسان شد. بر این اساس، در عیسی دو طبیعت الوهی و انسانی متحد شده‌اند.«تمثل» به معنای به صورت دیگری ظاهرشدن، دو نوع است: تمثل مُلکی (ناسوتی) که در عالم ماده، و تمثل مثالی (ملکوتی) در عالم مثال اتفاق می‌افتد. واژه تمثل کاربردهای متعددی دارد: تمثل قرآن، تمثل اجنه، شیطان و فرشتگان، تمثل روح انسان در عالم برزخ و قیامت، تمثل اعمال، اولاد و اموال انسان در هنگام مرگ، تمثل اعمال انسان در جهان پس از مرگ، تمثل پیامبر و ائمه برای محتضر، تمثل برخی حقایق در معراج برای پیامبر و تمثل ائمه و پیامبران در رجعت. بحث تمثل، ارتباط تنگاتنگی با مسئله وحی، ثواب و عقاب اعمال، معاد جسمانی و همچنین تعالی الهی دارد. روش این پژوهش، از نوع مقایسه‌ای- تحلیلی است. سوالات مورد نظر در این پژوهش، عبارتند از: 1- حدود و ماهیت تجسد در مسیحیت کاتولیک چیست؟ 2- حدود و ماهیت تمثل در اسلام چیست؟ 3- چه وجوه اشتراک و افتراقی بین تجسد و تمثل وجود دارد؟ این پژوهش، در بررسی موضوع مورد نظر، به نتایجی در راستای سوالات مطرح شده، دست یافته است. از جمله این که: در تجسد، عیسی، واجد دو طبیعت الهی و بشری است که این دو طبیعت، در عین حال که از هم متمایزند، در شخص مسیح، با هم وحدت می-یابند. خداوند، بدون از دست دادن طبیعت الهی، طبیعت بشری می-پذیرد. ذات خداوند در فرآیند تجسد، تغییر نمی‌یابد. خدا، بدون از دست دادن صفات الهی؛ و تنها با پنهان کردن آن صفات، انسان شد و صفات بشری پذیرفت. درباره تمثل نیز می‌توان گفت: تمثل، در حیطه ادراکی مشاهده‌گر اتفاق می‌افتد؛ از این رو، شیء یا شخص ممثل، جایگاه پیشین خود را از دست نمی‌دهد و بدون تبدل ماهیتی، به صورت دیگر ظاهر می‌شود. بنابراین، هم در تجسد و هم در تمثل، شیء یا شخص، بدون از دست‌ دادن طبیعت پیشین، به صورت دیگری درمی‌آید؛ تجسد و تمثل، موجب شکل‌گرفتن دو شخص مجزا نمی‌گردد. در فرآیند تجسد و تمثل، شیء یا شخص نادیدنی قابل رویت می‌گردد. همچنین، تجسد و تمثل با حلول و تناسخ متفاوت‌اند؛ زیرا مستلزم قرارگرفتن در جسم مستقل نیستند.
  • تعداد رکورد ها : 353