جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 339
اختیار و ضرورت از دیدگاه حکمت متعالیه، مکتب نائینی و محمدتقی جعفری
نویسنده:
عبدالله نصری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یکی از مسائل مهم در بحث جبر و اختیار رابطۀ اختیار با ضرورت است، چرا که طبق قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد، هیچ پدیده ‏ای تا به سر حد ضرورت نرسد تحقق پیدا نخواهد کرد. این که این قاعده در مورد همۀ پدیده‏ ها صادق است یا این که فقط بر امور غیراختیاری حاکم است از دیرباز مورد بحث متکلمان و فلاسفه و اصولیون بوده است. حکیمان صدرایی این قاعده را بر افعال اختیاری انسان نیز حاکم می‏ دانند، اما طرفداران نائینی به مخالفت با آن برخاسته و آن را در تنافی با پذیرش اختیار انسان می‏ دانند. در این مقاله، در ابتدا به دیدگاه حکما و اصولیون در باب مراحل فعل اختیاری پرداخته می‏ شود و سپس این مسئله مطرح خواهد شد که آیا با جبری تلقی کردن مراحل فعل اختیاری می ‏توان اختیار انسان را پذیرفت، یا نه؟ و آیا نقدهای مکتب نائینی بر فلاسفه وارد است، یا نه؟ در ادامۀ بحث، به نوآوری‏ های علامه جعفری، هم در مورد مراحل فعل اختیاری و هم در مورد نحوۀ حاکمیت قانون علیت بر افعال اختیاری انسان، خواهیم پرداخت. آرای وی، بر خلاف آنچه تصور می‏ شود، هماهنگ با نائینی نیست و در عین حال خلأهای فلاسفه را نیز برطرف می ‏سازد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 184
بررسی تطبیقی نظریه شناخت از دیدگاه هیوم و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
ذکیه ترکاشوند دهنو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به این که مسأله شناخت از پیچیده ترین مسائل معرفت انسانی است و گره های نگشوده در این زمینه وجود داشته و اذهان بشری دچار آشفتگی شده است ، لذا به این سبب اندیشمندان بزرگی به آن پرداخته و دیدگاه های گوناگونی ارائه کرده اند . از این میان دو فیلسوف بزرگ ، دیوید هیوم و علامه طباطبایی ، به کاوش در مبانی شناخت آدمی اهتمام ورزیده اند و دیدگاه های متعارضی عرضه کرده اند ، که مهم ترین آن ها در باب منشأ تصورات و پی جویی از ریشه های آغازین معرفت است . هیوم ، در نظریه شناخت خود ، به انکار معقولات ثانیه و محدود کردن تصورات به انطباعات حسی برمی آید . در باب تصدیقات نیز محدودیت فراوانی بر عقل تحمیل می کند . وی با رد اصول بدیهی عقلی ، به جز گزاره های تحلیلی ، تنها گزاره هایی را حاکی از خارج می داند ، که قابل تحقیق تجربی باشند . در مقابل ، علامه طباطبایی با اصل دانستن معرفت حضوری و پذیرش اصول بدیهی عقلی ، دایره شناخت بشری را بسیار گسترده می داند . ثمره ی اصلی این تعارضات ، شک گرایی معرفتی هیوم و ابطال آن از سوی علامه طباطبایی می باشد . از رهگذر همین مبناست که هیوم به تحلیل مفهوم علیت پرداخته و اصل علیت را به مثابه یک اصل عقلانی نفی کرده است . در مقابل علامه طباطبایی از مسأله ریشه ی اعتقاد به علیت گره گشایی کرده و علیت را به عنوان یک اصل غیرتجربی و عقلی اثبات می کند . از دیگر سوی ، مواضع وجودشناسی مبتنی بر نظام معرفتی این دو فیلسوف ، در مورد مسائلی نظیر : جوهر ، تصورکلی ، جهان خارج ، تصور خدا ، بسیار متقابل بوده و هر یک تأثیرات شگرفی بر اندیشه ی پس از خود در زمینه معرفت شناسی ، وجود شناسی ، فلسفه اخلاق و فلسفه دین به جای گذاشته اند .
بررسی اصل علیت و احکام آن در روایات امام علی علیه‌السلام
نویسنده:
محسن رضایی استخروئیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل علیت که قدیمی‎ترین مسأله فلسفه است، از مهمّ‎ترین ارکان این علم به شمار می‎رود به گونه‎ای که بسیاری از مسائل مهمّ فلسفی مانند مباحث مربوط به علم، تبیین خلقت عالم، اثبات عوالم مجرّد، اثبات علّه العلل، بحث از صفات و افعال الهی، اثبات معاد و ... یا بر این اصل مبتنی‎اند و یا علّیت در اثبات آنها نقش دارد. با این‎که این اصل و احکام آن مسائلی عقلی و فرا ‎‎‏‎‎دینی‎اند امّا در روایات امام علی علیه السّلام نیز به طور فراوان و با نیکو‎ترین بیان‎ها و دقیق‎ترین معانی مطرح شده‎اند که روش دست‎یابی به آنها استنباطی و استظهاری است و در مرحله تجزیه و تحلیل، تحلیلی- عقلی است. بداهت اصل علّیت، تقسیم موجودات به علّت و معلول، احاطه وجودی علّت بر معلول و بطلان تسلسل در علل فاعلی و غایی برخی از موارد مطرح شده در سخنان امام علی علیه‎السّلام هستند. علاوه بر آن، سنخیت بین علّت و معلول که از مهمّ‎ترین اصول موجود در فلسفه است و آثار و نتایج مهمّی دارد، در روایات حضرت نیز هم به شکل کلّی آمده، و هم به صورت مصداقی بر وجود انسان تطبیق داده شده که نشان می‎دهد بین طبیعت انسان و افعال او سنخیت و مناسبت برقرار است و طبیعت هر انسانی فعل خاص خود را دارد. این نتیجه مهمّ فلسفی، می‎تواند مبنای برخی از علوم مربوط به انسان مانند علم اخلاق، روان‎شناسی، علوم‎ تربیتی، و ... قرار گیرد و آنها را متحوّل سازد. در سخنان دیگر حضرت، تعریف معلول به « موجود فی غیره »، شاهدی است بر این‎که معلول وجود رابط است و شأنی جز ربط به علّت ندارد. به تعبیر دیگر حقیقت علّیت، تجلّی است و معلول، جلوه و ظهور علّت می‎باشد. امّا آن‎چه که بیشتر از همه احکام علیت در روایات امام علی علیه السّلام مطرح شده، علّت فاعلی و غایی است که در علّت فاعلی نیز بیشترین مسأله مورد اشاره، فاعلیت واجب تعالی است. روایات حضرت در این زمینه با غایه الغایات خواندن واجب و نفی علم حصولی از او و تصریح به عدم واسطه بین واجب تعالی و معلومات او، هم دیدگاه فاعل بالقصد را درباره واجب نفی می‎نمایند و هم نظریه فاعل بالعنایه را. از سوی دیگر با تثبیت علم تفصیلی ذاتی برای واجب، و تأکید بر عدم افزایش علم او با آفرینش، دیدگاه فاعل بالرّضا را نیز مخدوش دانسته و در مقابل، با تعابیر گوناگون و تصریح به ظهور و تجلّی واجب بر عوالم خارج و شوون نفس، اندیشه فاعل بالتّجلی را تأیید نموده و آثار فراوانی را برای آن ذکر می‎نمایند. در علّت غایی نیز روایات حضرت با اشاره به این‎که « هر موجودی غایتی دارد » و تأیید سلسله طولی علل غایی و این‎که « غایت حقیقی، ذات فاعل است »، واجب تعالی را غایه‎ الغایات دانسته و فاعل کلّ را همان غایت کلّ می‎دانند. همچنین با تأکید بر این‎که واجب تعالی غایت عبادت و سیر موجودات است، محرّک این حرکت و سیر را نیز واجب الوجود می‎دانند، بنابراین واجب تعالی هم مبدأ حرکت، هم غایت حرکت و هم فاعل حرکت است.
ترجمه فصل «اثبات خدا از طریق معجزه» از کتاب مسئله‌ی خدا (نوشته‌ی پالمر) و نقد آن بر مبنای فلسفه و کلام اسلامی
نویسنده:
مجید گیوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی رابطه خدا و جهان در حکمت متعالیه و محدثان امامیه
نویسنده:
زهرا بهپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله رابطه خدا و جهان مساله ای بسیار قدیمی است. علاوه بر آن، در بسیاری از علوم، از جمله فلسفه نیز قابل طرح می باشد. در فلسفه ماقبل صدرا چون، اصالت با ماهیت بود، علیت، نیز در ماهیت مطرح می شد. از این رو، خداوند به عنوان علت العلل معرفی می شد که برای ارتباطش با جهان به واسطه های زیادی نیاز داشت.ولی صدرا با اثبات اصالت وجود، مدار تمامی مباحث فلسفی را بر حول محور وجود قرار داد. و چون نخی دانه دانه، مسائل فلسفی را به هم مرتبط کرد. و با بیان تشکیک در وجود، علیت را به وجود رابطو مستقل برگرداند. فلسفه صدرا به این جا ختم نشد، بلکه صدرا با تحلیل علیت و معلولیت به نظریه تجلی دست یافت و از آن طریق،به وحدت شخصیه وجود رسید. در این نقطه از فلسفه او،همه موجودات،مظهر اسماء و صفات حق تعالی هستند. و جز به ذات واحد او،هیچ گونه شیئیتی ندارند و در، محضر او حضور دارند و رابطه شان با خداوند، رابطه جلوه و متجلی و عین الربطبا قیوم است و این خود دلیلی است بر این که خداوند، به همه ما علم حضوری دارد. از جمله، ما انسان ها چون به نفس خود علم حضوری داریم و نفس، نیز، عین ربط، به خداوند است پس، به خدا نیز، علم حضوری داریم. بنابراین، بر طبق حکمت متعالیه، خدا با جهان هستی، رابطه ای بی واسطه، دارد و وسایط، موثر حقیقی نیستند. و همچنین بر طبق دیدگاه حکمت متعالیه بین خدا و جهان سنخیت و عینیت برقرار است. محدثان امامیه نیز به استناد آیات قرآن کریم و تأسی از روایات ائمه معصومین «علیهم السلام» و همچنین با استفاده از براهین مختلف از جمله برهان نظم و دیگر براهین به بررسی رابطه خدا با جهان پرداختهو به این نتیجه رسیده اند که خود آفرینش مخلوقات توسط خداوند حجابی بین خدا و مخلوقاتش می باشد و خداوند با همه مخلوقات خود ارتباط دارد. ارتباطی که از سنخ ارتباط فیزیکی نیست و بلکه بسیار فراتر و عمیق تر از آن می باشد. و در رابطه خداوند با جهان به این نتیجه رسیده اند که خداوند هیچ سنخیت و شباهتی به مخلوقاتش ندارد و خدا با جهان متباین می باشد.
بازاندیشی ‌و اعتبارسنجی ‌برهان ‌صدیقین‌ ابن سینا
نویسنده:
فهیمه نیکخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثباتواجب الوجود و امكانو چگونگي شناخت او،از اهم مسائل فلسفه است.در ميان براهين متعددي كه براي اثبات واجب از سوي انديشمندان،مانند:برهان امكان و وجوب،برهان حركت،برهان حدوث و برهان نظم و … ارائه شده،برهان صديقينازبرا هينپرسابقهو مشهوربهشمار مي رود . درتاريخ فلسفه اسلامي ، اولين كسي كه اين برهان را ارائه داد،شيخ الرئيس ابن سينا بود و پس از اوفلاسفه ي بسياري به آن پرداختند و هر يك تلاش كردند تا تقرير ديگري از برهان صديقين ارائه دهند.دراين رساله ابتدا به ذكر انواع راه هاي رسيدن به خدا،فلسفهنامگذاريبرهانصديقينو سير تاريخياين برهان و مباحثي ديگر،تحتعنوان كليات پرداخته شد. سپس،ضمن تبيين مبادي براهين ابن سينا،از جملهمفهومامكان و وجوب،قانونعليتو امتناعدور و تسلسل،بهبيانتقريراتشيخ الرئيس در آثار مختلفش از جمله الشفا،النجا ه،المبدأو المعاد،الرسالهالعرشيه،التعليقات،دا نش نامهعلائي و الاشارات والتنبيهات پرداختيم . بعلاوه،با توجهبهاين كهابن سينا،عنوان " برهان صديقين " رادر كتاب" الاشارات والتنبيهات " مطرح كرده است،سعي شد ، باتبيين مراحل آن،تصوير روشن و واضحي از " برهان صديقين ابن سينا " ارائه گردد و بيانشود كه براهين اثبات واجبدر آثار شيخ الرئيس يكسير تكاملي را پيموده تا اين كه در نهايت در كتاب " الا شارات والتنبيهات " صورتتكامل يافته ي " برهان صديقين " را به خود گرفته است سپس به ذكر مباحثي تحت عنوان ويژگي هاي برهان صديقين پرداخته وملاك ومعيار برهان را مشخص كرديم . بادقت دربياناتابن سينادو ويژگي براي صديقين بودن برهان استخراج شد كه با وقوف براين مسئله، مي توانيم بهبازشناسيبرهان صديقين از غير صديقين بپردازيم . در خاتمه،حدودبيستو شش اشكال را كه بر برهان ا بن سينا مطرح شده بود ، جمع آوري نموده ونشان داده شد كه اين اشكالات بر برهان شيخ وارد نبوده و " برهان صديقين ابن سينا " همچنان جايگاه ممتاز و ويژه ي خود را دارد.
بررسی اصل سنخیت علت و معلول از دیدگاه مشاء اشراق و حکمت متعالیه
نویسنده:
جواد کوشککی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل علیت که بر ‌این اساس شاهد وابستگی و ارتباط علت و معلول می‌باشیم بیانگر رابطه خاصی بین علت و معلول است که بر اساس آن هر علتی معلولی، و هر معلولی علتی ‌دارد ‌ولی یکی از فروعات اصل علیت سنخیت ‌علت ‌و معلول است که بر اساس آن از علت معین فقط معلول معین صادرمی‌شود و معلول معین فقط از علت معین صحت صدور دارد. سنخیت به این معنا در هر سه مکتب پذیرفته شده ولی سنخیت به معنای خاص، که بر پایه نسبت بین علت هستی بخش با معلول و هم چنین بر مبنای اصالت وجود و تشکیک وجود مطرح شده، در حکمت متعالیه از توجیه بهتری برخوردار است به طوری که مناسبت وجودی بین علت و معلول (سنخیت علت و معلول)، بدین صورت توجیه می شود که علت مرتبه کامله وجود معلول و معلول مرتبه نازله وجود علت محسوب می‌شود. در این نوشتار سعی بر بررسی اصل سنخیت علت و معلول از دیدگاه حکمت متعالیه، اشراقو مشاء می‌باشد.
نقد و بررسی نظریه وحدت شخصی وجود بر اساس تقریر ملاصدرا
نویسنده:
مریم اقامحمدرضا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا نظریه وحدت شخصی وجود را به عنوانرای نهایی خود در بحث وحدت وجود می داند. در این دیدگاه تنها وجود حقیقی، وجود حق تعالی است و باقی، ظهورات و نمودهای حق تعالی به شمار می آیند. اینجاست که اصل علیتاز بین رفته و اصل تشّأن جای آنرا می گیرد. در این دیدگاه علت و معلول به وجود و ظهور تبدیل می شود و همه کثراتبه عنوان نمود و ظهور وجود شناخته می شوند.ریشه نظریه تجلی نزد فیلسوفان مسلمان تفکر نوافلاطونی است کهتاثیر به سزایی بر روی فلاسفه ای چون کندی و فارابی وبه تبع آن بر تفکر فلسفی مسلمانان داشته است .علت طرح این نظریه از سوی فلاسفه مسلمان بالخصوص ملاصدرا این است که نظریه تجلی مفری برای عدم پذیرش خلق از عدم می باشد. این رساله با کنکاش در نفی علیت و کثرات که از لوازم نظریه وحدت شخصی وجود است با یکسری از مشکلات فلسفی و کلامی مواجه شد که از جمله آنها اعتقاد به خلق مدام ، نفی علیت اعدادی، انکار علم و تفکر و جبر فاتالیستی است .در نهایت چنین می تواننتیجه گرفت که جایگاه این بحث به دلیل غیر عقلانی بودن آن در فلسفه نیست زیرا مطالب شهودی و برهان ناپذیر جایگاهی در فلسفه ندارند؛ فلسفه موضعباورهای صادقی است که قابل توجیه باشد. زیرا سخنی که باور صادق موجه نباشد جایگاهی از حیث معرفت شناسی ندارد و بنابراین ورودش به فلسفه اشتباه است.این در حالی است که ملاصدرا در ابتدای کتاب اسفار و شواهد اظهار می دارد که هنر من این است که شهوداتم را به برهان درآورده ام.
بررسی علیّت از دیدگاه فلسفه اسلامی با مسئله عدم جبر و تفویض از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام
نویسنده:
سیدهادی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده در این رساله، به بررسی، تبیین و مقایسه دیدگاه اهل بیت علیهم السلام و فلاسفه اسلامی در خصوص نحوه صدور فعل از انسان پرداخته می شود. نظریه اهل بیت معروف به امر بین امرین نافی نظریات رقیب جبر و تفویض میباشد و نظریه ای کاملاً ابتکاری، دقیق و مطابق با واقع است که از فسادهای دو نظریه جبر و تفویض بکلی پیراسته است. ما نظریه اهل بیت را در دو تصویر جداگانه و مرتبط با هم، ارائه نموده ایم که تصویر اول، ماهیت نظریه و تصویر دوم، نسبت فعل انسان و مقولات الهی را نشان می دهد. در تصویر اول، نشان داده شده است که ماهیت نظریه اهل بیت، دارای سه مفهوم اصلی استطاعت انجام فعل، امر و نهی الهی و اذن الهی می باشد. و این سه مفهوم در یک ائتلاف کلی، نظریه امر بین الامرین اهل بیت را شکل می دهند به نحوی که در صورت نبود و یا انکار یکی از این مفاهیم سه گانه، تصویر ماهیت امر بین امرین دچار خدشه و تباهی می گردد. در تصویر دوم، نیز نسبت میان مشیت الهی، اراده الهی، قدر الهی و قضای الهی با فعل انسان بررسیشده است و نشان داده ایم که از دیدگاه اهل بیت صحت صدور فعل از انسان منافاتی با این امور الهی ندارد بلکه بر مبنای همین امور الهی است که فعل باید از روی اراده و اختیار از انسان صادر گردد. نظریه فلاسفه اسلامی نیز بر مبنای علیّت و اصل ضرورت علّی و معلولی تبیین و اثبات شده است که بنا بر نظر فلاسفه اسلامی، انسان موجودی مختار است که افعال خویش را نه بر مبنای جبر و نه تفویض بلکه با اراده ای که در طول اراده الهی است، انجام می دهد. از دیدگاه فلاسفه اسلامی، نسبت میان انسان و افعالش، نسبت امکانی است و انسان در مقایسه با علت تامه هر فعل، بخشی از علت می باشد و در صورتی که تمامی اجزای علت تامه در خارج موجود باشند، فعل به اراده انسان محقق می گردد. مقایسه نظرات فلاسفه اسلامی در چگونگی صدور فعل از انسان با نظریه امر بین امرین اهل بیت علیهم السلام، آشکار می سازد که نظر فلاسفه اسلامی، مطابق با تصاویر اول و دوم نظریه اهل بیت علیهم السلام می باشد و به لحاظ نتیجه دارای سازگاری با نظریه اهل بیت است.کلیدواژه ها: اهل بیت ، فلاسفه اسلامی، امر بین الامرین، علیّت
نقد و بررسی ارزش شناخت از دیدگاه دیوید هیوم بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
حمیدرضا ورکشی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقد و بررسی دیدگاه دیوید هیوم در خصوص «ارزش شناخت»، که قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می سنجد، حایز اهمیت می باشد. در این پژوهش، با مراجعه به آثار و تحقیقات صورت گرفته پیرامون نظریات هیوم، که به اعتقاد تجربه باوران نوین، پدیدآورنده تجربه گرایی نوین می باشد، به این نتیجه رسیدیم که هیوم بر اساس سه اصل شکاکیت، معناداری در تصورات و علیت، در خصوص «ارزش شناخت» فیلسوفی مبناگرا و قایل به نظریه مطابقت است، اما نه به معنای مطابقت اندیشه با واقع، بلکه به معنای «مطابقت اندیشه با انطباع پدیداری»؛ یعنی هر شناختی که به انطباع پدیداری برسد، بر اساس معیارهای «انطباعات حسی» و «حافظه» با آن معامله واقعی می شود. مشکل هیوم در خصوص تصدیق قضایایی است که طبق اعتقاد او، ناظر به نسبتی واقعی در زمان آینده است؛ قضایایی که مبتنی بر رابطه علیت می باشند. این رهیافت معرفتی هیوم در باب معرفت شناسی (غیر از نسبت بین تصورات) منجر به ایده آلیسم معرفت شناختی می گردد که از مبانی نظری نسبیت معرفت دینی می باشد.این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی «ارزش شناخت» از دیدگاه هیوم بر اساس حکمت متعالیه را مورد نقد قرار می دهد.
  • تعداد رکورد ها : 339