جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2892
بررسی جایگاه علیت و لوازم آن از نظر دو فیلسوف عقلگرا: ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
صدرالدین طاهری، مریم حسن پور، مهدی قائمی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله علیت، یکی از مسائل مهم فلسفه است و انتظار می‌رود حداقل هر فیلسوف عقلگرایی به آن معتقد و پایبند باشد. هدف این نوشتار، بررسی جایگاه علیت از نظر دو فیلسوف عقلگرا، ابن‌سینا و دکارت است. مقاله حاضر، ابتدا به چگونگی پیشبرد مسئله علیت در آثار هر یک از این دو فیلسوف بزرگ می‌پردازد؛ به این صورت که بیان می‌دارد ابن‌سینا و دکارت، هر دو معتقد به اصل علیت هستند و آن‌ را می‌پذیرند؛ بنابراین انتظار می‌رود که به لوازم این اصل (ضرورت و سنخیت) نیز معتقد باشند و سپس به بیان این مسئله می‌پردازد که آیا این دو فیلسوف در روند بحث علیت هم عملا به لوازم آن معتقدند؟ در نهایت با پیگیری بحث، به این نتیجه می‌رسد که ابن سینا هم معتقد به اصل علیت و هم لوازم آن، یعنی ضرورت و سنخیت است؛ اما دکارت، که بنیانگذار فلسفه جدید در غرب است، با طرح اراده و مشیت الهی، در واقع مقدمات زیر سؤال بردن لوازم مهم علیت، یعنی ضرورت و سنخیت و در نتیجه اصل علیت را فراهم می‌کند. بنابراین دکارت، در مبانی اعتقاد خود به علیت، عقایدی غیر از ابن‌سینا دارد که پایبندی او به نتایج و لوازم علیت را مورد تردید قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 143 تا 160
مابعدالطبیعه (تعریف، موضوع و روش) از دیدگاه ابن سینا و  توماس آکوئینی
نویسنده:
لیلا کیان‌خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در کتاب ما بعدالطبیعه دو رویکرد متفاوت به دانش مابعدالطبیعه دارد. و در اثر تفاوت این دو دیدگاه، دو موضوع متفاوت برای مابعدالطبیعه معرفی می کند. در یک نگاه ما بعد الطبیعه را دانش موجود بما هو موجود دانسته ودر نگاه دیگر آنرا الهیات می نامد. الهیات علم طبقه خاصی از موجودات یعنی علم به علل نخستین بوده و بنا براین موضوعآن موجودات الهی است. تفاوت این دو رویکردتاثیرات فراوانی بر نظامهای فلسفی پس از او گذاشته است .ابن سینا و آکوییناسهرچند هر دو ما بعدالطبیعه را علم موجود بماهو موجود می دانند ولی رویکرد آن دو به ما بعدالطبیعه متفاوت است. پس از ارسطو، در طول تاریخ فلسفه، فارابی و ابن سینا نخستین کسانی هستند که، موضوع ما بعدالطبیعه را موجود بما هو موجود می دانند. و ابن سینانخستین کسی است که بحث در مورد تبیین موضوع مابعدالطبیعه را به عنوان یک مساله متافیزیکی مطرح می کند. نکته مهم واساسی این است که ابن سینا، خدا را در زمره مصادیق مابعدالطبیعه قرار داده و علم خداشناسی را بخشی از ما بعدالطبیعه می داند.توماس آکوئینی هر چند که به تبع ابن سینا، موضوع ما بعدالطبیعه را موجود بما هو موجود می داند ولی خدا را در ذیل آن قرار نداده وموجود بما هو موجود را اثر خاصخدا و معلولاو بر می شمرد و بنابراین خداشناسی یعنی علمی که موضوع آن خداست را متمایز از ما بعدالطبیعه تلقی می کند. از نظر او غایت ما بعدالطبیعهشناخت خدا است.
خدا از دیدگاه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
حسین قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله که تحت عنوان خدا از دیدگاه ارسطو و ابن سینا است ، تلاش شده تا نظریات این دو فیلسوف را نسبت به خدا بلحاظ تصدیقی و تصوری بیان نمائیم . در فصل اول کوشش شده تا بر زمینه های تاریخی و فلسفی که بر الهیات ارسطو تاثیر نموده ، اشاره داشته باشیم . در زمینه های تاریخی ، به ظهور و پیدایش سه گروه از فلاسفه یونانی ، یعنی فلاسفه طبیعی ، فلاسفه انسان گرا و فلاسفه الهی اشاره می شود. سپس با بیان اندیشه الهی افلاطون به اصل تمایز ماده و صورت در فلسفه ارسطو در طرح تمایز منطقی وجود و ماهیت پرداخته خواهد شد. در ادامه با اشاره به تعریف حرکت در فلسفه ارسطو بعنوان تغییر تدریجی موجود بالقوه به مو جود بالفعل ، اشکالات پارمیندس و زنون را جواب داده ، و تفسیر علت غایی ارسطو را براساس این تعریف مبتنی می نمائیم . سپس علت فاعلی ارسطویی را به علت فاعلی طبیعی و امکان ارسطوئی را امکان استعدادی معدفی می کنیم. همچنین با استفاده از اصل تمایز ماده و صورت ، دیدگاه ارسطو را در تمایز میان انیات محسوس و نامحسوس بیان می کنیم . در ادامه به تقریر برهان حرکت و ارزیابی آن پرداخته خواهد شد. پس از اثبات شرک آمیز بودن خداشناسی ارسطو ، تمام صفات خدای ارسطو را منتزع از علت غایی و انکار فاعل ایجادی می دانیم. در فصل دوم نیز پس از اشاره به تاثیرپذیری ابن سینا از منابع وحی و نظریات فلاسفه اسلامی پیش از خود ، تاثیر نظریه مساوقت وجود با تشخص را براصل تمایز وجود و ماهیت مورد تحلیل قرار داده و در ادامه اصل تمایز واجب و ممکن را بر اصل مذکور متفرع می نمائیم .در فصل سوم نیز مقایسه ای میان آرا الهی این دو فیلسوف بررسی خواهد شد.
کیفیت ارتباط انسان با خدا در سایه علت و معلول از نظر ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
زهرا استیفانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان موجودات انسان تنها موجودی است که با خداوند ارتباط بر قرار می کند.ارتباط و پیـوند با خداوند بزرگترین سعادت انسان است . ازنظر فلاسفه هدف از حیات انسان حـــــرکت صعودی و سیــر تکاملی می باشد و در این حرکت صعودی انسان مشکل های بســـــیاری در راه دارد که باید از رهبـــر بهره جوید. این حرکت صعودی غریزی و طبیعی است و عروج انسان از عالم مادی به جهان مـــــعقول امر اجتنا ب ناپذیراست. و خداوند نیز با انسان ها ارتباط دارد ولی همه انسانها به این درجــــــه قرب نمیرسند. فقط کسانی به این درجه میرسند که نفس آنها ازتمام خواســـــــته ها ی بد نی باشد و در مراتب معرفت به معرفت واجب رسیده باشند و این استـــعداد در بعضــی انسانها هست و از این استعداد به حدس و الهام تعبیر می شود.و اینکه این ارتباط خدا با انسان و انسان با خدا چگونه است و فـــواید و آثاری بر موجود دارد یا نه در این جا بررسی شده اســــت وبه این نتیجه رسیده است که این ارتباط ها ( خـــدا با انسان و بالعکس) به چهار طریق صورت می گیرد. الف:ارتباط خالق و مخلوقیب:رابطه تــبلیغی و ارتباطی ج: رابطه بنده و پروردگار د: رابطه اخلاقی در این چهار ارتباط فوایدی برای انسان هست. در ارتباط خدا انسان ( رابطه خالق و مخلوقی و وحی و رابطه اخلا قی ) فــوایدی برای انســـان است به این صورت که در اولی انسان تمام هستی خود را ازخدا دارد و دردومی انسان از طرف خداوند توسط پیامبر راهنمایی وهدایت می شود که اگراز راهنمای خود اطاعت کند مورد رحمت خداوند واقع می شود که همان رابطه اخلا قی می با شد .در ارتباط انسان با خدا ( دعا و نماز و ...) فوایدی شامل حال انسان می شود یعنی انسان با انجام اعمالی مانند دعا و نماز و حج و... باخداوند ارتباط بر قرارمی کند که موثر در آخرت می باشد.
نقش عقل در شناخت خدا از دیدگاه ابن سینا و توماس اکوئیناس
نویسنده:
معصومه خاکزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عالی‌ترین سطح شناخت انسان، شناخت عقلانی است که این امر، در خصوص معرفت عالی‌ترین موجودات یعنی مبدأ هستی، جایگاه مهم‌تری دارد.رساله حاضر در باب نقش عقل در اثبات وجود خدا از دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکویناس در پنج فصل تدوین شده که در آن به بیان اهمیت شناخت عقلی خداوند پرداخته‌ایم، سپس آراء و افکار و براهین این دو بزرگوار به صورت مجزا و مفصّل بیان شد. در ادامه به تأثیرپذیری توماس و ابن‌سینا از ارسطو که پیش زمینه فکری آن‌ها بوده، و تاثیر پذیری توماس از ابن سینا پرداخته‌ایم و در نهایت هم به مهم ترین مقایسه جنبه‌های اشتراک و اختلاف آراء این دومتفکر پرداخته شده است ،که مهم ترین اشتراک آن هادر باب امکان پذیر بودن اثبات عقلی خداوند و مهم ترین اختلاف آن ها در زمینه عقل فعال و براهین بوده است.
مبانی معرفت شناختی گردش دورانی اسلیمی و ختایی ( بر مبنای آرای ابن سینا و سهروردی)
نویسنده:
محمد هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نقوش اسلیمی و ختایی در آنچه طراحی سنتی ایرانی نامیده می شود عناصر اصلی و غالب بر طرح را تشکیل می دهند. این نقوش در قرون اولیه پس از اسلام با سرعت گسترش یافتند ودر دوره های تیموری و صفوی به اوج خود رسیدند. با تامل در شیوه طراحی و زمینه پیدایش این نقوش و همچنین شیوه ترسیم آن ها اینگونه به نظر می رسد کهمی توان برای اسلیمی و ختایی علاوه بر کارکرد تزیینی،کارکرد مفهومی یا معنایی را نیز دنبال کرد. در این نوشتار ضمن بررسی تاریخچه پیدایش اسلیمی و ختایی، مبانی معرفت شناختی گردش یا حرکت – خاصه گردشدورانی – نزدحکمای متقدم و ابن سینا و سهروردی مورد بررسی قرار گرفته است. خوانش گردش دورانی نقوش بر مبنای آرای ابن سینا و سهروردی و ارتباط حرکت نقوش با حسن و عشق از دیگر مباحث طرح شده در این پژوهش است. حکما که هم تحت تاثیر بستر فرهنگی خویش هستند و هم به نحو جدی تاثیر گذار بر آن، به نحو کارآمدی می توانند در دسترسی ما به بخشی از لایه های معنایی نقش مایه ها موثر باشند. این پژوهشبا رویکردی حکمی و به روشی توصیفی – قیاسی بر اساس اصل کلی حرکت و گردش به خوانش نمونه ای از حرکت یعنی گردش دورانی از نقوشی تکرار شونده در طراحی سنتی ایرانی می پردازد.
مولفه های معرفت نزد ابن سینا و معرفت شناسی جدید
نویسنده:
رمضان شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به تعریف هایی که ابن سینا از علم تصدیقی یقینی کرده است می‏توان نظر کامل وی را در مورد آن چنین در نظر گرفت :علم تصدیقی یقینی ( باب برهان ) در حوزه ادراک تصدیقی و گزاره‏‏ای مطرح می‏شود و نه ادراک تصوری یا مهارتی ، ابن سینا در تعریف علم یقینی آن را علم تصدیقی می‏خواند تصدیق را به یقین و غیر یقین تقسیم می‏کند . بعلاوه وی حس و تصورات حسی را علم به شمار نمی‏آورد یعنی خود حس علم محسوب نمی‏شود . ملکات و مهارتها نیز جایی در بحث یقین تصدیقی سینوی ندارد. نکته دیگر در مورد تصدیق یا قضیه این است که قضیه باب برهان با قضیه باب قضایی از حیث قیود متفاوت است . قضیه قولی است که قابلیت صدق و کذب را دارد و قضیه باب برهان ، یقینی یا غیر یقینی است . نخستین مقوم علیه یقینی تصدیقی اعتقاد است بدین معنا اعتقاد دارد که الف و ب است . دومین مقوم دو وجهی بودن اعتقاد است بدین معنی که علم یقینی متضمن دو اعتقاد است: اعتقاد به اینکه الف ب است و اینکه ممکن نیست الف ب نباشد .سومین مقوم ثبات یا زوال ناپذیری اعتقاد است .چهارمین مقوم حد وسط داری و نیازمندی به قیاس یا سبب داری در برخی از تصدیقات است . پنجمین شرط ( نه مقوم ) ، شرط صدق یا مطابقت با واقع برای تصدیق یقینی است .مراد از معرفت شناسی جدید یا معاصر آن دیدگاه رایج معرفت شناختی در دوره معاصر است که به پرسش از چیستی معرفت و منابع معرفت می‏پردازد و از چهار چوب کلی معینی در مورد این دو پرسش برخوردار است یعنی در مورد پرسش نخست یعنی چیستی معرفت ، در چهارچوب تحلیل افلاطونی و سه بخش معرفت وارد بحث می‏شود و به سه مولفه توجه دارند یعنی معرفت را به باور صادق موجه تعریف می‏کنند و در مورد پرسش دوم یعنی منابع معرفت منابعی چون ادراک حسی ، حافظه ، درون گرایی ، عقل و گواهی را مورد بحث و بررسی قرار می‏دهند. در حالی که در معرفت شناسی جدید مفهوم صرفأ شامل علم یقینی سینوی نمی‏شود و تصدیقات غیر یقینی را نیز در بر می‏گیرد اما با طرح مباحث معینی مانند تحلیل مقدمات معرفت و منابع در آن ، می‏توان مورد اشتراک و اختلاف دو دیدگاه را آشکار کرد .
بررسی مبانی «امکان فقری» صدرالمتألهین در تفکر حکمای مشاء (با تأکید بر ابن سینا و محقق دوانی)
نویسنده:
مهدی حسام هرندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهنظریه ی امکان فقری از مهم‌ترین نظریات فلسفی، درحکمت متعالیه است. صدر فلاسفه ی مکتب متعالیه، صدرالمتألهین شیرازی، معتقد است که به واسطه ی این نظریه،فلسفه را تکمیل و حکمت را تتمیم نموده است. وی ملاک نیازمندی ممکنات به علت را، با اصطلاح امکان فقری تعبیر می‌کند. امکان فقری، از ربط محض بودن و تعلقی بودن ممکنات نسبت به واجب تعالی حکایت دارد؛ اما سوال اینجاست که مبانی این نظریه ی اساسی با این اهمیت در چه بستر فلسفی وتحت تاثیر تفکرات چه کسانی به وجود آمده است. این نوشتار با جستجو در آثار فلسفی گزیده ای از حکمای مشاء، تفکرات و مباحث فلسفی ایشان را که زمینه ساز شکل گیری نظریه ی امکان فقری است بررسی کرده و در ادامه به تأثیر اندیشه های فلسفی بعضی از حکمای مشاء، در ایجاد و شکل گیری این نظریه پرداخته و در نهایت به این مسأله پاسخ داده که اگر این دسته از حکما به این مبانی‌ دسترسی داشته اند، نقش ملاصدرا را در این نظریه چگونه می توان تبیین کرد.
عشق و رابطه آن با جهان هستی از دیدگاه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
وحید فتاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عشق حقیقتی ازلی و ابدی است و از صفات خدا، خلق و انسان است و به همین جهت عامل پیوند جهان هستی با خداست. فلاسفه اسلامی هر کدام بر طبق مبانی فلسفی خود از عشق سخن گفته‌اند و معتقدند که همه موجودات به حکم عشق فطری در جریان و حرکتند و اساس جهان آفرینش بر عشق نهاده شده است. آنچه در تعاریف فلاسفه و حکما از عشق آمده است تعریف به آثار و عوارض است و نه به حقیقت و ماهیت عشق زیرا که عشق به دلیل بداهتش و اینکه امری عینی و چشیدنی است، غیر قابل تعریف است. از آنجا که خداوند کاملترین موجود بلکه کمال مطلق است و از طرفی او خود نسبت به خویش بالاترین مرتبه ادراک را دارد پس خداوند خود هم برترین عاشق است و هم برترین معشوق و لذا او خود بالاترین ابتهاج و عشق را به خود داراست. ازمبادی عشق، کمال و معرفت است، کمال در معشوق و معرفت در عاشق، حال هر چه کمال معشوق بیشتر و ادراک این کمال از جانب عاشق بیشتر باشد عشق عمیق‌تر و شدیدتر است.از مهم‌ترین آثار عشق، توان‌بخشی و خلاقیّت‌زایی در عاشق است که چون آتشی سراپای وجود او را فرا می‌گیرد و وی را از نقص و کدورت و کثرت بینی و خودخواهی پاک می‌کند و دیده‌ای وحدت‌بین به او عطا می‌کند.
سعادت و شقاوت در فلسفه (ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا) و قرآن
نویسنده:
صدیقه تقی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر جهت تبیین سعادت از نظر سه فیلسوف مسلمان، ابن سینا، شیخ اشراق و درا و قرآن می باشد.فلاسفه مذکور سعادت و شقاوت را بر دو نوع عقلی و حسی می دانند. منظور از سعادت عقلی، تعقل و ادراک کامل ترین موجودات می باشد و شقاوت حقیقی به معنای محجوب ماندن از پروردگار و تهی بودن از کمالات مناسب نفس است.ایمان، عمل صالح و اخلاق حسنه از نظر قران اسباب سعادت دنیا و آخرت محسوب می شود و کفر و شرک و نفاق عوامل شقاوت ابدی هستند.
  • تعداد رکورد ها : 2892