جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4200
تحلیل نقش متقابل ملکات اخلاقی و معرفت از نگاه، خواجه نصیر، ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
ابراهیم علی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بین حکمای مسلمان، ملاصدرا بیش از دیگران به تأثیر ملکات بر معرفت اهتمام داشته‌است. وی معتقد است که برای تحصیل معرفت، انسان باید به آنچه در ساحت‌های معنوی و روحی او می‌گذرد توجّه نماید. به همین دلیل، در کسب معرفت، تنها ابزار منطق و استدلال کافی نیست و عوامل معنوی و ملکات هم نفیاً و هم اثباتاً با ساحت معرفتی او مرتبط هستند از منظر وی این تأثیرگذاری در حوزه‌هایی از شناخت که موضوع آن به کانون هستی انسان نزدیکتر و از اشتداد وجودی و مرتبت تجریدی بالاتری برخوردار باشد گسترده‌تر و عمیق‌تر خواهد بود.علامه طباطبایی نیز گرچه در فلسفه پیرو حکمت متعالیه است ولی بررسی اندیشه‌های وی- به عنوان مفسری کم نظیر در احاطه به مبانی کتاب وسنت-پژوهش حاضر را در شناخت دیدگاه دینی-فلسفی یاری خواهد کرد.به دلیل همین رویکرد، علامه اختصاصاتی در نگاه فلسفی خود دارد که در نوع خود جالب توجه و کم نطیر است.او کهحقیقت علم را نه یک امر بشری بلکه امری الهی و عطیه ای از جانب حق می داند از این رو برای دریافت این لطف حق شرایطی معنوی و غیر معرفتی خاصی لازم است.خواجه نصیر الدین طوسی نیز- به عنوان متفکری جامع در معقول و منقول – از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. او که در مرز کلام ، فلسفه و اخلاق قرار دارد. و در همه این شاخه های مهم علوم از آثار فاخری برخوردار است آراء مهمی در تعامل ملکات و معرفت دارد. وی جزئ معدود اندیسمندان اسلامی است که به تفصیل در باب فضیلت‌های عقلانی و اخلاقی سخن رانده است.از دیدگاه وی، همه تصدیق‌ها و تکذیب‌های انسان خاستگاه معرفتی ندارد و بسیاری از افعال شناختی آدمی، متأثر ازملکات و عناصر غیرشناختی می‌باشد. این تأثیرات می‌تواند مثبت یا منفی، قوی یا ضعیف، پیدا یا پنهان، مستقیم یا غیرمستقیم، ارادی یا غیرارادی، درونی یا بیرونی و... باشد. این متفکران انسان را به دوری از رذائل و کسب فضایل و ورود به حیات معقول از دالان حیاط طیبه فرا می‌خوانند. آنها تهذیب نفس و عمل صالح راشرط اساسی و عامل محوری در عقل‌ورزی و معرفت اندوزی می‌دانند.
مقایسه دیدگاه اشاعره با علامه طباطبایی در مورد جبر و اختیار
نویسنده:
مهدیه علوی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله جبر و اختیار و نقش انسان در افعال خویش و ارتباط آن با اراده خدای متعال از مهمترین مسائل فکری بشر بوده است. این مسأله از نخستین مسائل کلامی طرح شده در تاریخ عقاید مسلمین به شمار می رود و متفکران مسلمان- هر یک براساس مبانی خویش- راه حلی برای آن ارائه داده اند. از نخستین راه حل ها، نظریه جبر محض از یک سو، و نظریه تفویض مطلق از سوی دیگر بود. پس از طرح این عقاید متضاد، به جهت لوازم غیر قابل پذیرش آن، اندیشمندان مسلمان درصدد یافتن حد وسطی در میان این دو اعتقاد برآمدند و آراء مختلفی در این باره ارائه کردند. یکی از این آراء، نظریه کسب اشاعره است، به این معنی که خدا خالق و آفریدگار افعال بشر و انسان کاسب کارهای خود است؛ یعنی خلقت و ایجاد قلمرو خداست، و کسب، قلمرو انسان می باشد. نظریه دیگر امربین الامرین است، در همین راستا فیلسوفان مسلمان نیز بر اساس مبانی خاص خویش، طرح هایی ارائه کردند که در خور توجه و بررسی است. از جمله این طرح ها دیدگاه علامه طباطبایی(ره) است که مستند به قرآن است و آیات قرآنی موید جبر و تفویض نیست. آنچه هست، حاکمیت مشیت الهی بر هستی و افعال انسان است؛ ولی این حاکمیت به گونه ای نیست که بنده را در عملش مجبور سازد. او مختار آفریده شده و هر راهی را که اختیار کند، حاصل آن را دریافت می کند. علامه طباطبایی(ره) بر اساس قانون علیت ثابت می کند افعال اختیاری انسان هم به قدرت خداوند واقع می شود و هم به قدرت انسان و از آن محال لازم نمی آید، زیرا قدرت خداوند قدرت مطلق است و قدرت بنده قدرت محدود و مقید است که در طول قدرت الهی می باشد. اما از دیدگاه اشاعره، افعال انسان چه افعال اختیاری و چه اضطراری باشند، بی واسطه مخلوق خداست. در واقع دیدگاه اشاعره همان جبرگرایی مطلق است.
بررسی مقایسه‌ای جاودانگی انسان از نگاه غزالی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
غلام محمد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به جاودانگی در میان تمام انسان‌ها در دورانهای مختلف به عنوان حقیقتی غیر قابل انکار وجود داشته است. میل به جاودانگی یک میل جبلی و ذاتی نوع بشر است.که انسان‌ها در همه دورانها این میل را در خود به ظهور رسانده‌اند، ایمان به جاودانگی در همه ادیان ابراهیمی؛ یهودیت، مسیحیت و خصوصاً اسلام از ارکان اساسی باور دینیاست.آیات قرآن کریم با وضوح بیشتری به تبییناین موضوع پرداخته است. ادیان و مکاتب صورتهای مختلفی از جاودانگی را ارائه داده‌اند که عبارتند از: جاودانگی شخصی، غیر شخصی، جاودانگی از طریق اعاده معدوم، از طریق بدن مثالی، تناسخ، بازگشت ارواح به ابدان، بازگشت ارواح به عالم مفارقات و نظریه بدن علوی. برداشتهای فکری و استدلال‌های علمی و فلسفی، در حوزه فلسفه و کلام اسلامی، راه را برای اثبات هر چه بهتر این عقیده فراهم کرده است، با اینکه از نظر ما جاودانگی یک اصل فطری است، مخالفان و منکرانی در عالم، خصوصاً در غرب دارد. علت عمده انکار جاودانگی از سوی منکران، انکار حقیقتی مجرد و غیر مادی به نام روح است. زیرا پذیرش روح مجرد مساوی یا قریب بهپذیرش اصل معاد و جاودانگی است. غزا لی حقیقت انسان را و ملاک اینهمانی شخصیت انسان را روح می‌داند. و با تمسک به عقل و نقل اصل جاودانگی انسان را اثبات نموده و آن را جاودانگی در پرتو نفس مجرد و بدن جدید می‌داند.. غزالی بدن سابق را در زندگی پس از مرگ لازم نمی‌دانند و معتقداند که نفس هر شخص با بدن جدید نیز می‌تواند به فعالیت خود ادامه دهد. از نظر علامه طباطبایی، اعتقاد به جاودانگی یعنی اعتقاد به ملحق شدن «بدن» به «نفس» است در عالم قیامت. نظر علامه در مورد کیفیت و چگونگی خلق مجدد، همان نظر امام صادق(ع) و نظر صدرا در عالم اسلام دانست. و معاد حقیقتی است موافق با قوانین خلقت و نه یک قانون استثنایی.
ذاتی و عرضی دین از نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدجواد هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث ازذاتی و عرضی دین،یکی از مباحث اصلی ومهم فلسفه دین و کلام جدید می باشد، این بحث به صورت منطقی پس از بیان ضرورت دین و اثبات آن مطرح می گردد. در این بحث وجود دین مفروض(اعم از اثبات یا فرض اثبات) گرفته شده آنگاه سوالاتی در آن خصوص مطرح می گردد. برخی از آن پرسشها عبارتند از:آیا دین اجزاء یا جزء ذاتی دارد؟ اگر پاسخ مثبت است اجزاء عرضی چطور؟ کدام اجزاء ذاتی و کدام عرضی اند؟ملاک تمیز اجزاء ذاتی از عرضی چیست؟پاسخ به این پرسشها اهمیت بسیار والایی دارد و عدم تمیز مقوله های ذاتی و عرضی دین؛دینداری حقیقی را به معرض نابودی می افکند .یک متاله و دیندار باید به اهمیت عناصر دینی پی برده و عناصراصلی را از عناصر فرعی باز شناسد. واگر در هستی شناسی خود، دین را به بخشهای ذاتی و عرضی تقسیم می نماید عناصر ذاتی را بااهتمام به عناصر عرضی مهمل نگذارد، چرا که در این حالت او به ذات وگوهر دین که هدف از ارسال دین و هدیت آن به بشریت رسیدن به آن گوهر می باشد، دست نیافته است و کسی هم که به گوهر دین دست نیابد حقیقتا دیندار نخواهد بود. در این رساله مساله را از دیدگاه علامه طباطبایی مورد بررسی قرار می دهیم.
روش شناسی رویکرد علامه طباطبایی در اختلاف قرائات
نویسنده:
محمد خامه گر، مرتضی ایروانی نجفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفسران در مواجهه با اختلاف قرائات، یکی از رویکردهای سه‌گانه، یعنی بسنده کردن به قرائت رایج، معتبر دانستن همه قرائت‌های معروف یا گرایش به نقد و گزینش قرائات را انتخاب نموده‌اند. علامه طباطبایی رویکرد سوم را در تفسیر خود برگزیده است. ایشان در بیشتر مواردی که اختلاف قرائات را گزارش کرده‌اند، به نقد و بررسی آنها پرداخته و با استناد به مرجحات روایی، قرآنی و ادبی، در نهایت یکی از قرائت‌ها را ترجیح داده است. ایشان برخلاف کسانی که قرائت حفص از عاصم را قرائت معیار دانسته و بر اساس آن مشی تفسیری‌شان را انجام داده‌اند، به این قرائت بسنده نکرده و از قرائت‌های دیگری که واجد شرایط اعتبار بوده‌اند نیز بهره برده است. نقش و تأثیری که این روش در تفسیر علامه از آیات برجا گذاشته است، موضوعی است که در این نوشتار مورد بحث قرار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 118 تا 143
شیوه برخورد علامه طباطبایی(ره) با اسرائیلیات در تفسیرالمیزان
نویسنده:
سکینه انوری تشریق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از آسیب‌های روایات تفسیری، نفوذ اندیشه‌ها ‌و باورهای وارداتی بیگانه و غیر اسلامی به ‌ویژه یهودی در میان فرهنگ و آموزه‌های ناب و اصیل اسلامی است که از آن با عنوان اسرائیلیات یاد می‌شود. مفسران مسلمان در مواجهه با این روایات و نقل و نقد آن‌ها یکسان عمل نکرده و عملکردهای متفاوتی داشته‌اند. علامه طباطبایی(‌ره) در تفسیر المیزان جز در مواردی اندک، از نقل اسرائیلیات احتراز نموده و با بهره‌گیری از معیارهایی ویژه نظیر عرضه به قرآن، سنت قطعی، تاریخ و علم، به نقد وردّ این روایات مبادرت کرده است. مخالفت با شخصیت و عصمت پیامبران از مهمترین معیارهای علامه در تشخیص روایات اسرائیلی به شمار می‌رود.در این پژوهش که در سه فصل گردآوری شده است به شیوه برخورد علامه طباطبایی با روایات اسرائیلی و معیارهای ایشان در شناسایی اسرائیلیات اشاره شده است.
نقد و بررسی دیدگاه جلا‌‌‌‌‌ل‌الدین سیوطی در مجمل و مبیّن با تأکید بر آراء علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فاطمه حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن کریم به زبانی و در عصری نازل شده که در آن دوران شیوه های گوناگون فصاحت و بلاغت در حد کمال در بین اهل زبان متداول بوده است. یکی از آن شیوه ها کاربرد دلالت ها در قرآن است. جلال الدین سیوطی در کتاب الإتقان فی علوم القرآن عواملی را تحت عنوان اسباب اجمال برمی شمارد که وجود آن ها در برخی آیات قرآن کریم، باعث اجمال آیات شده است و به همین سبب، بخشی از آیات قرآن را نیازمند تبیین دانسته است.این‌که موضوع عوامل اجمال آیات قرآن که توسط سیوطی مطرح شده است، تا چه میزان با دیدگاه سایر دانشمندان علوم قرآن و به ویژه آراء علامه طباطبایی هم خوانی و مشابهت دارد، مطلبی است که نیازمند پژوهش و بررسی است. در پژوهش حاضر، آراء جلال الدین سیوطی در مبحث اجمال و تبیین، با تأکید بر اندیشه های علامه طباطبایی(ره) مورد ارزیابی و بررسی قرارمی گیرد، تا دیدگاه این دانشمندان را در این خصوص تحلیل کرده و بیان صحیحی از شیوه کار و آراء ایشان ارائه نماید. این پژوهش مشتمل بر سه فصل است؛ فصل اول شامل کلیات و مفاهیم است که در آن مفاهیم و اصطلاحاتی مانند مجمل، مبیّن، مبهم و متشابه و همچنین برخی از تفاوت های میان آن ها تبیین شده است. در فصل دوم با عنوان «تحلیل آیات مجمل کتاب الإتقان فی علوم القرآن و بررسی چگونگی اسباب اجمال در این آیات»، آیات مجمل مورد نظر سیوطی و چگونگی اسباب اجمال در این آیات، بررسی شده است. همچنین روش علامه‌سیوطی در بررسی واژه یا واژگان مجمل و نیز نحوه بهره گیری وی از روایات کتاب الإتقان و تفسیر الدّرالمنثور مورد تحلیل قرار گرفته است. در این فصل به موضوع «سیاق»، اعم از سیاق کلمات، جملات یا آیات، که علامه طباطبایی برای روشن شدن معنای آیات قرآن کریم، بدان اهتمام و توجه ویژه داشته است، پرداخته شده و شیوه او در به کارگیری «سیاق» تبیین شده است. علامه طباطبایی در بررسی آیات مجمل ـ برخلاف سیوطی که واژه یا واژگان مجمل را به تنهایی و بیرون از آیه بررسی کرده است ـ کلمات را درون آیه بررسی کرده و با درنظرگرفتن سیاق آیات، توجه به کاربرد همان واژگان در سیاق مشابه و نیز دقت در دلالت واژگان، معنای آن کلمه و به دنبال آن، دلالت آیه را تبیین نموده است. در این فصل همه آیاتی که جلال الدین سیوطی در کتاب الإتقان آن ها را مجمل دانسته-است، با بهره گیری از دیدگاه مفسران گوناگون و نیز دانشمندان علوم قرآنی و با تأکید بر اندیشه های علامه طباطبایی، مورد بازبینی و تحلیل قرارگرفته است. همچنین در این فصل، روایات تفسیری موجود در تفسیر الدرّالمنثور و نیز کتاب الإتقان ذیل آیات مجمل، بررسی شده و موضوع عدم هماهنگی بین این روایات، تبیین گشته است. در فصل سوم با عنوان «تحلیل آیات مبیّن و اقسام آن در کتاب الإتقان فی علوم القرآن» به اقسام مبیّن(مبیّن متّصل و منفصل)، تفاوت دیدگاه جلال الدین سیوطی و علامه طباطبایی در مبیّن بودن آیات و نیز چگونگی برطرف کردن اجمال، پرداخته شده است.با بررسی آیات مبیّن در این بخش، روشن شد که هیچ یک از اسباب اجمال مورد نظر سیوطی، که خود او در کتاب الإتقان آن ها را برشمرده بود، یافت نشد، در حالی که اگر وی این آیات را به عنوان آیات مجمل معرفی کرده، طبیعی است که اسباب اجمال آن ها باید درون آیه وجود داشته باشد. همین موضوع نشان دهنده این است که آیاتی را که سیوطی در بخش اول فصل«فی مجمله ومبیّنه» از کتاب الإتقان به عنوان مجمل معرفی کرده است، اجمال آن ها محلّ تأمل و تردید بوده و یا احتمالاً در اسباب اجمال، مولفه های دیگری مورد نظر سیوطی بوده اما وی آن ها را یادآور نشده است.از آن جا که جلال الدین سیوطی، «سنّت» را یکی از مبیّن ها می داند، لذا در این فصل، «مبیّن» بودن سنّت، مفهوم حدیث و سنّت، جایگاه سنّت در تبیین آیات قرآن کریم و همچنین تفاوت دیدگاه سیوطی و علامه طباطبایی در خصوص عدالت جمعی صحابه و تأثیر رأی و اجتهاد در تفسیر قرآن کریم، بیان شده است.
ویژگی‌های اخلاقی جامعه مطلوب در تفسیر المیزان علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی سلطانی رنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اسلام دین اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و از آنها در جهت اصلاح و تقویت روابط اجتماعی و اجریا اهداف مقدس جامعه بهره میگیرد. دین مبین اسلام میان عبادات فردی و اجتماعی پیوند برقرار کرده است. مثلا نماز، که تبلور عینی ایمان و اعلام نیاز و وابستگی به پروردگار یگانه است هر چند در آغاز به صورت فردی تشریع گردید. ولی در مراحل بعدی بعد اجتماعی آن به صورت اکید از مسلمانان خواسته شد. یا روزه که عبادتی به غایت فردی و خالی از نمونه خارجی است با عیدی عمومی و نماز عید، بعد اجتماعی یافته است. پس هدف اسلام تنها ساختن فرد دیندار نیست بلکه ساختن جامعه دیندار نیز هست. جامعه ای که روابط اجتماعی آن بر اساس اهداف و احکام دین سامان گیرد جامعه ای ارزشمند که در آن سعادت فرد با سعادت جامعه پیوند خورده و میان مسوولیت های اجتماعی و ایمان اسلام ارتباطی قوی و غیر قابل انفکاک به وجود آمده باشد. یکی از مسائل مهمی که اسلام دین اسلام در این راستا برای آن اهمیت قائل شده و در معارف قرآنی نیز مورد توجه قرار گرفته اخلاق و ایجاد جامعه اخلاقی مطلوب استزیرا اخلاق با ملکات نفسانی تزکیه و تهذیت نفس، اعمال و رفتار فردی و روابط اجتماعی انسان ارتباط عمیق دارد. لذا در پژوهشی با عنوان ویژگیهای اخلاقی جامعه مطلوب انسانی و قرانی بر آنیم که به بررسی موضوع اخلاق از جنبه های مختلف پرداخته مباحثی چون تعریف اخلاق،‌ فلسفه اخلاق، مفهوم نظام اخلاقی، نظریات وارده در اخلاق،‌ویژگیهای اخلاقی جامعه مطلوب و ... را مطرح نماییم. قابل ذکر است که محور پژوهش ما اندیشه های قرآنی استاد علامه طباطباییبا توجه به تفسیر ارزشمند المیزان این مفسر گرانقدر و فرزانه است.
بررسی تطبیقی حیات پس از مرگ از دیدگاه علامه طباطبایی و توماس آکویناس
نویسنده:
محسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلود نفس یکی از مباحث مطرح در میان اندیشه ها و تفکرات گوناگون است. در این بینادیان ابراهیمی و به خصوص دین اسلام و مسیحیت، بخش قابل توجه ای از تعالیم خود را در رابطه با این اصل قرار داده است. اصلی که بیان می-کند برای دریافت پاداش و مجازات اعمال، انسان پس از مرگ در عالمی دیگر ، به حیات شخصی خود ادامه می‌دهد. و حیات انسان را شامل سه مرحله دنیا ، برزخ و عالم آخرت می دانند . فیلسوفانی هم چون علامه طباطبایی و توماس آکویناس با الهام گرفتن از وحی و مدد گرفتن از عقل در صدد اثباتجاودانگی مطلوبادیان اسلام و مسیحیت و رداقسام دیگر آن بر آمده اند و رساله حاضر در صدد بررسی دیدگاه فلسفیاین دو اندیشمند دراین مسئله می‌باشد . وجود چارچوب‌های کلیمشترک میان این دو فیلسوف ، با وجود اختلاف ها،زمینه مناسبی برای بررسی تطبیقی دیدگاه آنان فراهم آورده است که تاکید بر ترکیبانسان از مجموع نفس و بدن و استفاده ازاصول فلسفه ارسطویکی از مهم‌ترین وجوهاشتراکاین دو دیدگاه می‌باشد . با این حالآکویناس درتاکیدمدوام بر اصلوحدت نفس و بدن ورددو گانه انگاریافلاطونسعی در توجیه عقلانی آموزه های مسیحیت درباره جاودانگی می‌کند در حالیکه علامه طباطبایی با تبیین اصول حکمت متعالیه همانند حرکت جوهری، میان این دو نظر آشتی می دهد ومعاد جسمانی را بر همین اساس تبیین می‌کند.از ثمرات مهم بحث، یافتندیدگاه مشترک کلی میان این دو اندیشه در تبیین عقلانی جاودانگی ادیان ابراهیمی است به نحوی که در بررسی تطبیقی مشخص می‌شود که عمده دیدگاه این دو اندیشمند دارایهماهنگیقابل توجه می-باشد
فاعلیت خدا در نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
يكی از اصلی ترين مسائل خداشناسی، مسئله فاعليت خداست. فاعليت خدا- هماننـد فاعليـت هـر فاعل ديگری- ربطی كامل به علم او به فعلش دارد كه آن نيز يكی ديگر از اساسـی تـرين مسـائل الهيات است. مسئله فاعليت خدا از آغاز تكون فلسفه اسلامی مورد توجه فيلسوفان مسـلمان بـوده است. يكی از نظريه های غالب در اين باب، نظريه فاعليت بالعنايه است. ابن سينا قائل به اين نظريه اســت و صــدرالدين محمــد شــيرازی (ملاصــدرا) آن را پذيرفتــه و تغييراتــی درآن داده اســت. نظريه ای ديگر در اين مبحث نظريه عرفاست. از نظر عرفا خدا فاعل بالتجلی است: فعل او ظهور اوست. حكيم ملاصدرا ايـن نظريـه را نيـز پذيرفته است و بين آن با نظريه فاعليت بالعنايه تعارضی نمی بيند. علامه طباطبايی نيز هر دو نظريـه را قبــول دارد، نهايــت آنكــه در نظريــه فاعليــت بالعنايــه مــورد قبــول او اراده خــدا بــه علــم او بر نمی گردد، بلكه از صفات فعل او محسوب اسـت و ايـن، بـارزترين تفـاوت بـين رأی او و رأی ملاصدرا در اين باب است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 128
  • تعداد رکورد ها : 4200