جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 155
بررسی و تحلیل آیات انفسی در نهج البلاغه
نویسنده:
زهرا خلیلیان گورتانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:شناخت سعادت از اول خلقت بشر جزء مجهولات همیشگی بوده و انسان ها از آغاز در پی این بوده اند که سعادت حقیقی و راه رسیدن به آن چیست؟ در مورد سعادت حقیقی در قرآن و کتب روایی بسیار بحث شده و آن چیزی جز رسیدن به کمال خویشتن یعنی عبد خالص بودن برای خالق نیست. مسلماً برای عبودیت؛ باید آن را شناخت تا بتوان به درستی او را پرستید. یکی از مصادیق شناخت، شناخت خویشتن است. که می توان از طریق آیات انفسی بدان راه یافت. در اين پایان نامه به بررسی و تحلیل آیات انفسی در نهج البلاغه پرداخته شده است. در ابتدا معنای آیه و انفس در لغت و اصطلاح ذکر و پس از آن به تعریف آیات انفسی از دیدگاه قرآن کریم اشاره شده است و مصادیق آن، که شامل خلقت انسان به عنوان بعد جسمانی انسان و بعد روحانی و مترادفات آن در کلام امام علی (علیه السلام) مورد نظر قرارگرفته است، تا بدان وسیله از شریف ترین بعد وجودی انسان آگاهی یافته و به شناخت حقیقت انسان پی برده و در پایان به بحث فطرت در انسان پرداخته شده و به نشانه ها وآثار امور فطری که برای شناخت هر چه بهتر خالق متعال موثر است اشاره شده است و هدف از این موارد افزایش معرفت ذات انسان نسبت به خویشتن و معرفت خداوند متعال است. کلید واژه: نهج ا لبلاغه، ا مام علی ( علیه السلام) ، آیات انفسی
حس‌گرایی از منظر قرآن کریم
نویسنده:
مشهود غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق پیش رو، با عنوان «حس‌گرایی از منظر قرآن کریم» به منظور بررسی علل و انگیزه‌های حس‌گرایی و پیامدهای سوء آن فراهم آمده است.روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری به‌صورت فیش‌برداری از تفاسیر و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای است؛ در این تحقیق نظرات مفسران بنام شیعه و سنی درباره آیات قرآنی گردآوری و مورد بررسی قرار گرفته است.از منظر قرآن کریم، حواس ظاهری و باطنی انسان از منابع مهم شناخت به شمار می‌روند؛ لکن حواس و عقل منبعی مستقل در معرفت نیستند؛ بلکه در امر شناخت، حواس و عقل همراه هم‌اند. و مهم‌ترین علل و عوامل حس‌گرایی در انسانها، عبارتند از: جهل و ظلم و استکبار و تجاوزگری و غفلت و بی‌بصیرتی؛ حس‌گرایی، آثار و پیامدهای سوئی نیز به دنبال دارد؛ از جمله آن‌ها: درخواست دیدار خداوند و فرشتگان و انکار نبوت و معاد است که به عنوان یکی از موانع پیشِ روی انسانها در شناخت حقیقت عالم هستی و ایمان به دعوت پیامبران و در نتیجه رسیدن به سعادت تلقی می‌شود. بدین ترتیب، حس‌گرایی از منظر قرآن سرانجامی جز کفرو انکار حقایق ندارد؛ همچنین دارای نمادها و نمودهایی در فرهنگ‌ها و اقوام مختلف است که آنها را به نابودی کشانده است؛ بنابراین، سرنوشت شوم این اقوام می‌تواند عبرتی برای مردم جهان باشد.
نقد اخلاق راس در پرتو نقد اخلاق کانت
نویسنده:
امین خانم عمرانی نوش آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت از برجسته ترین فیلسوفان عصر روشنگری است که با آراء فلسفی خود تحول عظیمی را در فلسفه مغرب زمین رقم زد. نظریه وی در باب اخلاق یکی از مهمترین و بحث انگیزترین نظریات در قلمرو فلسفه اخلاق به شمار می رود که نقدهای بسیاری را هم از سوی فلاسفه هم مشرب خود و هم از سوی فلاسفه ای که دارای مشرب فکری متفاوتی با وی بوده اند بدنبال داشته است. از جمله فلاسفه ای که در زمره فلاسفه هم مشرب کانت به شمار می روند دیوید راس می باشد وی علی رغم پذیرش شاکله تنسیق های کانت معتقد به برخی از ناسازگاریهای درونی در دستگاه اخلاق کانتی است. این تحقیق درپی آن است با بررسی نظریه کانت و راس در باب اخلاق سئوالات زیر را مورد توجه قرار داده و پاسخ آنها را ارائه نماید: 1- نظریه کانت در فلسفه اخلاق چیست؟ 2- نظریه راس در فلسفه اخلاق چیست؟ 3- نقدهای وارده بر کانت از نظر راس کدام است؟ و 4- چه نقدهایی براخلاق راس با درنظر گرفتن اخلاق کانت وارد است؟در پاسخ به سئوال اول مشخص شد آنچه فلسفه کانت را برجسته می کند، نظریه معرفت اوست. او معرفت مستقل از تجربه را با دو معیار ضرورت و کلیت از معرفت تجربی جدا کرده و در موضوع اخلاق، تفکر خود را بر نوعی احکام و قضایای پیشین استوار می کند. او مفاهیمی چون اراده خیر و وظیفه را به طور مبسوط مورد تحلیل قرار داده و عملی را دارای ارزش اخلاقی می داند که از روی وظیفه و از سر احترام به قانون انجام شود. کانت همه امرها را به دو دسته اوامر مشروط و مطلق تقسیم بندی می نماید و بیان می کند که اوامر مشروط بیانگر ضرورت یک عمل است و اوامر مطلق علاوه بر ضرورت متضمن یک قانون است. از نظر او اوامر مطلق پایه و اساس اخلاق است. برهمین اساس سه صورت بندی با عناوین قانون عام، غایت بودن و قانون گذاری برای جامعه اخلاقی از امر مطلق بدست می دهد. در پاسخ به سئوال دوم بیان می شود که راس از جمله فلاسفه شهودگرایی است که معتقد بود برای تعیین روایی و ناروایی یک عمل نمی توان انتزاعی اندیشید. او ضمن اذعان به این مطلب که می توان تعدادی از قواعد اخلاقی را بدون استثناء صادق دانست، ولی براین باور بود که آنچه کنشگر اخلاقی را در رسیدن به داور اخلاقی موجه مدد می رساند وظایف واقعی است. او وظایف را به دو دسته «وظایف درنظر اول» و «وظایف واقعی» تقسیم می نماید. و بیان می کند در قلمرو وظایف درنظر اول بعضی تکالیف از بعضی دیگر الزام آورتر است و نمی توان یک قاعده کلی در اختیار داشت که مبین این باشد که اگر تعارض بین وظایف در نظر اول پدید آمد چه باید کرد. نهایتاً راس پیشنهاد می کند برای رسیدن به داوری اخلاقی موجه در صورت بروز تعارض باید از شهود بهره گرفت. در پاسخ به سئوال سوم مشخص می گردد که نقدهای وارد به کانت در دو دسته نقدهای مبنایی و بنایی قابل بازشناسی است. راس مطلق گرایی کانتی را نقد می کند و معتقد است که این مسئله موجب ناسازگاری هایی در دستگاه اخلاقی کانت شده است، راس براین باور است که هرچند کانت داوری های اخلاقی برمبنای تجربه را در دستگاه اخلاقی خود نفی می کند ولی در بحث اخلاق ناگزیر از رجوع به تجربه شده است. در پاسخ به سئوال چهارم این نتیجه حاصل شد که گرچه راس سعی بر آن داشت با بکارگیری عناصر تجربی و غیرتجربی ناسازگاری های درونی دستگاه اخلاقی کانت را برطرف نماید، ولی هنگام شرح و بسط نظرات خود، ناسازگاری های دستگاه اخلاق کانتی را به دستگاه اخلاقی خود منتقل نموده و نتوانسته است در این امر توفیقی حاصل نماید. از جمله مشکلاتی که در دستگاه اخلاقی راس بوجود آمد این بود که وی نتوانست وظایف اخلاقی را که تعین و جنس وجود شناسانه متفاوتی دارند با هم ترکیب نموده، نحوه ترکیب آنها را توضیح دهد.
شناخت‌شناسی از نظر شیخ اشراق سهروردی
نویسنده:
محمد حسن فردشورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل عمده در فلسفه مسئلهء شناختاستکه در طول تاریخ فلسفه زبانزد فلاسفه اسلامی و غیراسلامی بوده است . طبیعی‌ترین راهی که برای آگاهی انسان از جهان خارج وجود دارد استفاده از حواسظاهری استاما استفاده از حسخطاهای زیادی را در پی دارد. ما به چه دلیل می‌توانیم اثباتکنیم که آن صورتدرکشده در حسبینایی یا غیر آن مطابق با واقعیتخارجی است ؟ و بشر از دیرباز متوجه این خطاها شده است . به همین جهتبسیاری از فلاسفهء باستان برای تحصیل حقیقتاز عقل مدد گرفته‌اند اما اختلافنظر در بابمسائل عقلی نیز کاشفاز این استکه خطای عقل کمتر از خطای حسنیست . برخی دیگر از اهل نظر برای یافتن حقیقتاز حسو عقل مایوسشدند و برای کشفحقیقتبه روشسیر و سلوکو اشراق متوسل گشتند و معتقد شدند تنها چیزهایی حقیقتدارد که انسان در اثر تصفیه باطن و تزکیه نفسبدان نائل گردد آنان معتقدند نفسانسان به صورتآیینه‌ای استکه اگر شفافو تمیز باشد حقایق در آن منعکسمی‌شود ولی آیینه احتیاج به صیقل دارد و صیقل دادن نفسبه تهذیباخلاق و تزکیه درون و ریاضتهای باطنی است . از جملهء این افراد فیلسوفبزرگشهاب‌الدین سهروردی معروفبه شیخ اشراق استکه در تحصیل حقیقتراه کشفشهود را برگزید. ما به جهتاهمیتاین مبحثدر فلسفهء اسلامی به بحثو بررسی این نوع از شناختنزد این فیلسوفبزرگمی‌پردازیم.
طرح و نقد رویکردهای عرفان ستیز و عرفان گریز معاصر (نقد آراء دشتی، کسروی...)
نویسنده:
شکوفه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تعریفی از عرفان (‌با توجه به اینکه جامع و مانع نیست‌) می توان گفت‌، عرفان جریانی است معرفت بخش که شامل تجربه‌هایی شهودی‌، همراه با کشف و اشراق است‌. این امر ادراکات و دریافت‌هایی را برای عارف در پی دارد که می توان آن را معرفت عرفانی نامید‌. معرفتی که مسیری متفاوت از علم را -که بیشتر با برهان و استدلال سرو کار دارد - طی می کند‌. بیان اینگونه تجربیات و دریافت‌ها و معارف عرفانی نیز از طریق زبانی غیر مستقیم (‌استعاری‌، رمزی‌، تمثیلی‌)‌، اشاری و روایی که از ویژگی‌هایزبان عرفانی است‌،صورت می گیرد‌.این جریان مانند هر جریان فکری دیگری‌، طرفداران و مخالفانی پیدا می کند که هرگونه افراط و تفریط از هردو سو‌، خواسته یا ناخواسته‌، می تواند آن را به بیراهه بکشاند‌. مخالفت و ستیز با عرفان و تصوف در دوران گذشته از جانب قدما (فقها‌، متکلمین و فلاسفه) همواره وجود داشته است و هریک به سهم خود و از دیدگاه فکری خود به مخالفت یا نقد آن پرداخته‌اند. در دوران معاصر و پس از مشروطه نیز با نقد‌ها یی روبه رو می شویم که با برداشتی اجتماعیاز عرفانو مخالفت با زمینه‌ها، شرایط‌، ویژگی‌ها و کارکرد‌های آن‌، این جریان را منحصر در نحوه بودن و ماهیت آن در دورانی خاصاز لحاظ تاریخی‌، فرهنگی و... بررسی کرده‌اند، بدون اینکه اصل وجودآن را در نظر بگیرند‌. بنابر این مطابق با آن شرایط خاص تعریفی از عرفان ارائه داده‌اند که این جریان را به نوعی تقلیل گرایی می کشاند‌. علاوه بر این، عده ای بدون آگاهی از منطق و معرفت و زبان ویژه عرفانو عدم آشنایی با نقش و کارکرد آن دچار بدفهمی یا کج فهمی در بعضی از مسائل این پدیده (از جمله بخش‌هایی که با عقل‌، علم‌، تجربه و آزمایش‌، تناسب و هماهنگی ندارد) شده‌اندو عرفان و عبارات عرفانی را بی‌معنا دانسته‌اند‌.بررسی‌های این منتقدان بر پایه رویکرد‌های علمی، ماتریالیستی، اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و‌... می‌باشد‌. هدف از نوشتن این رساله این است تا با معرفی زبان عرفان و تصوف‌، مانند هر جریاندیگری‌، تا کنون مورد جرح و نقد‌های بسیاری قرار گرفته است‌. عده ای به ویژه طرفداران و پیروان این جریان‌، چه آنهایی که حقیقتا عارف و صوفی بوده‌اند و چه کسانی که کم و بیش با عرفان آشنایی دارند و تعالیمش رامی پسندند‌، با نوعی سرسپردگی مطلق‌، تسلیم محض آن می شوند‌. عده ای نیز به حقیقت عرفان باور دارند اما معتقدند که باید نا خالصی‌هایی را که دامن این پدیدهرا به بعضی‌اندیشه‌های نا صواب آلوده است پاک کرد‌. بسیاری دیگر با تعصب و غرض ورزی‌، تنها به این دلیل که اعتقاد شخصی به این جریانندارند آن را مشربی می دانند که با ادعای حق برای تهذیب و تزکیه انسان‌، به راه باطل رفت‌. بنابراین به یکباره‌، تمامی این جریان را آمیخته از پندار‌های نا صوابی می دانند که به مقصدی جز وادی گمراهی منتهی نمی شود‌. این رساله بر آن است تا با بررسیآثار تعدادی از نویسندگان معاصر‌، که به نقد عرفان و تصوف پرداخته‌اند‌، جنبه‌ها و دیدگاه‌های آنها را که منجر به نوعی رویکرد خاص در نقد یا رد عرفان و تصوف می شود‌، مشخص کند‌. در این رساله‌، به تفاوتی که میان نقد‌های پیشینیان با جریان‌های انتقادی معاصر وجود دارد اشاره شده است‌. همچنین با اشاره به زبان عرفان‌، منطق عرفان و سایر خصوصیاتی که ما را ملزم میکند تا به عرفان از درون سیستم فکری و ساختاری مخصوص به خودش‌، برای فهم و درک آن توجه داشته باشیم‌، به مباحثی در حین نقد آراء پرداخته شده است که از این راه معایب و کاستی‌های این نقد‌ها و بررسی‌ها آشکار می شود‌.عرفان و چارچوب فکری و فرهنگی عرفا‌، نشان دهد که بعضی از منتقدان عرفان به دلیل نا آگاهی و شناخت ناکافی از حوزه عرفان و تصوف‌، نقد‌هایی غیر روشمند داشته‌اند.
بررسی تطبیقی عقل و شهود از دیدگاه ملاصدرا و خردگرایان قرن 17(دکارت،لایب نیتس واسپینوزا)
نویسنده:
فاطمه اسدی شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پایان نامه بررسی راههای شناخت حقیقت است.یکی ازمهم ترین منابع یاراههای معرفت،عقل است.اهمیت عقل به حدی است که،سقراط دراین باره می گوید:زندگی تادر ترازوی خردسنجیده نشود،ارزش زیستن ندارد. دراین نوشتار،بعدازذکرمختصری ازتاریخچ? معرفت شناسی ازقبل ازسقراط تاقرن هفده، دیدگاه سه فیلسوف خردگرای غرب؛ دکارت، اسپینوزاولایب نیتس وسپس فیلسوف اسلامی، ملاصدرابیان شده است.یکی دیگرازراههای مهم شناخت حقایق،شناخت شهودی است.معنای شهود،این است که ماواقعیت هاراچنان که هستند،بدون واسط?مفاهیم وصورذهنی درک کنیم. چنین معرفتی،معرفت حضوری،اشراقی ویامکاشفه ای نیزنامیده می شود. البتّه کاربردشهود،درفلسف?غرب،تاحدودی متفاوت ازفلسف?اسلامی است.دراین نوشتار،علاوه برعقل کاربردواژه شهودونیزنقش آن در معرفت شناسی،درآراءدکارت ودوفیلسوف کارتزین؛ اسپینوزاولایب نیتس وهمچنین ملاصدرا بررسی شده است.درضمنِ بررسی نظرات هریک ازاین فلاسفه،درخصوص عقل وشهودبه نقدوبررسی و مقایسه آراءایشان بایکدیگر پرداخته شده وهمچنین محدودیّتهاونقصهای هریک ازاین دوروش بیان شده است.
جایگاه عرفان در آرامش و تربیت انسان در هزاره سوم
نویسنده:
فریده حبیب‌الهی خسروشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ویژگی عصر حاضر ، اوج پیشرفت دانش تجربی و رهاورد ناشی از آن یعنی تکنولوژی می باشد که با فراهم کردن آسایش نسبی به قیمت تخریب محیط زیست و اتمام منابع طبیعی و مشغولیت سرسام آور آن ، آرامش انسان را از او گرفته وا و را از تحقق خویش بازداشته است . این پیشرفت که از ثنویت دکارتی جدایی روح از جسم و جزءگرایی حاصل گشته است شیوۀ معرفتی خود را بر اساس نازل ترین سطح آن یعنی اصالت دادن به حواس و دریافت های ناشی از آن قرار داده،امکان اوج گیری آدمی را به حیطۀ عقلانی بخصوص عقل کلی که منجر به شناخت فلسفۀ حیات می گردد مانع می شود و بشریت را دچار سردرگمی می سازد . ویژگی تربیتی عصر حاضر ، اکتفا به عقل جزوی و نفع آنی است که مانع پرورش بعد انسانی فرد گشته ،او را از بالفعل نمودن نیروهای عظیم بالقوۀ خویش باز می دارد و با ایجاد مشغولیت و تنوع مانع تفکر او در داده های خویش می گردد . در چنین وضعیتی انسان پرورش یافته در بعد مادیِ صرف و غریزه به ماشین یا خیس افزاری همچون حیوان شبیه تر است تا انسان متعالی که قرار است از فرشته برتر آید و به قرب الهی راه یابد . جدایی جسم از روح باعث جدایی حسانیت و احساس از تعقل و عقل ناب یعنی دل می شود که در این صورت نه عقل می تواند دل را در کنترل آورد و نه دل می تواند به اوج وجودی خویش که مسیر ارتباط جسم و روح یا دریای شور و شیرین می باشد ، راه یابد . و در این راه نیافتگی این انسان است که از اوج گرفتن بازمانده ، نمی تواند به عالم معنا که عالم حضور و شهود و معرفت و زیبایی است راه یابد . این در حالی است که عرفان که ناشی از تعمق در ادیان است ، از گذشته تا به حال ، همچون یافته های فیزیک جدید به جاندار بودن طبیعت و یکپارچگی عالم اذعان دارد و کل عالم بخصوص انسان را در مسیر کمال وجودی خویش با نیروی عشق در حرکت می داند .عرفان اسلامی که سرچشمۀ زلال معرفت است و توسط اولیاء الهی با تعمق در آیات و روایات حاصل آمده چگونگی این سلوک را می نمایاند .
ماهیت و اقسام کشف و شهود از دیدگاه ملاصدرا رحمة‌الله و ابن عربی رحمة‌الله
نویسنده:
زهراسادات مینایی الهیارلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کشف و شهود به عنوان ساحتی ورای طور عقل، یکی از منابع مهم معرفت است و از مسائلی است که هم در حکمت صدرایی و هم در عرفان ابن عربی، بر اساس مبانی هستی شناسی و تحلیل های علم النفسی از ابعاد مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل اهمیت این مسئله و خلأ محسوس پژوهشی در زمینه وجود یک تحقیق جامع و تطبیقی پیرامون این موضوع، با سبکی نوین، سعی در کشف، استخراج و ارائه منسجم آرای پراکنده این دو اندیشمند، با استفاده از شیوه کتابخانه ای و روش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی، شده است. در این پژوهش، نخست به شناسایی حقیقت کشف و شهود و شاخصه های آن از دیدگاه این دو اندیشمند پرداخته و سپساقسام کشف و شهود، نظیر کشف صوری و معنوی و مکاشفات متناظر با مراتب نفس، بررسی گشته و آنگاه گزارشی از معیارهای صدق و سنجش کشف و شهود نظیر عقل و کشف معصوم ارائه شده است. از نتایج پژوهش، این است که می تواند با تبیین جایگاه رفیع کشف و شهود و تحلیل واقعیت معرفت زای آن، ساحت های جدیدی در معرفت شناسی گشوده و در بررسی تطبیقی بین حکمت متعالیه و عرفان، دیدگاه های قریب الافق مهمی را در این مسأله نشان داده و ابعاد آن را به صورتی روشن ارائه دهد.
بحران شناخت در انتظار گودوی ساموئل بکت
نویسنده:
نرجس جعفری لنگرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبحران شناخت در در انتظار گودوی ساموئل بکتنرجس جعفری لنگرودیهدف تز حاضر ردیابی بحران شناخت در در انتظار گودوی بکت می باشد که نشان دهنده ی بحران هرگونه دانستن و دریافتی است. اوج این بحران در نمایشنامه، خودش هدف نیست؛ بلکه می تواند مقدمه ی بحث ایده آلی برای پیدا کردن یک استرتژی مناسب در نمایشنامه باشد. از آنجایی که زمینه ی هستی شناختی دنیای گودو در بحران است، شخصیت ها پیوسته با سرگشتگی مواجه می شوند و تنها با شک و ابهام پیش می روند. محقق سعی دارد دریابد چگونه بحران شناخت را در نمایشنامه ردیابی کند و دریابد آیا این بحران معادل ابهام است یا نه. و اگر آنها معادل هستند، سپس آیا نسبت دادن پوچ گرایی مطلق به نمایشنامه منصفانه است یا نه. بعلاوه، آیا زبان وسیله ای برای ایجاد کردن بحران است؟ وچرا شخصیت های نمایشنامه توانایی ایجاد یک ارتباط دقیق با زمان و مکان را ندارند؟ با در نظرگرفتن تمامی این سوالات، محقق بحران زبان، هویت، زمان و مکان را که کاملاً بهم مرتطبتند، بررسی میکند. در واقع، بحران شناخت حکایت از ماهیت ساختار شکن نمایشنامه ی بکت دارد و برای تأکید بر این، محقق سایه ی فلسفه های مختلف و به ویژه، سوالات متافیزیکی مختلف، رگه های ابسردیستی یا غیر ابسردیستی را ارائه می کند که حادتر شدن دیدگاه شک گرایانه ی شخصیت ها نسبت به پیرامونشان را نشان می دهد. علاوه بر این، زبان متشکل از صدا و سکوت است و در این ارتباط، کلمات زبان بدون کمک سکوت به بحران منجر می شوند؛ بنابراین، سکوت دیگر در مقایسه با صدا دیگری نیست. سرانجام، در نمایشنامه تنها چیزی که از پدیدارشناسی شخصیت ها نشأت میگیرد معرفت شناسی شک گرایانه است؛ به طوری‌که هرگونه جستجوی عمدی برای دانش و کاوش برای بررسی دقیق زمان و مکان، شک زمانی و مکانی رابرجسته و شک گرایی را تشدید میکند. در آخر، با وجود اینکه شخصیت ها دچار روزمرگی و بی اصالتی هستند، آنها آرزوی رهایی ازروزمرگی را دارند که حاکی از این مسئله میباشد که دنیای گودو بین بی اصالتی و اصالت نوسان دارد.کلیدواژه‌ها: ابسرد، سرگشتگی، شناخت، معرفت شناسی، اگزیستانسیالیزم، متافیزیک، شک اندیشی
خرافه ستیزی در سخنان امام علی(ع)
نویسنده:
مرضیه فنودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کم و بیش در همه‌ زمان‌ها و همه جوامع باورها و رفتارهای خرافی وجود داشته و دارد، به‌طوری‌که ممکن است این باور تقویت شود که خرافه از عناصر فرهنگی جدا نشدنی جوامع انسانیست؛ اما با نگاهی عمیق می‌یابیم که عوامل شناختی و روانی از جمله علل خرافه گرایی در حوزه باورها و رفتارهاست.در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای به بازشناسی عوامل شناختی خرافه همچون ناآگاهی از ذات و صفات خدا، حقیقت فرشتگان، حقیقت جن، حقیقت روح و نفس و حقیقت مرگ و آینده هستی، روابط پدیده‌های عالم ماده، جایگاه انسان در خلقت، جایگاه سفیران و اولیای الهی و جهل به فلسفه بلا و مصیبت پرداخته‌ شده است.در ادامه عوامل روانی خرافه از جمله: بیماری، فقر، جنگ، ناامنی و ترس از مرگ بررسی گردیده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد امیرالمومنین7 در مقابله با عوامل شناختی خرافه به معرفی خداوند و صفات او، تبیین جایگاه انسان و به بیان جایگاه فرشتگان و جن پرداخته‌اند، و تلاش کرده‌اند باورهای انسان نسبت به مرگ، باورهای انسان در ارتباط با سفیران الهی را تصحیح کنند و روابط پدیده‌های هستی مادی را به درستیبیان کنند. برای مقابله با عوامل روانی خرافه ضمن تشویق به دعا و توکل به خدا، انسان را دعوت به صبر و پایداری نموده و در نهایت به معرفی الگوهای خرافه ستیز پرداخته‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 155