جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 155
شناخت از دیدگاه مکتب تفکیک
نویسنده:
عباس مظفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه مکتب تفکیک ، راه شناخت حقایق و معارف دینی عقل و علم حقیقی است نه آنچه که در علوم بشری ، عقل و علمش نامند. عقل و علم حقیقی به لحاظ هستی شناسی موجود نوری مجرد خارجی و قائم به ذات است نه قائم به نفس انسان، و به لحاظ معرف شناسی ، نور بالذات ، ظاهر بالذات و مطهر غیر و عین کشف و ظهور و مشاهده است. از نگاه مکتب تفکیک، ذات عالم و عاقل ، و علوم حصولی بشری (معلومات و معقولات و تصورات و تصدیقات ) ذاتا اموری ظلمانی و بی نوراند و هیچ اشراق و ظهوری از خود ندارند. بلکه همانند دیگر اشیا ظلمانی ، نیازمند حقیقتی هستند که ظاهر بالذات و مظهر غیر و عین کشف نور و ظهور و مظهریت باشد تا در پرتو نور او آشکار و روشن گردند ، و آن جز نور عقل و علم حقیقی و خارجی نیست.از اینرو به نظر اصحاب تفکیک ، فراگیری علوم بشری و آموختن مفاهیم و متصورات ذهنی نه تنها بر علم و درک انسان نمی افزاید ، که مانع معرفت و حجاب کشف حقایق می گردد و آکنده نمودن ذهن از آنها به معنای افزایش و تراکم ظلمات و جهالات است.
ارزش‌شناسی در قرآن و استلزامات تربیتی آن
نویسنده:
زهرا شبستری‌نژاد راوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارزش‌ها و مسائل مربوط به آن، مسئله ای مهم و ضروری در هر جامعه ای است. چرا که ارزش‌ها به رفتار و گفتار و داوری‌های افراد جهت می‌دهند و آیینه ی تمام نمای باورها و عقاید هر جامعه ای هستند. و براساس ارزش‌هاست که تربیت صورت می‌گیرد و انسان‌های تربیت شده، آینده‌سازان جامعه می‌شوند. از این رو توجه به ارزش‌ها و شناخت آن‌ها، که رابطه‌ای مستقیم با نظام تعلیم و تربیت دارند، ضروری است. حال اگر این شناسایی با توجه به معتبرترین منبع، یعنی قرآن و کلام الهی ‌باشد، پایه و اساس تعلیم و تربیت را محکم-تر می‌کند. لذا این تحقیق با هدف شناخت ارزش‌ها در قرآن و بررسی استلزامات تربیتی آن صورت گرفته است. روش انجام آن نیز به صورت توصیفی- تحلیلی بوده است که در آن، با مراجعه به منبع اصلی یعنی قرآن، مطالب لازم جمع‌آوری شده و بعد با توجه به تفاسیر و کتب مربوطه ی دیگر به تحلیل آن‌ها پرداخته شده است. این تحقیق مبین آن است که: ارزش‌های قرآنی که برگرفته از کلام خالق یکتایند، مطابق با فطرت و نیاز‌های انسان هستند لذا می‌توانند بهترین راهنما و منبع برای هر نظام تعلیم و تربیتی باشند. بنابراین پیشنهاد می‌شود که به کار بردن این ارزش‌ها در تک تک عناصر تعلیم و تربیت، به طور جدی مورد توجه و اهتمام مسئولین قرار گیرد.
ویژگی‌های انسان کامل در کلام سعدی
نویسنده:
محمدرضا بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این پژوهش بررسی ویژگی انسان کامل در کلام سعدی است. بررسی تعاریف مختلف از انسان کامل با توجه به دیدگاه های گوناگون،تبیین هر چه بیشتر اصطلاحات و واژگان کلیدی و بررسی آرا و عقاید بزرگان و نظریه پردازان به تفصیل بیان و مورد نقد قرار گرفته است .در این پژوهش تأثیر دستورات و تعالیم اسلام در شکل گیری تعریف انسان کامل در اندیشه سعدی بررسی شده، ندای توحید و دعوت به شناخت حق تعالی و فراخواندن مخاطبان به بندگی و اطاعت کامل از پروردگار از ویژگی کلام سعدی است.از نظر سعدی تربیت وقتی اثر دارد که گوهر یا لطف خدادادی شامل حال انسان شده باشد. سعدی در گلستان از آموزش و تربیت با عنوان هنر یاد کرده است و آن را چشمه زاینده و دولت پاینده می داند.انسان بالغ نشانه هایی فیزیولوژیک دارد اما در حقیقت بالغ آن کسی است که بیشتر در بند رضای حق جلّ و علا باشد نه در بند حظّ نفس .کنترل نفس از دیدگاه سعدی از نخستین ویژگی های اصلی انسان کامل است و معتقد است که حتی با مدارا کردن با دشمن می توان او را تحت فرمان درآورد،اما در صورت مدارا با نفس، انسان تحت فرمان نفس درخواهد آمد .
بررسی آثار مترتب بر تجرد نفس و نقد دیدگاه منکران
نویسنده:
رسول حسین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فلسفه اسلامی به تجرد نفس دو گونه نگریسته می‌شود: تجرد عقلانی و تجرد برزخی. تجرد عقلانی را تمامی فیلسوفان مکاتب سه‌گانه مشاء، اشراق و متعالیه پذیرفته‌اند و بر اثبات آن دلایل فراوانی اقامه نموده‌اند اما تجرد برزخی و یا تجرد در مقام قوه خیال از مسائلی است که تا پیش از ملاصدرا مورد پذیرش فیلسوفان نبوده و با آمدن حکمت متعالیه بر تجرد آن براهینی ارائه گردیده است. با نگاه به مقدمات و نتایج به‌کار رفته در شواهد تجرد نفس این نکته دانسته می‌شود که هر یک از آن‌ها با طرح ویژگی‌هایی خاص و یا سلب برخی ویژگی‌ها تجرد نفس انسانی را به اثبات رسانیده‌اند که در واقع این ویژگی‌ها بیان‌گر آثار و مسائلی هستند که در فلسفه به‌گونه مستقل مطرح و مورد بررسی قرار گرفته‌اند. برخی از این آثار در حکمت‌های سه‌گانه مشترک و برخی نیز مختص حکمت متعالیه‌اند، آثاری چون تجرد شناخت (در قسم حضوری و نیز مرتبه ادراک عقلی از قسم شناخت حصولی)، خواب، معجزات، کرامات و خوارق عادات، جاودانگی و معاد روحانی مورد پذیرش همگان بوده و چون از تجرد نفس نشأت می‌گیرند خود نیز مجرد به‌شمار می‌آیند.اما آثار دیگری هستند که تنها بر مبنای حکمت متعالیه و با پذیرش تجرد برزخی قابل تبیین و پی‌ریزی هستند از جمله خلاقیت و فاعلیت نفس و معاد جسمانی که آن‌ها را باید بر پایه تجرد مثالی ارائه نمود البته آثاری چون خواب، معجزات و کرامات و خوارق عادات نیز از تجرد برزخی نشأت می‌گیرند اما افرادی که قوه خیال را مادی دانسته‌اند این دسته از آثار را نیز مجرد به‌شمار می‌آورند. اگرچه حکیمان مکاتب سه‌گانه در پذیرش و عدم پذیرش تجرد مثالی و برخی از آثار آن با یک‌دیگر اختلاف دارند و در چگونگی تقریر و تبیین آثار دیدگاه‌های گوناگونی ارائه نموده‌اند اما جملگی اصل تجرد نفس را که یکی از پایه‌های مهم انسان‌شناسی فلسفی است پذیرفته و بر اهمیت آن اتفاق نظر دارند.در برابر دیدگاه فیلسوفان پیرامون مسئله نفس افرادی هستند که بر اساس مبانی خود نفس را مادی می‌انگارند و از این رو هر آن‌چه را که از آن با عنوان آثار نفس یاد گردید در قالب‌های تجربی و مادی تبیین می‌نمایند. برخی از آن‌ها با نگرش دینی و برداشت‌هایی که از آموزه‌های وحیانی نموده‌اند به انکار تجرد نفس روی آورده و شواهدی نیز بر گفتار خویش مطرح کرده‌اند، تفکیکیان را باید از این دسته به‌شمار آورد. اما پاره‌ای دیگر که به سبب سر و کار داشتن با ابزار حسی و تجربی وجود عالمی فراتر از ماده را نفی می‌نمایند حقیقت انسان را به‌گونه‌ای تحلیل می‌کنند که در نهایت با سایر موجودات از جمله حیوانات برابر شده و تفاوت او با آن‌ها تنها در شدت و ضعف ویژگی‌های مادی است. این افراد که روان‌شناسان و پژوهش‌گران تجربی و به اصطلاح آزمایش‌گاهی هستند همواره انسان را در بُعد مادی او خلاصه کرده و جایگاه آن را در چارچوب تجربه و آزمایش به دیگران معرفی نموده‌اند. نوشتار حاضر بر آن است که با نشان دادن اهمیت تجرد نفس و نیز آثار مترتب بر آن نقص‌ها و ضعف‌های پژوهش‌های تجربی‌گرایان را مشخص و نگرش همه‌جانبه‌ای را در فرایند انسان‌شناسی که علاوه بر جنبه مادی به جنبه تجردی او نیز توجه دارد ارائه نماید.
یقین و یقینیات در منطق و فلسفه اسلامی
نویسنده:
عبدالحمید شهیدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یقین و یقینیات در منطق و فلسفه اسلامی عنوان و موضوع این نوشته است. پژوهش حاضر در محور ماهیت یقین منقطقی که خود از مبانی، بلکه مهم‌ترین مبنای استدلال، حجت و برهان است و هم چنین در بردارنده بحث از انواع و اقسام یقین، تعداد یقینیات و بدیهیات، نقل آراء صاحب نظران و نخبگان در این مورد و بالاخره تبیین نظریه مختار و مورد قبول، سامان دهی شده و مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور مطالب این رساله در حقیقت در دو بخش تنظیم شده؛ بخش اول آن مربوط است به مباحث شناخت و معرفت و در یک کلام جنبه معرفت شناسانه دارد، که ماهیت یقین را به تفصیل مورد بررسی و دقت قرار می‌دهد و بخش دوم حاوی مباحث منطقی موضوع است. بخش اول تنها یک فصل دارد به عنوان ماهیت یقین که شامل مباحث لغوی و اصطلاحی، تعاریف، امکان یقین، بررسی عقاید شک گرایان، حسیون و سوفیسط‌ها، بیان تفاوت یقین از جزم، ظن و شک، علم مقلد و جهل مرکب و سفسطه می‌شود. و بخش دوم سه فصل دارد: به این ترتیب که فصل اول از بخش دوم مربوط به انواع یقین است و هم چنین مباحث امتیاز یقین از سایر باورها، نسبیت یقین و ذاتیت یقین را مورد بحث و بررسی قرار داده است. در فصل دوم از این بخش به تفصیل به بیان دیدگاه‌ها و نظریات پرداخته شده و حتی المقدور سعی شده نظریات عمده از فلاسفه و منطق دانان اسلامی مطرح و بررسی شود. و بالاخره در فصل سوم از بخش دوم بررسی کوتاه و مختصر این دیدگاه‌ها و نظریات و بیان تفاوت‌های آنان و احیاناً نقد این نظریات پرداخته شده است.
تأثیر گناه در معرفت از منظر آیات و روایات
نویسنده:
مصطفی جعفرطیاری دهاقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت در حیات معنوی و مادی انسان، جایگاهی بی بدیل دارد. تنها وسیله ارتباطی وی با جهان خارج از ذهن شناخت اوست. دوام زندگی آدمی بدون شناخت امکان‌پذیر نیست. نوع نگرش انسان نسبت به جهان آفرینش و هدف خلقت وابسته به نحوه شناخت اوست. بر اساس آموزه‌های اسلامی و براهین نقلی و عقلی، سعادت و رستگاری انسان فقط از طریق ایمان و عمل صالح محقق می‌شود. درفرآیند حصول ایمان و عمل صالح به ویژه دستیابی به مراحل عالی، معرفت از نقشی ممتاز و بی جایگزین برخوردار است. نیل به معرفت صحیح و درست و صیانت از آن بدون پرهیز از موانع و آفات ممکن نیست. پدیده علم و معرفت همواره در معرض تهدیدها و آسیب‌هایی است که از پیامدهای آن، زوال، نقصان و وراونگی است. فقدان معرفت صحیح و درست، موجب انحراف شدید در بینش و گرایش فرد از مسیر حق می‌گردد، او را از شناخت کمال و راه رسیدن به آن، ایمان و اعتقاد ورزی به عقائد حق، عبادت و پرستش و در نهایت نیل به سعادت و کمال نهایی باز می‌دارد و سرانجامی جز شقاوت برای وی به دنبال نخواهد داشت.بر اساس آیات و روایات دراصل ارتباط و تأثیر اجمالی گناه در معرفت نمی‌توان شک و تردید کرد؛ ولیکن در نوع آثار، کمیت و کیفیت تأثیرات، آفت و تهدید بودن گناه نسبت به معرفت، نقاط ابهام و پرسش‌های متعددی مطرح است. مسأله تأثیر گناه درمعرفت دارای ابعاد گوناگون است. تاکنون در این باره اثر مستقل و منسجمی ارائه نشده است که به بررسی موضوع از منظر آیات و روایات پرداخته باشد. بدین سان یافتن پاسخ پرسش‌ها و برطرف نمودن ابهام‌های یادشده، جستجوی دقیق و بررسی گسترده آیات و روایات را به دنبال داشت. استنطاق، استنباط و استنتاج از ادلّه، مستلزم آگاهی از ثمرات تحقیقات دانشمندان اسلامی در علوم مختلف به ویژه تفسیر، حدیث، کلام و اخلاق بود. همچنین لازم شد که از یافته‌های متخصصان دانش‌های مرتبط با موضوع، نظیر معرفت شناسی و روانشناسی اطلاع حاصل شود. در قرآن و حدیث برای گناهان پیامدهای بسیار زیادی بیان شده که از جمله آنها آثار سوء معرفتی آن است. گناه موجب مهر شدن قلب، قساوت، غفلت و دگرگونی آن می‌شود و تیرگی دل را در پی دارد. زنگار گناه سبب بسته شدن چشم و گوش دل نسبت به حقایق و معارف می‌گردد. در مورد چرائی و چگونگی تأثیر گناه در معرفت، تبیین‌های مختلفی وجود دارد. براساس تبیین کلامی – اخلاقی، حقیقت علم نور است و شرط بهره‌مندی از آن، پذیرش ولایت خاص الهی است و شرط برخورداری از ولایت، ایمان و تقوا می‌باشد که مستلزم پرهیز از گناه است. اثرپذیری از وسوسه‌های شیطان و انجام گناه نه تنها باعث خروج از ولایت الهی می‌شود، بلکه زمینه ساز ولایت شیطان و باعث بیرون شدن از نور علم و ورود به تاریکی جهل می‌گردد. شیطان با تلقین‌های مکرر و ترفندهای متنوع در ساحت عواطف و احساسات نفوذ کرده، سپس در ساحت اندیشه و دل تصرف می‌کند و ابزارهای ادراکی را در اختیار می‌گیرد و به مدیریت آن‌ها می‌پردازد. تبیین روانشناختی بیانگر آن است که براساس قرآن و حدیث، گناه یک نوع بیماری روحی و روانی است و آثاری همچون رنج و عذاب، غم واندوه، شک و اضطراب به دنبال دارد که عوامل موثر در یادگیری را تحت تأثیر قرار می‌دهد و با تبعات منفی در انگیزه، آرامش خاطر، تمرکز و دقت و غیر آن، در فرایند یادگیری اخلال ایجاد می‌کند.از آیات و روایات استفاده می‌شود که گناه در معرفت سه نوع تأثیر دارد: الف) از پیدایش معرفت ممانعت می‌کند؛ ب) باعث زوال و از بین رفتن معرفت می‌شود؛ ج) سبب دگرگونی و وارونگی معرفت می‌گردد. گرچه قدر متیقن این تأثیرات در علم ملازم با ایمان و هدایت است؛ امّا تأثیر فی الجمله گناه در علم به معنای مطلق ادراک و آگاهی نیز قابل انکار نیست.
عقل و قلب  از دیدگاه شیخ‌اکبر محی‌الدین ابن عربی در کتاب  فصوص‌الحکم
نویسنده:
محسن رضوی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محی‌الدین بن عربی از کسانی استکه هنگام بحثو بررسی در مسائل فلسفی و کلامی و تقریر مباحثذوقی و عرفانی، مبانی آراء خویشرا همواره با تحقیق و تدقیق و تطبیق با موازین عقلی بیان داشته استلیکن عقل را در راه اصول به حقیقتبی‌پایان حق ناتوان میداند.در نظر وی آنچه میتواند محل انوار نامتناهی حق واقع شود قلبآدمی است .محی‌الدین از لغتقلبکه در قرآن مجید آمده استفاده کرده و آن را به معنی دگرگون شدن دائم در انواع صور و صفاتبکار برده استانقلابو تحول یافتن، خصلتذاتی و دائمی قلباست .انقلابو تحول دائمی قلباستکه راه انسان را به سوی حقیقتنامتناهی می‌گشاید.هنگامی که پای سالکدر راه سلوکبه وسیله عقال بسته شود، ناچار از هر گونه حرکتبسوی حقیقتمطلق باز می‌ماند.به همین جهتاستکه محی‌الدین لغتعقل را به معنی قید بکار برده و کار آن را محصور کردن حقیقتدر یکجهتواحد به شمار آورده است .کار عقل محصور کردن و مقید ساختن حقیقتاست .اما حقیقتچیزی استکه از هر گونه قید و بند آزاد میباشد.و لذا عقل به حقیقتوقوفنخواهد یافت .به اعتقاد ابن عربی، نعمتی جاودانه‌تر از معرفتو آگاهی بر حقیقتنفسو عرفان به پایگاه وجودی آدمی نیست .و غفلتآدمی از این حقیقتسرآغاز سیه‌روزی اوست .لذا شناختاین جایگاه و انطباق خواسته‌های انسان با شرایط و مقرراتآن جایگاه مستلزم احاطه به تمامی عالم و وقوفبه عالم غیبو شهود و فراغتاز قید زمان و مکان و نگاهی دیگر به انسان و عالم استو حال آنکه انسانسان به عالم ماده و گرفتاری او در دام زمان و مکان اجازه حرکتو توجه به عوالم دیگر را به او نمی‌دهد و مادام که چنین استاز دایره شناختحسی که از لوازم انسبا زمان و مکان استفراتر نخواهد رفت .فلذاباید چاره‌ای دیگر اندیشیدو این نیازمند توسل جستن به نسیان استکه بتوان از فضای مانوسزمان و مکان خارج و در هوائی آزاد و عاری از زمان و مکان و مصفا به انوار قدسی تنفسکرد و دمی آسود.
نسبت معرفت و سعادت در فلسفه مدنی فارابی
نویسنده:
نوشین صبوری دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فارابی،شارح ارسطو و معلم ثانی است. او دغدغه سعادت دنیوی و اخروی انسان هارا داشته و بدین منظور به طرح مدینه فاضله پرداخته است تا همگان رابا هدایت فیلسوف-نبی ،بهسوی فضیلت فرا خواند و به انجام آن تشویق نماید. فلسفه مدنی فارابی، بر دو پایه فقه و فلسفه که دو جزء علم مدنیند استوار است و به اعتبار آن، با توجه به شرایط زمان، فقها و فلاسفه، زمام امور جامعه را برعهده دارند.در اندیشه او، رئیس فاضله، از ابزار و مقدماتی برای رسانیدن انسان ها به سعادت، بهره می جوید که یکی از آنها فضیلت است.ابونصر به فضایل چهارگانه (نظری،فکری،خلقی و عملی)معتقد است.فضایل نظری را از سنخ ادراک عقلی و یقینی موجودات می داند که نفس به وسیله آنها حقیقت را می شناسد. و فضایل فکری را اموری می داند که معلوم می سازد چه چیز برای نیل به غایات فاضله سودمندتر است و فضایل خلقی هرکس را به اندازه قوه فکری او می داند که اگر غایت فاضلی اختیار نمود،فضایل اخلاقی او نیز چنین خواهد بود.فضایل عملی،تحقق فضایل در افعال ظاهره است.عقل نیز یکی از مسائل مطرح در فلسفه اوست،که درجاتی دارد،فروترین آن عقل مادی،یا هیولانی یا عقل بالقوه است و این عقل برای عقل بالفعل به منزله مادهو در درجه دوم عقل بالفعل است که نسبت به عقل هیولانی در حکم صورت است و نسبت به عقل مستفاد در حکم ماده. عقل بالفعل آنگاه که در صورت عادت و تکرار ملکه گردید به عقل بالملکه تبدیل می شود.بالاترین درجه، عقل مستفاد است و آن نسبت به عقل بالفعل به منزله صورت است ، و نسبت به عقل دیگری که انسانی نیست،یعنی عقل فعال ،در حکم ماده است. عقل مستفاد، به مرتبه ای رسیده است که می تواند به طور مستقیم، معقولات را از عقل فعال بگیرد و از ماده بی نیاز باشد و به فنای آن فانی نشود و الهی گردد.در این هنگام است کهانسان به کمال وجودی خود دست می یابد. در نیل به سعادت، انسان ها از معارفی برخوردار می شوند که عبارتند از معرفت حسی،معرفت فطری،معرفت اشراقی و معرفت عقلانی. معرفت حسی و معرفت فطری در همه انسان ها مشترک است و اما معرفت اشراقی که خاص نبی بوده و توسط آن به اتصال به عقل فعال نائل می آید. و معرفت عقلانی که مختص فیلسوف بوده و به واسطه آن به عقل فعال متصل می گردد. بنابراین، هریک با روش های جداگانه به یک هدف و غایت کهعبارت از خیر و کمال و سعادت است، دست می یابند.
فلسفه دکارت: بستری برای علم نوین
نویسنده:
محسن بیزه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دکارت در زمانه‌ای ظهور می‌کند که از سویی، شکاکیت فراگیری دامن‌گیر فلسفه و مابعدالطبیعه است و از دیگر سو، پیشرفت‌های چشمگیری در حوزه علوم طبیعی به‌ویژه نجوم در حال شکل‌گیری است. از این‌روست که مهم‌ترین دغدغه‌خاطر فیلسوفان سده هفده، روش رسیدن به یقین و شناخت یقینی است؛ نظر غالب فلاسفه جدید در این دوره بر این بود که نخست باید فاهمه را شناخت و سپس روش درستی را برای استفاده هر‌چه بهینه‌ از امکانات معرفتی و پرهیز از خطا پیدا کرد. به همین دلیل است که تقریباً بیشتر فیلسوفان این دوره در میان آثار خود به‌نوعی هم «رساله‌ای درباره روش» دارند و هم «رساله‌ای درباره فاهمه».اما دکارت چنان‌که در گفتار در روش، آشکارا اعلام می‌دارد، هدفش در فلسفه، این است که «آدمیان را مالک و صاحب طبیعت» کند و این مهم جز با سلطه علمی بر عالم میسر نخواهد شد. نماد آن علمی که می‌توانست چنین هدفی را تأمین کند، فیزیک بود. دکارت به کاستی‌های نظام ارسطویی (به‌ویژه منطق و طبیعیات او) واقف بود و می‌دانست که تا این نظام حکم‌فرما باشد امکان پیشرفت علمی و تحقق اهداف او وجود ندارد. از این ‌رو، تصمیم گرفت تا مبانی نظری را طراحی کند که به‌آرامی و بی‌آن‌که حساسیت مدرسیان را برانگیزد، بسترساز منطق و طبیعیاتی نوین باشد. علم جدید مدنظر دکارتی، علمی یکسره کمیت‌محور، مبتنی بر ریاضیات و برخوردار از یقین ریاضی بود.با توجه به آنچه گفته شد این پرسش مطرح است که چگونه مابعدالطبیعه دکارت توانسته است بستری را برای علم جدید فراهم بیاورد نگارنده در این رساله می‌کوشد تا به این پرسش، با توجه به این نکته پاسخ دهد که مابعدالطبیعه در نگاه دکارت بیشتر نقش وسیله را دارد تا این‌که فی‌نفسه هدف باشد. و از آن‌جا که بهترین و کامل‌ترین قرائت از مابعدالطبیعه دکارت را در کتاب تأملات در فلسفه اولی می‌توان یافت، بنابراین می‌کوشیم تا با تمرکز بر این کتاب و با توجه به موضوعات اصلی فلسفه دکارت- نفس، خدا، جهان- به این موضوع بپردازیم.
نقدی بر بن لایه های شناخت
نویسنده:
علی اصغر مروت
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشتار پیش رو حاوی انتقاداتی بر دیدگاه­های منطقی، معرفت­شناختی و هستی‌شناختی مندرج در کتاب بن­لایه­های شناخت و بویژه حاوی اشکالاتی بر تفسیر این کتاب از نقد عقل محض کانت است. نویسندۀ بن لایه­ها ... تلاش کرده است بر پایۀ حضوری دانستن علم به امور حسی یا فراحسی، به این نتیجه­گیری­ها بپردازد: ماهیت علم تصور است؛ همۀ احکام تحلیلی پسین هستند؛ غیر از ضرورت، جهت دیگری برای قضایا (مانند: امکان، فعلیت و دوام) قابل تصور نیست؛ هیچ صفتِ عرضیِ مفارقی در هیچ چیزی وجود ندارد؛ و ... و بر مبنای این نظریات، از دیدگاه­های کانت در نقد عقل محض، انتقاد کند. در این مقال، علاوه بر نظریات خاص نویسندۀ بن­لایه­ها ... ، انتقادات ایشان از کانت نیز مورد ارزیابی و بررسی قرار خواهد گرفت.
صفحات :
از صفحه 27 تا 45
  • تعداد رکورد ها : 155