جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بـــررسی عــرفـان در آثـار عــلامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مائده شاکری‌راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عرفان اصیل اسلامی عرفانی است که مستقیماً و مستقلاً از متن قرآن کریم و سنّت و سیره پیامبر اعظم6و عترت طاهره‌اش:استنباط، اصطیاد، استخراج و تبیین شده باشد. بدون تردید آموزه‌های وحیانی پاسخ‌گوی همه نیازهای انسان از جمله نیاز معنوی و برآورنده انتظار آدمی در همه ساحت‌های وجودی‌اش از جمله ساحت سلوکی و عرفانی‌ می‌باشد، لکن مردان خدایی چون علامه طباطبایی می‌طلبد که هم قرآن شناس و هم عترت‌ شناس‌اند تا بتوانند عرفان حقیقی را از منبع زلال وحی شکار کنند. پایان‌نامه پیش روی درصدد است تا عرفان ناب اسلامی را بر محور اندیشه‌های علامه طباطبایی به‌خصوص رساله گران‌سنگ، وزین، قیّم و غنیّ رساله‌الولایه فراروی دانش پژوهان و مشتاقان معرفت شهودی و تشنگان وادی سیر و سلوک قرآنی قرار دهد. ما در این تحقیق به یک پرسش بنیادین یعنی آیا قرآن و سنت حاوی و حامل معارف معنوی و دانش عرفانی و بینش سلوکی هستند یا نه؟ و آیا انسان می‌تواند به ملکوتِ عالم و عالمِ ملکوت راه پیدا کرده صاحب مقام ولایت شود؟ پاسخ داده‌ایم. در این تحقیق بر اساس دیدگاه علامه، معانی و مبانی عرفان و چگونگی راه‌یابی انسان به مقام ولایت (مقام قرب، فناء و لقاء الهی) را به‌خصوص معرفت نفس،‌ مراقبت نفس، محاسبت نفس، ریاضت و مجاهدت مشروع و معقول، عبودیت و اخلاص، شریعت حقه محمدیه6و عنصر امامت و ولایت تبیین نموده‌ایم. آن‌چه ملاک و الگوی ما در این تحقیق شد فصول مختلف رساله‌الولایه علامه طباطبایی بوده است، اگرچه از تفسیر المیزان و کتب و رسائل دیگر علامه و شاگردان مکتب او در تبیین و تشریح نظریه علامه درخصوص عرفان و ولایت بهره‌های وافی و کافی را برده‌ایم. دست‌آورد مهم و مبنایی پایان‌نامه این است که انسان صاحب ایمان و عمل صالح که در صراط مستقیم عبودیت و اخلاص گام نهاده است توانمندی لازم و ظرفیت ممکن را بر محور طریق نفس و شریعت الهی جهت راه‌یابی بـه مقـام ولایت یا قـرب الهی دارد. پس 1- راه‌یـابی به عالـم ملکوت ممکن است نه محال. 2- طریق نفس طریق اصلی و کلیدی در این راه‌یابی است. 3- عوامل بنیادین این راه‌یابی ایمان و عمل صالح یا عبودیت و اخلاص است. 4- ورود به عالم ملکوت و میل به مقام ولایت در عرفان ناب اسلامی جنسیت گرایانه و طبقاتی و صنفی نیست، لذا زن و مرد در این مسیر مساویند.
تبیین مبانی انسان شناختی و جامعه شناختی پست مدرنیسم و دلالتهای آن در تربیت اجتماعی و نقد آن بر اساس نظام تربیت اجتماعی مبتنی بر اسلام (با تأکید بر آراء علامه طباطبایی)
نویسنده:
رقیه حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه نظام های تربیتی جوامع اسلامی با چالش های فراوانی مواجهند که از میان این چالش ها می توان به رواج آموزه های پست مدرنیستی نظیر نفی منابع مقتدر معرفتی، نفی الگوگرایی، در تعلیم و تربیت، نسبیت گرایی، هنجار شکنی، عدم احساس مسئولیت اجتماعی، دین گریزی و ... اشاره نمود، که هر یک چالش هایی را پیش روی نظام های تربیت جوامعبه وجود می آورند. به خصوص دلالت هایی که پست مدرنیسم در حوزه تربیت اجتماعی با خود به همراه دارد.این تحقیق به تبیین مبانی انسان شناسی و جامعه شناسی و تربیت اجتماعی پست مدرنیسم پرداخته .همچنین به تبیین و نقد چالش های پست مدرنیستی در جامعه و دلالت های خاص آن در تربیت اجتماعی می پردازد،و در نهایت به نقد دیدگاه های پست مدرن در تربیت اجتماعی با استناد به آراء علامه طباطبایی می پردازد.روش تحقیق،تحلیلی-توصیفی میباشد.از جمله دستاوردهای این پژوهش میتوان به تبیین مضامین تربیت اجتماعی پست مدرن اشاره نمود که عبارتند از:فقدان بنیان های ثابت و جهانی،مبتنی بودن بر گفتمان،کثرت گرایی،ضد اقتدارگرایی،اهمیت تفاوتها،توجه به غیریت واهمیت انتقاد در تربیت اجتماعی پست مدرن.همچنین از نتایج این تحقیق میتوان به نقد و بررسی تربیت اجتماعی پست مدرن با تأکید بر آراء علامه اشاره کرد،که از جمله آنها می توان گفت که تعقل و فطرت و امور معنوی که در تربیت اجتماعی علامه از جایگاه ویژه ای بر خوردار است،در پست مدرنیسم انکار شده است.در پست مدرنیسم ضد اقتدار گرایی و الگو گرایی مشاهده می شود در صورتیکه در آراء علامه الگوهای دینی و مذهبی و منابع مقتدر قرآن و سنت جایگاه خاصی دارد.دیگر اینکه ارزشها و اخلاق در پست مدرن نسبی هستندو از نظر علامه مطلق و نسبی همچنین پست مدرن تأکید بر هویت فردی دارد،ولی در آراء علامه ما شاهد تقدم جمع بر فرد هستیم.
نفس از دید علامه طباطبایی
نویسنده:
زهرا حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هم طرازی خود شناسی با خدا شناسی درآموزه های دینی نشان دهنده جایگاه رفیع این پدیده شگفت انگیز در نطام خلقت دارد.اصل پیدایش انسان وچگونگی آن ، ترکیبنفس با بدن فنای بدن وبقای نفس و... جزء دغدغه های فیلسوفان موحد وغیر موحد بوده که اهتمام فیلسوفان موحد به مسأله نفس انسانی به دلیل اعتقاد به معاد دو چندان است .تحقیق حاضر به بررسی دیدگاههای علامه طباطبائی دررابطه با نفس می پردازد.از آنجایی که معرفت نفس نظر انسان رابه حقیقت وجودی خویش می اندازد وانسان رااز حجاب نسبت ها وکثرت ها آزاد می کند،به خودی خود یک نوع سیروسلوک از کثرت به وحدت است و در همین رابطه می توان گفت که معرفت نفس مقدمه ورود به عرفان است.شیوه آشنایی انسان با بعد نفسانی خود در اندیشه علامه، پی بردن به حقیقت انسان است.منشأ اندیشه های علامه در این حوزه آیه کریمه"یا ایاالذین امنوا علیکم انفسکم"می باشد که آن را کلید شناخت نفس وسلوک معرفی می کند. علامه در مباحث خود حتی در تفسیر المیزان، بنای فلسفی را تکیه گاه اصلی نظرات خود قرار داده است .ما دراین تحقیق به بررسی نظرات علامه در آثار مختلف ایشان می پردازیم.در این تحقیق در بخش اول به تعریف نفس،و در بخش دوم دلایل اثبات نفس را مطرح می کنیم،در بخش سوم اوصاف نفس،ودر بخش چهارم رابطه بین نفس وبدن را بررسی می کنیم،در بخش پنجم به قوای نفس ودر بخش پایانی به بحث در باره رابطه میان خودشناسی وخدا شناسی می پردازیم.
بررسی شبهات جدید مبناگرایی اسلامی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
رضا باذلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبناگرایی کهن‌ترین دیدگاه درباره ساختار و شاکله توجیه به شمار می‌رود. اغلب حکمای مسلمان در دو حوزه تصورات و تصدیقات قائل به قرائت خاصی از مبناگرایی هستند. در مبناگرایی اسلامی، معارف چه تصوری و چه تصدیقی به دو قسم بدیهی و نظری تقسیم می‌شوند. معرفت‌های نظری مبتنی بر معرفت‌های بدیهی بوده، توسط آنها معلوم می‌گردند؛ اما معلومات بدیهی، بی‌نیاز از دیگر معلومات هستند. وجه تمایز مبناگرایی اسلامی با سایر قرائت‌های مبناگرایی، نخست در ویژگی معلومات پایه (بدیهی بودن) و دوم در کیفیت ابتنای نظریات بر بدیهیات است. ابتنای نظریات بر بدیهیات در تصورات از طریق تعریف و در تصدیقات تنها از راه برهان شکل می‌گیرد. دیدگاه علامه طباطبایی در این مورد همانند دیگر فلاسفه مسلمان است؛ اما با این اختلاف که ایشان بدیهیات تصدیقی واقعی را منحصر در اولیات کرده‌اند. مبناگرایی به ویژه در این اواخر با سربرآوردن دیدگاه‌های رقیب، با چالش‌های جدیدی مواجه شده است. از جمله‌ی این چالش‌ها می‌توان به انکار باورهای پایه، نفی ویژگی خطاناپذیری باورهای پایه، استدلال ویتگنشتاین علیه زبان خصوصی، شکاکیت درباره جهان خارج، عدم تکرار حد وسط در بدیهیات و ... اشاره کرد. سوال اصلی تحقیق این است که آیا مبناگرایی اسلامی به خصوص با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی توان پاسخ‌گویی به شبهات جدید و دفع آن‌ها را دارد؟ روش تجزیه و تحلیل مطالب، روش عقلی و فلسفی و روش گرد‌آوری اطلاعات، روش کتابخانه‌ای است. نگارنده در حد بضاعت خویش، اشکالات مطرح شده را نقد و بررسی کرده و در پایان نتیجه گرفته است که بسیاری از این مناقشات بر اثر عدم درک صحیح مبناگرایی به ویژه مبناگرایی اسلامی وارده شده است. مبناگرایی اسلامی با تکیه بر فلسفه اسلامی از چنان ظرفیت و قابلیتی برخوردار است که شبهات مطرح شده به هیچ وجه یارای کنار گذاشتن و زیر سوال بردن آن را ندارند. بنابراین دیدگاه مبناگرایی به خصوص قرائت اندیشمندان مسلمان همچنان کامل‌ترین و بهترین نظریه‌ای است که در ساختار و شاکله توجیه ارائه شده است.
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی و سارتر
نویسنده:
علی عزتی شعار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجا که زندگی یکی از مسائلی است که هر انسانی با آن سر و کار دارد لذا پرسش از معنای زندگی یکی از مهمترین دغدغه های هر انسان است خصوصاً در عصر حاضر که دوره تکنولوژی و پیشرفت علمی است و با توجه به کاهش روابط انسانی و مدرنیزه شدن کارها و روابط این سئوال بیشتر به ذهن خطور می کند , ونظریات گوناگونی درباره آن داده شده است .مفسّر بزرگ قرآن , علّامه محمد حسین طباطبایی و فیلسوف فرانسوی , ژان پل سارتر از جمله کسانی هستند که دو دیدگاه کاملاً متفاوت درباره معنای زندگی دارند . علّامه طباطبایی معتقد است که زندگی گرانبها ترین چیزی است که هر انسانی دارد چون بستری است برای رسیدن به هدف اصلی خلقت یعنی تقرّب به خدا , لذا ایشان معتقدند که اولاً خداوند متعال حکیم است و کار عبث از او سر نمی زند لذا خلقت و آفرینش جهان و بشر بر اساس حکمت و هدفی است , و هر انسانی باید در زندگی دارای هدفی باشد چون بدون هدف زندگی بی معنا است . به علاوه ایشان معتقدند که تنها عاملی که به زندگی انسان معنا و مفهوم می دهد ایمان به خدا است که لازمه آن دینداری است و این که دین و خدا به زندگی معنا می دهند .بر خلاف دیدگاه علّامه , سارتر خلقت جهان و انسان را بدون هدف و بی دلیل می داند و اساساً معتقد است که انسان خود باید به زندگی معنا و مفهوم ببخشد , وچون ایشان خداوند را قبول ندارد قایل است که انسان در زندگی محکوم به آزادی است و اختیار تام دارد که زندگی را بسازد . و چون نمی داند که به کجا باید برسد و مرگ را پایان کار می داند زندگی را پوچ و بی معنا می داند و دچار نوعی سر در گمی و تهوع در زندگی شده است .در این نوشتار برآنیم که نظرات علّامه و سارتر را در مورد تعریف زندگی , نسبت زندگی با اخلاق , و همچنین نسبت آن با خدا و دین بررسی کنیم و همچنین دلایل آنها را برای مدعاهای خود مورد بررسی قرار دهیم .
ارزش شناخت از دیدگاه هیوم و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
حمیدرضا ورکشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانش‌شناخت ‏شناسی، شاخه‏ای از فلسفه است که ماهیت، حدود، منابع، ملاک و معیار معرفت را بررسی می‏کند و قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می‏سنجد. در میان مسائل شناخت شناسی، مسئله ارزش شناخت؛ یعنی «ملاک» و «معیار» شناخت حقیقی از میان شناخت-ها و اختلاف‌های معرفت شناسانه‌ی دانشمندان که انسان پی به خطای برخی از آن‌ها برده، از اساسی‌ترین مسئله شناخت شناسی به شمار می‌رود که سابقه طرح آن به آغاز فلسفه باز می-گردد. در این پژوهش برآنیم تا به بررسی و مقایسه دیدگاه دو فیلسوف تأثیر گذار؛ «دیوید هیوم» و «علامه سیّد محمد حسین طباطبایی(ره)» در این مسئله بپردازیم، تا وجوه افتراق و احیاناً اشتراک این دو دیدگاه را روشن سازیم. و در نتيجه، كارآمدي و استحكام فلسفه اسلامي صدرائي و نا كارآمدي و سستي فلسفه تجربه‌گراي غربي روشن گردد.برای رسیدن به این مهم ابتداء به مبانی نظری شناخت‌شناسی هر دو فیلسوف از قبیل؛ جایگاه و چیستی شناخت، منشأ ادراکات، جوهر نفسانی و روش تحقیق در شناخت‌شناسی پرداخته، سپس «ملاک» یا همان چیستی حقیقت و «معیار» و ابزار رسیدن به حقیقت، از نگاه این دو فیلسوف بازگو خواهد شد. در نتیجه هر چند هر دو فیلسوف بر نظریه مطابقت انگاری تأکید دارند، امّا هیوم بر اساس مبانی تجربه‌گرایی خویش امکان دست‌یابی به واقعیت را ردّ می‌کند و به حقیقت پدیداریی که با علیّت ( طبق تعریف خویش از علیت) قابل دست یابی است قائل می‌شود. امّا علامه طباطبایی(ره) با تکیه بر شهود قلبی و عقل، علاوه برحس و مسبوق بودن هرعلم حصولی به علم حضوری، امکان دست یابی به حقیقت را اثبات می‌کند. بر اساس دیدگاه وی همه‌ علوم‌ حصولي؛‌ اولیه؛ مستقیماً و ثانویه؛ با وساطت معیار میانی یا همان بدیهیات از مشاهده‌ امر مجرد از موجودات‌ مجرد عقلي‌ يا مثالي‌ گرفته‌ شده‌اند؛ نفس ابتدا موجودات‌ مجرد عقلي‌ و مثالي‌ را در ظرف‌ وجودي‌ خودشان‌ مشاهده‌ مي‌كند و سپس‌ ذهن‌ از آن‌ها مفهوم‌ و يا تصوير مي‌سازد.