جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
تبیین تکثرگرایی در اندیشه پست‌مدرنیسم و چالشهای آن برای تربیت دینی و اخلاقی
نویسنده:
فاطمه حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جهان معاصر اصول، مبانی وآموزه‌های پست‌مدرنیستی در حال گسترش است و بیش از یک دهه است که تفکر پست‌ مدرنیسم در عرصه های مختلف مسایل تازه‌ای را باعث شده؛ در عرصه‌ی تعلیم و تربیت نیز پرسشها و نگرشهای جدیدی را به میان آورده است. با وجود آنکه پست‌مدرنیست‌ها درباره‌ی تربیت دینی اخلاقی، به طور خاص و صریح به بحث نپرداخته‌اند؛ ولی با توجه به ویژگیهای پست مدرنیسم، می‌توان دلالتهای ضمنی در زمینه‌ی تربیت دینیاخلاقی‌، و جنبه‌های مختلف آن استنتاج کرد. تکثّرگرایی، چندگانگی، ساختارشکنی و توجه به هویت، سیاست، اندیشه و حتی زبان را شاید بتوان از مفاهیم اساسی معرفت‌شناسی پست‌مدرنیسم دانست یکی از ابعاد مهم پست‌مدرنیسم در تحقیق حاضر، تکثّرگرایی یا پلورالیسم است که بیشتر از جنبه‌ی دینی مورد توجه قرار گرفته است.پست‌مدرنیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با تأکید بر مسایلی چون جهان شمولنبودن، عدموجودواقعیتیا حقیقتثابت، تکثّرگرایی و اهمیت دادن به تفاوتها و ضدیت با اقتدارگرایی و همچنین نفی سلسله مراتب و... ،چالشها و مسائلی را در خصوص تربیت دینی و اخلاقی به خصوص در جوامع بنیادگرا ایجاد می کند، مخالفت پست-مدرنیستها به‌ویژه پساساختارگرایان با مسائل مذکور انتقادهای فراوانی را به همراه داشته است، چرا که اصولی که پست مدرنیستها با آن مخالفند در تربیت دینی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ بنابراین ما در تحقیق حاضر برآنیم تا چالشهای تکثرگرایی پست‌مدرن در تربیت دینی و در نهایت انتقادات وارد بر این اندیشه را در حوزه ی تربیت دینی و اخلاقی، تبیین نماییم.
بررسی سیر تکوینی مفهوم خود از دیدگاه حکمت متعالیه و دیدگاه‌های روان‌شناختی پست‌مدرن و شیوه تبیین آسیب شناسی روانی انسان مبتنی بر آن
نویسنده:
آتوسا کلانترهرمزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق سیر تکوینی مفهوم خود از دیدگاه حکمت متعالیه و دیدگاه‌های روان‌شناختی پست مدرن و شیوه تبیین آسیب شناسی روانی انسان مبتنی بر آن، مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه کار به این صورت است که ابتدا از طریق کتب مربوط به موضوع و ثبت اطلاعات بر روی بیش از 1000فیش، اطلاعات و مطالب لازم در فصل دوم به نگارش در آمد. سپس بر اساس روش تحلیل محتوی، مضامین و مفاهیم کلیدی که در مورد مقوله‌های مرتبط با مفهوم نفس در هر دو دیدگاه بود را استخراج نمودیم. 6 مقوله‌‌یمورد نظر در این پژوهش، عبارتند از: سیر تکوینی مفهوم خود، ارتباط خود با خود، ارتباط خود با مبدأ هستی، ارتباط خود با جهان، ارتباط خود با دیگران و ارتباط مفهوم خود با شیوه تبیین آسیب شناسی روانی انسان. پس از این مرحله، مضامین استخراج شده به تأیید 3 نفر از متخصصین در هر دیدگاه رسید. این مضامین تأییدشده، به‌عنوان دو افق مولف یعنی ملاصدرا و پست‌مدرن در نظر گرفته شدند و افق سوم که افق محقق است بر مبنای امتزاج دو افق دیگر مشخص و تبین شد.براساس امتزاج دو افق مطرح شده، از نظر پژوهشگر، با شرایط و معیارهای زیر، فرد می‌تواند از سلامت روان و تعادل وجودی برخوردار شود:1_ انسان دارای استعدادهای بی‌شماری است و چنان‌چه هدف او در زندگی خداجویی باشد، تدوین برنامه سلامت برای شکوفایی استعدادها و رشد و تکوین او مقدور است.2_ انسان به واسطه‌ی خودآگاهی و نیروی تعقل، مسول انتخاب ها و اعمال خود است. با این نگاه، او بهتر می‌تواند مشکلاتش را حل کند و کنترل خود و زندگی‌اش را به عهده بگیرد.3_از آن‌جا که انسان دارای ذوق تقرب به خدا و فطرت خداجویی است، بنابراین هر حرکت غایتمند انسان و هر انتخاب او که در جهت الهی باشد، موجب تعادل روحی و آرامش روانی اوست.4_ شناخت خود موجب شناخت جهان و شناخت جهان موجب شناخت خود می شود. کسی که خود را بشناسد، هدفمند است و غایتمندی در مقابل عظمت این جهان موجب می شود تا فرد با فقدان هر چیزی دچار اضطراب و تنش نشود.5_ برخورداری از زندگی اجتماعی و درکنار دیگران قرار گرفتن، امکان برخورداری از خرد خردورزان را فراهم می‌کند.6_ سلامت روان و کمال انسانی در گرو عقلانی بودن و هماهنگی تمام ابعاد وجودی و بهره‌مندی از یک نظام ارزشی پویا و استوار صورتمی‌گیرد.
خداشناسی و انسان‌شناسی در حکمت خالده با تکیه بر دیدگاه شوان و دکتر نصر
نویسنده:
زهرا طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سنت‌گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می‌گیرد معتقد به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی است که هرگز هم از بین نمی‌رود، واحد است و در قالب‌های گوناگون متجلی می‌شود. علاوه‌براین وسیله‌ی رسیدن انسان به خدا نیز هست. این معنای از سنت بسیار متفاوت است با سنت به معنای متعارف آن یعنی آداب، رسوم و عادت. سنت-گرایان بخصوص شوان معتقدند که در قلب تمام سنن حکمت خالده‌ وجود دارد. برخلاف نظر او که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقه‌الحقایقی می‌داند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است نه از راه عقل جزیی، حکمت خالده از نظر نصر "حاوی" مابعدالطبیعه یا علم قدسی‌ است که به شناخت مبدأ کلی اهتمام می-ورزد.حکمت خالده شامل مبانی مابعدالطبیعی یا وجودشناسی، انسان‌شناسی، اخلاق و خداشناسی است. پیروان حکمت خالده را می‌توان منادیان خداشناسی توحیدی در جهان معاصر غرب دانست. دیدگاه آنان نقاط مشترک فراوانی با دیدگاه فیلسوفان و به‌ویژه عارفان مشرق زمین دارد چنان‌که می‌توان مدعی شد که مهم‌ترین مسائل حکمت خالده با رئوس مسائل عرفان اسلامی مشترک ‌است. مهمترین صفات الهی در نظر آنان عدم تناهی، اطلاق و خیریت است که راهگشای مسائل فراوانی است که انسان متجدد در زمینه‌ی خداشناسی با آنها روبروست مسائلی از قبیل خیر و شر و جبر و اختیار که بیش از هرچیز او را به خود مشغول کرده است. در این دیدگاه به تناسب مراتب مختلف وجودی می‌توان از انواع جبر واختیار سخن گفت،گاهی در مرتبه‌ی الهی و قلمرو امر مطلق و گاهی در مرتبه‌ی ‌بشری و قلمرو نسبیت و به اعتقاد نصر انسان تنها در اتصال با این مرتبه که قلمرو جبر و نیز اختیار محض است،کاملاً مختار و نیز مجبور خواهد بود. در بیان او، علاوه بر این جبر که وجه دیگر اختیار کامل است جبر دیگری نیز وجود دارد که به میزان فاصله‌ی انسان از امر مطلق برای او حاصل می‌شود، به معنای استقلال از اراده‌ی الهی است و آن جبر جسمی-روانی است. به اعتقاد سنت‌گرایان راه‌های مختلف وصول به ذات قدسی خداوند از خودشناسی شروع می‌شود. این مسأله به قدری دارای اهمیت است که شوان اصولاً مابعدالطبیعه را چیزی جز خودشناسی نمی‌داند و حدیث "من عرف نفسه فقد عرف ربه" را به‌عنوان شاهدی بر این مدعا بیان می‌کند و از انواع خودها در مسیر شناخت حق سخن می‌گوید.از این رو با شناخت خود می‌توانیم به شناخت خودِ مطلق نائل شویم. هرچند شوان و نصر هر دو این حدیث را بیان می‌کنند اما دیدگاهشان کمی متفاوت به‌نظر می‌رسدموضوع رساله‌ی حاضر،بررسی برخی از مهم‌ترین مبانی خداشناسی و انسان‌شناسی حکمت خالده است با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل‌کننده‌ی طریق سنت‌گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت‌ دیدگاه-های این دو فیلسوف معاصر، تا با بدست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان‌شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشه‌های فلسفی معاصر روشن شود.
تبیین مبانی انسان شناختی و جامعه شناختی پست مدرنیسم و دلالتهای آن در تربیت اجتماعی و نقد آن بر اساس نظام تربیت اجتماعی مبتنی بر اسلام (با تأکید بر آراء علامه طباطبایی)
نویسنده:
رقیه حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه نظام های تربیتی جوامع اسلامی با چالش های فراوانی مواجهند که از میان این چالش ها می توان به رواج آموزه های پست مدرنیستی نظیر نفی منابع مقتدر معرفتی، نفی الگوگرایی، در تعلیم و تربیت، نسبیت گرایی، هنجار شکنی، عدم احساس مسئولیت اجتماعی، دین گریزی و ... اشاره نمود، که هر یک چالش هایی را پیش روی نظام های تربیت جوامعبه وجود می آورند. به خصوص دلالت هایی که پست مدرنیسم در حوزه تربیت اجتماعی با خود به همراه دارد.این تحقیق به تبیین مبانی انسان شناسی و جامعه شناسی و تربیت اجتماعی پست مدرنیسم پرداخته .همچنین به تبیین و نقد چالش های پست مدرنیستی در جامعه و دلالت های خاص آن در تربیت اجتماعی می پردازد،و در نهایت به نقد دیدگاه های پست مدرن در تربیت اجتماعی با استناد به آراء علامه طباطبایی می پردازد.روش تحقیق،تحلیلی-توصیفی میباشد.از جمله دستاوردهای این پژوهش میتوان به تبیین مضامین تربیت اجتماعی پست مدرن اشاره نمود که عبارتند از:فقدان بنیان های ثابت و جهانی،مبتنی بودن بر گفتمان،کثرت گرایی،ضد اقتدارگرایی،اهمیت تفاوتها،توجه به غیریت واهمیت انتقاد در تربیت اجتماعی پست مدرن.همچنین از نتایج این تحقیق میتوان به نقد و بررسی تربیت اجتماعی پست مدرن با تأکید بر آراء علامه اشاره کرد،که از جمله آنها می توان گفت که تعقل و فطرت و امور معنوی که در تربیت اجتماعی علامه از جایگاه ویژه ای بر خوردار است،در پست مدرنیسم انکار شده است.در پست مدرنیسم ضد اقتدار گرایی و الگو گرایی مشاهده می شود در صورتیکه در آراء علامه الگوهای دینی و مذهبی و منابع مقتدر قرآن و سنت جایگاه خاصی دارد.دیگر اینکه ارزشها و اخلاق در پست مدرن نسبی هستندو از نظر علامه مطلق و نسبی همچنین پست مدرن تأکید بر هویت فردی دارد،ولی در آراء علامه ما شاهد تقدم جمع بر فرد هستیم.
نا/الهیات: الهیات دوران گذار
نویسنده:
سمیرا طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نشانه و الوهیت، مکان و زمان تولد یکسانی دارند، دوران نشانه اساساً دورانی الهیاتی است. دین و تمدن مادر یکدیگرند و در بطن هم زاده ‌شده‌اند. هر نظامی که مبتنی بر یک مفهوم اساسی باشد، مفهومی که گردش نشانه‌ها را شکل می‌دهد، از اساس الهیاتی است. این مفهومِ محوری، در هر اندیشه نامی به‌خود گرفته: واقعیت، جوهر، هستی، حقیقت، خدا، لوگوس، عقل، غایت و ... . در این نظام(های) لوگوس‌محور، زنجیره‌ی دال‌ها معناداری و ثباتِ خود را از این مدلول استعلایی می‌گیرند. ژاک دریدا با خوانشِ واسازانه‌ی خود در پدیده‌‌شناسی هوسرل که اوج لوگوس‌محوری است نفوذ کرد و تناقض‌های درونی آن‌را نشان داد؛ و نشان داد ‌که هیچ مدلولی نمی‌تواند خارج از زنجیره‌ی دلالی، زبان را کران‌مند کند. این ایده‌ی انقلابی به-فروپاشیِ نظامِ سلسله‌مراتبیِ تقابل‌های دلالی و درنتیجه هم‌رتبه و هم‌بودشدنِ دال‌ها می‌انجامد. هر مدلولی خود یک دال می‌شود و به دالی دیگر ارجاع می‌دهد؛ چرخشی بی‌پایان که در آن هر دال می‌میرد و هم-زمان می‌زید. در مقابلِ این ایده‌ی انقلابی، مدرنیسم چیزی بیش از یک جنبش فانتزی و شبه‌انقلابی نیست. مدرنیسم چیزی نیست جز وارونگیِ رابطه‌ی تقابلیِ سوژه-اوبژه(الهی). آن‌گاه که پسران با تکیه بر خردِ بشری‌اشان، خدا/پدر را به‌زیر کشیدند، مدرنیسم به‌شکوفه نشست اما شکوفایی ایده‌ی مدرنیسم حاصلی جز مرگِ اوبژه (ی الهی)، و در نتیجه‌ی آن، ناپدید شدن سوژه در پی ندارد: نارسیسمی که سوژه در آینه‌ی چشمانِ دیگری/خدا بدان دچارشده‌بود، با مرگ و درهم‌شکستن آینه، او را به‌ورطه‌ی نیهیلیسم کشاند. هم‌بودشدگیِ دال‌ها خزانی است که شکوفه‌ی مدرنیسم در آن پژمرد. در چنین موقعیت سراسیمه‌ای، نا/الهیات سربرمی‌آورد: با زدایشِ تقابل‌ها و هم‌بودشدگیِ دال‌ها، سخن از مرگ گفتن یاوه است؛ هیچ مرگی در کار نیست، و نیز هیچ زنده شدنی. ما همواره در میانه‌ی یک بازیِ دائمی هستیم. کلمه(لوگوس)، دائماً زدوده و درعینِ‌حال نگاشته و بازنگاشته می‌شود. این نا/الهیات مرگِ خدا، نا/نظامِ نوینی است برای آنان‌که در مرزها می‌زیند.
تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
نرجس غلام رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت انجام گرفته‌است، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شد.در این پژوهش ابتدا به تعریف و تبیین معرفت و شناخت، روش‌های کسب معرفت، منابع شناخت، رویکردهای مختلف شناختی و از میان آن‌ها به طور دقیق به نسبی‌گرایی معرفت-شناختی و سپس به بررسی و تحلیل تکثرگرایی معرفتی پرداخته شد. در نهایت ضمن استنتاج دلالت‌های تربیتی منتج از این رویکرد، به نقد و تحلیل این دلالت‌ها، طبق مبانی و اصول جهان-بینی اسلامی و آراء و نظرات صاحب‌نظران این عرصه پرداخته‌ شد. با توجه به این‌که تکثرگرایی معرفتی نقش ریشه‌ای و مبنایی برای انواع دیگر تکثرگرایی و همین‌طور بعضی از رویکردهای فلسفی عصر حاضر دارد، پذیرش و عدم پذیرش تکثرگرایی معرفتی، می‌تواند فرد را به دیگر رویکردهای تکثرگرایی رهنمون سازد.. بنابراین دلالت‌های تربیتی بدست آمده از تکثرگرایی معرفتی، کم وبیش می‌تواند منتج از همه این رویکردهاباشد. در این‌جا، ضرورت و اهمیت پرداختن به این تکثرگرایی معرفتی، در عرصه تعلیم و تربیت و ارزیابی تأثیرات آن درنظام تعلیم و تربیت، احساس می‌شود. طبق نظر اسلام و متفکران عرصه تعلیم و تربیت، برخی از اصول این رویکرد، مانند نسبیت گرایی در مبانی و اصول تعلیم وتربیت، نفی الگو ومعیارصحیح، تأکید بیش از حد به تفاوت‌ها و تأکید بر بی‌ثباتی و بی‌هویتی فرد و جامعه از جمله مواردی است که در نظام تعلیم و تربیت خلل ایجاد خواهدکرد و می‌توان گفت این دلالت‌ها ناقض اصول تعلیم و تربیت است.
  • تعداد رکورد ها : 6