جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2222
خدا و دین از نظر هگل جوان
نویسنده:
علی آراسته، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
هگل جوان که وارث دین کانتی و روشن گری است دیدگاه نوینی را در خصوص دین ارایه می کند که از جهات مختلفی نقد دین کانتی است؛ از نظر هگل، دین کانتی برخاسته از کل وجود انسان نیست. هگل دین مورد نظر خود را دین ذهنی می خواند که برخاسته از صمیم روح و قلب است، در حالی که نقطه مقابل آن، دین عینی است که دست ساخته مفاهیم عقلی است. دین ذهنی هگل، توجهی به جاودانگی شخصی نفس ندارد؛ و کمال نفس در همین دنیا و در تشبه به خدا و وحدت با خدا حاصل می شود. به باور هگل، ما در بیان حقایق دینی با فقر زبانی مواجه ایم؛ زیرا اولا: وجود خدا از سنخ سایر موجودات نیست و ثانیا: روح را فقط روح درک می کند و کسی که بخواهد او را فقط با عقل درک کند، از درک الوهیت و از بیان آن عاجز خواهد ماند. برای این که کسی بتواند حقیقت الوهیت را درک کند، باید روحش تعالی یابد و از کرانمندی به سوی بی کرانگی حرکت کند.در بعد سیاسی- اجتماعی نیز باید گفت کارکرد دین، متاثر از دین داری بیشتر افراد اجتماع است؛ اگر اکثریت مومن باشند، افراد دین دار در عشق و وحدت با یکدیگر زندگی می کنند، اما اگر اکثریت بی ایمان باشند، دین داران به انزوا روی می آورند. عیسی نیز به همین دلیل انزوا گزید. در نهایت، برای این که وحدت جامعه مومنان که به وسیله عنصر عشق با یکدیگر متحد شده اند به وحدتی کامل تبدیل شود و با عینیت نیز یگانه شود، به عنصری نیاز است که حلقه واصل این یگانگی شود و آن عبارت است از خیال. خیال که از یک سو با روح در پیوند است و از سوی دیگر، مصداق تام الوهیت را در شخص عیسی مشاهد می کند، می تواند پیوند میان عشق و عین را درک کند و این وحدت را تکمیل کند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 93
فلسفه نیچه یا نیچه فیلسوف
نویسنده:
علی کرباسی زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
از دوران باستان تاکنون، فلسفه از سوی فیلسوفان به اشکال و صور گوناگون تعریف شده است. هر چند نیچه نیز، که خود را «فیلسوف» می دانست، تعریفی از «فلسفه» ارایه نمود،‌ اما تعریف و برداشت او از «فلسفه» با سایر تعاریفی که تا زمان او مطرح شده بود، تفاوت بنیادی داشت و برای نخستین بار از زاویه ای جدید و نگاهی نو به «فلسفه» نظر انداخت. نیچه با به زیر نقد کشیدن پیش فرض های اصلی نظام های متافیزیکی، فلسفه را در ذات و اساس خود، نیست انگارانه و دوران آن را پایان یافته تلقی کرد. او «فلسفه» را سخن نابهنگام و خلاف عادت می دانست و کار خود را عبارت از «فلسفه» و نامی نیز که برای خود برگزید، نه شاعر یا دانشمند یا روان شناس، که «فیلسوف» بود. نیچه با تقسیم فیلسوفان به دو گروه قانونگذاران یا فرمانروایان، و مطیعان یا فرمانبران یا به بیانی دیگر، فیلسوفان آفریننده ارزش ها و فیلسوفان اهل معرفت یا عاشق حقیقت، فیلسوف راستین و از جمله خودش را از گروه اول یعنی همان فیلسوف نابهنگام دانست و خود را «فیلسوف آینده» و فلسفه اش را فلسفه ای از آن آیندگان به شمار آورد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 23
فهم هنری بی بدیل است؛ تلقی هنری هیدگر؛ عرصه پیوند آراء فلسفی هنر
نویسنده:
احمدعلی حیدری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
نگارنده در این مقاله ابتدا به مختصات فهم هنری که خصائصی ممتاز دارد اشاره کرده و کوشیده است به پرسش «هنر چیست؟» پاسخی در خور عرضه کند. از آنجا که پاسخ مذکور متضمن مولفه ارزش در تعریف هنر است، وی به اختصار به جایگاه ارزش در تلقی متفکران صاحب نامی چون کانت، هگل، آدورنو و هیدگر می پردازد و سپس به این جمع بندی می رسد که تلقی هنری هیدگر بهره مند از ویژگی هایی است که با استمداد از آن می توان زمینه هایی مناسب فراهم آورد از برای پیوند و مذاکره میان بدیل های مختلفی که درباره ارزش هنر و آثار هنری فلسفه پردازی کرده اند و احیانا آراءشان به دشواری قابل جمع اند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
سوبژکتیویسم دکارت: نقطه عزیمت فلاسفه عصر جدید
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در مقاله حاضر، ابتدا به توضیح مختصر «کوگیتو» دکارت و تاثیر آن در اصالت و قوام بخشی انسان پرداخته می شود. در واقع، دکارت با تاسیس اصل «کوگیتو» و تفسیر آن به عنوان بنیاد تزلزل ناپذیر هستی، یگانه «سوژه» حقیقی را «من» انسانی از آن جهت که فکر می کند، می داند. بر اساس تلقی دکارت، انسان به مثابه ماشینی است که برخورداری از نفس او را از سایر موجودات ممتاز می سازد. این وجه ممیزه، یعنی نفس، که ذات آن اندیشه است، همان است که در کل تفکر عصر جدید به صورت های مختلف مورد تامل قرار گرفته است. به علاوه، همین اصل مشهور دکارت، یعنی «می‌اندیشم، پس هستم» است که «سوبژکتیویسم» را در دل نظام فلسفی خود قرار می‌دهد؛ برای همین، «سوبژکتیویسم» یکی از مباحث اساسی و مهم فلسفه غرب است که در مراحل تکاملی آن، علاوه بر دکارت در عصر جدید، فلاسفه ای چون کانت و هگل آن را از لحاظ معرفت شناسی بررسی کرده اند. بالاخره به اندیشه «خودگرایی» به عنوان حد افراطی «سوبژکتیویسم» پرداخته می شود که البته دکارت از اینکه از سوبژکتیویته او برداشتی خودگرایانه به معنای ایدئالیستی شود، می گریزد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 128
الوعي الجمالي في الخطاب الفلسفي : هيجل نموذجا (مشروع فلسفة الثقافة والجمال)
نویسنده:
عبد الله ركماوي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
مفهوم روح قومی در بستر فلسفه‌ی تاریخ هگل
نویسنده:
زاهده فلاحتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع و طرح مسئله: هدف نشان دادن جايگاه منطقی مفهوم روح قومي در انديشه‌ي هگلي و تبيين ضرورت وجودي اين مفهوم در تفكر او و نقش آن به‌عنوان ايده‌اي تأثيرگذار و اجتناب‌ناپذير در فلسفه‌ي تاريخ هگل مي‌باشد، به‌نحوي كه كليدي‌ترين مفهوم فلسفه‌ي تاريخ هگل را شامل مي‌شود. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها: مبناي اصلي اين رساله كنار هم قرار دادن بخش‌هاي مؤثر در فهم انديشه‌ي روح قومي در فلسفه‌ي تاريخ اوست تا سير منطقي تفكر هگل در رسيدن به اين مفهوم روشن گردد. درابتدا تمهيداتي از فلسفه‌ي تاريخ و انديشه‌ي تاريخ‌نگرانه‌ي هگل آورده شده است. فصل اول، با عنوان روح (Geist) روشن‌كننده‌ي نقطه‌ي آغاز فلسفه‌ي هگل و چرايي و چگونگي آن است. فصل دوم با عنوان روح جهان (Weltgeist) تبیین‌کننده‌ي ارتباط فلسفه‌ي هگل با تفكر تاريخي او، چگونگي تجلي روح در تاريخ جهان و نيز تحقق عقل می‌باشد. لذا فصل سوم با عنوان روح قومي (Volksgeist) فاعل اصلي تاريخ جهان را براي ما نمايان مي‌سازد. اين فاعل به‌منزله‌ي واحد زنده و حقيقي روح، عبارتست از اقوام و ملت‌هاي مختلف و روح حاكم بر آن‌ها. روش تحقيق شامل تعريف مفاهيم، روش تحقيق، نحوه‌ي اجراي آن، شيوه‌ي گردآوري و تجزيه و تحليل داده‌ها: تبيين جداگانه‌ي انديشه‌ي هستي‌شناسانه و معرفت‌شناسانه‌ي هگل و روشن‌سازي وحدت بنيادين ميان آن‌ها بر اساس دو اثر عظيم هگل پديدارشناسي روح و درسگفتارهايي درباره‌ي فلسفه‌ي تاريخ. يافته‌‌هاي تحقيق: روح به‌منزله‌ي اصل فلسفه‌ي هگل، ذاتي آگاه و آزاد و نيز متعين است كه در قالب اقوام و ملل مختلف به تجلي درمي‌آيد و تنها از طريق دولتِ اخلاقي و نيز هماهنگي افراد با نظام كليِ سامان‌مندِ عقلاني، به خودآگاهي و آزادي دست مي‌يابد. لذا براساس اهميت مفهوم جماعت در انديشه‌ي هگل، ارتباط ميان سه قلمروي فلسفه (روح)، تاريخ (عينيت)، و اجتماع (قوم) در تفکر او روشن مي‌گردد نتيجه‌گيري و پيشنهادات: روح قومي به‌منزله‌ي هستيِ روحانيِ يك قوم، روحي كلي و در عين‌حال متعين است كه واسطه‌ي تحقق و تجلي عقل در تاريخ جهان قرار مي‌گيرد. لذا بحث درباره‌ي این مفهوم، فلسفه‌ي هگلي را عينيت بخشیده؛ مفهوم روح را در اذهان، معقول‌تر و به‌تبع كاربرد آن‌را منطقي‌تر مي‌سازد.
مفهوم خدا از دیدگاه هگل (براساس کتاب کوئینتین لاوئر)
نویسنده:
زهره جمشیدی‌کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هگل به‌عنوان يكي از بزرگترين فلاسفه همواره محل بحث بوده است و پيچيدگي انديشۀ وي و زبان دشواري كه براي بيان اين انديشه‌ها به‌كار برده است، نه تنها فهم فلسفۀ وي را دشوار ساخته بلكه امكان تفسيرهاي مختلف و گاه كاملاً متفاوت را به هگل‌شناسان و منتقدان وي مي‌دهد. كوئينتين لاوئر تفسيري ويژه از هگل در آثار متعدد خود ارائه داده است. يكي از مهمترين آثار وي كتاب مفهوم خدا از ديدگاه هگل است كه در آن تلقي هگل از خدا بر مبناي «منطق» خاص وي تفسير شده است. اين كتاب مبناي پژوهش ما در اين رساله واقع شده است. لاوئر در اين اثر، پس از اينكه مرتبط بودن دين و فلسفه در انديشۀ هگل را پيش‌فرض خود قرار مي‌دهد، با در اختيار گرفتن معناي منحصر به‌فردي كه هگل از «مفهوم» مد نظر داشته آغاز كرده و با استناد به قطعاتي از كتاب علم منطق و حواشي بعدي هگلبر آن، تلاش كرده است تفسير منطقي خود را مستند ارائه كند كه بر طبق آن بايد خداي مد نظر هگل را از راه منطق او فهميد. پس از آن، وي درباره خدا به‌مثابه روح و امر نامتناهي، براهين اثبات وجود خدا، و اينكه آيا مي‌توان هگل را متهم به همه‌خدا‌انگاري كرد يا نه، بحث مي‌كند؛ و در نهايت به‌تفصيل به ارتباط خاصي كه ميان فلسفه و دين مي‌توان دريافت، مي‌پردازد.رسالۀ حاضر بر مبناي ترجمه دو فصل نخست كتاب مفهوم خدا از ديدگاه هگل، مقدمه‌اي تحليلي دربارۀ الهيات هگل به‌دست مي‌دهد.
نحوه پذیرش و پرورش آرمان‌های عصر روشنگری در آلمان با تکیه بر آرا کانت، هردر و هگل
نویسنده:
گلناز صالح‌کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اين رساله در جستجوی پاسخ به دو پرسش است: اول اينکه فيلسوفان آلمان در قرون هجدهم و نوزدهم تا چه اندازه تحت‌تاثير انديشه‌های روشنگری بودند و دوم اينکه آنها چگونه اين انديشه‌ها را در متن تفکر و فضای آلمانی پرورش دادند. از آنجا که متفکران در عرصه‌های فلسفی و اجتماعی در دوران معاصر به طور مستقيم و غير مستقيم تحت‌تاثير آرمان‌های اين عصر هستند پژوهش در دستاوردهای اين دوره هنوز اهميت خود را از دست نداده است. همچنين فيلسوفان آلمانی به دلايل مختلفی که در اين رساله بررسی خواهند شد، کمتر به عنوان انديشمندان عصر روشنگری مطرح شده‌اند؛ در حاليکه می‌توان برای نظام فلسفی آنها جايگاه جديدی در نسبت با آرمان‌های روشنگری قائل شد. برای حفظ فضای فکری اين دوره و درک بهتر جايگاه اين فيلسوفان در بررسی آثار آنها از همان روش تحقيقی استفاده شده است که فيلسوفان روشنگری به ما می‌آموزند. يعنی روشی درون‌باش که بدون تکيه به امر متعالی هسته‌ی مساله‌ی مورد تحقيق را موشکافی می‌کند و در اين بررسی از شيوه‌ی تجزيه و ترکيب بهره می‌برد. در پايان رساله روشن خواهد شد که فيلسوفان مورد بررسی چگونه در سه شاخه‌ی شناخت، دين و تاريخ موضع خود را نسبت به انديشه‌های عصر روشنگری مشخص کرده‌اند.
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
پژوهشی در اصطلاحات فلسفی هگل
نویسنده:
اعظم مرجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آثار هگل به ابهام و پیچیدگی و دشواری فهم نیز معروف است و در این باب حکایاتی هست که از جمله قول خود او نقل کرده‌اند که تنها یک نفر فلسفهء مرا فهمید و او هم نفهمید. از اموری که سبب شده است که فلسفهء هگل به دشواری فهمیده می‌شود این است که شامل و جامع همهء فلسفه‌های پیشین است و ناظر بر آنهاست ، البته نه اینکه از هر کسی چیزی گرفته و مرقعی از برچیده‌های خود ساخته باشد که در آن صورت فهمش دشوار نمی‌بود بلکه به این وجه که دریافتهای حکمای پیشین را در بوتهء فکر خود گداخته و ورزیده و معجون خاصی ساخته است که بسیار در هم و پیچیده است . هگل مانند افلاطون، بحث‌های لغوی را در فلسفه دوست می‌داشت و از آن بیشتر سنت‌شکنی را در زبان فلسفی می‌پسندید. به همین سبب بسیاری از واژه‌ها و اصطلاحاتی را که جزء زبان عادی و مانوس فلسفی است ، به معنای متفاوت و خودسرانه بکار می‌برند. البته باید در نظر داشت که زمانی که فیلسوفی چون هگل، اصطلاحات فنی مخصوص به خود دارد، هر لفظ و کلمه‌ای ضرورتا رابطهء ذاتی با معنایی که می‌رساند، ندارد بلکه رابطهء آن دو همیشه قراردادی است ، با این حال وقتی که این قرارداد سابقهء طولانی پیدا می‌کند دیگر این خود قرارداد نیست که معنی را می‌رساند بلکه آن سنت فکری و تاریخی است که دلالت بر معنی می‌کند. اصولا وی در منطق خود آن قدر مقوله کشف کرد که نامگذاری همه آنها برایش زندگی است . هگل به "لغات اضداد" یعنی واژه‌هایی که هر یک دارای دو معنای متفاوت و متضادند علاقه‌ای خاص داشت و آنها را دلیل بر استعداد فلسفی یا به قول خودش "روح نظری" هر زبان می‌گرفت . معروف‌ترین نمونهء اینگونه واژه‌ها در نوشته‌های هگل، لفظ aufheben است که در انگلیسی آن را به Sublate برگردانده‌اند و در زبان آلمانی به معنای از میان برداشتن و نگهداشتن هر دو می‌آید، که در ترجمهء این واژه‌ها، آقای دکتر حمید عنایت ، واژهء انحلال را برگزیده است که در آن هم معنای ناپدیدشدن ماده هست و هم معنای انضمام و حفظ آن در مادهء دیگر، مانند حل شدن حبهء قندی در آب . پیشگفتار مندرج در این مجموعه، بخشی از پیش‌درآمد مولف کتاب مزبور است که به فارسی ترجمه شده است . پس از مطالعهء احوال، آثار و افکار هگل، در جهت شناخت و آگاهی از نظریات او، اصطلاحات از ابتدای کتاب مزبور انتخاب و ترجمه شده است . با توجه به مشکلات و پیچیدگی‌هایی که در امر فهم درست فلسفه و زبان هگل و همچنین اختیار معادل‌های فارسی مناسب برای اصطلاحات او، وجود دارد. با مراجعه به زبان مترجمین و مولفین افکار هگل در زبان فارسی و مطالعهء نقد و بررسی‌های موجود در زمینهء آثار هگل، تلاش لازم و نه کافی جهت انتخاب واژه‌های معادل برای اصطلاحات آلمانی و انگلیسی شده است ، اما آنچه که مسلم است هرگونه پیشنهاد و نقدی در این راستا، قدمی خواهد بود در جهت کفایت آن.
  • تعداد رکورد ها : 2222