جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
معرفت شناسی تطبیقی مفهوم «زن» در جهان متنی شعر شاعران زن معاصر (پروین، فروغ، صفارزاده و راکعی)
نویسنده:
علی پور پوران (صدیقه)
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
معرفت شناسی یکی از شاخه های فلسفه است که از دیدگاه مدرنتیه اروپا با هرمنوتیک تاویلی همسان خوانده شده است و به واسطه آن می توان روابط متنی را در یک فضای نشانه ای، مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که یکی از مقولات نقد ادبی، تبیین و روشن نمودن ساختار مفهومی و محتوایی درون متنی است، منتقد ادبی می تواند به کمک معرفت شناسی، گستره وسیع جهان متنی را کاوش نموده و ابژه ها و سوبژه های موجود در آن را استخراج و تاویل نماید.یکی از موضوعات مهمی که در دهه های اخیر، منتقدین را به بحث و پژوهش واداشته است، مفهوم زن در ادبیات است که از دیدگاه های مختلفی مورد تحلیل واقع گردیده است. این مقاله می کوشد تا با توجه به رویکرد معرفت شناسی در تاویل متون ادبی، ابتدا به تشریح خاستگاه مفهومی زن در مبانی نظری پرداخته و سپس، ضمن ترسیم یک نمودار ساختاری معرفت شناسانه، عناصر ابژه ای و سوبژه ای موجود در جهان متنی برخی از شاعران زن ایرانی را، از آغاز مشروطه تا دهه اخیر، بررسی کند و با ذکر نمونه ها، مفهوم «زن» را به صورت تطبیقی در اشعار ایشان، مورد تحلیل قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 229 تا 259
شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت
نویسنده:
سیدحمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
«کانت» با آگاهی از دشواری هایی که معرفت شناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازه ای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش به دست آوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهه همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفت شناختی فراتر رفت و به جای آن به جستجو برای تاسیس بنیانی برای معرفت شناختی پرداخت و این مهم را با روش استعلایی به انجام رسانید. روش استعلایی که به طور عام رسیدگی به شرایط پیشینی امکان معرفت یقینی را محور تحقیق خود قرار داد، اگرچه کاستی های معرفت شناختی را برطرف کرد، اما به نوبه خود به نقاط ضعفی مبتلا بود که بی درنگ اعتراض پیروان کانت را برانگیخت و باعث شد تا در عین وفاداری به او، پیمان شکنی کنند و در عین نزدیکی با وی، فاصله بگیرند. "فیشته" روش استعلایی را به دیالکتیک متحول کرد و "شوپنهاور" با بازگشت مجدد به بارکلی روش استعلایی کانت را ویران نمود. این نوشتار به چگونگی گذار شوپنهاور از روش استعلایی کانت می پردازد و نشان می دهد که شوپنهاور اگرچه شرایط استعلایی کانت را می پذیرد ولی با استدلال های استعلایی کانت -که کانت مدعی است از منابع محض سوژه استعلایی بدست آورده است- مخالف است، همچنین شئ فی نفسه و ابژه تمثل را نیز به چالش می کشد و نهایتا شیوه مستقیم بارکلی را در ایده ئالیسم تجربی برمی گزیند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
سوبژکتیویسم دکارت: نقطه عزیمت فلاسفه عصر جدید
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در مقاله حاضر، ابتدا به توضیح مختصر «کوگیتو» دکارت و تاثیر آن در اصالت و قوام بخشی انسان پرداخته می شود. در واقع، دکارت با تاسیس اصل «کوگیتو» و تفسیر آن به عنوان بنیاد تزلزل ناپذیر هستی، یگانه «سوژه» حقیقی را «من» انسانی از آن جهت که فکر می کند، می داند. بر اساس تلقی دکارت، انسان به مثابه ماشینی است که برخورداری از نفس او را از سایر موجودات ممتاز می سازد. این وجه ممیزه، یعنی نفس، که ذات آن اندیشه است، همان است که در کل تفکر عصر جدید به صورت های مختلف مورد تامل قرار گرفته است. به علاوه، همین اصل مشهور دکارت، یعنی «می‌اندیشم، پس هستم» است که «سوبژکتیویسم» را در دل نظام فلسفی خود قرار می‌دهد؛ برای همین، «سوبژکتیویسم» یکی از مباحث اساسی و مهم فلسفه غرب است که در مراحل تکاملی آن، علاوه بر دکارت در عصر جدید، فلاسفه ای چون کانت و هگل آن را از لحاظ معرفت شناسی بررسی کرده اند. بالاخره به اندیشه «خودگرایی» به عنوان حد افراطی «سوبژکتیویسم» پرداخته می شود که البته دکارت از اینکه از سوبژکتیویته او برداشتی خودگرایانه به معنای ایدئالیستی شود، می گریزد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 128
چیستی علم و معرفت از منظر هوسرل و صدرالمتألهین
نویسنده:
محمد تقی شاکری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
ماهیت و چیستی علم مانند دیگر موجودات، متعلق پرسش قرار می‌گیرد. در این مقاله تلاش بر این است که چیستی علم از نگاه ادموند هوسرل، فیلسوف نامدار غربی قرن بیستم ـ که تفکر فلسفی قرن بیستم متأثر از اوست ـ و صدرالدین محمد شیرازی فیلسوف شهیر اسلامی و مؤسس حکمت متعالیه ملقب به صدرالمتألّهین، بررسی شود. هوسرل چیستی علم و معرفت را با حیث التفاتی توضیح می‌دهد و صدرالمتألّهین با استفاده از انشای نفس، پرده از ماهیت آن برمی‌دارد. طرح مقاله برای یافتن صرف مشابهت و اختلاف بین این دو فیلسوف نیست، بلکه برای یافتن پاسخ به پرسش اصیل از چیستی علم و معرفت است. فرضیه اصلی این است که غیر از تشابه فکری بین دو فیلسوف در صورت ظاهر مسأله و با وجود اختلاف فکری و فرهنگی و بسترهای مختلف اجتماعی و سنت‌های گوناگون تاریخی، راه حل هر دو به توجه به مقام و منزلت «انسان» از حیث انضمامی (نه حیث انتزاعی) منتهی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 151 تا 189
واژه استعلایی در فلسفه کانت
نویسنده:
محمد محمدرضایی,عقیل فولادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
چکیده :
واژه «استعلایی» از مفاهیم کلیدی تفکّر کانت است که اساساً نظام فلسفی خویش را با آن می‌شناساند [ایدئالیسم استعلایی]. با وجود این، واژه مذکور در فلسفه کانت در معنای یکسانی به کار نرفته است. با توجه به اینکه در گفته ها و نوشته های راجع‌ به کانت، عمدتاً یک معنا برای آن ذکر می‌شود [شرایط تجربه ممکن]، لذا روشن سازی معنای این اصطلاح، جهت جلوگیری از بدفهمی آنْ لازم می نماید. دستاورد این پژوهش ـ که اساساً با هدف رفع ابهام از ترکیب «آزادی استعلایی» صورت گرفته ـ این است که «استعلایی» در ترکیب مذکور و نیز موارد دیگری در فلسفه کانت ـ که در مقاله آمده است ـ به معنای «شرایط تجربه ممکن» نبوده و به معنای «متعالی» است؛ یعنی بنا به توجیهاتی که بیان شده است، کانتْ «ترانسِندنتال» را معادل «ترانسِندنت» به کار برده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 93
کانت و نظریه ایده های فطری؛ آیا کانت فطری گرا است؟
نویسنده:
سید حمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه در دوره جدید با عقلی مذهبان آغاز شد، نظریه ایده های فطری، که بنیاد معرفت شناسی آنان است، توسط دکارت مطرح گشت، و دیگر فلاسفه عقلی مذهب، مثل اسپینوزا و لایب نتیس، آن را بسط دادند. این نظریه بعدا تحت عنوان «فطری گرایی» به شکل دیگری به کانت نسبت داده شد و در نوشته های برخی از شارحان فلسفه غرب، کانت نیز به حلقه فطری گرایان منسوب گشت. این نوشته می کوشد نشان دهد اندیشه کانت، برخلاف پندار یاد شده، نه تنها فطری گرا نیست، بلکه او راهی جدا از فطری گرایان پیموده است و قرار دادن کانت در این دسته بندی کمکی به فهم فلسفه او نمی کند. فطری گرایی یا نظریه ایده های فطری فقط مقدمه ای است برای کانت تا افق تازه ای در اندیشه غرب بگشاید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 95
اومانیسم ساتر در نگاه هیدگر
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نوشتار حاضر به شرح و نقد اومانیسم از دیدگاه دو فیلسوفی پرداخته شده است که از مشهورترین فلاسفه وجودی هستند.اومانیسم که قدمت آن به یونان عهد باستان بر می‌گردد در طول تاریخ، تفاسیر متعددی داشته است. سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر، صورتی از اومانیسم را می‌پذیرد که در نامه درباره اومانیسم مورد انتقاد شدید هایدگر قرار گرفته است.از نظر هایدگر تمام تقریرهای پیشین از اومانیسم از نقصی مشترک رنج می‌برند.رویکرد هایدگر به اومانیسم، رویکردی جدید بوده که بر پایه مبانی فلسفی او درباره وجود و دازین قابل تفسیر است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 147
نقش بلیک در فلسفه اخلاق هیر
نویسنده:
محمدحسین مهدوی نژاد, مهدی زمانی, علیرضا اژدر, رضا تقیان ورزنه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
کلیدواژه‌های فرعی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث معناداری و اثبات پذیری گزاره های دینی ازجمله مسائل مهم در حوزه مباحث کلام جدید و فلسفه دین است. مطرح شدن دیدگاه های پوزیتیویستی درباره گزاره های دینی و احکام اخلاقی واکنش های مختلفی به دنبال داشت. یکی از این واکنش ها دیدگاه فیلسوف اخلاق معاصر، ریچارد مروین هیر در این باره است. او اثبات ناپذیری، ابطال ناپذیری و غیر شناختاری بودن مدعیات دینی را می پذیرد؛ درعین حال بر آن است که گزاره های دینی فرض های غیر قابل اثبات و ابطال ذهنی هستند که نوعی تفسیر ژرف از عالم و نیز بینش و بصیرتی را برای آدمی به ارمغان می آورند که سراپای حیات و ازجمله اخلاقیات وی را دربرگرفته و به آن جهت می دهند؛ ازهمین رو در عمل مفیدند. از طرفی هیر در دیدگاه فرا اخلاق خود که به «توصیه گرایی» نامبردار شده، تلاش کرده است تا برای فراهم آوردن سازوکارهای امکان استدلال در اخلاق، خود را معتقد به عینیت اصول اخلاقی معرفی کند. به اعتقاد هیر، قابلیت صدق و کذب و تعمیم پذیری از شرایط لازم عینیت در اخلاق هستند و بر آن است که نظریات او این شرایط را برآورده می سازند. اما به نظر می رسد آموزه «بلیک» به ذهنیت گرایی و نسبی گرایی که مهم ترین آفات استدلال در اخلاق است، منجر می شود و بیانگر ناسازگاری و ناهمخوانی مبانی مکتب اخلاقی توصیه گرایی هیر است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 132
دیالکتیک روشنگری و اسارت انسان
نویسنده:
ذوالفقار ناصری صدر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عقلانیت خودبنیاد که اساس عصر روشنگری را پایه نهاد، عقلانیّتی ریاضی وار و ابزاری بود. از این رو، کاملاً در خدمت جنبه های مادی و طبیعی انسان قرار گرفت و از ابعاد الوهی او به بهانة نفی اسطوره های حاکم بر سوژة انسانی احتراز جست. این عقلانیت ابزاری و کمیّت محور، که نخست در فلسفة دکارت و نظریة ثنویت گرایانة او (سوژه ابژه) خودنمایی کرد و سپس در فلسفه کانت به اوج والایی خود رسید، عقل آدمی را دارای ساختاری نظام مند می پنداشت که به شناخت منطقی ابژه ها قادر بود، ولی در فرجام عصر روشنگری بواسطة ریاضی وار نگریستن و اندیشیدن، سوژه و ابژه هر دو در چنبرة کمیّت و ابزاروارگی گرفتار شدند و حتی سوژه ای که باید اعمال نظر و عمل می کرد، خود ناخواسته و ناخودآگاه به ابژة عملِ سوژه های گفتمان حاکم (لیبرال سرمایه داری) بدل شد و حتی آزادی و اختیار خویش را نیز کاملاً از کف نهاد. منتقدان مدرنیته، به ویژه متفکران مکتب فرانکفورت، اغلب از این زاویة دید، عقلانیتِ تکنیک محور روشنگری را به نقد کشیده اند. در این مقاله، با تکیه بر آرای دو تن از برجستگان این مکتب انتقادی، یعنی آدورنو و هورکهایمر، اسارت انسان را در نتیجةِ اعمال عقلانیت ابزاری عصر روشنگری به تصویر کشیده ایم.
تفسیر هایدگر از شماتیزم و خیال در فلسفه استعلایی کانت
نویسنده:
پرویز ضیاء شهابی,پریش کوششی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه کانت داده های حسی هنگام ورود به فاهمه اندکی از کثرت فاصله گرفته اند اما هنوز آمادگی کامل برای اطلاق و اعمال صورتهای پیشین فاهمه را ندارند. از آنجا که صورتهای پیشین فاهمه عملی شبیه به مفهوم سازی دارند، در واقع، به یک واسطه نیاز است که این داده های حسی را برای اعمال صورتهای پیشین فاهمه مهیا کند. کانت معتقد است این واسطه چیزی نیست جز قوة خیال؛ عمل حاصل از این قوه همان است که اصطلاحاً کانت آن را «شماتیزم» (شاکله سازی) میخواند. در حقیقت قوة خیال میکوشد بین دو قوة حس و فاهمه که سنخیت و تجانسی با هم ندارند پیوند و اتصال برقرار کند. بنظر هایدگر در فلسفه کانت همکاری میان حس و فاهمه، یا بعبارت دیگر زمان و مقولات، نسبت به اجزاء آن پسینی نیست بلکه بنحو تام پیشینی است. اصلیترین سؤال هستیشناسی از نظر هایدگر این است که چرا اشیاء بجای اینکه نباشند، موجود شده اند؟ شاکله سازی بنحو اصیلی نزد انسان صورت میگیرد و متعلق به ابژه خارجی نیست و این یعنی آنکه هر نوع شناخت از موجودات، مستلزم نوعی پیش شناخت است. از دید هایدگر تخیل، قوة اصلی شناخت است و حس و فاهمه نیز ریشه در تخیل دارند. همچنین تخیل با زمان نیز ارتباط دارد و به این دلیل ریشه و منشأ مابعدالطبیعه است؛ یعنی هم منشأ عقل نظری به تخیل بازمیگردد و هم ریشة عقل عملی. در نتیجه، میتوان گفت تلاش هایدگر بطور کلی ارتقای مباحث معرفت شناسی کانت به درجة هستیشناسی است. از نظر هایدگر ایدة استعلایی به جایگاهی اشاره دارد که شرایط پیشین امکان شناخت را مشخص میکند. هایدگر معتقد است که مفاهیم نمودهای محض هستیشناختی هستند نه صرفاً پدیدارهای ذهنی.
  • تعداد رکورد ها : 11