جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
بررسی مبانی فلسفی حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه غزالی و فیض کاشانی
نویسنده:
عباس کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث علم اخلاق که ارتباط مستقیم با مباحث فلسفه اخلاق دارد و باید گفت که جایگاه بحث آن در فلسفه اخلاق هست مباحث مربوط به حسن و قبح می‌باشد که کهن‌ترین بحث کلامی نیز می‌باشد در این پژوهش تلاش شده است تا به بررسی افکار و اندیشه‌های دو تن از فحول اندیشه اسلامی نسبت به مبانی فلسفی حسن و قبحبه طور خصوص پرداخته است.امام محمد غزالی متکلم، نقاد فلسفه و مسلط بر معارف اسلامی به معنای وسیع کلمه و دیگری ملامحسن فیض کاشانی فیلسوف و فقیه و محدث و مفسر نامدار شیعی است که در برابر غزالی چهره نامدار اهل سنت قرار می‌گیرد برای نیل به اهداف تحقیق از روش کتابخانه به شیوه توصیفی استفاده گردیده و با مراجعه به متن کتب این دو دانشمند تلاش شده تا دیدگاه هریک در خصوص مسایل فلسفی حسن و قبح با توجه به مبانی اصلی ارایه گردد.در یک اظهار نظر کلی و عمومی می‌توان گفت که در ایمان راسخ و دلبستگی آنها به مبانی عقیدتی اسلامی تردیدی نیست ولی در موضع‌گیری و اظهار نظر در مسائل گوناگون از جمله مبانی هستی‌شناسی، جایگاه علم خدا و انسان، بحث اراده خدا و انسان و اختیار و.... که به وجود آورنده دیدگاه هر دو در خصوص مبنای فلسفی حسن و قبح و دیگر مباحث فلسفی می‌باشد اختلاف اساسی دارند چرا که غزالی تحت تاثیر عقاید اهل سنت و جماعت و در مسائل کلامی مذهب اشعری دارد. و فیض کاشانی شیعی معتقد به معارف اهل بیت (ع)، اخباری‌گری معتدل و تحت تاثیر افکار و معارف آنهاست.غزالی معتقد است اراده همان اراده خداست و انسان در انجام افعال، اراده‌ایی از خود ندارد و اذعان می‌کند که افعال نه حسن‌اند نه قبح، و این شرع است که حکم به حسن و قبح افعال دارد در حالی که فیض اعتقاد به اختیاری بودن افعال انسان دارد و معتقد به امر بین امرین می‌باشد بدین صورت که این اختیاری بودن اختیار محض نیست یعنی می‌توان افعال انسان را هم به خدا و هم به انسان ربط داد بنابراین نه چون غزالی انسان را مجبور و نه دارای اختیار تام می‌داند. هر چند غزالی نیز سعی در ارتباط افعال با مسئولیت انسان بر می‌آید ولی موفق به اظهار کامل آن نمی‌باشد. نهایتا غزالی با مخالفت خویش با مبانی فلسفی و عقلی محور داوری را به شرع داده که آن نیز متاثر از مکتب اشعری است و عقل را از پرداختن به آن جایز نمی‌داند و ملاک داوری را شرع می‌داند. اما فیض عقل را موهبت الهی و وسیله‌ایی برای رسیدن به هدف اصلی خلقت دانسته و جایگاه خاصی بر انسان و عقل، این موهبت خاص الهی دارد.
بررسی آراء اخلاقی جان دیویی و ملامحسن فیض کاشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر‌چند جان دیویی به فلسفه‌ی اخلاق و فیض کاشانی بیشتر به علم اخلاق پرداخته‌است، مقایسه‌ی آراء اخلاقی این دو، شاید بتواند نتایجی مفید به دست‌ دهد.دیدگاه ابزارگرایانه و پیامدگرایانه‌ی دیویی در تمامی ساحت‌های فرااخلاقی، اخلاق هنجاری و کاربردی وی موثر است. وی با رد هدف غایی و با توجه به اصول و معیارهای تجربه، تنها به محیط طبیعی و اجتماعی توجه دارد و براین اساس شیوه‌ی حل‌مسأله را ارائه ‌می‌دهد که با توجه به این روش که مبتنی بر رویکردی علمی و آزمایشی است، فرد در موقعیت‌های اخلاقی، دست به انتخاب می‌زند و فرایند رشد که اصلی‌ترین ارزش در زندگی است، تأمین می‌شود.بنابراین درباره‌ی مولفه‌های فرااخلاقی اندیشه‌های وی، می‌توان تغییر، رشد، ابزارانگاری و ارتباط بین نظر و عمل و درباره‌ی مولفه‌های اخلاق هنجاری اندیشه‌های وی، تجربه، روش مشکل‌گشایی، زمینه‌گرایی و آزادی را نام ‌برد و در مورد مولفه‌های تربیت‌اخلاقی، عوامل درونی موثر بر تربیت؛ رغبت، هدف و ذهن درکنار عامل بیرونی موثر بر تربیت؛ طبیعت را نام برد. او با دیدگاه غایت‌گرایانه در زمینه‌ی اخلاق هنجاری، به اخلاق فضیلت‌مند و وظیفه‌نگر، جهت و صبغه‌ای سازنده و جهت‌دهنده می‌دهد. دیدگاه وی استوار بر مبانی کلامی، عرفانی و فلسفی است و او با استفاده از این دیدگاه، با ارائه‌ی مبانی تربیت اخلاقی؛ تغییرپذیری خلق، نیت و اعتدال‌جامع و اصول هدایت‌گر بشر؛ استفاده از کلام وحی وکلام و سنت معصومین، فرد را در رسیدن به خودآگاهی و خداآگاهی و نائل‌شدن به کمال حقیقی یاری می‌رساند.بنابراین درباره‌ی مولفه‌های فرااخلاقی اندیشه‌های وی، می‌توان اهمیت ارزش فی‌نفسه همراه با ارزش ابزاری، واقعی‌بودن و مطلق‌بودن ارزش و در مورد مولفه‌های اخلاق هنجاری اندیشه‌های وی، قرب الهی، تحصیل خوبی از طریق تصفیه و تهذیب؛ کسب فضایل و رفع رذایل، با استفاده از عبادت و اخلاق را نام ‌برد و در مورد مولفه‌های تربیت‌اخلاقی، در کنار تربیت عرفانی، می‌توان تغییرپذیری خلق، اعتدال‌جامع، نیت، امتیاز معارف وحیانی بر برهانی، ضرورت دین در افزایش قوه‌ی تفکر و سازندگی اجتماعی را نام برد. هر‌چند هر دو فیلسوف به فرد، رشد فردی، تجربه، آزادی، جامعه و بهسازی جامعه بذل توجه داشته‌اند، فیض تحت تأثیر تعالیم دینی از بعدی الهی و معنوی به این مسائل می‌نگرد و بر همین اساس به ارائه‌ی راه‌کارهای موثری برای تربیت و خودسازی فرد و بهسازی جامعه می‌پردازد. درحالی‌که در آراء دیویی جنبه‌های روحانی و معنوی الهی تربیت اخلاقی نادیده گرفته‌شده‌است و ارزش‌ها و اخلاقیات در سطح سازگار کردن انسان با محیط طبیعی و اجتماعی فرو کاسته شده است.
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی فارابی و فیض کاشانی با تأکید بر مبانی انسان‏شناختی
نویسنده:
اعظم وفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر اندیشه‌ای بر اساس یکسری مبانی پایه‌گذاری شده است. اندیشه اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مهمترین این مبانی، مبانی انسان‌شناختی است زیرا موضوع اخلاق، انسان و افعال اختیاری اوست. بر این اساس، چگونگی تبیین حقیقت انسان، نفس و قوای آن و ارتباط هر یک از آن‌ها با فضایل و رذایل اخلاقی، نقش مهم و مؤثری در شکل‌گیری اندیشه اخلاقی دارد.فارابی و فیض از اندیشمندان اسلامی‌اند که از اندیشه اخلاقی برخوردارند شناخت مبانی انسان‌شناختی هر یک از آن‌ها در شناخت صحیح از اندیشه اخلاقی آنها، تأثیرگذار است.از دیدگاه فارابی، انسان موجودی مرکب از نفس و بدن است و از بین این دو، نفس حقیقت او را تشکیل می‌دهد. وی معتقد است در ابتدا نفس بالقوه، مجرد است اما با درک معقولات مجرد بالفعل شده و بر اساس آن به سعادت و شقاوت می‌رسد. وی معتقد است نفس با تطور می‌تواند راه کمال را طی کرده و به جایی برسد که بدون نیاز به جسم باقی بماند، از دیدگاه ایشان، اموری همچون معرفت، در این مسیر دخیل است، وی فضایل را مربوط به اعتدال و حد وسط در قوای ناطقه و نزوعیه نفس انسان می‌داند.فارابی مباحث خود را بر پایه منطق پایه‌گذاری کرده و برای عقل و استدلالات عقلی، جایگاه ویژه‌ای قائل است، بر این اساس اندیشه اخلاقی او رنگ و بوی عقلی و فلسفی دارد و جزء مکاتب اخلاقی عقلی و فلسفی است. این اندیشه تا حدود زیادی از انسجام درونی بین عناصر و مؤلفه‌هایش برخوردار بوده و هماهنگ با متون دینی است. هر چند موارد تناقض‌نما به چشم می‌آید که با قدری دقت و توجه، قابل تفسیر و حل است.فیض کاشانی نیز، بر این باور است که انسان دارای نفس و بدن است و اصالت را به نفس، می‌داند. وی، همچون فارابی نفس را مجرد و دارای تطور می‌داند که عواملی در چگونگی تطور نفس، دخیل است. از دیدگاه وی، فرشته و شیطان از عوامل مهم و تأثیرگذار در مسیر تطور انسان است. فیض، فضایل و رذایل را بر اساس قوای نفس، معرفی می‌کند. اندیشه اخلاقی فیض نیز از انسجام درونی و هماهنگی بیرونی با متون دینی برخوردار است البته فیض توجه ویژه‌ای به اخبار و روایات دارد و سعی می‌کند تا مطالب خود را مستند به متون دینی بخصوص روایات کند. و دیگر اینکه، مطالب اخلاقی فیض، تلفیقی است، در برخی موارد صبغة حقوقی و فقهی دارد و در برخی موارد دیگر رنگ و بوی عرفانی به خود می‌گیرد.در مقام تطبیق این دو اندیشه اخلاقی باید گفت چون مبانی اخلاقی هر دو اندیشمند در بیشتر موارد یکسان است به همین دلیل بین این دو اندیشه اخلاقی، تعارض جدی و اساسی وجود ندارد بلکه در بسیاری از مباحث اخلاقی با هم اشتراک دارند. تنها تفاوت اصلی هر دو، در شیوه ارائه اخلاقی است. فارابی با رنگ و بوی عقلی به اخلاق توجه کرده و مکتب اخلاقی عقلی و فلسفی ارائه کرده و اندیشه اخلاقی فیض نیز، اندیشه‌ای تلفیقی است.
تصحیح و تحقیق کتاب خطی مجموعه اعتقادات و اخلاق از فیض کاشانی
نویسنده:
محسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر تصحیح و تحقیق کتاب «اصول عقاید و مکارم اخلاق» ملا محسن فیض کاشانی است. این کتاب تاکنون چاپ نشده است، در این پایان‌نامه ابتدا به اختصار زندگی فیض کاشانی تألیفات و کتاب مذکور را معرفی کرده سپس به تصحیح و تحقیق آن پرداختیم. کتاب حاضر متأسفانه ناقص است و تمام اعتقادات را در بر ندارد و معلوم نیست که مرحوم فیض آن را ننوشته یا نوشته ولی تلف شده است. به هر حال قسمت موجود اعتقادات و اخلاق یا مکارم اخلاق می‌باشد که تصحیح شده و ارائه گردیده است. از ویژگی‌های این کتاب آن است که چنین کتابی به زبان فارسی که مشتمل بر اعتقادات و اخلاق به زبان فارسی در عهد صفوی باشد با چنین قدمتی کمتر یافت می‌شود. در این تحقیق منابع و مآخذ آیات شریفه، روایات و اقوال علماء استخراج؛ و ذیل صفحات منعکس شده است، نسخه بدلها آورده نشده زیرا اولاً نسخه خط مولف در دست بوده است، و ثانیاً نسخه دیگری از کتاب یافت نشده است.
مقایسه آراء و عقاید غزالی در احیاء علوم‌الدین با فیض کاشانی در المحجه البیضاء در باب مهلکات
نویسنده:
راضیه ابراهیمی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب احیاءعلوم الدّین جزء آثار مهم اخلاقی و عرفانی در عالم تسنن است. این کتاب توسط ابوحامد بن محمد بن محمد غزّالی در سال 488ه. ق. تألیف شد. بیان روان، آسان و سلیس غزّالى در این کتاب، احیاء را از کتاب‏هاى هم ردیف خود، متمایز ساخته است. همین ویژگى منجر شده است که احیاء در میان عموم مردم نیز مورد توجه قرار گیرد و توسط عارفان مسلمان بعد از او بر آن شروحی نوشته شود. مهم‌ترین شرحی که بر احیاء نوشته شده، المحجّه البیضاء اثر ملّا محسن فیض کاشانی است. فیض با علم و اطلاع از مرتبت و اهمیت احیاء به بهترین شکل ممکن با مطالب آن مواجه شده و به تلخیص و تهذیب آن پرداخته است. فیض در مى‏یابد که احیاءالعلوم از جهات متعددى نیازمند تهذیب است: 1. اشتمال بر قصص و روایات عجیب و خرافى که اهل تصوف در نقل و ذکر آن بى‏پروا هستند. 2. ابتناء بر فقه و مذاق اهل سنت. 3. بى‏مبالاتى در نقل اخبار و احادیث مجعول و یا ضعیف. در این تحقیق از روش تطبیقی استفاده شده است، این پژوهش به مقایسه آراء و عقاید دو عارف بزرگ جهان اسلام، غزّالی در احیاءعلوم الدّین و فیض کاشانی در المحجّه البیضاء در ربع مهلکات می‌پردازد. آنچه به عنوان نتیجه می‌توان ذکر کرد، این است که فیض کاشانی با غزّالی در بسیاری از کتب ربع مهلکات هم‌کلام و هم‌آواست و بیشترین مناقشات او با غزّالی در کتب ریاضت النفس، کسر الشهوتین، آفات اللّسان، آفات الغضب و الحقد و الحسد، ذمّ المال و البخل است. اختلاف فیض کاشانی با غزّالی به دو دلیل عمده است: 1. اختلافات مذهبی و فقهی 2.حسن ظن غزّالی به صوفیان و تأدیب ایشان.
بررسی آراء و احوال و آثار عرفانی فیض کاشانی
نویسنده:
علی اکبری چناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملا محسن فیض کاشانی (1007- 1091ه.ق) محدّث، مفسر، فقیه، اصولی و عارف امامیه در سده یازدهم هجری است که آثار ارزشمندی در هر یک از این علوم به جای نهاده است. نوشته ی حاضر به بررسی زندگی، آراء و آثار این عارف بزرگ پرداخته و مشتمل بر چهار بخش است. در بخش اول به شرح حال و معرفی آثار عرفانی و صوفیانه فیض؛ بخش دوم: جایگاه ملا محسن در تاریخ تصوف؛ بخش سوم: آراء و عقاید او در عرفان نظری و در بخش چهارم آداب و اخلاق صوفیانه از منظر فیض و غزالی اشاره شده است. در این رساله به نگرش ملا محسن به تصوف، در زمانی که ارزش و کارایی آن از بین رفته، بررسی انتساب وی به سلاسل صوفیه، تأثیر پذیری اش از ملاصدرا، غزالی، ابن عربی و شارحانش، بویژه جامی، چگونگی جمع بین عقل، عرفان و قرآن،بررسی تفاوت ها و شباهت های بین فیض و غزالی با تکیه بر مقایسه‌ی المحجه البیضاء و احیاءعلوم االدین، پرداخته شدهاست.
تبین نسبت بین شناخت و عمل در حوزه اخلاق از منظر اندیشمندان مسلمان (خواجه نصیرالدین طوسی، فیض کاشانی، مهدی نراقی) و دلالتهای آن برای تربیت اخلاقی (اهداف، اصول، روشها)
نویسنده:
لیلا قربانزاده کلنگستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق درحیطه تربیت اخلاقی ،به منظور بررسی رویکرد های مختلف به تربیت اخلاقی از نظر به کارگیری شیوه های ایجاد تعهد والزام درونی درافراد نسبت به حفظ ارزشهای اخلاقی می باشد. با توجه به این هدف، رویکردهای مختلف به تربیت اخلاقی درساحت اندیشه اسلامی وازنگاه سه متفکر مسلمان ،خواجه نصیرالدین طوسی بارویکرد عقلی-فلسفی،فیض کاشانی با رویکرد دینی-عرفانی وعلامه مهدی نراقی با ترکیبی ازهرسه رویکرد (عقلی، دینی،عرفانی) به منظور درک بهترکیفیت ارتباط بین شناخت وعمل اخلاقی مورد بررسی و با توجه به چگونگی این نسبت دلالتهای تربیت اخلاقی ازمنظر آنان استنباط گردیده است.روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی ومنابع اصلی تحقیق، اخلاق ناصری تألیف خواجه نصیرالدین طوسی ، محجه البیضاء تألیف فیض کاشانی وجامع السعادات تألیف عالم ربانی علامه مهدی نراقی بوده است. براساس یافته های تحقیق ،تربیت اخلاقی دارای ابعاد شناختی،عاطفی وعملی می باشد و بین این ابعاد ارتباط متقابل برقراراست.شناخت وبینش صحیح درتحریک اراده ونهایتاً صدورعمل اخلاقی موثراست وچنانکه این ارتباط توسط انگیزه ای قوی چون نیروی ایمان حمایت گردد اراده جهت انجام عمل اخلاقی تقویت شده وانجام عمل وتکرارآن نیز ضمن تأثیر دراستواری وثبات اراده ،سبب تعالی شناخت وایمان می گردد وبدین جهت با تقویت مبدءمعرفتی ومبدءمیلی بازدرتحکیم اراده تأثیر گذار خواهد بود.ضرورت پرورش بعد شناختی ورشد قوای فکری متربیان به منظورتشخیص وداوری درست دراموراخلاقی که ازدیدگاه خواجه نصیربه شدت مورد تأکید قرار دارد ، یکی ازعوامل موثر در تحریک اراده وبرانگیختن اعضا نسبت به انجام فعل اخلاقی محسوب می شود. ضرورت پرورش بعد عاطفی نیز درتربیت اخلاقی که ازدیدگاه فیض بیش ازسایرابعاد مورد توجه قراردارد ،به منظور تقویت اراده ازطریق ایجاد انگیزه های معنوی قابل توجه می باشد. فراهم نمودن زمینه التزام به وظایف اخلاقی به منظورایجاد عادات مطلوب نیزازعوامل مهم تحکیم اراده درتربیت اخلاقی است که مورد توجه وتأکید خواجه نصیرو فیض قراردارد.ازآنجا که ابعاد فوق هریک دربروز وکیفیت ظهور سایر عوامل موثرمی باشد،لذا لازمه موفقیت یک برنامه تربیتی درزمینه اخلاق رشد وپرورش ابعاد شناختی ، عاطفی وعملی است که ازدیدگاه مهدی نراقی لزوم توجه به هرسه بعد مشهود است.
  • تعداد رکورد ها : 7