جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه فلسفه
>
حکمت نظری
>
فلسفه (خاص)
>
فلسفه الهی
>
فلسفه اسلامی
>
حکمت متعالیه
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
تعداد رکورد ها : 873
عنوان :
نظام احسن از دیدگاه ملاصدرا و لایب نیتس
نویسنده:
زهرا جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
علم خدا
,
نظام احسن
,
عدل الهی
,
معارف اسلامی
,
صفات خدا
,
حکمت متعالیه
,
نظام احسن
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
لایبنیتس، گوتفرید ویلهلم فون
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
لایبنیتس، گوتفرید ویلهلم فون
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام، مسئله "نظام احسن" است. در این زمینه بسیاری از اندیشمندان در شرقو غرب عالمبه بحث و بررسی پرداخته اند، لایب نیتسو ملاصدرا از اندیشه ورزانی هستند که با اعتقاد به کامل بودن نظامهستی و استناد به مبانی خود، به طرح، اثبات و دفاع از این نظریه پرداخته اند و جهان کنونی را بهترین جهان ممکن خوانده اند. ملاصدرا با تمسک به مسئله علم عنایی خداوند، حکمت بالغه الهی، خیریت وجود و عدمی بودن شر، وجود نظامی برتر از نظام موجود را غیر ممکن دانسته است. لایب نیتس نیز با طرحایده ی جهان های ممکن، اصل کمال، اصل نظام احسن و استناد به حکمت و عدل خداوند، خداوند را خالقی دانسته است که به ضرورت اخلاقی، تنها یک جهان که به تبع کامل بودن خودش، نظامیاحسن و اکمل است را به فعلیّت می رساند و آن نظام، همین نظام کنونی است.سعی ما در این پژوهش، تبیین این مسئله و اثبات آن از دیدگاه این دوفیلسوف بزرگ مغرب زمین و جهان اسلام می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی رابطه تکوینی عصمت با علم معصوم (ع) و پاسخ به شبهات مربوط به عصمت
نویسنده:
محمدرضا بیژن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
علم امام
,
عصمت امام
,
امامت
,
امام معصوم
,
گناه
,
معارف اسلامی
,
سیره معصومین (ع
,
سیره پیامبر اکرم(ص)
,
حکمت متعالیه
,
گناه
,
محمد (ص)، پیامبر اسلام
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
گناه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
یکی از مهمترینمباحث مورد اختلاف میان مسلمانان بحث عصمت انبیاءوائمه (علیهم السلام)می باشد ؛ مسئله ای که همواره درباره آن بحث و اختلاف فراوان میان علمای علم کلام وجود داشته است ؛ بطوریکهتقریباً در تمامی ابعاد آن اختلاف نظر وجود دارداز مسائل مهمی است که در صدر بحث نبوت عامه وامامت عامه قرار دارد. وتا این مسئله روشن نشود؛ نمی توان به دیگر مسائل مربوط به نبوت وامامت پرداخت. انسانها در برابر این معنا دو دسته شدند عده ای آنرا قبول می کنندواز آن دفاع می کنند وعده ا یدیگرانرا انکار می کنند . دسته اول که آنرا قبولدارند در تعریف آن دچار تشتت آرا شده اند و از عصمت تعاریف گوناگونی ارائه داده اند ؛برخی آن را لطفیدانسته اندکه خداوند در حق برخی بندگان خاصش اعمال می کند .برخی دیگر آن را ملکه ای نفسانی دانسته اند که همواره شخص به واسطه آن داعی بر انجام گناه ندارد و واجب را هیچگاه ترک نمی کند .برخی آن را ناشی از علم می دانند و می گویند شخص به واسطه علمش به آثار گناه از ارتکاب آن مصون می ماند. وبالاخره عده ای دیگر عصمت را نوعی علم می دانند،که بواسطه آن علم، هیچگاه شخص به ورطه ی گناه و خطا نمی افتد.ودر این صورت مصونیت شخص نسبت به گناه واشتباه صد در صدی می شود ؛در حالی که در تعاریف دیگر یا نقش اختیار کم رنگ تر می شودویا احتمال ارتکاب گناه صفر نمی شود. با توجه به مطالب فوققصد داریم در این رساله به رابطه بینعصمت وعلمبپردازیم .اگر از کلام بگذریم و عصمت را بر اساس مبانی حکمت متعالیه وعرفان بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم ، درک آن بسیار روشن تر خواهد بود؛ وعصمت بر پایه عینی تری استوار خواهد بود؛چرا که بر طبق مبانی حکمت متعالیه وعرفان انسان می تواند به بالا ترین درجات وجود صعود کند؛که در اینصورت همه مراتب هستی را در خود دارد.واز بالا ترین درجه کمال که همان علم باشدبرخوردار است .با این حساب دیگر جایی برای گناه وخطا باقی نمی ماندواما در مورد دسته دومی که در بالا ذکر شد یعنی آنهائیکه عصمت را انکار می کنند .این گروه نیز بیکار ننشستند وهمواره در پی سست کردن پایههای استدلال گروه اول بوده اند.بنابراین شبهات فراوانی را در باب عصمت مطرح کرده اند که در قسمت پایانی پایان نامه به پاسخ دادن به برخی از این شبهات پرداخته ایم
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی انتقادی مبانی فلسفی مفهوم علم در اندیشه کوهن از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
سیدهادی ساجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
ملاصدرا
,
تامس کوهن
,
علوم انسانی
,
حکمت متعالیه
,
مبانی فلسفی علم
,
مبانی فلسفی علم
,
مبانی فلسفی علم
چکیده :
تامس کوهن فیزیکدانی است که رفته رفته به تاریخ علم علاقهمند شده و به مطالعه در آن حوزه پرداخته است. وی پس از سالها فعالیت در تاریخ و فلسفه علم، و با تکیه بر مطالعات تاریخی- جامعهشناختی دیدگاهی را به جامعه علمی عرضه کرد که با عنوان انقلابهای علمی و یا پارادایمهای علمی شناخته میشود. وی در این دیدگاه به این نتیجه رسید که آنچه علم را به عنوان رشتههای علمی هدایت میکند پارادایم است. پارادایم در معنای عام خود تمام آن مجموعه از باورها، ارزشها، فنون و غیره میباشند که اعضای یک جامعه خاص در آن شریک هستند. با این بیان، تا قبل از شکلگیری پارادایم دوران پیش علم است که به تعداد دانشمندان در یک رشته علمی، نظریه وجود دارد. اما با غالب شدن یک نظام بالادستی همه فعالیتهای علمی در قالب آن پیش میرود که آن را اصطلاحاً پارادایم میخوانیم. پارادایم غالب سعی دارد طبیعت را در قالب مفاهیم و گزارههایی قالب بندی کند. البته هیچ پارادایمی نمیتواند به طور کامل به این تطابق دست یابد و همیشه نقاطی مبهم و غیر قابل حل باقی خواهند ماند. مسائلی که پارادایم توان حل آنها را ندارد اعوجاج خوانده میشود و اگر اعوجاجات یک پارادایم استمرار یابد به بحران تبدیل میشود. شکلگیری بحران، پارادایم را در معرض سقوط قرار داده و جامعه علمی با ظهور یک پارادایم جدید که توان حل آن بحرانها را دارد، عملاً پارادایم جدید را بر پارادایم سابق ترجیح میدهد.این نظریه فارغ از انتقاداتی که به آن وارد است، بر مجموعهای از اصول فلسفی استوار است که از منظر فلسفی اسلامی و البته با خوانش حکمت متعالیه در تعارض است. اولین اصل فلسفی و یا به عبارت دیگر معرفتشناسانهی نظریه انقلابهای علمی، انکار رویارویی با واقعیت عریان است. از جمله دلیلهای کوهن برای انکار امکان دستیابی به واقعیت خالص، یکی آموزش است و دیگری تاثیر تجارب پیشین در فهم کنونی دانشمند. بخش عمدهای از کتاب ساختار انقلابهای علمی مربوط به مثالهای واقعی و تاریخی است که کوهن در تلاش از از لابلای آنها نشان دهد که چگونه به لحاظ تاریخی این امور در فهم دانشمندان تاثیر گذاردهاند. در اینجا نیز باید گفت که نمیتوان منکر تاثیرگذاری آموزش یا تجارب پیشین بر فهم دانشمند شد، اما نمی توان از این مثالها چنین نتیجه گرفت که همه علوم گرفتار در چنگال آموزش و تجارب پیشینی هستند و هیچ راه فراری از آنها وجود ندارد. بنابر آنچه از صدرا نقل کردیم ممکن است عقل تحت تاثیر این امور به استنتاجات غلطی دست یابد، اما همان عقل به کمک معیارها و ابزارهایی که در اختیار دارد میتواند خود را از تاثیرپذیری این امور نجات داده و یا حداقل در آنها تجدید نظر کند.دلیل دیگر کوهن عدم انطباق تامّ نظریه با واقعیت تجربی است. با توجه به اینکه کوهن علم را به عنوان یک مجموعه و نه تک گزاره لحاظ می کند، باید سخن او را پذیرفت.ملاصدرا به این حقیقت اشاره کرده و میگوید: «بخشی از علم مطابق با واقع است و بخشی غیر مطابق با واقع که جهل نامیده میشود». بنابراین هیچ دانشمندی نمیتواند ادعا کند همه دانستههایش مطابق واقع است و خطا در آنها راهی ندارد، لکن باید توجه داشت که این مساله به هیچ وجه به معنای عدم امکان درک واقع نیست. همان دانشمند میتواند بار دیگر بر اساس موازین و معیارهای معتبر به سراغ دانستههایش رفته و آنها را محک بزند.محدودیت زبان نیز کار را برای فهم واقع دشوار میکند، اما ناممکن نمیکند. دانشجوی زبانی که تنها هزار واژه از زبان جدید را آموخته است در برقراری ارتباط با صاحبان آن زبان ناتوان نیست بلکه دچار سختی می شود. او اگر واژه مورد نظرش برای انتقال یک مفهوم را نداند، ناچار است با سختی زیاد و با استفاده از واژگان دیگر آن مفهوم را به مخاطب خود منتقل کند، این به معنای امتناع برقراری ارتباط نیست، بلکه این محدودیت زبان تنها کار را سخت میکند.دومین اصل فلسفی نظریه انقلابهای علمی این است که با تغییر نظام اندیشهای محقق و یا به عبارت دیگر با تغییر پارادایم حاکم، جهان پیرامونی محقق نیز تغییر خواهد کرد. موضع صدرالمتالهین نسبت به این مبنا منفی است. وقتی کوهن پارادایم را همچون تار عنکبوتی میداند که دانشمند در آن گرفتار است و هیچ راه برونرفتی از آن ندارد، جهان دانشمند را نیز همین تار عنکبوت میداند. دانشمند هیچ راه ارتباطی به خارج ندارد و عالم خارج برای او همان پارادایمی است که در آن میاندیشد. بنابراین بسیار منطقی به نظر می رسد که با تغییر یک پارادایم با این تلقی، جهان پیرامونی دانشمند نیز تغییر کند؛ چرا که جهان پیرامون او چیزی جز همان پارادایم نیست.در مقابل، وقتی بطلان آن مبنای غلط را روشن کردیم، به تبع نتیجه مترتب بر آن نیز باطل میشود. این گونه نیست که پارادایم همه هستی دانشمند باشد و او راهی به عالم خارج نداشته باشد، بلکه دانشمند با رعایت اصول جهان خارج را درک میکند، گر چه گاهی در این ادراک دچار خطا میشود. وقتی دانشمندی به خطاهای خود پی میبرد، جهان پیرامونش تغییری نمیکند. در این حالت تنها تلقی او نسبت به برخی از واقعیت اصلاح میشود.سومین مبنای فلسفی-معرفتشناختی نظریه تامس کوهن عدم پذیرش معیاری برای قضاوت بین پارادایمهاست. به تعبیر وی، پارادایمها قیاسناپذیرند. کوهن به سه دلیل اعتبار معیار صدق را نمیپذیرد و عملاً به سوی نظریه «توقف» گرایش پیدا میکند. در مقابلملاصدرا به پیروی از حکمای اسلامی هر سه دلیل کوهن را به نقد میکشد. بدیهیات اولیه به عنوان مواد شکل دهنده معرفت و قوانین علم منطق به عنوان صورت تالیف و ساماندهی معرفت متعلق به هیچ پارادایم خاصی نیست. این حقایق فراپارادایمی هستند و صحت نتیجهاش مشروط به موافقت دانشمندان بزرگ یا اعتراف جمهور نیست، بلکه به عین حقیقت و متن واقع و امور خارجی صرف ناظر است. با این بیان مشکل دور مورد تصور کوهن نیز حل میشود. اکنون با وجود این معیارها جایی برای انکار اعتبار صدق نیست.نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، نحوه دستیابی کوهن به این نظریه میباشد. ویژگی عمده کتاب ساختار انقلابهای علمی بیان مثالها و شواهد عینی و تاریخی است. کوهن با توجه به تخصصش در فیزیک و در پی آن علوم تجربی مرتبط مانند شیمی، نجوم و غیر اینها، وقتی بسیار زیادی صرف یافتن شواهد تاریخی کرده است. وی در این کتاب با مهارت بسیار فوقالعادهای شواهد تاریخی را به گونهای کنار هم میچیند که نتیجهای جز آنچه او بدان رسیده، نمی توان به دست آورد. این شواهد تاثیر روانی بسیار زیادی بر مخاطب در پذیرش ادّعای وی دارد. مخاطب با مطالعه این کتاب احساس میکند، حقیقت علم را با چشمانش در تاریخ میبیند و با گوشهایش صدای خرد شدن یک پارادایم و جانشینی پارادایم دیگر را میشنود، از این رو هیچ جایی برای شک وجود نخواهد داشت. اما حقیقت این است که بر اساس مبناگرایی اسلامی، نمیتوان چندان به این شواهد دلخوش کرد. عمده نتایج حاصل از جمعآوری این مثالها، برگرفته از حدس و استقراء ناقص میباشد که از لحاظ علمی جز گمان نتیجهای ندارد؛ چرا که از لحاظ علمی نمیتوان با دیدن چند مثال حکمی کلی برای همه تاریخ بشر صادر کرد.ممکن است چنین پرسیده شود که بالاخره در علوم تجربی چه باید کرد؟ آن بدیهیات اولیه آن قدر کلی و انتزاعی هستند که به کار علوم تجربی نمیآیند، آیا باید باب علوم تجربی را بست؟ پاسخ این است که بسیاری از آن بدیهیات به طور مستقیم مورد کاربرد علوم تجربی است. از آن جمله میتوان به اصل امتناع اجتماع و ارتفاع نقیضین، عدم امکان جمع بین ضدین، مساوی بودن دو شیء مساوی با یک شیء مشترک و امثال این موارد نام برد. آنچه مورد تاکید است، حضور عقل در تمام این مراتب میباشد. با گذر زمان و ساخت ابزارهای دقیقتری برای ادراکات حسّی، و ارائه دریافتهای جدید حسّی عقل در استدلالهای گذشته خود بازنگری کرده و ممکن است قاعدهای را که مطلق میپنداشته، تخصیص بزند یا به درک جدیدی از آن برسد، اما این تلاش و درگیری دائمی علمی که تحت اشراف عقل رخ میدهد و در پی آن نتایج نون به نو حاصل میشود، به هیچ وجه دلیلی بر نسبیگرایی و یا نفی معیارهای صدق نمیباشد. مهم آن است که ابزارها و معیارهای لازم در اختیار بشر قرار دارد، این دانشمندان هستند که باید با به کارگیری توانایی خود طبیعت و نظام آفرینش را بهتر و کاملتر درک کنند و البته در این مسیر از ادعاهایی بیش از آنچه دلیل به اثبات میرساند پرهیز کنند.چهارمین مبنای کوهن انکار هدفمند بودن طبیعت است. و البته سخن کوهن راجع به انکار طبیعت هدفمند نیز بدون شک مورد اعتراض ملاصدراست. در واقع وقتی انسان قدمی خطا در راهی گذاشت، هر چه جلوتر میرود به خطاهای خود میافزاید. کوهن در زمانی زندگی میکند که اندیشه تطور انواع داروین به عنوان یک اصل قطعی و یقینی قلمداد میشود، او نیز تحت تاثیر همین اندیشه حرکت به سوی هدفی مشخص را انکار میکند. اینجا نیز همان خطای مورد ارتکاب در مورد هیئت بطلیموس تکرار شده است. اصلی که تنها یک حدس برگرفته از شواهدی تجربی است و از قطعیت و استحکام لازوال برخوردار نیست به عنوان اصلی حتمی و غیرقابل خدشه تلقی شده و تلاش میگردد در همه حوزههای معرفتی تطبیق داده شود. همه الهیون و از جمله ملا صدرا به هدفمند بودن طبیعت و نظام آفرینش اعتقاد دارند. این جهانی است که خداوند متعال خلق کرده و هزاران اسرار نهفته در آن قرار داده است. انسان به قدر طاقت بشری خود میتواند تنها از گوشهای از این اسرار و حقایق پردهبرداری کند.پنجمین و آخرین مبنای نظریه انقلابهای علمی این است که هستی علم را تنها در یک پدیده اجتماعی- روانشناختی خلاصه کرده و واقعیتی فراتر از آن برای رشتههای علمی قائل نیست. ملاصدرا چنین هستی محدودی را برای علم نمیپذیرد و البته قبل از بررسی موضوع باید به تمایز اساسی بین مفهوم علم در نظر کوهن با مفهوم علم و معرفت در نظر صدرا توجه کرد. منظور کوهن از علم، دیسیپلینیا رشته علمی همانند فیزیک، شیمی و غیره است. در مقابل، مراد صدرا از علم، مفهوم عام آن یعنی معرفتهای کسب شده توسط انسان است. بنابراین باید به گونهای بحث را پیش ببریم که این دو معنا با هم پیوند خورده و در نقاط مشترک مورد مقایسه قرار گیرند.تامس کوهن به جنبههای جدیدی از دنیای علم توجه نموده و تلاش کرد نشان دهد که برخلاف تصوّر اثباتگرایان، تحصیل علم و نظریات علمی یک مسیر خودکار و عاری از القائات انسانی ندارد. وی با برشمردن مثالهای تاریخی فراوان، تاثیرگذاری عوامل فردی، اجتماعی و معرفتی در تولید علم را به خوبی نشان داد. او در ادامه و بر اساس این تاثیرگذاریها، علم را پدیدهای صرفاً اجتماعی لحاظ کرد و از این بعد به بررسی آن پرداخت. بنابراین ماهیت علم در نگاه او امری اجتماعی- تاریخی است که در بستر زمان شکل میگیرد و مسیر خود را بدون آنکه هدفی از پیش تعیین شده داشته باشد، ادامه میدهد. وقتی علم به عنوان نهادی اجتماعی تلقی میشود، به طور قهری نحوه مطالعه آن نیز به شکل خاصی رقم میخورد. در این نوع مطالعات باید به زمینههای پیدایش، جامعه متخصصان آن علم، محیطهای علمی قبل از آن، نیازها و پرسشهای جامعه از آن علم و اموری از این دست پرداخت. در مقابل، ملاصدرا اصل دانشهای بشری را از سنخ وجود میداند، بنابراین معرفت امری اعتباری و قرادادی نیست. علم حقیقتی ناب و مجرد است که انسان میتواند با طی مسیر مشخص شده و با اجتناب از راهزنان طریق به آن گوهر نورانی دست پیدا کند. چنانچه وحی رابطهای است قدسی و الهی است، اما وقتی به جامعه انسانی وارد می شود، رنگی اجتماعی به خود میگیرد. علم نیز در همان معنای عام خود یعنی معرفتهای انسانی اندک اندک در ذهن دانشمندان شکل گرفته و به صورت مدوّن و منظم به دیگران ارائه میگردد. بنابراین رشتههای علمی همان معرفت انسانی است که در قالبهای مرسوم اجتماعی عرضه میگردد.ملاصدرا همچون حکیمان مسلمان برای این رشتههای علمی واقعی برتر قائل میباشد. اینجاست که تفاوت اساسی ماهیت علم در نظر کوهن و صدرا روشن میگردد. صدرا رشتههای علمی را مرتبهای نازله از حقیقتی برتر میداند که البته ممکن است خطاها و غرضورزیهایی در آن رخ داده باشد، در مقابل کوهن برای تنها همین رشتهها را دیده و چیزی بیش از واقعیتی اجتماعی برای آنها را نمیپذیرد.تبیینهایی که کوهن از عوامل موثر در نظر دانشمندان ارائه میدهد، برای ملاصدرا امری تازه نیست. قرآن کریم و سنت اسلامی مملو است از عواملی که درک صحیح بشری را دچار خدشه میکنند. آنچه متفاوت است، چگونگی تفسیر این عوامل میباشد. از نظر صدرا، این عوامل فردی، اجتماعی و معرفتی قاطعان طریقی هستند که میتوانند راه رسیدن به حقیقت را سد کنند. این دوگانگی در تفسیر نتیجهای منطقی از سخن قبل است. وقتی کوهن هیچ پشتپردهای برای علم قائل نیست، طبیعتاً به آنچه تحقق مییابد اصالت داده و همان را علم میداند، اما اگر رشتههای علمی را تنها تجلی و ظهوریافته حقیقتی دیگر دانستیم، تفسیر ما از این عوامل متفاوت خواهد بود. اینها عواملی هستند که مانع تجلی و ظهور صحیح و کامل حقیقت میشوند.کوهن در سخنان خود چنین میگوید: «پارادایم جدید یا سرنخی کافی برای بسط و تفصیل آتی یک پارادایم، دفعتاً و بعضاً در نیمه دل شب، در ذهن دانشمندی که عمیقاً غرق در بحران استظهور میکند». این کلام به وجهی ماورایی از علم اشاره دارد که گویا نظریههای جدید علمی همچون وحی از عالم بالا به ذهن دانشمند القا میشود. شهید مطهری این توان بشر را «حسّ الهامگیری» مینامد. اودر ادامه میگوید: «چیزى که این حس را رشد مىدهد تقوا و طهارت و مجاهدت اخلاقى و مبارزه با هواهاى نفسانى است. از نظر منطق دین، این خود امرى است غیرقابل انکار». این بیان که خود کوهن نیز بدان معترف است، بیان کننده همان حقیقت والای علم است که البته با غفلت از آن، علم تنها ماهیتی اجتماعی پیدا خواهد کرد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی نقدهای ملاصدرا بر سهروردی در مباحث فلسفی
نویسنده:
زهره زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
حکمت اشراق the School of Illumination
,
حکمت متعالیه
,
تشخص
,
اصالت وجود
,
وحدت تشکیکی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم
,
سهروردی، یحیی بن حبش
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
اشراق (فلسفه)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
حکمت اشراق، یکی از مکاتب فلسفی در جهان اسلام است که توسط شهابالدین سهروردی ارائه شده است. آرا و اندیشههای فلسفی سهروردی را میتوان در دو بخش حکمت بحثی و حکمت نوری مورد ملاحظه قرار داد. درحکمت بحثی، برخلاف مشائیان به اعتباری بودن وجود و سایر مفاهیم فلسفی چون وحدت، امکان، جوهریت، عرضیت و ... قائل است. بر این پایه، ماهیت و هویت را اصیل و متعلق جعل میداند و تشکیک و تشخص را نیز، به ماهیت بر میگرداند. در مسئله جوهر و عرض، متفاوت با تقسیم دهگانه مشائیان، تقسیمی پنجگانه ارائه داده و هیولی و صورت را به عنوان اجزای جوهری جسم انکار میکند، بلکه حقیقت جسم را اتصال جوهری میداند. سهروردی در بخش دیگر فلسفه خود، یعنی حکمت نوری ضمن تبیین هستی و نظام آن بر اساس نور و مراتب شدید و ضعیف آن، سیر نزول از نورالأنوار تا انوار پائینتر و سپس اجسام و نیز، سیر صعود انسان از عالم برزخ غاسق(جسم) به سمت نورالأنوار را بررسی و ترسیم کرده است.ملاصدرای شیرازی از فیلسوفان جهان اسلام است که حدود پنج قرن پس از سهروردی، حکمت متعالیه را پایهگذاری کرد. یکی از منابع مهم ملاصدرا در تأسیس این مکتب، حکمت اشراق سهروردی است. وی در عین استفاده از اندیشههای فلسفی سهروردی، با برخی از مبانی و آرای او مخالفت نموده و آنها را به بوتهی نقد کشیده است. مهمترین اثرش در این باب تعلیقاتی است که بر شرح حکمهالاشراق نگاشته است که در آنجا در عین شرح و تأیید برخی از آرای شیخاشراق، انتقاداتی را بر او وارد ساخته است. در حوزه مطالب بحثی، مهمترین انتقادات ملاصدرا به اعتباری بودنِ وجود و سایر مفاهیم فلسفی مربوط میشود که در اینراستا، به اثبات اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن میپردازد. در مسئله جوهر و عرض هم به نظر مشائیان بازگشته و به مقولات دهگانه قائل میشود و با سرایت دادن حرکت از عرضیات به جواهر، حرکت جوهری را اثبات میکند. در حوزه نوری نیز، با تصریح به مساوق بودن نور و وجود، سعی در تأویل کلام سهروردی به اصالت وجود دارد. در مورد علم واجب به غیر نیز، مشکل کلام سهروردی در علم قبل از ایجاد و پس از ایجاد را یادآورد میشود. در بحث مثل با اشاره به قصور شیخاشراق در نرسیدن به عمق مطلب، ایراداتی بر نحوه اثبات آن به وسیله شیخ اشراق، طرح میکند و در بحث عالم مثال نیز، در دو مورد صور متخیله و مرآتیه با وی مخالفت میکند. در بحث نفس و معاد هم با استفاده از قاعده جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقاء بودنِ نفس، دیدگاهی متفاوت با سهروردی ارائه داده است. این پژوهش با عنوان «بررسی نقدهای ملاصدرا بر سهروردی در مباحث فلسفی» عهدهدار بحثی تفصیلی درباره انتقادات ملاصدرا بر سهروردی در حوزههای نامبرده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
حقیقت و مراتب علم الهی در حکمت متعالیه
نویسنده:
محمدجواد نبوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ذات الله
,
علوم انسانی
,
علم حضوری
,
کلام
,
علم الهی
,
سلسله مراتب
,
حکمت متعالیه
,
کلام
,
صدرالدین شیرازی
,
محمد بن ابراهیم979-1050 ق.
,
hierarchy
,
محمد بن ابراهیم979-1050 ق.
چکیده :
علم در حکمت متعالیه امری وجودی و دارای مراتب است. علم واجب به ذات خود، و علم او به موجودات، قبل از ایجاد و بعد از ایجاد آن ها، از نوع علم حضوری تفصیلی است ؛ با این تفاوت که علم او به ذات و به موجودات قبل از ایجاد ذاتی است ، اما علم او به اشیا بعد از ایجاد، فعلی است. صدرالمتالهین علم واجب به ذات خود را با ارایه سه برهان که در راس آنها برهان صدیقین قرار دارد، ثابت می کند، که بر اساس آن، خداوند به ذات خود عالم بوده، و این دانش و خودآگاهی به شیوه حضوری و اتحاد عاقل و معقول است. از مهم ترین رهیافت های تحقیقی صدرالمتالهین، اثبات علم تفصیلی خداوند به همه موجودات در مقام ذات و پیش از ایجاد است، که از آن به "علم اجمالی در عین کشف تفصیلی" تعبیر نموده است، و اثبات عقلی این علم را بر مبنای دو اصل مهم فلسفی یعنی "بسیط الحقیقه کل الاشیا" و "وحدت حقه حقیقیه" ممکن و مقدور می داند. همچنین صدر المتالهین درباره مراتب علم واجب به ماسوی بعد از ایجاد معتقد است که عالم هستی در نشات های گوناگون و مراتب مختلف برای واجب تعالی مکشوف می شود، و لذا خداوند متعال در چند مرحله به مخلوقات خود عالم است، که این مراتب در نظر وی به صورت علم نهایی، علم فضایی و قدری، جلوه گر است. به نظر ملاصدرا علم حق به ماسوی در مقام ذات، یک علم بیشتر نیست، که از آن به علم عنایی تعبیر میشود؛ زیرا تمام موجودات در صقع ربوبی هستند و از خود هستی ندارند، از این رو، در این مرتبه نمی توان مراتب مختلف قائل شد. اما از آن جایی که مظاهر او متعدد هستند، به اعتبار تعدد معلوم و در مقام کثرت و در مرتبه فعل می توان گفت علم حق دارای مراتب است، که این مراتب شامل علم قضایی و علم قدری است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مبانی و ادله فیلسوفان دین معاصر در باب اصل بساطت ذات الهی از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
معصومه نظران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ذات (منطق)
,
دین
,
علوم انسانی
,
خدا (اسماء ذات الهی)
,
فیلسوف
,
حکمت متعالیه
,
فلسفه علم
چکیده :
نظریه بساطت الهی در الهیات فلسفی غرب عدل مبحث توحید صفات در اسلام است که براساس آن صفات الهی با یکدیگر و با خداوند عینیت دارند. این نظریه که به خصوص آکوئیناس آن را در کلام مسیحی صورت بندی کرده تا دو دهه قبل مورد قبول فیلسوف متکلمان غربی بوده است. اما برخی فیلسوفان دین با طرح مباحثی چون انتزاعی بودن صفات و عدم اینهمانی هویات انتزاعی با امور عینی این نظریه را با چالشهای جدی مواجه ساختند. اگر چه در دفاع از توحید صفات صورت بندی های جدید از نظریه بساطت ارائه شده اما تعاریف متفاوت از مبانی بحث توافق نهایی فیلسوفان تحلیلی در پذیرش یا رد این نظریه را دشوار ساخته است. حکمت متعالیه اسلامی با نگاهی وجود شناسانه به صفات خداوند مبانی معقول برای پذیرش نظریه بساطت فراهم آورده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جایگاه علم و وجود ذهنی در حکمت متعالیه ملاصدرا
نویسنده:
عزیزالله مولوی وردنجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه و منطق
,
ذهن
,
علوم انسانی
,
علم
,
فلسفه اسلامی
,
حکمت متعالیه
,
عَلِمَ
,
علم (فضیلت اخلاقی)
,
فلسفه و منطق
,
علم(اسماء اول ، عرفان نظری)
,
علم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
از مباحث مهم و قابل توجه در آثار فلاسفه اسلامی مباحث مربوط به معرفت و شناخت است که مسائل پیرامون آن بصورت متفرقه برخی در منطق : به هنگام تقسیم مفهوم به کلی و جزئی که متذکر می شوند کلی در ذهن است و در خارج نیست، و بخشی دیگر در قسمت وجود ذهنی و برخی در ذیل عنوان علم و عالم و معلوم یا عقل و عاقل و معقول و برخی دیگر در مبحث تجرد نفس(ادراک)می آیند. البته عمده مسائل باب معرفت و آگاهیهای انسانی در دو مبحث وجود ذهنی و مبحث علم آمده اند. دو مبحث وجود ذهنی و علم با آنکه هر دو حول محور آگاهی می چرخند. اما تفاوت های بسیار عمیق با یکدیگر دارند که اشاره به این تمایزات و رعایت حدود این دو مبحث که باعث اختصاص دو فصل و در جایگاه به هر کدام شده است از ابتکارات و ابداعات ملاصدرا می باشد که با نگاه تیز بین و نکته سنج خود این تفاوتها و تمایزات را آشکار ساخته است. ملاصدرا با اختصاص دو فصل تحت عنوان وجود ذهنی و فصل عقل و معقول این دو مبحث را از حیث وجود شناختیمورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر نیز سعی برآن بوده است که ضمن مرور مباحث مربوط به این دو فصل در نظام فکری صدرا، تمایزات این دو مبحث را بیرون آوریم و منقح کنیم.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فلسفهی تربیت بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
ابراهیم راستیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
دین
,
معارف اسلامی
,
فلسفه آموزش و پرورش
,
عقلانیت (مسائل جدید کلامی)
,
حکمت متعالیه
,
اصطلاحنامه عرفان
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
هر مکتب تربیتی مبتنی به یک نظام فکری است که مبانی و اصول و فروع خود را از آن مکتب اخذ می کند. حکمت ملاصدرا که مبتنی بر قرآن و برهان و عرفان است، معدنی پاک برای اخذ مبانی و اصول و فروع تربیتی است. در اولین بخش از این رساله مبانی نهایی و منسجم ملاصدرا در حیطه های هستی شناختی و انسان شناختی و معرفت شناختی تبیین می شود. در بخش دوم از درون این مبانی، اصول تربیتی استخراج می شود. توحید، نظام تربیتی، فطرت، اختیار، رابطه ی نفس و بدن، ایمان و عمل از جمله اصول مستخرج از مبانی صدرایی می باشند که مستقیما در فروع تربیتی موثر هستند. در بخش سوم نیز به فروع تربیت صدرایی پرداخته می شود که در این فصل ضرورت، ماهیت، غایت و روش تربیت بر اساس اصول مذکور تبیین می شود. در قسمت آخر، پس از تبیین ضرورت تربیت بر اساس اصول تربیت صدرایی، به نقد تعاریف گوناگون تربیت و ارائه ی تعریف مختار پرداخته می شود. همچنین در ادامه مشخص می شود که اهداف فردی تربیت، اهداف بالذات هستند و اهداف اجتماعی، اهداف بالعرض و در راستای اهداف فردی می باشند. سرانجام تبیین می شود، اکثر روش هایی که در تربیت به کار گرفته می شود، روش هایی اعدادی در تربیت می باشند و روش های حقیقی صرفا از طریق انسان کامل که واسطه ی فیض است، فراهم می شود. لذا انسان باید به نحو کامل و دقیق روش های اعدادی را به کار گیرد تا زمینه ی تحقق روش های حقیقی فراهم آید. در پایان، به تبیین روش حقیقی پرداخته می شود و همچنین مولفه های روش های اعدادی تبیین و بعضی از روش ها اعدادی احصاء می شود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
پژوهشی تطبیقی در معرفتشناسی ملاصدرا و ابن عربی با تأکید بر جایگاه عقل
نویسنده:
سمیه منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
ذهن
,
ابن عربی
,
معارف اسلامی
,
شناخت شناسی
,
حکمت متعالیه
,
اصطلاحنامه عرفان
,
عرفان نظری
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
ابنعربی، محمدبن علی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
ابنعربی، محمدبن علی
,
ابنعربی، محمدبن علی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
در بررسی عرفان نظری محیی الدین بن عربی و حکمت متعالیه صدر المتألهین شیرازی، میتوان گفت که ملاصدرا، فیلسوف است؛ زیرا روش وی، روشی فلسفی میباشد و مبنای تمام افکار او بر پایهی دلیل و استدلال قرار گرفته است و قدمی از عقل فراتر نمی-گذارد. به یک معنا میتوانیم بگوییم که ملاصدرا عارف است؛ چنانکه یافتههای عرفانی و کشف و شهود، جایگاه و نقش مهمی در حکمت او ایفا میکند. اما از آنجا که خود معترف به محدودیت مقام عقل بوده است، وحی و کشف را در کنار عقل قرار میدهد، البته نه در عرض همدیگر، بلکه باز هم داور نهایی را عقل قرار داده و با زیرکی تمام با استفاده از این قاعده که: عرفان، قرآن و برهان از هم جدایی ندارند، تا آنجایی که ممکن است به برهانی کردن وحی و کشف میپردازد. این است تفاوت او با ابن عربی؛ زیرا ابن عربی هرگز بر آن نبوده که تمام عناصر عرفان خود را عقلی و مبرهن سازد. شاید بتوانیم بگوییم ملاصدرا در انتهای مسیری قرار گرفته که ابن عربی آن را آغاز کرد. اما نه به معنای برهانی کردن کل عرفان.هدف ملاصدرا این نبوده که کل عرفان را برهانی سازد، بلکه ملاصدرا همواره نقصان عقل را از طریق کشف و وحی جبران کرده است و عقل به معنای استدلال فردی برای او اصل و اساس بوده است. حکمت به این معنا همان فلسفه است که متعالی به کشف و وحی شده است. در مقابل، ابن عربی علی رغم جایگاهی که برای مراتب بالای عقل در معرفت شناسی خود قایل است، قلب و دستاوردهای آن را، اصل و اساس مکتب خود قرار داده و هرجا که لازم دیده و بنا بر برخی ضرورتها از استدلال عقلی بهره برده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی و نقد نظریه وحدت شخصی وجود با رویکردی کلامی ـ فلسفی
نویسنده:
طاهره صاحبالزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اختیار
,
علت و معلول
,
اختیار
,
وحدت شخصی وجود
,
فلسفه اسلامی
,
حکمت متعالیه
,
امکان فقری
,
علیت
,
وحدت تشکیکی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
همهخداگرایی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
همهخداگرایی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
همهخداگرایی
چکیده :
وحدت شخصي وجود يكي از مهمترين باورهاي عرفاني و از نظريات مهم در ادبيات فلسفي انديشمندان مسلمان است كه چالشهاي فراواني را در عرصه دينداري و عرصه تفكر فلسفي موجب شده است. ملاصدرا پرچمدار اثبات عقلاني وجود است و نظريه خويش را وحدت شخصي وجود نام نهاده و بر مباني و اصول فلسفي خويش استوار نموده است.صدرالمتألهين براساس نظريه اصالت وجود بيان ميدارد آنچه واقعيت «هستي» است، فقط «وجود» است و ساير مخلوقات پنداري بيش نيستند. غالب متفكران در حوزه عرفان نظري و همچنين برخي فيلسوفان حكمت متعاليه در بحث رابطه واحد و كثير قائل به اين نظريه شدهاند، به عبارت ديگر تمامي تفكرات و مكاتب فلسفي در حوزه انديشه اسلامي به نوعي مجبور به پذيرش ديدگاه ياد شده بودهاند وليكن اين پذيرش مستلزم، سه لازمه فلسفي و كلامي مهم اين نظريه يعني نفي عليّت، همه خداانگاري و پذيرفتن جبر و نفي اختيار است، از همين رو اين نظريه به لحاظ تفكر ديني مردود است، با توجه به اهميت اين نظريه پژوهش حاضر در صدد است كه نظريه ياد شده را به لحاظ فلسفي و كلامي مورد نقد و بررسي قرار دهد.در همين راستا سابقه تاريخي اين نظريه در ميان نحلههاي مختلف درحوزه فلسفه و كلام اسلامي از قرن چهارم تا زمان ملاصدرا به نگارش درميآيد تا تاثير اين انديشهها در چگونگي شكلگيري نظريه وحدت شخصي وجود از ديدگاه ملاصدرا مشخص شود و سپس به شرح و بيان مباني فلسفي مورد پذيرش ملاصدرا را كه سير عقلاني تفسير وي در اين باب مبتني بر آنهاست پرداخته شده است و در نهايت انتقادات وارده مطرح ميشوند تا از اين رهگذر نشان دهيم كه آيا به لحاظ تفكر ديني واقعاً سخن از نظريه وحدت شخصي وجود با باورهاي اعتقادي و بديهيّات عقلي سازگار است يا خير؟
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
تعداد رکورد ها : 873
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید