جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 353
بررسی تطبیقی فلسفه نبوت در قرآن و عهدین
نویسنده:
زهرا رشیدی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاه به ادیان الهی خصوصاً ادیان ابراهیمی در می یابیم که ادیان متشکل از سه اصل می باشند. این سه اصل عبارت از خدا، معاد و نبوت می باشند.می توان گفت اصلی ترین و حیاتی ترین اصل هر دین نبوت است. اصل نبوت در ادیان الهی از دو منظر اهمیت زیادی دارد، اول اینکه اصولاً اثبات حقانیت دین در گرو اثبات نبی الهی آن دین می باشد. در ثانی متن این ادیان شامل اعتقاد به خدا و معاد و چگونگی آنها بر اساس آموزه های انبیای آن شکل می گیرد، چرا که اصولا دین به عنوان پیام خداوندی بدون نبی غیر قابل شناخت و درک است. به عبارت دیگر حتی سخن گفتن از خدا و معاد نیز در پرتو سخنان و رفتار نبی آن دین است که میسر می شود. بنابراین برای شناخت بهتر ادیان، اولین چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد نبوت در آن ادیان می باشد. در این پژوهش نیز به فلسفه نبوت در کتاب مقدس سه دین بزرگ ابراهیمی اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته ایم.در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام،یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است به این صورت که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان می پردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج می کنیم. تکیه ما در این تحقیق بر قرآن وکتاب مقدس است که اصلی ترین و دست اول ترین کتب مقدس این سه دین به شمار می روند، می باشد. به عبارت دیگر تأکید در این پژوهش، فلسفه نبوت در کتب مقدس این ادیان و نه خود ادیان می باشد. پرسش هایی که مبانی این پژوهش است عبارتند از اینکه آیا تفاوتی بین دیدگاه های این کتبوجود دارد یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت، آیا این تفاوت ها ساختاری و اساسی است یا آنکه جزئی و قابل اغماض است؟ ثانیاً بنابر اعتقاد ما که این سه دین، هر سه از جانب خداست و کاملا وحیانی است، در صورت تفاوت های بنیادین چگونه یکی بودن منبع آنها توجیه می شود؟ به عبارت دیگر آیا این تفاوت ریشه ای و عمیق از جانب خداست و یا در طول تاریخ با مصلحت جویی های جامعه بشری چنین تغییراتی در اصول دینی ادیان بوجود آمده است؟در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است. همه ادیان ابراهیمی دارای سه اصل مشترک به نام توحید، نبوت و معاد می باشند و دو اصل توحید و معاد و بطور کلی همه شئونات این ادیان بر اساس تعالیم انبیای آن شناخته می شوند.بر این اساس به تبیین ابعاد مختلف وحی و نبوت در قالب چهار بخش معرفی اجمالی ادیان، نبوت در قرآن، نبوت در عهدین و مقایسه آن ها پرداخته ایم.در این راستا سعی بر آن داریم که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان بپردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج کنیم.در یک نگاه جامع به بحث نبوت، می توان از چرایی ها در ابعاد نبوت سخن به میان آورد. ازجمله آنها که در این تحقیق نیز مورد توجه قرار گرفته است می توان به معجزه به عنوان راه عقلی در باب اثبات نبوت، عصمت انبیا، تعالیم انبیا و خاتمیت اشاره کرد. البته می باید در خصوص طرح مباحث در نظر داشت که گرچه اساساً نگاه فلسفی در طرح و پرداختن به موضوعات مورد نظر بوده است، اما برای روشن تر شدن موضوع، به بررسی مباحث کلامی مرتبط با آنها از قبیل معرفی ادیان مسیحیت، یهودیت و اسلام، معنای نبی و وحی در کتب قرآن و عهدین، معرفی و شناخت کتاب مقدس و قرآن نیز می پردازیم. از این بررسی برداشت می گردد که در بعضی از ابعاد وحی و نبوت، مفاهیم تنها دارای اشتراک لفظی است و با توجه به اینکه ما معتقدیم این ادیان دارای ریشه مشترک اند، می توان گفت این اختلافات از آنجا ناشی می شود که مسیحیت و یهودیت در طول قرن های متمادی متأثر از ادیان و سنت های غیر الهی نظیر یونان و روم باستان به صورت امروزی در آمده اند و بر اساس نظر پژوهشگران و محققان، کتب مقدس این ادیان نیز در طول قرن ها دچار تحریف های بسیاری در لفظ و معنا شده است.1- آنچه که از این پژوهش بر می آید آن است که بر اساس قرآن و عهدین فلسفه وجودی انبیا هدایت و نجات انسان هاست، با این تفاوت که در عهد عتیق این نجات محدود به بنی اسراییل می شود اما قرآن نجات کل بشریت را در نظر دارد و نظام الهیات پولسی نجات حقیقی و کامل را فقط در گرو مرگ مسیح و ایمان به او می داند.2- در مسیحیت ضرورت وجود نبی آنگونه که در اسلام و یهودیت وجود دارد، مطرح نمی شود. بلکه فیض الهی است که بطور رایگان به بشر داده شده و انسان برای هدایت چندان نیازی به عقل و اختیار خود ندارد.3- مسیحیت و یهودیت از ابتدا آنگونه که امروزه هست، نبوده و در طول زمان در اثر تماس با ادیان و سنت های غیر الهی به صورت امروزی درآمده اند. کتب مقدس این ادیان نیز در طی نسل های متمادی شکل امروزی را به خود گرفته است. بنابراین با وجود اعتقاد به ریشه مشترک با اسلام، در الهی بودن منشأ این تغییرات تردیدهای بسیاری وجود دارد.
بررسی تطبیقی نبوت از دیدگاه فارابی و اسپینوزا
نویسنده:
کبری محمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باور به نبوت، بعد از اعتقاد به خداوند، مهم‌ترین تکیه‌گاه عقیدتی ادیان ابراهیمی است. از نظر فارابی و اسپینوزا نبوت و وحی حقایقی هستند که از عالم غیب به بشریت افاضه شده و برای اقناع و هدایت و به سعادت رساندن عامه مردم ضروری‌اند؛ زیرا عامه مردم مستعد خیال‌اند و توانایی درک عقلی و فلسفی بسیاری از مسائل را ندارند. کمال تخیل، مهم‌ترین ویژگی انبیاست وزبانِ آن؛ یعنی ‌تمثیل، استعاره و خطابه ‌برای توده‌ها مناسب‌تراست. از طرفی تعلیمات اخلاقی پیامبران موافق عقل سلیم است و از این ‌رو وحی و عقل(دین‌و‌فلسفه) متعارض یکدیگر نیستند. در نظر فارابی نبوت انبیا ناشی از کمال تعقل و تخیل آنان است، بنابراین انبیا هم فیلسوفند و هم نبی. انبیا، هم از راه قوه ناطقه و هم از راه قوه متخیله با مجاری فیض الهی در ارتباط هستند. از نظر اسپینوزا نیز نبوت یا وحی، معرفتی است که خداوند بر انسان نازل کرده‌است. در نبوت، حقیقت در قالب زبانی تخیلی در‌آمده‌است و از این‌ رو کارکرد نبوت مربوط به تخیل است. پیامبران از جهت داشتن قوه خیال شبیه قانونگذاران وسیاست‌مداران هستند. اسپینوزا انبیا را فیلسوف بشمار نمی‌آورد، یعنی انکار می‌کند که آنان واجد توانایی‌های عقلی برجسته‌ای باشند. بنابراین در نظر وی، کتب آسمانی تورات وانجیل را نمی‌توان متونی فلسفی قلمداد کرد. در نظر اسپینوزا انبیا نسبت به همه‌ چیز علم نداشتند، آنها بی‌تردید بشر بودند، با تمامی ویژگی‌ها و لوازم بشریت. و از این حیث علم و آگاهی آنها نسبت به مباحث نظری، حدود و ثغوری داشته‌است. آنچه که موجب تمایز این پیامبران از مردمان معمولی می‌شود، نه برجستگی‌عقلانی آنها، بلکه نیل به مقام دریافت وحی و پاکیزگی و تقوای اخلاقی‌شان است.
تحلیل مقایسه ای چیستی وحی،از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و دکتر سروش(نظریه کلام محمد(ص))
نویسنده:
روح‌الله عباسی کجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاح تجربه‌ی دینی در دو قرن اخیر، اصطلاح رایج در بحث‌های فلسفه‌ی دین و کلام جدید است. این اصطلاح برای اولین بار توسط شلایر ماخر، فیلسوف آلمانی در سال 1832 میلادی مطرح گردید. علی‌رغم اختلافاتی که بین اندیشمندان غربی راجع به حقیقت تجربه‌ی دینی مشاهده می گردد برخی از روشنفکران دینی این اصطلاح را معادل و مترادف با وحی دانستهو تجربه‌های دینی را با تجربه‌های پیامبرانه یکی می‌دانند. علامه‌ی طباطبایی (ره) به مانند سایر مفسرین سنتی، وحی را امری بیرونی دانسته که منشأ آن خداوند است و گزاره های قرآنی را خطا ناپذیر دانستهو مسأله‌ی خاتمیت را نیز امری درون دینی شمرده است که از آیات قرآنقابل استنباط است.امادکتر سروش علی‌رغم اینکه تجربه‌های دینی را متفاوت از تجربه‌های پیامبرانه می‌داند در نهایت این دو را به گونه‌ای به یکدیگر نزدیک می‌کند که تمایز و تفاوتی را که خود ایشان هم بدان قائل شده است به ورطه‌ی فراموشی می‌سپارد و با تسامح و تساهل، آن دو را یکسان می داندو نتایجی را بر آن مترتب می سازد.در نظر وی وحی یا تجربه‌ی دینی- علی‌رغم تشتت آرای ایشان در این زمینه- امری درونی قلمداد می‌شود و به دنبال آن بحث از خطاپذیری قرآن مطرح می گردد اما این خطا پذیری در حیطه‌‌ی گزاره‌های تاریخی و طبیعی است نه گزاره‌های ماورای طبیعی که این تفکیک نیز بر طبق مبانی ایشان درست نیست و در نهایت ارتباط کیفیت و نوع تلقی از وحی با مسأله‌ی خاتمیت مطرح گردیده است. تبیین، تحلیل و مقایسه‌ی این دو دیدگاهراجع به مسائل مذکور، محتوای این رساله را رقم زده است.
بررسی عقاید ماتریدی و اشعری و مقایسه این دو
نویسنده:
محبوبه اعظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابومنصور ماتریدی موسس مکتب ماتریدیه، مذهب حنفی داشته است و رواج عقاید او هم در بین حنفیه بوده است. ابوالحسن اشعری موسس مکتب اشاعره، مذهب شافعی داشته است و رواج عقاید او هم در بین شافعی ها بوده است. ساختار و بدنه اصلی رساله حاضر دارای 6 فصل می باشد. فصل اول:کلیات که مشتمل بر 1- تعریف علم کلام 2- تاریخچه پیدایش فرقه ها و گروه های کلامی 3- شرح حال اشعری و ماتریدی 4- تاریخچه مکتب اشعری و ماتریدی 5- مشاهیر ماتریدی از قرن 4 الی 14 6- مشاهیر متکلمان اشعری است، فصل دوم: اثبات وجود الله تعالی،فصل سوم:اثبات توحید الله تعالی، فصل چهارم:صفات الله تعالی، فصل پنجم:افعال الله تعالی و فصل ششم هم اثبات نبوت می باشد.
بررسی مبانی و مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با آموزه های قرآنی (با تأکید بر آراء اندیشه‌وران معاصر شیعی)
نویسنده:
محسن منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آن چه در اعلامیه های حقوق بشر آمده ، کاملاً مربوط به جنبه های مادّی حیات بشر بودهو در قلمرو حقوق اخلاقی و معنوی بشر دچار نقصان مشهودی است ؛ در حالی که مکتب اسلام هویت اجتماعی بشر را در اخلاق و اعتقادات او دانسته و معتقد است که اگر قواعد اخلاقی و معنوی به عنوان حقوق حیات روحی در انسان تثبیت شود ، حقوق مادی او را نیز به نحو مطلوبی حفظ خواهد کرد .مبدأ حقوق برای انسان نمی تواند خواستگاهی انسانی داشته باشد . برای بررسی بیشتر موضوع باید انسان را که موضوع این حقوق است ، با دقت مورد پژوهش قرار داد . آیا می توان درباره حقوق انسان ها سخن گفت ، ولی شناخت دقیقی از انسان در اختیار نداشت ؟ تعیین حدود برای انسان ها برای دستیابی به هدفی است آیا تعیین هدف برای انسان ها در یک عصر ، با قدرت محدود ، علم محدود و محدودیت های بسیار دیگری امکان پذیر است ؟بشر امروز از منظر مادی نمی تواند به شمارش کامل نیازمندی های بشر اقدام کند ؛ جهت مداری مادی در غرب در تمام ابعاد زیست انسانی است که به توسعه سامانه مادی یا نفس پرستی منجر می شود . بشر مطلوبِ تمدنِ مذکور در انسان محوری و هم عرض با خدا و حق مدار در برابر اللّه تعریف شده و از آن تعبیر به آزادی می شود . در این بستر ، حق و نظریه های مرتبط با آن تغییرات بنیادینی در بستر دینی پیدا کرده است .از این دریچه ، « اومانیسم ( انسان مداری )، هویت فرهنگی عصر جدید غرب است . بر اساس این اصل ، انسانمدار و محور همه اشیا و خالق ارزش ها و ملاک تشخیص خیر و شر است . در واقع انسان جای خدا می نشیند و قادر است بدون در نظر گرفتن دین و ارتباط با ماورای طبیعت ، مشکلات زندگی خود را حل و فصل کند . دیگر انسان با دو اهرم عقل و علم نیازی به دین ندارد ... آن چه اصالت دارد ، انسان است و خداوند صرفاً در جهت رفع آلام روحی می تواند مورد توجه قرار گیرد و از اصالت برخوردار نیست » .در این منظر، انسان تعریف شده با انسان معنامندِ فرمانبردار رب در جوامع اسلامی کاملاً متفاوت است . در این میان حتی الفاظ و عبارات دارای معانی متفاوتی در مقایسه با آن چه در دیگر فرهنگ ها مطرح می شود ، هستند . عقل انسانی در این نگاه قادر است همه مسائل را درک کند و به حل آن ها بپردازد . داوری نهایی در حل منازعات به عهده عقل است و عقل ، مستقل از وحی و آموزش های الهی ، توان اداره زندگی بشر را دارد و این مفهوم ریشه در اندیشه دکارت دارد . در جهان کنونی ، بنیان اومانیستی بر اندیشه حقوقی حاکمیت دارد و با شعار ارج نهادن به بشر ، خود را مبدأ حقوقی ـ انسانی و تنها مرجع آن می داند . در این خصوص از کرامت انسانی مطرح در حقوق بشر رایحه مذکور استشمام می شود .در جهان بینی اسلامی ، منابع قانون جهانی بشر و حتی واضع آن و مبدائیت آن کاملاً تعیین شده است . بر اساس این جهان بینی ، مبدائیت انسان هم عرض ربوبی قابل پذیرش نیست ؛ زیرا انسان برای اثبات علوم امروز نیز محدود در عصر و زمان و قدرت و علم است و بسیاری از راه های درمانی او برای جوامع بشری در مسیر روحانی انسانی کار آیی ندارد .
بررسی عالم مثال و ویژگی موجودات آن از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانش (شهیدمطهری، علامه حسن زاده آملی، آیت الله جوادی آملی،آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
یونس زاهدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تاریخ اندیشه بشر،مباحث هستی شناسانه از مهمترین مسائل عقلی بوده که مورد توجه بسیاری از بزرگان قرارگرفته است در این میان بحث عالم مثال از بدیع ترین مباحث مورد توجه اندیشمندان به ویژه متفکران مسلمان بوده است . دربین آنها علامه طباطبایی (ره)و شاگردانش از طلایه داران این امراند.علامه طباطبایی برهان خود را برای اثبات عالم مثال براساس صورت های حسی وخیالی که در نفس پدید می آیند، شکل می دهد.و ویژگی هایی مانند حیات، علم وقدرت و آثاری مانند شکل وبعد و وضع را برآن مترتب می داند اما آثاری مانند قوه واستعداد و حرکت را از آنها سلب می کند.از ویژگی های دیگر عالم مثال این است که معلول عالم عقل و علت عالم ماده است یعنی بر اساس نظام علی و معلولی ترتیب یافته است وبرهمین اساس هم هماهنگی بین آنها وجود دارد. شهید مطهری با اشاره به دیدگاه حکمای اشراق وعرفا، برای عالم مثال ویژگی هایی جسمانی (نه صرفا مادی) قائل بوده وآثاری مانندحرکت ، قوه، زمان ومکان را از آن سلب می کند. علامه حسن زاده آملی عالم مثال وبرزخ را یکی دانسته و رابطه تنگاتنگ و هماهنگ بین عواملسه گانه را مطرح می سازد.علامه جوادی آملی معتقد است که عالم مثال مهمترین توضیح برای مشکل مباشرت مستقیم فاعلیت عقل نسبت به عالم طبیعت است واثبات عالم مثال را یکی از معارف عرفان می داند.علامه مصباح یزدی لزوما رابطه بین موجود های ضعیف وقوی را از نوع تشکیک خاصی نمی دانند بلکه ممکن است تشکیک از نوع عام باشد. ایشان نیز بین عوالم سه گانه رابطه ی علی ومعلولی قائل اند واز نظر ایشان عالم مثال ابتدا براساس نظریه عرفا مطرح شده است.
گزارشی از مباني و معيارهاي نقد متون احاديث عرفاني
نویسنده:
رامین بینانمین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نقد متن حدیث یکی از علومی است که در سالهای اخیر به صورت تخصصی در رشته های مرتبط با علوم حدیث قابل پیگیری است . چرا که حدیث شامل دو قسمت سند حدیث و متن حدیث می باشد . در سند حدیث صحبتهای فراوانی شده اما آنچه در موردش کمتر بحث شده ، نقد متن حدیث به ويژه نقد متون احاديث عرفاني است که در لابلای آثار بزرگان علما می توان مطالبی هر چند پراکنده یافت که با متن حدیث و بررسی و نقادی آن در ارتباط است . در این میان خود احادیث نیز به گونه های متعددی از لحاظ متن تقسیم می شود . یکی از این گونه ها احادیث عرفانی است . نقد متن احادیث عرفانی را می توان به صورت مجزا بررسی ، دسته بندی و مورد مطالعه قرار داد. عرفا فقه الحدیث را داراي ظاهر و باطن مي دانند اما فقها به طريق تواتر و نقلي افاده علم و دانش مي كنند. عدم مخالفت با نصوص و ظواهر آيات قرآن، عدم مخالفت با ادله عقلي، تبيين دلالت متون احاديث عرفاني با آيات شريفه قرآن و ديگر روايات صحيح و معتبر معصومين (ع)، بهره گيري از استدلالات منطقي و برهاني و دقت در دقائق بلاغي، برخورداري از طهارت نفساني و شهود باطني از مهمترين مباني نقد متون احاديث عرفاني محسوب مي شود.
مبانی و روشهای مفسران در تبیین آیات متشابه
نویسنده:
حسین نوشادپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قدر متيقّن آن است كه قرآن، مشتمل برآياتمتشابه است ومتشابه،آن است كه درعين روشن بودنمعناي ظاهري آن،ظاهرش مراد نيستو عمل به ظاهر آن منشأ فتنه و فساد است ومراد واقعی آن را سایرمحکماتقران روشن می کند. بنابر این (متشابه بما هو متشابه ،قبل ازارجاع به محكم قابل عمل نيست . مفسران قرآن کریم باتوجه به موضع گیریهایمختلف کلامی، فلسفی،عرفانیو حتی فقهی خود مبانی و روش هایگوناگونیرا درتبیین آیات محکم و متشابه به کار بسته اند و تفاسیر مختلفی از آنها ارائهنموده اندفقهاروششان مبتنی بر صدّ باب تأویل و جمودبر ظاهرالفاظ است معتزلیان اکثراً متشابهات را به معانی موافق با قواعد عقلی تأویل نموده و اشاعره آیات متشابه مربوط به صفات خدای تعالی را به تأویل برده وآیات متشابه مربوط به معادرابه ظواهر خود باقی گذارده اند و قائلبه تشبیه هستندپیروان مکتب اهل بیت (ع) نیز متشابهات را با ارجاعبهمحکماتتفسیر نموده اند.با توجه به اختلافات زیاد مکاتبتفسیری درمبانی و روشهای آنان نمی توان حد مشترکی بینهمه آنهاپیداکردوآنهارا به هم نزدیکساخت ولیارائه مبانی وروش های هرکدام به صورت علمی و مستدل،راه را برای داوری اندیشمندان و اثباتنظریه صحیح تر هموار خواهد ساخت.
بررسی اختیارات حاکم اسلامی از منظر آیات و روایات در فریقین
نویسنده:
رسول ذوالفقاری تبار خراسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسلمانان بر این باورند که رسول‌خدا? گذشته از مقام نبوت، مقام امامت امّت اسلامی را نیز داشته و بر این اساس در مدینه اقدام به تشکیل حکومت اسلامی نموده و جامعه اسلامی را در همه ابعاد بر اساس اندیشه دینی رهبری نموده است ولی با ارتحال رسول‌خدا? با اینکه هم? مسلمانان بر این باور بودند که رسول‌خدا? باید جانشین داشته باشد ولی در شرایط و اختیارات حاکم اسلامی اختلاف پیدا کرده و به دو گروه عمد? شیعه و سنی تقسیم شدند. سوال اساسی این تحقیق این است که محدود? اختیارات حاکم اسلامی چیست؟ آیا شرایط و اختیارات حاکم اسلامی در هر دو نگاه یکی است یا ختلاف دارند و اگر اختلاف دارند علت آن چیست؟ این تحقیق که به روش اسنادی- تحلیلی انجام گرفته به این نتیجه رسیده است که پیروان اهل‌بیت? که به شیعه شهرت یافته‌اند جانشینان پیامبر را در دو دوره مورد توجه قرار داده‌اند: الف: دور? حضور معصوم?؛ در این دوره که جانشین پیامبر?، امام معصوم می‌باشد، همان شرایط عصمت و علم پیامبر? را که در پیامبر? معتبر می‌دانند را در جانشین پیامبر هم معتبر می‌دانند و همان اختیاراتی که برای رسول‌خدا? قائلند را برای این گروه که تعداد آنان دوازده نفر می‌باشند، قائلند.ب: دور? غیبت؛ در این دوره که بر اساس حکمت الهی امام معصوم? حضور محسوس ندارند، احکام اسلامی تعطیل نشده و جانشینان امام معصوم که از آنان به حاکم شرع‌‌، ولی فقیه و .. یاد می شود، لازم نیست شرط عصمت و علم لدنی را داشته باشند ولی نزدیکترین حالت به این شرایط را که همان عدالت و اجتهاد باشد باید دارا باشد و دربار? اختیارات او اختلاف دارند که به دو نظر عمده تقسیم می‌شوند. گروهی همانند امام خمینی? قائل به ولایت مطلقه فقیه با همان اختیارات رسول‌خدا? در اداره کشور می‌باشند و عده‌ای که چنین اختیارات مطلقی را برای فقیه قائل نبوده ولی اصل اختیارات را پذیرفته‌اند. شیعه این شرایط و اختیارات را در هر دو دوره با استناد به آیات قرآن، روایات اسلامی، عقل و سیر? نبوی و... اثبات می‌کند که با متون دینی سازگاری بیشتر دارد. و پیروان خلفا که به اهل سنت شهرت یافته‌اند چنین تقسیم بندی دوره‌ای را ندارند و علم لدنی و عصمت را در جانشین پیامبر لازم نمی‌دانند ولی در اختیارات حاکم اسلامی، چنان اختیاراتی قائل شده‌اند که برای خلفاء، حق‌تشریع قائل شده‌اند و در برابر نص اجتهاد کرده‌اند که در مواردی نتوانسته‌اند برای ادعای خود ادل?‌شرعی و عقلی اقامه کنند و تنها به ادله‌ای از قبیل مصالح مرسله و ... تمسک جسته‌اند که خود از مبنای شرعی و عقلی محکمی برخوردار نیستند.
امام خمينی (ره) و چالش در بنيان‌های سياسی سکولاريسم
نویسنده:
ابراهیم حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث حاضر در پی یافتن پاسخ این سؤال است، چالش‌هایی که امام رحمة الله علیه در بنیان‌های سیاسی سکولاریسم ایجاد کرد چیست؟فرضیه این پژوهش بر این مطلب استوار است که امام در سه ساحت بنیان سیاسی سکولاریسم یعنی در ساحت های عقیده، اخلاق و رفتار سیاسی سکولاریسم چالش بوجود آورده است.از آنجا که دین در برابر دارنده سه بخش باور، اخلاق و احکام است و از طرفی چون امام رحمة الله علیه پارادایم اصلی سکولاریسم یعنی نفی مرجعیت دین در اجتماع را هدف قرار داده، بطور طبیعی، چالش های بنیانی که امام متوجه سکولاریسم نموده نیز درسه حوزه مذکور است.نخست، امام خمینی رحمة الله علیه باورهای اصلی سکولاریسم، یعنی هستی شناسی، انسان شناسی، اصول اعتقادی همچون توحید، معاد، راهنماشناسی ...،را دستخوش بحران نمود. امام رحمة الله علیه اساس تفکر مادی و اصول باورهای سیاسی چنین تفکری را به چالش می کشد و معتقدند مکتب مادی نمی تواند نیازهای واقعی انسان را پاسخگو باشد چرا که معرفت شناسی آن ناقص است.دوم، در حوزه گرایش های سیاسی نیز امام رحمة الله علیه مهمترین رکن اخلاق سیاسی سکولاریسم یعنی عدم دست یابی به حقیقت و نسبی گرایی و پلورالیزم را هدف قرار می دهد. امام، هم در ساحت باور و هم در ساحت اخلاق توهم عدم وجود و عدم اتکاء به اصول ثابت را رد می کند و از اصول ثابت و متغیر اخلاق سیاسی دینی دفاع می کند.سوم، در حوزه رفتار سیاسی نیز امام رحمة الله علیه رفتار سیاسی برآمده از معرفت شناسی ناقص در دو حوزه قبلی را ناکارآمد می داند و غیر مکمل نقیصه های جسمانی و معنوی بشریت معرفی می کند. این رفتار سیاسی چه در قالب مکتب باشد یا نظام سیاسی یا رهبری، یا... در این همه رفتارها سکولاریسم ناتوان از ایجاد جامعه متعالی است.
  • تعداد رکورد ها : 353