جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 157
بررسی تطبیقی دیدگاههای آیت الله جوادی آملی وآیت الله مصباح یزدی درباب علم وعقل
نویسنده:
زهرا دهباشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان از نعمت بزرگی به نام نیروی عقل و اندیشه برخوردار است که این موهبت، او را از سایر موجودات، ممتاز نموده است. در مقایسه با سایر ادیان، اسلام بیشترین اهمیت و ارزش را برای عقل و اندیشه قائل شده است و عقل و شرع را مکمل هم و رابطه ی آنها را دوسویه و هماهنگ می‌داند.فراخوانی قرآن مجید به تعقل و اندیشیدنِ استدلالی و منطقی از موضوعاتی است که در بسیاری از آیات الهی با گونه‌های متفاوتی به صراحت بیان شده است، به شکلی که هیچ تأویلی را نمی‌پذیرد؛ از این‌رو در احادیث معصومین علیهم السّلام توجه خاصی به این مسئله شده است؛بنابراین در دیدگاه عالمان بزرگ شیعه،از جمله ایشان آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی اندیشه ی عقلانی و برهانی جایگاه بسیار والایی دارد آثار ایشاندر این زمینه، گویای جایگاه ویژه ی عقل در مبانی تفکری آنان است.یکی از مباحث مرتبط با عقل ،‌ مسئله حجیت و اعتبار عقل است بر اساس مهم‌ترین یافته‌های این تحقیق می‌توان گفت که در اندیشه آیت الله جوادی آملی، عقل همتای قرآن و سنت یکی از منابع اثباتی دین به شمار آمده نه آنکه در مقابل قرآن و سنت باشد، افزون بر آن، عقل جایگاهی رفیع در نظر آیت الله مصباح داردو بر اعتبار و حجیت آن تأکیدکرده اند.با بررسی احادیثی که در باب عقل سخن به میان آورده است میتوان کارکردهای عقل را به دو دسته کلی تقسیم نمود. یک دسته از آیات و روایات به نقش معرفتی و نظری عقل اشاره دارند و انسان عاقل را دارای آگاهی‌های خاصی میدانند (مانند معرفت به خویشتن) و دسته‌ی دیگری از آن‌ها انسان عاقل را فردی متخلِّق به آداب ظاهری خاص می‌دانند و به تأثیر عقل در حیطه‌ی عملی و رفتاری فرد تأکید دارند (مانند پرستش خداوند). بنابراین، انسان عاقل از نظر آیات و روایات اسلامی (علی الخصوص شیعی)، فردی است که هم در بعد شناختی (تعلیم) و هم در بعد رفتاری (تربیت) به کمال مطلوب رسیده باشد. در مورد علم هم همین‌طور است و در روایات، علاوه بر نقش شناختی آن به نقش کاربردی و عملی آن نیز اشاره گردیده است؛ حضرت امیر مومنان علی علیه السلام می‌فرمایند « أیُّها النّاسُ اعلَموا أنِّ کَمالَ الدّینِ طَلَبُ العِلمِ و العَمَلُ بِهِ ... » (کلینی: 1365 ص 35).در آثار حکماء و دانشمندان اسلامی، عقل به دو قسم نظری و عملی تقسیم شده و به هریک نوع خاصی از ادراکات نسبت داده شده است. ایشان عموماً عقل نظری را مدرک قضایای نظری و هست و نیست‌ها و عقل عملی را مدرک قواعد و قوانین مربوط به عمل و رفتار دانسته‌اند. با بررسی مفهوم و کارکرد عقل نظری و عقل عملیاز دیدگاه حضرت آیت‌الله جوادی آملی متوجه می شویمایشان با استناد به برخی روایات( کارکرد‌های متفاوتی برای عقل عملی نسبت به آنچه قول مشهور برای آن قائل است، نسبت می‌دهند.آیت الله مصباح یزدی نیز در این باره معتقدند . قوه مدرک انسان، همان عقل اوست که بیش از یکی نیست. کار این عقل، هم ادراک هست‌ها و نیست‌ها و هم ادراک بایدها و نبایدهاست علامه مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملیعلم را یک امر وجودی می‌داند و در این جهت با صدرالمتألهین موافق است و علامه مصباح یزدی می‌گوید: علم عبارت است از« حضورخودشئ یا صورت جزئی یا مفهوم کلی آن نزد موجود مجرد » ، وآیت الله جوادی آملی نیز علم را این گونه تعریف کرده اند :«علم وجودی است که حقیقت و صورت عاری از ماده دارد.»صورت‌های حسی و خیالی و عقلی جوهرهای مجرد مثالی و عقلی هستند که در عالم مثال و عقل وجود دارند و نفس با مرتبه مثالی و عقلی خود در آن موجود است. صورت علمی، مجرد از ماده و قوه است و با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر است. علم حصولی در واقع یک اعتبار عقلی است که از معلوم حضوری به دست آمده است. اتحاد عاقل و عقل و معقول نیز در نزد این دو بزرگوار همان دید گاه ملاصدرااست در این باب ، به این معنا است که اول صورت معقوله پیدا می‌شود و این صورت معقوله هم عقل بالفعل و هم معقول بالفعل و هم عاقل بالفعل است.اما تعریف علم در دین اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام، با تعریفی که در بین مکاتب مختلف و عموم مردم رایج است، متفاوت است. درمکتب اهل بیت ، حقیقت علم نورى است که در پرتو آن، انسان جهان را آنگونه که هست مى‏بیند و جایگاه خود را در هستى مى‏یابد. نور علم مراتبى دارد که بالاترین آن نه تنها انسان را با راه تکامل خود آشنا مى‏کند بلکه او را در این مسیر حرکت مى‏دهد.و به مقصد اعلاى انسانیّت مى‏رساند . قرآن کریم با صراحت از این نور سخن مى‏گوید: «آیا کسى که مرده دل بود و زنده‏اش کردیم و براى او نورى پدید آوردیم، تا در پرتو آن در میان مردم برود، چون کسى است که گویى گرفتار در تاریکیهاست و از آن بیرون آمدنى نیست؟»
بازخوانی وجدان اخلاقی از نگاه علامه جعفری
نویسنده:
مرتضی زارع گنجارودی، بهروز محمدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از محوری ترین مباحثی که علامه جعفری در عمده آثار خود، تلویحاً و تصریحاً، به آن اشاره نموده، وجدان اخلاقی است. از منظر وی، مدلول مفهوم وجدان اخلاقی، شامل ندای درونی، قطب نمای وجود انسانی، رهنمون سازی به سوی ایدئال ها می باشد. ایشان در دفاع از وجود وجدان اخلاقی، به شمول این قوه بین تمامی انسان ها صحه گذاشته است و فعالیت این قوه را مکمل فعالیت روش عقلانی می شمارد. در نظر علامه، کارکردهای وجدان اخلاقی می تواند شامل بروز عواملی چون، رشد شخصیت بشری، راهنمای مطمئن انسانی و مواردی از قبیل سرزنش و شکنجه شدن انسان باشد. تحقیقات ایشان در باب وجدان اخلاقی، کوششی بی بدیل است؛ اما با این همه، نظریه ایشان با انتقادهایی نیز مواجه است که از آن جمله می توان به تأثیر قوانین اخلاقی اجتماعی بر وجدان اخلاقی، مستقل دانستن قوه وجدان اخلاقی از سایر قوا، و وجود ایدئال های مختلف در بین افراد و جوامع یاد کرد. علاوه بر این، علامه جعفری عمده اهتمام خویش را بر مفهوم وجدان اخلاقی معطوف کرده و از مصادیق وجدان اخلاقی کمتر سخن گفته است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
رابطه میان عقل و وحی در آراء کلامی شیخ مفید و سیّد مرتضی
نویسنده:
سمیه سالاروندیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله دغدغه‌های اساسی متفکران مسلمان تبیین رابطه‌ی میان عقل و وحی بوده است. بر مبنای تقسیم بندی مهمی که اغلب متفکران بر آن اتفاق نظر دارند رابطه میان عقل و وحی به چند نحو قابل تصور است : یکی برتری وحیکه خود به دو دیدگاه افراطی و معتدل قابل تقسیم است، دوم برتری عقل و سوم هماهنگی میان عقل و وحی . شیخ‌ مفید وحی را نیازمند عقل و جدایی ناپذیر از آن می‌داند و از تقلید کورکورانه برای پذیرش احکام و آموزه‌های وحیانی منع می‌کند. برخلاف وحی‌گرایان افراطی که وحی نازل‌شده از سوی خداوند را جایگزین همه‌ی معارف و علوم می‌دانند، شیخ مفید همانند وحی‌گرایان معتدل، ‌عقل را در جهت فهم متون دینی به‌کار می گیرد. وی در مسایل اعتقادی و نظری، احکام عقل را معتبر می‌داند، اما در عین حال مسایل ریز اعتقادی و اغلب مسایل فقهی را محتاج وحی می‌داند.سیّدمرتضی به عنوان شاگرد برجسته وی، برای دستیابی به معرفت و شناخت خداوند و همچنین تاسیس علم کلام، عقل را منبعی ضروری و در عین حال کافی می‌داند. وی برخلاف عقل‌گرایان و معتزله‌ی بصره که آموزه‌های دینی را تنها از طریق عقل قابل اثبات می‌دانند، نسبت به جایگاه عقل دیدگاه معتدل‌تری اتخاذ نموده و بر ضرورت وحی نیز تاکید دارد . شیخ مفید با توجه به عصری که در آن می‌زیسته و بر مبنای تفکراتش، تلاش نموده با پایبندی به اصول و شیوه‌های منطقی، به اثبات عقاید شیعه و دفاع از آن بپردازد. از سوی دیگر سیّدمرتضی با دید وسیع‌تری به ادله و براهین عقلی نگریسته است. اگر چه وی تا حد زیادی تحت تاثیر حیات عقلی معتزله قرار گرفته است،اما نمی‌توان گرایش‌های شیعی‌اش را نادیده گرفت.
مقایسه عقل کلامی و فلسفی در بحث مبدأشناسی از منظر سید مرتضی، قاضی عبدالجبار و محقق طوسی
نویسنده:
مصطفی سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان در وجود حقیقتی به نام عقل که ابزار تمییز است، اتفاق نظر دارند. و به دلیل پیچیدگی بحث در باره آن، علوم مختلف معانی متفاوت از ماهیت عقل را اراده می‌کنند،آنگونه که گویا هیچ وجه جامعی میان معانی عقل نیست، نام گذاری اشتراک واژه عقل به «اشتراک اسمی» از سوی صدرالمتألهینو عنایت به معنا و موارد اطلاق آن نزد اصحاب مکاتب، شاهدی بر این ادعا است، پژوهش پیرامون ماهیت عقل درعلم کلام و فلسفه و راهبرد آن در مبداءشناسی با تحلیل و توصیف دیدگاههای سیدمرتضی، خواجه نصیرالدین و قاضی عبدالجبار تلاشی در راستای حل این مشکل خواهد بود. ثمره تلاش پژوهشگر این رساله این است که عقل کاربرد‌های زیادی در فلسفه دارد، اما دو معنا از معانی آن از جمله عمده ترین و شایع ترین کاربرد عقل در فلسفه است: الف) عقل به عنوان مرتبه‌ای از هستی که موجودی ذاتا و فعلا مجرد است؛ ب) عقل به عنوان قوه‌ای از قوای نفس که غالبا در کتاب النفس مورد بررسی قرار می‌گیرد. یافته‌های ما حاکی از آن است که معنای دوم از عقل نزد فلاسفه همان معنای مراد متکلمین از عقل است، از این رو عقل کلامی و فلسفی در مباحث مبدءشناسی تفاوت جوهری ندارند. عنایت به آراء سه اندیشمند مورد نظر، رهین این معنا است که علم کلام و فلسفه به توانمندی عقل در تبیین و تحلیل مسائل مبداءشناسی باور دارند، هرچند عقل فلسفی که خواجه نصیرالدین گرایش بیشتری به آن دارد، از توانمندی و نقش آفرینی استوارتری برخوردار بوده است.در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی برخی مباحث جزئی در مبداءشناسی و تمرکز بر موضوعات خاص مثل برهان حدوث و برهان امکان و وجوب وبحث از صفاتی که صبغه عقلانی داشته به توصیف و تحلیل اندیشه‌های سه متفکر مورد نظر در اثبات مبدء و صفات خداوند پرداخته و از این راه هدف را دنبال نمودیم.
رابطه عقل و دین از منظر امام خمینی(ره)
نویسنده:
علی‌اصغر افتخاری‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی رابطه عقل و دین یکی از بحث‌های دیرینه در میان دین‌پژوهان و فلاسفه بوده است. به همین دلیل مناسبات و ناسازگاری میان عقل و دین جزء دغدغه‌های اصلی این دوگروه بودهو به آن پرداخته‌اند. نوشتار حاضرکه در سهفصل تدوین گردیده، بعد از تبیین معانی و تعاریفمختلف عقل و دین و همچنین قلمروهای اختصاصی هر کدام به ذکر ماهیت و حجیّت این دو ابزار مهم معرفت‌شناسی پرداخته و برای شناخت عمیق‌تر و دقیق‌تر این دوحجّت درونی و بیرونی به ذکر اقسام مختلف عقل و دین و شناخت ارکان مهم دین که عبارت‌اند از(وحی و ایمان) به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در ادامهبه بررسی انواعمناسبات میان عقل و دینو همچنینتعارضات احتمالی بوجود آمده میان عقل و دین پرداخته است.تلاش و کوششی که در این تحقیق به انجام رسیده این است که دیدگاه‌های امام (ره) را درباره نسبت عقل و دین مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و آنچه که می‌توان از دیدگاه‌ حضرت امام استنباط نمود این است که حضرت امام عقل و دین را به منزله دوبال می‌داندکه یکی بدون دیگری ثمره‌ای به جز گمراهی نخواهد داشت، از اینرو ایشان اولاً به دلیل بهره‌مندی از سرچشمه زلال قرآن و ثانیاً مشی فلسفی –عرفانی‌اش میان عقل و دین تعاملی بسیار دقیق و مستحکم می‌بیند به طوری که که هیچ گونه گسست و تعارضی میان آن دو نیست. حال ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که نگارنده کوشیده تا دیدگاه‌ها و نظریات ایشان را از مجموعه آثار و نوشته‌های آنان، به اندازه توان علمی خود درباره نسبت عقل و دین مورد بحث و بررسی قرار دهد.
عناصر تمدن‌ساز دین اسلام
نویسنده:
حمزه علی وحیدی منش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تمدن به عنوان یک پدیده اجتماعی، محصول تفکرات نهفته در ورای آن است. برای ساختن تمدن، وجود اندیشه تمدن‌ساز ضروری و اجتناب‌ناپذیر می‌باشد. در اینکه آیا تمدن‌سازی در جوهره اندیشه اسلامی، قابل مشاهده هست یا نه، موضوعی است که در این نبشتار به اندازه وسع علمی خود و گنجایش مقاله به آن اهتمام ورزیده‌ایم. نگارنده معتقد است اسلام اصیل به لحاظ برخورداری از توانمندی‌های بالا، می‌تواند تمدّنی متناسب با نیازهای انسان معاصر بیافریند؛ چنان‌که در گذشته این توانایی را از خود نشان داده است. برخی از عناصر تمدن‌سازی اسلام عبارتند از: عقل‌گرایی، جهان‌گرایی، عدالت‌گرایی، علم‌گرایی، جامع‌گرایی، آسان‌گیری و اخلاق‌گرایی.
عقلانیت در فلسفه دکارت
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار، تلاش شده است تا با تکیه بر آثار دکارت، عقلانیت در فلسفه او بررسی گردد. برای این منظور، نخست معانی عقلانیت بیان شده و پس از تعیین معنای مورد نظر، گزارشی از فلسفه دکارت به صورت تحلیلی ارایه گردیده و در ادامه، با متمایز ساختن «هستی شناسی» از «معرفت شناسی»، به بررسی عقلانیت، هم در نظام هستی شناسی و هم در نظام معرفت شناسی وی پرداخته شده است. دکارت در نظام معرفت شناسی خود، پس از طرح شک روشمند، به سوی شکاکیت، که مرحله ای از عدم عقلانیت است، سیر می کند، سپس بر اساس «کوجیتو» تلاش می کند تا از نظر معرفت شناسی، به قلمرو عقلانیت بازگردد. اما در نظام هستی شناسی، او نخست بر پایه «کوجیتو» به اوج عقلانیت، که همان اعتقاد به جوهر حقیقی واحد باشد، نزدیک می شود، ولی در ادامه و با گرایش به کثرت و اصالت ماهیت، از عقلانیت در نظام هستی شناسی فاصله می گیرد.
بررسی مبانی فلسفی حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه غزالی و فیض کاشانی
نویسنده:
عباس کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث علم اخلاق که ارتباط مستقیم با مباحث فلسفه اخلاق دارد و باید گفت که جایگاه بحث آن در فلسفه اخلاق هست مباحث مربوط به حسن و قبح می‌باشد که کهن‌ترین بحث کلامی نیز می‌باشد در این پژوهش تلاش شده است تا به بررسی افکار و اندیشه‌های دو تن از فحول اندیشه اسلامی نسبت به مبانی فلسفی حسن و قبحبه طور خصوص پرداخته است.امام محمد غزالی متکلم، نقاد فلسفه و مسلط بر معارف اسلامی به معنای وسیع کلمه و دیگری ملامحسن فیض کاشانی فیلسوف و فقیه و محدث و مفسر نامدار شیعی است که در برابر غزالی چهره نامدار اهل سنت قرار می‌گیرد برای نیل به اهداف تحقیق از روش کتابخانه به شیوه توصیفی استفاده گردیده و با مراجعه به متن کتب این دو دانشمند تلاش شده تا دیدگاه هریک در خصوص مسایل فلسفی حسن و قبح با توجه به مبانی اصلی ارایه گردد.در یک اظهار نظر کلی و عمومی می‌توان گفت که در ایمان راسخ و دلبستگی آنها به مبانی عقیدتی اسلامی تردیدی نیست ولی در موضع‌گیری و اظهار نظر در مسائل گوناگون از جمله مبانی هستی‌شناسی، جایگاه علم خدا و انسان، بحث اراده خدا و انسان و اختیار و.... که به وجود آورنده دیدگاه هر دو در خصوص مبنای فلسفی حسن و قبح و دیگر مباحث فلسفی می‌باشد اختلاف اساسی دارند چرا که غزالی تحت تاثیر عقاید اهل سنت و جماعت و در مسائل کلامی مذهب اشعری دارد. و فیض کاشانی شیعی معتقد به معارف اهل بیت (ع)، اخباری‌گری معتدل و تحت تاثیر افکار و معارف آنهاست.غزالی معتقد است اراده همان اراده خداست و انسان در انجام افعال، اراده‌ایی از خود ندارد و اذعان می‌کند که افعال نه حسن‌اند نه قبح، و این شرع است که حکم به حسن و قبح افعال دارد در حالی که فیض اعتقاد به اختیاری بودن افعال انسان دارد و معتقد به امر بین امرین می‌باشد بدین صورت که این اختیاری بودن اختیار محض نیست یعنی می‌توان افعال انسان را هم به خدا و هم به انسان ربط داد بنابراین نه چون غزالی انسان را مجبور و نه دارای اختیار تام می‌داند. هر چند غزالی نیز سعی در ارتباط افعال با مسئولیت انسان بر می‌آید ولی موفق به اظهار کامل آن نمی‌باشد. نهایتا غزالی با مخالفت خویش با مبانی فلسفی و عقلی محور داوری را به شرع داده که آن نیز متاثر از مکتب اشعری است و عقل را از پرداختن به آن جایز نمی‌داند و ملاک داوری را شرع می‌داند. اما فیض عقل را موهبت الهی و وسیله‌ایی برای رسیدن به هدف اصلی خلقت دانسته و جایگاه خاصی بر انسان و عقل، این موهبت خاص الهی دارد.
تحلیل و تبیین روش‌شناسی صدرالمتألّهین در استفاده از آیات و روایات
نویسنده:
ریحانه عاشورپور چمدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث روش و روش شناسی از جمله مباحث پر اهمّیت در مسیر شناخت یک فیلسوف و ماهیت مکتب اوست. صدرالمتألّهین شیرازی(979-1050 هـ . ق) از مهمترین فلاسفه جهان اسلام است که در عین نقش مهم و تأثیر شگرفش در فلسفه اسلامی از جهات بسیاری مغفول و ناشناخته مانده است.یکی از نقاط مبهم در عرصه صدرا و صدراشناسی، روش فلسفی وی در استفاده از منبع مهم آیات و روایات است. اصطلاح «روش» ممکن است حوزه های متعدد و متفاوتی از اندیشه های صدرالمتألّهین و مکتب وی را شامل شود اما مقصود از روش شناسی ملاصدرا در این پژوهش، کشف و شناخت شیوه برخورد و مواجهه این حکیم عالی قدر با مولّفه وحی و سنّت در حل مسائل و معضلات فلسفی و جایگاه آیات و روایات در مقام اقامه برهان و اثبات مدّعاست. در حقیقت سوال اساسی این است که: موسّس و مبتکر حکمت عالی متعالیه، از آیات و روایات در کدام مرحله از اندیشه ورزی های فلسفی خویش استفاده کرده و تا چه میزان به وحی و سنّت اجازه ورود به حیطه فلسفه را داده است؟ آیا چنان که حامیان روش عقلی محض صدرالمتألّهین معتقدند، وی به دلیل روش صرفاً عقلی و برهانی فلسفه، همچون حکمای بزرگ پیش از خود- البّته با اندکی تفاوت در کمّیت- شرع و نقل را در هر موضعی جز داوری و اثبات مدّعا به کار گرفته یا این که وی با توسعه تعریف برهان در حکمت خویش و با تغییر روش فلسفه، استفاده از آیات و روایات را به مقام داوری و اثبات صدق و کذب گزاره های فلسفی و ثبوت محمول برای موضوع نیز کشانده است؟ پاسخ این پرسش، رخنه معرفتی بزرگی را در عرصه دین پژوهی از یک سو و صدراشناسی از سوی دیگر پر خواهد کرد.دیدگاه مختار این است که روش صدرالمتألّهین، ممزوجی است از جهات ایجابی و نقاط قوّت دیدگاه های دوگانه روش شناسی صدرالمتألّهین با نفی جهات سلب و نقص هر یک از این دو نظر؛ امری که ایضاح و اثبات آن، در گرو شناخت ارکان حکمت متعالیه و توانایی ها و ناتوانی های آن ها ، تحلیل و تبیین دیدگاه های موجود در باب روش شناسی ملاصدرا با بررسی دلایل و مستندات هر یک از این آراء و جستار و کنکاش مورد به مورد مواضع استفاده صدرالمتألّهین از آیات و روایات در مباحث فلسفی حکمت متعالیه و براهین ارائه شده در آن است.
راههای اثبات خداوند از دیدگاه شهید مطهری
نویسنده:
حسین‌علی بشیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درباره اثبات‌پذیری وجود خدا و عدم آن، نظریات و دیدگاه مختلفی وجود دارد که مورد نفی و اثبات قرار گرفته‌اندو حتی در اثبات و عدم اثبات خدا برخی سکوت اختیار کردند.در این میان دیدگاه مطهری بر اثبات‌پذیری آن است که البته ایشان راههای اثبات وجود خدا را به طورکلی به سه نوع تقسیم کرده است: الف)راه‌دل و فطرت ب)راه حس و تجربه ج)راه عقل و فلسفه. راه قطری بودن خداشناسی و خداخواهی به دو معنی است 1-گاهی انسان به مجرد توجه به نظام و انتظام عالم هستی، به حکم عقل فطری به وجود خدای متعال اعتراف و اعتقاد دارد؛بدون اینکه به صغری، کبری و استدلال احتیاج داشته باشد.2-گاهی انسان از نظر روحی و روانی یک نوع کشش، تمایل و عشق و جاذبه‌ای به خدا دارد که در صورت اول به عنوان فطرت عقل یاد می‌شود و در صورت دوم به عنوان فطرت دل و ضمیر و خمیرمایه خوانده می‌شود. اصل خلقت و حدوث موجودات با نظام و تشکیلاتی که در اصل ساختمان آنها به چشم می‌خورد همراه با هدایتها و رهبریهای مرموز عجیب و غریبی که در آنها مشاهده می‌شود ما را تا مرز ماوراء‌طبیعی می‌رساند که عالم هستی مسخر یک موجود مافوق طبیعی است. حالا خود آن موجود مافوق طبیعی واجب‌الوجود بالذات است یا واجب‌الوجود بالغیر. دیگر راه حس و تجربه توان نفی و اثبات آن را ندارد بلکه عهده‌دار نفی و اثبات آن براهین عقلی و فلسفی است که به شکلهای گوناگون تقریر شده‌اند. البته شهید مطهری همانطوریکه اصل راههای خداشناسی را بطورکلی به سه دسته تقسیم نموده است، براهین عقلی و فلسفی را هم به نوبه خودش به سه قسم دسته‌بندی کرده است:1-برهان ارسطویی که به عنوان برهان محرک اول یاد می‌شود2-برهان بوعلی سینا که همان برهان امکان وجوب است و بوعلی آن را به عنوان برهان صدیقین هم خوانده است.3-برهان ملاصدرا که برهان صدیقین خاص خود صدرالمتألهین است که بر اصالت وجود استوار است.
  • تعداد رکورد ها : 157