جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
تحلیل فلسفی
نویسنده:
رضا محمدزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مقاله حاضر از دو بخش تشکیل گردیده است. در بخش اول که قسمت اصلی مقاله را تشکیل می دهد و طبعا هم از اهمیت بیشتری برخوردار است و هم دارای تفصیل بیشتری است، تحلیل فلسفی از منظر فیلسوفان غربی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش سه قسم تحلیل فلسفی معرفی خواهد شد. تحلیل تجزیه ای، تحلیل بازگشتی و تحلیل تفسیری. تحلیل تجزیه ای عبارت است از هر نوع روشی در تحقیق که مبتنی است بر کاویدن یک کل و مرکب- همچون مرکبهای مفهومی - به گونه ای که توجه به اجزا و نشان دادن نحوه ترکیب آنها با یکدیگر، تصدیق به گزاره مشتمل بر حکم آن کل را امکان پذیر می سازد. تحلیل بازگشتی عبارت است از بررسی کلیه مقدماتی (قریب و بعید) که در یک استدلال مرکب، نهایتا منجر به اثبات یک گزاره معین می گردد. تحلیل تفسیری آن است که با تفسیر یک یا چند گزاره یا مفهوم بتوان صدق و حقانیت یک گزاره معین را نشان داد.در بخش دوم نشان داده شده است که فیلسوفان مسلمان در مباحث خویش، از هر سه قسم تحلیل بهره برده اند و بر خلاف بعضی مشربهای فلسفی غربی، روش تحلیل فلسفی خود را در هیچیک از آنها منحصر نکرده اند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 99
گستره فلسفه ورزی و ملاکهای تعدد فلسفه
نویسنده:
بیوک علی زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفلسف یا فلسفه ورزی با فلسفه دانی متفاوت است؛ کسی که کار او تعلیم فلسفه است، لازم نیست حتما فیلسوف بوده باشد. البته داشتن اطلاعات فلسفی کافی، شرط لازم تعلیم فلسفه است، اما برای فیلسوف، که کار اصلی او تفلسف است، داشتن اطلاعات فلسفی، صرفا معد و زمینه ساز است. فیلسوف کسی است که در مواجهه ادراکی با ساحات مختلف واقعیت، اعم از عینی، ذهنی و زبانی، پرسشهای فلسفی، به صورت طبیعی در ذهن او می روید و شکل می گیرد. و به سخن دیگر، ذهن او مساله دار می شود و به دنبال آن در صدد پاسخ یافتن به پرسشهای یادشده برمی آید. فرایند تکون پرسشهای فلسفی و تکاپوی فیلسوفان برای پاسخ به آنها، تفلسف یا فلسفه ورزی نامیده می شود. موضوعات و مسایلی که فیلسوفان درباره آنها کاوش می کنند، گستره وسیعی دارد؛ قلمرو تفلسف فیلسوفان در مقایسه با عالمان دیگر، از بیشترین وسعت برخوردار است و این به جهت آن است که فیلسوفان، افزون بر تلاش برای شناخت واقعیات، که از این حیث با عالمان دیگر اشتراک و همسانی دارند، علم شناسی هم می کنند و به این ترتیب، همچنان که برای مثال، فلسفه فیزیک، فلسفه زیست شناسی و فلسفه منطق داریم، فلسفه فلسفه هم می توان داشت. در این مقال، گستره فلسفه ورزی در حوزه خود فلسفه را با تبیین ملاکهای تعدد در فلسفه و گزارش حوزه های فلسفی که با اعمال ملاکهای یادشده پدیدار می شود، بررسی کرده و پس از آن چند و چون تفلسف در این حوزه ها را توضیح داده ایم. این مقاله را می توان مکمل مقاله «فلسفه تطبیقی؛ مفهوم و قلمرو آن» که در شماره اول نامه حکمت منتشر شده است، دانست.
صفحات :
از صفحه 41 تا 68
مفهوم شهود در فلسفه غرب و نسبت آن با علم حضوری
نویسنده:
علی شیروانی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واژه شهود در فلسفه و عرفان اسلامی، علم حضوری را تداعی می کند؛ علمی که در آن وجود معلوم ـ نه مفهوم آن ـ نزد عالم حضور دارد و احکام خاصی بر آن مترتب شده، اهمیت ویژه ای دارد؛ چندان که مبنای حل پاره ای از مهم ترین مسائل معرفت شناسی قرار گرفته است.اما واژه «intuition» که معمولاً به شهود ترجمه می شود، در فلسفه غرب دارای معانی گوناگونی است. ریچارد رورتی در نوشته مهم خود با همین عنوان، شش معنای اولیه را برای آن بیان می نماید و چهار معنای مهم تر را بررسی تفصیلی می کند. این مقاله ضمن بیان معانی گوناگون «intuition» (شهود) در فلسفه غرب، نسبت این معانی با علم حضوری را کاویده و به این نتیجه رسیده است که معانی گوناگون شهود در فلسفه غرب بیشتر بر مفهوم بداهت منطبق است تا علم حضوری. همچنین آنجا که از آن واژه، معرفت بدون واسطه نماد یا مفهوم اراده می شود، مقصود علم حضوری با مفهوم خاص آن نزد فلاسفه مسلمان نمی باشد.
شرایط فلسفه تطبیقی
نویسنده:
حسین نصر
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دوره معاصر، وضعیتی در جهان غلبه یافته که یکی از مهم‌ترین اقتضائات تداوم زندگی بشر، تفاهم در سطح فلسفی است، چراکه در هیچ برهه‌ای از تاریخ بشر، نیاز برای تفاهم میان ملت‌ها به اندازه عصر حاضر این‌گونه شدید احساس نشده است. راه‌حل خروج از این وضعیت، به‌تنهایی، نه در شرق یافت می‌شود و نه در غرب، بلکه در گفت‌وگو و مفاهمهٔ میان این دو است. برای رسیدن به این مفاهمه باید دست به تطبیق و مقایسه زد. اما پیش از هر مقایسه‌ای باید از خود پرسید آیا هر تطبیقی ممکن و صحیح است؟ شرایط معناداربودن فلسفهٔ تطبیقی چیست؟ یکی از شروط مهم این است که در فلسفهٔ تطبیقی، مقایسه‌کننده باید بداند که هر طرف تطبیق بر چه بستری ایستاده‌اند، و دیگر این‌که در تطبیق فلسفه غربی و شرقی همواره باید توجه داشت که فلسفهٔ شرقی آمیختگی عمیقی با عرفان، شهود و معنویت دارد. در این مقاله به‌تفصیل از شرایط معناداری فلسفهٔ تطبیقی بحث خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 16 تا 25
حل معضل نسبیت گرایی اخلاقی در فلسفه کانت و ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان، حسین قاسمی، محمد محمدرضایی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعه جوامع گوناگون نشان می دهد که کردارهای اخلاقی انسان بسته به تفاوت های فردی و اجتماعی، و بسته به تغییر و تحولات انسان متفاوت بوده است. وجود تفاوت های فردی، اجتماعی، و تنوع نیازهای انسان در گذر زمان، این مساله را مطرح ساخته است که آیا اخلاق امری نسبی است یا مطلق؟ با این که کانت و ملاصدرا به دو منظومه فکری متفاوت وابسته اند، هر دو در حل این مساله دغدغه مشترکی دارند. این دو فیلسوف با ابتنای اخلاق بر «عقل عملی»تلاش می کنند تا جهان شمولی و جاودانگی انسان را اثبات کرده و اخلاق را از خطر نسبیت برهانند. نزد کانت «قانون اخلاق» و «عقلانیت عملی محض» انسان از ویژگی کلیت و همگانی بودن برخوردار است. و انسان با عضویت در «جهان معقول» و «مطلق خواهی فطری» خود، جاودانه می شود. از نظر ملاصدرا انسان «کون جامعی» است که در مرتبه نظر، حقائق کلی و در مرتبه عمل، جزئیات فعل را ادراک می کند. همچنین بر اساس اصل «تجرد خیال» و «وحدت شخصی نفس»، انسان و ملکات نفسانی از بقا و جاودانگی برخوردار می گردند. در این مقاله قصد داریم با روش تطبیقی همراه با تحلیل مبانی این دو فیلسوف، راهکاری برای نسبیت گرایی اخلاقی جستجو کنیم.
صفحات :
از صفحه 145 تا 170
فلسفه اسلامی در ایران معاصر
نویسنده:
محمد فنایی اشکوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
به گواهی تاریخ، ایران اسلامی همواره مهد حکمت و اندیشه‌ورزی بوده است. حکیمان و عارفان این دیار ـ از فارابی و ابن‌سینا و مولوی تا سهروردی و حیدر آملی و صدرای شیرازی ـ در همه‌جای دنیا به عنوان ستارگان درخشان معرفت و معنویت شناخته شده‌اند. از این رو، از دیرباز طالبان معرفت از اطراف و اکناف عالم، چشم به فرزانگان این دیار دوخته‌اند و آثار اندیشوران ایرانی ـ اسلامی را در شرق و غرب عالم می‌توان ردیابی کرد. اما آیا این افتخار فقط متعلق به گذشته است و به تاریخ پیوسته است؟ یا این چراغ پرفروغ همچنان تابان و درخشان است؟ در پاسخ می‌توان گفت که هرچند گذر روزگاران، گاه موجب نوسان‌هایی در فروغ این چراغ شده است، اما خوشبختانه این شعله مقدس هیچ‌گاه خاموش نشده و تا به امروز همچنان در نورافشانی است. آشنایی با حیات فکری و فلسفی معاصر ایران و پیشگامان آن و معرفی آن به تشنگان حقیقت در داخل و خارج ایران، گامی است سودمند در استمرار این سنت قویم و غنی، و قدمی است ضروری در بهره‌گیری نسل جدید از این میراث گرانسنگ. نوشتار حاضر نگاهی است گذرا به حیات علمی برخی از پیشروان حکمت و معرفت اسلامی در ایران معاصر.
صفحات :
از صفحه 111 تا 143
مقایسه تفسیر یوحنای نحوی و ابن‌رشد از عقل در ارسطو
نویسنده:
بیان کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سه مسئلة محوری جهان، خدا و انسان در طول تاریخ فلسفه همواره مورد التفات فیلسوفان بوده است و هر کدام آرا و نظریات خود را به نحوی در این‌باره مطرح ساخته‌اند. در میان این سه مسئله با گذر زمان توجه فزاینده به انسان مشهود است. یکی از مباحث مطرح دربارة انسان مسئلة «نفس» می‌باشد. اگرچه هر فیلسوفی از آغاز تاریخ فلسفه به مباحث مربوط به نفس توجه داشته است، ارسطو نخستین فیلسوفی است که در این باب رسالة مستقلی تألیف کرده است. این رساله از سه دفتر تشکیل شده است. ارسطو در دفتر اول بعد از نکاتی مقدماتی، تاریخچه‌‌ای دربارة نفس ارائه می‌کند و مورد ارزیابی قرار می‌دهد. ودر دفتر دوم به تعریف نفس و معرفی برخی قوای آن می‌پردازد. در دفتر سوم بحث قوا را پی می‌گیرد. در میان مباحث مطرح در این اثر ارسطو مبحث عقل را، که بیشتر از سایر مباحث و به طور خاص به ساحت انسانی مربوط می‌شود، در فصل‌های 8-4 دفتر سوم مطرح کرده است. دربارة این قسمت از کتاب نفس ارسطو از همان روزگار خود او تا امروز تفسیرهای متعددی ارائه شده است.در این پایان‌نامه دو تفسیر مربوط به فصل‌های ویژة عقل، یکی از آن یوحنای نحوی، مفسرِ مسیحی و دیگری از آن ابن‌رشد به عنوان مفسری مسلمان، را جهت مقایسه برگزیده‌ایم. برای این منظور، پس از بیان کلیاتی از فلسفة ارسطو و محورهای بحث او دربارة نفس، دیدگاه‌های ویژة او در باب عقل، یعنی در خصوص موضوعاتی چون عقل منفعل، عقل فعال و عقل عملی، را بر پایة رسالةنفس و بر اساس دو تفسیر فوق گزارش کرده‌ایم. تطبیق میان این دو تفسیر در ضمنِ گزارش و به دنبالِ آن در فصلی جداگانه، صورت گرفته است.
بررسی و مقایسه جایگاه وجودشناسی و معرفت شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
غلامحسین خدری، مستانه کاکایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشه فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلایی در فلسفه خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین مفهوم کلی به وجود عقل نیاز داشت. بعد از او، شارحان و مفسران آثارش عقل فعال را از فلسفه او بیرون کشیدند، یا مانند اسکندر افرودیسی آن را موجود متعالی و خدا خواندند یا آن را به مانند فیلسوفان مسلمان، فارابی و ابن سینا، بیرون از نفس انسان قرار دادند که از طریق آن هم مساله رابطه کثرت با وحدت را حل کنند و هم مساله معرفت را بی پاسخ نگذارند. درمقابل، فیلسوفانی مانند توماس آکوئینی، در قرون وسطی، علی رغم تاثیرپذیری بسیار از این اندیشمندان، در زمینه عقل فعال موضعی متفاوت گرفتند و تبیین دیگری از ارسطو ارائه کردند؛ اینان عقل فعال را بخشی از نفس قرار دادند. عقل فعال در ابن سینا جایگاهی مشابه عقل در دیدگاه افلوطین دارد؛ به این ترتیب که در حوزه وجودشناسی، حلقه ارتباط بین عقول مفارق (ده گانه) و امور محسوس و مبدا صدور کثرت جهان مادی است و در حوزه معرفت شناسی، افاضه صور کلی و معقولات بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت از کارکردهای آن است. عقل فعال برای توماس، به زعم خود او، بیش تر ارسطویی است و صرفا جایگاه معرفت شناسانه دارد. برای او عقل فعال انتزاع کننده است، صور معقول را از محسوسات انتزاع می کند و به فعلیت می رساند. در حوزه وجودشناسی، عقل فعال در نفس انسان قرار دارد و کارکردی وجودی و علی ندارد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 96
گونه‌شناسی تطبیقی رویکرد آشتیانی و مطهری به فلسفه غرب
نویسنده:
حسین علی رحمتی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بیش از یک قرن از آشنایی ایرانیان با فلسفه‌های جدید غرب می‌گذرد.گونه‌شناسی روی­کرد اندیش‌وران ایرانی با این فلسفه، از موضوع‌هایی است که امروزه بایستی بررسی و تحلیل شود. این نوشتار، روی کرد متفاوت مرحوم سید جلال الدین آشتیانی و استاد شهید مرتضی مطهری را به فلسفه غرب بررسی می کند و نوع رویارویی شهید مطهری را دفاع‌پذیرتر، مفیدتر و کارآمدتر می سنجد. در این مقاله، پس از برخی مباحث مقدماتی، دیدگاه‌های این دو اندیشمند درباره فلسفه غرب به‌گونه‌ای تطبیقی و آن­گاه دلیل‌های برتری روی‌کرد مطهری بیان خواهد می شود.با این وجود ،شیوه مطهری نیز کاستی‌هایی دارد که درپایان مقاله به آنها اشاره خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 161
امکان فلسفۀ تطبیقی بر مبنای راه حل شیانگ لانگ جانگ
نویسنده:
احمد لهراسبی، سید مصطفی موسوی اعظم
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
یکی از اشکالات وارد به امکان فلسفۀ تطبیقی، قیاس‌ناپذیری سنت‌های فلسفی است. مقصود از قیاس‌ناپذیری آن است که فرهنگ‌های متفاوت بستر رشد نظام‌ها یا اندیشه‌هایی می‌شوند که از لحاظ ساختار مفهومی، روش‌ها و ابزار مورد استفاده با یکدیگر تفاوت‌های اساسی دارند، و از این‌رو، نمی‌توان نظریات فلسفی را به شکلی بین‌فرهنگی مورد مقایسه قرارداد. شیانگ لانگ جانگ ریشۀ امکان­ناپذیری مقایسه را نبود وضعیت تطبیقی می‌داند. مراد از وضعیت تطبیقی، وضعیتی است که در آن مقایسه‌کننده همزمان بر موارد مورد مقایسه و نسبت بین آنها اشراف داشته باشد تا بتواند مقایسۀ ثمربخشی داشته باشد. مقاله می‌کوشد که نشان دهد که برای تحقق امکان فلسفۀ تطبیقی پژوهش‌گر باید با قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی وضعیت تطبیقی را پدید آورد. قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی رهاکردن خود از محدودیت‌های درون‌پارادایمی و به فعلیت رساندن پتانسیل «در میان قرار گرفتن» است. با قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی و ایجاد وضعیت تطبیقی می‌توان به مقایسه‌ای ثمربخش بین سنت‌های فلسفی دست یافت.
صفحات :
از صفحه 257 تا 276
  • تعداد رکورد ها : 29