جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 186
مساله باور پایه و نظام معرفتی علامه طباطبایی
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه مبناگرایی یکی از دیرینه ترین و مهم ترین رهیافت ها در معرفت شناسی تلقی می شود. از دو قسم اساسی مبناگرایی، مبناگرایی کلاسیک و معتدل، در مقاله حاضر، مبناگرایی کلاسیک را انتخاب کرده ایم و از دو شکل مبناگرایی درون گرایانه و برون گرایانه، دومی را بررسی می کنیم. در نوشتار حاضر هر دو دسته از مبناگرایی ساده و مضاعف و تمایزات اساسی آن ها را کاویده ایم. ادعای اصلی مبناگرایی کلاسیک برون گرایانه این است که باورهای ما به دو دسته پایه و استنتاجی تقسیم می شوند و همه باورهای استنتاجی ما، در فرایند توجیهی، باید به باورهای پایه بازگردند، در غیر این صورت دچار دور یا تسلسل خواهیم شد. در مقاله حاضر کوشش خواهد شد تا علاوه بر آن که کاستی های نظریه مبناگرایی نشان داده می شود به این کاستی ها، بر اساس نظام معرفتی علامه، پاسخ هایی داده شود. علامه طباطبایی در نظام معرفتی خود دستگاهی از روابط میان باورها، بر اساس سه اصل، سامان می دهد که این دستگاه اولا، تمایز میان بدیهیات اولیه و ثانویه را مشخص می کند؛ ثانیا، ضمن نقد معرفت خطاپذیر از معرفت خطاناپذیر دفاع می کند؛ ثالثا، روش دست یابی به معرفت یقینی را تبیین می کند؛ و بالاخره، ضمن نقد بر مبناگرایی ساده، مبناگرایی مضاعف را رویکرد درست بر می شمارد. خطاپذیری و خطاناپذیری و در نتیجه، تصحیح باورهای پایه اساسی ترین ضعف و کاستی در مبناگرایی است. با توجه به مبنای علامه طباطبایی، درباره معرفت یقینی، که باید در نهایت همه معرفت ها به بدیهیات ختم و بدیهیات ثانویه نیز با روابط ویژه ای به بدیهیات اولی یا سه اصل اولی منتهی شوند؛ می توان خلل اساسی در مبناگرایی، که همان معرفت تزلزل پذیر غیر یقینی است، را مورد پرسش قرار داد. مهم ترین دستاورد علامه، در حوزه معرفتی، دفاع از معرفت یقینی بر اساس اولیات و امکان دست یابی به معرفت خطاناپذیر است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
مناط ارزش ادراکات از منظر استاد مطهری و علامه طباطبایی
نویسنده:
بهمن شریف زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واقع‌نمایی ادراکات بشری که از آن با نام ارزش معلومات یاد کرده‌اند، از غامض‌ترین موضوعاتی است که در برهه‌هایی از تاریخ تفکر بشری، موضوع مجادلات فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. در این بارة آرای گوناگونی از اندیشمندان یونان، فیلسوفان مسلمان و متفکران عصر روشنگری غرب بر جای مانده که حاکی از نوع نگرش ایشان به آدمی، نفس او و حقیقت علمش است. اندیشمند معاصر، استاد شهید مرتضی مطهری در مواجهه با اندیشه های نو در این باب و با بهره‌برداری از میراث فلسفة مشاء، اشراق و به ویژه حکمت متعالیه، تقریری نو از این موضوع ارائه کرده است. او همانند استاد خویش علامه طباطبایی، علم حضوری را ریشة همة علوم حصولی بشر دانسته و بر این باور است که آدمی پس از اتصالی حضوری با واقعیات به علم حصولی دست خواهد یافت. آن‌چه در این نوشتار خواهید خواند، تبیینی از نظر او در این ‌باره خواهد بود، در ضمن به تفاوت‌های ظاهری این ‌نظر با نظر علامة طباطبایی خواهیم پرداخت.
رازگشایی وقوع خطا در ادراکات حسی در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی
نویسنده:
فروغ رحیم پور، فاطمه زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وقوع خطا در ادراک حسی، به ‌کرات برای همگان رخ می‌دهد و رمز‌گشایی از کیفیت و منشأ وقوع آن می‌تواند در بسیاری از مسائل معرفت‌‌‌شناسی مؤثر باشد. با مراجعه به آثار فلاسفه‌ای هم‌چون خواجه نصیر‌الدین طوسی و علامه طباطبایی روشن می‌شود که هر دو فیلسوف معتقدند ادراک حسی حاصل تأثیر امر محسوس در اندام قوه حسی است. به گفته خواجه و همچنین علامه، خطای در احساس امکان‌پذیر نیست بلکه منشأ وقوع خطا در ادراکات حسی را باید در تطبیق‌دادن محسوس با واقعیت خارجی جست‌وجو کرد که این امر در اصل از شئون عقل به‌شمار می‌رود، منتهی ادراک حسی از شرایط حصول حکم عقلی است. از نظر علامه، ادراکات حسی به علم حضوری برمی‌گردد و این، می‌تواند تأکیدی بر خطاناپذیری ادراک حسی باشد، ولی تصریحی در این مورد در آثار خواجه دیده نمی‌شود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 65
علم بشر نـسبت بـه بـاری تعـالی از دیـدگاه فلـسفه اسلامی
نویسنده:
میرمسعود فاطمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
چکیده :
در فصل 1 دور نمائی از ویژگی های اصلی فلسفه اسلامی ارائه شد. فصل دوم به بررسی اجمالی مباحث مهم علم و آگاهی اختصاص یافت. فصل سوم معقولات، پیشینه تاریخی بحث از آنها، معنا داری و ارتباط آن ها با واقعیت بررسی شد. فصل 4 فشرده ای از تمام مباحث عمده در فلسفه که در شکل گیری آگاهی مفهومی نسبت به باری تعالی کاربرد دارد. فصل 5 نگاهی به مباحث الاهیات به معنی اخص دارد. فصل 6 نیز به طور مفصل در باب شناخت حقیقت، شناخت باری تعالی از نظرگاه مفاهیم مختلف فلسفی بحث هایی متکی به کلمات اساطین نقل و بررسی و جمع بندی گردیده است.
بررسی تجربه‌ی دینی حافظ شیرازی
نویسنده:
سهراب قهارپور گتابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجّه به چالش های دین در دنیای مدرن و دفاع به ویژه جامعه شناسان و روان شناسان از کارکردها و آثار معنوی و تربیتی دین، دانش های جدیدی، نظیر جامعه شناسی و روان شناسی دین در حوزه ی پژوهش های دینی پدید آمد. پژوهشگران این حوزه کوشیدند تا طرح ها و راهکارهایی برای عملیاتی کردن دین ارائه نمایند و آثار تربیتی دینداری را به صورت عینی در مناسبات و رفتارهای اجتماعی نشان دهند. ازاین رو، برای دین ابعاد متعدّدی مطرح نموده و آن را به عنوان پدیده ای چند بعدی معرّفی کردند. یکی از مهم ترین ابعاد دینداری، تجربه ی دینی است که جوهره ی دین را می توان در آن جست و جو نمود.تجربه ی دینی یکی از موضوعات بنیادی در دین پژوهی معاصر به شمار می آید. در تجربه های دینی بر احساس که منبع ژرف دین است تأکیدمی گردد. تجربه ی دینی از عناصر مشترک همه ی ادیان و شیوه ای برای احساس حضور خداوند در درون می باشد و برای آن، شاخص ها و مولّفه های ویژه ای برشمرده اند. گلاک و استارک: 1. شناخت 2. توجّه 3. ایمان و 4. ترس را شاخص های تجربه ی دینی می دانند. ویلیام جیمز: 1. کیفیّت معرفتی 2. انفعال 3. بیان ناپذیری و 4. ناپایداری را شاخص های تجربه ی دینی معرّفی می کند. اریک فروم: 1.حیرت 2. علاقه و 3. وحدت را به عنوان شاخص های تجربه ی دینی برمی شمارد. حافظ شیرازی به عنوان مسلمان مومن و معتقد و شاعر عارف، صاحب تجربه های عمیق دینی است. بررسی غزلیّات حافظ بر اساس شاخص های مذکور، شباهت های بسیاری را میان تجربه های دینی حافظ با شاخص های مطرح شده به دست می دهد. با توجّه به شاخص های گلاک و استارک، شناخت و ایمان حافظ از نوع شهودی و دعا، پُل ارتباطی او با خداست. تنها تمایز او با دیدگاه گلاک و استارک در زمینه ی ترس است؛ به این معنی که حافظ در تجربه های دینی خود، امید را جایگزین ترس می کند. بر اساس شاخص های ویلیام جیمز، تجربه ی دینی حافظ از نوع شهودی و اشراقی است. او در لحظه های ناب تجربه ی دینی از خود بیخود بوده و تسلیم محض مکاشفات است. به دلیل ناتوانی زبان، عقل، قلم و نیز بیان ناپذیری احساسات، تجربه های دینی حافظ هم بیان ناپذیر بوده و چنین تجربه هایی برای او جنبه ی پایدار نداشته و لحظه ای هستند. بر مبنای شاخص های اریک فروم، تمایز آشکاری میان حافظ با او وجود دارد و این به تلقّی آنان از شاخص ها ی تجربه ی دینی برمی گردد. حیرت حافظ، ناشی از غایت شناخت و حاصل تفکّر و تعمّق اوست. در زمینه ی علاقه باید گفت که حافظ نماد علاقه به زندگی و شادی و عشرت است. در زمینه ی وحدت، حافظ معتقد به وحدت ادیان بوده و از نظر او خداوند را در همه جا می توان یافت و حضورش را می توان احساس کرد.
معرفت‏ شناسى ‏از دیدگاه شهید مطهرى (ره)
نویسنده:
حسن معلمى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
شهيد مطهرى رضوان الله تعالى عليه از لحاظ پرداختن به مباحث معرفت شناسى و طرح شبهات مربوط به آن و پاسخ گويى بدان ها، سرآمد معاصران خود بود. او علاوه بر تقرير بسيار زيباى مطالب فلاسفه پيش از خود، به گونه اى كه مطالب آن ها را به زبان روز و پاسخ گوى به شبهات موجود درآورد، مطالب ابتكارى خاصى را نيز در اين زمينه عرضه كرده كه از ارزش والايى برخوردار است؛ مانند جست و جو براى يافتن منشأ معقولات ثانيه فلسفى و دست يابى به علوم حضورى و ارجاع معقولات ثانيه فلسفى بدان. البته اين كاوش توسط مرحوم علامه طباطبايى شروع شد، ولى ادامه و تكميل آن را اين شهيد عزيز به عهده گرفت. آنچه در ذيل مى آيد اجمالى است از برخى كاوش هاى شهيد مطهرى(ره) در زمينه معرفت حقيقى؛ امكان معرفت حقيقى و رد شكاكيت؛ منشأ معارف بشرى و مطابقت علم با واقع.
بررسی و نقد قضایای چهارگانه کانت
نویسنده:
احمد احمدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
کانت مدخل نظام فلسفی خود را در کتاب سنجش خرد ناب قضیه قرار داده است. و بر پایه تقسیمی چهارگانه از قضیّه و تحلیل و بررسی هر یک از اقسام تلاش می کند تا لوازم و نتایج مورد نظر خود را بگیرد. او مسایل مهمّی از قبیل امکان مابعدالطبیعه، توجیه علیّت، ضرورت و کلیت، تبیین مبانی علوم طبیعی و مانند آن را بر پایه همین تحلیل و تقسیم استوار کرده است. اگر ثابت کنیم که شروع او ناصواب است و راه های دیگری برای تبیین - مثلاً ضرورت و کلیت - وجود دارد، توانسته ایم مبنای بسیاری از تصورات کانت را باطل کنیم. ما در این مقاله راه دیگری پیموده ایم و نشان داده ایم که نظر کانت مخدوش است. ما به وضوح نشان داده ایم که همه قضایا تحلیلی پسینی است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 17
عرفان شهودی و عرفان نظری در مدرسه حِکمی آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مهدی صدفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیت الله جوادی آملی به تبع استاد خود، علامه طباطبایی، با تحلیلِ عینِ ربط بودن معلول به علت، ماهیت را به مفهوم بازمی گرداند؛ ازاین رو خارجی بودن ماهیت را به عرض وجود، که در کلام ملاصدرا است، سخنی مقدماتی و تعلیمی می داند؛ پس آنچه متن خارج را پُر کرده، فقط وجود است که با علم حضوری شهودی اتصالی در مشهد نفس عارف قرار می گیرد. این علمِ شهودیِ عرفانی، عبور از علم و رسیدن به نفس معلوم یا شهود عرفانی عوالم منفصل است؛ اما عارف باید در حیطۀ نظر و برای تبیین و مستدل کردن سخن خود، در عالم مفاهیم و علم حصولی سخن گوید؛ پس چاره ای نیست که منطق پا پیش نهد، این مفاهیم را بررسی کند، با آن ها معاملۀ علم حصولی کند و شهودات بی واسطه را به رتبة یقین روان شناسانه تقلیل دهد؛ اما معاملۀ منطق با عرفان این نیست که جداافتاده از عرفان شهودی با مفاهیمی در عرفان نظری کار کند، طوری که مفاهیم نظری را به بدیهی بازگرداند(شیوۀ منطق)، بلکه فقط وقتی مفاهیم نظری و بدیهی از پلیدی ها مصون اند که با عین خارجی پاک مرتبط باشند و بتوانند یافته های متصل خود را به حقایق منفصل برگرداند. مقاله درصدد است تفاوت های این دو شیوۀ عرفانی را مقایسه و امکان پیوند آن ها را بررسی کند.
معرفت فطری از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی و شهید مطهری با استناد به آیات و روایات
نویسنده:
مرضیه آب یاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل مهم و اساسی در باب معرفت، شناختِ خودِ انسان است که بدون آن، دستیابی به هیچ نوع معرفت و شناختی امکان‌پذیر نخواهد بود. آدمی قبل از هر نوع شناختی نسبت به جهان پیرامون، باید خود را بشناسد و گنجینه‌های معرفت و نهاد خود را کشف نماید. فطرت که از ویژگیهای اساسی حیات عقلانی انسان است، از جمله مسائلی است که توجه مکاتب علمی و فلسفی را به خود جلب نموده‌است و هر مکتبی به نسبتِ مبنای فلسفی خود در این‌باره نظری را ارائه داده‌است.فطرت به عنوان آفرینش ویژه در فرهنگ و معارف اسلامی جایگاه ویژه ای دارد که بر ویژگیهای خاص انسانی در سرشت و خلقت وی اشاره دارد و متمایز‌کننده انسان از حیوان می باشد.امور فطری انسان دو تجلی‌گاه دارد: یکی شناخت یا معرفت و دیگری احساس یا گرایش. محور بحث در این پژوهش، فطریات معرفتی یا فطرت در ناحیه دریافتها و شناختها است و اینکه انسان دارای یک سلسله معلومات‌فطری - یعنی معلومات غیراکتسابی- است که نوشته حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه‌ای و نرم‌افزاری از میان آراء و دیدگاههای استاد شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی در پی شناخت معرفتهای فطری می باشد.به نظر می رسد برای دست یافتن به دریافت صحیح از معرفت فطری، آشنایی با معرفت و فطرت و دیدگاههای اصیل اسلامی به خصوص قرآن و روایات ضرورت می‌یابد. با تحلیل و بررسی ابعاد مختلف معرفت فطری در آثار استاد مطهری و آیت الله جوادی آملی، مباحثی همچون خداشناسی و انسان شناسی و باید و نبایدهای اخلاقی نمود برجسته ای پیدا می کنند.بنابراین چون امور فطری به ویژه معرفتهای فطری، از بدو خلقت الهی انسان در ذات و سرشت وی نهادینه شده است، مهمترین مسئله، آشنایی با عوامل و موانع شکوفاییِ معرفتهای فطری است که انسان را از انحراف و فراموشی اصل خویش به دور می دارد.
ادراکات فطری از دیدگاه ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مرضیه عظام نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث ازادراکات فطری به عنوان اساس معرفت بشرهمواره مورد توجه فلاسفه ی شرق وغرب بوده است. لذا دراثر حاضرسعیبرآن است که دریک فصل، نگاهی اجمالی به تاریخچه ی بحث در میان فلاسفه ی شرق وغرب داشته سپس این بحث رابه طور مفصّل ازدیدگاه ملاصدرا و استاد جوادی آ ملی مورد بررسی قرارداده تا اینکه تفاوت دیدگاه ها دراین رابطه مشخص شود. دراین بررسی سه معنا از ادراکات فطری مورد نظراست: ادراکات فطری به معنای علوم بدیهی که اوّلیات تصوری وتصدیقی و فطریات اصطلاحی را دربردارد. ادراکات فطری حضوری که به نحو تکوین با انسان خلق می شوند که این دودسته مورد قبول غالب فلاسفه ی اسلامی است. و فطری به معنای علوم ذاتی عقل، که در میان فلاسفه ی غرب مطرح است.عموم فلاسفه ی مسلمان براین باورند که خداوند تعالی اساس ساختمان بشر را برفطرتی خاص آفریده است که اقتضای ذات اوست. وبه لحاظ این خلقت ویژه دارای اموری فطری است که به دو قسم بینش ها وگرایش های فطری تقسیم می شود از طرفی همه ی گرایش های فطری اش مبتنی بربینش های فطری است. بدین ترتیب انسان موجودی فطرتاً متفکراست که براساس علم واندیشه کار می کند.ازطرفی مطلق علم به حصولی و حضوری و علم حصولی به تصور و تصدیق و هرکدام ازاین دو به بدیهی ونظری،و بدیهی به اوّلی و ثانوی قابل انقسام است. درادراکات حصولی بدیهیات اوّلیه و فطریات اصطلاحی از بدیهیات ثانویه مصداق ادراکات فطری به دو معنای متفاوت هستند و همه ی ادراکات اعم ازنظری و بدیهی مبتنی بر بدیهیات اوّلیه اند؛ ادراکات فطری حضوری علومی هستند که ازبدو خلقت به نحو فطری همراه انسان اند و در مرتبه ی مطلق علم، مصداق دیگر ادراکات فطری و بدون واسطه برای نفس حاضرند.تااینجای بحث، نقطه مشترک تمام فلاسفه ی اسلامی ازجمله ملاصدرا واستاد جوادی آملی است. چند تفاوت قابل ملاحظه میان ملاصدرا واستاد جوادی آملی وجود دارد به این صورت که: ایشان برخلاف نظر ملاصدرا و دیگرفلاسفه ی اسلامی علم حضوری را نیز به بدیهی و نظری تقسیم میکند؛و معتقداست آنچه منحصردرعلم حصولی است تقسیم آن به تصوروتصدیق است که درعلم حضوری راه ندارد.از طرفی دیگر وی مطابقت وعدم مطابقت را ازلوازم هر دو قسم علم و همچنین کشف عرفا می داند. همچنین استاد جوادی معتقد است ادراکات حضوری ذاتی انسانند وانسان ازاین جهت مستوی الخلقه است؛ لذاسخن افلاطون که همه علوم را تذکّر و یادآوریِ دانسته های پیشین می‏داند، باتوجه به علوم حضوری صحیح است.از طرفی هردو بزگوار بواسطه ی مبنا بودن ادراکات فطریبه نقد مکاتب معرفت شناسی ازجمله عقل گرایان، حس گرایان، شکاکان و سوفسطائیان پرداخته اند.کارکردهای دیگرادراکات فطری که دراین اثر به آن اشاره شده است عبارتند از: اثبات توحید، بازگشت علم حصولی به حضوری، ابتنای گرایش های عملی بینش های فطری، نقش ادراکات فطری درساختمان معرفت بشر.
  • تعداد رکورد ها : 186