جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 745
زبان دین از دیدگاه پل تیلیش و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه فرح‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ی زبان دین به معنای خاص آن ( چگونگی اتصاف خداوند به صفات و افعال) از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان و غیرمسلمان بوده است. ارائه‌ی رویکردهایی متفاوت هم‌چون رویکرد تمثیلی، سلبی، تأویلی و نمادین به گزاره‌هایی که صفاتی انسان‌وار از خداوند ارائه می‌دهند گواه بر این مطلب است.از این میان پل تیلیش فیلسوف و متکلم معاصر آلمانی زبان دین را تماما نمادین دانسته و قائل به تحویل‌ناپذیری نماد است به این معنا که نمادها قابل ترجمه به زبان حقیقی نیستند و تنها مواجه‌ی انسان با امر مطلق را امکان‌پذیر می‌سازند. در مقابل علامه طباطبایی فیلسوف واندیشمند مسلمان زبان دین را ترکیبی از تمثیل، تشبیه، کنایه و نوعا رمز می‌داند که این زبان قابل ترجمه به زبان حقیقی است به این معنی که این صفات بین انسان و خداوند به نحو مشترک معنوی هستند و انسان می‌تواند در حد توان خود این صفات را بفهمد . در مقایسه‌ی این دو دیدگاه روشن می‌شود که نظریه‌ی نمادین دانستن زبان دین راه شناخت خدا را بر انسان می‌بندد و به تعطیل عقل منجر می‌شود در حالی که اشتراک معنوی صفات بین خدا و انسان می‌تواند، هرچندبه میران کم، ما را در شناخت خداوند یاری کند.
قاعده‌ی لطف و مبانی کلامی آن
نویسنده:
اقدس حاجی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اصول و قواعد مهم در کلام عدلیه قاعده‌ی لطف است که پس از قاعده‌ی حسن و قبح عقلی مهمترین قاعده‌ی کلامی به شمار می‌رود. رتبه‌ی منطقی و جایگاه این قاعده بعد از آن است که بدانیم برای هر انسانی اعم از مومن و کافر تکلیفی وجود دارد و این تکلیف برای هر دو گروه نیکو و حسن است. همانگونه که متکلمین و فلاسفه بر این امر متفقند و حسن بودن آن را به وجهی تبیین و توجیه می‌کنند. قاعده‌ی لطف میان متکلمان و اندیشمندان اسلامی از دیرباز مطرح بوده و خاستگاه بسیاری از باورهای اعتقادی قرار گرفته است. وجوب تکالیف دینی، لزوم بعثت، وجوب عصمت، وجوب امامت و... از جمله مسائلی است که بر این قاعده استوار گردیده‌اند. لطف در اصطلاح متکلمان از صفات فعل الهی است و آن چیزی است که نزدیک می کند مکلف را به سوی طاعت و دور می‌کند او را از انجام معصیت به شرطی که به حد الجاء و اضطرار نرسد یعنی اختیار مکلف باقی بماند. اکثر متکلمان شیعه از طرفداران قاعده‌ی لطف به شمار می‌روند و آن را به عنوان قاعده‌ی عقلی- کلامی پذیرفته‌اند. اما گروهی از متکلمان معتزلی و متکلمان اشعری به دلیل نفی کردن حکم عقل و عدم پذیرش حسن و قبح عقلی این قاعده را نپذیرفته و با آن مخالفت کرده‌اند. دلایل عقلی و نقلی زیادی برای اثبات این قاعده وجود دارد، مهم‌ترین دلیل این است که عقل با توجه به اصل حکمت خداوندی بر لزوم لطف به عنوان یکی از صفات فعلی حکم می‌کند و ترک آن را بر خداوند قبیح و ناروا می‌داند.در قرآن و روایات هم پیرامون لطف مطالبی بیان شده‌است و لطیف بودن یکی از صفات الهی به شمار می‌رود. شبهاتی از طرف مخالفان به ویژه در مسئله‌ی امامت وارد شده است که در متن رساله برخی از شبهات و پاسخ آنها بیان شده است.
تجلی اسماء و صفات و افعال الهی در سوره های قرآن
نویسنده:
مریم یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خدامحوری از ویژگی‌های قرآن کریم است تا آنجا که اسماء، صفات و افعال خدای متعال به طور چشمگیری در سوره های قرآن منعکس شده است.این پایان نامه باروشی جدید به بررسی تجلی اسماء وصفات وافعال الهی در سوره‌های قرآن پرداخته است؛ و هدف از آن این است تا اوّلاً نشان دهد که هر یک از سوره‌ها به چه وجه یا وجوهی از ذات الهی را متجلی ساخته اند و ثانیاً رابطه آنها با موضوع یا موضوعات سوره به چه صورت است.قرآن مجید 114 سوره دارد که براساس ترتیب نزول، 86 سوره ی آن مکی و28سوره ی آن مدنی است.از بررسی سوره‌های مکی ومدنی چنین حاصل می شود که سوره‌های مکی با اینکه تعداد بیشتری از سوره‌ها را دربرگرفته اما نام جلاله "الله" در این سوره‌ها کمتر از سوره‌های مدنی بکار رفته است، در عوض نام "رب" و "اله" دراین سوره‌ها بیشتر آمده است. در بقیه موارد، یعنی تعداد صفات وضمایر وافعال، سوره‌های مکی آمار بیشتری ازسوره‌های مدنی دارد وتنها فعل‌های نهی هستند که در هر دوگروه بطور یکسان بکاررفته است .در این میان سوره ای که ارتباطی بین صفات وموضوعات آن وجود نداشته باشد دیده نشد حتی سوره‌هایی که صفاتی در آنها نبوده، موضوعات سوره باصفت رحمن ورحیم ابتدای سوره مرتبط است.در این پژوهش درهرسوره یک یا دو صفت به عنوان نمونه به همراه اقوالی ازمفسران انتخاب شده است تا نشان دهنده ارتباط بین صفات وموضوعات بکاررفته در سوره باشند.
رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ملارجبعلی تبریزی
نویسنده:
صدیقه نادعلی کاخکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در صدد است تا دیدگاههای دو تن از سردمداران مکتب اصفهان – ملاصدرا و بزرگترین منتقد او ملارجبعلی تبریزی – را در خصوص رابطه عقل و دین مورد بررسی قرار داده و نکات اختلاف و اشتراک آنها را در دو اصل اساسی دین یعنی مبدأ و معاد بیان دارم . با نظر به آثار این دو حکیم می توان دریافت که بیشتر اختلافات ملاصدرا و ملارجبعلی در خصوص مسئله خدا و اسماء و صفات الهی می باشد از جمله :1 – ملاصدرا قائل به وحدت وجود می باشد بطوریکه وی خدا را اصل وجود و سایر موجودات را تجلی او دانسته است ؛ ولی ملا رجبعلی قائل به تباین وجود بین واجب و ممکن بوده تا واجب تعالی در ردیف ممکنات قرار نگیرد. 2 – ملا صدرا معتقد به اشتراک معنوی وجود و سایر صفات کمالیه بین واجب و ممکن است ؛ ولی ملا رجبعلی قائل به اشتراک لفظی وجود بین واجب و ممکن است . 3 – ملا صدرا صفات را عین ذات خدا می داند ؛ ولی ملا رجبعلی به انکار صفات در خداوند پرداخته و ذات خدا را منزه از هرگونه صفتی می داند . 4 – ملاصدرا صفات الهی را بر دو قسم ایجابی و سلبی دانسته است ؛ ولی ملا رجبعلی تمام صفات را به صفات سلبی برمی گرداند .نکته اشتراک دیدگاه این دو حکیم ، در مسئله معاد جسمانی بوده که هر دوی اینها قائل به حشر نفوس به بدن مثالی بوده اند که بدنی بینابین و نیمه مادی و نیمه مجرد است . در واقع با بررسی بیشتر آرای این دو حکیم به این نتیجه رسیدم که ملا رجبعلی و شاگردانش بر خلاف ادعاهایی که مبنی بر رد فلسفه داشته اند و خود را پیرو الهیات تنزیهی دانسته و معتقد بودند که ما عقل را نباید در فهم دین وارد بکنیم ، در واقع عملکرد خودشان بر خلاف گفتارشان بوده است . چنانکه در مسئله خدا ما دیدیم ملارجبعلی خود با اینکه ادعا داشت خدا قابل تصور نیست و نباید عقل را در مسائل دینی وارد کرد ، خود دو برهان در اثبات خدا آورده است . و یا در مسئله معاد جسمانی با اینکه خود معتقد است زبان شرع ، کاملترین بیان است و هرگونه تبیینی در مورد آن توضیح واضحات است ، خودشان قائل به حشر نفوس به بدن مثالی گشته اند و برای آن دلیل نقلی آورده اند . لذا نقد آنها مبنی بر جدایی دین و عقل در مقام تفوّه باقی مانده و خودشان به آن پایبند نیستند
علم خداوند به جزئیات از دیدگاه حکمت متعالیه و بررسی آن در آیات و روایات
نویسنده:
زهرا رسولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که در بحث خداشناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است مسأله علم خداوند به جزئيات عالم هستي (ماديات) قبل از آفرینش و در مقام ذات و همینطور بعد از خلقت و در مقام فعل می باشد. در این پژوهش به بررسي علم خداوند به جزئيات از ديدگاه حكمت متعاليه و آیات و روایات پرداخته شده است.در ابتدا،مبادی تصوري و تصديقي مسأله علم مانند ماهيت و اقسام علم بیان شد و معلوم گردید که ماهیت و حقیقت علم از نگاه فیلسوفان حكمت متعاليه،از سنخ وجود است و از مقولات ماهوی نیست و از آنجا كه نظريه حكمت متعاليه تكامل يافته و مبتنی بر حكمت مشاء و اشراق است، لذا در ادامه به تبيين ديدگاه ابن‌سينا و شيخ اشراق پرداخته شد.از نگاه ابن سینا،علم الهی به جزئیات به وسیله صور مرتسمه و به نحو کلی است و از نظر شيخ اشراق، علم خداوند به موجودات مادی به وجود عینی آنها تعلق می گیرد. پس از بررسي و ارزيابي اين دو ديدگاه توسط صدرالمتألهين، ديدگاه وي كه علم اجمالي خداوند در عين كشف تفصيلي در مقام ذات است مطرح گرديد، ايشان اين نظريه را به دو طريق تبيين و اثبات مي‌كند: يكي شيوه‌ي فلاسفه است كه در آن از قاعده‌ي «بسيط الحقيقه كل الاشياء» استفاده كرده است و ديگري طريقه عرفاست، كه علم پيشين الهي را در مقام ذات به نحو تفصيلي تبيين و مبرهن مي‌سازد.سپس رأي نهايي صدرالمتألهين در ارتباط با علم خداوند به موجودات در مقام فعل بيان گردید.در محتوای آیات قرآن و روایات ائمه علیهم السلام تصریح به علم خداوند به جزئيات قبل و بعد از آفرینش شده ولی تبیینی که مبتنی بر اصولی مانند اصول فلاسفه باشد،دیده نشد اما در ارتباط با ویژگیهای علم الهی،وجوه مشترک زیادی همچون ذاتی بودن،حضوری بودن، اکتسابی نبودن،مطلق و نامتناهی بودن،عدم شباهت میان علم خدا و موجودات و... میان نظرات فیلسوفان حكمت متعاليه و محتوای آیات و روایات وجود دارد. کلید واژه ها:علم خداوند، جزئيات، علم حضوری، قاعده «بسيط الحقيقه كل الاشياء»، حکمت متعالیه، علم الهی در آیات، علم الهی در روایات.
اراده و فاعلیت الهی در قرآن و مقایسه آن با آراء ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
شهاب‌الدین ذوفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر کاری است تطبیقی در حوزه‌ی بررسی‌های نظری مربوط به مناسبات بین عقل و دین در مسائل الهیات که به طور خاص مبحث اراده و فاعلیت الهی را از منظر قرآن ‌کریم و دو شخصیت برجسته از دو مکتب معروف فلسفی اسلامی یعنی حکمت مشاء و حکمت متعالیه، مورد مطالعه قرار می‌دهد. روش تحقیق کتابخانه‌ای و تحلیلی است و چشم ا‌نداز بحث همگرایی نسبی بین دیدگاه‌های عقلی و نصوص قرآنی است. نخست اصول و مفاهیم مرتبط با اراده و فاعلیت خداوند در نحله‌های فکری اسلامی بازبین شده و آنگاه سازوکار کلّی اندیشه‌ی ابن‌سینا در اهم مباحث مربوط به واجب‌الوجود و صفات و افعال او معرفی و ویژگی‌های فلسفه‌ی او از جمله نظریه‌ی عنایت که سایه‌گستر بر همه‌ی مسائل مطرح در صفات و افعال الهی است گزارش شده است. از دیدگاه ابن‌سینا اراده‌ی ذاتی خداوند و فاعلیت ایجادی او در پرتو علم عنایی‌اش به ذات خود قابل تبیین است، بدون آنکه قصد و غرضی ورای ذات اقدس خود داشته باشد. واجب‌الوجود عاشق ذات خود و مبتهج به جمال خود است، پس هر چه از وی صادر شود محبوب اوست. اراده در افق ربوبی عاری از هر مقدمه‌ی تمهیدی و بدون هر گونه تأثیر از غیر است. آنچه که در ازل از ذات حق شرف صدور یافته به مقتضای قاعده‌ی الواحد موجودی یگانه است. این موجود عقل محض، فعلیت محض و صورت محض می‌باشد. در ادامه، دیدگاه‌های ملاصدرا در اراده و فاعلیت الهی با تکیه بر اهمّ دستاوردهای فلسفی او از قبیل اصالت، وحدت و تشکیک در وجود و قاعده‌ی بسیط الحقیقه، بررسی شده و تأثیر مبانی حکمت متعالیه در تبیین اراده‌ی ذاتی الهی نشان داده شده است. همان‌گونه که وجود حقیقی دارای مراتب کمال و نقص و ساری در جمیع موجودات است، صفات حقیقی وجود همچون علم و قدرت و اراده نیز در همه‌ی موجودات بر حسب مرتبه‌ی آن‌ها سریان دارد و تابع وجود آن‌هاست. در مورد واجب‌الوجود علم، قدرت و اراده هر سه صفات ذاتی و عین ذات او هستند؛ بدین معنا که هر یک بیان و تعبیری از ذات هستند، آن‌چنان که مفهوم آن‌ها اقتضا می‌کند. اما فاعلیت الهی نزد ملاصدرا با توجه به مفهوم جدیدی که از علیت اراده کرده است معنای دیگری می‌یابد. ملاصدرا موفق به تبیین علم تفصیلی الهی در مقام ذات شده و مفهوم فاعلیت بالتجلی را در طول نظریه‌ی عنایت مطرح می‌نماید. فاعلیت الهی امری است ذاتی و ضروری و به نحو تشوّن و تجلّی و فعل او امری است مجرد، واحد و قدیم که به اراده‌ی ذاتی ازلی از او صادر شده و فیض منبسط نام گرفته است و تمام مراتب آفرینش را شامل می‌شود و در هر مرتبه با تعیّنی خاص همراهی می‌کند.بررسی آیات قرآن‌کریم در موضوع اراده و فاعلیت الهی نشان می‌دهد اگرچه این کتاب آسمانی به زبان فلسفه سخن نمی‌گوید، اما مفاهیم و مسائل بدیعی عرضه می‌کند که قرابتی ویژه بین آن‌ها و برخی اندیشه‌های دو فیلسوف دیده می‌شود. آیات قرآن در مورد اراده‌ی الهی تنها ناظر به اراده‌ی فعلی نیست، همان‌طور که در مورد افعال حق تنها افعال کونیّه الهی را بازگو نمی‌کند، بلکه اراده‌ی ذاتی، علم عنایی، فعل ابداعی و فیض نخست را می‌توان به زبان قرآن در آن آیات جستجو کرد.
اعانت مظلوم در فقه مذاهب اسلامی
نویسنده:
امیر فرخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظر به جایگاه رفیع و مهم قرآن کریم در بین مسلمانان به عنوان مهمترین راه سعادت و رستگاری انسان ها و گرانبهاترین و پر ارزش ترین پشتوانه زندگی عادی و معنوی مسلمانان جهان و معجزه ی بزرگ خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) که بارها این کتاب را به همین عنوان به امت خود سپرده است و به طور مکرر به ویژه در آخرین روزهای زندگی خود به مردم فرمودند:((من پس از خود دوچیز گرانبها در میان شما می گذارم که تا قیامت از هم جدا نخواهند شد و تا زمانی که به آن دو تمسک جویید , هرگز گمراه نخواهید شد: یکی قرآن است و دیگری عترت من،که بیان کننده قرآن می باشند)) بنابراین تقدیس و احترام به قرآن و عمل به دستورات آن بر همه مسلمانان جهان واجب می باشد.در این اثر که تحت عنوان اعانت مظلوم در فقه مذاهب اسلامی می باشد در فصل اول تحت عنوان کلیات ضمن طرح مساله و سوالات تحقیق و پیشینه تحقیق به بررسی معانی و تعاریف واژه‌های مظلوم، ظلم، اعانت و ... پرداخته شده. در فصل دوم به بررسی مبانی فقهی اعانت مظلوم از منظر آیات و روایت پرداخته شده و تا آستانه نگاه اهل تسنن سخن رفته است چون بیان چنین رویدادهایی , مایه ی اصلی و تردید ناپذیر پدیده ی ترس در بین انسانها بوده است که پس از بررسی کوتاه و اجمالی مبحث اعانت مظلوم از دیدگاه قرآن کریم و سخنان معصومین (ع) را باز نموده ام.در فصل سوم که با بررسی کوتاه از چگونگی اجابت اعانت مظلوم و پیامد های آن، شرح حال فقهای امامیه و اهل تسنن و نمونه هایی از آثار نام آوران قبل از اسلام و بعد از اسلام و تاثیر آن بر دوره ی حاضر , بیان گردید , همچنین چگونگی راهمبانی فقهی دریافتن مفهوم اعانت و عدالتدرپهنه کلام دینیرا باز نموده ام و به شرح حال و بررسینام آوران عرصه دین اسلامبه اجمال و تفصیل پرداخته شده است. در فصل چهارم به بررسی فلسفه ظلم و عدل و سیر اجمالی این رویداد پرداخته شده و شاید بتوان گفت سیر اصلی پژوهش نگارنده در همین فصل است که با بررسی و تحلیل آثار بزرگان. دین اشاره ای در موضوع اعانت تنها ذوق خوش را به داوری نشانده ام،می دانم ذوق هرکس ویژه ی او و در خور طبیعت و تربیت و مشاهدات اوست نه ذوق جمعی.چنین چشم داشتی از این اثر عادلانه و نیکو نیست که آرای دیگران عبث و بیهوده است.پناه می برم به خداوند بزرگ، و برخود امید داشته که استادان فرزانه بزرگ در این راهی که پیموده ام بعد از بررسی،کاستی ورسایی هایی که در این مجموعه خواهند یافت بی بهره ام نگذارند؛ تا در کارهای دیگر با فراغت خاطر بر بلندی پهنه ی عریض و گستردهالهیات پرواز نمایم.
بررسی چگونگی انتصاب امام از دیدگاه شیخ طوسی و متکلمین اشعری و معتزلی
نویسنده:
مرضیه ظاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق به بررسی چگونگی انتصاب امام از دیدگاه سه فرقه مهم اسلامی یعنی ؛ امامیه(بررسی آراء شیخ طوسی) و معتزله و اشاعره پرداخته شده است.با مطالعات در این زمینه به دنبال اهدافی از جمله،اینکه جوانب مختلف امامت مورد بررسی قرار گیردو این مطلب تبیین شود که یگانه راه عبودیت خداوند سبحان از راه شناخت ولی امر او یعنی امام معصوم است، پس امام مقامی دارد که تنها خداوند آن را تعیین میکند و دارای صفاتی است که او را از دیگران ممتاز می سازد و وی را مشعل دار هدایت مردم می نماید.ودر نتیجه به این مهم دست یافتیم که اگر وجود امام معصوم واجب نباشد بقاى شریعت نیز واجب نباشد، لیکن چون بقاى شریعت واجب است پس وجود امام معصوم واجب است.واینکهامام باید معصوم و منصوص و افضل از سائر ناس باشد و چون اینگونه است پس تنها خداوند میتواند امام امت را تعیین کند.واین در حالی است که متکلمان اشعری و معتزلی چنین مقامی برای امام و خلیفه قائل نیستند و مقام او را یک مقام اجتماعی می دانند و و یژگی های عصمت و نص و علم را از او منتفی میدانند.ایشان قائل اند که امام به اختیار و انتخاب مردم برگزیده میشود.تحقیق پیش رو یک تحقیق کتابخانه ای است و روش آن عقلی – نقلی است و چون مطالب مربوط به امامت گسترده است نگارنده پس از رجوع به کتب مختلف اقدام به نگارش پایان نامه نموده است.
بررسی تفسیری و بیان تاویلی «یا لیت و مشتقات آن» در کلام وحی
نویسنده:
مهدی حائری‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژه ی « یا لیت و مشتقات آن » در لغت بمعنای آرزو کردن است و دلالت بر تمنی و خواستن می کند. تمنی و درخواست چیزهایی را که بدست آوردن آنها هم اکنون ، ناممکن و غیر دست یافتنی است. آرزوی چیزهایی را که نداشته و هم اکنون می خواهد داشته باشد(مانند بهره برداری صحیح از فرصتها و سرمایه عمر ،...) و بر عکس تمنی چیـزهایی را که داشته و هم اکـنون می خواهد نداشـته باشد.( مانند شرک و نفاق )آیات قرآن در شناسایی این وجوه تمنی ، علل و عوامل آنها ، پیامهای ارزشی به انسان می دهد به این معنا که اگر وجه تمنی ، مثبت است ، انسان در زندگیش آن را اجرا کند و از فرصتها به نحو احسن استفاده کند. و اگر وجه تمنی ، منفی و واهی است ، بشر در زندگیش از آن پرهیز کند . این وجوه مذکور در آیات ، دستاوردی برای بشریت است که از نعمت حیات بهره مندند، تا زندگی خود را بر اساس آن سامان دهد و نیز برای انسانهای پند ناپذیر ، اتمام حجت پروردگار است که مبادا آنها هم به همان تمنیات خیالی و واهی گرفتار شوند.در این تحقیق به بررسی چهارده مورد از آیات تمنی پرداخته شده است که به دو بخش تقسیم می شود یکی در قلمرو دنیا و دیگری در قلمرو آخرت است. مـنظور از « قلمرو دنیوی » آنسـت که گویندگان ، « ای کاش » را در دنیا بر زبانـشان جاری می نمایند. و منظور از« قلمرو اخروی » آنست که گویندگان ، « ای کاش » را پس از مرگ و در آخرت و قیامت ، بر زبانشان جاری می کنند. آیات مذکور در قلمرو دنیا و آخرت تنها یک موردش جنبه ی اثباتی دارد( که در دنیا مربوط به حیاء و عظمت روحی حضرت مریم (س) ودر آخرت «برزخ» مربوط به تلاش و استقامت حبیب نجار « مومن آل یس » در هدایت اهل غفلت می باشد ) و بقیه موارد ،جنبه های منفی و سلبی در قلمرو دنیا و آخرت دارد ( مانند شرک و غرور ، نفاق ، آرزوی جدائی از شیطان ، عدم تکذیب آیات الهی ،.....) در هر صورت دستاورد بسیار مهم از آیات ذکرشده، آن است که انسان پیش از فرارسیدن مرگ و حساب و کتاب برزخ و مشاهده عذاب الهی از درسهای آن استفاده و برای زندگی جاودانه خود تدارک کند. بنابراین شناخت این وجوه تمنی در آیات قرآنی به انسان ،این امکان را می دهد که پیش از ، از دست رفتن فرصت ها و پشیمانی ، از فرصت ها استفاده و از درسهای آن بهره گیرد و زندگی خود را براساس کمالات انسانی و رضای پروردگار تنظیم نماید و سامان دهد تا به سعادت ابدی برسد .
مقایسه زبان تفسیری و زبان عرفانی میبدی در کشف الاسرار و عده الابرار (جلد اول و دوم)
نویسنده:
شادی آبکار اصفهان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهکشف الاسرار و عد? الابرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی اثر گرانقدر سده ی ششم هجری از مهمترین و اولین تفاسیر عرفانی کهن پارسی است. که نویسنده ی آن در نگارش هر سه نوبت به متون تفسیری قبل از خود نظر داشته و هنرمندانه از آنها بهره برده است. در این تفسیر ذیل هر آیه در سه بخش که تحت عنوان نوبت آمده است به سه سبک آیه ترجمه و تفسیر شده است. میبدی در نوبت اول کشف الاسرار ترجمه ای تحت الفظی و معنای صریح آیات را با بهرهگیری از واژگان سره فارسی ارائه کرده است. در نوبت دوم، به کمک زبان تفسیری که زبانی علمی، عادی وقابل درک است به نقل آیات و شأن نزول آنها، معنی لغات ریشه یابی اختلاف قرائت ها، مفهوم کلی آیه، اشعار عربی، احکام و اصطلاحات فقهی و به تحلیل جنبه های تاریخی و روایی و بیان اسرائیلیات پرداخته است. در این نوبت از سطح استنادی و استدلالی زبان عرفانبهره برده است. نوبت دوم جنبه ی اطلاع رسانی و ارتباطی دارد اما در نوبت سوممیبدی سعی کرده دریافت های عرفانی خود را که حاصل جریان سیر و سلوک است و از جنس مادی و این جهانی نیست با بیان رمزی، تمثیلی، استعاری و به کارگیری صورخیال و دیگر ظرفیتهای زبان در قالب محدود کلام به دیگران منتقل کند .و با نقل جملاتی از بزرگان اهل تصوف و همچنین استفاده از اشعار فارسی و عربی به تأویل و تفسیر عرفانی قران و مفاهیم دینی همت گماشته است. بنابراین نوبت سوم جنبه ادبی و هنری دارد.نگرش میبدی نسبت به موضوعات مختلف روی زبانش تأثیر گذاشته به عبارت بهتر وی مفاهیم ساده را با نثر تعلیمی و زبان عبارت و مطالب پیچیده را از دیدگاه عرفان نظری با نثری رمزآلود به زبان اشارت و موضوعات اصلی را از دیدگاه شریعت و طریقت با نثر علمی تفسیری بیان کرده است. بنابراین متن از لحاظ ساختار زبانی یکدست نیست.در این پژوهش نگارنده سعی دارد نوبت دوم(زبان تفسیری) و نوبت سوم(زبان عرفانی) کشف الاسرار میبدی را از لحاظ زبانی مورد مطالعه قرار دهد از این رو براساس تعریفی که در کتاب زبان عرفان از سطوح مختلف زبان عرفانی(سطح استدلالی، استنادی، محاکاتی، تناقضی) آمده است سطوح مختلف زبان تفسیری و زبان عرفانی میبدی را بررسی و تبیین کرده است.??کلید واژگان:کشف الاسرار- ابوالفضل میبدی- زبان تفسیری- زبان عرفانی- متونتفسیری و عرفانی.
  • تعداد رکورد ها : 745