جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 847
وجود و ماهیت در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
نویسنده:
طاهره کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
ارسطو در بررسی مفهوم«وجود»پرسش از«هستی»را به پرسش از«جوهر»(اوسیا) ارجاع می‌دهد و«جوهر»را عبارت از چیستی و ماهیت می‌داند.هرچند در حوزه مباحث‌ منطقی«هستی»و«چیستی»را منفک و متمایز از یکدیگر مطرح می‌کند اما این تمایز را به‌ حوزه مباحث متافیزیکی گسترش نمی‌دهد. اما در نظام فلسفه مشائی اسلامی،تبیین و تفکیک«وجود»از«ماهیت»بدون تردید یکی‌ از بنیادی‌ترین آرا و عقاید فلسفی محسوب می‌شود.در تاریخ فلسفه اسلامی نظریه تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت را به ابن سینا نسبت می‌دهند،اما فارابی نخستین‌بار تقسیم دو بخشی«وجود»و«ماهیت»را به نحو قطعی و صریح مطرح نموده است و زمینه را برای‌ ابن سینا و حکمت سینوی فراهم نموده است.وی علاوه بر تمایز منطقی بین«هستی» و«چیستی»اشیا قائل به تمایز متافیزیکی بین آنها شده و این تمایز متافیزیکی را مبنای‌ نظام مابعد الطبیعی خویش قرارداده است.از نظر فارابی وجود عرض لازم ماهیت است. این مقاله مفهوم«هستی»و«چیستی»اشیا و رابطه بین آنها را به عنوان یکی از مباحث‌ بنیادی«هستی‌شناسی»فلسفه مشاء در اندیشه فلسفی دو حکیم بزرگ مشائی ارسطو و فارابی تطبیق و بررسی می‌نماید.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
مقایسه اخلاق شهروند جهانی کانت و مدینه فاضله فارابی
نویسنده:
روح‌اله طراوت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش اصلی ما در این رساله پاسخ به این مسأله است که آیا از دل نظام فلسفی و اخلاقی کانت و فارابی می‌توان عناصری را برای دست‌یابی به اخلاق شهروند جهانی یافت؟در عالم فلسفه، اعم از فلسفه کلاسیک یونان و مکاتب فلسفی پس از آن، مفاهیم«جهان وطن‌گرایی» و «اخلاق شهروند جهانی» همواره متناسب با فضای فکری متفکران آن عصر مورد ارزیابی قرار می‌گرفته است. کانت نیز به سه طریق، که ملازم با یکدیگر هستند، به مبحث اخلاق شهروند جهانی و جهان وطن‌گرایی پرداخته است.او در روش نخست اصول اساسی نیل به اخلاق جهانی، که نشأت گرفته از قوانین اخلاقی او می‌باشد، را ارائه و سپس با توجه سومین اصل بنیادهای مابعدالطبیعۀ اخلاق، هر فرد انسانی را موظف به نوع خاصی از قانون‌گذاری می‌کند که برای یک شهروند جهانی در گسترۀ غایات طبیعی به منزلۀ قوانین تخطی‌ناپذیر اخلاق به شمار رود. در روش دوم، او تکالیف و وظایف حقوقی ـ اخلاقی شهروندان را مشخص و سپس به بحث پیرامون ایجاد نهادهایی که بتوانند افراد را به شهروندان جهانی در پناه یک صلح پایدار برسانند، می‌پردازد. کانت در روش سوم، با بسط نظریۀ دین عقلانی ـ اخلاقی خویش، حکومت دینی را ترسیم می‌نماید که در آن هر شهروند خود را در زیر بیرق خداوند و نهاد کلیسا احساس کرده و به همین جهت ساختار یک حکومت جهانی شکل می‌گیرد.در اندیشه‌های فارابی نیز به این نکته اشاره می‌شود که او چگونه براساس دیدگاه‌های شهروندان، مدینه‌ها را به فاضله و غیرفاضله تقسیم کرده است. براین اساس او برای مدینۀ فاضله نحوه‌ای از حکومت را قائل شده که در آن براساس معیارهایی، حکمرانی را انتخاب نموده و سپس هر کس به تناسب نسبت خود با این حکمران تکالیف و وظایفی را بر عهده می‌گیرد. به همین منوال او گستره‌ای از مدینه‌ها را مشخص کرده که در نهایت به شکل‌گیری مدینۀ فاضلۀ معموره منجر می‌شود و از همین روی شهروندان آن را شهروندان جهانی و اخلاق برآمده از آن را اخلاق شهروند جهانی می‌توان نام نهاد. در پایان پس از ارائۀ تمایزات اخلاق کانتی و مدینۀ فاضلۀ فارابی، این نتیجه‌ حاصل می‌شود که در دنیای کنونی و برای به‌دست آوردن اخلاق شهروند جهانی نه صرف اندیشه‌های کانت و فارابی که آراء دیگر فلاسفه نیز می‌بایست برای دست‌یابی به یک نظام واحد به طور واضح و متمایز مورد مداقّه قرار گیرند.
تاثیر اثولوجیا بر فلسفه ی فارابی
نویسنده:
فرخ شاه منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وجوب و امکان در فارابی و مقایسه آن با ابن‌سینا
نویسنده:
فاطمه امین رعیا جزه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در منطق خود وجوب و امکان را به عنوان جهات قضایا مطرح می سازد؛ و در فلسفه وی مقصود از امکان نوعی استعداد و قوّه است که برای خروج از حالت بالقوه به بالفعل نیاز به واجبی دارد که مسبوق به امکان نیست یعنی فعلیّت محض است.تمایز میان وجود و ماهیّت نزد ارسطو در قلمرو منطق مطرح است و به حوزه متافیزیک او وارد نمی شود و در نتیجه در نظام هستی شناسی وی هیچگونه تأثیری ندارد.فارابی مانند ارسطو، وجوب و امکان را در منطق به عنوان جهات قضایا مطرح می سازد و برای آن‌ها معانی در نظر می گیرد.فارابی نخستین فیلسوف مسلمان است که تمایز میان وجود و ماهیّت را به حوزه متافیزیک وارد کرد، و در واقع وی مبدع تمایز میان واجب و ممکن بر مبنای تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیّت است. فارابی نظریّه قوّه و فعل ( مادّه و صورت ) و ممکن و ضروری را از ارسطو اخذ نموده و آن را مبنای تقسیم موجود به واجب و ممکن قرارداد.ابن سینا نیز مانند فارابی و ارسطو، وجوب و امکان را در منطق به عنوان جهات قضایا مطرح می کند، با این تفاوت که اقسامی را برای وجوب و امکان بیان می کند که فارابی به آن اقسام نپرداخته بود.ابن سینا نظریه تقسیم موجود به واجب و ممکن برمبنای تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیّت را از فارابی به ارث برده و آن را اساس نظام فلسفی خویش قرارداد، اگرچه مانند فارابی بحث جداگانه ای برای تمایز میان وجود و ماهیّت ارائه نداده است، چراکه آن را یک امر بدیهی می دانست و لذا هرگاه در مباحث خود به آن برمی خورد به اهمیّت آن تأکید می کرد.بنابراین واجب و ممکن، به معنای مصطلح در فلسفه اسلامی در فلسفه ارسطو سابقه نداشته است، و وی ممکن را موجود بالقوه می دانست؛ بنابراین واجب خالق نیست همانطور که ممکن نیز مخلوق به آن معنا که فارابی و ابن سینا مدنظر دارند، نمی باشد.
نگاهی به دیدگاه غزالی درباره «فلسفه و دین» و مقایسه آن با آرای برخی از فیلسوفان غرب
نویسنده:
عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله سعی شده تا علل و دواعی امام محمد غزالی در مخالفت و ضدیت با فلسفه و فیلسوفان به اختصار تقریر شود، زیرا بی تردید وی یکی از جدی ترین و سرسخت ترین مخالفان فلسفه و فیلسوفان در همه ادوار تاریخ بوده است. البته، در این باره سخن بسیار گفته شده است، اما در این میان بهتر است از زبان خود غزالی و فیلسوفان طراز اول به داوری بنشینیم تا حقیقت آفتابی تر شود. اما آنچه در این باره، به اجمال، می توان گفت این است که در واقع، مخالفت غزالی نه با خود فلسفه که با ورود نابجا و ناصواب فیلسوفان در عرصه دیانت بوده است. البته، مخالفت وی با فیلسوفان نیز در نظر خویش، نه از سر عناد و رقابت که به انگیزه دفاع از دین بوده است، زیرا حداقل، پاره ای از عقاید فیلسوفان موجب سستی دیانت توده مردم می شود و در تناقض با اعتقادات و اصول دین است.
صفحات :
از صفحه 93 تا 110
بررسی تفسیر باترورث درباره فلسفه سیاسی اسلامی
نویسنده:
محسن رضوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
مقاله حاضر نخستین نوشتاری است که به بررسی تفسیر چارلز باترورث درباره فلسفه سیاسی اسلامی می پردازد. دغدغه اصلی باترورث فهم و تفسیر فلسفه سیاسی اسلامی بر اساس رهیافت تفسیری است، رهیافتی که به اصالت فلسفه سیاسی اسلامی اعتقاد دارد. با این حال، تفسیر دوگانه باترورث از فلسفه سیاسی اسلامی و به ویژه درک ناقص از فلسفه سیاسی اسلامی معاصر باعث شده است که وی نتواند خود را از رهیافت تاریخی، که اعتقادی به اصالت فلسفه سیاسی اسلامی ندارد، خارج سازد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 97
نگاه عدالت محور فارابی به نظام تکوین و تشریع، مدینه و اخلاق
نویسنده:
زهره توازیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
فارابی از جمله فیلسوفانی است که از قابلیت های چندگانه یک مفهوم در توجیه بعضی از نظریه های متافیزیکی، دینی، سیاسی و اخلاقی استفاده شایانی نموده است. عدالت آن مفهوم کلیدی است که فارابی توانسته است به وسیله آن مبنای نظام تکوینی عالم را تشریح نماید، ضمناً با همین مفهوم و به تأسی از دو حکیم بزرگ تاریخ، یعنی افلاطون و ارسطو، آن را در ساختار مدینه آرمانی وارد ساخته و نظام اخلاق فردی را بر اساس آن، توجیه می نماید . تنها در انطباق نظام تشریع با تکوین و مدلسازی آن در روابط فردی و اجتماعی است که انسان می تواند به سعادت، که غایت قصوای اوست، دست یابد.
صفحات :
از صفحه 71 تا 86
بررسی مقایسه‌ای حقیقت وحی از دیدگاه فارابی و غزالی
نویسنده:
طاهره استرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان براي رسيدن به كمال و سعادت حقيقي آفريده شده است و تنها راهي كه بواسطه‌ي آن به سعادت حقيقي و پايدار مي‌رسد، وحي است. خداوند از طريق فرستادن پيامبران، نيك و بد امور را تعيين كرده و مسير زندگي انسان را در ارتباط با سعادت و شقاوت ابدي مشخص مي‌سازد. اما شناخت حقيقت وحي چون پديده‌اي ماوراءطبيعي است امكان ندارد و درك و فهم ما آنقدر نيست كه بتواند تمام حقايق عالم را بشناسد. آنچه در اين تحقيق آمده است، با اين پيش‌فرض است كه شناخت حقيقت وحي ممكن نيست. ولي براي آشنايي بيشتر با آن و درك اين پديده، تا جايي كه امكان دارد به بررسي ديدگاه دو دانشمند بزرگ (فارابي و غزالي) پرداخته و نظرات آنها پيرامون وحي و حقيقت آن را بررسي كرده‌ايم.وحي در لغت به معناي اشاره سريع و پنهاني و در اصطلاح به «تفهيم ويژه يك سلسله حقايق و معارف از جانب خداوند به انسان‌هاي برگزيده (پيامبران) از راهي غير عادي، براي ابلاغ به مردم و راهنمايي آنان» وحي مي‌گويند. وحي در نظر فارابي زماني صورت مي‌پذيرد، كه بين نبي و عقل فعال واسطه‌اي نباشد يعني عقل مستفاد او به عقل فعال متصل شود. غزالي نيز وحي را معرفتي غير اكتسابي مي‌داند كه منشأ آن براي نبي مشخص است و راه رسيدن به آن رياضت و تصفيه دل است. وحی در قران کاربردها و معانی مختلفی دارد. در نظر فارابی و غزالی عقل و وحی مکمل یکدیگرند و تعارضی ندارند. دست آورد رساله این است که - همانطور که در بالا ذکر شد- در نظر فارابی حقیقت وحی اتصال بین عقل فعال و عقل مستفاد است اما غزالی آن را معرفتی غیر اکتسابی دانسته و بدون ریاضت و تهذیب نفس دست یافتنی نیست. می توان گفت فارابی نگاهی عقلانی به وحی دارد اما غزالی آن را معرفتی عرفانی برمی‌شمارد.
بررسی تطبیقی آراء فارابی در کتاب «تعلیقات» با آراء ارسطو
نویسنده:
مصطفی ملک زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بر آن است تا با تدقیق در یکی از آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته فارابی، که خود به عنوان یکی از اکابر فلسفه اسلامی شناخته می‌شود، به واکاوی نسبت تفکر این فیلسوف با آراء ارسطو که سنگ بنای تفکر مشائی را نهاده است، بپردازد و اشتراکات و افتراقات را نمایان سازد.فارابی طرح واره کلی نظام فکری خود را وام دار افلاطون است و در آثار خود هر جا به دنبال تشریح نقشه کلی اندیشه خویش است، افلاطون نقش محوری ایفا می کند، زیرا چنانکه بعد از این شرحش خواهد رفت، فارابی به تبعیت از او وصول به «سعادت» حقیقی را سرلوحه جهد فلسفی خویش قرار داده است و مثلاً در اثری چون «تحصیل السعاده» که به نوعی «کلیات فلسفه» را منظور نظر دارد، رویکرد افلاطونی یکه تازی می کند. اما هر چه از چارچوب های فلسفه ورزی فاصله می گیریم و به مباحث محتوایی فلسفه او نزدیک تر می شویم، ارسطو حضور پررنگ تری پیدا می کند. و این امر در اثری چون «تعلیقات» که به طور خاص به مباحث محتوایی می پردازد، مشهود است. بنابراین فارابی در بستری افلاطونی، ارسطویی می اندیشید.بی شک هر گونه حکمی در باب اینکه «تعلیقات» تعلیقه ای بر کتاب خاصی است یا خیر و یا اینکه مشتمل بر مجموعه ای از گفتارهای شفاهی وی به شاگردانش می باشد و... ظنّی خواهد بود؛ امّا آنچه مسلّم است اینکه تعلیقات آنچنان که به دست ما رسیده، تعلیقه بر بخش نظری حکمت و عمدتاً ناظر به محتوی (و نه ساختار) می باشد. مباحث مطروحه در این کتاب را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد که عبارتند از: خدا ، افلاک ، نفس ،و کلیاتی در باب حکمت نظری و شقوق سه گانه ی آن. بر همین مبنا برای هر یک از این موضوعات به استثنای بحث افلاک –که بسیاری مبانی فلسفی و کیهان شناختی آن مورد خدشه است- بخش جداگانه ای در رساله اختصاص داده شده است. و از آنجا که هدف ایجاد تناظر میان آراء این دو حکیم بود، هر بخش مشتمل بر دو فصل و فصل مربوط به ارسطو به دلایلی که روشن است، مقدم داشته شد.
رابطه دین و سیاست از دیدگاه فارابی
نویسنده:
محمدرضا شهبازیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و سیاست از دیر باز مورد توجه حکما و فیلسوفان و علماء دین بوده است. در تمدن اسلامی حکومت دینی امری مسلم بوده و این امر در فرهنگ ایران پیش از ظهور اسلام نیز سخت مورد توجه قرار گرفته و تا جائیکه اطاعت از حاکم( پادشاه) بدلیل آنکه خداوند به او فرّه ایزدی عطا کرده است امری واجب و ضروری قلمداد می شد،که این بیانگر تعامل دین و سیاست بوده است. این امر در فلسفه اسلامی، که ابونصر فارابی موسس و بنیانگذار آن است، دارای جایگاه خاص و ویژه ای می باشد. فلسفه سیاسی فارابی، به طور عمده افلاطونی بود. فارابی با تفسیر فلسفی از نبوت و وارد کردن مفهوم شاهی آرمانی به فلسفه، میان دین و سیاست پیوندی تنگاتنگ برقرار می کند. فارابی، هدف غایی سیاست را سعادت قصوی می داند و برنامه و راه و روش رسیدن به سعادت را در دین جستجو می کند. پژوهش حاضر این مسئله را در فلسفه نبوی فارابی و در دو حوزه ی دین و سیاست و حکومت دینی با نظر به آثار و آراء فارابی، بررسی می کند.فارابی دین را مجموعه ی آراء و افعالی می داند که توسط رئیس اول تنظیم و انسان را به سوی بهتر زیستن و کامل تر شدن هدایت می کند و سیاست را شناخت اموری می داند که زیباییها را برای اهل مدینه فراهم می سازد و توان تحصیل و همچنین حفظ آن زیباییها را ممکن می گرداند.
  • تعداد رکورد ها : 847