جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 130
خلاقيت نفس و مبانی انسان‌شناختی آن در حكمت متعاليه
نویسنده:
فاطمه استثنايی, سيدمرتضی حسينی شاهرودی, جهانگير مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
بعقيدة ملاصدرا، نفس ناطقه بگونه‌يي آفريده شده كه بمحض علم و اراده ميتواند مراد خود را بعنوان شأني از شئون خويش محقق سازد، ولي اين توانايي در نشئات مختلف وجودي نفس و با توجه به مرتبة نفوس، داراي مراتب شديد و ضعيف است. در حكمت متعاليه حيطة خلاقيت نفس، به دو حوزة درون و بيرون تقسيم ميشود. مراد از درون، عوالم غيبي نفس و مراد از بيرون، عوالم طبيعت و ماوراء طبيعت است. مصداق بارز خلاقيت در درون، ايجاد صور ذهني و از مصاديق خلاقيت در بيرون، معجزات و كرامات انبيا و اوليا است. برخي از مباني انسان‌شناختي خلاقيت در حكمت متعاليه كه در اين مقاله بتفصيل مورد بررسي قرار ميگيرد، عبارتند از: تجرد نفس، تجرد قوة خيال، فاعل علمي بودن، جامعيت (بساطت) نفس و مَثَل اعلا بودن آن. بر اساس اين ويژگيها، نفس انسان بعنوان موجودي ملكوتي كه خليفه و مظهر تام و تمام خداي متعال است، علاوه بر خلاقيتهاي دروني، در صورتيكه در علم و عمل به مجردات تام تشبه يابد، ميتواند هرچه را در صفحة تصور او به تجلي علمي موجود شده، تحت سيطرة ارادة خود درآورد و با ارادة خود موجود ذهني را كسوت وجود خارجي بپوشاند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 86
عقل در مولوی و پست مدرن(لیوتار)1
نویسنده:
سیده بهشته رضوانی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بحث پر دامنه عقل، گاهی سخن از اعتبار تام و تمام عقل بوده و گاه سخن از بی اعتباری و ناکارآمدی آن و گاهی برای آن اقسامی قایل شدند. عقل در آثار مولوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و با توجه به تقسیمات عقل در این آثار که مهم ترین آن ها: عقل کلی، عقل جزوی است، در این جستارسعی شده ضمن تشریح هر یک از این اقسام، وجوه تشابه میان عقل جزوی و عقلی که در دوره مدرن مطرح شده و نیز عقل کلی و عقل بحران زده ای که لیوتار در دوره پست مدرن مطرح می کند، را به تفصیل بیان کنیم. و تطبیقی میان این دو برقرار سازیم.
گفتگوی توافقی یا دیالکتیک هرمنوتیکال میان عقل و دین «دیدگاهی نو در نسبت میان عقل و دین»
نویسنده:
جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در بحث پردامنۀ «عقل و نقل»، که گاه با عناوین دیگری چون «عقل و وحی» یا «عقل و دین» نیز از آن یاد می‌شود، چهار نظریۀ معروف با یکدیگر رقابت می‌کنند: اصالت عقل، اصالت نقل، تقدم عقل، تقدم نقل. در این جستار، ضمن تشریح محل نزاع و و دیدگاه هر یک از قائلان به چهار نظریۀ مذکور، استدلال شده است که هیچ یک از آنها قابل دفاع نیست و باید در پی نظریه‌ای بدیل بود. نگارنده نظریه‌ای را با عنوان رویکرد گفتگویی و توافقی میان عقل و نقل یا، به تعبیری فنی‌تر، دیالکتیک هرمنوتیکال عقل و نقل طرح کرده است و به کمک برخی مبانی هرمنوتیک فلسفی به تبیین آن پرداخته است. این دیدگاه از نواقص چهار دیدگاه یادشده خالی است. به عقیدۀ نگارنده، دیدگاه مطرح‌شده در سلوک فکری فیلسوفان صدرایی و از همه مشخص‌تر در ملاصدرا دارای سابقه و پیشینه است، هرچند نه با این عنوان و آوازه.
صفحات :
از صفحه 177 تا 198
ماهیت قضایای هلیه بسیطه از نظر ملاصدرا، کانت، فرگه و راسل و تأثیر آن بر مباحث الهیات (برهان وجودشناختی و برهان جهان‌شناختی)
نویسنده:
مریم قلاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هلیه بسیطه به معنای قضیه ای که محمول آن وجود است، یکی از مسائل فلسفی و چالشهای مهم در متافیزیک است. این نوشتار علاوه بر فراهم ساختن زمینه ی مطالعه تطبیقی آراء ملاصدرا و برخی فلاسفه غرب به بررسی و ارزیابی برخی مسائل فلسفه دین از جمله برهان وجود شناختی و برهان جهان شناختی می پردازد، و شامل پنج فصل به این شرح می باشد: فصل اول به مقدمه و کلیات اختصاص دارد. فصل دوم مسأله هلیه بسیطه را از دیدگاه ملاصدرا مورد بحث قرار می دهد. در فصل سوم آراء کانت، فرگه و راسل در مورد این مسئله مطرح می شود. در فصل چهارم ادله ملاصدرا و این فیلسوفان غربی به صورت مقایسه ای مورد توجه قرار می گیرد. فصل پنجم به بحث در مورد برهان وجود شناختی و برهان جهان شناختی اختصاص دارد وتأثیر نظریات این فیلسوفان در مورد هلیه بسیطه رادراین براهین مورد بحث و بررسی قرار داده است.
بررسی فهم در هایدگر و گادامر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اندیشه هایدگر که محوریت، پرسش از وجود است، رویکرد هرمنوتیکی جایگاه ویژه‎ای دارد. زیرا وی با وصف و تحلیل ماهیت فهم، به تبیین شرایط وجودی و هستی‎شناختی حصول آن پرداخت و از همین رهگذر با طرح دازاین به معنای بودن- در- جهان، نگاه تازه‎ای از انسان و نسبتش با جهان ارائه نمود و درصدد نفی و تخریب سوبژکتیویسم برآمد. در همین سنت فلسفی بود که گادامر یکی از برجسته‎ترین فیلسوفان هرمنوتیک در دوران پس از هایدگر، برای بازفهمی هرمنوتیک هایدگر پا در عرصه نهاد و با بهره جستن از نظریه هستی‎شناسی هایدگر افق جدیدی در فلسفه‎ی قرن بیستم گشود.
عناصر پدیدارشناختی ادموند هوسرل در اندیشه‌ی مارتین هیدگر
نویسنده:
بی بی زهره حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه با موضوع پدیدارشناسی، به عناصر پدیدارشناختی هوسرل در اندیشه‎ی هیدگر می‌پردازد. سه مسئله‎ی اصلی مرتبط با این موضوع عبارتست از: 1- آیا هوسرل و هیدگر برای پدیدار به تعریف یکسانی قائلند؟ 2- آیا هیدگر نظریّه‎ی تحویل در فلسفه‎ی هوسرل را بکاربرده‎است؟ 3- آیا نظریّه‎ی هوسرل در باره‎ی آگاهی التفاتی، در فلسفه‎ی هیدگر تأثیری داشته‎است؟ از فصل سوّم که به فلسفه‎ی هوسرل اختصاص‎دارد این نتایج به‌دست‌می‌آید: 1- در فلسفه‎ی هوسرل پدیدار ازنظر لغت یعنی خودآشکارگی و در اصطلاح فلسفه‎ی او پدیدار، التفاتی و دیداری است. 2- نظریّه‎ی تحویل در فلسفه‎ی هوسرل عبارت است از اپوخه و شهود. آن به این معناست که تمام باورها را به حال تعلیق درمی‌آوریم تا بتوانیم ذوات یقینی را شهودکنیم. 3- هوسرل آگاهی التفاتی را به‌عنوان یکی از موضوع‎های مهمّ فلسفه مطرح‎می‎کند. باتوجّه به آگاهی التفاتی می‌توان مسائل مهمّ فلسفه از جمله رابطه‌ی ذهن و عین و شناخت خود و جهان را پاسخ‎گفت. از فصل چهارم که به اندیشه‎ی هیدگر اختصاص‎دارد سه نتیجه به‏‎دست‌می‌آید که بیانگر تأثیر هوسرل بر هیدگر است: 1-در فلسفه‎ی هیدگر پدیدار ازنظر لغت یعنی خودآشکارگی و در اصطلاح فلسفه‎ی او پدیدار، نسبت‎داشتن و دیداری است. 2-هیدگر برای ایضاح دوباره‎ی پرسش از هستی لازم می‌داند که باورهای متافیزیکی درباره‎ی هستی را به حال تعلیق‎درآوریم تا ذات هستی که همان حقیقت و معنای هستی است آشکارشود. 3- در فلسفه‎ی هیدگر دازاین - تعریف انسان- به معنای نسبت‎داشتن است و هیدگر هستی دازاین را آگاهی می‌داند.
بررسی جایگاه منفعت در مکتب سودگرایی و آموزه‌های اخلاقی اسلام‌ (با تأکید برآرای جان استوارت میل و علامه طباطبایی)
نویسنده:
زهره مهشاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سودگرايي اخلاقي يكي از نظريه‌هاي نام‌آشناي حوزه‌ي اخلاق هنجاري به شمار مي‌آيد كه دير زماني است در فهرست مكاتب فلسفي، به عنوان يك نظام اخلاقي تأثيرگذار و كارآمد، خودنمايي مي‌كند و ذائقه‌ي فلسفي بسياري را به خود مجذوب ساخته است. از مفاهيم بنيادين اين نظريه، «مفهوم سود و منفعت» مي‌باشد كه اين تحقيق درصدد برآمده تا با بررسي جايگاه اين اصطلاح در آراي اخلاقي دو فيلسوف برجسته- جان استوارت ميل و علامه محمدحسين طباطبايي- به تبيين وجوه اشتراك و افتراق آن در قالب سئوالات اساسي بپردازد. بر اين اساس، استوارت ميل با تحليلي لذت‌گرايانه از مفهوم منفعت، آن را شالوده‌ي ارزش‌هاي اخلاقي معرفي مي‌كند و معيار فعل اخلاقي را سود و زيان عمومي مي‌داند. در مقابل، علامه طباطبايي با تحليلِ روان‌شناختي- فلسفي، انسان را موجودي «استخدام‌گر» توصيف مي‌دارد و بر اين باور است كه دين و آموزه‌‌هاي آن مي‌تواند رابطه‌ي ميان منفعت شخصي و منفعت اجتماعي را تبيين كند و تعارض آن رااعتدال ‌بخشد.
رابطه‌ی اخلاق و سیاست در اندیشه‌ی ارسطو
نویسنده:
مهدی شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق چنان‌که می‌نماید دانشی است که به بایدها و نبایدهای رفتار فردی انسان می‌پردازد؛ و سیاست علمی است که درباره‌ی یک گروه یا همه‌ی افراد یک جامعه بحث می‌کند. شاید به همین خاطر است که برخی معتقد شده‌اند که اخلاق و سیاست ارتباطی بایکدیگر ندارد، یا نباید داشته باشند.اندیشمندان یونان باستان از جمله ارسطو متونی را در این‌باره از خود به یادگار گذاشته‌اند. اکنون سوال اصلی تحقیق، این است که «ارسطو مناسبات اخلاق و سیاست را چگونه و با چه استدلالی برقرار کرده است؟» و نیز این‌که «آیا ارسطو در این پیوند یکی را بر دیگری ترجیح داده است یا خیر؟».این تحقیق برای این که رابطه اخلاق و سیاست را از منظر ارسطو تبیین نماید، پس از ارائه‌ی تصویری از دو مقوله‌ی اخلاق و سیاست، با روش تحلیل کیفی متن، نخست به نگاه سیاسی ارسطو به اخلاق پرداخته و سپس با استناد به دیدگاه‌های او در کتاب سیاست، به دنبال اثبات نگاه اخلاقی ارسطو به سیاست می‌باشد.آنچه این تحقیق بدان دست یافته است این است که: در فلسفه‌ی ارسطو، اخلاق به دو معنا به کار می‌رود، یک معنای عام و یک معنای خاص. از آنجا که در معنای عام، حکمت عملی ارسطو شامل اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن می‌شود، می‌توان گفت وی سیاست را تابع اخلاق می‌داند. اما در معنای خاص چون مراد وی همان اخلاق در ابعاد فردی است، یعنی دانشی که از بایدها و نبایدها و خیر فردی بحث می‌کند. به این معنا می‌توان قضاوت آنانی که اخلاق را تابع سیاست می‌دانند صحیح به شمار آورد. چون در اولی خیر فرد و در دومی خیر افراد حاصل می‌شود.چنین است که با تفکیک دو معنای عام و خاص از اخلاق، هر دو نتیجه‌گیری صحیح به نظر می‌آید و از این منظر است که می‌توان گفت: در اندیشه‌ی ارسطو، اخلاق و سیاست، هر دو، ترجمان یکدیگرند.
رابطه عقل و دین از دیدگاه فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
فائزه علی‌اکبری شاندیز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش به بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه دو متکلم- فیلسوف مسلمان با گرایش‌های اشعری و امامی یعنی فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته شده است. به منظور یافتن دیدگاه آنان در خصوص جایگاه عقل در اثبات و تبیین آموزه‌های دینی و راه حل‌های ارائه شده در موضوعات مورد تعارض عقل و وحی، آرای دو متفکر در موضوعات مختلف از جمله پنج مسأله مهم کلامی یعنی صفات و اسماء الهی، رؤیت خداوند، حدوث یا قدم جهان، علم خداوند به جزئیات و معاد جسمانی بررسی و مقایسه شده است. می‌توان نتیجه‌گیری کرد که خواجه نصیرالدین طوسی تمامی گزاره‌های دینی را عقل‌پذیر دانسته و به این ترتیب در گروه عقل‌گرایان حداکثری جای می‌گیرد، در حالی که فخر رازی اغلب گزاره‌های دینی را عقل‌پذیر و برخی را مانند مسأله رؤیت خداوند،عقل‌گریز می‌داند؛ بنابراین در زمرة عقل‌گرایان معتدل جای می‌گیرد. این دو متفکر مسلمان در جهت هم‌گرایی عقل و وحی و عقل‌پذیر نمودن باورهای دینی تلاش بسیار نموده‌اند، اما خواجه نصیر به دلیل شناخت بیشتر و صحیح‌تری که از فلسفه و نیز از دین اسلام در قالب مکتب تشیع داشته است، در این امر موفق‌تر بوده و با تلاش‌ها و ابداعات خود، مکتب کلام فلسفی را پایه‌گذاری کرده است.
روش شناسی کلامی صدوق
نویسنده:
جهانگیر مسعودی، مریم زارعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
تعامل انسان با موجودات دیگر بر محور معرفت و شناخت صورت می‌گیرد. به همین سبب معرفتی که از یک روش و از طریق یک قوّه و مجرای ادراکی خاص به دست آمده اشست، شیوه اثباتی آن نیز باید بر پایه همان روش و از طریق همان قوّه و مجرای ادارکی خاص صورت گیرد. نمی‌توان اثبات یک شیء عقلانی را که با قوّه و ادراکات عقلی صورت می‌گیرد با قوّه و ادراکات حسی و تجربی و حتی نقلی، سلب یا رد نمود. بر اساس این اصل، نوشتار حاضر به دنبال کشف روش کلامی در اندیشه‌های اعتقادی و دینی شیخ صدوق است. اگرچه نام روش بر این نوشتار نهاده شد، اما مراد از روش در این پژوهش، نوع قرائت و نگاه، و نیز نوع رویکردی است که اندیشه‌های کلامی صدوق را در مواجهه با گزاره‌های کلامی بازخوانی می‌کند. در این پژوهش برای رسیدن به این مهم از روش تحلیلی‌ ـ توصیفی و از شیوه جمع‌آوری اطلاعات بر اساس اسناد بهره گرفته شده است. حاصل این نوشتار، عبارت است از اینکه رویکرد شیخ صدوق نسبت به گزاره‌های کلامی بر اساس عقل سامان ‌یافته است. به عبارت دیگر، خلاف آنچه مشهور است که صدوق یک متکلم نقلی و اخباری است، شایسته است وی را یک متکلم عقل‌گرا دانست تا یک اخباری و محدث صرف.
صفحات :
از صفحه 23 تا 41
  • تعداد رکورد ها : 130