جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4703
عقل و ایمان از دیدگاه ملاصدرا و میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
شهاب‌الدین وحیدی دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انديشه هاي فلسفي، کلامي، اسلامي، مسيحي و يهودي همواره پي جويي از پيوند عقل و ايمان جزء دل مشغولي هاي اساسي آنان بوده است، آيا ايمان امري خردپذير است، يا مسأله اي خردگريز و برخاسته از اراده فردي. پژوهش حاضر در پي بررسي اين موضوع در انديشه دو دانشمند بزرگ اسلامي، صدرالمتألهين، بنيانگذار حکمت متعاليه و ميرزا مهدي اصفهاني، مؤسس مکتب تفکيک است. انديشه ی فلسفي صدرايي با تفکر تفکيکي ميرزا در مورد عقل و ايمان و پيوند بين آن دو تفاوت زيادي دارد. ملاصدرا ایمان را بر عقل استوار دانسته و آن را باور قلبي مي داند و عمل از ارکان آن به شمار مي آيد. عقل در نظر ملاصدرا قوّه ي تحليل گر است که از مراتب و شئونات نفس مي باشد و گستره ی آن از عقل هيولاني تا عقل مستفاد است. در حالي که عقل از منظر ميرزا مهدي اصفهاني موجودي نوري است. «ظاهرٌ بنفسه و مظهِرٌ لغيره، معصومٌ بالذّات و مستقلٌ بالذّات» است که از سوي خداوند افاضه مي شود. عقل از نگاه ميرزا مهدي تنها حقيقتي روشنگر است نه تحليل گر و از مراتب نفس انساني نيست و با تأمل در مباني و عقايد وي داوري درباره جدايي عقل و ايمان از نظر مؤسس مکتب تفکيک امري دشوار نيست.اين پژوهش ابتدا به توصيف ديدگاه هاي اين دو انديشمند بزرگ درباره ی عقل، ايمان و پيوند بين آن دو در فصول جداگانه اي مي پردازد. سپس با مقايسه ی ديدگاه هاي اين دو متفکر سعي مي شود شباهت ها و تفاوت های ميان آن دو را روشن کند. و در خاتمه با عنوان تأملاتی در آراء ملاصدرا و میرزا مهدی پاره اي از نقدهايي که به ديدگاه اين دو انديشمند در موضوع مورد نظر اين تحقيق وارد شده است مورد بحث و تحليل قرار مي گيرد.
کثرت نوعی انسان از منظر صدر المتألهین
نویسنده:
نرگس موحدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا بر پایه مبانی وجود‌شناختی تشکیک در وجود و حرکت جوهری اشتدادی نفس، وحدت نوعی انسان را انکار کرده و انسان‌ها را به حسب حرکت جوهری ارادی دارای انواع گوناگون دانسته است. افرادی همچون ابن سینا، فخر رازی، نصیرالدین طوسی و شیخ اشراق مسئله نوع واحد بودن انسان را بررسی کرده‌اند، اما به دلیل نداشتن مبانی کافی به تحلیل و تقریر صحیحی از این مسئله دست نیافته‌اند. ملاصدرا در آثار گوناگونش دلایل متعددی را بر انکار وحدت نوعی می‌آورد و در مقابل، تقریری از کثرت نوعی انسان به‌دست می‌دهد. البته با توجه به نظریه ابدان طبیعی و مثالی، و حرکت جوهری اشتدادی نفس می‌توان کثرت نوعی را در نشئه دنیا نتیجه گرفت.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
منوچهر شامی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: مساال تجرد نفس یکی از مساا یل مهم در نظام های الهیات ب ویژه در فلسف اسلامی بشمار میآید. این مسال از ابعاد گوناگون مورد توج فیلسوفان و متکلمان ومفسران مسلمان واقعشاده است. ملاصدرا و لالام بااباا یی در آثار فلسفی ،کلامی و تفسیری خود از ابعاد مختلف بتامل و بررساای این مسااال درداخت اند. ملاصاادرا نفس را مجرد م یداند ک در ابتدای حدوث،وجودی جساما نی داشت است و در اثر حرکت جوهری ب کمال میرسد؛ بنابرین با توج ب ماانیخودشاان و از جمل اصاالت وجود ب بررسای این مساال می دردازند. لالام بااباایی نیزب تاعملاصادر ا نفس را مجرد میداند با این تفاوت ک ایشان لالاوه بر دلایل برهانی و لاقلی، ب دلایلنقلی نیز درداخت و از آیات و روایات در اثاات مسال استفاده کرده است. ملاصدرا در مورد تعلقنفس ب بدن معتقد ب وجود روح بخاری اسات ک و اسط نفس و بدن می شود. اما لالام ب اینواسط اشکال می گیرد و میگوید لطافت و غلظت موجب شرافت و دستی یک چیز نمی شود. ازآنجا ک تجرد نفس، بسیاری از شاهات مادیین؛ من جمل معاد و نیز دغدغ جاودانگی و... را حلمی کند، از اهمیت بساازایی برخوردار اساات و انسااان را در رساایدن ب معارف حقیقی یاری میرسااند. این دژوهش با جهت گیری توصیفی وتطایقی ب تحلیل وبررسی این مسال از دیدگاه ایندو فیلسوف می دردازد و برایند آن تایین تشاب ها وتفاوتها و در نتیج ، فهم لامیق مسال خواهد
بررسی نقش قرآن در تکامل معنوی انسان با تکیه بر تفسیر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
میترا فرخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع بحث ما در این رساله، بررسی نقش قرآن در تکامل معنوی انسان است. تکامل معنوی انسان بحثی مهم و حساس در زندگی بشر است. چگونگی تکامل و راه رسیدن به آن، پرسش درونی هر انسانی است. به همین دلیل، مسئله پژوهشی ما در این رساله پیرامون دو محور ذیل است:1-کمال معنوی انسان چیست؟ و در چه حالتی حاصل می‌شود؟2-قرآن کریم چگونه انسان را به این کمال معنوی می رساند؟در بیان نتیجه حاصل از تحقیق پیرامون این موضوع باید گفت: از دیدگاه قرآن کریم، کمال انسان، حاصل شدن حالت اعتدال در ارضای امیال و خواهش‌های نفسانی است. قرآن کریم ابتدا انسان را با خودش، جایگاهش، قوای درونی و نقاط قوت و ضعفش آشنا ساخته و سپس مسیر هدایت مناسب با این نیازها و استعدادها را برای او بیان می‌دارد. ضمن آن‌که تعالیم خویش را بر پایه فطرت و عقل که در نهاد هر انسانی موجود است قرار می‌دهد و بدین علت انسان با خواندن قرآن و گوش فرادادن به معانی و دستوراتش آن را نوری روشنگر و رفع کننده شبهات و مشکلاتش می‌یابد. به طوری‌که با مداومت بر خواندن و عمل به تعالیم آن در مسیر تکامل معنوی خویش گام بر می دارد. لذا در وصف قرآن باید گفت: قرآن همان هدایت است و هدایت همان قرآن است.
مبانی نظری سلوک عرفانی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
اعظم اسلامی نشلجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی بر آن است تا به مسأله سلوک عرفانی در تفکر فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی بپردازیم. اثبات نوآوریهای علامه طباطبایی با توجه به مبانی نظری فلسفهی او در این مسأله، مهمترین هدف این پژوهش به شمار میرود. ملاصدرااسفار اربعه خود را بر اساس آموزه‌های عرفانی ابن‌عربی، به ‌خصوص سفرهای چهارگانه انسان برای سلوک در حقایق الهی تنظیم می‌کند و تلاش دارد تفسیری فلسفی از سلوک عرفانی انسان در مسیر الی الله ارائه کند. او مقصد سلوک عرفانی را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین پارادایم صحبت می‌کند ولی آن را متفرع بر حکمت نظری و مباحث وجود شناسی می داند. علامه طباطبایی با اثبات وحدت شخصی وجود بعنوان اولین مسأله فلسفی، با ظرافت تمام طرح ملاصدرا از سلوک عرفانی را با توجه به مبانی خویش تغییر میدهد. در فلسفه او سلوک عرفانی جهت نزدیک شدن به واقعیت مطلق و رسیدن به قرب الهیبدون واسطه هایی که ملاصدرا مطرح می‌کند، محقق می شود.
دیدگاه ملاصدرا در باب تجرد عقلی نفس و نقد آن از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
حسنی همایون
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
صدرالمتألهین با مساوق دانستن علم و وجود، تعقل را در اثر تجرد نفس تا حد ایصال به تجرد تام و ادراک معقولات در عالم عقلی ممکن می‌داند. از این رو ضمن نظریه‌ی اتحاد عاقل و معقول مراتب مختلفی از تعقل را مطرح می‌کند که در مرتبه‌ی عالی آن که اتحاد با عقل فعال است، تعقل به معنای واقعی آن صورت می‌گیرد و این نیازمند سعه‌ی وجودی نفس است. علامه طباطبایی قائل است چنین نگرشی به تعقل، همان‌گونه که ملاصدرا خود به آن معترف است، مستلزم اعتقاد به عدم توانمندی افراد عادی در ادراک معقولات است و در این صورت تنها خواص قادر به تعقل به معنای واقعی آن دانسته می‌شوند. این چنین فلسفه و منطق که با معقولات و کلیات سروکار دارد، تعطیل گشته و به علمی غیر عقلی بدل می‌گردد. در مقابل علامه طباطبایی قائل به امکان تعقل برای همه‌ی افراد است؛ به این صورت که نفس پس از اتصال حس و محسوس، قادر به ادراک صورت مثالی و سپس ارتباط با عقل فعال و اخذ صورت عقلی شیء می‌گردد. از آن گذشته معقولاتی دیگر نیز وجود دارند که پس از ادراک صور معقولات یا به اصطلاح علامه مفاهیم حقیقی و از کند و کاو ذهنی آن‌ها ایجاد می‌شوند. این معقولات که علامه آن‌ها را مفاهیم اعتباری می‌نامد، نقش مهمی در تفکر داشته و به همین دلیل علامه تمرکز ویژه‌ای بر نحوه‌ی شکل‌گیری آن‌ها دارد.در واقع علامه با پذیرش اصول یژه‌ی خود، با نگاهی نقادانه به مبانی ملاصدرا و ارائه‌ی تفاسیری جدید از این اصول، سعی در حفظ میراث متعالیه در عین اصلاح مشکلات آن دارد. اما طبیعتاً نظریات علامه نیز خالی از مشکل و سهو نبوده و او نیز در برخی موارد دچار مشکلاتی می‌گردد.
تحلیل و نقد آراء ملاصدرا در باب ادراک حسی (با تکیه بر آراء علامه طباطبایی)
نویسنده:
نرگس شهامت پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهادراک حسی که از راههای مهم شناخت می باشد از دیرباز مورد توجه فلاسفه مسلمان و غیر مسلمان بوده است.سهروردی در این رابطه معتقد است ابصار عبارت از این است که شیئ نورانی و یا روشنی‌گرفته ، با عضو بینایی که درآن رطوبتی صیقلی و عکس‌نما هست مقابل شود و هرگاه این شرایط پیدا گردد و موانع برطرف باشد ، برای نفس ، علم اشراقی حضوری به مبصَر واقع می‌شود و در آن‌حال نفس آن را آشکارا و هویدا ادراک می‌کند . ابن‌سینا دراین باره با رأی طبیعیون و نظریه انطباع موافقت می‌‌کند و معتقد است به هنگام رویت، انطباعی حسی از جسم به چشم می‌رسد و باعث دیدن شیئ می‌شود. اما ملاصدرا اولین فیلسوفی است که تجرد قوای حسی و خیالی را ثابت می کند. و از این طریق ادراک حسی و خیالی را مجرد می داند.ملاصدرا قائل به قیام صدوری صور خیالی و صور حسی به نفس است. او معتقد است نفس در پیدایش ادراک حسی، خیالی و عقلی مانند جهان خارج نقش ایفا می کند و منفعل نمی باشد. نفس به دلیل حرکت جوهری ، سعه وجودی پیدا میکند و دارای قدرت خلاقیت می شود و می تواند به هنگام مواجهه با اشیاء پیرامون صور همه اشیا را در خود ایجاد کند و از این طریق آنها را مشاهده نماید. علامه طباطبایی نیز به پیروی از ملاصدرا قوای حس و خیال را مجرد می داند و در نتیجه حقیقت ادراک را رخدادی غیر مادی تلقی می‌کند و فعل و انفعالات مادی را صرفاً اموری اعدادی و آماده کننده شرایط ادراک می‌دانند. اما دیدگاه علامه در زمینه کیفیت ادراک حسی با ملاصدرا متفاوت است.او معتقد است هنگامی که مدرِک با یک شیئ محسوس روبرو می شود، نفس، با صورت آن اشیاء در عالم مثال ارتباط پیدا می کند و بدین طریق آنها را مشاهده می نماید. در این تحقیق به بررسی حقیقت ادراک حسی از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی می پردازیم و بیان می کنیم که چرا علامه در این باب، راه نوینی را برمی گزیند.
حقیقت ایمان و ابعاد آن از دیدگاه شهید ثانی، ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه آذربویه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه به بررسی « حقیقت ایمان و ابعاد آن از دیدگاه شهید ثانی، ملاصدرا و علامه طباطبایی» پرداخته شده است. که هر یک از این متفکران نظراتی را در مورد ماهیت ایمان و ارتباط آن با اراده، عقل، عمل ، و سپس مراتب آن ذکر کرده اند.شهید ایمان را تصدیق و باور قلبی معرفی کرده اند و آن را به دو بخش ایمان عرفی و شرعی تقسیم نموده اند. از نظر شهید ایمان حقیقتی برخاسته از تصدیق قلبی است و این ایمان از طریق اختیار حاصل می شود. لذا ایشان ایمان غیر اختیاری را ایمان واقعی نمی دانند. شهید در مورد ارتباط ایمان و عقل قائل است که ایمان از طریق دلیل و استدلال حاصل می شود و ایمانی را که از طریق تقلید بدست آمده باشد رد می کند. هم چنین ایشان در مورد ارتباط ایمان و عمل، قائل به خارج بودن عمل از ایمان شده اند. نهایتاً این که شهید قائل است که در ایمان هیچ گونه افزایش و کاهشی وجود ندارد و ایمان امری واحد است. اگرچه ایمان به حسب افراد، طبقات و مراتب گوناگونی پیدا می کند که این امر مربوط به اصل ایمان نیست بلکه مربوط به کمال ایمان است.ملاصدرا نیز ایمان را نوعی علم و تصدیق معرفی کرده است و قائل است که در حوزه ی ایمان، مبحث اختیار و اراده مطرح نمی شود و حصول آن مبتنی بر اراده ی خداوند، رضایت و شوق انسان است. ایشان در مورد ارتباط ایمان و عقل در ابتدا به مباحث عقلانی بسیار بها می دهد از طرف دیگر به محدودیت های آن نیز اشاره می کند. هم چنین صدرا با توجه به تعریفی که از ایمان ارائه می دهد عمل را خارج از حوزه ی ایمان می داند. و در آخر این که صدرا مراتبی برای ایمان ذکر می کند که در نتیجه روشن می شود او به مراتب ایمان قائل و معتقد است.از طرف دیگر علامه ایمان را تصدیق قلبی همراه با علم و التزام عملی معرفی نموده اند. دیدگاه ایشان در خصوص اختیاری بودن ایمان بر این محور می چرخد که انسان در فعل خود مختار است و خداوند از راه اراده و اختیاری که به انسان عطا کرده فعلی از او خواسته است علامه در مورد ارتباط ایمان و عقل، علاوه بر شهودی بودن ایمان اعتقاد دارد که ایمان را باید با استدلال عقلی محکم و مبرهن ساخت. هم چنین ایشان با توجه به تعریفی که از ایمان ارائه می دهد ایمان را صرف اعتقاد نمی داند بلکه التزام به لوازم و آثار علمی را نیز داخل در حوزه ایمان می داند و در پایان این که علامه در بیان انواع ایمان می فرماید: ایمان در کل یکی بیشتر نیست اما درجات و صفات و منازلی دارد. وی تعیین و برهان را در برترین مرتبه ی ایمان لازم می داند بی آن که سایر مراتب و درجات ایمان را از اعتبار ساقط بداند.
بررسی تطبیقی آرا غزالی، ملاصدرا و علامه طباطبایی در خصوص ایمان
نویسنده:
قدسیه ماجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهنخستین ارزشی که در آموزه‌های دینی، مردم بدان فرا خوانده می‌شوند، و یکی از مسائل چالش برانگیز و در عین حال مهّم و کلیدی در طول تاریخ تفکّر اسلامی، «ایمان» است. امّا سوالاتی از قبیل اینکه «ماهیّت ایمان چیست و مولفه های اصلی آن کدامند» همواره حول این بحث مطرحبوده و هر گروه و فرقه ای بر اساس مشرب فکری خود در صدد پاسخگویی و تبیین آن بر آمده است. در این تحقیق سعی شده تا این سوالات را از منظر سه متفکّر اشعری و شیعی بررسی نماییم. غزالی، حقیقت ایمان را تصدیق و تسلیم قلبی نسبت به حقایق دینی می داند و معتقد است چون خداوند از بندگانش جز تصدیق نخواسته، یقین روان شناسانه برای سعادت آدمی، کافی بوده، در تحقّق ایمان، بین نقش برهان و ادّله وهمی، تفاوتی نیست. او قائل به افزایش وکاهش در کمال ایمان شده، و هرچند ایمان تقلیدی را می پذیرد، امّا کشف و انشراح صدر را بهترین طریق کسب ایمان می داند. وی بین اسلام و ایمان بسته به نوع بحث، رابطه ترادف، اختلاف، و تداخل مطرح می کند.از نظر صدرالمتألّهین، ایمان به معنی علم و تصدیق منطقی است، هرچند ایمان تنها یک پذیرش ظاهری نیست اما اقرار زبانی نیز در ایمان اهمیّت دارد. او با نگرش فلسفی خاص خود، یکی از پنج مرتبه ایمان را ایمان تقلیدی می داند و اسلام را مفهومی اعمّ از ایمان معرفی می کند.علاّمه ایمان را به معنی اذعان و تصدیق همراه با التزام به لوازم، که نتیجه آن رهایی مومن از شکّ است می داند. او ایمان را مرحله ای فراتر از علم؛ و مراتب ایمان «عوام النّاس»و«حق الیقین» را به ترتیب، پایین ترین و بالاترین مرتبه ایمان معرفی می کند. ایشان ایمان و اسلام را مفاهیمی ذو مراتب دانسته که هر مرتبه از ایمان، به دنبال مرتبه ای از اسلام حاصل می شود.کلید واژه ها: ایمان، اسلام، کفر، فسق، غزالی-ملاصدرا-علامه طباطبایی
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی در باب قوه و فعل در مقایسه با آراء ملاصدرا
نویسنده:
محمدامین بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر به ارائه ، تحلیل و بررسی دیدگاه های علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی در مقایسه با آراء ملاصدرا در باب قوه وفعل است . این گونه پژوهش ها نشان دهنده ی پویایی تفکر فلسفی در جهان اسلام است و تطبیق آراءحکیمان با یکدیگر خصوصاً فیلسوفان معاصر روشنگر نقش ویژه هر یک خواهد بود لذا این نمونه از پژوهش ها دارای اهمیت ویژه است . از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی قوه تعین ماده است اما استاد مصباح آن را از قبیل معقولات ثانیه فلسفی می داند که از حصول شرایط قبل از تحقق آن انتزاع می شود . حرکت از جمله مباحثی است که در حکمت متعالیه در ضمن قوه و فعل از آن بحث می شود ،بهترین تعریف حرکت تعریفی است که از ارسطو نقل شده و ملاصدرا و علامه طباطبایی آن را می پسندند اما استاد مصباح « تغیّر تدریجی » رامعرف حرکت می داند .وقوع حرکت درمقولات کم و کیف و أین و وضع مورد اتفاق همه حکماست و حرکت جوهری نیزمورد قبول این سه فیلسوف است لکن در برخی از مقولات از جمله متی ، فعل و انفعال اختلاف نظر وجود دارد .در این پایان نامه برای خواننده ی محترم آشکار می گردد که برخی از دیدگاه ها در مقایسه با آراء صدرالمتألهین کاملاً ابتکاری است مانند بحث حرکت در حرکت از نظر علامه و برخی دیگر صرفاً تحلیل بیشتر مبانی صدرایی است و برخی دیگر نیز به صورت مناقشه و ایراد به دیدگاه های ملاصدراست .
  • تعداد رکورد ها : 4703